تجارب اروپا در زمینهی بازآفرینی شهری
برگردانندگان: محمدسعید ایزدی
پیروز حناچی
مقدمه
با توجه به اینکه در اتحادیه اروپا بیش از 3500 شهر کوچک و بزرگ با جمعیت بیش از 10000 نفر وجود دارد، تجربهای جامع و فراگیر در بازآفرینی شهری برای تمام اروپا غیرممکن است. به عنوان جایگزین این امکان وجود دارد که از مطالعات تطبیقی موجود بهره گرفت، به ویژه پروژههایی که با همکاری اتحادیه اروپا تهیه شدهاند. این پروژهها را میتوان به عنوان نمونه برجسته و بزرگ تجارب بازآفرینی محلی اروپا مورد توجه قرار داد. اما این نمونهها ممکن است به نفع شهرهای کوچک و بزرگی باشند که در رویارویی با مشکلات شهری، سختی فراوانی را متحمل شدهاند و یا در به دست آوردن منابع مالی اروپایی توانا بودهاند. با این حال، تجربه این شهرهای کوچک و بزرگ نوع فعالیتهای بازآفرینی شهری در اروپا را ارائه و شاخص مزایای بهترین تجربهای را که ممکن است قابل اتخاذ در جای دیگر باشد، پیشنهاد میدهد.تدوین چشمانداز
در حدود سه چهارم جمعیت اتحادیه اروپا در نواحی شهری و بیش از نیمی از جمعیت شهری در شهرهای با بیش از 200000 نفر جمعیت زندگی میکنند. از بین این شهرها 32 شهر جمعیتی بیش از یک میلیون نفر دارند که در بین آنها لندن و پاریس تنها شهرهای بسیار بزرگ و جهانی اتحادیه اروپا هستند. این تصویر بدون ذکر این واقعیت که درصد نسبتاً بالایی از این جمعیت در شهرهای متوسط و کوچک و شهرهای دارای جمعیت 10000 تا 200000 نفر زندگی میکنند، ناقص است، سیاستگذاران تمایل دارند که این واقعیت را کمتر از مقدار آن برآورد کنند.روند شهرنشینی برای کلیه کشورهای عضو اتحادیه اروپا یک گواه است، اگرچه این روند یکسان نیست. کشورهای شمالی آهنگ رشد کندتری دارند درحالی که آهنگ رشد شهرنشینی کشورهای جنوبی بالاست. همانگونه که میلان (1994) تصریح کرده است، سازمان منطقه اروپا در حال پیچیدهتر شدن است. مفاهیمی نظیر دوگانگی مرکز – پیرامون و رشد محور لندن – میلان در توصیف این ساختمار بسیار متنوع، ناکافی هستند.
تجربه عمومی شهرهای اروپایی در خصوص مشکل فزاینده محرومیت اجتماعی با جدایی فضایی، به ویژه تمرکز فضایی گروههای محروم تشدید و دائمی شده است: بیکاران، جوانان، افراد غیرماهر، مهاجران و اقلیتهای قومی و نژادی. محرومیت اجتماعی در شهرهای صنعتی کشورهای شمالی در مقایسه با شهرهای واقع در کشورهای جنوبی در حال توسعه شدیدتر است. اما اهمیت دارد که دریابیم که نه تنها رکود اقتصادی منجر به محرومیت اجتماعی میگردد بلکه در صورتی که گروههای جمعیتی مشخص قادر نباشند که در رونق و شکوفایی سهم داشته باشند، رشد اقتصادی نیز منجر به محرومیت اجتماعی میشود. اگرچه دلایل محرومیت اجتماعی بسیار متنوع هستند، عامل مشترک آنها تغییر در ساختارهای اقتصادی است که از رقابت جهانی و نوآوری فنآورانه نشأت میگیرد.
برای جزییات بیشتر شهرنشینی، تغییر فضایی و عملکرد شهرها در اتحادیه اروپا نمونههای کانزمن (2) (1993)، پارکینسون (3)، بیاچینی (4)، داوسون (5)، اوانس (6) و هاردینگ (7) (1992) یا ریاست شورای وزیران (8) (1996) را ببینید.
پاسخهای مختلف به مشکلات شهری
پاسخهای سیاست محلی به مشکلات شهری به طور قابل توجهی متفاوت است، صرفنظر از اینکه مشکلات در تمام نواحی باشند یا به یک ناحیه خاص اختصاص داشته باشند. همچنین سیاست شهری ملی از رویکردهای صریح به رویکردهای ضمنی و در سیستمهای مختلف برنامهریزی فضایی متفاوت است.پاسخ سیاست محلی به اشکال زیر میباشد:
-سازگاری و انطباق راهبردی با تغییر شهری در "هسته قدیمی اروپا" به عنوان مثال تعاونی توسعه تجارت هامبورگ، یک شراکت عمومی – خصوصی؛ هیات توسعه روتردام، هیأت کارشناسی روابط شهر – منطقه؛ و تجربه دورتموند؛
- ترویج رشد شهری در "هسته جدید اروپا"، به عنوان مثال تکنوپل مونتپولیه (9) یا راهبرد چهارگانه بارسلونا شامل ایجاد مؤسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری به منظور جذب و هماهنگکردن سرمایه؛ نواحی توسعه اقتصادی، برای SMEها؛ پارکهای فنآوری با همکاری دانشگاههای شهر؛ مراکز خصوصی یا وابسته به شهرداری در ایجاد تجارت؛
-ترویج رشد اقتصادی در "پیرامون اروپا" به عنوان مثال توسعه زیرساختهای ارتباطات در سویل یا دسپار (10) در رنس (11)- نمونه همراهی و اتفاقنظر به منظور توسعه برنامه آتی شهر.
مشکل محرومیت اجتماعی به صراحت در شمال غربی اروپا شامل فعالیتهای اولیه فرانسه و هلند وجود داشته است. فرانسه رویکرد تضاد دهستان (12) را تحت سیاستی اتخاذ کرده است که قصد دارد با تدوین پروژههای شهری بزرگ، املاک دارای مشکل پیرامونی را مجدداً در زندگی شهر یکپارچه کند. هلند برای نوسازی اجتماعی کوچک مقیاس در شهرهای اصلی نظیر روتردام به عنوان پیگیری سیاست مسکن اجتماعی نوسازی شهری انتخاب شد. رویکرد اتخاذ شده در هلند برای داراییهای پیرامونی بیلمرمر (13) (آمستردام) در مقایسه با رویکرد فرانسوی کمتر از بالا به پایین است. اخیراً شورای اروپا بر نواحی دارای تمرکز بالای مهاجران در سرتاسر اروپا تأکید کرده است.
مطالعه تطبیقی اخیر ماهیت متنوع پاسخ به مشکلات شهری را آشکار میکند. این مطالعه توسعههای ملی و یکپارچگیهای طرحها درون زمینه نهادی خاص کشورهای عضو اتحادیه اروپا را با ده نمونه موردی برنامههای باززندهسازی که در شهرهای شمال و جنوب اروپا اجرا شدهاند، معرفی میکند.
مطالعات مربوط به حفاظت شهرهای اروپا
منبع دیگر تجربه اروپا مطالعات مربوط به حفاظت نواحی شهری اروپا میباشد. این مطالعات تنوع پاسخ به یک مشکل عام و مشترک را نشان میدهند. موضوع کلی این است که نیاز به رویکرد یکپارچه برای حفاظت وجود دارد، این حفاظت محدود به پاسداری از بافت معماری و تاریخی نمیشود بلکه باززندهسازی یا بازآفرینی یکپارچه مراکز یا نواحی تاریخی را تضمین میکند. چنین راهبردی میبایست فرصتهای توسعه اقتصادی و اجتماعی جدید را در برگیرد:-باززنده سازی مراکزی تاریخی کهنه و فرسوده؛ (چارلروی (14)، کورک (15)، والنسیا (16))
-بهسازی مرکز تاریخی ؛ (اوترخت (17)، ادینبورگ (18))
-باززندهسازی نواحی تجاری و صنعتی با منافع تاریخی؛ (اودنس (19)، آتن، واترفورد)
- حفاظت از شهرهای متوسط و کوچک. (لهپوین ویلی (20)، مولبرگ (21)، باتزن (22)، تیوا (23)، تومار (24)، ویزو (25)، گادیکس (26)، کرنارفون (27)
نتایج مطالعه، امکان شناسایی تعدادی از موضوعات مشترک و پاسخهای نوآورانه را فراهم میکنند، این موضوعات و پاسخها با رویکردها، یکپارچگی عملکردی و توسعه پروژه در ارتباطند.
رویکردهای جدید به بازآفرینی شهری شامل راههای جدیدی برای ترغیب مشارکت عمومی فعال در طرحها و پروژهها یا استفاده از تحلیل اثر سرمایهگذاری توسعه محیط کالبدی و گردشگری برای اهداف حفاظت هستند.
در تحقق یکپارچگی، چارلروی و اوترخت ابزارها و سنجههای خاص سیاست را توسعه دادهاند. در تعدادی از موارد بین توسعه و محیط، به ویژه اثرات زیست محیطی ترافیک (دسترسی و الگوی حرکت)، محیط طبیعی درون و اطراف شهرها وعملیات شبکههای زیرساختی خدمات پیوندی به وجود آمده است.
گسترهای از پروژههای حفاظت پیشنهاد گردیده است. نواحی تاریخی ضرورتاً به تنهایی از طریق گردشگری زندگی نمیکنند و دامنه قابل توجهی برای نوآوری در رویکردهای اقتصادی و محتوا در آنها وجود دارد. به علاوه، بسیاری از ایدههای جدید توسعه یافتهاند که در ارتباط با استفاده از رویکردهای نرم و زیرساختها برای پشتیبانی از فرایند باززندهسازی هستند. سه نمونه برجسته شراکت عمومی – خصوصی یا همکاری محلی وجود دارد: برنامه تجارت کرنارفون، صندوق اعتباری توسعه مرکز تاریخی کورک و شراکت بین صندوق اعتباری شهر قدیمی ادینبورگ و بنگاه اقتصادی محدود ادینبورگ و لوتیان. (28) تا مرحله اجرا، برخی از شهرها راههای جالب آزمون پروژههای حفاظت (شامل شبیهسازی، پروژههای مجلل و بزرگ مقیاس و پروژههای اثبات تجربی یکپارچه) را پیشنهاد کردهاند. در خصوص تحلیل اثر اقتصادی ادینبورگ و در تحلیل حساسیت، اوترخت قابل توجه هستند. سه نمونه برجسته ترویج و بازاریابی طرحهای بازآفرینی شهری وجود دارد.
ارتباط بین حفاظت و توسعه اقتصادی شهری به طور شماتیک در نمودار 1 نشان داده میشود. این ارتباط، شناسایی مدلی برای پروژه حفاظت (بر پایه نتایج مطالعات مختلف) را پیشنهاد میکند که تأکید خاصی بر سرمایهگذاری در ساختمانها و محیط کالبدی دارد. با اجرای پروژه، انتظار میرود که در نتیجه عملکردهای مستقل افراد گردش وجوه (29) اولیه و در نتیجه همکاری عملکردی یا ترکیب عملکردهای مختلف گردش وجوه اشتقاقی تولید کند (چند عملکردی). به علاوه، یگانگی یک پروژه که ریشه در ماهیت تاریخی یا نمادین آن دارد، میتواند به کمیابی یا همکاری مکانی منجر شود. همانگونه که در ادینبورگ نشان داده میشود، تغییرات هزینه گردشکری در شهر قدیمی دو چندان میشود و اثرات مستقیم، غیرمستقیم و القایی بر خروجی نهایی و همچنین درآمد و اشتغال دارد. این اثرات را میتوان هم در ناحیه و هم در هر جایی از شهر مشاهده کرد. این واکنش زنجیره اقتصادی را میتوان با تغییر در تعداد و هزینه ساکنین، شاغلین و بازدیدکنندگان، بسته به محتوای پروژه حفاظت، فعال کرد.
در ورای اثرات اقتصادی پروژههای بازآفرینی، شناسایی مزایای اجتماعی و مزایای کالاهای عمومی و هزینههای اجتماعی امکانپذیر است. مزایا ممکن است با ارزشهای تاریخی – فرهنگی، شامل اثر بر غیرکاربران مربوط به ارزش نمادین یک کالای عمومی، در ارتباط باشند، در حالی که نمونهای از هزینههای اجتماعی، تخریب محیط زیست از طریق ترافیک تولید شده توسط بازدیدکنندگان است. هزینههای حل هر مشکل میبایست از طریق مشارکت در بودجه پروژه، درونسازی شود. راه دیگری وجود دارد که از طریق آن بهسازیهای محیط کالبدی ممکن است به توسعه اقتصادی شهری کمک کنند: این امر از طریق ارتقاء وجهه یک ناحیه صورت میگیرد که میتواند به ترویج سرمایهگذاری داخلی کمک کند.
بازآفرینی شهری و اجتماع اروپایی
اتحادیه اروپا در سیاست شهری، قدرت و اختیار خاصی ندارد، بنابراین بر آن است که تبادل ایده بین شهرهای کوچک و بزرگ و بین کشورهای عضو اتحادیه در خصوص چگونگی ارتقاء کارآمدی سیاست شهری را تسهیل کند. این امر شامل انتقال بهترین تجارب و توسعه شبکههای همکاری بین شهرها میباشد. اگرچه کشورهای عضو اتحادیه مسئول سیاست شهری هستند. بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ و نمایندگیهایشان نظیر شورای شهرداریها و مناطق اروپایی ارتباط خود با خدمات مختلف اتحادیه اروپا را حفظ میکنند و اغلب در پی پشتیبانی از فعالیتهایشان هستند.بنابراین شناخت صریح بعد شهری سیاستهای مختلف اتحادیه اروپا در حال افزایش است. مدیر کل کمیسیون اروپا و مسئول موضوعات شهری، DGXVI است. همچنین مدیر کل، مسئول سیاست و انسجام منطقهای است. این اداره تشریح میکند که بر پروژههایی تمرکز میکند که قرار است به عملکرد اقتصادی و رفاه نواحی شهری کمک کنند، و شامل کمک به توسعه منطقهای میباشد که منطقه شهری جزیی از آن است. اما DGXVI تنها خدمات کمیسیون در موضوعات شهری نیست، گستره وسیعی از فعالیتها از طریق سایر خدمات مختلف پوشش داده میشوند.
دو فعالیت خاص اتحادیه اروپا در بازآفرینی شهری عبارتست از:
-پروژههای مجلل و بزرگ مقیاس شهری؛
- اقدامات ابتدایی شهری.
پروژههای پیشگام شهری
طی دوره 1990 تا 1996، 33 پروژه پیشگام شهری در 11 کشور عضو اتحادیه اروپا راهاندازی شدند. در مجموع 202 میلیون ECU (معادل 0.7 ارزش پوند) به این پروژهها اختصاص داده شد، نیمی از آن توسط کمیسیون اروپا تأمین اعتبار شد. تا دسامبر 1995، 9 پروژه کامل و گزارش پیشرفت موقتی چاپ شد. یک سال بعد، 22 پروژه دوره مالی خود را تکمیل کرده و گزارش نهایی فعالیت خود را به کمیسیون ارائه داده بودند. به دنبال نخستین مرحله، تقاضا برای پیشنهادات جدید پروژههای پیشگام جدید در سال 1995 مطرح گردید. 503 درخواست از 14 کشور عضو اتحادیه انتخاب شده، و 26 درخواست برای پشتیبانی از سوی کمیسیون در سال 1996 انتخاب گردیده است.در ابتدا، چهار اصل کلی برای کمک کردن به انتخاب پیشنهادها توسعه یافت؛ این اصول نیازمند تشریح پروژهها در موارد زیر میباشد:
-زمینه برنامهریزی یا بازآفرینی شهری اروپا؛
-ماهیت نوآورانه یا رویکرد جدید یک فعالیت اولیه؛
- پتانسیل ارائه یک پیشنهاد؛
- کمک به توسعه منطقهای.
در اکثر موارد بخش کوچکی از شهر برای یک پروژه پیشگام انتخاب میشد که میتوانست به راهحلهایی برای مشکلات خاص، غیر از مشکلات مسکن یا مشکلات اجتماعی بینجامد.
جهتگیری 33 پروژه انتخابی به سمت چهار موضوع زیر میباشد:
-توسعه اقتصادی در نواحی دارای مشکلات اجتماعی: نواحی پیرامونی و محلات میانی پیرامون مرکز شهر که دارای مشکل مسکن هستند، جایی که دسترسی شغلی محدود است و بسیاری از افراد را از فعالیتهای اقتصادی محروم میکند؛
- اقدامات زیست محیطی مرتبط با اهداف اقتصادی؛
- باززندهسازی مراکز تاریخی: بازگرداندن حیات اقتصادی و بازرگانی محلهایی که به دلایل مختلف به بافت محلات میانی پیرامون مرکز شهر اجازه فرسودگی دادهاند؛
- بهره برداری از داراییهای فنآورانه شهرها.
آنچه که در این پروژهها اتفاق میافتد را میتوان به بهترین وجه بر حسب خروجیهای مورد انتظار آنها توصیف کرد.
-پروژههای تحت موضوع 1 با تسهیلات و خدمات آموزشی، توصیه شغلی در خصوص آموزش شغلی و کاریابی، تسهیلات و خدمات حمایت از تجارت، محصولات فنآوری جدید و تعلیم، محصولات برنامهریزی شهری، فرصتهایی برای گروههای محروم اجتماعی، توانبخشی مجدد ساختمانها، خدمات و تسهیلات اجتماع سروکار دارند؛
-پروژههای تحت موضوع 2 شامل: بهسازی منظر، نوسازی و تبدیل مجدد بناها، خدمات و محصولات مدیریت زیست محیطی، فرصتهای اشتغال و تجارت؛
-خروجی پروژههای موضوع 3 شامل: نوسازی یادمانهای تاریخی، بهسازی زیست محیطی، یکپارچگی مجدد مراکز شهری درون زندگی شهر اصلی، بهسازی مدیریت ترافیک، ترویج فعالیتهای فرهنگی، فرصتهای گردشگری و فعالیت فزاینده تجارت محلی؛
-پروژههای موضوع 4 مرتبط با: توسعه پژوهش فنآوری، ساخت تسهیلات R&D، پژوهش در زمینه پیوند مؤسسه – صنعت، تسهیلات آموزش فنآوری، خدمات حمایت از تجارت، نوسازی و تبدیل مجدد بناهای تاریخی و شبکهبندی بینالمللی پژوهش و توسعه.
503 پیشنهاد پروژه پیشگام شهری جدید گستره وسیعتری از موضوعات را پوشش میدهد: حومهنشینی برنامهریزی نشده، مزایای شهرهای متوسط، رویکرد یکپارچه ناحیه محور، فرسودگی عملکردی، یکپارچگی اجتماعی، بهسازی زیست محیطی، حفاظت از ساختمانهای فرسوده و با کیفیت پایین، دسترسی، فنآوری اطلاعات، قیود نهادی و غیره.
فعالیت پیشگام شهری
فعالیت پیشگام شهری اتحادیه اروپا برای نواحی شهری که در سال 1994 معرفی شد، بر برنامههای توسعه یکپارچه مناطق فرسوده شهرها تمرکز میکند. فعالیت پیشگام بخشی از چشمانداز اروپایی نواحی شهری به عنوان بخشی از یک سیستم متوازنتر به لحاظ توسعه اقتصادی، یکپارچگی اجتماعی و محیط زیست است. شهرها یا منظومههای شهری دارای جمعیت بیش از 100000 نفر واجد شرایط لازم برای حمایت از این برنامه بودند. به علاوه، اولویت به شهرهایی داده شد که در هدف 1 یا سایر مناطق کمتر توسعه یافته واقع شدهاند. مجموع کمک صندوقهای ساختاری به فعالیت پیشگام شهری طی سالهای 1999 – 1994 معادل 807 میلیون یورو است.فعالیت پیشگام شهری قصد دارد که به صورت یکپارچه مشکلات نواحی شهری متراکم را شناسایی کنند که بیکاری بالا، ساختار و زیرساختهای شهری روبه زوال، مسکن نامناسب و فقدان مطلوبیتهای اجتماعی را تجربه میکنند.
برنامه یکپارچه میتوانند شامل موارد زیر باشند:
-ایجاد فعالیتهای اقتصادی جدید: شامل ایجاد کارگاهها، حمایت از تجارت، تأمین خدمات برای شرکتهای متوسط و ایجاد مراکز تجاری؛
-طرحهای آموزشی و تعلیمی: آموزش زبان با توجه به نیازهای خاص اقلیتها، تدریس مهارتهای کامپیوتری، ایجاد واحدهای سیار ارائه دهنده مشاوره، طرحهای تجربه کار برای بیکاران با دوره بیکاری درازمدت؛
- بهبود تأمین امنیت، سلامتی و خدمات اجتماعی شامل تسهیلات مهدکودک و شیرخوارگاه، مراکز توانبخشی معتادین، طرحهای بهبود نورپردازی خیابانها و گشتزنی محله؛
-بهسازی زیرساختها و محیط زیست از طریق: نوسازی ساختمانها به منظور جای دادن فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی، باززنده سازی فضاهای عمومی شامل نواحی سبز، بهبود کارایی انرژی، تأمین خدمات فرهنگی، ورزشی و گذران اوقات فراغت.
