نام کتاب: سیری در ساختار سیاسی احزاب در ایران و جهان
نویسنده: حسین کنعانی مقدم
ناشر: انتشارات فاران
تعداد صفحات: 640 صفحه
قیمت: 22000 تومان
 

در جهان معاصر، تحزب به منزله‌ی یکی از ارکان سیاسی نهادهای مدنی و شاخصی برای دموکراسی شناخته می‌شود؛ هر چند جایگاه این مقوله در هر کشور، متناسب با متغیرهایی چون فرهنگ، اندیشه‌ی سیاسی، تمدن، نوع سیستم حکومتی و... متفاوت است. حسین کنعانی مقدم در کتاب خود، تلاش دارد تا در جهت نیل به الگوی مناسب تحزب در کشور، ضمن بررسی ریشه‌ای این پدیده از دو منظر علمی و تاریخی، به بررسی تحزب در ایران و برخی کشورهای جهان نظیر ترکیه، اسپانیا، ژاپن، آمریکا، ایتالیا، انگلستان، اتریش، سوئیس و... بپردازد. در این اثر، ضمن بازخوانی تعاریف مختلف از مفاهیمی چون آزادی، مشارکت سیاسی، جامعه‌ی مدنی، رقابت سیاسی، توسعه‌ی سیاسی، حاکمیت، جناح‌بندی سیاسی، فرقه‌گرایی، انتخابات، جمهوریت، دموکراسی و غیره، جایگاه تحزب در دین اسلام، اندیشه‌ی سیاسی ایران، قانون اساسی و نیز نقش آن در شکل گیری اراده‌ی سیاسی ایرانیان مورد بررسی قرار گرفته است.
به اعتقاد نگارنده، در یک نگاه اجمالی به جایگاه تحزب در متون فقهی، حزب به عنوان یک سازمان سیاسی برای کسب قدرت و شکل گیری اراده‌ی سیاسی، نمی‌تواند جایگاهی داشته باشد؛ گرچه تحزب در قالب تجمعات قومی، ملی و مذهبی در راستای حفظ منافع گروهی، در تاریخ اسلام در دوره‌های خاصی مورد توجه بوده است. از طرف دیگر، در طول تاریخ سیاسی ایران، احزاب قدرتمند یا به واسطه‌ی کمک‌های خارجی یا با استفاده از بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، ظهور نموده و پس از اندک متی نیز سقوط کرده‌اند و اغلب این احزاب نیز دولت‌ساخته یا دولت‌مدار بوده‌اند. به این لحاظ، با روی کار آمدن دولت‌ها قدرت یافته‌اند و با سقوط آن‌ها نیز محو شده‌اند. اما دسته‌ی دیگری از تجمعات سیاسی که تا حدودی ریشه در فرهنگ اسلامی مردم داشته‌اند، حول محور روحانیت ظهور نموده و در مقاطع مختلف، از جمله مشروطیت و انقلاب اسلامی، نقش تعیین کننده در شکل گیری اراده‌ی سیاسی و کسب قدرت سیاسی برای حاکمیت داشته‌اند. اما هیچ کدام از احزاب، چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی، نتوانسته‌اند بدون کمک بیگانه یا هیئت حاکمه، به بسیج عمومی مردم جهت سازمان‌دهی سیاسی اقدام نمایند. براساس آنچه در این کتاب آمده است، تعدد احزاب به شکل موجود، نتیجه‌ای جز تفرقه و جناح‌بندی‌های سیاسی و ایجاد درگیری و خدشه وارد نمودن به وحدت نخواهد داشت. لذا باید در قوانین موجود، بازنگری نمود. اولین گام در این راستا، تعیین الگوی مناسب فعالیت احزاب در جمهوری اسلامی است.


در این ارتباط، نویسنده به عنوان جمع‌بندی بحث، «سیستم احزاب خاص نخبه‌گرای پارلمانی» را به عنوان الگوی مناسب جهت تحزب در جمهوری اسلامی و منطبق بر قانون اساسی ایران معرفی می‌کند؛ سیستمی که در آن، نخبگان سیاسی با رأی مردم به مجلس راه یافته و با ایجاد فراکسیون‌های مختلف، در شکل گیری اراده‌ی سیاسی در حکومت، تأثیرگذار خواهند بود. کتاب شامل بیست و سه بخش بوده و در دو جلد منتشر شده است. بخش اول عمدتاً مباحث مبنایی نظیر تعاریف، اهداف، انواع حزب، انواع سیستم‌های تحزب و... را در برمی‌گیرد. بخش دوم، جامعه شناسی سیاسی احزاب را به بحث گذاشته و بخش سوم به شناخت فرهنگ احزاب سیاسی می‌پردازد. بخش‌های چهارم، پنجم و ششم، تجربه‌ی تاریخی جریان‌ها و نهضت‌های سیاسی و اعتقادی احزاب در ایران پیش از مشروطه و سیر تطور اندیشه‌ی حزبی پس از مشروطه را بازخوانی کرده و فرازوفرودهای تحزب را از بدو تأسیس احزاب ابتدایی، واکاوی می‌کنند. بخش هفتم، نیم نگاهی به تاریخ سیاسی 25 ساله‌ی ایران (از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی) می‌اندازد و بخش هشتم، مفهوم احزاب دولتی و نقش آن‌ها در تاریخ معاصر را بررسی می‌کند. نگارنده در بخش نهم کتاب، نظرات بزرگان انقلاب درباره‌ی تحزب را مورد مطالعه قرار داده و در بخش دهم و یازدهم، به تبیین جناح‌بندی‌های سیاسی و مقایسه‌ی مواضع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جناح‌های موجود در سپهر سیاست ایران می‌پردازد. بخش دوازدهم، قانون احزاب در جمهوری اسلامی ایران را به بحث می‌گذارد. در بخش سیزدهم، مبانی نظری آزادی‌های سیاسی مورد بررسی قرار گرفته و بخش چهاردهم، مفهوم مشارکت و رویکردهای مختلف در این خصوص و ابزارها و شیوه‌های اعمال آن را واکاوی می‌کند. بخش پانزدهم، بحثی کوتاه را در خصوص توسعه نیافتگی و راه‌های توسعه پیش می‌کشد و در بخش شانزدهم، نظریه‌ی سیاسی اسلام تبیین می‌شود. بخش هفدهم، شاخص‌های سیاست داخلی را دربرگرفته و در بخش هجدهم، رابطه‌ی دین و دولت مطرح می‌شود. بخش‌های نوزدهم و بیستم، نسبت جامعه‌ی مدنی و جامعه‌ی دینی را بررسی نموده و مورد مطالعه‌ی تطبیقی قرار می‌دهد. بخش بیست و یکم به شرح جایگاه مذهب در سیاست در ایران پرداخته و بخش بیست و دوم، نقش روشن‌فکری در احزاب سیاسی و نگاه رهبران ایران به این نقش آفرینی را تبیین می‌کند. در نهایت، بخش بیست و سوم نیز نقش احزاب در اراده‌ی سیاسی کشورها را به بحث می‌گذارد.
منبع مقاله :
نشریه خردنامه همشهری، شماره 142.