تنظیم و نگارش: سید هادی خسروشاهی




 

تذکر: نزدیک به ربع قرن پیش در شهرستان تبریز کتابی، به نام «تفسیر آیات مشکله قرآن» به قلم آقای «یوسف شعار» منتشر شد. مؤلف آن کتاب بدون ملاحظه اصول و قواعد تفسیر، به توضیح یک رشته آیات پرداخت و در نتیجه دچار لغزشهایی نابخشودنی گردید. این سلسله مقالات نقد نظرات مؤلف مذکور است.

(وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْواً انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِماً قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ) (جمعه، آیه 11)
«وقتی تجارت و سرگرمی ببینند به سوی آن می‌شتابند و تو را در حال ایستاده (تنها) می‌گذارند و بگو آنچه نزد خدا هست از سرگرمی و تجارت بهتر است و خدا بهترین روزی‌دهندگان است».
جای گفتگو نیست که جمله‌ی «وَاللَّهُ خَیْرُ الرَّازِقِینَ» یک جمله خبریه است که روزی‌های دنیوی و اخروی را شامل است و تا دلیلی در کار نباشد ما نباید از عموم متعلق که برای افاده عموم حذف شده است دست برداریم و هرگاه بنا باشد که از این عموم دست برداریم، باید گفت: مقصود فقط روزی‌های دنیوی است نه اخروی، و مقصود آیه این است که ‌ای بشر این همه گردش و تقلای تو وسیله‌ای بیش نیست، و روزی‌دهنده حقیقی خدا است و تمام جانداران از کوچک گرفته تا بزرگ به اراده و قدرت او روزی می‌خورند.
گواه ما بر این که روزی‌های دنیوی (ثروت و اموال) در ضمن عموم و یا به طور خصوص مراد است، شأن نزولی است که مفسران نقل نموده‌اند.
رسول گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) روز جمعه در حالی که ایستاده و مشغول خواندن خطبه بود، ناگهان کاروانی از شام که حامل اجناس بازرگانی بود طبل زنان وارد «مدینه» شد، در این موقع حرکت عجیبی در مدینه پدید آمد، و سیل جمعیت از هر طرف به کاروان روی آوردند، افرادی که در مسجد استماع خطبه می‌نمودند از ترس این‌که مبادا گل سرسبد تجارت نصیب دیگران گردد، کلام پیامبر را نیمه‌کاره رها کردند، و از مسجد بیرون رفتند وضع این گروه پیامبر را ناراحت نمود، در چنین هنگام آیه مورد بحث به منظور توبیخ آنان نازل گردید (1).
شما اگر این شأن نزول را کنار آیه بگذارید از آیه جز این استفاده نمی‌شود، که مقصود مذمت از روش و شتابزدگی آنها است که تصور می‌کنند که روزی آنان دست خود آنها است،‌ و با عجله و شتاب‌زدگی می‌توانند روزی (ثروت) به دست بیاورند، در صورتی که اگر پس از استماع خطبه و اقامه نماز، به سوی کار بروند روزی خود را نیز به دست خواهند آورد و آیه به منظور توبیخ این گروه وارد شده و توضیح می‌دهد که:
اولاً: اجر معنوی بهتر از تجارت (غیر ضروری) است.
و ثانیاً: تجارت و رزق در شتابزدگی و ترک فریضه نیست، بلکه روزی در دست خدا است و او بهترین روزی‌دهندگان است.
جمله‌هائی که در آیات قبل از این آیه وارد شده نیز می‌رساند که اساساً مدار بحث درباره نماز و تجارت است و قرآن دستور می‌دهد که باید برای نماز آن را تعطیل کنند، و پس از اقامه نماز مشغول کار و کسب خود گردند و روزی خود طلب نمایند اینک جمله‌های حساس آیات:
1- (وَ ذَروُا الْبَیْعَ):
«موقع اذان برای نماز، داد و ستد را ترک نمائید».
2- «فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلاَةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ» (جمعه، آیه 10).
«هنگامی که نماز، به پایان رسید در روی زمین پراکنده شوید، و (به دنبال کار خود بروید) و از کرم خدا روزی بجوئید».
3- (قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَیْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ).
