سايت بدون فال بيننده ندارد

گفت‌وگو با دو نفري كه سايت و گروه اينترنتي‌شان طرفداران زيادي پيدا كرده است.
سال 1377، يكي از دانشجوهاي رشته الكترونيك دانشگاه آزاد تهران – كه عشق شاعري داشت و آرزوي روزنامه‌نگاري – مي‌شنود خانمي آمريكايي با راه انداختن يك وب سايت، توانسته سبزي‌هاي باغچه‌اش را به قيمت خوبي حراج كند؛ همين مي‌شود كه مي‌رود و ساخت وب سايت را ياد مي‌گيرد.
به اين ترتيب اواخر سال 2001 ميلادي، سايت www.niksalehi.com روي سرورهاي مجاني راه مي‌افتد و اولين كسي كه متضرر مي‌شود، پدر صبورش است كه بايد فيش «Dial-up»هاي 24ساعته او را بدهد. خودش مي‌گويد خرج اينترنت‌مان چيزي در حدود 250هزار تومان ناقابل در ماه مي‌شد. با نيك صالحي، توي پارك ساعي قرار گذاشتيم.
بله، اما بازخوردهايي كه داشتيم، نشان مي‌دهد كه اكثر اينها آدم‌هاي سنتي‌اند. شايد براي يك آدم به اصطلاح مدرن، گرفتن استخاره و فال حافظ زياد جذاب نباشد.
از اي‌ميل‌‌هايي كه مي‌آيد و نكته‌هايي كه مي‌گويند، مي‌توان اعتقاد و روحيه مخاطبان را حدس زد. كافي است يك روز بخش استخاره قطع شود تا موج اي‌ميل‌هاي اعتراضي برسد. از نظر سني هم، مراجعه‌كننده 18ساله داريم تا 70ساله. سال گذشته در نمايشگاه وزارت كشور، پيرمرد 70 ساله‌اي آمده بود و از ما تشكر مي‌كرد. الان هم، استاد دانشگاهي داريم كه برايمان مقاله مي‌فرستد.
واقعيت‌اش همين است. من براي اولين بار، نشستم و طالع‌بيني‌ها را جمع كردم. مي‌دانستم كه طرفدارهاي زيادي دارد و همين طور هم شد؛ طوري كه تا سال2004، ديگر همه مي‌دانستند وب‌سايت سرگرمي و طالع‌بيني خوب، وب‌سايت نيك صالحي است.
آن‌موقع هنوز كپي‌كاري مد نشده بود اما همزمان، اي‌ميل‌هاي زيادي هم داشتم كه مي‌پرسيدند خودت به اينها اعتقاد داري؟ يك عده تشكر مي‌كردند و عده‌اي هم مي‌گفتند خرافات است. ناچار شدم پاي بعضي فال‌ها بنويسم: «اعتقاد به فال چيزي جز خرافات و جهل نيست لطفا به جنبه سرگرمي نگاه كنيد...».
نه چندان. اتفاقا يك عده‌اي شاكي شدند كه تفأل به حافظ، فال انبيا و... خرافات نيست؛ دوباره مجبور شدم توضيح بدهم كه منظورمان همه تفأل‌ها نبوده است.
اينها، نتيجه وب گردي است. خودم كه يكسره سرم توي اينترنت است؛ به ويژه در همه سايت‌هاي خبري، روزنامه‌ها و وبلاگ‌ها سير مي‌كنم تا ببينم اوضاع از چه قرار است و ملت دنبال چي هستند. وقتي توي يك سايت خارجي يا داخلي، ديدن يك عكس يا مطلب براي كسي مثل من – كه روزانه هزاران صفحه اينترنتي را باز مي‌كند – جالب باشد، لابد براي مخاطب عادي هم جذابيت و هيجان دارد.
نه، ما يك هيأت مديره مجازي داريم. مثلا مدير توليد – آقاي مسلمي – را من انتخاب كرده‌ام. او هم خودش، علاقه‌مندان به موضوعات مختلف مانند خودرو و... را پيدا كرده است. اين طوري من با مديران داخلي ارتباطي ندارم. مثلا تالار گفتمان سايت، حدود 800 هزار عضو دارد و 15 نفر دارند آنجا را مديريت مي‌كنند. شايد در يك سال و نيم گذشته خودم 15 بار هم آنجا نرفته باشم.
اوايل بخش دوست‌يابي داشتيم و موزيك؛ موزيك را ديديم هر كاري كنيم يا لس‌آنجلسي مي‌شود يا با مشكل كپي رايت كارهاي داخلي مواجه مي‌شويم. به يك ماه نكشيد كه حذفش كرديم. دوست‌يابي را هم كه دردسر درست مي‌كرد، تعطيل كرده و به جايش جامعه مجازي درست كرديم. «نيك كلوپ»، جامعه مجازي‌اي است كه علاقه‌مندان به هر رشته يا بحثي را دور هم جمع مي‌كند. دوست‌يابي اسم خوبي ندارد. شايد هم فيلتر مي‌شد.
اتفاقا اين بخش پرطرفدارترين بخش است.
نه، بيشتر دنبال نويسندگي و روزنامه‌نگاري بودم. كلا ذهن‌ام توي همين فضاهاست؛ حتي كم‌كم دارم مجموعه رباعيات‌ام را هم براي چاپ آماده مي‌كنم.
بله، آن‌هم يك كار 24 ساعته؛ البته رايانه‌ها 24 ساعت كار مي‌كنند، خودم فقط 15 ساعت مشغولم كه حساب كتاب ندارد. ممكن است 3 نصف شب سايت مشكل پيدا كند و مجبور شويم دست به كار شويم.
فكر نكنم اما اگر همسرم همكارم نبود، حتما تا حالا طلاق گرفته بود؛ يا بايد سايت را تعطيل مي‌كردم يا زندگي مشترك را.
حدود 750هزار تومان در ماه، براي سرورهاي اختصاصي‌مان مي‌دهيم. ضمن اينكه از چند سرور مشترك هم استفاده مي‌كنيم كه با گذاشتن تبليغات و پذيرفتن پشتيباني ديگر سايت‌ها، پولي پرداخت نمي‌كنيم. الان سود اصلي سايت به كساني مي‌رسد كه تبليغات‌شان ديده مي‌شود. اوايل كه نه تبليغ اينترنتي خريدار داشت و نه سرويس ADSL وجود داشت، همه را از جيب مي‌داديم.
راستش اگر بخواهم به پول و ثروت فكر كنم، كار خراب مي‌شود؛ به پولش زياد فكر نمي‌كنم. بيشتر به فكر توسعه كارم. همين الان، براي 15ميليون بعدي‌اي كه وارد حسابم بشود، نقشه چيده‌ام كه براي سايت هزينه كنم.