امام خميني(رحمت الله علیه) و جنگ تحمیلی
امام خميني(رحمت الله علیه) و جنگ تحمیلی
امام خميني(رحمت الله علیه) و جنگ تحمیلی
هجوم وحشيانه و گسترده رژيم بعث عراق در آخرين روز شهريور 1359، حادثه اي بزرگ را در تاريخ انقلاب اسلامي به ثبت رساند كه سرانجام به خلق حماسه اي جاودان و حيرت انگيز در تاريخ سرزمين ايران انجاميد.
اين جنگ از ديدگاه عرفاني و معنوي حضرت امام، براي ملتي كه به تازگي از استبداد رژيم شاهنشاهي رهايي يافته بود، يك “امتحان الهي” قلمداد شد.
“جنگ هم يك مسالهاي بود كه انسان خيال ميكرد بسيار مهم است، لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود. آن انسجاميكه در اثر جنگ بين همه قشرهاي مردم پيدا شد و آن معناي روحاني و معنوي كه در خود سربازان ارتش و ژاندارمري و سپا پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاوني كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مساله اي كه در ايران است با همه مسائل جداست.” (صحيفه نور، ج16ص19)
همچنين امام جنگ را براي ملت مقاوم و مبارز ايران ، عامل آگاهي، حركت و خروج از فترت و سستي ميدانست:”وقتي يك جنگي شروع شود، ملت ما بيدار ميشود، بيشتر متحرك ميشود.”
(صحيفه نور،ج13،ص157)
1ـ الزام ايران به شناسايي حاكميت عراق بر اروند رود.
2ـ بازگرداندن سه جزيره ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك به اعراب.
3ـ قطع دخالت ايران در امور داخلي عراق.
4ـ مجبور كردن ايران به پذيرش خودمختاري برخي از استانهاي مرزي همچون خوزستان و كردستان.
هر چند مجامع و محافل بين المللي در روزهاي آغاز جنگ به گمان پيروزي نظامي عراق، درباره دلايل واقعي عراق سكوت اختيار كردند، اما هنگامي كه عراق را در نابودي انقلاب اسلامي ناكام ديدند اعتراف كردند كه رژيم عراق به قصد سرنگوني نظام اسلامي ايران و شكست انقلاب اسلامي و پيشگيري از نفوذ ان به جهان اسلام و خاورميانه به ايران حمله كرده است.
امام خميني كه از اهداف دشمن و استكبار جهاني در رويارويي با انقلاب اسلامي شناخت ژرف و عميقي داشت در روزهاي آغازين جنگ ريشه و علت تهاجم را در چند موضوع مهم مشخص و تبيين نمودند:
حضرت امام در اين باره ميفرمايند:”اينكه ميبينيد عراق به ايران حمله ميكند، علتش گرفتن چهار وجب خاك نيست، بلكه علت اصلي آن ترس آنها از حكومت اسلامي و اتحاد اسلامي است.”
(صحيفه امام، ج15، ص5)
“جرم واقعي ما از ديد جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسميت دادن به حكومت جمهوري اسلامي به جاي نظام طاغوت ستمشاهي است.”
(صحيفه نور، ج20، ص116)
"آنها - استكبار جهاني- ميدانند كه مردم كشورهاي اسلامي در مقابلشان ميايستند و همچنين است مردم كشورهاي غير اسلامي كه متوجه ما هستند، مثل سياهپوستان."
(صحيفه نور، ج18، ص112)
"قدرتهاي بزرگ كه دستشان از مخازن بزرگ ايران كوتاه شده است و سلطه و قدرتشان با همت ملت ايران و قواي مسلح آن قطع گرديده است، اكنون بهدست و پا افتاده اند تا با جنگ افروزي بين برادران، سلطه خود را اعاده كنند و چپاولگري خود را از سر گيرند."
(صحيفه نور، ج13، ص119)
(روزنامه اطلاعات2/7/59 به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس)
"قدرتهايي كه بايد صرف برانداختن اسرائيل و نجات بيت المقدس بزرگ شود، با تباني بين شياطين بزرگ و صهيونيسم جهاني و بين حزب بعث ، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائيل و آمريكا شد و ميشود."
(صحيفه نور، ج15، ص158)
"صدام در تهاجم خود به اين كشور اسلامي نقشه رهبري خود بر اعراب و منطقه و ژاندارمي خليج فارس را تعقيب ميكرد و آمريكا نيز از جهالت و غرور و بلند پروازي صدام استفاده كرد و او را به هجوم به ايران واداشت."
(صحيفه نور، ج19، ص292)
"صدام را وادار كردند كه به اين كشور اسلامي حمله كند و بعضي از اشخاصي كه آن وقت سردمدار بودند خيانت كردند به اين كشور و در عين حالي كه اطلاع داشتند چيزي نگفتند."
(صحيفه نور، ج16، ص107)
گواه خيانت بني صدر در اوان جنگ، داشتن حالت انفعالي در مقابل هجوم دشمن، عدم تحرك جدي براي بيرون راندن دشمن و به كار نگرفتن نيروهاي عظيم مردمي در يگانهاي رزمي در طول مدت رياست جمهوري و جانشيني فرماندهي كل قواي او است كه پس از عزل وي اين مشكل جدي بر طرف شد و عملياتهاي مهم پي در پي با حضور جوانان پرشور بسيجي انجام گرفت.
"البته با خيانت بعضي ها كه آن وقت بودند يك جاهايي را به غافلگيري گرفتند لكن آن وقتي كه جوانها در مقابلشان ايستادند ديگر نتوانستند يك قدم پيش بيايند."
(صحيفه نور، ج15،ص423)
"ما حزب بعث عراق را ميشناسيم و ميدانيم كه اينها به اسلام عقيده ندارند و دشمن اسلامند و اسلام را خار راه خويش ميدانند و صدام حسين اين جنگ را بر ملت مسلمان ايران تحميل كرد. ما كساني را كه از اصول اسلام و قرآن كريم انحراف حاصل م كنند و به قتل عام مسلمانان ميپردازند را مسلمان نميدانيم... و شما – رزمندگان – براي حفظ اسلام داريد جنگ ميكنيد و صدام براي نابودي اسلام، الآن اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است."
صحيفه نور، ج13 و 15، ص197 و 53)
"اين جنگ، جنگ اعتقاداست، جنگ ارزشهاي اعتقادي – انقلابي و ما در مقابل ظلم ايستاده ايم."
(صحيفه نور، ج15، ص229)
"ايران براي خدا قيام كرده است، براي خدا ادامه ميدهد و جز دفاع، جنگ ابتدائي با هيچ كس نخواهد كرد." (صحيفه نور،ج16، ص68(
رژيم عراق همزمان با هجوم گسترده خود به شهرهاي غربي و جنوبي، مناطق مسكوني و اقتصادي ديگر شهرها را با بمب، توپ و موشك هدف قرار ميداد. امام پس از مشورت با مسئولان و فرماندهان نظامي، سياست دفاعي كشور را بر هجوم پيشگيرانه بنيان نهاده و فرمودند:"وارد شديم در عراق براي اينكه نگذاريم هر روز شهرها مورد حمله واقع شود و ميخواهيم اين حملات را به حدي برسانيم كه نتوانند كاري بكنند و اين يك دفاعي است كه ما داريم."
(صحيفه نور، ج16،ص223)
ايشان خطاب به فرماندهان نظامي، سياست پيشروي در داخل خاك عراق را اينگونه ترسيم نمودند: " تكليف ما اينست كه جلوي اينكار را بگيريم. تكليف ما اين است كه تا هر كجا كه جلوگيري از اين امر لازم است، پيش برويم و تاهر كجايي كه بايد دفاع كرد، پيشروي بايد كرد."
(صحيفه نور، ج16، ص28)
حضرت امام ضمن تبيين علت ورود به خاك عراق از نظر سياسي و نظامي، ازاين اقدام به عنوان اهرمي براي فشار به مجامع بين المللي استفاده ميكند و اتمام عمليات دفاعي رزمندگان را در خاك عراق متوقف بر پذيرش خواسته هاي جمهوري اسلامي مي داند.
منبع: صحیفه نور
اين جنگ از ديدگاه عرفاني و معنوي حضرت امام، براي ملتي كه به تازگي از استبداد رژيم شاهنشاهي رهايي يافته بود، يك “امتحان الهي” قلمداد شد.
“جنگ هم يك مسالهاي بود كه انسان خيال ميكرد بسيار مهم است، لكن معلوم شد كه منافعش بيشتر از ضررهايش بود. آن انسجاميكه در اثر جنگ بين همه قشرهاي مردم پيدا شد و آن معناي روحاني و معنوي كه در خود سربازان ارتش و ژاندارمري و سپا پاسداران به نمايش گذاشته شد و آن روح تعاوني كه در همه ملت از زن و مرد در سرتاسر كشور تحقق پيدا كرد، به دنيا فهماند كه اين مساله اي كه در ايران است با همه مسائل جداست.” (صحيفه نور، ج16ص19)
همچنين امام جنگ را براي ملت مقاوم و مبارز ايران ، عامل آگاهي، حركت و خروج از فترت و سستي ميدانست:”وقتي يك جنگي شروع شود، ملت ما بيدار ميشود، بيشتر متحرك ميشود.”
(صحيفه نور،ج13،ص157)
علل تجاوز دشمن از ديدگاه حضرت امام
1ـ الزام ايران به شناسايي حاكميت عراق بر اروند رود.
2ـ بازگرداندن سه جزيره ابوموسي، تنب بزرگ و تنب كوچك به اعراب.
3ـ قطع دخالت ايران در امور داخلي عراق.
4ـ مجبور كردن ايران به پذيرش خودمختاري برخي از استانهاي مرزي همچون خوزستان و كردستان.
هر چند مجامع و محافل بين المللي در روزهاي آغاز جنگ به گمان پيروزي نظامي عراق، درباره دلايل واقعي عراق سكوت اختيار كردند، اما هنگامي كه عراق را در نابودي انقلاب اسلامي ناكام ديدند اعتراف كردند كه رژيم عراق به قصد سرنگوني نظام اسلامي ايران و شكست انقلاب اسلامي و پيشگيري از نفوذ ان به جهان اسلام و خاورميانه به ايران حمله كرده است.
امام خميني كه از اهداف دشمن و استكبار جهاني در رويارويي با انقلاب اسلامي شناخت ژرف و عميقي داشت در روزهاي آغازين جنگ ريشه و علت تهاجم را در چند موضوع مهم مشخص و تبيين نمودند:
1ـ اسلام خواهي نظام و حكومت
حضرت امام در اين باره ميفرمايند:”اينكه ميبينيد عراق به ايران حمله ميكند، علتش گرفتن چهار وجب خاك نيست، بلكه علت اصلي آن ترس آنها از حكومت اسلامي و اتحاد اسلامي است.”
(صحيفه امام، ج15، ص5)
“جرم واقعي ما از ديد جهانخواران و متجاوزان، دفاع از اسلام و رسميت دادن به حكومت جمهوري اسلامي به جاي نظام طاغوت ستمشاهي است.”
(صحيفه نور، ج20، ص116)
2ـ جلوگيري از صدور انقلاب اسلامي
"آنها - استكبار جهاني- ميدانند كه مردم كشورهاي اسلامي در مقابلشان ميايستند و همچنين است مردم كشورهاي غير اسلامي كه متوجه ما هستند، مثل سياهپوستان."
(صحيفه نور، ج18، ص112)
3ـ دشمني شيطان بزرگ
"قدرتهاي بزرگ كه دستشان از مخازن بزرگ ايران كوتاه شده است و سلطه و قدرتشان با همت ملت ايران و قواي مسلح آن قطع گرديده است، اكنون بهدست و پا افتاده اند تا با جنگ افروزي بين برادران، سلطه خود را اعاده كنند و چپاولگري خود را از سر گيرند."
(صحيفه نور، ج13، ص119)
4ـ تباني اسرائيل و آمريكا
(روزنامه اطلاعات2/7/59 به نقل از خبرگزاري آسوشيتدپرس)
"قدرتهايي كه بايد صرف برانداختن اسرائيل و نجات بيت المقدس بزرگ شود، با تباني بين شياطين بزرگ و صهيونيسم جهاني و بين حزب بعث ، صرف هجوم بر ضد مخالف سرسخت اسرائيل و آمريكا شد و ميشود."
