نویسنده: رسول عربان




 

حضرت حجت (علیه السلام) دادگر و دادگستر نامدار

هر چیز را در جای خود نهادن عدالت است و برابری. تبعیض و بتری روانداشتن در حقوقی که خدای دانا همگانی شمرده، عدالت خواهی است. گماردن هر کس در جایگاهی که او را سزد و قسط و داد را در میان آدمیان گستراندن، دادگستری است. به ‌اندیشه و خیال خویشتن انسجام و سامان بخشیدن، عدالت پیشگی است.
عدالت و تعادل در جسم و جان، در جامعه و میان مردمان، بنیان ماندگاری زمین و اختران است.
عدالت، آب گوارا و شیرینی است در کویر سوزان بیداد و تفاوت‌های ناروا؛ در مقابل آن ظلم است و بیداد، که اساس نافرمانی است و گناه، خانمان سوز است و ویران‌گر.
خدای دانا و مهربان عادل است و به عدالت فرمان دهد:
(إِنَّ اللَّهَ یأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ) (1).
او رسولان خویش را برانگیخت، کتاب‌های آسمانی و معیار سنجش (امام معصوم (علیه السلام)) را فرو فرستاد، تا مردم به عدالت رفتار کنند:
(لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَینَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ) (2).
هر چیزی را در جای خود نهادن نه تنها در میان انسانها آراسته و لازم است، بلکه گستره‌ی آن، زمین و اختران را در پوشش خود گیرد و آن‌ها در ادامه و ماندگاری به عدالت و توازن در نظم استوارند. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره فرمود:
عدالت سبب برقراری زمین و برافراشتگی آسمان‌هاست. (3)
سیرت و روش بلند مرتبه‌ترین انبیا، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، سراسر داد است و دادگری. آن حضرت در جنگ بدر هنگام به صف کشیدن سپاهیانش [ناخواسته] با چوب به شکم یکی از آنان (سواد) زند، وقتی او اعتراض نمود و درخواست قصاص کرد، حضرت شکم خود را برهنه نموده و فرمود:
تلافی کن و حق خویش را بستان. (4)
حضرت وقتی به مردم می نگریست نظرش را عادلانه بین آن‌ها تقسیم می‌کرد و به این و آن یکسان می‌نگریست. (5) با لباس رایج و عادی، در میان مردم رفت و آمد می‌کرد و در مجلس با یارانش دایره‌وار می‌نشست تا هم رنگ و هم سان آنان باشد.
امام صادق (علیه السلام):
سیرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هماره بر این بود که ساعاتش را میان اصحاب و یارانش تقسیم می‌نمود و به آنان یک سان نگاه می‌کرد [نگاهش را عادلانه میان همه تقسیم می‌کرد]. (6)
برخی از فرزانگان، آداب و سیرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را از روایات، این گونه گردآوری کرده‌اند: آن حضرت داناترین، و شجاع‌ترین، دادگرترین و مهربان‌ترین مردمان بود. (7)
آوازه‌ی عدالت خواهی و عدالت گستری امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در تمام فضاها طنین افکن است؛ جرج جرداق مسیحی گوید: «علی (علیه السلام) در محراب عبادت به جهت سخت کوشی در اجرای عدالت به شهادت رسید.»
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) حتی نانی را که از اموال عمومی به جا می‌ماند هفت قسمت می‌کند و به هر طایفه‌ای تکه‌ای می‌دهد. (8) و چون در رهگذری نگاهش به مردی کهن سال افتاد که دست نیاز، پیش مردمان دراز کرده بود، سبب این کار را جویا گشت. گفتند» «پیرمردی نصرانی است و کیشش اسلام نیست.» حضرت برآشفت و فرمود: «چگونه در جوانی او را به کار گرفتید و از او بهره جستید و اکنون که دوران پیری و واماندگی‌اش فرا رسیده رهایش ساختید؟ سپس فرمان داد که از بیت المال و اموال عمومی به او ببخشند. (9)
در نکوهش بی عدالتی فرمود:
به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم زمین را به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم و به ستم و ناروا پوسته‌ی دانه جوی را از دهان موری بگیرم، چنین نکنم. (10)
پیشوایان معصوم و دادگر (علیهم السلام) چنین‌اند که رفتارشان بر پایه عدالت استوار گشته است. آنان تندیس عدالت و آئینه تمام نمای عدالت و عدالت گستری‌اند؛ بدین سبب سیرت آنان برترین و ارزشمندترین معیار سنجش اعمال بندگان است. امام رضا (علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی شریف (وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ) (11) فرمود:
امام دادگستری کند و عدالت را برپا دارد. (12)
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی شریف (یَحْكُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِنْكُمْ) (13) فرمود:
[مقصود از] «عدل»، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و پیشوایان پس از اویند که به داد حکم می‌رانند و آن‌ها عدالت پیشه‌اند، پس اگر حکمی را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام شنیدی، بپذیر و دیگر جست و جو نکن. (14)
حضرت ولی عصر (علیه السلام) تجسم عدالت و عدالت خواهی است. او علی دیگر است و هم سان و همانند او رفتار کند. لباس خشن و ساده بر تن نماید، بی آلایش و بی پیرایه زندگی کند، غذایش چونان امیرالمؤمنین (علیه السلام) نان جوین باشد و در تمام وجود آن والا مقام و والاتبار، عدالت و توازن، درخشندگی کند. (گویا یکی از دلایل طول عمر آن حضرت همین عدالت و توازن قوای درونی آن حضرت است). در رستاخیز حضرت مهدی (علیه السلام) دادخواهی و دادگستری، اساس حکومت اوست و در دولتش کسی بر دیگری ستمی روا ندارد. (15)
مردمان روزگار ظهورش در اثر شکوفایی خردها، میان خویشتن توازن و تعادلی بیابند و این عدالت و امنیت میان درندگان نیز جلوه گر باشد. (16) مهدی (علیه السلام) آن قدر ببخشد تا نیازمندی نماند و به همگان یکسان و برابر عطا کند، حتی میان خوبان و بدان در بخشش اموال تفاوتی نگذارد. (17)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
جانشینان و وصیان و حجت‌های پس از من دوازده تن هستند، نخستین آنان برادرم و آخرینشان فرزندم است، گفتند: ای رسول خدا! برادرت کیست؟ فرمود: علی بن ابی طالب (علیه السلام)، فرزندت کیست؟ پاسخ داد: مهدی (علیه السلام) زمین را همان گونه که از ظلم و ستم پر شده، از قسط و داد آکنده سازد. روح خدا، عیسی، زاده‌ی مریم- علی نبینا و آله و علیه السلام- از آسمان فرود آید و در نماز به او اقتدا نماید و سلطنت و پادشاهی حضرت مهدی (علیه السلام) بر خاوران چیره گردد. (18)
امام رضا (علیه السلام) از پدران نیکش گزارش کند که:
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به [فرزندش امام] حسین (علیه السلام) فرمود: ای حسینم! نهمین فرزندت به حق به پا خیزد. آیین [توحید] را آشکار [و حاکم] سازد و عدالت را بگستراند. امام حسین (علیه السلام) پرسید: چنین چیزی واقع می‌شود؟ فرمود: سوگند به کسی که محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را به نبوت برانگیخت، بلی. (19)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):
شما را به مهدی (علیه السلام) نویدتان دهم که پس از آن که امتم در اختلاف و گمراهی گام زند، رستاخیز نماید و زمین را که از بیداد و ستم پر گشته، از داد و دادگری لبریز سازد. تمام اهل زمین و آسمان از او [و حکمرانی‌اش] خشنود و خرسند باشند و اموال را به درستی میان آدمیان تقسیم نماید. در این میان کسی پرسید؟ مقصودت از تقسیم درست چیست؟ پاسخ فرمود: یعنی به طور برابر و یکسان میان همه قسمت کند.
[در این روزگار] ایزد متعال قلب‌های امت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) را از غنا و بی نیازی لبالب گرداند و عدالت مهدی (علیه السلام) همه را فراگیرد. (20)
خرمی و آبادی کره‌ی خاکی به داد و دادورزی است و ظلم و بیداد آن را ویران کند. امام معصوم (علیه السلام) در تفسیر و توضیح آیه‌ی شریف (یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا...) (21) فرمود:
مقصود این نیست که زمین به واسطه‌ی باران زنده شود و جان گیرد، بلکه مقصود آیه این است که خداوند مردانی را برانگیزد تا زمین را با داد و دادخواهی زنده کنند، پس زمین خاکی به عدالت ورزی و اجرای آن زنده شود و برپایی حدود الهی از این که آسمان چهل روز بر زمین ببارد، بهتر و مهتر است. (22)
در زیارت حضرت صاحب الامر (علیه السلام) با نام عدل و صفت دادخواه که خادمانش از القاب آن حضرت شمرده‌اند، (23) به حضورش درود می‌فرستیم:
السلام علی القائم المنتظر، و العدل المشتهر؛
درود بر آن ایستاده‌ای که همه در انتظار اویند. درود بر دادگر و دادگستری که در آفرینش نامدار است و شهرت دارد. (24)
بار الها! به دست توانگر زاده‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) خاوران را همان گونه که از ظلم و بیداد لبریز گشته، از قسط و داد آکنده ساز، زیرا تو نیایش‌ها را می‌شنوی و پاسخ می‌دهی، آمین. (25)

پی‌نوشت‌ها:

1- نحل، آیه‌ی 90: «خداوند به عدل و احسان فرمان می‌دهد.»
2- حدید، آیه‌ی 25: «مارسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه] نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.»
3- عوالم اللئالی، ج4، ص 102: «الجملة الثانیة فی الاحادیث المتعلقه بالعلم و اهله»، ذیل ح150.
4- سیره‌ی ابن هشام، ج2، ص 266.
5- وسائل الشیعه، ج12، ص 142، باب 100، انه یستحب للانسان یقسم لحظاته بین اصحابه بالسویة، ح1، ش 15887.
6- بحارالأنوار، ج16، ص 280، تاریخ نبینا (صلی الله علیه و آله و سلم)، باب 9، مکارم اخلاقه و سیره، ح12.
7- همان، ص 226، ح34.
8- بحارالأنوار، ج41، ص 136، تاریخ امیرالمؤمنین (علیه السلام)، باب 107، جوامع مکارم اخلاقه.
9- وسائل الشیعه، ج15، ص66، کتاب الجهاد، ابواب العدو، باب 19، ان نفقة النصرانی اذا کبر، ح1، ص 19996.
10- نهج البلاغه، خطبه‌ی 224.
11- الرحمن، آیه‌ی 9: «و وزن را بر اساس عدل برپا کنید.»
12- بحارالأنوار، ج36، ص 172، تاریخ امیرالمؤمنین (علیه السلام)، باب 39، فی سائر الآیات النازله فی شأنه (علیه السلام)، ح160.
13- مائده، آیه‌ی 95: «[کفاره‌ای که] دو نفر عادل از شما، معادل بودن آن را تصدیق کنند.»
14- وسائل الشیعه، ج27، ص70، کتاب القضاء ابواب صفات القاضی، باب 7، وجوب الرجوع فی جمیع الاحکام الی المعصوم، ح26، ش 33228.
15- بحارالأنوار، ج52، ص 195، تاریخ الامام الثانی عشر، باب25، باب علامات ظهوره من السفیانی، ح26.
16- همان، ص 280، تاریخ الامام الثانی، باب 26، یوم خروجه و ما یحدث عنده، ح6.
17- وسائل الشیعه، ج9، ص 282، کتاب الزکاه، ابواب المستحقین للزکاة، باب 36، جواز تولی المالک لإخراج الزکاة، ح1، ش 12025.
18- بحارالأنوار، ج51، ص71، تاریخ الامام الثانی عشر، باب1، ماورد من الاخبار بالقائم (علیه السلام)، ح12.
19- همان، ص 110، باب 2 ماورد عن امیرالمؤمنین (علیه السلام)، ح2.
20- همان، ج92، ص 51، باب ماورد من الاخبار بالقائم (علیه السلام)، الباب العاشر.
21- روم، آیه‌ی 50: «زمین را بعد از مردنش زنده می‌کند.»
22- تهذیب الأحکام، ج10، ص 146، باب 10، من الزیارات، ح9، ش 578.
23- نجم ثاقب، باب2، ص81؛ العبقری الحسان، ج1، باب بیان اسامی و القاب، ص 42.
24- مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الامر، ص 875.
25- همان، ص 871.

منبع مقاله :
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم