امامزاده علي اصغر زرآباد و فرمان توليت آن
امامزاده علي اصغر زرآباد و فرمان توليت آن
منطقهاي که اکنون در تقسيمات کشوري به نام بخش «رودبار الموت» ميشناسيم، سرزميني است وسيع و کوهستاني واقع در شمال قزوين. مطابق نوشته جغرافيانويسان اسلامي، اين منطقه جزو سرزمين ديلم ـ بلکه مرکز آن ـ بوده، (1) و قرنها جايگاه نفوذناپذير آزاديخواهان و شيعيان آلعلي (ع) از جمله علويان، و از قرن پنجم تا هفتم، مهمترين مرکز اسماعيليه الموت، يعني حسن صباح و جانشينان او بهشمار ميرفته است. مرکز اين بخش، «معلّم کلايه» است که در 84 کيلومتري شهرستان قزوين قرار دارد.
قريه زرآباد، که مزار امامزاده علياصغر (ع) در آن جاي دارد از بزرگترين آباديهاي «بالا ولايت» منطقه رودبار الموت است و از قزوين ـ از مسير جاده رودبار ـ الموت ـ 81 کيلومتر فاصله دارد.
اين آبادي پرجمعيّت، زيبا، پربرکت و داراي سابقه تاريخي است، بخصوص بهاعتبار آنکه بقعه مشهور امامزاده علياصغر (ع) و نيز «درخت چنار خونبار» در آن قرار گرفته است، نام آن را در کتابها و نوشتههاي مذهبي و تاريخي فراوان مييابيم.
متأسفانه در مزار امامزاده علياصغر (ع) ، هماکنون اثري که ما را در شناخت نسب آن حضرت ياري کند، وجود ندارد، با اين همه ميکوشيم تا به مدد بعضي از اسناد و متون مذهبي، تاريخي تاحدي از نسب امامزاده علياصغر عليهالسلام مطلع شويم. و تا آنجا که ميدانم در مورد نام و نسب صاحب مزار بقعه زرآباد ـ امامزاده علياصغر (ع) ابنموسي الکاظم ـ در کتابهاي انساب موجود، و تاريخهاي محلّي مربوط به قبل از دوره صفويه اطلاع قابل ذکري وجود ندارد، جز آنکه از همين آثار بر ميآيد که شماري از سلاله حضرت امام موسيکاظم (ع) بر اثر جور حکّام به اين سرزمين وارد شده و بعضا در همينجا به شهادت رسيدهاند، حتّي در زمره فرزندان بلافصل آن حضرت نيز، نام علياصغر (ع) ديده نميشود که البته «عدمالوجدان لايدل علي عدمالوجود» .
در باب نسب اين امامزاده در آثار متأخرين پنج قول وجود دارد:
1ـ ابنعلي شيرازي در کتاب مقتل سفينةالنجات (تحرير 1260هـ.ق، ص142) صاحب مزار زرآباد را برادر امام موسي (ع) دانسته است.
2ـ به استناد سياق نوشته صاحب کتاب چنار خونبار (تأليف 1150هـ.ق) ـ بهنقل از کتاب مينودر يا بابالجنة قزوين (2) بقعه زرآباد متعلق است به فرزند بلافصل امام کاظم، يعني علياصغر بن موسيالکاظم (ع) .
3ـ در متن فرمان مورخ 1307هـ.ق صاحب مزار، «حضرت امامزاده محمداصغر سلاله امام همام حضرت امام موسيالکاظم عليهالسلام» است، و در حاشيه همين فرمان «علياصغر (ع) » ذکر شده است.
4ـ در کتابچه دستورالعملهاي دارالسلطنه قزوين، سالهاي اودئيل (1292هـ.ق) ، تنگوزئيل (1282هـ.ق) ، قويئيل (1314هـ.ق) ، نام صاحب مزار، علياصغر (ع) آمده است. (3)
5 ـ مطابق نوشته موجود در نزديکي از مطّلعين قزوين، نام صاحبمزار چنين است: محمد بن علي بن موسي بن جعفر (ع) ، مشهور به علياصغر. (به نقل از آقاي سيدفخرالدين حسيني، از اعضـاي توليت کنونـي امامزاده) .
بدنيست بدانيم که در دهکده جيرينده فاراب عمارلو که هممرز رودبار الموت و در جنوب آن قرار دارد، بقعه امامزادهاي وجود دارد با همين نام و نسب يعني: امامزاده علياصغر بن موسيالکاظم (4) برغم اين اقوال که برشمرديم، شهرت و نسب امامزاده زرآباد، در نزد مردم محل همانا، «امامزاده علياصغر بن موسيالکاظم (ع) » است که اين قول از ديرباز سينه به سينه به آنها رسيده است.
در ميان متون تاريخي بازمانده ـ که متضمن بعضي اطلاعات در باب اوضاع و احوال رودبار الموت است ـ و تأليف آنها به پيش از 1113هـ.ق باز ميگردد از چگونگي ساختمان و بقعه امامزاده علياصغر (ع) نشاني نمييابيم، جز آنکه از نوشته سيد ظهيرالدين مرعشي در تاريخ گيلان و ديلمستان چنين برميآيد که قريه زرآباد در قرن نهم بسيار معمور و آباد بوده است (5) قديمترين مأخذي که تنها از زيارتگاه زرآباد و «چنارخونبار» نامي برده است کتاب چنار خونبار (نوشته 1113هـ.ق) و اثر ديگري به همان نام است که چندسال پس از نوشته شدن کتاب قبلي تأليف شده است. شرح اين دو اثر در جاي خود خواهد آمد.
ابنعلي شيرازي در سفينةالنجات (تحرير 1260هـ.ق) از بقعه امامزاده علياصغر (ع) نام برده، محمدعليخان رشوند در کتاب مجمل (تحرير 1277هـ.ق) از اين زيارتگاه بهعنوان «بقعه متبرکه» ياد کرده. واعظ اصفهاني (متوفي 1329هـ.ق) در نفايسالفنون و فاضل دربندي در اسرارالشهادات هم درباره اين زيارتگاه و درختچنار خونبار آن، سخن راندهاند. در کتابهايي که برشمردم، به شيوه معماري و چگونگي ساختمان بقعه زرآباد اشاره نشده است. تنها نوشتهاي که وضعيت معماري بقعه را در دوران متأخر بيان ميکند، نوشته مختصر دکتر ورجاوند است. او قبل از تخريب بناي نسبتا قديمي بقعه آن را از نزديک ديده و وصف کرده است. به لحاظ ويژگي خاص اين بنا و تفاوت آن با معماري ساير امامزادههاي منطقه، نوشته دکتر ورجاوند را نقل ميکنيم:
بناي امامزاده زرآباد در نوع خود بين کليه امامزادههاي سرزمين قزوين نمونه است. بناي مزبور عبارت از محوطه چهارگوشهاي است که در چهار نماي اطراف آن هر طرف چهارقوس نعل اسبي که بر روي ستونهاي آجري مدور برپا گشتهاند، مشاهده ميگردد. دور تا دور بنا در فاصله ستونها به ارتفاع يکمتر نردهاي مشبک قرار گرفته است. پوشش بنا از هر طرف کمي جلو آمده و دوره پيدا کرده است. وجود سه چنار کهنسال در اطراف بنا که شاخ و برگهايشان برفراز امامزاده قرار دارد، منظره بسيار جالب و دلپذيري را به وجود آورده است (6)
قابل ذکر است که در سالهاي اخير، متوليان اين بقعه ساختمان امامزاده را تجديد بنا کردهاند.
اکنون اين امامزاده علاوه بر ساختمان و ضريح مناسب، داراي مسجد و فضا و محوطه وسيع براي عزاداري بويژه در ايّام عاشورا است.
متن فرمان:
بسماللّه تعالي شأنهالعزيز(7).
الملک للّه تعالي
تا که دست ناصرالدّين خاتم شاهي گرفت
صيت داد و معدلت از ماه تا ماهي گرفت (8)
1264
الملکللّه تعالي حکم هميون شد (9)، از قرار فرمان جهان مطاع همايون توليت بقعه منوّره حضرت امامزاده محمداصغر سلاله امام همام حضرت امام موسي کاظم عليهالسلام واقعه در قريه زرآباد من اعمال قزوين از قديمالايام با پدران و نياکان جناب آقا سيدحسين مجتهد زرآبادي بود و نسلاً بعد نسلٍ به خود او رسيد. اين اوقات که مشاراليه وفات يافته و از او يکنفر صبيه مسمّاة به صديقه بيگمخانم باقي است و توليت بقعه متبرکه به او منتهي ميشود عليهذا امر و مقرر ميفرمائيم که مبلغ بيست و پنج تومان و پنجهزار و هفتصد و پنجاه دينار صرف روشنائي بقعه مبارکه را که همهساله از بابت تيول دودانگ قريه زرآباد وقفي در دستورالعمل قزوين به خرج منظور است از محل مزبور دريافت نموده به مصرف روشنائي برساند و مبلغ هفت تومان و يکهزار و هشتصد دينار نقد و مقدار نود و سه من و کسري جنس مستمري آن مرحوم را تماما در حق مشاراليها مرحمت و برقرار فرموديم که از سنه آتيه بارسئيل و ما بعدها همهساله مستمري خود را بعد از وضع رسوم موافق خرج آمده دستورالعمل دريافت و صرف معاش نمايد. مقرر آنکه حکّام و مباشرين حال و استقبال امور ديواني قزوين از قرار اين منشور قدر دستور همايون معمول دارند و مستوفيان عظام شرح فرمان مبارک را در دفاتر خلود و دوام ثبت و ضبط نموده در عهده شناسند. حرّر في شهر رجبالمرجب 1307 [هـ.ق]
مبلغ بيست و پنج تومان و پنج هزار و هفتصد و پنجاه دينار به صيغه صرف روشنائي بقعه امامزاده علياصغر عليهالسلام و مبلغ هفت تومان و يکهزار و هشتصد دينار نقد و مقدار نود و سه من و بيست سير غله به صيغه مستمري به اسم مرحوم آقا سيّد حسين زرآبادي در دستورالعمل هذه السنه بارسئيل قزوين به خرج منظور شده است. از سنه آتيه از قرار فرمان به اسم صبيه مرحوم آقا سيّد حسين از بابت محل مزبور خرج خواهد آمد.
مبلغ بيست و پنج تومان و پنجهزار و هفتصد و پنجاه دينار به صيغه صرف روشنائي امامزاده علياصغر و مبلغ هفت تومان و يکهزار و هشتصد دينار نقد و مقدار نود و سه من و بيست سير جنس به صيغه مستمري در دستورالعمل قزوين در هذهالسنه اودئيل به اسم مرحوم آقا سيد حسين مجتهد زرآبادي منظور شده.
فرمان داراي 42 مهر و امضاست، از جمله: «دفتر استيفا، دفتر سرکار انشاي خاصه، قوامالدوله، مجدالملک، معاونالملک،...» (10).
به استناد اظهار آقاي سيّد فخرالدّين حسيني ـ از اعضاي توليت کنوني امامزاده علياصغر (ع) ـ واقف دودانگ ملک زرآباد، موضوع فرمان مورد بحث، يکي از سادات صفوي است بهنام «شاه زينبخانم» . ظاهرا مأخذ سخن او، نوشته يا سندي است که نزد يکي از مطّلعين ساکن قزوين موجود است.
بيترديد، اين شاه زينبخانم، بايد «شاهزاده زينببيگم» دختر شاه طهماسباول صفوي حسني موسوي باشد، که از محترمترين بانوان حرم شاهعباس بوده و شاه در بيشتر امور با او مشورت ميکرده است. (11) به شهادت فرمانها و وقفنامههاي موجود، اين بانوي صفوي موقوفاتي داشته که موقوفه او بر بقعه متبرکه حضرت عبدالعظيم در ري، (به تاريخ 997هـ.ق) از آن جمله است. (12)علاوه بر اين تجديد بناي مزار شاهزاده حسين (ع) در قزوين و کتيبه سر در جنوبي همين بقعه (به تاريخ 1040هـ.ق) از کارها و يادگارهاي اوست. (13) بعضي از احکام بخشي از موقوفات او را شاه سليمان در تاريخ 1084هـ.ق تجديد کرده و بعضي بر اثر حوادث و گذشت ايّام از بين رفته است.
از آنجا که قزوين در سال 955هـ.ق به دست شاه طهماسب پايتخت ايران شد و نواحي کوهستاني شمال قزوين ـ از جمله گيلان و رودبار الموت ـ به تصرّف حکام صفوي در آمد، وجود موقوفاتي از اين خاندان در اين منطقه و توجّه آنها به اينگونه امور بعيد به نظر نميآيد. با وجود اين نگارنده اين سطور در منابع مذهبي، تاريخي و وقفنامههايي که به همين منظور از نظر گذرانده، از واقف اين موقوفه، نام و نشاني نيافت.
