نویسنده: ابراهیمی مقیمی




 

در کلان شهر تهران به منظور تحلیل بین آسیب پذیری ناشی از زمین لغزش‌ها، طبقات توسعه یافته‌ی شهری و سطوح ارتفاعی، نقشه‌ی رستری مناطق مسکونی در حوضه‌های مورد بررسی با نقشه‌ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش و همچنین نقشه‌ی طبقات ارتفاعی انطباق داده شد. نتیجه‌ی حاصل از این انطباق در سطوح ارتفاعی مختلف، پهنه‌های با خطر بسیار کم تا بسیار زیاد را نشان می دهد.
با توجه به انطباق نقشه‌ی پهنه بندی زمین لغزش‌ها و نقشه‌ی کاربری اراضی شهری، مشاهده شد که در حدود 0/05 درصد از نقاط مسکونی شهر در پهنه‌های با خطر زمین لغزش خیلی زیاد، حدود 1 درصد در زمین‌های با خطر زمین لغزشی زیاد و حدود 16/25درصد در پهنه‌های با خطر زمین لغزش متوسط ساخته شده است. به عبارت دیگر رود 17/3 درصد از مناطق شهری در پهنه‌های با خطر متوسط به بالا توسعه یافته‌اند. این موضوع نشان می‌دهد که در پهنه‌های کوهستانی کلان شهر تهران، معیارهای ژئومورفولوژیکی برای توسعه‌ی شهر روی دامنه‌ها به دلیل ساخت و ساز روی زمین‌های با خطر لغزش، مورد توجه قرار نگرفته است باید از توسعه‌ی شهر به ویژه کاربری‌های مسکونی در پهنه‌های پر خطر جلوگیری شود.
در حال حاضر برخی از ساخت و سازهای شهری در محدوده‌های با خطر متوسط به بالا توسعه یافته و در نتیجه خساراتی به بعضی از واحدهای ساخته شده وارد آمده است. برای نمونه می‌توان به خسارت‌های وارد شده به واحدهای مسکونی در غرب دره‌ی فرحزاد (شهرک مجلس و نواحی اطراف آن) اشاره کرد. این محدوده به لحاظ ساختاری متشکل از نهشته‌های رسوبی مربوط به زمین لغزش‌های قدیمی و توده‌های فرسایش یافته بوده و از دهه‌ی 1340-1350 تا کنون دو بار با خاکریزی دستی پر شده است (1) (دانشجویان در سال 1385 در یک گردش علمی این پهنه‌ی لغزشی را مشاهده کرده‌اند).
این زمین‌ها پس از انقلاب اسلامی تسطیح شده و به شرکت تعاونی مسکن مجلس شورای اسلامی واگذار شد. حدود 350 واحد مسکونی در 75 قطعه زمین 250 تا 300 متری در مساحتی بالغ بر 20000 متر مربع در این قسمت ساخته شد. ارزش اقتصادی این مجموعه حدود 700 میلیارد ریال (به قیمت سال 1386) برآورد می‌شود. (2) مجموعه‌ی این پهنه‌ی تفکیکی در معرض آسیب ناشی از لغزش است.
یکی از واحدهای مسکونی مذکور، در انتهای خیابان بیست و هفتم شهرک مجلس به کلی آسیب دید و در اردیبهشت 1387 به طور کامل تخریب شد.
پرداخت خسارت‌های اقتصادی یا اجتماعی ناشی از این تخریب بر عهده‌ی چه ارگان یا اشخاصی است؟ آیا اساساً چنین موضوعی در دستورالعمل‌های مربوط به ساخت و سازهای شهری در مناطق پر خطر بررسی می‌شود. ممکن است با نوشتن این کتاب و توجه شما دانشجویان از این پس به این موضوع توجه شود، ولی شواهد لغزشی نشان می‌دهد که در گذشته به این موضوع توجه نشده است.
در همین زمینه می‌توان به برج‌های سهند و سبلان واقع در دامنه‌ی غربی دره‌ی فرحزاد، زاغه نشینان بخش شمالی حوضه‌ی حصارک، بعضی فعالیت‌های ساختمانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات و همچنین کاربری‌های مسکونی در دیگر حوضه‌های کوهستانی شمال تهران اشاره کرد که از دیدگاه ژئومورفولوژیک با خطر زمین لغزش‌های احتمالی رو به رو هستند.
شهرها به نسبت افزایش جمعیت ساکن در آنها گسترش می‌یابند و مناطق دارای استعداد زمین لغزش برای مقاصد مختلف از جمله زندگی اشغال می‌شوند؛ روندی که هم اکنون برخی از مناطق شمالی کلان شهر تهران با آن روبه روست.
به منظور برآورد حد نهایی توسعه‌ی شهر از منظر حرکات لغزشی و همچنین تطابق حریم کنونی کلان شهر تهران با این حد، محدوده‌های با استعداد خطر زمین لغزش بسیار کم و کم (به عنوان مناطق مجاز و امن) و پهنه‌های با پتانسیل خطر متوسط، زیاد و بسیار زیاد (به عنوان مناطق غیر مجاز) شناسایی و این دو محدوده با ترسیم خطی که در حقیقت خط آستانه‌ی شروع زمین لغزش‌هاست، از یکدیگر مجزا شد.
مقایسه‌ی این خط به عنوان خط خطر با حریم کنونی کلان شهر تهران نشان می‌دهد که در حال حاضر قسمت‌های غربی حریم فعلی بر خط مذکور تا حدی منطبق است. از این رو توسعه‌ی بیشتر شهر در این قسمت در فراتر از خط حریم کنونی مجاز نیست. در بعضی مناطق از جمله شمال و شرق تهران، انطباق این دو خط با تغییرات بسیار زیادی همراه است، به طوری که توسعه‌ی شهر در برخی از قسمت‌ها در بخش‌های بالاتر از خط خطر و در برخی از قسمت‌ها در بخش‌های پایین تر از خط خطر صورت گرفته است. (3)

پی‌نوشت‌ها:

1- طباطبایی و ریحانی، 1387.
2- صفاری، 1387
3- صفاری، پایان نامه، 1387.

منبع مقاله :
مقیمی، ابراهیم؛ (1391)، ژئومورفولوژی شهری، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم