گردآوری و تنظیم: رسول سعادتمند




 

وقت گذاشتن برای شناخت اسلام

باید جوانان روحانی و دانشگاهی قسمتی از وقت را صرف کنند در شناخت اصول اساسی اسلام که در رأس آن توحید و عدل و شناخت انبیای بزرگ، پایه گذاران عدالت و آزادی است، از ابراهیم خلیل تا رسول خاتم - صلی الله علیه و آله و علیهم اجمعین - و در شناخت طرز تفکر آن‏ها از نقطه اقصای معنویت و توحید تا تنظیم جامعه و نوع حکومت و شرایط امام و اولی الامر و طبقات دیگر، از امرا و ولات و قضات و فرهنگیان که علما هستند و متصدیان مالیات اسلامی و شرایط آن‏ها تا برسد به شرطه و کارمندان شهربانی؛ و ببینند اسلام چه کسانی را برای حکومت و کارمندان آن به رسمیت شناخته و چه کسانی از شغل حکومت و شاخه‏های آن مطرود است.(1)

التقاطی فکر کردن، خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین

طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‏ها باید دقیقاً روی مبانی اسلامی مطالعه کنند و شعارهای گروه‏های منحرف را کنار گذارند و اسلام عزیز راستین را جایگزین تمام کج اندیشی‏ها نمایند. این دو دسته باید بدانند اسلام خود مکتبی است غنی که هرگز احتیاجی به ضمیمه کردن بعضی از مکاتب به آن نیست. و همه باید بدانید که التقاطی فکر کردن خیانتی بزرگ به اسلام و مسلمین است که نتیجه و ثمره تلخ این نوع تفکر در سال‏های آینده روشن می‌گردد. با کمال تأسف گاهی دیده می‌شود که به علت عدم درک صحیح و دقیق مسائل اسلامی، بعضی از این مسائل را با مسائل مارکسیستی مخلوط کرده‌اند و معجونی بوجود آورده‌اند که به هیچ وجه با قوانین مترقی اسلام سازگار نیست.
دانشجویان عزیز! راه ‌اشتباه روشنفکران دانشگاهی غیر متعهد را لزوم هوشیاری جوانان در برابر مدعیان دروغین اسلام شناسی نروید و از مردم خود را جدا نسازید.(2)

پرهیز از دخالت دادن سلیقه در تفسیر قرآن و احکام اسلامی

باید شما دانشجویان دانشگاه‏ها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمه قرآن مجید و در تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید، و ملتزم به احکام اسلام به همه ابعادش باشید. و مطمئن باشید آنچه صلاح جامعه است، در بسط عدالت و رفع ایادی ظالمه و تأمین استقلال و آزادی و جریانات اقتصادی و تعدیل ثروت به طور عاقلانه و قابل عمل و عینیت، در اسلام به طور کامل می‌باشد و محتاج به تأویلات خارج از منطق نیست. و لازم است مراقب باشید با کمال دقت و هوشمندی که کسانی که التزام به اسلام ندارند به جمیع ابعادش و لو در اصلی از اصول با شما موافق نیستند، آن‏ها را دعوت به التزام کنید؛ و اگر مؤثر نشد از شرکت دادن آن‏ها در اجتماعات و انجمن‏های اسلامی احتراز کنید. و گمان نکنید زیادی افراد هر چه باشد شما را به هدف نزدیک می‌کند و پس از وصول به هدف، آن‏ها قابل تصفیه هستند. باید بدانید و می‌دانید که قشرهای غیر مسئلم یا غیر ملتزم به اسلام، از پشت به شما خنجر می‌زنند و شما را قبل از وصول به هدف از کار می‌اندازند با نابود می‌کنند. از تجربه‏های سابق عبرت بگیرید.(3)

لزوم هوشیاری جوانان در برابر مدعیان دروغین اسلام شناسی

جوانان عزیز دبیرستانی و دانشگاهی توجه کنند که سران و سردمداران گروه‏ها که می‌خواهند با اسم اسلام پایه‏های آن را سست کنند و جوانان را به دام اندازند هیچ اطلاعی از اسلام و اهداف قوانین آن ندارند؛ و با خواندن چند آیه از قرآن و چند جمله از نهج البلاغه و تفسیرهای جاهلانه و غلط نمی‌شود اسلام شناسی شد. اینان با تفسیر انحرافی چند جمله و چند آیه، آیات و جملات صریح را که مخالفت واضح با مرام انحرافی و التقاطی آنان دارد انکار می‌نمایند، و در حقیقت تمسک به قرآن و نهج البلاغه برای کوبیدن اسلام و قرآن است تا راه را برای رهبران غربی و شرقی خود باز کنند، و شما جوانان عزیز و سرمایه‏های کشور را بر ضد مصالح کشور خودتان بسیج نمایند.
ای جوانان عزیز، هوشیار باشید و با تفکر و تعقل فعالیت این منافقین بلندگوی غرب و منحرفین بلندگوی شرق را بررسی نمایید. امروز بزرگترین دلیل بر بطلان راه آنان همبستگی تمامی نیروهای ضد انقلاب و کوشش همه آنان در مخالفت با جمهوری اسلامی است که خواست ملت می‌باشد، و ملت مجاهد و شریف جان خود و فرزندان عزیز خود را فدای تحقق آن کرده و می‌کنند. اینان همان اندازه در دعوی اسلامی بودن خود صادقند که در دعوی مخالفت با غرب و امریکا؛ که اکنون صداقتشان در دامن غرب و طرفداری بی‏چون و چرای غرب از آنان به ثبت رسید.(4) و همان اندازه در دعوی طرفداری از ملت، راستگو که صداقتشان در کشتار خلق مستضعف و آتش زدن اموال ملت و غارت بانک‏ها ثابت گردید. اینان از اول تاکنون اسلام را وسیله اهداف شوم خود کرده و قرآن و نهج البلاغه را به بازی گرفته و جوانان پاکدل را به دام خود انداخته بودند تا جوانی‏شان را در راه اهداف استعماری آنان به تباهی کشند. و باز تأکید م/ درچه انقلاب اسلامی ایران - به رغم بدخواهان و ماجراجویان - به خواست و توفیق خداوند متعال به پیروزی رسید و نهادهای اسلامی - انقلابی یکی پس از دیگری در ظرف تقریباً یک سال با آرامش و موفقیت انجام گرفت، لکن بر ملت ما و به حوزه‏های اسلامی و علمی خسارت‏های جبران ناپذیر نیز به دست منافقین ضد انقلاب واقع شد؛ همچون ترور خائنانه مرحوم دانشمند و اسلام شناس عظیم الشأن
حجت الاسلام آقای حاج شیخ مرتضی شهید مطهری - رحمة الله علیه.
این جانب نمی‌توانم در این حال احساسات و عواطف خود را نسبت به این شخصیت عزیز ابراز کنم. آنچه باید عرض کنم درباره او آن است که او خدمت‏های ارزشمندی به اسلام و علم نمود و موجب تأسف بسیار است که دست خیانتکار، این درخت ثمربخش را از حوزه‏های علمی و اسلامی گرفت و همگان را از ثمرات ارجمند آن، محروم نمود.
مطهری فرزندی عزیز برای من و پشتوانه‏ای محکم برای حوزه‏های دینی و علمی و خدمتگزاری سودمند برای ملت و کشور بود. خدایش رحمت کند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید.
اکنون شنیده می‌شود که مخالفین اسلام و گروه‏های ضد انقلاب در صدد هستند که با تبلیغات اسلام شکن خود دست جوانان عزیز دانشگاهی ما را از استفاده از کتب این استاد فقید کوتاه کنند. من به دانشجویان و طبقه روشنفکران متعهد توصیه می‌کنم که کتاب‏های این استاد عزیز را نگذارند با دسیسه‏های غیر اسلامی فراموش شود.(6)

بی‏استثناء آثارش خوب است

مرحوم آقای مطهری یک فرد بود، جنبه‏های مختلف در او جمع شده بود و خدمتی که به نسل جوان و دیگران مرحوم مطهری کرده است، کم کسی کرده است. آثاری که از او هست، بی‏استثناء، همه آثارش خوب است. و من کسی، دیگری را سراغ ندارم که بتوانم بگویم بی‏استثناء آثارش خوب است. ایشان بی‏استثناء آثارش خوب است، انسانساز است؛ برای کشور خدمت کرده، در آن حال خفقان خدمت‏های بزرگ کرده است این مرد عالیقدر، خداوند به حق رسول اکرم او را رسول اکرم محشور بفرماید. و خداوند همه شهدای ما را ان شاءالله رحمت بفرماید.(7)

بی‏نیاز نبودن جوانان از روحانیت متعهد

نکته دیگری که از باب نهایت ارادت و علاقه‏ام به جوانان عرض می‌کنم این است که در مسیر ارزش‏ها و معنویات از وجود روحانیت و علمای متعهد اسلام استفاده کنید؛ و هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی خود را بی‏نیاز از هدایت و همکاری آنان ندانید.(8)

مقصود از روحانیت، علمای پاک و متعهد و مبارز

و جای بسی سپاسی و امتنان است که ملت رشید و دلاور ایران قدر خادمان واقعی خود را می‌شناسد، و فلسفه عشق و ارادت خود را به این نهاد مقدس در یک کلمه خلاصه می‌کند. علما و روحانیون متعهد اسلام هرگز به آرمان و اصالت و عقیده و هدف اسلامی ملت خیانت نکرده و نمی‌کنند. البته تذکر این نکته لازم است که در تمام نوشته‏ها و صحبت‏ها هر وقت نام «روحانیت» را به میان آورده‏ام و از آنان قدردانی نموده‏ام، مقصودم علمای پاک و متعهد و مبارز است؛ که در هر قشری ناپاک و غیر متعهد وجود دارد. و روحانیون وابسته ضررشان از هر فرد ناپاک دیگر بیشتر است. و همیشه این دسته از روحانیون مورد لعن و با نفرین خدا و رسول و مردم بوده‌اند؛ و ضربات اصلی را به این انقلاب، روحانیون وابسته و مقدس مآب و دیان فروش زده‌اند و می‌زنند. و روحانیون متعهد ما همواره از این بی‏فرهنگ‏ها متنفر و گریزان بوده‌اند.(9)

قلب روحانیت متعهد، سرشار از عشق به تربیت و هدایت انسان‏ها

روحانیون مبارز و متعهد به اسلام در طول تاریخ و در سخت ترین شرایط همواره با دلی پر از امید و قلبی سرشار از عشق و محبت به تعلیم و تربیت و هدایت نسل‏ها همت گماشته‌اند و همیشه پیشتاز و سپر بلای مردم بوده‌اند؛ بر بالای دار رفته‌اند و محرومیت‏ها چشیده‌اند؛ زندان‏ها رفته‌اند و اسارت‏ها و تبعیدها دیده‌اند؛ و بالاتر از همه، آماج طعن‏ها و تهمت‏ها بوده‌اند؛ و در شرایطی که بسیاری از روشنفکران در مبارزه با طاغوت به یأس و ناامیدی رسیده بودند، روح امید و حیات را به مردم برگرداندند و از حیثیت و اعتبار واقعی مردم دفاع نموده‌اند؛ و هم اکنون نیز در هر سنگری از خطوط مقدم جبهه گرفته تا مواضع دیگر، در کنار مردمند؛ و در هر حادثه غمبار و مصیبت آفرینی شهدای بزرگواری را تقدیم نموده‌اند.
در هیچ کشور و انقلابی جز انقلاب بعنت و رسالت و زندگی ائمه هدی (ع) و انقلاب اسلامی ایران سراغ نداریم که رهبران انقلاب آن قدر آماج حملات و کینه‏ها گردند. و این به خاطر صداقت و امانتداری است که در وجود علمای متعهد اسلام متبلور است. مسئولیت پذیری در کشوری که با محاصره‏ها و مشکلات اقتصادی و سیاسی و نظامی مواجه است کار مشکلی است. البته روحانیون متعهد کشور ما باید خودشان را برای فداکاری‏های بیشتر آماده کنند؛ و در مواقع لزوم ضرورت از آبرو و اعتبار خود برای حفظ آبروی اسلام و خدمت به محرومان و پابرهنگان استفاده کنند.(10)

