نویسنده: خدیجه ابراهیم‌زاده




 

الف- کلیات

کلمه کرتاسه برای نخستین بار در سال 1822 توسط امالیوس هالوی (1) استعمال گردید و وجه تسمیه آن ته نشین‌های گل سفیدی (2) هستند که در اواخر دوران دوم به وسیله دریای دوره کرتاسه در قسمت مهمی از شمال غربی اروپا مخصوصاً در انگلستان، فرانسه، بلژیک بر جای گذاشته شده است. این دوره در حدود 70 میلیون سال (از 135 میلیون سال تا 65 میلیون سال قبل) دوام داشته است و از دو دوره دیگر دوران دوم طولانی‌تر بوده است. دوره کرتاسه به دو دوره کوچک‌تر به نام کرتاسه فوقانی و تحتانی تقسیم شده و هر یک از این دوره‌های فرعی (3) نیز به نوبت خود به اشکوب‌های مختلفی تقسیم می‌شوند.
حدود کرتاسه در حوضه‌های مختلف رسوبی نسبتاً واضح بوده قسمت تحتانی با تشکیلات پیش‌روی یافته و قسمت فوقانی با تشکیلات پس‌روی یافته مشخص می‌شود.
در قسمت تحتانی، رخساره‌های خشکی کرتاسه تحتانی در بسیاری از نقاط (مثلاً شمال غربی حوضه پاریس) با رخساره‌های والدین آغاز می‌گردد ولی تشخیص رخساره‌های دریایی آن از رخساره‌های حد فوقانی ژوراسیک به علت نامشخص بودن این حد آسان نیست.
در قسمت فوقانی، رخساره‌های خشکی در مناطقی نظیر پرووانس و پیرنه با از بین رفتن تخم خزندگان و ظهور تخم‌های پرندگان مشخص شده‌اند ولی رخساره‌های دریایی آن به علت پیش‌رس بودن نابودی گلوبوترونکانا و دیررس بودن ظهور گلوبوروتالیا در حد بین دوران دوم و سوم به خوبی تشخیص داده نمی‌شوند.

ب- دیرینه‌شناسی دوره کرتاسه

از نظر دیرینه‌شناسی دوره کرتاسه با ظهور نهان‌دانگان در ابتدای کرتاسه تحتانی (رخساره‌های والدین درگروئنلند و پرتغال) و از بین رفتن بعضی از بی‌مهرگان و مهره‌داران در طول این دوره مشخص می‌شود. در این دوره کلیه رده‌های عالم گیاهی غیر از آن عده که جزء تک لپه‌ای‌ها محسوب می‌شوند وجود داشته‌اند گیاهان دسته اخیر در دوران سوم ظاهر می‌گردند. از جانورانی که در طی دوره کرتاسه از بین رفته‌اند می‌توان از مهره‌داران خزندگان بزرگ (نابودی چشم‌گیر آن‌ها در اشکوب فرعی ماستریشتین اتفاق افتاده است) و از بی‌مهرگان آمونیت‌ها در دوره دانین به مقدار قابل توجهی از بین رفتند) ورودیست‌ها (ماستریشتین) را نام برد. از نمونه‌های میکرسکوپی گلوبوترونکانیده‌ها نیز در اشکوب فرعی ماستریشتین از بین رفته‌اند. از نظر چینه‌شناسی مهم‌ترین دسته‌های سنگواره که دوره کرتاسه را مشخص می‌نمایند عبارتند از سنگواره‌های بزرگ مانند:
آمونیت‌ها که اغلب مناطق متعلق به دوره کرتاسه با آن مشخص می‌شوند در طول دوره کرتاسه آمونیت‌ها تکامل خارق‌العاده‌ای پیدا کرده‌اند به این معنی که از یک طرف صدف مارپیچی آن‌ها کم کم از این حالت خارج شده (ماکروسکافیتس (4) و کریوسراس(5) در کرتاسه تحتانی، توریلیتس (6) در کرتاسه فوقانی) و حتی در بعضی از آن‌ها به صورت راست در آمدند (هامیتس، (7) باکولیتس (8) در اشکوب فرعی ماستریشتین). از طرف دیگر خط درز در صدف‌های آن‌ها ساده‌تر شده و حالتی شبیه به سراتیت‌های دوره تریاس را به خود گرفته‌اند (تیسوتیا)(9) در کرتاسه فوقانی.
بلمنیت‌ها که در کرتاسه فوقانی به آخرین حد انتشار خود می‌رسند.
رودیست‌ها که در محیط‌های مرجانی و نیمه‌مرجانی زندگی می‌کرده‌اند و بر خلاف نمونه‌هایی که در ژوراسیک تحتانی وجود داشته و به داشتن دو کفه مارپیچی متقارن مشخص می‌شده دو گروه زیر در آن تشخیص داده می‌شوند:
اول گروهی که در کرتاسه تحتانی مخصوصاً در رخساره‌های اورگونین (10) پیدا شده و دارای یک کفه پیچیده و یک کفه گسترده می‌باشند (رکی انیا (11) و توکاسیا). (12)
دوم گروهی که مخصوص کرتاسه فوقانی بوده و به علت دارا بودن یک کفه راست و یک کفه گسترده از نمونه‌های گروه اول متمایز می‌گردد: رادیولیتیده (13) و هیپرویتیده. (14)
توتیاها (15) به ویژه توتیاهای نامنظم (توگزاستر (16) در کرتاسه تحتانی - هولاستر، (17) و همی‌آستر (18) در کرتاسه میانی - میکراستر در کرتاسه فوقانی).
سنگواره‌های کوچک که خانواده‌های زیادی از آن‌ها سنگواره مشخص دوره کرتاسه محسوب می‌شوند مانند:
کالپیونل‌ها که از ژوراسیک فوقانی به بعد (مخصوصاً تیتونیک) تا قسمت تحتانی کرتاسه تحتانی (مخصوصاً هوتریوین) مشاهده می‌گردند.
اوربیتولین‌ها که از اشکوب بارمین تا اشکوب سنومانین فراوان بوده‌اند.
پره آلوئولین‌ها (19) از ابتدای اشکوب سنومانین - گلوبوترو - نکانیده‌ها از اشکوب آپسین تا اشکوب فرعی ماستریشتین و اوربیتوئیده‌ها در اشکوب فرعی ماستریشتین.
در محیط پلاژیک به علت وجود کالپیونل‌ها و گلوبوترنکانیده‌ها - سری چینه‌شناسی کاملی از موجودات - به استثنای نمونه‌های لازم برای تشخیص اشکوب بارمین - در اختیار بوده، فراوانی این موجودات در بسیاری از سلسله جبال‌ها که گاهی نیز فاقد سنگواره هستند انقلابی در مطالعه چینه‌شناسی و از آن راه در شناسایی ساختمان این مناطق (20) به وجود می‌آورد.

پ - جغرافیای دیرینه دوره کرتاسه

وضع جغرافیایی زمین در دوره کرتاسه شباهت زیادی به دوره ژوراسیک دارد. خشکی‌ها در این دوره شامل دو مجموعه شمالی و جنوبی هستند و تقسیم مجموعه جنوبی به خشکی‌های جدا از هم در این دوره پایان می‌پذیرد. در حقیقت این طور به نظر می‌رسد که جدا شدن آمریکای جنوبی از آفریقا (تشکیل اقیانوس اطلس جنوبی) در کرتاسه تحتانی و جدا شدن سایر قاره‎‌ها از یکدیگر در دوره‌های تریاس و ژوراسیک اتفاق افتاده است. مجموعه شمالی نیز تا دوره کرتاسه فوقانی به صورت خشکی واحدی باقی مانده است و از آخر این دوره به بعد با آغاز تشکیل اقیانوس اطلس شمالی - تقسیماتی نیز در این منطقه صورت گرفته است.
تمرکز رخساره‌های قرمز رنگ دوره کرتاسه در بعضی از نقاط نشانه تغییر آب و هوا در این دوره می‌باشد که در حقیقت از دوره تریاس آغاز و در دوره ژوراسیک شدید گردیده است. قطب‌ها در دوره کرتاسه تقریباً در روی دوایر قطبی قرار گرفته و خط استوا از دریای کارائیب و شمال خلیج گینه می‌گذرد. بنابراین کمربند تشکیلات قرمز رنگ این دوره تمام اتازونی - شمال افریقا و بخش جنوبی اروپا را در برگرفته و بدین ترتیب در مناطق مذکور وضعی شمالی‌تر از آن چه که امروز مشاهده می‌کنیم داشته است.
دریاهای دوره کرتاسه در کرتاسه تحتانی تقریباً محدود به حاشیه قاره‌ها بوده‌اند ولی در کرتاسه فوقانی به شدت پیشروی پیدا کرده و وسیع‌ترین و مهم‌ترین حالت خود را در طول دوران دوم و سوم به دست آورده‌اند.
نخستین سری حرکات کوه‌زایی دوران دوم در اواخر دوره ژوراسیک و حرکات کوه‌زایی دیگر در اواخر کرتاسه تحتانی (مرحله اطریشین) و اواخر کرتاسه فوقانی (مرحله لارامین) به وقوع پیوسته‌اند و به تشکیل دو کمربند کوه‌زایی یکی در حاشیه اقیانوس کبیر و دیگری در مزوژه منتهی گردیده‌اند. جنبش‌های مذکور در حاشیه اقیانوس کبیر ظاهراً مهم بوده‌اند و با خارائی شدن و به وجود آمدن تشکیلات تراکی آندزیت نیز در این منطقه همراه بوده‌اند (ضخامت این تشکیلات در شیلی به چندین کیلومتر بالغ می‌شود).

ت- وضع رخساره‌ها در دوره‌ی کرتاسه

1- کرتاسه در حوضه رسوبی پاریس:

رخ نمون‌های دوره کرتاسه در حوضه پاریس دارای اهمیت‌های متفاوتی هستند و آن چه جزء کرتاسه تحتانی محسوب می‌شود منحصراً در شامپانی (بخش مرطوب آن)، آرگون، ات، (21) برای (22) و بولونی (23) مشاهده می‌گردد زیرا از یک طرف پیش‌روی دریای کرتاسه فوقانی محدود به کانالی است که بر روی محور حوضه پاریس قرار داشته است و در شمال غربی آن مسدود می‌شود و از طرف دیگر در مواقعی که وسعت آن از این کانال نیز تجاوز می‌کند به حاشیه حوضه پاریس برخورد کرده چین و شکن‌های هرسینین (در مغرب آردن (24) و منطقه آنژو (25)) و یا تشکیلات متعلق به دوره تریاس و کرتاسه از پیش‌روی آن جلوگیری می‌کند.
برای نشان دادن تشکیلات متعلق به کرتاسه تحتانی در حوضه پاریس بخش شرقی این حوضه را که دنباله تشکیلات متعلق به دوره ژوراسیک محسوب می‌شود مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اشکوب‌های کرتاسه تحتانی در این منطقه که به شامپانی مرطوب و شامپانی غیر مرطوب تقسیم می‌گردند به قرار زیر می‌باشند. (شکل 6).

2- کرتاسه تحتانی در منطقه شامپانی مرطوب:

اشکوب‌های کرتاسه تحتانی در این منطقه از پایین به بالا عبارتند از: اشکوب هوتریوین Ci1 که با گل رس‌های محتوی توگزاستر رتوزوس (26) یعنی گل رس با اسپاتانگ (27) مشخص می‌شود از جانوران دیگری که به فراوانی در این گل‌های رسی دیده می‌شوند می‌توان آمونیت‌ها مانند هوپلیتس رادیاتوس (28) و دوکفه‌ای‌ها، اگزوژیراکولونی (29) را نام برد. اشکوب والانژینین در این منطقه وجود نداشته زیرا پیش‌روی آن از ژورا تجاوز نمی‌نماید والانژینین و هوتریوین دو اشکوب فرعی از اشکوب اصلی نئوکومین محسوب می‌شوند.
اشکوب بارمین Ci2: به صورت گل رس صدف‌داری که بر روی لایه‌های لیمونی و ائولیتی قرار گرفته و شاهدی بر پیش روی موقتی دریا محسوب می‌شود مشاهده می‌گردد. ائولیت‌های واسی (30) در زمان‌های قدیم به عنوان سنگ معدن آن مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌اند.
اشکوب آپسین: Ci3: از گل‌های رسی که محتوی پلیکاتول (31) و اگزوژیرا اکیلا (32) بوده و بر روی ماسه‌های سفید رنگی که فاقد سنگواره می‌باشد تشکیل شده است.
اشکوب آلبین Ci4: از پایین به بالا شامل دو لایه زیر است:
اول- لایه‌ای به ضخامت 10 تا 20 متر که از ماسه‌های سبز رنگ یا از ماسه سنگ‌های محتوی گرهک‌های (33) فسفات تشکیل شده است.

شکل 6- نیم رخ زمین‌شناسی کرتاسه در شرق حوضه‌ی پاریس (شامپانی) این شکل دنباله‌ی شکل 1 است (از اوبوآن).
دوم - لایه‌ای به ضخامت 90 تا 100 متر که از جنس گل رس بوده و سیاه رنگ می‌باشد. در لایه ماسه‌ای سبز رنگ مذکور (بین دو لایه از گل رس یکی محتوی پلیکاتول و دیگری سیاه رنگ محاط گردیده است) سفره آبداری وجود دارد که از باران‌های منطقه شامپانی مرطوب تغذیه می‌کند و آب چاه‌های آرتزین منطقه پاریس را تأمین می‌نماید.
کرتاسه فوقانی در منطقه شامپانی غیر مرطوب: اشکوب‌های کرتاسه فوقانی در این منطقه از پایین به بالا عبارتند از:
اشکوب سنومانین CS,1 که با مارن‌های برین (34) مشخص شده و بر روی آهک‌های مارنی سنگواره‌دار آکانتوسراس روماتاماژانس (35) قرار گرفته است.
اشکوب سنونین CS,2 که جنس آن آهک مارنی بوده و محتوی اینوسرام (36) می‌باشد.
اشکوب سنونین CS,3 که از روی آهک‌های سفید رنگ سیلکس‌دار شناخته شده و از چهار لایه متوالی زیر تشکیل شده است: لایه کونیاسین (37) همراه با میکراستر کورتستودیناریوم (38) لایه‌ی سانتونین (39) همراه با میکراستر کورانگینوم (40) لایه کامپانین (41) همراه با بلمنیتلاکوآدر - اتا (42) و سرانجام لایه ماستریشتین تحتانی همراه با بلمنیتلاموکرو - ناتا. (43)
قسمت فوقانی اشکوب ماستریشتین همچنین لایه‌های مربوط به اشکوب دانین که فوقانی‌ترین اشکوب دوران دوم محسوب می‌شوند به علت عقب‌نشینی دریای اواخر دوره کرتاسه در این منطقه قابل مشاهده نمی‌باشند.
در سایر قسمت‌های حوضه‌ی پاریس وضع رخساره‌های دوره‌ی کرتاسه با آن چه در مورد منطقه شامپانی بدان اشاره گردیده تفاوت آشکاری وجود دارد که در عین حال معرف این مناطق می‌باشد به عنوان مثال در برای و بولونه، کرتاسه تحتانی در عمق خلیج ائوکرتاسه قرار داشته و تنها از آپسین به بعد تشکیلات دریایی به خود می‌گیرد.
در این مناطق اشکوب‌های نئوکومین و بارمین دارای رخساره‌های خشکی بوده‌اند و از ماسه‌سنگ همراه با عدسک‌های گل رس تشکیل شده‌اند. رخساره‌های اخیر رخساره‌های والدین (44) نامیده می‌شوند که از بوتونیه دووال (45) گرفته شده‌اند و دنباله رخساره‌های پوربکین از اشکوب پورتلاندین قرار دارند.
رخساره‌های کرتاسه فوقانی نیز نظیر کرتاسه تحتانی علاوه بر شامپانی غیرمرطوب در نقاط زیادی از جمله در تورن (46) و هوت - نرماندی (47) و منطقه شو (48) و پیکاردی (49) و آرتوآ (50) و غیره دیده می‌شوند. این رخساره‌ها یا مستقیماً بر روی سکوی هرسی‌نین قرار داشته (آردن - آنژو) یا بر روی یکی از اشکوب‌های دوره‌ی ژوراسیک متکی گردیده‌اند.

2- کرتاسه در سایر حوضه‌های رسوبی اروپا:

در حوضه آکی‌تن پیش‌رفتگی کرتاسه تحتانی به شاخه‌ای از دریای پیرنه شمالی محدود می‌گردد در حالی که کرتاسه فوقانی در تمام حوضه آکی تن گسترش داشته و در شمال آن منابع زیرزمینی بسیاری از مناطق نظیر سن‌تونی (51) و پری‌گورد (52) را تشکیل می‌دهد. اشکوب‌هایی از رسوب کرتاسه‌ی فوقانی که در حوضه‌ی آکی‌تان مشاهده می‌شوند عبارتند از:
سنومانین با رخساره‌های مردابی، تورونین با رخساره‌های آهکی و مارنی صدف‌دار (آمونیت و آینوسرام بدون رودیست)- سنومانین با رخساره‌های متنوعی از ماسه سنگ و آهک - ماسه که در آن اشکوب‌های فرعی کونیاسین - سانتونین و کامپانین و ماستریشتین از یکدیگر تشخیص داده می‌شوند. بعد از ماستریشتین دریا در این حوضه عقب‌نشینی نموده است و به همین علت رسوبات دانین تشکل نشده‌اند در حوضه بین پیرنه و پروونس اشکوب‌ها و رخساره‌های دوره‌ی کرتاسه در اصول با سایر حوضه‌ها اختلاف چندانی نداشته و به عنوان مثال اشکوب‌ها و رخساره‌های زیر در منطقه‌ی پروونس تشخیص داده شده‌اند: اشکوب نئوکومین با رخساره‌های مارنی- آهکی شناخته شده و میزان آهک هر چه به طرف جنوب نزدیک می‌شویم افزایش بیشتری پیدا می‌کند.
اشکوب بارمین با رخساره‌های اورگونین (53) (از نام اورگون (54) در وکلوس (55) گرفته شده است) که از توده‌های آهکی شنی رودیست‌دار (توکاسیاورکی‌اینا) تشکیل شده است.
اشکوب آپسین که با آهک‌های سیلکس‌دار و مارن‌های اوربیتولین‌دار مشخص می‌گردد.
اشکوب‌های سابق‌الذکر جزء کرتاسه‌ی تحتانی بوده و اشکوب آلبین در این دوره دیده نمی‌شود. به علاوه در پایان دوره‌ی مذکور دو منطقه در جهت غربی - شرقی از زیر آب خارج شده‌اند و بین آن‌ها خلیجی به نام خلیج پیرنه پروونسال (56) که در طرف پروونس بسته و در طرف غرب یعنی به طرف اقیانوس اطلس باز می‌شد تشکیل گردیده است. تاریخچه‌ی این خلیج از این نظر که مرتباً از اشکوب سنومانین پیش‌روی کرده است و در اشکوب تورونین این گسترش زیادتر شده و در اشکوب سانتونین به حد ماکزیمم خود رسیده است قابل توجه می‌باشد. پس روی خلیج مذکور از اشکوب کامپانین شروع شده و تا اشکوب ماستریشتین ادامه پیدا کرده است. خلیج پیرنه پروونسی از بهترین مثال‌هایی است که پیش‌روی و پس روی دریای کرتاسه را می‌توان در آن به خوبی مشاهده کرد.
به طور کلی رسوبات مربوط به دوره کرتاسه در کشور فرانسه واضح‌تر و کامل‌تر از سایر کشورهای اروپا وجود داشته‌اند و در همه‌جا این دوره با پیش‌روی دریاها در ابتدای این دوره که همان مناطق رسوبی دوره ژوراسیک را اشغال می‌نماید و سرانجام با پس‌روی دریا در پایان این دوره که نسبت به دوره قبلی زمین‌های بیشتری از زیر آب خارج می‌گردند، شناخته می‌شود.
اما از نظر حرکات کوه‌زایی دوره کرتاسه به آرامی دوره ژوراسیک نیست و در پایان دوره‌های کرتاسه تحتانی و فوقانی با حرکات مهمی در منطقه پیرنه پروونسال مشخص می‌شوند. به علاوه اگر در منطقه آلپ از ذکر چین‌خوردگی‌های کوچک نظیر آن چه در اشکوب تورونین در دوولوی (57) تشکیل شده صرف‌نظر کنیم، باید از روی فراوانی رخساره‌های فلیش (تناوب شیست و ماسه) در مناطق داخلی رشته‌کوه‌های مزوژه‌ای پافشاری نماییم که رخساره‌های مناطق بالا آمده قسمت‌های داخلی‌تر از آن را نیز شامل می‌شوند.
ث) گسترش کرتاسه در ایران
پیش روی دریا در طول این دوره و فرو رفتن مجدد بسیاری از نقاط ایران در زیر دریای کرتاسه سبب گردیده‌اند که ته‌نشین‌های متعلق به اشکوب‌های مختلف آن در ایران به فراوانی شناخته شوند. بسیاری از این ته‌نشین‌ها نظیر آن چه در بعضی از نقاط البرز- زاگرس تشخیص داده شده‌اند تنها معرف تحتانی - میانی یا فوقانی بودن رسوبات بوده و بعضی دیگر به طور دقیق‌تری اشکوب معینی از دوره کرتاسه را معرفی می‌نمایند. به عنوان مثال در تشکیلات البرز - ته‌نشین‌های آهکی خاکستری رنگ دره کرج متعلق به کرتاسه تحتانی و ته‌نشین‌های آهکی دیناوگره و تشکیلات شیستی کوه مون متعلق به کرتاسه تحتانی - قسمت دیگری از ته‌نشین‌های آهکی دیناوگره که بر روی ته‌نشین‌های آهکی کرتاسه زیرین قرار گرفته متعلق به کرتاسه میانی و رخساره‌های مارنی یا آهکی پشت کوه متعلق به کرتاسه فوقانی هستند.
اشکوب‌هایی از دوره کرتاسه که ته نشین‌ها و رخساره‌های مشخص آن در ایران شناخته شده‌اند، عبارتند از:
- اشکوب والانژینین که ته‌نشین‌های آهکی و شیستی قیری کردستان به آن تعلق دارند.
- اشکوب هوتریوین که آثار آن در سپایه (شرق تهران) و کردستان به دست آمده‌اند.
- اشکوب باره‌مین در کردستان که ته نشین‌های آن محتوی گرنه‌های زیادی از روزنه‌داران می‌باشند.
- اشکوب آپسین که ته نشین آهکی آن در کردستان، لرستان، سر حد خراسان و ترکمن، شمال اصفهان (ناحیه سه)، در حوالی یزد و مخصوصاً نواحی تفت دیده می‌شود. آهک‌های دره تالار که بین فیروزکوه و بابل قرار دارند به اشکوب باره‌مین یا آپسین تعلق دارند.
- اشکوب‌ سنومانین در پشت کوه که ته‌نشین‌های آن محتوی سنگواره‌های این اشکوب می‌باشند، شناخته می‌شود.
- اشکوب تورونین که ته‌نشین‌های مارنی و آهکی آن در بختیاری دیده شده و محتوی رودیست‌ها و روزنه‌داران هستند.
- اشکوب سنونین که ته‌نشین‌های آن در بسیاری از نواحی زاگرس بالاخص در پشت‌کوه دهلران و کرانه عمان تشخیص داده شده‌اند. رسوبات مارنی یا آهکی مارنی بخشی از لرستان که محتوی خارداران، نرم‌تنان و دوکفه‌ای‌هاست به اشکوب فرعی ماسترویشتین از اشکوب سنونین تعلق دارند.

پی‌نوشت‌ها:

1. Omalius- halloy.
2. Craie.
3. Sous - système
4. Macroscaphites.
5. Crioceras.
6. Turrilites.
7. Hamites.
8. Baculites.
9. Tissotia.
10. Urgonien.
11. Requientia.
12. Requienia.
13. Toucasia.
14. Hippuritidés
15. Oursin.
16. Toxaster.
17. Holaster.
18. Hemiaster.
19. Proealveollines.
20. Structure.
21. Othe.
22. Bray.
23. Boulogne.
24. Ardene.
25. Anjou.
26. Toxaster Retusus.
27. Argiles ? spatangues.
28. Hoplites radiatus.
29. Exogyra couloni.
30. Wassy.
31. Plicatules.
32. Exogyra Aquila.
33. Nodule.
34. Brienne.
35. Acanthoceras rotomagense.
36. lnocerames.
37. Coniacien.
38. Micraster cortestudinarium.
39. Santonien.
40. Micraster coranguinum.
41. Campanien.
42. Belemnitella quadrata.
43. Belemnitrella mucronata.
44. Wealdién .
45. Boutennier du weald.
46. Touraine.
47. Haute- Normandie.
48. Pay de chaux.
49. Picardie.
50. Artois.
51. Saintogne.
52. Perigord.
53. Urgonien.
54. Orgon.
55. Vaucluse.
56. Pyrenéo - provincal.
57. Devoluy.

منبع مقاله :
منبع‌مقاله: ابراهیم‌زاده، خدیجه، (1388)، جغرافیای دیرینه، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ پنجم.