مترجم: ایرج علیزاده
منبع:راسخون




 

اغلب امریکایی‌ها زمان قابل توجهی را به دور از سایر مردم می‌گذرانند. تقریباً هر کس چند سال را در وضعیت مجردی و یا غیر از آن، عمدتاً به دلیل جابجایی و آغاز دوباره زندگی در یک مکان جدید، از نظر اجتماعی تنها گذرانده است.
هرچند برخی لذت‌های زیادی از این سال‌های خودمختاری برده‌اند. برای دیگران، نبود یک محیط اجتماعی ثابت یک کشمکش عاطفی محسوب می‌شود. درمورد به تنهایی شاد بودن به مشکل برخورده‌اید، راهکارهای زیر را امتحان کنید. همگی آنها مزایای معرفتی دارند و هیچکدام قرار ملاقات با یک پسر و دختر را شامل نمی‌شود.

از نظر عاطفی با تنهایی خود همراه شوید.

تنهایی به خودی خود تجربه‌ی نامشخصی است. اگر از آن استقبال کرده و در کنترل آن هستید از نظر آرامش و زندگی شخصی تجربه‌ی مثبتی است. اما از نظر تنهایی و انزوا، اگر فکر می‌کنید مشکلی در شما وجود دارد یک تجربه منفی خواهد بود.
اولین قدم برای شاد بودن پذیرفتن و درک کردن این حقیقت است که شما تنها هستید. این بدین معنا نیست که مشکلی در شما وجود دارد. به این معنا نیست که شما خواستنی و دوست داشتنی نیستید، بلکه به این معناست که فعلاً رابطه‌ها کانون زندگی شما نخواهند بود... و این خوب است.

با تنهایی خود رابطه برقرار کنید

اینکه فکر می‌کنید می‌توانید با یک نفر فقط رابطه‌ی معنادار برقرار کنید کاملاً اشتباه است. ضرب‌المثل قدیمی "مهمترین رابطه‌ای که در زندگی خود خواهید داشت، رابطه با خودتان است" زمانی که یک دوره تنهایی را سپری می‌کنید صحیح‌تر از هر زمان دیگری به نظر می‌رسد.
برای تحکیم رابطه با خودتان تلاش کنید خود را بهتر بشناسید. از خودتان بپرسید: به چه چیزی در زندگی بیشتر ارزش می‌دهید؟ به چه چیزی بیشتر نیاز دارید؟ دوست دارید چه کاری انجام داده باشید؟ چه چیزی در انتظار من است؟
زمانی که پاسخ این سوال‌ها را دانستید می‌توانید حمایت و تشویق مورد نیاز عاطفی را برای هدف‌های تازه مشخص شده تامین کنید.

به علایق خود فرصت بدهید.

وقتی در یک رابطه‌ی متعهد یا دائماً در اطراف بسیاری از مردم هستید، به زودی متوجه خواهید شد که لیست علاقه های شما آنچه که اطرافیان شما از آن لذت می‌برند را تایید می کند. مثلا اگر دوست شما عاشق سینماست ممکن است ناگهان خود را نسبت به سینما بسیار علاقه‌مندتر بیابید.
هرچند این اصلاً چیز بدی نیست، تنها بودن این فرصت را به شما می دهد که برخی از علاقه‌های پنهان خود را کشف کنید. می خواهید تمام کتاب‌های هری پاتر را بخوانید؟ این کار را بکنید.

برای خودتان برنامه بریزید.

یکی از دشوارترین چیزها در تنها بودن کمبود رویدادهای منظمی است که پیش رو دارید. وقتی در یک رابطه هستید ریختن برنامه قرار ملاقات کار آسانی است. وقتی جمعی صمیمی از دوستان دارید تدارک برنامه در روزهای یکشنبه کار آسانی است. وقتی تنها هستید شروع چنین کارهایی دشوارتر است. برای مقابله با غصه این بی‌برنامگی برخی چیزهایی را که دوست دارید انجام دهید را انتخاب کنید و به‌طور پیش ‌بینی شده‌ای در برنامه فعالیت‌های روزانه خود قرار دهید. مثلاً هر صبح پیاده به کافی شاپ مورد علاقه خود بروید و هر شب دوش حمام آب گرم بگیرید. با پدید آوردن برنامه روزانه خود احساس " من قرار است فلان کار را انجام دهم" به زندگی شما باز خواهد گشت.

هرجا که توانستید محبت فیزیکی دریافت کنید.

عصب شناسی نشان داده تماس فیزیکی صمیمانه به شدت برای شادی مفید است. به دلایل مشخص وقتی که تنها هستید در این بخش از زندگی کمبود خاصی احساس می‌شود. برای دوری از تاثیرات منفی این تنهایی فیزیکی به ساختن روابط فیزیکی پرعاطفه توجه ویژه ای داشته باشید. یک روش برای انجام آن بغل کردن است. سعی کنید حتی وقتی با یک آشنای عادی ملاقات می‌کنید برخورد خود را با یک درآغوش کشیدن صمیمانه به پایان برسانید. در این حالت مواد شیمیایی شادی بخش فوراً در مغز شما ترشح خواهند شد.

به خودتان ببالید

یکی از زیبایی‌های تنها زندگی کردن این است که می‌توانید با ملاک‌های خودتان زندگی کنید. وقتی مرهون دیگران نیستید، می‌توانید به آسانی زندگی کردن بر اساس انتظارات دیگران را کنار بگذارید. و این به شما فرصت می‌دهد تا در مورد چیزی که قلباً از خودتان انتظار دارید، واضح‌تر باشید. دانستن اینکه چه انتظاری از خودتان دارید به شما اجازه می‌دهد این انتظارات را عملی کنید.
اگر زمانی خودتان را از نظر اجتماعی تنها یافتید برای تبدیل این وضعیت به یک فرصت، از این راهکارهای ساده استفاده کنید. زمانش فرا رسیده تا رشد کنید و به فردی که می‌خواهید تبدیل شوید.
حقیقت این است که همیشه تنها نخواهید بود. و زمانی که روابط خود را با دیگران برقرار کردید، از خاطرات دوران تنهایی به نیکی یاد خواهید کرد.