نام کتاب: اسلام و تجدد
نویسنده: مهدی نصیری
ناشر: کتاب صبح
چاپ: 1387
تعدد صفحات: 399

معرفی کتاب «اسلام و تجدد»

از ابتدای مواجهه‌ی ما با غرب، سه نگاه در باب نوع برخورد با جهان تجدد وجود داشته است. غربی شدن بی قید و شرط اولین نگاهی است که در مواجهه با غرب با آن روبه‌رویم. دسته‌ی دوم افرادی هستند که بین وجه مادی و مکانیکی تجدد با وجه فرهنگی و معنوی آن تفکیک قائل هستند؛ بدین معنی که اخذ وجه مادی و ابزارها و ساختارهای معیشتی تمدن غرب را مفید و بلکه لازم می‌دانند، اما وجه اعتقادی، فرهنگی و اخلاقی آن را مردود می‌شمارند. اما علاوه بر دو دیدگاه یاد شده، تلقی دیگری از تمدن جدید وجود دارد که در مقام تحلیلی نظری، قائل به تفکیک و تجزیه‌ی تمدن جدید نیست و آن را کلیتی با روح و جان واحد می‌بیند و تخطئه‌ی وجوهی و تصویب وجوهی دیگر از تجدد را غیرواقعی و اشتباه می‌شمرد. این دیدگاه، نسبت بین اسلام و تجدد را تعارض به نحو کلی و ماهوی می‌بیند و صرف تشابه جزئی در پاره‌ای از امور را دلیل وحدت و حتی تفاهم بین این دو نمی‌داند (اسلام و تجدد، 1387: 12). مهدی نصیری آرای خود را ذیل این دیدگاه می‌داند و در کتاب «اسلام و تجدد» به تشریح این دیدگاه خود پرداخته است و نظریه‌ی دوم را که دیدگاه غالب به شمار می‌آید، با استناد به کتاب و سنت، نقد می‌کند.


جوهره‌ی این دیدگاه این است که تکنولوژی و علوم جدید، چون دستاورد تمدن غربی است، از پایه و اساس بر یک نگرش الحادی و کفرآمیز استوار است و این کفر در تمامی ارکان این علم رخنه کرده است. لذا مسلمانان باید با مراجعه به متون معتبر دینی (کتاب و سنت) و تنها با تکیه بر آموزه‌های نقلی، از نو به تولید علم همت گمارند و علم جدیدی پدید آورند؛ چرا که بنا بر این دیدگاه، «اساساً انسان فاقد چنین توانایی بوده که مستقل از وحی و با اتکا به تجربه و آزمون و کشف شخصی، معیشت خود را سامان دهد و اگر خداوند کلیات و جزئیات معاش انسان را سامان‌دهی نمی‌کرد، حیات بشری در آغاز راه، منقرض و نابود می‌شد.
منشأ و موجد همه‌ی علوم و فنونی که نقش سامان بخشی و تدارک حیات مادی انسان را بر عهده دارند، وحی الهی است و انبیا آموزگاران این فنون به انسان بوده‌اند... [اما] بشر جدید بدون جهت الهی و از روی خودبنیادی و هواپرستی، دست به بسط و گسترش علوم و فنون طبیعی زد و به همین خاطر هم در نهایت، این پیشرفت علمی و تکنیکی بلای جان وی شده و کل بشریت را در معرض بحران‌های گوناگون قرار داده است» (اسلام و تجدد، 1387: 45-46). نقد نظریه‌ی ترقی و تکامل تاریخ و سیر خطی پیشرفت جوامع انسانی، طرح دیدگاه اسلام در این زمینه، توقیفی بودن علوم معاش، نقد علم مدرن و رد امکان هرگونه استفاده‌ی صحیح از علم جدید، بیان استنادات مختلف از تعارض اسلام و تجدد و بحران تجدد و... از جمله مباحث این کتاب است.
منبع مقاله :
نشریه خردنامه همشهری، شماره 142.