لزوم احترام متقابل میان روحانیون و جوانان

لازم است طبقات محترم روحانی و دانشگاهی، با هم احترام متقابل داشته باشند. جوانان روشنفکر دانشگاه‏ها به روحانیت و روحانیون احترام بگذارند. خداوند تعالی آن‏ها را محترم شمرده و اهل بیت وحی، سفارش آن‏ها را به ملت فرموده‌اند. روحانیت قدرت بزرگی است که با از دست دادن آن خدای نخواسته پایه‏های اسلام فرو می‌ریزد و قدرت جبار دشمن، بی‏معارض می‌شود.
مطالعات دقیق اجانب استثمارگر در طول تاریخ به آن رسیده که باید این سد شکسته شود و تبلیغات دامنه‏دار آن‏ها و عمال آن‏ها در چند صد سال، موجب شده که مقداری از روشنفکران را از آن‏ها جدا و به آن‏ها بدبین کند تا جبهه دشمن، بی‏معارض شود. اگر احیاناً در بین آن‏ها کسانی بی‏صلاحیت خود را جا بزنند لکن نوع آن‏ها در خدمت هستند، به حسب اختلاف موقف و خدمت آن‏ها ملت را پایبند اصول و فروع دیانت نموده، به رغم اجانب و عمال آن‏ها باید این قدرت را تأیید و حفظ نمود و با دیده احترام نگریست. چنانچه روحانیون محترم باید به طبقه جوان روشنفکر که در خدمت اسلام و کشور اسلامی است و به همین جهت مورد حمله عمال اجانب است، احترام گذاشته آن‏ها را چون فرزندانی عزیز و برادرانی ارجمند بدانند و این قدرت بزرگ که مقدرات - خواه ناخواه - در دست آن‏ها خواهد افتاد، از دست ندهند؛ و از تبلیغات سوئی که بر ضد آن‏ها در این چند صد سال شده و آن‏ها را در نظر بعضی طور دیگر جلوه داده‌اند تا از تفرقه استفاده هر چه بیشتر برند، احتراز کنند. و کسانی را که جهلاً یا از سوء نیت موجب دور نگه داشتن این طبقه مؤثر است از روحانیت، از خود برانند و به آن‏ها اجازه ایجاد تفرقه ندهند و مطمئن باشند که با ضم این دو قدرت بزرگ پیروزی به دست می‌آید و با جدایی روی آن را نخواهند دید.(11)

لزوم شنیدن حرف‏های جوانان با آغوش باز

علما و روحانیون ان شاء الله به همه ابعاد و جوانب مسئولیت خود آشنا هستند ولی از باب تذکر و تأکید عرض می‌کنم امروز که بسیاری از جوانان و اندیشمندان در فضای آزاد کشور اسلامی‏مان احساس می‌کنند که می‌توانند اندیشه‏های خود را در موضوعات و مسائل مختلف اسلامی بیان دارند، با روی گشاده و آغوش باز حرف‏های آنان را بشنوند. و اگر بیراهه می‏روند، با بیانی آکنده از محبت و دوستی راه راست اسلامی را نشان آن‏ها دهید. و باید به این نکته توجه کنید که نمی‌شود عواطف و احساسات معنوی و عرفانی آنان را نادیده گرفت و فوراً انگ التقاط و انحراف بر نوشته‏هاشان زد و همه را یکباره به وادی تردید و شک انداخت. این‏ها که ‏امروز این گونه مسائل را عنوان می‌کنند مسلماً دلشان برای اسلام و هدایت مسلمانان می‌تپد، و الا داعی ندارند که خود را با طرح این مسائل به دردسر بیندازند. این‏ها معتقدند که مواضع اسلام در موارد گوناگون همان گونه‏ای است که خود فکر می‌کنند. به جای پرخاش و کنار زدن آن‏ها با پدری و الفت با آنان برخورد کنید. اگر قبول هم نکردند، مأیوس نشوید. در غیر این صورت خدای ناکرده به دام لیبرال‏ها و ملیگراها و یا چپ و منافقین می‌افتند؛ و گناه این کمتر از التقاط نیست. وقتی ما می‌توانیم به آینده کشور و آینده سازان امیدوار شویم که به آنان در مسائل گوناگون بها دهیم، و از اشتباهات و خطاهای کوچک آنان بگذریم، و به همه شیوه‏ها و اصولی که منتهی به تعلیم و تربیت صحیح آنان می‌شود احاطه داشته باشیم. فرهنگ دانشگاه‏ها و مراکز غیر حوزه‏ای به صورتی است که با تجربه و لمسی واقعیت‏ها بیشتر عادت کرده است، تا فرهنگ نظری و فلسفی. باید با تلفیق این دو فرهنگ و کم کردن فاصله‏ها، حوزه و دانشگاه درهم ذوب شوند، تا میدان برای گسترش و بسط معارف اسلام وسیعتر گردد.(12)

