مترجم: ایرج علیزاده
منبع:راسخون


 

برای شروع با کودکان مثل خودشان حرف بزنید.
وقتی به شخصیت‌های برجسته تاریخ حقوق مدنیت می‌اندیشیم، می‌خواهیم در مورد بزرگسالان بالغ فکر کنیم، نظیر مارتین لوتر کینگ و هریت توبمن.
اما جوانان نیز نقش‌های قدرتمندی بازی کرده‌اند. مردم عادی شامل کودکان و نوجوانان مسیر تاریخ را متحول کرده‌اند.
جوانان در قلب آنچه بسیاری به عنوان لحظات محوری حقوق مدنی امریکا از آن یاد می‌کنند، حضور داشته‌اند. در سال 1954 کودکان به عنوان مرکز مرافعه بر سر برابری نژادی قرار داده شدند.
و دانش ‌آموزان جوان سیاه، علی رغم نگرانی‌های والدین و چالش‌هایی که در مدارس متمرکز با آن مواجه بودند ، با آمادگی این مسئولیت را پذیرفتند.
آنها ماموران تغییر بودند. بازیگران سیاسی که از ایده آل‌های امریکایی و چشم اندازهای خودشان الهام گرفتند تا دنیای اطرافشان را به شکل متفاوتی درآورند.
همانطور که والدین می‌دانند، توصیه کردن کودکان درباره‌ی آنچه که آنها باید انجام دهند محدودیت‌های خودش را دارد. اما والدین می‌توانند گفت و گوهای جالبی در مورد اینکه کودکان چگونه می‌توانند تغییراتی ایجاد کنند، داشته باشند.
کودکان سنین ابتدایی عاشق داستان هستند. مخصوصاً در مورد کودکانی مثل خودشان. پس والدین می‌توانند داستان‌هایی از دانش‌ آموزانی که در دهه 1940 کلاس‌های جداگانه را تحریم کردند و یا درمورد باربارا جونز که جنبش دانش‌آموزی را در ایالت ویرجینیا رهبری کرد که نهایتاً تمام راه‌ها را برای رسیدن به دیوان عالی طی کرد. سپس والدین می‌توانند درمورد اینکه آیا می‌خواهند یکی از این کودکان باشند سوال بپرسند: همچنین درمورد اینکه چگونه به موقعیت‌هایی که با آن رو به رو ‌می‌شوند پاسخ بدهند؟ و چرا؟
دانش‌آموزان راهنمایی می‌توانند به آنچه که خودشان بهتر است انجام دهند، فکر کنند. والدین می‌توانند با پرسیدن سوال‌هایی مانند در حال حاضر چه چیزی را در دنیا تغییر خواهی داد؟ شروع کنند. و دانش ‌آموزان را به اعمال کردن درس‌های گذشته به آینده تشویق کنند یا با پرسیدن اینکه چه چیزی آنها از کودکانی که برای تغییر مبارزه کردند می‌آموزند.
در زمان دبیرستان، کودکان می‌توانند درمورد ارزش‌های ‌خاص مبارزه بر سر تغییر گفت و گو کنند. فعال مدنی، چارلز رابرتسون، مشاهده کرده که کودکان اولین رهبران بودند. که خودشان به حرکت‌های سیاسی ملحق می‌شدند و سپس بزرگسالان را تشویق می‌کردند که به آنها بپیوندند.. اما کودکان این کار را بدون ازخود گذشتگی انجام ندادند. یکی از چشمگیرترین جنبه‌های جنبش جوانان در تاریخ جنبش این بود که جوانان چقدر آگاهانه مایل بودند تا تسلیم نشوند.
والدین می‌توانند در مورد اینکه چرا جوانان ممکن است تمایل زیادی برای تلاش برای تغییر داشته باشند با آنها صحبت کنند و اینکه چرا یک جوان ممکن است برای تغییر تلاش کنند حتی اگر به ضرر خودشان تمام شود.
مهم نیست چند سال دارند. کودکان هرگز دلقک‌ها یا دنبال کننده‌های تاریخ دراز حقوقی مدنی نبوده‌اند. کودکان همواره اراده خودشان برای مبارزه و برابری نژادی را احساس کرده‌اند. این نیز جنبش آنها بود.