«آنچه پیش خدا است از سرگرمی و تجارت بهتر است».
چنان که ملاحظه می‌فرمائید، محور سخن در سرتاسر آیات، نماز و کسب و کار است و دستور می‌دهد که قسمتی از روز جمعه را باید به نماز پرداخت و قسمت دیگر آن را به کسب و کار و طلب روزی، روی این قرائن، حمل «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» بر روزی‌های اخروی آن هم به طور انحصار، کاملاً بی‌ذوقی است.
آسمان و ریسمان بهم بافتن
مؤلف تفسیر معتقد است که مقصود فقط «روزی‌های اخروی» است (2) سپس برای مدعای خود دو گواه محکم!!! می‌آورد که در نظر اهل تحقیق واقعاً ریسمان و آسمان بهم بافتن و ماست و دروازه را بهم بستن است.
1- اگر باور نمی‌کنید ما عین استدلال او را می‌آوریم اینک در استدلال او دقت فرمائید:
1- مقصود از رزق در آیه روزی آخرت است چنانکه در آیه‌ی (131) از سوره طه مقصود از رزق، رزق اخروی است چنان که می‌فرماید:
(وَلاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلَى‏ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجاً مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَأَبْقَى‏).
«‌ای پیامبر به چیزهائی که کفار را با آنها برخوردار گردانیده‌ایم زیاد نگاه نکن، چه آنها آرایش زندگی پست می‌باشد و لذتهای دنیوی برای امتحان کفار است روزی خدای تو بهتر و همیشگی است».
پاسخ: شما فرض کنید که مقصود از «رزق» در این آیه فقط روزی اخروی است (در صورتی که احتمال دارد مراد اعم باشد) ولی این آیه چه ارتباط به آیه مورد بحث دارد؟ آیا مجرد اینکه کلمه «رزق» در این جا در روزی اخروی به کار رفته، دلیل می‌شود که مقصود از «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» در آیه مورد بحث، همان روزی دهنده «اخروی» باشد اگر مثلاً یک جا لفظ «رزق» در روزی اخروی به کار فته، در برابر آن ده جای دیگر همین لفظ در روزی دنیوی استعمال شده است، چرا این یک آیه قرینه باشد اما آن ده آیه دیگر قرینه نباشد، شما برای اطمینان به آیه‌های یاد شده در زیر مراجعه فرمائید:
آیه‌های: (60، بقره)، (32، اعراف)، (59، یونس)، (26، رعد)، (71، نحل)، (30، اسراء)، (82، قصص)، (17، عنکبوت)، (37، روم)، (24 و 39، سباء)، (52، زمر)، (12، شوری)، (5، جاثیه) و... اینها مواردی است که کلمه‌ی «رزق» در آنها به طور عموم و یا خصوص در روزی دنیوی به کار رفته است و هرگاه بنا شود که آن گروه از کلماتی را که از نظر ماده با این کلمه مشترکند و از نظر هیئت مختلف هستند نیز به حساب بیاوریم، رقم خیلی بالاتر می‌رود و چه بسا در قرآن کلماتی داریم که به هیئت‌های: «رزقاً، رزقکم، رزقها و...» وارد شده‌اند، که مقصود از آنها روزی دنیوی است در این صورت چرا نویسنده تفسیر این آیات را نادیده گرفته است؟
آری چیزی که سبب شده که آیه مورد بحث را به آن آیه قیاس کند وجود لفظ «خیر» در هر دو آیه است، در صورتی که «خیر» در آیه: «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» از اوصاف رازق است و در آیه: «و رزق ربک خیر» از اوصاف خود رزق است و با این فرق، مقایسه ابداً معنا ندارد.
وانگهی موقعی باید آیه را با آیه دیگر تفسیر نمود که در آیه‌ی اول، اجمالی در کار باشد، در صورتی که مفاد آیه با آن همه قرائن به ضمیمه شأن نزول آیه کامل است و می‌رساند که روزی دنیوی به طریق خصوص یا عموم در آیه مورد بحث داخل است، دیگر چه نیازی به آیه دیگر داریم؟
خلاصه: هرگاه شما این دو آیه را به دست اهل زبان بدهید هیچ‌گاه یکی را وسیله فهم دیگری قرار نمی‌دهد، و روی جهاتی که گفته شد، ما حق نداریم در فهم ظواهر آیات از دائره فهم عمومی گام فراتر بگذاریم.

