نویسنده: جان تامپسون
برگردان: مسعود اوحدی



 

ریشه‌کنی و ریشه‌گیری سنتها، به شیوه‌هایی پیچیده با دیگر گرایشها و خصوصیات تحولی جوامع مدرن همبافت شده است. یک خصوصیت که بویژه از این لحاظ اهمیت دارد، مهاجرت، جابه جایی و اسکان مجدد جمعیتهاست. همچنان که مردم از یک ناحیه یا بخشی از جهان به ناحیه یا بخشی دیگر کوچ می‌کنند (یا به اجبار کوچ داده می‌شوند)، اغلب مجموعه‌ای از ارزشها و باورها را که تشکیل دهنده‌ی سنتهاست، با خود می‌‎برند. این سنتهای متحرک کوچ‌نشین می‌تواند تا حدودی از طریق باز اجرای آیینی و بازگویی داستانها در بافتهای تعامل رودررو حفظ شود. با گذشت زمان، همچنان که سنتهای کوچ‌نشین بیش از پیش از بافت اولیه‌ی خود دور شده و به طور فزاینده‌ای با محتواهای نمادین برگرفته از شرایط جدید باز اجرای خود همبافت می‌شود، ممکن است بتدریج تغییر خصوصیت بدهد.
همچنان که سنتهای کوچ‌نشین تاحدودی از طریق بازاجرای آیینی حفظ و تثبیت می‌شود، با مواد نمادین رسانه‌ای نیز از نزدیک همبافت می‌گردد، چراکه رسانه‌های ارتباطی گرایشی در جهت ریشه‌کنی سنتها از محلهای خاص، و برخوردار ساختن محتوای نمادینشان با میزانی از دوام زمانی و تحرک مکانی دارند. رسانه‌های ارتباطی با وجود جابه جایی مکانی، راهی برای حفظ تداوم فرهنگی فراهم می‌آورند؛ راهی برای نوسازی سنت در زمینه‌های تازه و متنوع از طریق تملک اشکال نمادین رسانه‌ای. بدین ترتیب، رسانه‌های ارتباطی می‌توانند نقش مهمی در حفظ و نوسازی سنت در نزد گروههای مهاجر یا جابه‌جا شده ایفا کنند. این نقش بویژه هنگامی اهمیت می‌یابد که آن گروهها در کشورهایی با زبان و گویش متفاوت سکونت گزیده باشند، یعنی جاهایی که سنتها و رسوم متباین از آنِ خودشان باشد. این نکته، به عنوان مثال، در محبوبیت فیلمهای هندی نزد خانواده‌های اصالتاً جنوب آسیایی که در بریتانیا و دیگر نقاط جهان اسکان یافته‌اند، بخوبی پیداست. (1)
پراکندگی سنتها از طریق رسانه‌ها و نیز از راه تحرکات جمعیتهای مهاجر، چشم‌اندازی فرهنگی در جهان مدرن تفاوتها و پیچیدگیهای عظیم به وجود آورده، و همچنین به اشکال تنش و درگیری که از بعضی لحاظ، پدیده‌ای تازه است، فرصت ظهور بخشیده است. ما می‌توانیم این تنشها را در زمینه‌ها و سطوح متفاوت تشخیص دهیم، مثلاً در بافت خانواده، والدین و کودکان جمعیتهای مهاجر دیدگاههای ناهمگرایی از ارج و محاسن سنتها که با مبدئی دور مرتبط است، دارند. ممکن است والدین بر این سنتها و حفظ میزانی از تداوم فرهنگی با گذشته‌ای دور ارج بیشتری نهند، اما کودکان که بیشتر با جوامع محل اسکان خود تطبیق یافته‌اند، بیشتر محتمل است که این سنتها را با شک‌ورزی و حتی تحقیر بنگرند. بدین‌ترتیب، تملک محصولات رسانه‌ای- مثل تماشای خانوادگی فیلم روی نوار ویدیو- شاید موقعیتی ناهماهنگ و تضادآمیز باشد، چرا که ممکن است والدین فعالیت تملک را فرصتی ارزشمند برای نوسازی بستگیهای سنتی ببینند، در صورتی که از نظر بچه‌ها چیزی جز اندکی بیش از یک تکلیف ناخوشایند نباشد.
این گونه تنش و کشاکش بین نسلها می‌تواند توسط فرد خاصی در قالب مجموعه‌هایی از ارزشها و باورهایی که به جهات متفاوت حرکت می‌کنند، به صورت ذهنی تجربه شود. ممکن است شخصی نسبت به سنتهای مرتبط با مبدئی دور احساس کشش و همدلی کند، و در عین حال این احساس را هم داشته باشد که این سنتها دلالت و اهمیت چندانی در موقعیتهای واقعی زندگی‌اش ندارد. به رغم باز اجرای آیینی سنتها و تملک مداوم محصولات رسانه‌ای، ممکن است تثبیت مجدد این سنتها در زمینه‌های عملی زندگی روزمره دشوار باشد. ممکن است فرد احساس کند که بین مجموعه‌ای از ارزشها و باورهایی که با گذشته‌ای دور- چه از نظر مکان و چه از نظر زمان- پیوند دارد از یک سو، و تجمعی از ارزشها و باورهایی که رو به آینده دارد از سوی دیگر، گرفتار آمده و دوپاره شده است.
از این دیدگاه، می‌توانیم درکی از پیچیدگی و ابهام آنچه می‌توان به عنوان «در جست و جوی ریشه‌ها» توصیف کرد، به دست آوریم. مسئله در جست و جوی ریشه‌ها، در مقام نوعی پروژه‌ی فرهنگی که می‌تواند در محصولات رسانه‌ای خاصی بیان شده و با تملک آن (رسانه‌ها) پیوند داشته باشد، خود واجد رابطه‌ای قوی، اما در عین حال جاذب و دافع، با جمعیتهای مهاجر است. جاذبه‌ی جست و جو در این است که راهی برای بازیافت و البته، اختراع سنتهایی که دیگر بار افراد را به مبدأ و منشاء (واقعی یا خیالی) متصل کند، پیش رو می‌گذارد. هرچه فاصله‌ی این منشأها در زمان و مکان بیشتر باشد، جاذبه‌ی جست و جوی ریشه‌ها بیشتر است، چرا که به فرد کمک می‌کند وجهی از خویشتن را که به طریقی سرکوب گشته، نادیده‌اش گرفته‌اند یا بدنام شده، بازسازی کند. و با این همه، افراد ممکن است احساس دافعه یا دلسردی عمیقی نسبت به پروژه‌ی بازیافت سنتهای ملازم با مبدأ مورد ادعا داشته باشند، چرا که احساس می‌کنند- حقیقتِ مهاجرت و ترک وطن، هرچه که باشد- این سنتها با نوع زندگی‌ای که می‌خواهند برای خودشان بسازند چندان ربطی ندارد. همچنان که یکی از شهروندان لندن که از تبار جنوب آسیایی است، می‌گوید: «والدین از ... فیلمها برای بازنمایی فرهنگ خود به کودکانشان استفاده می‌کنند، اما این کار فایده‌ای ندارد، زیرا آنها ریشه‌های ما نیستند، آن مکان بخصوص (هندوستان) دیگر به من ارتباطی ندارد.» (2)
راهها یا شیوه‌های دیگری هم وجود دارد که طی آن حفظ و نوسازی سنت در میان گروههای مهاجر یا جابه جا شده می‌تواند منشأ تنش و کشاکش باشد. سنتهای گروههای مختلف، تاحدودی در نتیجه مهاجرتهای فرهنگی و تا حدودی به واسطه‌ی جهانی شدن محصولات رسانه‌ای، بیش از پیش به تماس با یکدیگر کشانده می‌شوند، اما تماس فزاینده بین سنتها لزوماً با افزایش تفاهم متقابل از سوی افرادی که به گروههای مختلف تعلق دارند، همراه نیست. بلکه برعکس، مواجهه‌ی سنتها می‌تواند موجب ظهور اشکال سخت کشاکش و درگیری شود که اساسش درجات مختلف عدم تفاهم و تحمل نکردن یکدیگر است؛ درگیریهایی که وقتی با روابط گسترده‌تر قدرت و نابرابری پیوند بخورد، سخت‌تر و شدیدتر هم می‌شود. ماجرای سلمان رشدی بویژه نمونه‌ی روشنی از این گونه ستیز فرهنگی است. کتاب آیات شیطانی به عنوان یک محصول رسانه‌ای منتشر در یک قلمرو جهانی، موجب تصادم سخت و خشن ارزشهایی شد که در سنتهایی متفاوت ریشه دارند؛ و با آنکه موانع مکانی بین این سنتها به واسطه‌ی مهاجرتهای فرهنگی و جریان ارتباطات از میان رفته، فاصله‌ی عظیم درک و تفاهم همچنان باقی است.
تماس بین سنتها می‌تواند به اشکال شدید فعالیت تعیین مرز نیز فرصت ظهور دهد. ممکن است تلاشهایی در جهت تمامیت سنتها، و تأکید مجدد بر اشکال هویت جمعی- که با سنتها پیوند دارد- از طریق طرد دیگرانی که فرد در میانشان قرار دارد، صورت گیرد. این فعالیتهای تعیین مرز می‌تواند هم نمادین باشد و هم جنبه‌ی سرزمینی داشته باشد؛ «نمادین» در این معنی که دلمشغولی اصلی ممکن است حفظ سنتها از تهاجم محتوای نمادین تصادفی یا اضافی باشد، و «سرزمینی» از این نظر که حفظ سنتها می‌تواند با تلاش در جهت تثبیت مجدد این سنتها به نواحی یا مکانهای خاص همراه باشد، آن چنانکه دیگران را به اجبار از قلمرو مورد نظر طرد کند. یک ناحیه هنگامی تبدیل به «وطن» می‌شود که از دید عده‌ای، واجد رابطه‌ای ممتاز با گروهی از مردم باشد که هویت جمعی آنها تا حدودی از طریق مجموعه‌ی ماندگار سنتها شکل گرفته است. و خیلی خوب می‌دانیم که این گونه فعالیت تعیین مرز- بویژه وقتی که با ابزار اندوخته‌ی قدرت سیاسی و قهری ترکیب شود- می‌تواند خود را به وحشیانه‌ترین اشکال خشونت بنمایاند.
درهم آمیختن جمعیتها و سنتها می‌تواند سرچشمه‌ی تنش و کشاکش باشد، اما این فرآیند درهم آمیزی، سرچشمه خلاقیت و پویایی فرهنگی نیز هست. در حوزه‌ی ادبیات یا موسیقی محبوب همگان، در سپهر هنر یا سینما، درهم بافتن این موضوعات برآمده از سنتهای متفاوت- این «پیوندی بارآوردن» مداوم فرهنگ- اساس برخی از اصیلترین و هیجان‌انگیزترین آثار بوده است. فرآیند درهم آمیزی، به وجود آورنده‌ی نوعی بی‌قراری فرهنگی است که پیوسته تغییر جهت داده اشکال جدید به خود می‌گیرد و از قراردادهای معمول محرز به شیوه‌های نامنتظر جدا می‌شود. (3) و گواهی بر این حقیقت است که در جهانی که به طور فزاینده با مهاجرتهای فرهنگی و جریان ارتباطات وسعت بیشتری یافته، سنتها مصونیت به مراتب کمتری نسبت به گذشته در برابر پیامدهای نیروگرفته‌ی مواجهه با سنتهای دیگر دارند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Marie Gillespie, Technology and Tradition: Audio- Visual Culture among South Asian Families in west London, Cultural Studies, 3 (1989), pp. 226- 39; see also Arjun Appadurai, Disjuncture and Difference in the Global Cultural Economy, in Mike Featherstone (ed), Global Culture: Nationalism, Globalization and Modernity (London and Newbury Park, Calif: Sage, 1990), pp. 295-310.
2. نقل شده در: Gillespie, Technology and Tradition, p. 238.
3. Néstor Garc?a Canclini, Culturas h?bridas: Estrategias para entrary salir de la modernidad (Mexico, D. F.: Grijalbo, 1989); Jes?s Martin- Barbero, Communication, Culture and Hegmony: From the Media to Mediations , trans, Elizabeth Fox and Robert A. White (London and Newbury park, Calif: Sage, 1993), ch. 9; Stuart Hall, The Local and the Global: Globalization and Ethnicity and old and New Identities, old and New Ethnicities, in Anthony D. King (ed.). Culture, Globalization and the world- System (Basingstoke: Macmillan, 1991), pp. 19-39 and 41-68; James Lull, Media, Communication, Culture: A Global Approach (Cambridge: Polity Press, 1994), ch. 5.

منبع مقاله :
تامپسون، جان ب؛ (1391)، رسانه‌ها و مدرنیته‌ها، ترجمه‌ی مسعود اوحدی، تهران: سروش (انتشارات صدا و سیما)، چاپ سوم