زكات دادن در حال نماز

سائلي وارد مسجد شد و ازمردم تقاضاي كمك كرد،ولي كسي چيزي به او نداد، او دست خود را به سوي آسمان بلند كرد و گفت:
«خداياتوشاهد باش كه من در مسجد رسول تو تقاضاي كمك كردم، ولي كسي جواب مساعد به من نداد.»‌
در همين حال علي (ع) كه در حال ركوع بود، با انگشت كوچك دست راست خود اشاره كرد؛ سائل نزديك آمد و انگشتري را از دست آن حضرت بيرون آورد.
پيامبر (ص) كه در حال نماز اين جريان را مشاهد كرد، هنگامي كه از نماز فارغ شد، سر به سوي آسمان بلند كرد و چنين گفت :
خداوندا! برادرم موسي از تو تقاضا كرد روح او را وسيع گرداني و كارها را بر او آسان سازي و گره از زبان او بگشايي تا مردم گفتارش را درك كنند و نيز خواست تا هارون را كه برادرش بود و زير و ياورش قرار دهي و به وسيلة او نيرويش را زياد كني و در كارهايش شريك سازي.
« خداوندا! من «‌محمد»‌پيامبر و برگزيدة توام ؛ سينة مرا گشاده كن تا به وسيلة او پشتم محكم گردد»
ابوذر گفت :
هنوز دعاي پيامبر (ص) پايان نيافته بود كه جبرئيل نازل شد و خطاب به پيامبر (ص) گفت : بخوان
پيامبر گفت : چه بخوانم
گفت :‌بخوان
منبع: داستانهاي تفسير نمونه

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله