نویسنده: سید محمدرضا طالبیان
 
 
 
 
 
 

1- اخبار از امامت مهدی ( عج)

در موارد متعددی، امام حسین ( علیه السلام ) از اصل امامت امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) و این که ایشان دوازدهمین امام معصوم شیعیانند، سخن گفته اند که به دو مورد اشاره می کنیم:
الف - ابو یحیی نقل کرده که مردی از حسین بن علی ( علیه السلام ) درباره امامان سؤال می کند. ایشان می فرمایند:
" به تعداد نقبای بنی اسرائیل اند، نه نفر از آنان فرزندان من هستند، آخرینشان قائم آل محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است. همانا از رسول الله شنیدم که می فرمود: بر شما بشارت باد، بر شما بشارت باد، بر شما بشارت باد، همانا مثل اهل بیت من، همچون باغی است که هر سال گروهی از آن سیر می شوند، تا آخرین آنان برای مردمی ظهور کند که دریای جمعیت شان از همه گسترده تر و از همه ژرف تر و پرشاخه تر و از همه خوشه چین تر خواهد بود. " (1)
ب ) ابوحمز ثمالی از امام باقر ( علیه السلام ) و ایشان از امام سجاد ( علیه السلام ) و ایشان از امام حسین ( علیه السلام ) نقل می کنند که حضرت فرمود:
" بر جدم رسول خدا وارد شدم، ایشان مرا بر زانوی خود نشاند و فرمود: همانا خداوند سبحان، از نسل تو ای حسین، نه امام برگزیده که نهمین آنان قائم آل محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) است و هم آنان در فضلیت و منزلت، نزد خدا برابرند. " ( 2)

2- حسین بن علی ( علیه السلام ) و آرزوی خدمتگذاری برای امام زمان ( عج)

امام حسین ( علیه السلام ) از شوق و اشتیاق خود برای ادارک مهدی موعود ( عج) و خدمت به ایشان سخن می گویند، آنجا که می فرماید:
" ولو أدرکته لخدمته ایام حیاتی " اگر او را درک می کردم، همانا در طول زندگی ام را خدمت می کردم. (3) از این روایت چند مطلب، به دست می آید:
الف - شخصیت عظیم و بزرگ مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه )، تا ان جا که امام حسین (علیه السلام ) تمنای خدمت به ایشان را دارند.
ب- بزرگی و اهمیت هدف مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه )؛ زیرا خدمت گذاری به یک شخصیت، علاوه بر لزوم وارستگی و عظمت روحی او، نیازمند بزرگی و با اهمیت بودن هدف او نیز هست.
ج - ارزش والای خدمت به امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) به گونه ای است که حسین بن علی ( علیه السلام ) در آرزوی آن است. با توجه به نکته، می توان گفت که شیعیان، در عصر غیبت هم می توانند در خدمت به آن حضرت ( عجل الله تعالی فرجه ) بکوشند.
خدمت به مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه ) در عصر غیبت ایشان، از راه های مختلفی می تواند صورت بگیرد که برخی را مورد اشاره قرار می دهیم:
اول: دعا برای تعجیل در فرج آن حضرت دعا برای فرج امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) از دو جهت اهمیت دارد: از سویی، نوعی خدمت به حضرت صاحب ( عجل الله تعالی فرجه ) است زیرا؛ خداوند به دعای مؤمنان اقبال می کند و آن را مستجاب می نماید و خیری بالاتر از این برای امت اسلامی متصور نیست و از سوی دیگر برای خود دعا کننده فواید بسیاری دارد که به آنها اشاره می کنیم :
1- برآورده شدن حاجات و نیازهای شخص دعا کننده؛ امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) در روایتی فرموده اند: " برای تعجیل فرج، فراوان دعا کنید که آن ( مایه ) فرج شماست. " (4)
2-فراوان شدن نعمت؛ توضیح این که وجود امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه ) برای شیعیان یک نعمت بزرگ الهی است، از سوی دیگر، شکر نعمت بر بندگان واجب است و شکر نعمت هم، سبب فزونی آن است.
3- ایمنی از فتنه ها و دام های شیطان؛ که این مطلب از پاره ای روایات استفاده می شود. برای دعای در تعجیل فرج فواید و آثار دیگری هم وجود داد که از باب اختصار به همین مقدار بسنده می کنیم. (5)
دوم: دوری از گناهان.
سوم: انتظار و ترویج مسئله انتظار.
چهارم: تلاش در جهت تحقق اهداف دینی و....
3- حسین بن علی ( علیه السلام ) و اشاره به غیبت صغرا و کبرا
امام حسین ( علیه السلام ) در روایتی به وجود دو غیبت صغرا و کبرا برای مهدی موعود ( عجل الله تعالی فرجه ) و کوتاه بودن یکی و طولانی بودن دیگری اشاره فرموده اند:
" لصاحب هذا الأمر یعنی المهدی غیبتان؛ احداهما تطول حتی یقول بعضهم: مات و بعضهم: قتل و بعضهم: ذهب و لا یطلع احد من ولی و لا غیره الا المولی الذی یلی امره؛ (6) " برای صاحب این امر یعنی حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه )، دو غیبت وجود دارد:
یکی از آن دو به درازا می کشد تا آنجا که برخی می گویند، او مرده است و برخی می گویند، کشته شده و برخی می گویند، رفته است و هیچ کس از دوست و دشمن بر جای او آگاهی ندارد، مگر آن دوست داری که حضرت سرپرستی او را به عهده دارد. "

پی نوشت :

1- موسوعه کلمات الامام الحسین ( علیه السلام )، ترجمه فارسی، ص. 732-731.
2- همان، ص 732.
3- همان، ص733.
4- کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج 2، ص 485.
5- آیه الله سید محمد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج 1، ص 414.
6- موسوعه کلمات الامام الحسین، ترجم فارسی، ص 733.

منبع: کتاب راه راستان