مقدمه
(این نوشتار از دو نوار سخنرانی در تاریخ‏های 12 آبان ماه و 15 دی ماه سال 1381 در محل سازمان مرکزی اوقاف و امور خیره برگرفته شده و به تحریر درآمده است. با نظر سخنران، تقدم و تأخر در ارائه مطالب به عمل آمده تا انسجام نوشتار بیشتر شود)

در همه‏ ی کشورهای دنیا، ثروتمدان به ویژه در سنین بالا، گرایش دارند بخشی از ثروت خود را در زمان حیات خود، به مصرف اهداف خیر خواهانه‏ای تخصیص دهند که پس از درگذشت آنان نیز پایدار بماند. دولت‏ها نیز کوش می‏کنند.

که با بستر سازی لازم، و بدون دخالت در فرایند مدیریت دارایی‏هایی که واقفان کنار می‏گذارند، امکان سرمایه‏گذاری کارآمد این دارایی‏ها را فراهم آورند، و با حمایت قانونی و مالیاتی، جریان وقف را تقویت کنند.

نهاد «وقف» نیز هم چون سایر نهادهای مالی در کشورهای توسعه یافته با کارایی بالا کار می‏کند، و به ساز و کاری جهت تخصیص بهینه‏ی دارایی‏ها، تحقق اهداف اجتماعی، و تقویت بازار سرمایه انجامیده است، در حالی که در کشورهای توسعه نیافته، به ویژه به دلیل دخالت اجرایی دولت‏ها، به نهاد کم اثرتری بدل شده است.

چنین است که در جمهوری اسلامی ایران، حکومتی مبتنی بر ارزش‏های دینی، گفته می‏شود که حجم دارایی‏های وقفی، از بسیاری کشورهای جهان نازل‏تر است، و صندوق‏های وقف کمترین نفوذی در بازار سرمایه ندارند. دلیل اصلی غیر از ضعف ساز و کار تعریف شده برای وقف که در این مقاله در حاشیه به آن پرداخته شده است، عدم سازماندهی صحیح سرمایه‏های مبتنی بر وقف است.

نمونه‏ی شهرهای جنوبی کشور، مثال‏های بسیار ارزنده‏ای است. مثلا در گراش و یالار در استان فارس، مشاهده می‏شود که خیران و واقفان ده‏ها ساختمان مدرسه و دانشگاه در کنار هم ایجاد کرده اند که همه خالی و بدون استفاده باقی مانده است.

یعنی، آن جا هم که منبع مالی عمده‏ای توسط نیکوکاران قابل تجهیز است، نظام هدایت وقف برای خلق دارایی‏هایی که مورد نیاز منطقه و مردم آن باشد، غایب است.

به علاوه در سال‏های بعد از انقلاب اسلامی، وقف نیز همچون بسیاری از فعالیت‏های دیگر در کشور دولتی‏تر شد، و درست در مقابل خواست واقفان و خیران که نظارت و مدیریت خود و مدیران برگزیده‏ی خود را بر وقف، خواهان بوده‏اند،

ابتکار عمل از دست آنان بیش از گذشته خارج شد. در این مقاله، چشم‏اندازی از وقف در سایر کشورها ارائه می‏شود تا روشن شود که این سنت نیکو محدود به ایران و اسلام نیست، و به علاوه، مدرنیسمی که در این حوزه بر نهادهای وقفی حاکم شده است، .

در ایران هنوز برقرار نشده است. به علاوه، مقاله به طور مشخص به سیاست‏های سرمایه‏گذاری و تخصیص منابع سازمان‏های وقفی می‏پردازد.

سیاست های مالی در سازمان های وقفی و خیریه‏ی جهان

هدف صندوق‏های وقف

خیرات، مبرات، نذورات، فعالیت‏های خیریه، و وقف محدود به سنت اسلام و پهنه‏ی ایران نیست، و عرصه‏ی عمل آن به گستره‏ی تمام مذاهب و جغرافیای بشری است.

مردم در همه‏ی کشورها، با توجه به اعتقادات خود، اموال خود را وقف اهداف مختلف می‏کنند، و با تشکیل موقوفات، می‏کوشند تا رفاه گروه‏های هدف را ارتقا بخشند، و یا اهداف خیر خواهانه‏ای را متحقق کنند.

در وقف (و با کارکرد صندوق‏های وقفی) (1) در همه جا، کم و بیش، پول یا دارایی‏های دیگری که برای هدف خاصی اختصاص یافته، مدیریت می‏شود اعطا کننده‏ی پول و یا سایر دارایی‏ها، خیر و یا واقف همواره تأکید دارد که اصل مال می‏باید محفوظ بماند، و تنها از محل سود و عواید آن، اهداف تعیین شده که عمدتا خیر خواهانه است، تأمین مالی شود.

نهاد وقف در کشورهای غربی به مثابه‏ی «نهاد مالی» قدرتمند در تجهیز سرمایه برای حل مشکلات اجتماعی، جایگاه مطلوبی دارد؛ در حالی که به رغم پشتوانه‏ی فرهنگی عمیق و انگیزه‏های قوی دینی، به دلیل برخی موانع موجود، جمهوری اسلامی ایران نتوانسته است.

از ظرفیت‏ها و قابلیت‏های بالای این سیره‏ی نیکو به شکل کارآمدی برخوردار شود. دلیل موانع نظری بروز «صدقه‏ی جاریه» به عنوان نهاد قدرتمند مالی، عمدتا به دو حوزه‏ی «شناخت» و «حفظ اصالت» مربوط می‏شود.

در حوزه‏ی اول، این سیره‏ی نیکو که براساس تعاریف اولیه‏ی ارائه شده در منابع اصیل اسلامی، اعم از قرآن و سنت، به معنای اختصاص مال معین برای اهدف خیر معین در طول زمان و برای کسب ثواب ابدی مستمر برای اختصاص دهنده‏ی مال است،

در بیان فقهای اسلام، با توجه به ویژگی حبس عین در فرآیند صدقه‏ی جاریه، با کلمه‏ی «وقف» مورد اشاره قرار گرفته است، و عمدتا با عبارت «تحبیس الاصل و تسبیل المنفعة» تعریف شده که به معنای حبس اصل و رها گذاردن منفعت است. (2)

با رواج این تعریف کلمه‏ی «وقف» به تدریج جایگزین عبارت «صدقه‏ی جاریه» شد. در نتیجه، با توجه به وجود مفهوم «ایستایی» در کلمه‏ی «وقف» از یک طرف، و موقعیت اقتصادی توسعه نیافته‏ی صدر اسلام از طرف دیگر، دایره‏ی اموال قابل اختصاص به اهداف خیر در قالب وقف تنگ گردید

، مثلا، وقف دارایی سیالی چون «پول» ، صحیح شمرده نشد، و استدلال شد که چون پول «هم چون خوراکی و شمع، با استفاده از بین می‏رود» ، (3)وقف آن صحیح نمی‏باشد.

حال آن که قیاس پول با خوراکی و شمع، قیاس مع‏الفارق است. چه پول به عنوان دارایی مالی، خلق ارزش می‏کند، و مصرف آن می‏تواند موجب زوال آن نباشد. این تعریف محدود از «صدقه‏ی جاریه» منجر به محرومیت جوامع اسلامی از توسعه‏ی هر چیز بیشتر این سیره‏ی نیکو شده است،

به طوری که امکان تجهیز بسیاری از دارایی‏های مالی در قالب وقف ناممکن شده، و در موارد محدودی هم که اجازه داده شده، الزامات حفظ ارزش آن نادیده گرفته شده است.

مانع دوم برای توسعه‏ی، وقف، به حوزه‏ی «حفظ اصالت» مربوط است. به رغم تأکید احکام شرعی بر تحقق اصل ماندگاری و جلوگیری از اضمحلال تدریجی اموال موقوفه، حفظ اصالت و ماندگاری وقف، حفظ عین موقوفه معنی می‏شود، و به معنای حفظ «ارزش» موقوفه تعبیر نمی‏شود.

به عبارت دیگر، ماندگاری وقف در حفظ شکل فیزیکی آن جست و جو می‏شود و کمتر به منفعت زایی و ارزش اقتصادی توجه می‏شود. چنین است که تبدیل دارایی برای حفظ ارزش وقف (تبدیل به احسن کردن) با دشواری بسیار همراه است،

و به جای کوشش برای حفظ ارزش، توجه به حفظ «عین مال» معطوف شده است. این وضعیت در وقف غربی مشاهده نمی‏شود، و محدودیت‏های تصنعی از این دست، برای واقفان وجود ندارد.

در زبان انگلسی، کلمه‏ی تراست(4) عبارت از ترتیبی است که در آن دارایی شخص یا اشخاص با هدف مشخص توسط شخص یا اشخاص دیگری نگاه داری می‏شود. معادل این واژه در فارسی «دارایی امانی» است. معمول‏ترین شکل تراست، تراست وصیتی یا وصیت نامه‏ای (5) است که پس از مرگ دارنده‏ی دارایی شکل می‏گیرد.

تراست‏هایی را که در طول عمر مالک دارایی شکل بگیرد، تراست سرپرستی(6) گویند. جایی که منافع تراست به شخص یا اشخاص معینی برسد (اعم از اعضای خاندان و یا غیر از آن) به این تراست، تراست اختصاصی (7) گویند.

اگر منافع تراست به عامه برسد، به این تراست، تراست عمومی (8) گویند. بیشتر تراست‏های عمومی مؤسسات خیریه‏اند که معافیت مالیاتی هم دارند. صندوق‏های وقفی از نوع تراست‏های عموم ی‏اند.

وقتی به هدف‏های سازمان‏های وقفی توجه می‏کنیم، در می‏یابیم که طیف گسترده‏ای از اهداف طرف توجه واقفان بوده است: کمک هزینه‏ی زندگی، حمایت از دانشجویان و طلاب، تأمین دارو و خدمات پزشکی، حمایت از هنر، حمایت از ورزشکاران، حمایت از منطقه‏های خاص (توسعه‏ی منطقه‏ای، حمایت از تحقیقات، حمایت از نشر، حظ محیط زیست، و...).


گاهی هدف‏هایی که برای عواید حاصل از صندوق‏های وقف ارائه می‏شود، بسیار محدود است. مثلا صندوق‏های وقف بسیاری هنر سیاهان آفریقا را مورد حمایت قرار می‏دهند؛ یا «صندوق وقفی کلاگستون برای دانشجویان» (9) علاقه‏مند به خبر رسانی در مورد معلولان است و از پژوهش‏هایی حمایت مالی می‏کند

که در حوزه‏ی رسانه‏های عمومی و مطالعات مربوط به معلولان کار می‏کنند. به هر حال، اکنون سازمان‏های وقفی جهان هزینه‏های تداوم فعالیت در صدها هزار دانشگاه، مؤسسه‏ی پژوهشی، مسجد، کلیسا، بیمارستان، آسایشگاه و... پرداخت می‏کنند. ژول پلسکی (10)

طراح معروف در سال 1982 صندوق وقفی را تأسیس کرد که هدف آن ارتقای کیفیت طراحی داخلی حرفه‏ای بود. این صندوق به دانشجویان کارشناسی دکوراسیون داخلی کمک هزینه و کمک شهریه پرداخت می‏کرد.

حتی دانشگاه‏های دولتی در دنیا صرفا از طریق بودجه تأمین مالی نمی‏شوند. در امریکا، به طور متوسط، فقط 40 درصد بودجه‏ی دانشگاه‏های دولتی را دولت می‏پردازد. بیشتر این بودجه از طریق صندوق‏های وقفی تأمین می‏شود،

و اموال وقفی به طور دائمی بخش بزرگی از بودجه‏ی دانشگاه‏ها را پرداخت کرد.هدف صندوق‏های وقفی دانشگاه ایلینویز شمالی (11) به این شرح تبیین شده است:

هدف آن است که راهبردهای مخارج و تخصیص دارایی‏ها برای صندوق‏های وقفی به گونه‏ای انجام شود که قدرت مصرف از صندوق‏ها، بعد از تعدیل برای تورم (به ارزش ثابت) و در طولانی مدت حفظ شود.

بنیاد دانشگاه ایلینویز شمالی در قبال واقفان متعهد است که وجوه آن‏ها را به گونه‏ای مصرف کند که حمایت از برنامه‏های مورد نظر آن‏ها جنبه‏ی دائمی پیدا کند. در حال حاضر سبد دارایی‏های وقفی دانشگاه متشکل از این دارایی‏ها است:

سهام سبد 500 سهم استاندارد و پور 39 درصد (12)
سهام بین‏المللی 26 درصد
سهام شرکت‏های با سرمایه‏ی کوچک امریکایی 5 درصد

شرکت‏های پر مخاطره 5 درصد (13)
مستغلات 5 درصد
اسناد خزانه‏ی دولت امریکا 11 درصد
اوراق قرضه‏ی شرکت‏های با نرخ بالا 4 درصد

اوراق قرضه‏ی بین‏المللی 3 درصد
اوراق قرضه‏ی شرکت‏های با رتبه‏بندی بالا 2 درصد

تصمیمات سرمایه گذاری صندوق‏های وقفی دانشگاه را مؤسسه‏ای به نام کامان فاند (14) می‏گیرد که خود شرکت غیر انتفاعی مدیریت سرمایه گذاری در مؤسسات آموزشی است. این مؤسسه که خود جنبه‏ی خیریه دارد، 32 میلیارد دلار برای مؤسسات آموزشی مختلف سرمایه گذاری می‏کند.

سیاست مصرفی صندوق‏های وقفی دانشگاه ایلینویز شمالی آن است که 4 % میانگین عواید سه سال آخر وجوه وقفی را مصرف کند. سود و عایدات مازاد بر این 4 %، به سرمایه‏ی وقف اضافه می‏شود. سیاست‏های سرمایه‏گذاری و مصرف همه ساله در کمیته‏ی امور مالی صندوق‏های وقف دانشگاه ارزیابی می‏شود.

این کمیته می‏داند که همه‏ی بازده لزوما نقدینگی ندارد. یعنی عایدات سرمایه‏ای (15) حاصله را نمی‏توان توزیع و مصرف کرد، چرا که نقدینگی‏ای در کار نیست.

جدول زیر نمونه وار ارزش روز سبد دارایی‏های صندوق‏های وقفی 10 دانشگاه امریکایی را نشان می‏دهد. وقتی ارزش صندوق وقفی فقط یک دانشگاه در دنیا نزدیک به 20 میلیارد دلار است، خواننده می‏تواند بر این سیاق تصویری از ارزش سازمان‏های وقفی و خیریه‏ی جهان در ذهن مجسم کند:

دانشگاه‏های عمده‏ای که با وقف اداره می‏شوند
سال 2000 ارقام به میلیون ریال
نام دانشگاه: دانشگاه هاروارد، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 18,844
نام دانشگاه: دانشگاه یل، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 10,085

نام دانشگاه: دانشگاه سیستم تکزاس، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 10,013
نام دانشگاه: دانشگاه استانفورد، ارزش روز سبد سرما یه‏گذاری صندوق وقف: 8,649

نام دانشگاه: دانشگاه پرینستون، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 8,398
نام دانشگاه: دانشگاه MIT، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 6,476

نام دانشگاه: دانشگاه کالیفرنیا، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 5,640
نام دانشگاه: دانشگاه اموری EMORY، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 5 , 032

نام دانشگاه: دانشگاه کلمبیا، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 4,264
نام دانشگاه: دانشگاه واشینگتن، ارزش روز سبد سرمایه گذاری صندوق وقف: 4,235

پرداخت‏های وقف در همه‏ی کشورها مالیات کاه است، یعنی دولت‏ها می‏پذیرند که معادل دارایی‏های تخصیص یافته‏ی واقف به موضوع وقف، مالیات آن‏ها را کاهش دهند. در ایران نیز در مواد 38 ،24 و 139 قانون مالیات‏های مستقیم، در رابطه با وقف و نذورات، معافیت‏هایی در نظر گرفته شده است.

 

انواع صندوق‏های وقفی

صندوق‏های وقفی متنوع‏اند و اهداف بسیار متفاوتی را دنبال می‏کنند. بنیادهای خیریه (16) صندوق‏های وقفی را اداره می‏کنند. بنابراین، در کشورهای پیشرفته، نحوه‏ی مدیریت صندوق‏های وقفی مدت‏هاست که مدرن و حرفه‏ای شده است،

و بنیادهایی را می‏توان یافت که تا 100 صندوق را اداره می‏کنند. به صندوق‏های وقفی مدرن دنیا پول نقد، اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس‏ها، اوراق بهادار شرکت‏های غیر سهامی عام، املاک و مستغلات، بیمه نامه، و انبوهی از دارایی‏های فیزیکی و واقعی دیگر هدیه و هبه می‏شود.

بعضی از بنیادهای یاد شده، بنیادهای ناحیه‏ای‏اند (17) و در محدوده‏ی خاص و یا روی موضوع خاص کار می‏کنند. هدف این بنیادها آن است که کمک کنند تا صندوق وقفی شکل بگیرد، و هدف غیر انتفاعی‏ای دنبال شود،

اما در عین حال تداوم تأمین مالی حفظ شود، و منافع مداوم برای تحقق هدف صندوق خلق شود. بنابراین، این بنیادها کمک می‏کنند خیرانی که وقت و تخصص ندارند، و یا حتی همه‏ی منابع مالی را ندارند، بتوانند سازمان دهی لازم را انجام دهند.


درواقع، مؤسساتی وجود دارند که «خدمات مدیریتی وقفی» (18) می‏دهند. نرخی که این نوع مؤسسات از واقفان میگیرند بین 1 تا 2 درصد مبلغ وقف است. این میزان هزینه‏های اداری و مدیریت سرمایه گذاری را پوشش می‏دهد.

در واقع نمی‏توان با فرض استفاده از وقت خیرانی که آماده‏اند بدون دریافت دستمزد کار کنند، توقع داشت که مدیریت حرفه‏ای اعمال شود. معمولا ارزان‏تر آن است که از مدیریت حرفه‏ای در قبال پرداخت وجه استفاد شود تا از مدیریت غیر حرفه‏ای خیرانی که حاضرند وقت و خدمات خود را وقف کنند.

بنیادهای وقفی در عین حال بین صندوق‏های وقفی که هدف مشابه دارند پل می‏زنند، و آن‏ها را با یکدیگر هماهنگ می‏کنند.صندوق‏های وقفی را به شکل‏های دیگری نیز طبقه‏بندی می‏کنند. سازمان‏های خیریه می‏توانند از کمک شرکت‏های خدمات مدیریت وقف برای تشکیل یکی از این دو نوع صندوف برخوردار شوند:

الف - صندوق‏های نمایندگی سرمایه‏گذاری؛ (19)
ب - صندوق‏های وقفی سازمانی. (20)

تفاوت عمده‏ی این دو نوع صندوق در مالکیت آن‏هاست. در صندوق‏های نمایندگی سرمایه گذاری، شرکت خدمات به عنوان عامل و نماینده‏ی سازمان خیریه‏ی خاص عمل می کند، و دارایی‏های وقفی‏ای را اداره می‏کند که به سازمان خیریه‏ی خاصی مربوط است.

در هر زمان سازمان خیریه‏ی یاد شده می‏تواند دستور دهد که دریافت کنندگان منافع وقف چه کسانی باشند، و در زمان معینی هم کل دارایی‏ها به سازمان خیریه برگشت داده شود. در صندوق‏های وقفی سازمانی، کل وجوه وقف در اختیار شرکت خدمات گذاشته می‏شود .

و هر سال فقط بخشی از عواید به سازمان خیریه‏ی مورد نظر بر می‏گردد. این ترتیب به واقفان اطمینان بیشتری می‏دهد که اصل سرمایه‏ی وقف به هیچ دلیلی مصرف نخواهد شد.

بدین ترتیب، صندوق نمایندگی سرمایه گذاری یا صندوق نمایندگی وقف (21) دارایی‏هایی را برای مؤسسه‏ی خیریه نگهداری می‏کند و عواید آن را سالیانه به مؤسسه‏ی مربوطه می‏دهد. شرکت‏های خدمات مدیریت وقف این نوع صندوق‏ها را تشکیل می‏دهند .

و به عام یا حامیان مؤسسه ارائه می‏کنند و مدعی‏اند که شفافیت و اعتبار بیشتری به آن می‏دهند، و بدین ترتیب باعث می‏شوند که موقوفات و هدایای بیشتری جذب شود.

تشکیل این نوع صندوق‏ها به مؤسسه‏ی خیریه
اطمینان می‏دهد که از تداوم منابع مالی برای اهدافشان اطمینان یابند. تشکیل این صندوق‏های به تداوم رشد و ثبات کمک می‏کند. شرکت‏های خدمات مدیریت وقف یا بنیادهای وقفی در غرب صندوق‏های وقف و اعانات متعددی را اداره می‏کنند.

از نظر دیگری نیز می‏توان صندوق‏های وقفی را تقسیم‏بندی کرد:
الف - صندوق‏های وقف و اعانات دائمی؛ (22)
ب - صندوق‏های وقف و اعانات با عمر محدود (23)

در مورد اول، اصل موضوع وقف یا اعانه برای همیشه دست نخورده باقی می‏ماند، و تنها عواید یا درآمد حاصل از اصل وقف می‏تواند برای مصرف و یا اضافه شدن به اصل در دسترس باشد. در مورد دوم، به محض رسیدن به شرایط خاص، اصل مبلغ وقف شده یا اعانه شده نیز می‏تواند به مصرف برسد.

صندوق‏های وقف و اعانه را به اشکال باز هم گسترده‏تری می‏توان طبقه بندی کرد؛ مثلا در بروشور بنیاد نور فولک (24) انواع صندوق‏ها به این شرح است:
1 - صندوق‏های اختیار مندانه؛(25)
2 - صندوق‏های حوزه‏ی علاقه؛ (26)
3 - صندوق‏های با مصارف معین شده؛ (27)
4 - صندوق‏های بورس تحصیلی؛ (28)
5 - صندوق‏های وقف سازمانی؛ (29)
6 - صندوق‏های با نظر واقف (30)
 

سازمان وقف

سازماندهی وقف در کشورهای مختلف متفاوت است، هر چند که تقریبا در همه جا، دارایی‏های وقف تحت نظارت هیئت امنایی قرار دارد، و توسط مدیرانی اداره می‏شود. بعضی صندوق‏های وقفی به منابع دریافتی از واقف اولیه محدودند، و در بعضی کشورها، این صندوق‏ها اجازه دارند از طریق دریافت وجوهات از مردم، گسترش یایند.

در اداره‏ی سازمان‏های وقفی، همواره تلاش شده است که حفظ استقلال و شخصیت مستقل وقف مد نظر باشد؛ این سازمان‏ها بتوانند در عین شفافیت، خود گردان باشند، و به استفاده از کمک‏های دولتی متمایل نشوند.

این مسأله در وقف اسلامی نیز مد نظر قرار گرفته است. در سنت اسلامی نیز استقلال واقف، وقف‏نامه، و اهداف هر موقوفه مد نظر بوده است، و اداره‏ی مستقل هر موقوفه تحت ضابطه‏ی کلی رعایت مصالح وقف توصیه شده است.

این در حالی است که پس از انقلاب اسلامی، متأسفانه موقوفات کشور با تمرکز بیشتر اداره شده‏اند، و اصول خود گردانی، شخصیت مستقل، و حتی شفافیت اطلاعات به درستی رعایت نشده است.
 

تخصیص بهینه‏ی دارایی‏ها در صندوق‏های وقفی

حضور مؤثر صندوق‏های وقفی و مؤسسات خیریه در بازارهای سرمایه‏ی جهان بیانگر آن است که این نهادها، دارایی‏های خود را به شکل دارایی‏های مالی نگاه می‏دارند، و از بنگاه داری عموما پرهیز می‏کنند.

مسأله‏ی مهم در مدیریت صندوق، کاربرد مفهوم «خردمندی و عدالت» (31) است. این مفهوم ضروری می‏سازد که در اداره‏ی دارایی‏های وقف، بین نیازهای کوتاه مدت و بلند مدت تعادل ایجاد کنیم، و با پاسخ گویی کامل به نیازهای امروز، پرداخت‏های آتی را به خطر نیندازیم.

در همه‏ی صندوق‏ه ای وقفی، نیاز به خلق جریان درآمدی پایدار، سیاست اجرایی خاصی را می‏طلبد.مهم است که مدیران صندوق‏های وقف، میان نسل‏های مختلف، تفاوت قائل نشوند، و جریان درآمدی مناسبی برای همه‏ی ذی نفعان امروز و فردا ایجاد کنند.

در کشور ما، این دغدغه نیز به مجموع دل مشغولی‏های مدیران وقف اضافه می‏شود که بازده حاصل از دارایی‏های وقف می‏باید آنقدر باشد که غیر از تأمین نیازهای قابل پرداخت وقف، تورم را نیز پاسخ گو باشد. نوع بازده صندوق‏های وقفی باید آن گونه باشد که غیر از تأمین نیازهای قابل پرداخت وقف، تورم را نیز پاسخ گو باشد.

نوع بازده صندوق‏های وقفی باید آن گونه باشد که غیر از تأمین پرداخت‏های جاری به ذی نفعان وقف، رشد آتی را هم محفوظ بدارد، و در واقع بدره (32) یا سبد سرمایه گذاری رشد را شکل دهد.

تخصیص بهینه‏ی دارایی‏ها در صندوق‏های وقفی ایجاب می‏کند که این موارد به دقت مورد توجه قرار گیرد:1 - وجوه کافی برای پرداخت به ذی نفعان امروز و آینده بدون از بین بردن اصل مال وقف (33) باید فراهم شود همان طور که گفته شد، منافع نسل آینده نباید فدای زیاده روی نسل فعلی در مصرف عواید حاصل از صندوق شود.

2 - مهم است که در مؤسسات و صندوق‏های وقفی، به طور قاطع تصمیمات سرمایه گذاری را از تصمیمات مصرف منابع مالی جدا کنیم. کسانی که عواید حاصله را بین ذی نفعان تقسیم می‏کنند، لزوما تخصص اداره‏ی دارایی‏ها و انجام سرمایه گذاری را ندارند. تصمیمات سرمایه گذاری صندوق‏های وقفی و سازمان‏های خیریه باید توسط مدیران حرفه‏ای سرمایه‏گذاری اخذ شود.

3 - مدیریت وقف در کمتر جایی از دنیا به شکل اداره‏ی واحدهای تولیدی و بنگاه داری است. صندوق‏های وقفی عمدتا «دارایی‏های مالی» (34) را اداره می‏کنند، و با «دارایی‏های واقعی» (35) کاری ندارند. چنین است.

که معمولا مؤسسات وقفی در بازار سرمایه‏ ی کشورها فعال‏اند، و در بیشتر کشورها، درصد عمده‏ای از اوراق بهادار مورد معامله در بورس‏ها متعلق به صندوق‏های وقفی است. البته، تنها استثنا به «املاک و مستغلات» مربوط می‏شود.

سازمان‏های وقفی غالبا در املاک و مستغلات سرمایه گذاری می‏کنند، و این تنها دارایی واقعی است که مورد عملآن‏هاست. بنابراین، در جهان وضعیتی هم چون ایران که در آن دانشگاهی چون امام صادق (ع) از محل عواید چند کارخانه اداره شود، و خود دانشگاه به بنگاه داری بپردازد، کمتر مشاهده می‏شود.

4 - در مدیریت صندوق‏ها، گرایش به حفظ ارزش واقعی و حمایت از آن است؛ با عین مال کاری ندارند، بلکه در پی حفظ ارزش آن‏اند. به نظر می‏رسد که در این مورد، وضعیت ما در ایران، تفاوت عمده‏ای با جهان دارد.

در فقه شیعه، تأکید بر «حفظ عین مال» بیشتر است، و تبدیل دارایی‏های متعلق به وقف دشوار است، در حالی که اگر اجازه‏ی تبدیل داده نشود، ارزش دارایی‏ها در طول زمان قابل حفظ نیست.

بدین ترتیب به نظر می‏رسد که یکی از وجوه افتراق اساسی بین اداره‏ی وقف در غرب و کشور ما، در روشی نهفته است که برای ماندگاری وقف اعمال می‏شود. در کشور ما، و نیز بسیاری دیگر از کشورهای اسلامی، ماندگاری وقف را در حفظ ارزش اقتصادی موقوفه، و تحصیل حداکثر منفعت از ارزش‏های اقتصادی نمی‏دانند، و بیشتر به حفظ عین دارایی علاقه مندند.

5 - تثبیت درآمد قابل مصرف و خرج کردن، از اهداف دیگر مدیریت دارایی‏های وقف است. در همه‏ی وقف‏ها همواره پرداخت روزانه، ماهیانه، یا سالیانه‏ی مبالغی ضرورت دارد. از این رو، باید جریان درآمدی (نقدی خروجی) مشخصی وجود داشته باشد تا پاسخگوی جریان مصرف وجوه تثبیت شده و مداوم باشد.

6 - استراتژی تخصیص بهینه‏ی دارایی‏ها به گونه‏ای باید تعیین شود که مطلوبیت مورد انتظار ذی نفعان را در هر سال به حداکثر برساند. همان طور که گفته شد،

در این سیاست تخصیص بهینه باید منافع نسل جاری و نسل آتی ذی نفع از وقف، هر دو، محفوظ بماند. تعادل بین مصرف جاری و رشد معقول اصل مال وقف شده، ضرورت تام دارد.

اگر تضاد منافع در نتیجه‏ی تخصیص دارایی‏ها ایجاد شود، اهداف غیر بهینه دنبال خواهد شد. این تضاد منافع، حاصل آن است که ذی نفعان نسل امروز و نسل آینده‏ی وقف، نیازهای متفاوتی دارند:

الف - این که جریان مصرف وجوه تثبیت شده و آرام باشد، برای ذی نفعان نسل امروز و آینده هر دو، نیازی اصلی است و تضادی وجود ندارد.

ب - این که جریان درآمدی باید حداقل به اندازه‏ی تورم رشد کند، نیز برای ذی نفعان امروز و آینده هر دو نیاز اصلی است.

ج - اما، این که اصل سرمایه باید به درستی حفظ شود، برای ذی‏نفع امروز، هدفی فرعی است، در حالی که برای ذی‏نفع نسل آتی، هدفی کاملا اصلی است. این جاست که تضاد منافع بروز می‏کند.

7 - در صورت پذیرش مفهوم وقف دارایی‏های مالی هم چون سایر کشورها، در ایران نیز وقف پول باید پذیرفته شود، زیرا که این دارایی مالی نماینده‏ی ارزش‏های واقعی است و می‏تواند در خدمت اهداف وقف باشد.

8 - مسأله‏ی استقراض و یا عدم استقراض سازمان‏ها یا صندوق‏های وقفی در کشورهای مختلف قاعده‏ی یکسان ندارند. در بعضی از کشورهای مختلف این نهادهای مالی نمی‏توانند تسهیلات دریافت کنند،

و در پاره‏ای از کشورها قادرند که از ابزار مختلف تأمین مالی برای پیشبرد مقاصد خود استفاده نمایند. در ایران نیز هنوز ابعاد قانونی و شرعی مسأله مورد بررسی همه جانبه قرار نگرفته است.

9 - بر شخصیت حقوقی رسمی غیر دولتی موقوفات خاص و عام تأکید بسیار شده است. این وضعیت به آن‏ها اجازه می‏دهد که از نظر مالی خود گردان باشند،

و هم چون سایر نهادهای مالی، توسط کارشناسان و متخصصان مالی اداره شوند، با ارائه‏ی گزارش‏های مالی مستند و مبتنی بر استانداردهای مالی، شفاف باشند، و به علاوه نظارت کامل دولت بر نحوه‏ی عمل خود و رعایت اهداف واقف را بپذیرند.

سیاست‏های اجرایی صندوق‏های وقفی
 

معمولا هر صندوق وقفی مبتنی بر قراردادی است که به آن قرارداد صندوق (36) می‏گویند. این قرارداد تعهدات و مقررات صندوق را بیان می‏کند. در این قرارداد باید اهداف اولیه و اهداف بدیل واقفان اولیه آمده باشد. اداره کنندگان صندوق تلاش می‏کنند که با به کارگیری روش‏های بازاریابی جدید، واقفان و خیران بیشتری را برای صندوق پیدا کنند.

بنیادهای وقفی که صندوق‏های متعدد را اداره می‏کنند غالبا با مدیران سرمایه گذاری حرفه‏ای متعددی در تماس‏اند؛ مدیرانی که بتوانند مسؤولیت تصمیمات خود را بپذیرند و دائما مورد ارزیابی قرار بگیرند. معمولا بنیادهای کمیته‏ی سرمایه گذاری و تأمین مالی (37) دارند که به صندوق‏های عضو کمک می‏کنند.

خدمات مستند سازی، حسابداری، پرداخت، تهیه‏ی گزارش‏های مالیاتی و غیره جزو خدمات مدیریت وقف است. همه‏ی صندوق‏ها در سال حداقل یک بار توسط حسابرسان مستقل، حسابرسی می‏شود. بدین ترتیب، واقفان در وقف خود صرفه‏جویی می‏کنند و دردسرهای قانونی، حسابداری، و مالیاتی را به دیگران می‏سپارند.

بنیاد NIU در سال 1949 شکل گرفته است. طی این مدت، بنیاد 225 صندوق وقفی ایجاد کرده است که عواید آن به مصارف تعیین شده توسط واقفان و دانشگاه برسد.

مصارف شامل کمک هزینه ‏ی تحصیلی یا بورس تحصیلی، تدارک منابع کتابخانه‏ای، حمایت مالی از کادر آموزشی، و طیف وسیعی از برنامه‏های حمایت از دانشجویان، و فعالیت‏های دانشگاهی و ورزشی آنان بوده است.

برای روشن شدن سیاست‏های اجرایی بنیادها می‏توانیم مثالی بزنیم. بنیاد ناحیه‏ای سیلکان ولی (CFSV)

(38) صندوق‏های وقف ده‏ها سازمان خیریه و مؤسسات آموزشی را اداره، و منابع آن‏ها را سرمایه گذاری می‏کند. البته، حداقل منابعی که برای تشکیل صندوق قبول می‏کند، 100000 دلار است.

سازمان‏های خیریه می‏توانند از توان سرمایه گذاری و تخصیص برنامه ریزی CFSV برای گسترش وقف خود استفاده کنند. CFSV مدعی است که به دلیل اقتصاد مقیاس، سازمان‏های خیریه می‏توانند از تنوع سبد سرمایه گذاری و هزینه‏های پایین سرمایه گذاری آن بنیاد برخوردار شوند.


به علاوه CFSV می‏تواند کمک‏های اداری و فنی بدهد، و حتی به خیران و واقفان اجازه می‏دهد که در امور اجرایی CFSV نیز مشارکت کنند.

خدمات CFSV شامل این موارد است:
- مدیریت سرمایه گذاری و اندازه گیری عملکرد؛
- کمک‏های فنی روی اعطای برنامه ریزی شده‏ی عواید؛
- ارائه‏ی نرم‏افزار اعطای عواید برای خیریه؛
- مشارکت دادن خیرین در طرح‏های خیر مشابه.

بیش از 40 سازمان خیریه‏ی محلی با اندازه‏های مختلف با آن بنیاد کار می‏کنند. CFSV مدعی است که دلیل انتخاب این بنیاد توسط آن مؤسسات خیریه آن است که بنیاد سابقه‏ی بازده سرمایه گذاری بسیار مناسب و منافع دیگری به این شرح دارد:

- اعتبار بخشیدن برای جذب خیرین و واقفان جدید به دلیل مدیریت حرفه‏ای وجوه آنان؛
- نرخ بازده فوق‏العاده؛
- دستمزد کار گزاران نازل مدیریت سرمایه‏گذاری بنیاد؛
- روش‏های خلاق بازاریابی بنیاد؛

- اعطای فرصت‏های سرمایه گذاری وجوه وسیع‏تر به صندوق‏های وقفی، و بدین وسیله توزیع ریسک و به حداکثر رساندن بازده به دلیل صدها میلیون دلار سرمایه گذاری بنیاد.

در صورتی که هر صندوق بخواهد به وجوه خود نزد بنیاد اضافه کند، لازم است حداقل 000, 100 دلار قبلی با مضرف 1000 دلار را افزایش یابد. این هدایا و اموال وقفی مستقیم به CFSV داده نمی‏شود،

و از طریق مؤسسه‏ی خیریه‏ی مربوطه عمل می‏شود. بنابراین، اموال وقف و کمک‏ها و هدایا نخست در اختیار مؤسسه‏ی مربوطه قرار می‏گیرد، و آن گاه انباشته می‏شود، و به CFSV منتقل می‏شود. CFSV گزارش‏های ماهیانه در مورد عملکرد خود به مؤسسات خیریه می‏دهد.

برای این که حساب صندوق نزد CFSV افتتاح شود، مراحل کار به این شکل ساده شده است:
1 - اعضای هیئت مدیره‏ی مؤسسه‏ی خیریه میزان وجوهی را که قصد دارند به صورت بلند مدت سرمایه گذاری شود، تعیین می‏کنند.
2 - مؤسسه‏ی خیریه عملکرد و سابقه‏ی کاری CFSV را مورد بررسی قرار می‏دهد.

3 - فرم‏های مربوط به یکی از دو شکل قراردادی «صندوق نمایندگی سرمایه گذاری» و یا «صندوق وقفی سرمایه گذاری» را پر می‏کند.
4 - وجوه مؤسسه را به CFSV می‏فرستد.

برای این که تنوع مؤسسات خیریه‏ای را که با CFSV کار می‏کنند دریابیم، کافی است به فهرست صندوق‏هایی رجوع کنیم که این بنیاد تشکیل داده است. بیشتر صندوق‏ها البته از نوع «صندوق نمایندگی سرمایه گذاری» است و فقط 6 صندوق از نوع «صندوق‏های وقفی سازمانی» است. در فهرست این دو گروه، صندوق‏هایی با این ویژگی‏ها می‏یابیم:

الف - صندوق‏هایی که از ارتقای کار مدیریت حمایت می‏کنند، از قبیل:
American Leadership Forum Endowment; CEN Leadership Endowment Fund; Sequoia Seminar Endowment Fund; Pursuit of Excellence Dawes Fund; and Silicon Valley Community Communications.

ب - صندوق‏هایی که از مطالعات تاریخ و موزه‏های منطقه‏ای خاص حمایت می‏کنند، از قبیل:
California History Center Endowment; San Jose Museum of Art-Knight; Mueum of American Heritage; Cuprtion Historical Society Endowment Fund; San Jose Repertory Century Fund; and Tech Museum of Innovation Endowment Fund.

ج - صندوق‏هایی که از کودکان حمایت می‏کنند و اهداف آموزش و پرورش دارند، از قبیل:
Child Advocates Fund; Mountain View Educational Foundation Endowment; CSMA Student Financial Aid Fund ; San Juan Bautista Child Development Center Endowment Fund; Design Response Reserve ; Family and Children Services; Resource Area for Teachers RAFT; Nora Manchester Child Advocates Endowment Fund ; Girl Scouts of Santa Clara Couty ; Foothill De - Anza Colleges Foundation Fund ; San Jose Public Library Foundation ; and Childrens Musical Theater Endowment Fund.

د - صندوق‏هایی که از اهداف کلوپ‏های خاص حمایت می‏کنند، از قبیل:
Gilroy Rotary Club Endowment Fund and Rotary Club of Cupertion Endowment.

ه- صندوق‏هایی که از مطالعات بهداشت و محیط زیست حمایت مالی می‏کنند، از قبیل:
Healthy City ; Institute of Transpersonal Psychology ; Society of St. Vincent de Paul; and West Valley Mission Advancement Foundation.
 

فرایند تشکیل صندوق‏های وقفی

مؤسسه‏ ی خیریه یا واقفان ناچار نیستند که دارایی‏های موضوع وقف یا اعانه را خودشان اداره کنند. آن‏ها می‏توانند از طریق شرکت خدمات مدیریت وقف و اعانه و یا آن چه «بنیاد» نامیده می‏شود، صندوق بزنند و به طور مؤثر، ساده، منعطفی دارایی‏های موضوع وقف را اداره کنند. این بنیاد بدیلی است برای بنیاد یا سازمان مدیریت وقف مستقلی که واقفان ایجاد کنند.

بنابراین، اشخاص، خانوار، شرکت‏ها، مؤسسات خیریه‏ی ثبت شده، و سازمان‏های غیر انتفاعی می‏توانند از طریق چنین بنیادهایی صندوق وقف راه بیندازند.

برای تشکیل صندوق وقف این مراحل طی می‏شود:
1 - سند قرارداد یا بیانیه‏ی وقف. این سند تعهد بین واقف و مؤسسه‏ای است که دریافت کننده‏ی اموال است. مثلا قراردادی است که بین خیری و دانشگاه معینی به امضا می‏رسد.
2 - در این مثال، دانشگاه با امضای سند وقف، از شرکت خدمات مدیریت وقف یا بنیادی درخواست می‏کند که صندوق وقف را تشکیل دهد.

3 - اهداف وقف تعیین می‏شود، و مثلا واقف مشخص می‏کند که مبالغ حاصله باید صرف اعطای بورس تحصیلی به دانشجویان ممتاز شود.
4 - شرکت خدمات مدیریت وقف یا بنیاد حساب‏های وقف را افتتاح می‏کند، وقف یا اعانات را می‏پذیرد.

5 - مدیریت بنیاد اقدامات لازم برای افتتاح حساب‏ها، گزارش به هیئت مدیره، و هم چنین معرفی گروهی که باید با دانشگاه یاد شده هماهنگی‏های لازم را به عمل آورند، انجام می‏دهد.
برای اداره‏ی وجوه وقف و اعانه از طریق تشکیل صندوق‏های سرمایه گذاری دو رویه معمول است.

رویه‏ی اول آن است که خود واقفان دستگاه مدیریتی مستقلی برای اداره‏ی وجوه درست کنند که این دستگاه منحصرا دارایی‏های این وقف را اداره کند. به این تشکیلات بنیاد اختصاصی (39) می‏گویند.

این بنیاد صرفا دارایی‏های واقفان خاصی را با تشکیل صندوق واحد یا صندوق‏های متعدد اداره می‏کند. در مورد وقف‏های بزرگ مثل بنیاد راکفلر رویه‏ی عمل به همین شکل است؛ یا دانشگاه‏هایی که میلیاردها دلار درآمد وقف دارند، خودشان بنیاد اختصاصی برای اداره‏ی این وجوه می‏زنند.

اما واقفان کوچک‏تر صندوق خود را نزد بنیادی تأسیس می‏کنند که اختصاصی نیست، و برای واقفان مختلف صندوق‏های مختلف را اداره می‏کند. این بنیاد مرکب از مدیران حرفه‏ای سرمایه گذاری است که مدعی‏اند دارایی‏های واقفان را بهترین شکل سرمایه گذاری می‏کنند.
 

مطالعه‏ی موردی: بنیاد فورد

بدون این که بخواهیم وارد بحث‏های ارزشی شویم، و ابعاد سیاسی این بنیاد را بررسی کنیم، صرفا بر مبنای اطلاعات رسمی اعلام شده، تشکیلات و نحوه‏ی عمل این بنیاد را توضیح می‏دهیم.
 

تاریخچه و اهداف اعلام شده‏ی بنیاد

تقویت ارزش‏های دموکراتیک، کاهش فقر و بی عدالتی، توسعه‏ی همکاری‏های بین‏المللی، و بسط دست‏آوردهای انسانی از جمله اهدافی است که به طور رسمی برای این بنیاد تعریف شده است.

این بنیاد در سال 1936، نخست به عنوان ستاد محلی انسان دوستانه در سطح محلی در ایالت میشیگان امریکا تشکیل شد. آن گاه در سال 1950 جنبه‏ی ملی و بین‏المللی پیدا کرد.

بنیاد فورد به عنوان سازمان غیر انتفاعی، غیر دولتی، و مستقل ثبت شده است، و طی سالهای عمر خود حدود 11 میلیارد دلار به شکل کمک هزینه، کمک بلاعوض، و قرض‏الحسنه پرداخت کرده است.

شروع فعالیت این بنیاد از محل منابع مالی هنری فورد (40) مالک شرکت اتومبیل فورد تأمین مالی شده است، اما در حال حاضران بنیاد، در سبد سرمایه گذاری‏های خود سهام شرکت فورد را ندارد، و سهام خود را متنوع کرده است.
 

مدیریت

تعیین سیاست‏های بنیادی به عهده‏ی هیئت امنای بنیاد است؛ اجرا بر عهده‏ی رئیس و مدیران اجرایی بنیاد در امریکا، افریقا، خاورمیانه، آسیا، امریکای لاتین، و روسیه می‏باشد. هیئت امنای بنیاد مرکب از 17 نفر است. بنیاد فورد در عین حال 10 مدیر ارشد اجرایی دارد.
 

سبد داریی‏های بنیاد فورد

در بنیاد فورد، بودجه ریزی مبتنی بر چرخه‏ی دو ساله است، و در این بودجه، درآمد برابر با 8 / 5 درصد ارزش سبد سرمایه گذاری (41) در 36 ماه قبل تعریف و محاسبه می‏شود (در امریکا به مصارف بالای 5 درصد ارزش دارایی‏ها، مالیات تعلق می‏گیرد).

در پایان سال 2001، ارزش دارایی‏های بنیاد برابر 7 / 10 میلیارد دلار برآورد شده است. این ارزش در پایان سال 2000، برابر 5 / 14 میلیارد دلار بوده که به دلیل کاهش قیمت‏ها در بازارهای سرمایه، ارقام در سال 2001 کاهش یافته است.
 

پرداخت‏ها و درآمدها

کمک های بلاعوض، وام های بدون بهره، و تضامین، متناسب با درآمدهای بنیاد، به این شرح بوده است:
درآمدها: سودسهام، سال مالی 2001 (میلیون دلار): 109، سال مالی 2000 (میلیون دلار): 111

درآمدها: بهره، سال مالی 2001 (میلیون دلار): 234، سال مالی 2000 (میلیون دلار): 210
درآمدها: افزایش ارزش سرمایه گذاری، سال مالی 2001 (میلیون دلار): 649، سال مالی 2000 (میلیون دلار):2،111

درآمدها: کاهش ارزش سرمایه گذاری ها، سال مالی 2001 (میلیون دلار): (3،873)، سال مالی 2000 (میلیون دلار): (1،084)
درآمدها: جمع درآمدها، سال مالی 2001 (میلیون دلار): (2،881)، سال مالی 2000 (میلیون دلار): 3،516
 

مخارج
فعالیت های مبتنی بر برنامه قبلی

کمک هزینه ها و کمک های بلاعوض مصوب، 863، 653
فعالیت های خیریه ی مستقیم، 18، 16
برنامه های حمایت، 50، 46
جمع با انجام تعدیلات لازم، 931، 715
مدیریت عمومی، 25، 24.
ذخیره ی مالیات فدرال
جاری، 10، 23
معوق، (39)، (11)
استهلاک، 8،7
جمع مخارج، 963، 809

در صورتی که ارقام مالی 15 سال گذشته ی بنباید را مرور کنیم، به این جمع بندی می رسیم. توجه شود که دارایی ها دارایی های مالی است:
خلاصه ارقام 15 سال: ارزش بازار دارایی ها، از سال 1987تا 2001: از 5،303 به 10،652 میلیون دلار(بالاترین رقم سال 2000 برابر 14،5 میلیون دلار)

خلاصه ارقام 15 سال: قیمت تمام شده دارایی ها، از سال 1987تا 2001: از 4،241 به 9،967 میلیون دلار
خلاصه ارقام 15 سال: عایدات سرمایه ای، از سال 1987تا 2001: از 440 به 650 میلیون دلار(بالاترین رقم سال 2000 برابر 2،1 میلیارد دلار)

خلاصه ارقام 15 سال: درآمدهای سود سهام و بهره، از سال 1987تا 2001: از 252 به 343 میلیون دلار
خلاصه ارقام 15 سال: هزینه ی فعالیت های مبتنی بر برنامه، از سال 1987تا 2001: از 229 به 931 میلیون دلار
خلاصه ارقام 15 سال: هزینه های مدیریتی، استهلاک، و مالیات، از سال 1987تا 2001: از 32 به 72 میلیون دلار
 

جمع ‏بندی در مورد بنیاد

بنیاد فورد منابع درآمدی روشنی را بر اساس دارایی‏های خود تعریف کرده است، و طی سال‏ها، با حفظ ارزش دارایی‏ها، توانسته است که با تخصیص منابع لازم، اهداف وقف را حفظ کند. حفظ عین مال هرگز هدف نبوده است،

و حفظ ارزش مال دنبال شده است. بنیاد فورد نقش برجسته‏ای در بازار سرمایه‏ی امریکا دارد، و دارایی‏های آن هم چون بسیاری از مؤسسات خیریه و وقفی دنیا محدود به دارایی‏های مالی است، و از بنگاه داری و خریداری دارایی‏های واقعی پرهیز می‏کند.

پی نوشت:
1- endoment funds.
2- سید محمد مهدی هاشمی نسب، «امکان سنجی منافع حاصل از اموال موقوفه» ، پایان نامه‏ی کارشناسی ارشد، دانشگاه امام صادق (ع) ، 1370.
3- شرایع الاسلام، ج 2، ص 213؛ جوهر الکلام، ج 28، ص 18.
4- trust.
5- testamentary trust.
6- inter vivos trust.
7- private trust.
8- public trust.
9- Clogston Endowment Fund for Students.
10- Joel Polsky.
11- Northern Illinois University.
12- Standard and Poors 500.
13- venture capital.
14- Common Fund.
15- capital gain.
16- foundations.
17- community foundations.
18- endowment management services.
19- investment agency fund.
20- organizational endowment funds.
21- agency endowment fund.
22- .permanent endowment funds
23- term endowment funds.
24- Norfolk Foundation.
25- discretionary funds.
26- field of interest funds.
27- designated funds.
28- scholarship funds.
29- organization endowment funds.
30- donor advised funds.
31- prudence.
32- portfolio.
33- principal base corpus.
34- financial assets.
35- real assets.
36- fund agreement.
37- finance and investment committee.
38- Community Foundation Silicon Valey.
39- Private foundation.
40- Henry Ford.
41- porfolio. 
نویسنده: حسین عبده تبریزی
*این مقاله در تاریخ 1402/4/13 بروز رسامی شده است.​​​