به منظور افزایش ظرفیت حل مشکل نواحی شهری مختلف موردنظر، میتوان از برنامههای مبادله و شراکتها استفاده کرد.
تا ژانویه 1997، 85 برنامه انتخاب شده است. خلاصه برنامههای عملیاتی جمعآوری شده است که اطلاعاتی در خصوص راهبرد اتخاذ شده و نتایج به دست آمده ارائه میدهد. نمونههای بریتانیایی بلفاست (30)، بیرمنگام، دری (31)، گلاسکو، لندن، منچستر بزرگ، مرسی ساید (32)، ناتینگهام، پایسلی (33)، شفیلد و سوانسی (34) را پوشش میدهند.
در جستجوی تجربه خوب یا بهترین تجارب
باززندهسازی شهری ظرفیت مثبت بالایی را دارا میباشد؛ به نظر گزینه مناسبی میآید و شایستگی پیگیری و تقلید دارد. اما این گزینه متشکل از چیست؟ درک صریح این موضوع که افراد چه تعبیری از باززندهسازی شهری دارند، ممکن است به تفکر انتقادیتر در خصوص جنبههای خوب و مشکلآفرین آن بینجامد. (ولمن، کوک فورد و هیل (35)، 1994، ص 846)از تجارب اروپا چه چیزی میتوانیم بیاموزیم؟ نمونههای موردی فوق میتواند منبع الهام برای متخصصین بریتانیا و هر جای دیگری باشند. اما شایان ذکر است که این نمونههای موردی نیازمند ارزیابی هستند تا مشخص شود که آیا آنها به لحاظ کیفی تجاربی خوب یا حتی بهترین تجارب هستند. حتی نمونههای موفق نیز نیازمند بررسی هستند که آیا این تجارب میتوانند در جای دیگر به کار گرفته شوند و یا با یک زمینه متفاوت جرح و تعدیل شوند.از سوی دیگر تجارب بد نیز به لحاظ جلوگیری از تکرار اشتباهات مشابه در پروژههای دیگر کمک کننده هستند.
جنبههای تجربه خوب پروژههای مجلل و بزرگ مقیاس شهری
چه چیزی کار میکند و چه چیزی کار نمیکند؟ پاسخ این سوال را میتوان از طریق 32 پروژه مجلل و بزرگ مقیاس شهری دریافت که یک ارزیابی موقتی از آنها انجام شده است. تاکنون ارزیابی تجارب خوب کامل نشده است، برخی از نکات این مطالعات در جدول 1 تا 4 نشان داده شده است. شیوه اجرای این پروژهها تعیین کننده موفقیت آنهاست. چند جنبه مهم در فرایند اجرا سهم مهمی داشتهاند. علیرغم این واقعیت که این 32 پروژه، گسترهای از فرهنگهای سیاسی را پوشش میدهند، تعدادی از جنبههای مشترک اجرا پدیدار میشوند. چهار ویژگی مهم عبارتند از:-گستره و کیفیت همکاری افقی (مقامات محلی، ادارات دولتی، بنگاههای محلی، مؤسسات پژوهشی، هیاتهای حرفهای و گروههای ذینفع مختلف)؛
-مطلوبیت ترغیب همکاری عمودی بین مقامات قانونی (مرکزی، منطقهای و محلی)؛
-اهمیت دخالت بخش خصوصی (به اشکال مختلف)؛
-نیاز به دخالت دادن گروههای داوطلبی محلی و گروههای ساکن.
در اکثر موارد، بنگاههای توسعه و بازآفرینی شهری موجود، سازمانهای جدید یا شراکتهای خاص مسئول طراحی و اجرای پروژهها بودهاند. در چند مورد محدود، مدیریت و هماهنگی پروژه به سازمانهای مستقل محول شده است. به علاوه، شایان ذکر است که ارزیابیهای بیرونی توسط مشاوران مستقل انجام شده است.
