آخرين انقلاب قرن

نويسنده: عباس زارع
منبع: سایت باشگاه اندیشه
هر تفسيرى از انقلاب در ذيل نظريه اى خاص و در چارچوب تئورى ويژه اى قرارمى گيرد. آگاهى از مسبوق بودن تحليل رخداد انقلاب به نظريه ها و تئورى هايى ويژه،ضرورت تأمل در نظريه پردازى در باب انقلاب را باز مى نماياند. چه آن كه غفلت از اينبعد، تفسيرگر و تحليل كننده پديده انقلاب را به غلتيدن در وادى نظريه هاى متعارض وتئورى هاى ناهمگون پديده انقلاب، در تفسيرى واحد دچار خواهد نمود; گرچه استفادهآگاهانه و روشمند از نظريه هاى مختلف به صورتى تلفيقى، در تحليلى واحد امرى قابلدفاع است. در اين كتاب، نخست مرورى بر مشخصه هاى تئورى و تئورى پردازى در خصوصانقلاب ها و از جمله انقلاب اسلامى و مسئله امكان وصول به «نظريه اى جامع» و كاملدر اين باب صورت خواهد گرفت، و در اين راستا دو ديدگاه «پوزيتيويستى» و «معرفت شناسانه» علم مورد ارزيابى واقع مى شود. همچنين دو حوزه مطالعات علوم طبيعىو علوم اجتماعى و تفاوتها و تمايزات آن مورد تأمل قرار گرفته، به مشكلات پيش روىحوزه علوم اجتماعى اشاره مى شود. تبيين دو نظريه «تدااسكاچپل» و «چارلزتيلى» بهعنوان دو داستان انقلاب، در مقام تطبيق با انقلاب اسلامى و نقد و بررسى آن ها فصلديگر اين گفتار است كه در ضمن آن با مرورى بر زمينه هاى فروپاشى رژيم گذشته و عواملپيروزى انقلاب، منحصر به فرد بودن انقلاب ها، مشكلات تعريف انقلاب به پيامدهاى آن،هدفمندى در انقلاب ايران، دليل مند بودن رفتار انقلابيون، عنصر معنويت و محاسبه سودو زيان در انقلاب ايران و... گفتگو خواهد شد. و در خاتمه بحث از فايده و كاربردنظريه پردازى در باب انقلاب از منظر پوزيتيويستى علم و از ديدگاه معرفت شناسانه آنسخن به ميان خواهد آمد.
بحث از انقلاب را مى توان با بررسى «علل» و «دلايل» انقلاب پى گرفت; و علل را به «عوامل عينى» و خارجى بازگردانيد و دلايل را به «عوامل ذهنى»، و بدين سان عواملعينى و ذهنى انقلاب را مورد تفسير و بازشناسى قرار داد. گرچه پاره اى از محققان،عوامل ذهنى را نيز جزئى از علت ها مى شمارند و آن را به علل ساختارى فرو مى كاهند ويا پاره اى ديگر، همه علل و دلايل انقلاب را تنها در عوامل ذهنى جستجو مى نمايند وجايى براى عوامل عينى باقى نمى گذارند.
كتاب حاضر با مطالعه انقلاب به مثابه «پديده اى فرهنگى» و از منظر دلايل و «انگيزه هاى دينى»، آغاز بحث را به تأمل در «حكومت دينى» مى نشيند و با تلقى نمودنهمه نظام هاى حكومتى در طول تاريخ به عنوان حكومت هاى دينى، حكومت در اسلام را درمفهوم «ولايت» (به مثابه مفهومى عرفانى) متجلى مى بيند. و ضمن تفسير شخصيت امامخمينى به عنوان «عارفى شيعى» با تفكيك مفهوم ولايت به «رحمانى» و «شيطانى» اينمفهوم را منتشر و موجود در همه اشكال حكومت در دنياى معاصر مى شناسد. آنگاه با بحثاز حكومت «صفويه» به عنوان «حكومت مركزى و فراگير» شيعه و نيز تفسير «مشروطه» بهمثابه «رسوخ جريان لائيسيسم» غربى و سكولاريسم به ايران، عوامل توقف و ركود ايراندر سده هاى اخير را در «هرج و مرج» و ناامنى صدساله و «رواج اخباريگرى» در ميانروحانيت باز مى شناسد.
بررسى زمينه ها و علل انقلاب در سطوح «نظام سياسى»، «جامعه» و نيروهاى اجتماعىكه مطالعه ساخت ها و روابط ميان «دولت» و «جامعه» را در دهه هاى پيش از انقلابدنبال مى كند، به كاوش در روابط اقتصادى، اجتماعى، سياسى و فرهنگى بسط و تفصيلمى يابد. پژوهش در «زمينه ها و علل اقتصادى انقلاب» يكى از سطوح مهم تحليل است كهبا نگرش ها و رهيافت هاى گوناگونى صورت پذيرفته است. تمركز اصلى گفتگو در اين دفتر،مطالعه «وضعيت اقتصادى ايران» از سال هاى 1335 تا 1355 ـ سال هاى اجراى برنامه دومتا پنجم توسعه ـ از منظر «اقتصاد سياسى» و كاركرد دولت در اقتصاد و نيز بررسىتأثيرگذارى تحولات اقتصادى بر فرآيندهاى اجتماعى سياسى است. بر اين اساس، «انشقاق» ميان حكومت و جامعه و از دست رفتن پايگاه طبقاتى دولت، ظهور «نظام دو قطبى» و اهميتيافتن ايران براى غرب، وقوع فرآيند «نوسازى اقتصادى» در راستاى اهداف بين المللى،انجام «اصلاحات ارضى» و بحران هاى اجتماعى ناشى از آن موضوع تأمل اين دفتر مى باشد. همچنين در ادامه، «انفجار در آمد نفتى» و اجراى پروژه هاى بزرگ صنعتى در دهه پنجاه،بروز گسيختگى هاى فرهنگى و بحران «جستجوى اصالت»، «ناهمفازى» توسعه اقتصادى باتوسعه سياسى و پيدايش شكاف ساختارى، پيروى از الگوهاى اقتصادى برون زا و بروز بحران «توزيع درآمد»، ظهور «آگاهى عميق» مذهبى و سياسى شدن جامعه، مقولات ديگرى است كه دراين دفتر، موضوع تحليل و بررسى فرآيندهاى اقتصادى ـ سياسى منتهى به انقلاب اسلامىرا به توضيح خواهد كشيد.
● پيش گفتار
● سرآغاز: انقلاب بهمن از كدام نگاه؟
● دفتر اول: انقلاب بهمن؛ نظريه پردازى
گفتار اول: انقلاب ايران در ساحت نظريه پردازى/ گفت و گو با محمدهادى سمتى و ناصر هاديان
گفتار دوم: انقلاب دينى، چالشى در نظريه پردازى كلاسيك/ گفت و گو با حسين كچویيان
گفتار سوم: تأملاتى در تحليل نظرى انقلاب/ گفت و گو با حسين عظيمى
● دفتر دوم: انقلاب بهمن؛ زمينه هاى فكرى و فرهنگى
گفتار اول: انقلاب ايران؛ پاسخ به كدام پرسش نظرى، واكنش به كدام مسئله فرهنگى/ گفت و گو باحاتم قادرى
گفتار دوم: انقلاب؛ پديده اى قدسى و جلوه اى رحمانى/ گفت و گو با محمد مددپور
● دفتر سوم: انقلاب بهمن؛ زمينه هاى داخلى؛ دولت، جامعه و نيروهاى انسانى
گفتار اول: بستر اقتصادى انقلاب ايران (از منظر اقتصاد سياسى)/ گفت و گو با حسين عظيمى، فرشاد مومنى و عليرضا ناصرى
گفتار دوم: ساخت اقتدار نظام پهلوى، زمينه هاى بروز بحران/ گفت و گو با سعيد حجاريان و سهراب رزاقى
گفتار سوم: ايدئولوژى انقلاب اسلامى ايران/ گفت و گو با سعيد حجاريان، سهراب رزاقى و داوود فيرحى
گفتار چهارم: بستر اجتماعى رويداد انقلاب (از منظر جامعه شناختى)/ گفت و گو باغلامعباس توسلى

پي‌نوشت‌ها:

نقش رهبرى در انقلاب اسلامى (از منظر جامعه شناسى رهبرى انقلاب(1))/ گفتگو با سعيد حجاريان



معرفی سایت مرتبط با این مقاله


تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله