عوامل شتابزای انقلاب اسلامی
عوامل شتابزای انقلاب اسلامی
چکیده:
هجرت امام خمینی (ره) از عراق به سوی كویت و ممانعت آن دولت از ورود ایشان و حركت امام به سوی فرانسه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر است. امام (ره) پیش از سفر به فرانسه در فرودگاه بغداد اعلامیه تاریخی خود را صادر كردند. در قسمتی از این اعلامیه آمده است: «پیش من مكان معینی مطرح نیست عمل به تكلیف الهی مطرح است ... سربلند باد مكتبی كه با فداكاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع ا زآن را یكی پس از دیگری شكست و ... عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را باز یافت.» در پی این هجرت تعیین كننده، دنیا متوجه ایران شد و امام توانستند با استفاده از وسایل ارتباط جمعی دنیا از طریق ایراد سخنرانیها و مصاحبهها صدای مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند و در نهایت، موفق شدند با رهبری خردمندانه خود تمامی توطئههای داخلی و خارجی را خنثی نمایند.هر انقلابی برای رسیدن به پیروزی مراحلی را سپری میكند. از جمله این مراحل، مرحله ویرانگری یا شتابزایی است كه نقطهنهایی برانداختن نظام موجود و سرنگونی حكومت است. در مورد عوامل شتابزایی انقلاب اسلامی، نظرات و دیدگاههای مختلف ارائه شده است: برخی نقش شعار حقوق بشر كارتر، عدهای بروز مرض سرطان در شاه و بعضی هم اقدامات سریع شاه رد مدرنیزاسیون ایران را مطرح كردهاند. كه با مدارك و دلایل قوی(1) میتوان به ضعف استدلال و كمرنگ بودن آنها پی برد.
در نهایت عامل یا عوامل تأثیرگذار مانند: شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهینامیز در روزنامه اطلاعات مورخ (17/10/56) نسبت به امام خمینی (ره) ، به عنوان عوامل شتابزای انقلاب محسوب میشوند. از این رو اولین جرقههای انقلاب، به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی و مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات، در قم (قیام 19 دی 1356) زده شد؛ لذا به واسطه آن حوادث احساسات مردم سخت جریحهدار گردید و مردم با توسل به مراسم مذهبی و سنتی، در یك حركت پیوسته و زنجیروار، قیامهای دیگری در تبریز، یزد و سایر شهرستانها به وجود آمد. در نهایت به دنبال آن، حادثه 17 شهریور، هجرت امام به فرانسه، راهپیمایی عظیم مردم در روزهای عید فطر و تاسوعا و عاشورای 57، و در نهایت ورود پیروزمندانه امام خمینی (ره) به شور و ... از جمله حادث مهمی هستند كه پایهای رژیم شاهنشاهی را به شدت لرزاند و در نتیجه انقلاب اسلایم را به پیروزی رسانید. كه در این قسمت از بحث، خلاصه آنها را مورد بررسی قرار میدهیم:
1ـ شهادت حاج آقا مصطفی خمینی، آغاز مرحله جدید انقلاب اسلامی
اما جنایت رژیم پهلوی نتیجه عكس داد: امام این شهادت را از الطاف خفیه الهی بر شمردند و شهادت ایشان زمینه مناسبی برای گسترش و تبیین اندیشههای امام شد، به طوری كه گویندگان و سخنرانان در مراسم بزرگداشت شهادت او بیپروا نام امام را برده و از مقام علمی، سیاسی ، اهداف و انگیزههای ایشان از مبارزه تجلیل كرده و به تبعیت از امام شاه را عامل همه فسادها و بدبختیهای كشور معرفی كردند.
شهادت حاج آقا مصطفی، آتش انقلاب را فروزان كرد. تظاهرات ، راهپیماییها و افشاگریهایی كه در پی شهادت ایشان آغاز گردید باعث آگاهی و از خود گذشتگی مردم شد، به طوری كه به فاصله كودتاهی سراسر ایران یكپارچه به صحنه مبارزه و خروش مبدل گردید.(2)
2ـ قیام 19 دی قم
قیام قم، مثل نوری در تاریكی درخشید، فریاد رسایش سكوت مرگآور آن زمان را شكست و تكبیرهای به خون نشسته فرزندان حوزه، فراگیر شد و اربعینهایی را به وجود آورد كه سرانجام به پیروزی انقلاب انجامید. امام خمینی (ره) در طی پیامی به مناسبت 19 دی ماه فرمودند: «من به ملت ایران با این بیدرای و هوشیاری و این روحیه قوی و شجاعت بیمانند، نوید پیروزی میدهم، پیروزی توأم با سربلندی و افتخار، پیروزی توأم با استقلال و آزادی .... و انقراض دودمان سیاه روی پهلوی».(4)
3ـ قیام 29 بهمن تبریز
4ـ اربعینها و تداوم نهضت
اگر یك كسی بگوید: آشتی، این جنایت است اگر شما رد نوشته یك حزب دیدید ... كه قانون اساسی میخواهیم ... این جنایت است».(6)
امام خمینی (ره) سعی داشتند علاوه بر اربعینها از مناسبتهای دیگر، مانند: اعلام عزای عمومی نوروز 57، قیام 15 خرداد، جشن نیمه شعبان و ... نیز استفاده كرده و مردم را علیه رژیم بشورانند.
5ـ عید فطر 57 و شتاب انقلاب
در تهران نیز بعد از برگزاری نماز عید فطر، جمعیتی در حدود یك میلیون نفر دست به راهپیمایی زدند و از چند سو مانند دریایی متلاطم به حركت در آمدند. صفهای چند كیلومتری از جمعیت زن و مرد، پیرو جوان، طول و عرض خیابانها را پوشاندند. مردم با شعارهای «نهضت ما حسیین است رهبر ما خمینی است» و «مرگ بر شاه» و گلباران ارتشیها و .. ثابت كردن كه میخواند كه خواستههای خود را به كرسی بنشانند.(7)
نماز عید فطر سال 57 روزنه امید و نقطه عطفی جدید در تاریخ مبارزات مردم و نهضت اسلامی بود، كه باید آن را طلیعه رهایی ملت ستمدیده ایران از قید و بند قدرتهای استعماری و حكومت دست نشانده پهلوی دانست.
6ـ هفده شهریور 1357 ه.ش
شاه كه از تظاهرات مردم در روزهای قبل به شدت ناراحت بود به فكر چاره افتاد، به همین دلیل ضمن اعلام حكومت نظامی در تهران و چند شهر دیگر در روز 17 شهریور تصمیم گرفت با یك كشتار وسیع مردم را مرعوب كرده و به خیال خام خود تا سالها شعلههای نهضت را خاموش كند.
صبح روز 17 شهریور كه اكثر مردم از علام حكومت نظامی بیخبر بودند، همانند روزهای قبل در میدان شهدا تجمع كردند تا راهپیمایی دیگری ترتیب دهند، كه ناگهان با مشاهده تانكها و توپها و مأمورین مسلسل به دست حكومت نظامی، غافلگیر شدند. مأمورین پس از چند بار اخطار از زمین و هوا مردم بیپناه را به رگبار مسلسل بسته و انبوه جمعیت را مانند برگ درختان به روی زمین ریختند.
سایرونس پرام، خبرنگار خارجی كه ترجمه كتاب او تحت عنوان؛ انقلاب ایران و مبانی رهبری امام خمینی (ره) به چاپ رسیده ، در مورد حادثه 17 شهریور مینویسد: «ابتدا خاك ارههای آغشته به بنزین را آتش زدند .. آنگاه آتش مسلسل را گشودند. بیخبر، بیامان و ا زهمه سو، از زمین و از هوا، همه راههای گریز و همه كوچههای فرعی را با تانك و زرهپوش مسدود كردند تا كسی را توان گریختن نباشد.
هدف نه پراكنده كردن مردم بود و نه مرعوب ساختن، همه گلولهها به قصد كشتن شلیك میشد. هنوز روز به نیمه نرسیده بود كه هزاران تن در خون پاك خود غلتیدند»(8) كشتار بیرحمانه و وحشیانه 17 شهریور جهان را تكان داد. نمایش 50 دقیقهای فیلم این حادثه آنقدر وحشتناك بود كه بسیاری از مردم اروپا و آمریكا و سار نقاط دنیا را در بهت و حیرت فرو برد؛ اما در ایران هرگز نشان داده نشد. امام خمین ی(ره) پس از شنیدن این خبر وحشتناك در سه اعلامیه پیاپی به تجلیل از مردم شهیدپرور پرداخت و فرمود: «ای كاش خمینی در میان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی كشته میشد، من به نیابت از حضرت ولی عصر امام زمان (عج) به همه مسلمانان جهان مصیبت چهارم شوال 1398 قمری (17 شهریور ) را به خاصه خانوادههای داغدار تسلیت میگویم و در عین حال تبریك ... ما به دنبال فداكاریها و عزای سراسری، منتظر شادی هستیم».
رژیم شاه با كشتار 17 شهریور قصد داشت واقعه 15 خرداد 1342 ه.ش را تكرار كند و ا نتظار داشت كه با این كشتار شعلههای انقلاب را به خاموشی بكشاند و دیكتاتوری خود را ادامه دهد. اما این آرزو هرگز تحقق نیافت و به جای اینكه مردم بترسند و به خانههای خود بروند به خونخواهی و انتقام برخاستند، به طوری كه نه تنها دستگاه رژیم؛ بلكه شخص شاه را در هم شكستند. سفیر انگلیس در گزارشی كه یك هفته بد از واقعه 17 شهریور، راجع به وضع روحی و جسمی شاه، آورده است: «..... از تغییری كه در وضع ظاهری و رفتار و به وجود آمده متوحش شدم گویی آب رفته بود ... چنین به نظر میرسید كه به كلی خود را باخته و تحت فشار روحی از پا در آمده است». (9)
7ـ هجرت امام به فرانسه
به همین جهت با كمك آمریكا عراق را متقاعد كرد كه در این باره همكاری تنگاتنگی با ایران داشته باشد. در این راستا رژیم بعث عراق كوشید سكوت را به امام تحمیل كند. به همین دلیل منزل ایشان را به محاصره در آورد و از ایشان خواستند كه از مصاحبه، ایراد سخنرانی و صدور اعلامیه خودداری كنند كه امام این قیدها را نپذیرفتند. پاز آن كه این اقدام بعثیها مؤثر واقع نشد به آزار و اذیت یاران امام دست زدند. امام خمینی (ره) كه میدیدند رژیم عراق آزادی عمل را از ایشان گرفته است تصمیم تاریخی خود را كه همان، هجرت بود گرفتند و به صورت یك اقدام قاع و غیر قابل پیشبینی تمام توطئههای دشمن را نقش بر آب كردند. (10)
هجرت امام خمینی (ره)، از عراق به سوی كویت و ممانعت آن دولت از ورود ایشان و حركت امام به سوی فرانسه، نقطه عطفی در تاریخ معاصر است. امام (ره) پیش از سفر به فرانسه در فرودگاه بغداد اعلامیه تاریخی خود را صادر كردند. در قسمتی از این اعلامیه آمده است: «پیش من مكان معینی مطرح نیست عمل به تكلیف الهی مطرح است ... سربلند باد مكتبی كه با فداكاری خود قدم در راه پیروزی حق برداشت و سدهای مانع ا زآن را یكی پس از دیگری شكست و ... عظمت پایمال شده به دست سلاطین ستمگر را باز یافت.»(11)
در پی این هجرت تعیین كننده، دنیا متوجه ایران شد و امام توانستند با استفاده از وسایل ارتباط جمعی دنیا از طریق ایراد سخنرانیها و مصاحبهها صدای مردم ایران را به گوش جهانیان برسانند و در نهایت، موفق شدند با رهبری خردمندانه خود تمامی توطئههای داخلی و خارجی را خنثی نمایند.
