آثار نيكوكاري در قرآن
آثار نيكوكاري در قرآن
مقدمه
در اين نوشته برآنيم تا با توجه به آيات قرآني، نگاهي ولو اجمالي به نقش احسان و نيكوكاري در زندگي فردي و اجتماعي داشته باشيم. مطلب را با هم از نظر مي گذرانيم.
مفهوم احسان و نيكوكاري
واژه احسان به معناي انجام دادن كار نيك، به طور عمده در آياتي به كار رفته است كه پس از بيان اموري، از عاملان آن را به عنوان محسن مورد ستايش قرارداده است؛ چنان كه در سوره بقره مي خوانيم: «و اذقلنا ادخلوا هذه القريه فكلوا منها حيث شئتم رغداً و ادخلوا الباب سجدا و قولوا حطه نغفر لكم خطيكم و سنزيد المحسنين؛3 و ]به خاطر بياوريد[ زماني را كه گفتيم: «در اين شهر ]بيت المقدس[ وارد شويد! و از نعمت هاي فراوان آن، هر چه مي خواهيد بخوريد و از در ]معبد بيت المقدس[ با خضوع و خشوع وارد گرديد و بگوييد: خداوندا! گناهان ما را بريز! تا خطاهاي شما را ببخشيم و به نيكوكاران پاداش بيشتري خواهيم داد.»0و در جاي ديگر مي فرمايد: «الذين ينفقون في السراء و الضراء و الكظمين الغيظ و العافين عن الناس و الله يحب المحسنين4؛ آنان كه در توانگري و تنگدستي، انفاق مي كنند و خشم خود را فرو مي برند و از خطاي مردم در مي گذرند. و خدا نيكوكاران را دوست دارد.» خداوند در اين آيات، ضمن بيان مصاديق كارهاي نيك، بندگان خود را به انجام آن، ترغيب و تشويق مي نمايد.
مصاديق نيكوكاري
آثار نيكوكاري
احسان و نيكوكاري باعث ايجاد دوستي و صميمت بين افراد جامعه مي شود. هرگاه انسان هاي نيكوكار با ايثار و فداكاري خود به ياري انسان هاي مظلوم و مستضعف شتافته و با كمك هاي مادي و عاطفي خود، زندگي آنان را تا حدودي سر و سامان داده، از حالت بحراني نجات دهند، آنان نيز نه تنها احسان و نيكوكاري افراد خير را فراموش نمي كنند؛ بلكه در ادامه زندگي، سعي خواهند نمود تا به نوعي جبران نموده و احسان و نيكوكاري ديگران را به بهترين شكل، پاسخ دهند.
خداي سبحان درباره روش هاي تأثيرگذار در امر تبليغ مي فرمايد: «ولا تستوي الحسنه ولاالسيئه ادفع بالتي هي احسن فاذا الذي بينك و بينه عداوه كانه ولي حميم6؛ هرگز نيكي و بدي يكسان نيست؛ بدي را با نيكي دفع كن! ناگاه ]خواهي ديد[ همان كس كه ميان تو و او دشمني است، گويي دوستي گرم و صميمي است.» اگر برخورد نيك و شايسته در امر تبليغ دين، در برابر دشمنان و مخالفان، دوستي و صميمت را به دنبال دارد، احسان و نيكوكاري در امور مادي و عاطفي به طور قطع، دوستي و صميميت بيشتر و عميق تري را به همراه خواهد داشت و اين يك امر بديهي و واقعيت انكارناپذير است كه در زندگي روزمره مشاهده مي شود.
از جمله آثار ارزشمند احسان و نيكوكاري، اجر و پاداشي است كه در دنيا، نصيب انسان هاي خير مي شود. در واقع خداي سبحان به نوعي اعمال و رفتار خوب و شايسته نيكوكاران را در همين دنيا، مورد لطف و عنايت قرار داده و جبران مي نمايد به قول معروف:
خداي سبحان در مورد اجر و پاداش دنيوي احسان و نيكوكاري مي فرمايد: «فئاتهم الله ثواب الدنيا و حسن ثواب الاخره و الله يحب المحسنين7؛ خداوند پاداش اين جهان، و پاداش نيك آن جهان را به آنها داد و خداوند نيكوكاران را دوست مي دارد.»
در آيه ديگري مي فرمايد: «وقيل للذين اتقوا ماذا انزل ربكم قالوا خيرا للذين احسنوا في هذه الدنيا حسنه و لدار الاخره خير و لنعم دارالمتقين8؛ و هنگامي كه به پرهيزگاران گفته مي شد: پروردگار شما چه نازل كرده است؟ مي گفتند: خير ]وسعادت[ براي كساني كه نيكي كردند در اين دنيا نيكي است و سراي آخرت از آن هم بهتر است و چه خوب است سراي پرهيزكاران.»
در كلامي كه از حضرت موسي بن جعفر(ع) نقل شده است، مي خوانيم: «در بني اسرائيل مرد صالحي بود كه زن نيكوكاري داشت. آن مرد شبي خواب ديد كه شخصي به او مي گويد: خداوند فلان مقدار عمر براي تو مقدر كرده است كه نصف آن در رفاه و آسايش هستي و نصف ديگر در مضيقه و تنگدستي، هر كدام از دو نصف را مي خواهي، اول انتخاب كن! مرد جواب داد: من زن خوبي دارم كه شريك زندگي ام است، با او مشورت مي كنم. بار ديگر نزد من بيا تا به تو خبر دهم كدام نصف را اول اختيار كرده ام. صبح جريان خوابش را با همسرش در ميان گذاشت و از او مشورت خواست. همسرش در جواب گفت: اول نصف رفاه و آسايش را برگزين، شايد خداوند بر ما رحم كند و در نصف ديگر نيز نعمتش را از ما قطع نكند. شب دوم فرا رسيد بار ديگر آن شخص به خوابش آمد، آن مرد در جواب گفت: من نصف اول عمر در رفاه و آسايش را انتخاب كردم.بعد از آن رويا، دنيا از هر طرف به او رو آورد. چون نعمت هاي الهي، نزد او فراوان و آشكار شد، همسرش به او گفت: خويشان و همسايگان خود را و همچنين افراد محتاج را كمك كن! آن مرد به توصيه همسرش عمل نمود. نصف تعيين شده از عمر او در كمال رفاه و آسايش گذشت سپس از نصف هم گذشت و همچنان وضع مالي او خوب بود. براي سومين بار، همان شخص در عالم رويا نزد او آمده گفت: نيكي و احسان تو باعث شد خداوند به تو پاداش مرحمت فرمايد و تا آخر عمر در نعمت و رفاه به سر خواهي برد.» 9
بخش قابل ملاحظه اي از جرم و جنايت، ناشي از فقر و تنگدستي است؛ چرا كه فقر و تنگ دستي، به دين و ايمان انسان لطمه مي زند، عقل را از كار انداخته، قوت و قدرت تشخيص درست را از او مي گيرد و باعث كدورت و دشمني مي شود. امام علي(ع) خطاب به فرزندش مي فرمايد: «اي فرزندم! من از تهي دستي بر تو هراسانم. از فقر به خدا پناه ببر؛ چرا كه فقر، دين انسان را ناقص و عقل را سرگردان مي كند و عامل دشمني است.»(10)
احسان و نيكوكاري، اگر به صورت يك فرهنگ، جلوه نموده و در بين اقشار مختلف جامعه، توسعه و گسترش پيدا كند، به طور قطع، بخش عمده اي از مشكلات جامعه را كه زايده فقر و محروميت است، از بين برده و ريشه كن مي سازد.
آنچه از آموزه هاي ديني استفاده مي شود، اين است كه بين احسان و نيكوكاري و نجات جامعه از فقر و فلاكت، رابطه تنگاتنگي وجود دارد؛ لذا در قرآن كريم مي خوانيم: «و انفقوا في سبيل الله و لاتلقوا بايديكم الي التهلكه و احسنوا ان الله يحب المحسنين 11؛ و در راه خدا، انفاق كنيد و ]با ترك انفاق[ خود را به دست خود ، به هلاكت نيندازيد و نيكي كنيد كه خداوند نيكوكاران را دوست مي دارد.» (12)
انفاق به طور كلي سبب نجات از مفاسد كشنده اجتماعي مي شود. اگر انفاق به فراموشي سپرده شود و ثروت ها در دست گروهي معدود جمع گردد و در برابر آنان، اكثريتي محروم و بينوا وجود داشته باشد، ديري نخواهد گذشت كه انفجار عظيمي در جامعه به وجود آمده، اموال و دارايي ثروتمندان نيز در آتش آن خواهد سوخت. بنابراين، انفاق، قبل از آن كه به حال محرومان، مفيد باشد، به نفع ثروتمندان خواهد بود؛ زيرا تعديل ثروت حافظ ثروت است. 13
پيامبر اكرم(ص) در جمله كوتاهي به اين حقيقت اشاره نموده، مي فرمايد: اموال خويش را با دادن زكات حفظ كنيد.»(14) و به تعبير بعضي از مفسران، خودداري از انفاق في سبيل الله، هم سبب مرگ روح انساني به خاطر بخل خواهد شد و هم باعث مرگ جامعه به خاطر عجز و ناتواني، مخصوصا در نظامي همچون نظام اسلام كه بر نيكوكاري بنا شده است. 15
همه انسان ها به جز انبيا و اولياي الهي در زندگي خود دچار خطا و لغزش شده، گناهان كوچك و بزرگي را مرتكب مي شوند. از جمله ابزاري كه باعث مي شود انسان آثار گناه و خطاهايش از بين برود و حتي آن را تبديل به حسنات نمايد، احسان و نيكوكاري در حق بندگان خدا و خدمت به مخلوقات الهي است. خداي سبحان در سوره هود مي فرمايد: «و اقم الصلوه طرفي النهار و زلفا من اليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكري للذكرين16؛ در دو طرف روز و اوايل شب، نماز را برپا دار؛ چرا كه حسنات، سيئات ] و آثار آنها را[ از بين مي برد. اين تذكري است براي كساني كه اهل ذكر هستند.»
در جاي ديگري مي فرمايد: «لهم ما يشاءون عند ربهم ذلك جزاء المحسنين، ليكفر الله عنهم اسوا الذي عملوا و يجزيهم اجرهم باحسن الذي كانوا يعملون» 17؛ آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براي آنان موجود است و اين است جزاي نيكوكاران تا خداوند بدترين اعمالي را كه انجام داده اند، ]در سايه ايمان و صداقت آنها[ بيامرزد و آنها را به بهترين اعمالي كه انجام مي دادند، پاداش دهد.»
يكي ديگر از آثار ارزشمند احسان و نيكوكاري، آرامش روحي است. اين كلام الهي است كه مي فرمايد: «الذين ينفقون امولهم باليل و النهار سرا و علانيه فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم ولا هم يحزنون 18؛ آنها كه اموال خود را شب و روز، پنهان و آشكار، انفاق مي كنند، مزدشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسي بر آنهاست و نه غمگين مي شوند.»
در آيه ديگر مي خوانيم: «من جاء بالحسنه فله خير منها و هم من فزع يومئذ ءامنون19؛ كساني كه كار نيكي انجام دهند، پاداشي بهتر از آن خواهند داشت و آنان از وحشت آن روز در امان اند.» از آيات ياد شده به خوبي مي توان نتيجه گرفت كه احسان و نيكوكاري از جمله اعمالي است كه آرامش روحي و رواني در دنيا و امنيت كامل در آخرت را به دنبال دارد. چه سعادتي بالاتر از آن است كه انسان در دنيا اضطراب و دلهره را از خود دور سازد و از وحشت جانكاه قيامت نيز در امان باشد.
احسان و نيكوكاري، باعث محبوبيت انسان نزد خداي سبحان مي شود. جداي از تعابير ديگري كه درباره انسان هاي نيكوكار در قرآن كريم وارد شده، جمله زيباي «الله يحب المحسنين» پنج بار در آيات قرآن كريم، تكرار شده است20 كه بيانگر جايگاه و ارزش احسان و نيكوكاري در پيشگاه خداوند مي باشد. موارد ياد شده، بخشي از آثار احسان و نيكوكاري است كه در آيات قرآن كريم به آن اشاره شده است.
چگونگي احسان
اولين اصلي كه در باب احسان و نيكوكاري بايد رعايت شود، توجه به رضاي خداوند است. جلب رضايت خداوند در هر كاري، فرع بر چند مساله ا ز جمله ايمان و اعتقاد به خدا، پيامبر (ص) و ائمه (ع) و رعايت احكام و قوانين الهي است.
اگر انسان از لحاظ اعتقادي مشكل داشته باشد و يا در حوزه عمل و رعايت احكام و قوانين الهي و ديني مثل نماز، روزه و ... كوتاهي نموده، راه گناه و معصيت را در پيش گيرد، و يا از راه هاي نامشروع و غير قانوني سود و سرمايه جمع آوري نمايد و درآمد داشته باشد، احسان و نيكوكاري چنين انسان هايي مورد قبول و پذيرش حق تعالي قرار نخواهد گرفت. خداوند با صراحت اعلام مي دارد:«قل انفقوا طوعاً اوكرهاً لن يتقبل منكم انكم كنتم قوماً فاسقين، و ما منعهم ان تقبل منهم نفقاتهم الا انهم كفروا بالله و برسوله و لا ياتون الصلاه الا و هم كسالي و لا ينفقون الا و هم كارهون 21؛ بگو: چه با رغبت و چه با بي ميلي انفاق كنيد، هرگز از شما پذيرفته نخواهد شد؛ چرا كه شما گروهي فاسق هستيد. و هيچ چيز مانع پذيرش انفاق هاي آنان نشد، جز اين كه به خدا و پيامبرش كفر ورزيدند و جز با ] حال[ كسالت نماز به جا نمي آورند و جز با كراهت انفاق نمي كنند.»
اگر انسان توجه به رضاي خداوند نداشته و از راه هاي غير قانوني وارد شده و اقدام به احسان و انفاق نمايد، جز زحمت، چيزي ديگري نصيب او نخواهد شد. امام صادق (ع) مي فرمايد: «اگر مردم از راهي كه خداوند به آنان فرمان داده است، كسب درآمد كنند و آنها را در راهي كه خداوند از آن بازشان داشته است، انفاق كنند، آن را از ايشان نمي پذيرد و اگر از راهي كه آنها را از آن نهي كرده است، درآمد به دست آورند و آن درآمد را در راهي كه خداوند بدان فرمانشان داده است به مصرف رسانند باز هم از آنان نمي پذيرد، مگر اين كه از راه درست ]و حلال [ به دست آورند و در راه درست ]و حلال[ انفاق كنند.» 22
دومين اصلي كه در باب احسان و نيكوكاري بايد رعايت شود، اين است كه اشيا و اموال را كه پاكيزه و دوست داشتني است، انسان در راه خدا انفاق كند. اين مطلب را خداوند در سوره آل عمران مي فرمايد:«لن تنالوا البر حتي تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شيء فان الله به عليم23: هرگز به ]حقيقت[ نيكوكاري نمي رسيد مگر اينكه از آنچه دوست مي داريد، ]در راه خدا[ انفاق كنيد و آنچه انفاق مي كنيد، خداوند از آن باخبر است.»
امام صادق (ع) در پاسخ سوالي از آيه و براي انفاق به سراغ قسمت هايي كه ناپاك است، نرويد!»24 مي فرمايد:«مردم زماني كه اسلام آوردند، درآمدهايي از ربا و اموال حرام دراختيار داشتند و افراد به سراغ اين درآمدها در بين دارايي هاي خود مي رفتند و آنها را صدقه مي دادند، اما خداوند آنان را از اين كار نهي فرمود. صدقه دادن جز از درآمد پاك و حلال درست نيست.» 25
در تفسير مجمع البيان از علي (ع) نقل شده كه حضرت فرمود:«اين آيه درباره كساني نازل گرديد كه به هنگام انفاق خرماهاي خشك و كم گوشت و نامرغوب را با خرماي خوب مخلوط مي كردند و بعد انفاق مي نمودند. به آنها دستور داده شد كه از اين كار بپرهيزند.» 26 اين دو شان نزول هيچگونه منافاتي با هم ندارند و ممكن است آيه در مورد هر دو دسته نازل شده باشد كه يكي ناظر به پاكي معنوي و ديگري ناظر به مرغوبيت مادي و ظاهري است. 27 از آنجا كه بعضي از مردم عادت دارند هميشه از اموال بي ارزش و آنچه تقريباً از مصرف افتاده و قابل استفاده خودشان نيست، احسان كنند و اين گونه احسان علاوه بر اينكه سود چنداني به حال نيازمندان ندارد، يك نوع اهانت و تحقير نسبت به آنها است و موجب تربيت معنوي و پرورش روح انساني نيز نمي باشد، اين جمله صريحا مردم را از اين كار نهي مي كند و آن را با دليل لطيفي همراه مي سازد و آن اينكه شما خودتان حاضر نيستيد اينگونه اموال را بپذيريد، مگر از روي كراهت و ناچاري؛ پس چرا درباره برادران مسلمان و از آن بالاتر خدايي كه در راه او انفاق مي كنيد و همه چيز شما از او است، راضي به اين كار مي شويد.
در حقيقت، آيه به اين نكته لطيف اشاره مي كند كه انفاق در راه خدا، يك طرفش مومنان نيازمندند و طرف ديگرش خدا است و با اين حال اگر اموال پست و بي ارزش انتخاب شود، از يك سو تحقيري است نسبت به نيازمندان كه ممكن است علي رغم تهيدستي مقام بلندي از نظر ايمان و انسانيت داشته باشند و روحشان آزرده شود و از سوي ديگر بي ادبي نسبت به مقام پروردگار است. 28
سومين اصلي كه در باب احسان و نيكوكاري بايد درنظر گرفته شود، دوري از منت گذاري و پرهيز از آزار و اذيت است. احسان و نيكوكاري اگر با آزار و اذيت و منت گذاري همراه باشد، هيچ سودي به حال انسان نخواهد داشت.
خداي سبحان مومنان را مورد خطاب قرار داده، مي فرمايد:«يايها الذين ءامنوا لا تبطلوا صدقتكم بالمن و الاذي كالذي ينفق ماله رئاء الناس و لا يومن بالله و اليوم الاخر فمثله كمثل صفوان عليه تراب فاصابه وابل فتركه صلداً لا يقدرون علي شيء مما كسبوا و الله لايهدي القوم الكفرين 29؛ اي كساني كه ايمان آورده ايد! بخشش هاي خود را با منت و آزار، باطل نسازيد! همانند كسي كه مال خود را براي نشان دادن به مردم، انفاق مي كند و به خدا و روز رستاخيز، ايمان نمي آورد. ]كار او[ همچون قطعه سنگي است كه بر آن، ]قشر نازكي از[ خاك باشد ]و بذرهايي در آن افشانده شود[ و رگبار باران به آن برسد ]و همه خاك ها و بذرها را بشويد[ و آن را صاف ]وخالي از خاك و بذر[ رها كند. آنها از كاري كه انجام داده اند، چيزي به دست نمي آورند و خداوند، جمعيت كافران را هدايت نمي كند.»
از امام صادق (ع) روايت شده است كه «هر كس به مومني احسان كند، پس از آن او را با سخن ناهنجار خود برنجاند و يا بر او منت گذارد، صدقه خود را باطل كرده است.» 30
در حديث ديگري آمده است: «رسول خدا(ص) از براء بن عازب پرسيد كه اي براء! وضع مالي مادرت چگونه است؟ ]براء مردي دست و دل باز بود و زن و فرزندش را ازنظر مالي خوب تأمين مي كرد. رسول خدا(ص) مي خواست بداند رفتار او با مادرش چگونه است؟[ براء عرضه داشت: وضع بسيار خوبي دارد. رسول خدا(ص) فرمود: خرج كردن براي اهل و اولاد و خادم، صدقه است، بايد متوجه باشي كه با منت نهادن و اذيت كردن آنان، اجر اين صدقه را باطل نكني.»(31)
از مجموع مطالبي كه بيان شد، اهميت و جايگاه احسان و نيكوكاري و نقش آن در زندگي فردي و اجتماعي و دنيا و آخرت انسان ها روشن مي شود؛ چرا كه احسان و نيكوكاري باعث تعديل ثروت در جامعه شده و نظام طبقاتي را از بين مي برد، دوستي و صميميت را بين افراد جامعه، ايجاد نموده و آمرزش گناهان انسان را سبب شده و در نتيجه سعادت و عاقبت به خيري انسان هاي نيكوكار در دنيا و آخرت را تضمين مي نمايد و باعث محبوبيت او در پيشگاه خداوند مي شود. آثار ياد شده در صورتي نصيب انسان خواهد شد كه رسيدگي و كمك به انسان هاي نيازمند براي رضاي خداوند باشد و از ريا و خودنمايي و آزار و اذيت و منت گذاري جداً پرهيز شود.
پي نوشت :
1- مفردات راغب- ذيل واژه حسن.
2- الكافي، كليني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ج1، ص.51
3- سوره بقره؛ آيه .58
4- سوره آل عمران، آيه .134
5- ر،ك فرهنگ قرآن، اكبر هاشمي رفسنجاني، ج2، ص.407
6- سوره فضلت، آيه.34
7- سوره آل عمران، آيه.148
8- سوره نحل، آيه.30
9- بحارالانوار، مجلسي، لبنان، مؤسسه الوفا، 1404، ج93، ص.162
10- نهج البلاغه، حكمت .319
11- سوره بقره، آيه .195
12- ترجمه مكارم شيرازي.
13- ر،ك: تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج2، ص.38
14- النوادر، راوندي، قم، مؤسسه دارالكتاب، ص.30
15- تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ج2، ص.38
16- سوره هود، آيه.114
17- سوره زمر، آيه 34و .35
18- سوره بقره، آيه .274
19- سوره نمل، آيه.89
20- سوره بقره، آيه 195، سوره آل عمران، آيات134و 148، و سوره مائده، آيات 13و .93
21- سوره توبه، آيه 53و .54
22- الكافي، كليني، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1365، ج4، ص.33
23- سوره آل عمران، آيه.92
24- سوره بقره، آيه .267
25- وسائل الشيعه، حر عاملي، قم، مؤسسه آل البيت، چاپ اول، 1409 ق، ج9، ص.467
26- تفسير مجمع البيان، ذيل آيه، ج2، ص.655
27- تفسير نمونه، ج2، ص.331
28- تفسير نمونه، ج2، .333
29- سوره بقره، آيه .264
30- ترجمه الميزان، ج2، ص.618
31- الميزان، ج2 ص.617
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}