لزوم آشنایی دانش آموزان با تاریخ انقلاب اسلامی

مسامحه و سهل انگاری در تعلیم و تربیت خیانت به اسلام و جمهوری اسلامی و استقلال فرهنگی یک ملت و کشور می‌باشد و باید آن احتراز کرد. امروز دانش آموزان باید سعی کنند تاریخ انقلاب اسلامی‏مان را و نقاش وحدت بین خودشان و دانشگاهیان را با روحانیون بیاموزند؛ زیرا اگر روحانیون، شما را و شما، روحانیون را بشناسید و با هم تفاهم کنید، مطمئن باشید که جناح‏های غربزده و شرق‏زده از منافقان و چپگرایان و دیگر خرابکاران و منحرفان بر شما و کشور اسلامی‏تان طمع نخواهند کرد؛ و اگر هم طمع کنند، با شکست و بدانید که بی‏انگیزه نبوده است که رژیم سابق از شاعران و نویسندگان و سخنگویان و شایعه‏سازان و روزنامه نگاران وابسته برای تفرقه بین این دو گروه استفاده می‌کردند، که متأسفانه آن چنان در این امر موفق شدند که این دو قشر دشمن سرسخت یکدیگر شدند، و رفت و آمد هر گروه در محیط دیگری ممنوع اعلام شده بود، و هیچ یک چشم دیدن دیگری را نداشت. و این اختلاف را رضا خان و پسرش دامن زدند تا کشور ایران را در تمامی ابعاد وابسته به قدرت‏ها کردند، و آن چنان مردم را از خود و فرهنگ خود و فرهنگ غنی اسلام بیگانه کردند که در هر چیز، خود را به بیگانگان محتاج و خویشتن را فاقد همه ارزش‏ها می‌دانستند. و این فاجعه موجب گردید تا کشور و اسلام بزرگ را عقب نگه دارند و به سر این کشور و ملت، آن آمد که همه می‌دانید که جبران آن محتاج به فعالیت همه جانبه شبانه روزی ملت و دولت و شما می‌باشد. و امید است تا با هماهنگ شدن همگان و راهنمایی‏های متفکران و عالمان متعهد و بیرون راندن یأس و ناامیدی از خود و یافتن خویشتن خویش و فرهنگ عظیم خود، بزودی به استقلال کامل دست یابیم، و ملت مظلوم بتواند به مدارج عالیه معنوی و مادی خود برسد.(13)

بسیج دانشجو و طلبه، یکی از ضروری‏ترین تشکل‏ها

امروز یکی از ضروری‏ترین تشکل‏ها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‏ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند و فرزندان بسیجی‏ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییرناپذیر «نه شرقی و نه غربی» باشند. امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی امریکا و شوروی در آن دو مهم انجام می‌پذیرد.(14)

تأمین مسائل اعتقادی بسیجیان

مسائل اعتقادی بسیجیان به عهده این دو پایگاه علمی است. حوزه علمیه و دانشگاه باید چهارچوب‏های اصیل اسلام ناب محمدی را در اختیار تمامی اعضای بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و این شدنی است، چرا که بسیج تنها منحصر به ایران اسلامی نیست، باید هسته‏های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد.
شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می‌توان اسلام را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان رسیده است، انقلاب اسلامی در جهان نیازمند فداکاری‏های شماست و مسئولین تنها با پشتوانه شماست که می‌توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون امریکا و شوروی می‌شود به زندگی مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه‏ها موجب می‌شود که ریشه ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد.
من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می‌بوسم و می‌دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأکید می‌کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونی، سقوط در دام دو ابرقدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت. من از تمامی بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر می‌کنم و از دعای خیر برای این فرزندان باوفای اسلام غفلت نخواهم نمود. (15)

توطئه برای از بین بردن وحدت روحانی و دانشجو

الان نقشه این است که شما را از هم جدا کنند. فهمیدند که این وحدت کلمه‏ای که در ایران پیدا شده است، و شاید این دو قشر بودند که موجب یک همچو مطلبی شدند - قشر روحانی، منبریش، محرابیش، واعظش، گوینده‌اش، این‏ها، شماها هم خودتان و با نطق‏های خودتان، با زحمت‏های خودتان، مردم مجتمع شدند همه و این پیروزی حاصل شد - آن‏هایی که احساس کردند شکست خودشان را از این اجتماع. یک وقت این است که آدم می‌گوید اگر این‏ها با هم مجتمع بشوند ما شکست می‌خوریم؛ اما احساس نکردند؛ یک وقت این است که در خارج احساس [ی] و لمس کردند پیروزی شما را و لمس کردند شکست خودشان را، و لمس کردند که این شکست و آن پیروزی برای خاطر اجتماع شماهاست. الان توطئه است برای اینکه شماها را از هم جدا کنند، دو قشر برادر را با هم مخالف کنند، دو قشر مغز متفکر را از هم جدا کنند، اگر از هم جدا بشوید، نه این‏ها ازشان کار می‌آید، نه شما. شما خیال کنید که دانشگاهی بدون این قشر می‌تواند کاری بکند، نه. این‏ها هم خیال کنند که همه‌اش ما هستیم و دانشگاهی نیست، نخیر اشتباه است. دو قشر باید با هم جوش بخورند، و آن تبلیغات خبیث چندین ساله را، که در صدد بودند شماها را از هم جدا کنند و شما را یک طرف قرار بدهند، شما دشمن باشید با این‏ها، این‏ها را هم یک طرف قرار بدهند و این‏ها هم دشمن باشند با شما، آن‏ها هم این میانه بیایند استفاده‏های خودشان را بکنند و هیچ کس هم نباشد بگوید چرا، الان بعد از اینکه این‏ها لمس کردند که یک همچو قدرتی وقتی پیدا شد، یک همچو وحدتی وقتی پیدا شد، این موجب این می‌شود که آن‏ها شکست خورده‌اند، پیدا شد و آن‏ها را شکست داد. امروز توطنه‏ها بیشتر و شاید دقیقتر باشد، و الان توطئه است برای اینکه این قشر را از این قشر جدا کنند.(16)

لزوم طرد افراد نفاق‏افکن میان حوزه و دانشگاه

اکنون که به خواست خداوند متعال و مجاهدت ملت - از روحانی و دانشگاهی تا بازاری و کارگر و کشاورز و سایر قشرها - بند اسارت را پاره و سد قدرت ابرقدرت‏ها را شکستند و کشور را از دست آنان و وابستگانشان نجات دادند، توصیه این جانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکم‏تر و استوارتر سازند و از نقشه‏ها و توطئه‏های دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود در صدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او رو گردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی می‌توان گرفت. و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که می‌خواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند. و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است. و توطئه‏ها در دانشگاه‏ها از عمق ویژه‏ای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئه‏ها باشند. (17)

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه ‏امام، ج3، ص 322-323.
2- همان، ج 12، ص 208.
3- همان، ج 3، ص 323.
4- اشاره به فرار رئیس جمهور مخلوع (ابو الحسن بنی صدر) و سران سازمان تروریستی منافقین، و پناه دادن کشورهای اروپایی به آنان و حمایت‏های همه جانبه غرب از منافقین و دیگر مخالفین نظام جمهوری اسلامی ایران.
5- صحیفه‏ امام، ج 15، ص 246-247.
6- همان، ج 12، ص 187-188.
7- همان، ج 16، ص242.
8- همان، ج21، ص 97.
9- همان، ص 97-98.
10- همان، ص 97.
11- همان، ج 3، ص 325-326.
12- همان، ج 21، ص 98-99.
13- همان، ج 17، ص 3-4.
14- همان، ج 21، ص 195.
15- همان، ص 195-196.
16- همان، ج 8، ص 465.
17- همان، ج21، ص414.

منبع مقاله :
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درس‏هایی از امام: بهار جوانی، قم: انتشارات تسنیم، چاپ دوم