8ـ محرم ماه پیروزی خون بر شمشیر
امام خمینی (ره) با توجه به خصوصیات ماه محرم، در پیامی تاریخی محرم را ماه پیروزی خون بر شمشیر دانستند و به مردم ایران فرمودند: «با حلول ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداكاری آغاز شد. ماهی كه به نسلها در طول تاریخ راه پیروزی بر سر نیزه را آموخت .... بر عموم ملت بپاخاسته استكه با قدرت مخالفت خود را با شاه گسترش و ادامه دهند و او را از سلطه خطرناكش به پایین كشند.»(12)
مردم مسلمان ایران به پیروزی از رهبری انقلاب از شب اول محرم به پشت بامها رفته و با ندای اللهاكبر مبارزه را به شكل جدیدی شروع كردند. این تظاهرات به همراه راهپیماییها هر روز و هر شب ادامه داشت، ضمن این كه حكومت نظامی رژیم نیز هر روز تعدادی از تظاهركنندگان را به خاك و خون میكشید. شورانگیزترین مراسم و تظاهرات علیه رژیم در روزهای تاسوعا و عاشورا به وقوع پیوست. در این دو روز به طور همزمان سراسر ایران به خروش علیه شاه تبدیل شد. در تهران نیز سیل جمعیت در كمال نظم و انضباط بیسابقه به طرف میدان آزادی به راه افتاد. فریادهای كوبنده میلیونها تظاهركننده كه خواستار برچیده شدن رژیم سلطنتی و برقراری حكومت اسلامی بودند، پایهای رژیم را به لرزه در آورد و دنیا را به حیرت واداشت.
امام خمینی (ره) در اعلامیهای ضمن تجلیل از حركت میلیونی مردم رد روزهای تاسوعا و عاشورا فرمودند: «من همزمان با راهپیمایی بزرگ شما در پیامی به سران دولتها اعلام نمودم كه رفراندوم این دو روز برای هیچ كس ابهامی نگذاشت كه ملت شاه را نمیخواهد و عدم رسمیت او را با اكثریت قاطع قریب به اتفاق اعلام كرد» (13) به دنبال تظاهرات میلیونی مردم ایران در این دو روز، روحیه شاد و طرفداران او به شدت تضعیف شد و قدرت تصمیمگیری از او سلب شد. تظاهرات مكرر روزانه مردم ایران، اعتصابات پی در پی وزارتخانهها ، مطبوعات ، فرهنگیان ، كارخانجات و به ویژه اعتصابات شركت نفت كه در موقعیت حساس، رژیم را از لحاظ مالی در تنگنا قرار داده بود و تعطیلی طولانی بازارها و به ویژه بازار تهران و .... امید خاندان پهلوی را به یأس تبدیل كرد. به طوری كه شاه با تشكیل شورای سلطنت و معرفی دولت بختیار در 26 دی ماه 1357 به خارج از كشور گریخت. فرار شاه كه با شادمانی بیاندازه مردم همراه بود یادآور سخنان تاریخی امام در سال 1342 بودكه فرمودند: «آقای شاه، كاری نكن كه وقتی از این مملكت رفتی مردم شادی كنند».
امام خمینی (ره) در پیامهایی ضمن تبریك به مردم، فرار شاه را طلوع فجر دانستند و از مردم ایران خواستند به تظاهرات پرشور خود تا محو كامل رژیم ستم شاهی ادامه دهند و ضمن بیاعتبارخواندن شورای سلطنت به نماینگان مجلسین اخطار نمودند كه خانه ملت را ترك كنند و از نیرویهای نظامی و انتظامی هم خواستند كه به ملت بپیوندند و به مردم وعده دادند كه دراولین فرصت به ایران باز میگردند. دولت بختیار كه حضور امام خمینی (ره) را در ایران مانع از انجام توطئههایش میدید، فرودگاهها را بست تا حداقل سفر امام به تعویق افتد.(14) در فاصله فرار شاه و ورود امام خمینی (ره) دو راهپیمایی بزرگ و میلیونی اربعین و 28 صفر و تحصن علما و روحانیون در مسجد دانشاه تهران نیز صورت گرفت، كه هر كدام پایههای رژیم را متزلزلتر كرد.
9ـ ورود امام خمینی به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی
آخرین توطئه رژیم برای سركوبی قیام ملت ایران كودتا بود. حكومت نظامی با صدور اعلامیهای در 21 بهمن اعلام كرد كه ساعت منع عبور و مرور شبانه از ساعت 5/4 بعدازظهر الی 5 صبح میباشد. قرار بر این بود كه در این فاصله ارتش در نقاط حساس شهر مستقر گشته، سران انقلاب دستگیر و اعدام گردند و انقلاب سركوب گردد. اما فرمان تاریخی امام مبنی بر بیاعتنایی به حكومت نظایم این توطئه شوم را خنثی كرد. قسمتهایی از این اعلامیه تاریخی آمده است:
«من با این كه هنوز دستور جهاد مقدس نداده؛ لكن نمیتوانم تحمل این وحشیگیریها را بكنم و اخطار میكنم كه اگردست از این برادركشی برندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد ... تصمیم آخر خود را به امید خدا میگیریم....اعلامیه امروز حكومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به این اعتنا نكنند».(16) به دنبال این اعلامیه حكومت نظامی توسط مردم شكسته شد و مردم یكباره به خیابانها ریختند وبا سنگربندی خیابانها عبور ستونهای اعزامی ارتش را سد كرده و در برابر بازماندههای رژیم به دفاع مسلحانه پرداختند، به فاصله كوتاهی مقر فرماندهان ارتش، نخست وزیری و ... به محاصره نیروهای انقلاب در آمد و نظامیان گروه گروه به مردم پیوستند.
سرانجام روز سرنوشت فرا رسید و در 22 بهمن 1357 نظام پوسیده 2500 ساله شاهنشاهی فرو ریخت و مبارزه 15 ساله مردم به رهبری امام خمینی (ره) به ثمر نشست و انقلاب شكوهمند اسلامی در ایران پیروز گردید.
پی نوشت:
1. تحلیلی بر انقلاب اسلامی، منوچهر محمدی ، صص 130-119
2. همان مأخذ، صص 131-130 و مجله 15 خرداد ، شماره 4، 137 ، صص 29-25
3. همان مأخذ ، صص 29-25
4. ایران و تاریخ، بهرام افراسیابی، زرین، تهران، 1364، ص 519
5. زندگینامه سیاسی امام خمینی (ره) ، محمدحسن رجبی، ص 411
6. همان مأخذ، صص 432-431
7. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، ج 8، بنیاد فرهنگی امام رضا (ع) ، بی تا، صص 48-47
8. همان مأخذ، صص 48-47
9. تاریخ سیاسی معاصر ایران، جلالالدین مدنی، ج 2، ص 354
10. همان مأخذ ، ص 254
11. گام به گام با انقلاب، اكبر خلیلی، سروش ، تهران ، 1347 ، ص 32
12. صحیفه نور ، امام خمینی ، ج 2 ، ص 432
13. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی ، همان ، ج 9، ص 90
14. همان مأخذ
15. كوثر، ج 3، همان ، ص 41
16. نهضت روحانیون ایران، علی دوانی، همان ، ج 10 ، ص 59
برگرفته از كتاب "گذری بر رویدادهای معاصر ایران و پیدایش انقلاب اسلامی" ، نوشته مهر علی لطفی
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}