(صحيفه نور، ج15، ص158)
5ـ توسعه طلبي رژيم عراق
"صدام در تهاجم خود به اين كشور اسلامي نقشه رهبري خود بر اعراب و منطقه و ژاندارمي خليج فارس را تعقيب ميكرد و آمريكا نيز از جهالت و غرور و بلند پروازي صدام استفاده كرد و او را به هجوم به ايران واداشت."
(صحيفه نور، ج19، ص292)
6ـ مساعد بودن شرايط داخلي
"صدام را وادار كردند كه به اين كشور اسلامي حمله كند و بعضي از اشخاصي كه آن وقت سردمدار بودند خيانت كردند به اين كشور و در عين حالي كه اطلاع داشتند چيزي نگفتند."
(صحيفه نور، ج16، ص107)
گواه خيانت بني صدر در اوان جنگ، داشتن حالت انفعالي در مقابل هجوم دشمن، عدم تحرك جدي براي بيرون راندن دشمن و به كار نگرفتن نيروهاي عظيم مردمي در يگانهاي رزمي در طول مدت رياست جمهوري و جانشيني فرماندهي كل قواي او است كه پس از عزل وي اين مشكل جدي بر طرف شد و عملياتهاي مهم پي در پي با حضور جوانان پرشور بسيجي انجام گرفت.
"البته با خيانت بعضي ها كه آن وقت بودند يك جاهايي را به غافلگيري گرفتند لكن آن وقتي كه جوانها در مقابلشان ايستادند ديگر نتوانستند يك قدم پيش بيايند."
(صحيفه نور، ج15،ص423)
ماهيت جنگ تحميلي از ديدگاه حضرت امام خميني
1ـ جنگ اسلام و كفر
"ما حزب بعث عراق را ميشناسيم و ميدانيم كه اينها به اسلام عقيده ندارند و دشمن اسلامند و اسلام را خار راه خويش ميدانند و صدام حسين اين جنگ را بر ملت مسلمان ايران تحميل كرد. ما كساني را كه از اصول اسلام و قرآن كريم انحراف حاصل م كنند و به قتل عام مسلمانان ميپردازند را مسلمان نميدانيم... و شما – رزمندگان – براي حفظ اسلام داريد جنگ ميكنيد و صدام براي نابودي اسلام، الآن اسلام به تمامه در مقابل كفر واقع شده است."
صحيفه نور، ج13 و 15، ص197 و 53)
2ـ جنگ حق و باطل
"اين جنگ، جنگ اعتقاداست، جنگ ارزشهاي اعتقادي – انقلابي و ما در مقابل ظلم ايستاده ايم."
(صحيفه نور، ج15، ص229)
3ـ جهاد دفاعي
"ايران براي خدا قيام كرده است، براي خدا ادامه ميدهد و جز دفاع، جنگ ابتدائي با هيچ كس نخواهد كرد." (صحيفه نور،ج16، ص68(
رژيم عراق همزمان با هجوم گسترده خود به شهرهاي غربي و جنوبي، مناطق مسكوني و اقتصادي ديگر شهرها را با بمب، توپ و موشك هدف قرار ميداد. امام پس از مشورت با مسئولان و فرماندهان نظامي، سياست دفاعي كشور را بر هجوم پيشگيرانه بنيان نهاده و فرمودند:"وارد شديم در عراق براي اينكه نگذاريم هر روز شهرها مورد حمله واقع شود و ميخواهيم اين حملات را به حدي برسانيم كه نتوانند كاري بكنند و اين يك دفاعي است كه ما داريم."
(صحيفه نور، ج16،ص223)
ايشان خطاب به فرماندهان نظامي، سياست پيشروي در داخل خاك عراق را اينگونه ترسيم نمودند: " تكليف ما اينست كه جلوي اينكار را بگيريم. تكليف ما اين است كه تا هر كجا كه جلوگيري از اين امر لازم است، پيش برويم و تاهر كجايي كه بايد دفاع كرد، پيشروي بايد كرد."
(صحيفه نور، ج16، ص28)
حضرت امام ضمن تبيين علت ورود به خاك عراق از نظر سياسي و نظامي، ازاين اقدام به عنوان اهرمي براي فشار به مجامع بين المللي استفاده ميكند و اتمام عمليات دفاعي رزمندگان را در خاك عراق متوقف بر پذيرش خواسته هاي جمهوري اسلامي مي داند.
منبع: صحیفه نور
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}