استدلال دیگر نویسنده:

لفظ «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» در آیه (58، حج) به هیچ عنوان نمی‌توان آن را بر رزق دنیوی حمل نمود از این لحاظ باید آیه مورد بحث را هم بر همان حمل نمود اینک آیه:
(وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقاً حَسَناً وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ).
«آنان که در راه خدا مهاجرت کرده و به قتل رسیده یا مرده‌اند البته خداوند به ایشان روزی خوبی خواهد داد و راستی خدا بهترین روزی‌دهندگان است».

پاسخ:

هرگاه مقصود از «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» در آیه یاد شده همان است که او می‌گوید، ولی در قرآن مواردی داریم که همین لفظ در روزی‌های دنیوی به کار رفته است، چطور شد که وی آنها را نادیده گرفته است، اینک موارد آن:
1- حضرت عیسی (علیه‌السلام) هنگامی که از خداوند مائده آسمانی برای خود و حواریین طلبید، چنین گفت:
(رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَیْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ... وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ) (مائده، آیه‌ی 114)
«پروردگارا از آسمان برای ما مائده‌ای فرود آر و برای ما روزی بده، و تو بهترین روزی‌دهندگان هستی».
2- (‌ام تَسْأَلُهُمْ خَرْجاً فَخَرَاجُ رَبِّكَ خَیْرٌ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ) (مؤمنون، آیه 72)
«آیا از آنها مزدطلب می‌کنی و اجر پروردگار تو بهتر است، و او بهترین روزی‌دهندگان است».
به طور مسلم مقصود از جمله «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» خصوص دنیوی و یا عموم روزی‌ها است، و نمی‌توان آیه را فقط بر خصوص روزی‌های اخروی حمل نمود، زیرا مقصود از آیه تأمین خاطر مخاطب است که از آنها مزدی طلب نکند، و برای تأمین فکر مخاطب باید بگوید که من متکفل زندگی توأم و روزی دهنده دنیوی و اخروی تو هستم، دیگر از آنها مزد دنیوی طلب مکن، و هرگاه هدف تنها روزی اخروی باشد، در این صورت، نهی «لاتسئل» بی‌دلیل خواهد بود.
3- (قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ... وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ) (سبأ، آیه 39)
«بگو پروردگار من هر کسی را بخواهد توسعه می‌دهد، و او بهترین روزی‌دهندگان است».
ناگفته پیدا است مقصود، از «رزق» در آغاز آیه، روزی دنیوی است هرگاه بگوئیم هدف اعم از روزی دنیوی و اخروی است باز صحیح است زیرا قبل از آن جمله: (وَمَا أَنفَقْتُم مِن شَیْ‏ءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ): «هرچه در راه خدا بدهید او عوض آن را می‌دهد» وارد شده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. مجمع البیان ج 5، ص 287 و الدرالمنثور، ج 6، ص 221.
2. مربوط به مطلب 80 از کتاب «تفسیر آیات مشکله» ص 269-270.

منبع مقاله :
خسروشاهی، سیدهادی، (1371) تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن، قم: انتشارات توحید، چاپ سوم.