پس از اين توضيح مختصر بايد گفت آنچه از کتابچه دهات خالصه و موقوفات و املاک انتقالي... از قديمالايام تا 1296 برميآيد اين است که تمام قريه زرآباد در دوره ناصري خالصه به حساب آمده (14) و از وقف دودانگ آن ذکري نشده است، در حاليکه به موجب فرمان حاضر، معلوم ميشود که دودانگ اين آبادي وقف بوده و حاکم وقت ـ يعني ناصرالدّينشاه ـ عوايد ناشي از دو دانگ وقفي را بهعنوان «تيول» به آقا سيّد حسين مجتهد زرآبادي واگذار نموده است. ميتوان چنين تصوّر کرد که اين موقوفه سرنوشتي همانند بعضي موقوفات در دوره ناصري داشته، بدين معني که به علّت ضعف متولّي و
امضاها و مهرهاي پشت سند فرمان توليت
قدرتمندي حاکمان وقت، اداره مستقل آن از دست متولّي شرعي آن بيرون آمده و تحت اراده حاکم وقت قرار گرفته و او اين دو دانگ وقفي را چون املاک خالصه و شخصي خود بهحساب آورده است، با اين تفاوت که مبلغي از درآمد آن را به عنوان تيول براي مصارف روشنايي و مستمري متولّي منصوب، برقرار کرده است.
از نام واقف و چگونگي اين موقوفه که بگذريم، بيفايده نيست که از يک مأخذ باارزش که در آن از موقوفه مذکور ياد شده، سخني به ميان بياوريم. اين مأخذ کتاب مجمل است، تأليف محمدعليخان رشوند. (15) مؤلف در صفحه 33 کتاب خود بدون آنکه از نام واقف موقوفه و متولي آن ياد کند، ميزان درآمد وقفي قريه زرآباد را در سال 1271هـ.ق، چنين محاسبه کرده است: «زرآباد دودانگ وقف، نقد: چهارده تومان. جنس: سه خروار و بيست من. فرع: دو تومان و هشت هزار و دويست دينار» .
روشن است که اين نوشته قدمت موقوفه زرآباد را تأييد ميکند، اما در باب ميزان وجه اختصاصيافته در فرمان دوره ناصري براي تأمين روشنايي بقعه امامزاده علياصغر (ع) و مستمري متولي آن يعني آقا سيّد حسين مجتهد زرآبادي، بايد گفت که اين مطلب عينا و بيکموکاست، در سه دستورالعمل دارالسلطنه قزوين در سالهاي اودئيل (1292هـ.ق) ، تنگوزئيل (1282هـ.ق) و قويئيل (1314هـ.ق) ثبت و منظور شده است. (16)
به استناد کتاب مجمل و دستورالعملهاي ياد شده، قريه زرآباد در دوره ناصري جزء تيول نوّاب اسحاقميرزا ((17) (ولد علينقي ميرزا رکنالدوله) بوده است. رکنالدوله پسر هشتم فتحعليشاه است و از سال 1222هـ.ق تا ميانه سال 1238هـ.ق. و از سال 1239 هـ.ق تا 1250هـ.ق حاکم قزوين بوده است.
اطلاعات ما در باب شرح احوال و زندگي آقا سيّد حسين مجتهد زرآبادي ـ متولّي امامزاده علياصغر (ع) زرآباد ـ و خاندان او بسيار ناچيز و اندک است.
از فرمان توليت مورخ 1307هـ.ق مربوط به امامزاده علياصغر (ع) ، معلوم ميشود که توليت امامزاده، نسلاً بعد نسل، متعلق به اين خاندان بوده تا آنجا که به او و تنها فرزندش صديقه بيگمخانم منتهي شده است. از اين مطلب ميتوان چنين استنباط کرد که خاندان او در ميان مردم، مشهور به ديانت و تقوا بودهاند. از همين فرمان بر ميآيد که او در سال 1307هـ.ق وفات يافته است.
ميرزا محمدحسين حسني فراهاني در سفرنامه خود، وي را در شمار ششتن از «علماي معروف» قزوين ـ در سال 1302هـ.ق ـ نام ميبرد که اسامي آنان چنين است: حاجي ملاآقا، آقاشيخ صادق، حاجي سيدابوتراب، آقاسيّدجعفر، آقاسيدحسين زرآبادي {و} آقاشيخ صالح. (18)
در دستورالعمل حکومتي قزوين ـ در زمان حاکميت سلطان احمدميرزا عضدالدوله ـ مربوط به سال اودئيل (= 1292هـ.ق) و تنگوزئيل (1282هـ.ق) نام او ديده ميشود، که مبلغ هفت تومان و يکهزار و هشتصد دينار نقد و مقدار نود و سه من و کسري جنس حق توليت امامزاده مذکور را دريافت ميداشته، که با توجه به تاريخ فوت او، يعني 1307هـ.ق ميبايستي اين مبلغ را يگانه بازمانده او، صديقه بيگمخانم، دريافت کرده باشد.
مرحوم سيّد محمدعلي گلريز در بخش «خاندانهاي قزوين» در کتاب مينودر يا بابالجنه قزوين، درباره او نوشته است: «آقا سيّد حسين زرآبادي در کوچه دارالشفا مينشست و از اهل تقوا بود و در مسجد آقا سيّد علي [واقع در زرگره کوچه] امامت ميکرد.» (19)
تذکّر اين نکته نيز مفيد است که در ميان اسامي علماي دوره ناصري قزوين، سه نام ـ با اندکي اختلاف ـ خودنمائي ميکند که گاه با هم خلط شدهاند:
1ـ آقا سيّد حسين مجتهد زرآبادي (متوفي 1307هـ.ق) .
2ـ آقاسيّدحسين مجتهد [قزويني] فرزند سيّدعلي قزويني که تامحرم سال1318هـ.ق درقيدحيات بوده است.
3ـ حاجي سيد حسين، فرزند سيد احمد مرعشي، که با برادر خود سيّد حسن، مشترکا توليت آستانه حضرت شاهزاده حسين (ع) قزوين را عهدهدار بودهاند. او در ع1ـ1317هـ.ق وفات يافته است. (20)
در باب متوليان گذشته و حال امامزاده علياصغر (ع) ، ميتوان گفت که با عنايت به اسامي بعضي متوليان، معلوم ميشود که آنان از عالمان و شخصيتهاي معروف قزوين و رودبار الموت بودهاند. بهطوري که دانستيم بعد از آقا سيّد حسين زرآبادي، امر توليت به تنها بازمانده خاندان او، يعني صديقه بيگمخانم محوّل شده و ظاهرا نسل اين خانواده بعد از فوت صديقه بيگمخانم، منقطع و توليت اين بقعه شريفه به شخصيتهاي ديگري که در پي نام بعضي از آنان را ميآورم، سپرده شده است:
1ـ آيتاللّه حاج شيخ عبدالکريم روغني قزويني (21).
2ـ علاّمه آقا سيّد موسي (بن سيد علي بن سيد مهدي بن ميربزرگ بن ميرفاضل زرآبادي و رودباري (متولد: 1294، وفات: 1353هـ.ق) از اعاظم علماي سده چهاردهم، که داراي تأليفات بسيار است (22)
3ـ آيتاللّه سيّد جليل زرآبادي، فرزند علاّمه سيّد موسي زرآبادي.
و اکنون گردش امر توليت اين بقعه متبرکه در عهده اين آقايان است: حاج سيّد قدير حسيني، حجتالاسلام والمسلمين سيّد فخرالدّين حسيني؛ سيّد اسلام موسوي، سيّد قريش حسيني.
همانطور که پيش از اين اشاره کردم، بخشي از شهرت امامزاده علياصغر (ع) زرآباد مربوط است به وجود درخت چنار خونبار که در کنار مقبره امامزاده علياصغر (ع) قرار دارد. در دوران پادشاهي شاهسلطانحسين صفوي، موضوع خون آمدن از درخت چنار اين بقعه در روز عاشورا، چنان شهرت داشته که پادشاه صفوي، عالماني را براي تحقيق صحّت و سُقم مسأله به قريه زرآباد فرستاد. از جمله اين فرستادگان، ميرزا قوامالدّين محمد بن مهدي حسيني سيفي قزويني (متوفاي 1150هـ.ق) بود که به امر شاه صفوي به زرآباد رفت و رسالهاي از مشاهدات خود درباره اين درخت به نام چنار خونبار تأليف کرد و براي پادشاه ارسال داشت. پس از ميرزا قوامالدّين، عالم ديگري که به همين منظور به زرآباد سفر کرد، ميررضا بن ميرقاسم بن ميرباقر بن ميرجعفر کامل حسيني قزويني (از دانشمندان خاندان تقوي، متوفاي 1170هـ.ق) بود. او نيز رسالهاي در اين زمينـه تأليف کرد که تاريخ تأليـف آن، ماده «چنار خونبار» (بهحساب جُمل 1113هـ.ق) ميشود. (23).
ابنعلي شيرازي در کتاب مقتل سفينةالنجات (ص142) ، ملاّمحمدصالح برغاني قزويني (متوفاي 1271هـ.ق) در مخزنالبکاء (ص18) ، فاضل دربندي (متوفاي 1285هـ.ق) در کتاب اسرارالشهادات (ص586 و 628) ، واعظ اصفهاني (متوفاي 1329هـ.ق) در نفايسالاخبار (ص343) ، محمدهاشم خراساني (متوفاي 1352هـ.ق) در منتخبالتواريخ (ص232) ، شيخ مجتبي قزويني در بيانالفرقان، اشرفالواعظين (1361هـ.ق) در جواهرالکلام في سوانحالايام (ص 514) و نمازي شاهرودي در مستدرک سفينةالبحار (ج5، ص364) نيز موضوع خون آمدن از درخت چنار را در روز عاشورا و خشکشدن شاخهاي که از آن خون جاري شده، نقل کردهاند. در نوشتههاي متأخرتر، از جمله در کتاب مينودر يا بابالجنة قزوين و کتاب سرزمين قزوين دکتر ورجاوند، در همين موضوع مطالبي آمده است.
مزار علياصغر (ع) در زرآباد، در تمام فصول سال پذيراي زائران و علاقهمندان خاندان پيغمبر (ص) و آلعلي (ع) است. عاشوراي حسيني در کنار اين بقعه و چنار خونبار آن، براي مردم منطقه و کساني که از راههاي دور خود را به آنجا ميرسانند، شور و حالي وصفناپذير دارد.
پی نوشت:
1- قزويني، يادداشتهاي قزويني، ج5، ص32 (رودبار) .
2- گلريز، مينودر...، ج2، ص267.
3- کتابچه دستورالعمل... قزوين، ش9544، 9545 کتابخانه مرکزي دانشگاه. .
4- ستوده، از آستارا تا استرآباد، ج2، ص3.
5- ظهيرالدين مرعشي، تاريخ گيلان و ديلمستان، ص473.
6- ورجاوند، سرزمين قزوين، ص241. .
7- تحميديه.
8- مُهر ناصرالدّين شاه. .
9- طغرا.
10- از آقاي دکتر ميرمحمد تقوي بسيار سپاسگزار است که با گشادهرويي و بزرگواري فرمان توليت امامزاده علياصغر (ع) را در اختيار حقير قرار دادند.
11- مدرّسي طباطبايي، برگي از تاريخ قزوين، ص30.
12- هدايتي، آستانه ري، ص93.
13- مدرّسي طباطبايي، برگي از تاريخ قزوين، ص30 و گلريز، مينو در... ج1، ص653.
14- کتابچه دهات خالصه و موقوفات... نسخه خطي کتابخانه وزارت دارايي، ص154.
15- نسخه خطي، ص33 اين اثر به کوشش اين بنده و دکتر منوچهر ستوده تصحيح شده و به زودي از جانب «نشر تاريخ» منتشر خواهد شد.
16- اين دستورالعملها در پاورقي شماره 4 معرفي شده. .
17- رشوند، مجمل، ج2، ص17 و دستورالعملها، ص40، 45.
18- فراهاني، سفرنامه، ص26. .
19- گلريز، مينودر...، ج1، ص342. .
20- مدرّسي طباطبايي، برگي از تاريخ قزوين، ص74، 102، 411 و گلريز، مينودر، ص338، 862. .
21- گلريز، مينودر... ج2، ص220.
22- همان، ج2، ص220. .
23- همان، ج1، ص670 و ج2، صص266ـ267.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}