نویسنده: پاتریس مان
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی




 


بنا به تعریف هنری آر. اسپنسر، کودتا «تغییر حکومت به دست صاحبان قدرت حکومتی با نقض قوانین تشکیل دولت» ( 508.Spencer, 1963 ,p) است، این مفهوم کودتا معمولاً فقط مقوله‎ی کودتاهایی را شامل می‌شود که به دست قوه‌ی مجریه انجام می‎گیرد. همان طور که ام. ان. هاگوپین (6 .Hagopian, 1975,p) خاطرنشان می‎سازد، ایراد چنین تعریفی این است که کودتاهای گروه‎هایی بیرون از نخبگان قدرت (کودتاهای پارلمانی) یا کودتاهای گروه‎هایی که گرچه بخشی از دستگاه دولت‎اند ولی لزوماً قدرت سیاسی ندارند (کودتاهای نظامی) را در برنمی‌گیرد.
برخلاف انقلاب‎ها یا قیام‎های مسلحانه در پی تغییر دادن حکومت، کودتاها هرگز توده‎ها را به قیام دعوت نمی‎کنند. این ویژگی اساسی منافاتی با «وابستگی متقابل پدیده‎ها در دنیای تجربه‎های واقعی» ندارد، یعنی ممکن است کودتا «در آغاز یک انقلاب یا در جریان آن» رخ دهد (637Chazel, 1975, p). دومین ویژگی کودتاها مربوط به شیوه‌ی اجرای آن‎ها است: کودتا به دست تعداد اندکی از افراد تدارک دیده و اجرا می‎شود، کودتا بیش از هر چیز نیازمند مخفی کاری و سرعت عمل است. به این ترتیب «به بخش کوچک ولی مهمی از دستگاه دولتی نفوذ می‎کند و بر این مبنا حکومت را از چنگ بقیه خارج می‎سازد» ( 12.Luttwak 1969,p). تأکیدی که معمولاً روی محدود و ناچیز بودن تغییرات نهادی در جریان کودتاها می‎شود، همیشه جزو ویژگی‌های بارز آن‎ها نیست. چیزی که در مورد جوامع سنتی صدق می‌کند که کودتاها در آن‎ها عموماً بر سر رقابت‎های شخصی است- این کودتاها نه کودتاهای دولتی که انقلاب‌های درباری است- لزوماً در سایر جوامع درست نیست: کودتای 1973 در شیلی با محدودسازی چشمگیر عرصه‌ی سیاسی همراه بود. در جاهای دیگر، مهارت استراتژیک (رازداری و مخفی‌کاری و سرعت عمل) برای برانداختن صاحبان قدرت بسیار حیاتی است، اما برای تضمین موفقیت کودتا به خودی خود کفایت نمی‎کند؛ کودتای 1920 در آلمان در نتیجه‎ی اعتصاب عمومی شکست خورد. با این حال، رابطه‎ی میان کودتاها و ظرفیت مدنی بسیج عمومی رابطه‌ای کاملاً پیچیده است چون کودتاهای نظامی به وفور توانسته‎اند وضعیت‎های خشونت‌آمیز ناشی از خیزش ناگهانی و مشارکت توده‎ها را کنترل و مهار کنند. در این حالت، ایدئولوژی و سازمان نظامی معمولاً مقابل سطح نازل نهادینگی رژیم‎های سیاسی است که وجه مشخصه‎ی جوامع غیرنظامی است- به دلیل فقدان یا ضعف نهادهای سیاسی کارآمد، نیروهای اجتماعی بی‌محابا رودرروی یکدیگر قرار می‎گیرند و هر کدام ابزارهایی را به کار می‎گیرند که بازتاب توانایی‎ها و ظرفیت‎های آن‎ها است: «ثروتمندان رشوه می‎دهند؛ دانشجویان شورش راه می‎اندازند؛ کارگران اعتصاب می‌کنند؛ توده‎ها تظاهرات می‎کنند؛ و نظامیان کودتا می‎کنند» ( 196.Huntington, 1968, p). اما اگر بگوییم کودتاهای نظامی فقط به رژیم‎های اقتدارطلب می‌انجامند، راه مبالغه پیموده‌ایم: کودتای 1974 پرتغال گواهی بر این مدعاست که کودتا گاهی راه دموکراسی را هموار می‌کند.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه‌ی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول.