آیا از اعمال و کردار بشر روز قیامت سئوال نخواهد شد؟
در نظر ابتدائی و سطحی، گاهی انسان تصور میکند که میان برخی از آیات اختلافی در مفاد، وجود دارد چنان که پیرامون شفاعت آیاتی وارد شده است که برخی دلالت میکند که اصلاً کسی نمیتواند شفاعت کند، و برخی دلالت دارد که در
تنظیم و نگارش: سید هادی خسروشاهی
تذکر: نزدیک به ربع قرن پیش در شهرستان تبریز کتابی، به نام «تفسیر آیات مشکله قرآن» به قلم آقای «یوسف شعار» منتشر شد. مؤلف آن کتاب بدون ملاحظه اصول و قواعد تفسیر، به توضیح یک رشته آیات پرداخت و در نتیجه دچار لغزشهایی نابخشودنی گردید. این سلسله مقالات نقد نظرات مؤلف مذکور است.
(فَلَنَسْئَلَنَّ الَّذِینَ اُرْسِلَ اِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِینَ) (اعراف، 7)«ما روز قیامت از کسانی که به سوی آنها پیامبرانی اعزام نمودهایم و همچنین از خود رسل، سئوال خواهیم نمود».
در نظر ابتدائی و سطحی، گاهی انسان تصور میکند که میان برخی از آیات اختلافی در مفاد، وجود دارد چنان که پیرامون شفاعت آیاتی وارد شده است که برخی دلالت میکند که اصلاً کسی نمیتواند شفاعت کند، و برخی دلالت دارد که در روز رستاخیز شفیعانی «مأذون» از ناحیه خدا، شفاعت خواهند نمود، مفسران پیرامون اینگونه آیات به صورت گسترده سخن گفتند و اختلاف بدوی آنها را رفع نمودهاند.
یکی از آن موارد، آیات مربوط به سئوال و پرسش از مردم در روز قیامت است در این جا برخی از آیات به روشنی دلالت دارد که در چنین روز سئوال و پرسش وجود دارد چنان که میفرماید: روز قیامت از مردم سئوال خواهد شد و به همین مضمون است آیات: (فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا كَانُوا یَعْمَلُونَ) (حجر، آیه 92 و 93): به خدایت سوگند البته از کردار همه آنان سئوال مینمائیم و آیهی: (وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ) (صافات، آیهی 24): آنان را نگهدارید که آنان بازخواست خواهند شد» و آیات دیگر را که به این مضمون و در این مورد وارد شدهاند، در سورههای یاد شده در زیر مطالعه فرمائید: (نحل، 56 و 93)، (تکاثر، 8)، (عنکبوت، 13) و... همگی حاکی است که در روز رستاخیز از کردار و افعال آنان سئوال خواهد شد.
در برابر این گروه از آیات، آیاتی وجود دارد که وجود سئوال و پرسش را از انس و جن و مجرمان نفی مینماید و میفرماید: (وَلاَ یُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ) (قصص، آیه 78). از گناه مجرمان سئوال نخواهد شد. نیز در سوره (الرحمن، آیه 39) میفرماید: (فَیَوْمَئِذٍ لاَ یُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَلاَ جَانٌّ) در این روز از گناه انس و جنّ سئوال نخواهد شد.
مفسران پیرامون مفاد این آیات، سخنانی دارند که یکی از آنها را نویسنده تفسیر برگزیده و میخواهد با شواهدی آن را اثبات کند، وی میگوید: (1)
«مقصود از آیاتی که میگوید روز قیامت مردم مورد بازجوئی قرار میگیرند این است که از آنان سئوال میشود که آیا پیامبری به سوی شما آمد، یا نیامده و متعلق سئوال همان بعثت «نبی» و «نذیر» است و مقصود از آیاتی که نفی سئوال مینماید این است که از فرد فرد آنها نمیپرسیم که کدام اعمال را مرتکب شدهاند و احتیاجی به این نیست که در روز قیامت از فرد فرد کفار بپرسیم که آیا فلان گناه را انجام دادهاید یا نه؟
گواه بر این که مورد سئوال همان آمدن پیامبر است آیه 8 و 9 از سوره ملک است آنجا که میفرماید: (كُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِكُمْ نَذِیرٌ) هر وقت که دستهای از کفار در آتش انداخته شوند، سرپرستان جهنم از آنها میپرسند که آیا «نذیری» (بیمدهی) به سوی شما نیامد؟ و این خود میرساند که چیزی که روز قیامت سئوال میشود همان سئوال از آمدن انبیا است بنابراین آیاتی که دلالت مینماید که روز قیامت سئوالی هست مقصود همان سئوال از بعثت انبیا است و مقصود از آیاتی که دلالت دارند که روز بازپسین سئوالی نیست مقصود این است که روز قیامت از فرد فرد گناهکاران درباره افعال آنها سئوالی نخواهد بود».
پاسخ یک چنین داوری از جهاتی مردود است:
اولاً: با خود آیات قرآن مخالف است، زیرا آیاتی که هست که آشکارا دلالت دارد که از فرد فرد بشر سئوال خواهد شد، و کردارهای آنها مورد بازجوئی قرار خواهد گرفت: چنان که میفرماید:
1- (لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُم تَعْمَلُونَ) (نحل، آیه 93).
«البته روز قیامت از آنچه انجام میدادید سئوال خواهید شد».
2- (وَلَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا كَانُوا یَفْتَرُونَ) (عنکبوت، آیه 13).
«البته روز قیامت از دروغها و افتراهائی که میبستند سئوال خواهند شد».
این آیات و آیات دیگر آشکارا دلالت دارند که روز قیامت از کردار هر فردی سئوال خواهد شد - مع الوصف - نویسنده تفسیر مینویسد: «از گناه فرد فرد سئوالی نخواهد شد، فقط چیزی که مورد سئوال است این است که آیات پیامبرانی به سوی شما آمدهاند یا نه؟.
نویسنده تفسیر به این اشکال توجه کرده و در پاورقی به تفسیر برخی از این آیات پرداخته و چنین مینویسد:
مقصود از سئوال در آیه: (فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ عَمَّا كَانُوا یَعْمَلُونَ) (حجر، آیات 92 و 93)،ای است که مردم در پیش ما نسبت به اعمالی که کردهاند، مسئول خواهند بود، و البته آنان را عذاب خواهیم نمود.
این تفسیر خالی از اشکال نیست، زیرا اولاً: قرآنی که «بلسان عربی مبین» نازل گردیده است، باید آن را روی متبادرات اهل زبان معنا نمود، و هرگز عرب جملهی «لَنَسْأَلَنَّهُمْ» را در معنای «مسئول» به معنی «معاقب» و «مؤاخذه» به کار نمیبرد، بلکه از آن این معنی را میفهمد که از همه آنها بازجوئی خواهیم نمود.
و خلاصه: هرگاه مقصود از «مسئول بودن» این است که از یک به یک بازخواست خواهد شد در این صورت اختلاف آیات برطرف نشده است، و اگر منظور این است که فقط مسئول اعمال خود (بدون بازخواست) خواهند دید، به طور مسلم این مطلب برخلاف متبادر عرفی است و در زمان عرب «جملهی لنسئلن» در معنی «بازجوئی» و «پرسش» به کار میرود، نه مسئولیت.
ثانیاً: آیاتی که دلالت دارند که مردم در روز قیامت مورد بازجوئی قرار میگیرند مقصود سئوال بیش از دخول در دوزخ و پیش از دیدن سزای اعمال است، ولی آیهای که میگوید متصدیان دوزخ از گناهکاران میپرسند که آیا رسولی به سوی شما نیامده؟ در زمینهای است که حساب بسته شده، و سئوال و جواب پایان یافته و از هر نظر محکومیت خاتمه یافته است و در چنین حالت است که وقتی به سوی دوزخ پرتاب میشوند، نگهبانان و خزنه دوزخ به عنوان اعتراض میگویند «أَلَمْ یَأْتِكُمْ نَذِیرٌ» بنابراین حمل آیههای مربوط به سئوال که مربوط به پیش محکومیتی است بر چنین مورد که پس از محکومیت است کاملاً بیمورد میباشد و مورد هر کدام جدا از دیگری است.
ثالثاً: اگر بنا شود که ما روایات متواتر و یا متضافر را حجت بدانیم و پس از حجت دانستن، بنای عمل نیز داشته باشیم (2) در چنین صورت باید گفت: نفی سئوال به طور کلی و انحصار ساختن آن فقط، به سئوال خازنان دوزخ از این که آیا پیامبری آمده است، با روایات فریقین که در احوال حشر و نشر وارد گشته است کاملاً مخالف است و این نظریه علاوه بر این که با آیات دیگر سازگاز نیست با آنچه در احادیث وارد است کاملاً مخالف میباشد.
چگونه وجدان مفسر آگاه حاضر میشود که (با تصریح خدا که از نعمتها و صرف آن در کدام مورد (لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ) (نحل، آیه 93). و از آنچه عمل نمودهایم (لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُم تَعْمَلُونَ) یا دروغ بستهایم (وَلَیُسْأَلُنَّ یَوْمَ الْقِیَامَةِ عَمَّا كَانُوا یَفْتَرُونَ) سئوال خواهد شد بگوید مقصود از تمام این آیات همان سئوال خازنان دوزخ است آنهم هنگامی که گناهکاران را در دوزخ میافکنند که آیا نبی و رسولی به سوی شما آمده یا نه در صورتی که سئوال خازنان به عنوان تمسخر و استهزاء است و هرگز در انتظار جواب نخواهند بود در حالی که آیات گروه دوم حاکی است سئوال از آنها به صورت سئوال واقعی و حقیقی خواهد بود و پرسشگر در انتظار پاسخ خواهد نشست.
واضحتر گفته شود: البته مقصود از سئوال استعلام حقیقی نیست زیرا خدا و متصدیان سئوال از واقع امر آگاهند ولی - مع الوصف - هدف، اقرار و اسکات و اعتراف است نه مسخره و استهزاء و میان این دو مطلب فرق بارزی وجود دارد.
نظر ما: ما در این جا، نظر خاص نداریم زیرا دانشمندان اسلام و بالأخص پیشوایان شیعه در این باره سخنانی فرمودهاند که ما را از هر نظر بینیاز ساختهاند اینک توضیح سخنان آنها:
1- مردی از علی (علیهالسلام) پیرامون اختلاف آیات مورد بحث، سئوال نمود امام فرمود: در روز بازپسین بشر مواقف مختلفی دارد و اختلاف آیات بر اثر اختلاف مواقف است، ممکن است در برخی سئوال کنند و در برخی دیگر بدون سئوال کار به پایان برسد (3).
جمع مزبور را گروهی از ادبا نقل و برخی نیز انتخاب نمودهاند.
2- آنجا که میفرماید: سئوالی نخواهیم نمود، مقصود سئوالی است که هدف از آن استرشاد و استعلام باشد زیرا خدای بشر آگاه است و نیازی به سئوال ندارد و لذا بلافاصله پس از نفی سئوال میفرماید: (یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِیَماهُمْ...) و آنجا که میگوید سئوال میشود، منظور سئوالی است که هدف از آن اخذ اقرار و اعتراف باشد.
3- آیاتی که نفی سئوال میکند مقصود سئوال و جواب به وسیله زبان است، در حالی که آیه مقابل، که حاکی از سئوال است، سئوال و پاسخ از طریق اعضاء و جوارح است و آیه یاد شده در زیر بار این مطلب گواهی میدهد.
(الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ) (سوره یس، آیه 65).
«امروز بر زبانهای آنان مهر میزنیم و دستهای آنان با ما سخن میگویند و پاهای آنان بر اعمال آنان گواهی میدهند.»
پینوشتها:
1. مربوط به مطلب 38 از کتاب آیات مشکله ص 147 و بعد.
2. نه این که در ص 100 قول بدهیم و در تمام کتاب قول خود را زیر پا بگذاریم چنانکه مؤلف تفسیر چنین کرده است.
3. به تفاسیر اسلامی، و به کتاب «امالی سید مرتضی» ج 1، ص 43-44 ط مصر مراجعه فرمائید در این مورد بیانات دیگری نیز در جمع میان دو گروه از آیات وارد شده است و نیز تفسیر نورالثقلین ج 5، 195 ص 196 مراجعه فرمائید.
خسروشاهی، سیدهادی، (1371) تفسیر صحیح آیات مشکله قرآن، قم: انتشارات توحید، چاپ سوم.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}