به طور کلی ارزیابی موقتی مثبت است و گزارش این اولویت را به جنبههای سازنده پروژهها میدهد. به منظور شناخت کاستی پروژهها و یا ناکارآمدیها، ضروریست که ادامه متن را بخوانیم. مشکل اصلی ذکر شده توسط ارزیابان این واقعیت است که 23 پروژه از 32 پروژه زمان اضافی برای کامل کردن برنامه اجرایی درخواست کردهاند. این تاخیرها به واسطه زمان به وجود آمدهاند و نیاز دارند که عدم قطعیت مربوط به مالکیت زمین را برطرف کنند تا مجوز ساخت و ساز را به دست آورند و ساختارهای سازمانی جدید را بنیان نهند. شواهد غیرمستقیم مربوط به ناکارآمدی را میتوان از پیشنهادات ارزیابان برای پروژههای پیشگام آتی استنتاج کرد. این عوامل شامل موارد زیر هستند:
-نیاز به تعریف صریحتر مسئولیتها با توجه به همکاری مقامات مرکزی و محلی؛
-محدودیت تحمیل شده توسط پیشنیازها: نبود قیود مالکیتی یا کالبدی قابل توجه؛ فقدان مدیریت و کنترل کارآمد؛ وجود پیشنهادات تفصیلی موجود؛ ناپایداری گزینههای راهبردی؛ نیاز به ایجاد همرایی و اتفاقنظر گسترده محلی برای پروژهها؛
- نیاز به ترتیبات مشخصتر شراکت؛
- عملآوری صریحتر منابع ورودی و عایدات مالی پروژهها.
مزایای مورد انتظار پروژهها میبایست شامل عایدات اجتماعی باشد که در صورت توجه به کمبود فرصتهای اشتغال، علت اصلی مشکلات شهری محسوب میشود. جایگاه توانایی ارزیابی تجارب خوب یا بهترین تجارب بازآفرینی شهری همچنان توسعه نیافته است.
آموزههایی که میتوان از رقابتهایی که بر کیفیت محیط شهری تأکید دارند، به دست آورد عبارتند از اینکه:
-یک بازرسی میدانی مورد نیاز است؛
- گزارش صرف اخبار خوب کافی نیست؛ کمبودها نیز میبایست شناسایی شوند؛
-فرضیههای مهم مربوط به عوامل به وجود آورنده کیفیت میبایست صریح و روشن باشند؛
- ضروریست که محصولات (پروژهها، اشیاء، مکانها) و فرایندها و ارزشهای مربوطه آزمون شوند؛ موضوعات فرایند، به عنوان مثال، شامل جنبههای مختلف فرایند اجرا و ارزیابی آن چیزی است که کار میکند یا کار نمیکند؛ ارزشها، به عنوان مثال، شامل تنوع عمدی (پروژهها به بخش وسیعی از جامعه خدمت میکنند) یا مقتدرسازی (توانمندسازی برای اعمال کنترل بیشتر بر زندگیشان)؛
-ارزیابی میبایست داستان کامل فعالان مربوطه – متخصصین، سیاستمداران، فعالان اجتماعی، مالی و سایر – رابه جای فقط یک نوع فعال ارائه دهد.
اگرچه این آموزهها از تجربه ایالات متحده استنتاج میشوند، میتوانند در اروپا نیز به کار گرفته شوند. برای دستیابی به یک رویکرد دانشگاهیتر ارزیابی تجربه اروپا فرانسیسکا (36) و نیج کمپ (37) را ببینید (1996).
اتحادیه اروپا مهمترین منبع بینالمللی تامین منابع مالی بازآفرینی شهری در اروپا میباشد، برخلاف سایر نهادهای اروپایی نظیر شورای اروپا، شهرهای اروپایی یا مجمع مناطق اروپا. اتحادیه اروپا میتواند عملکرد محرک فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری داشته باشد که فعالیتهای انجام نشده را توانمند میسازد.
اتحادیه اروپا نظیر بسیاری از نهادهای اروپایی منبع ارزشمند اطلاعات است. اما یک پایگاه داده مرکزی در زمینه بهترین تجارب بازآفرینی شهری یا تجارب خوب وجود ندارد (اطلاعات کلیدی پروژههای مجلل و بزرگ مقیاس شهری در حال حاضر جمعآوری میشوند). در عوض پایگاه داده مرکزی، اتحادیه اروپا ممکن است شبکه پایگاه داده کشورهای عضو را توسعه دهد و با همکاری انجمنهای نظیر سازمان بازآفرینی شهری بریتانیا (BURA) اعتبارات ملی را فراهم سازد.
اهمیت دارد که ضمانتی وجود داشته باشد تا کشورهای بریتانیایی نقش فعالی در شبکههای شهری موجود در اتحادیه اروپا بازی کنند و در صورت نیاز، شبکههای جدیدی راهاندازی شود. تجربه اروپا بدون دانش و تجربه کشورهای بریتانیا در بازآفرینی شهری به سختی تکمیل خواهد شد و آموزههایی وجود دارند که از پاسخهای مختلف به مشکلات شهری در قاره اروپا استنتاج میشوند. همچنین نیاز فوری به سرمایهگذاریهای مشترک وجود دارد؛ این سرمایهگذاریها تجارب و دانش اتحادیه اروپا را به شهرهای خارج از اتحادیه اروپا، شامل شهرهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین منتشر میکنند.
پینوشتها:
1.Paul Drewe
2.Kunzmann
3.Parkinson
4.Bianchini
5.Dawson
6.Evans
7.Harding
8.Presidenza del Consiglio dei Ministri
9.Montpellier
10.DESPAR
11. Rennes
12.Contrast de vill
13.Bijlmermeer
14. Charleroi
15. Cork
16. Valencia
17.Utrecht
18.Edinborg
19.Odense
20.Le Puy-en-Velay
21.Muhlberg
22.Bautzen
23. Thiva
24. Tomar
25.Viseu
26.Guadix
27.Caernarfon
28. Lothian
29.cash flow
30. Belfast
31. Derry
32. Merseyside
33. Paisley
34. Swansea
35. Wolman, Cook Ford and Hill
36. Francesca
37. Nijkamp
Blair, T.L and Huisbereen, ED. (1993) Designing renewal on Europe’s multi-ethnic urban edge: the case of Bijlmermeer, Cities, Vol. 10, no. 4, pp. 283-98.
Blair, T.L and Hulsbergen, ED. (1995) Designing and implementing innovative approaches, Background discussion paper prepared for the meeting on area-based projects in district of high concentration of immigrants, Council of Europe, Strasbourg, 16 March.
Commission of the European Communities (1992) Urban social development, Social Europe, Supplement 1/92, Luxembourg.
Ditwe. P. (1995) Studies Cousemtion of European Cities: A Synthesis Report, Delft Univer- uty of Technology, Delft.
European Commission (1994) Europe 2000+: Co-operation for European Territorial 0 Develop
Langdon, P. (1990) Urban Excellence, Van Noslrand Reinhold, New York.
Millan, B. (1994) Europe 2000+: territorial aspects of European integration, EUREG, Euro¬pean Journal of Regional Development, Vol. t, no. 1, pp. 3-8,
Parkinson, M., Binnchini, F., Dawson, J., Evans, R. and Harding, A. (1992) Urbanisation and the functions of cities in the European Community. Report to Commission of the European Communities, European Institute of Urban Affairs, Liverpool John Moores University.
Presidenza del Consiglio dei Ministri (1996) European spatial planning. Ministerial Meeting on Regional Policy and Spatial Planning, Venice, 3-4 May, Rome.
RECITE Office (1995) Urban Pilot Projects: second interim report on the progress of urban success stories, Urban Studies, Vol. 31, pp. 835-50.
Stouten, P. (1995) Urban Renewal in Transition, Faculteit der Bouwkunde, Technische Uni- versiteit Delft, Delft.
Wolman, H.L., Cook Ford III, C. and Hill, E. (1994) Evaluating the success of urban success stories, Urban Studies, Vol. 31, no. 6, pp. 835-50.
منبع مقاله :
رابرتز، پیتر؛ (1393)، بازآفرینی شهری یک کتاب راهنما، ترجمه محمدسعید ایزدی و پیروز حناچی، تهران: مؤسسهی انتشارات دانشگاه تهران، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}