شهادت در حال نماز

نويسنده: استاد مطهري
مانند هميشه كه خود اذان مي‌گفت، بالاي مأذنه رفت و فرياد « ا.. اكبر» ايشان در فضا رنگ توحيد گرفت. اذان را كه تمام كرد، با آن سپيده‌دم خداحافظي نمود و فرمود:
« اي صبح، اي سپيده دم، اي فجر! از روزي كه علي (ع) چشم به دنيا گشوده است، آيا روزي بوده كه تو دميده باشي و چشم علي (ع) خواب باشد.»
عشق بود كه در مسجد جامع كوفه بر تن نماز گزاران بال مي كشيد.
امام به سجده رفت. دست پليد عبدالرحمن بن ملجم مرادي شمشير زهرآلود بر فرق مبارك – حضرت فرود آورد و امام سرود وصل را برلبان خود جاري نمود « ‌به خداي كعبه رستگار شدم»
امام در بستر افتاد. چشمها را گشود و فرمود:
« به خدا قسم هنگاميكه اين ضربت بر فرق من وارد شد، مثل من مثل عاشقي بود كه به معشوق خودش رسيده باشد. مُثَل من مُثَل آن كسي است كه درشب ظلماني دنبال آبي مي‌گردد تا خيمه و خرگاه خود را بردارد و به آنجا برود. اگر در آن تاريكي آن چاه آب را پيدا كند، چقدر خوشحال مي‌شود؛ مُثَل من مُثَل همان شخص است.»
منبع: انسان كامل

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله