رسانهها و انحرافات اجتماعي
رسانهها و انحرافات اجتماعي
چكيده:
در اين نوشتار برخي از كاركردهاي فوق تبيين گرديده و در پايان در جهت تقويت كاركردهاي مثبت رسانههاي جمعي در پيشگيري از انحرافات اجتماعي پيشنهاداتي ارائه شده است.
واژگان كليدي:
در طول تاريخ، هرجامعهاي براي قاعدهمندي رفتار اعضايش، هنجارهايي را تعـريف و نهـادينه كرده و آنها را به رعايت آن قواعد و هنجارها ملزم نموده و در برابـر تخلـف و سرپيچـي از آنهـا نيـز واكنش نشان داده و مجازاتهايي را تعيين كرده است.
متفكران اجتماعي و جامعه شناسان نيز جهت كاهش هنجارشكني افراد جامعه، به بررسي علل و عوامل مؤثر در انحرافات و بروز كجرويهاي اجتماعي پرداخته اند و در عصر ارتباطات به تأثير رسانهها و وسائلارتباط جمعي در كنترل و يا گسترش انحرافات اجتماعي اشاره كرده اند. بر اين اساس، تبيين كاركردهاي مثبت و منفي رسانهها در اين زمينه ضروري مينمايد. لذا محور بحث در اين نوشتار توضيح و تبيين كاركردهاي مختلف رسانههاي جمعي درخصوص انحرافات اجتماعي ميباشد. پيش از ورود در بحث، لازم است مفاهيم كليدي به طور مختصر توضيح داده شود.
1- مفاهيم كليدي
انحراف هر گونه رفتاري است كه با انتظارات جامعه يا يكي از گروههاي مشخص درون جامعهمنطبق نباشد. به عبارت ديگر« انحراف»، دوري جستن و فرار از هنجارها تعريف ميشود.
انحرافات اجتماعي داراي اقسامي از قبيل انحرافات نخستين (يعني انحراف فرد به طور گذرا وتصادفي) و انحرافات ثانوي(يعني منحرف شدن فرد از نظر عموم افراد جامعه) است و همچنين براي تبيين علل انحرافات اجتماعي نيز سه مكتب عمده پديد آمده است:
اول: مكتب زيستشناسي كهعوامل انحراف را در تركيب ناموزون كرموزومهاي بدن شخص منحرف جستجو ميكند.
دوم: مكتب روانشناسي كه انحراف فرد را بر اساس نقص شخصيت وي توجيه مينمايد.
سوم :مكتب جامعهشناسي كه بيان ميدارد رفتار انحرافي افراد متأثر از عوامل اجتماعي است، زيرا عوامل روانيبازتاب ساختارهاي اجتماعي ميباشد.
2-1 ) رسانههاي جمعي
«ژوديت لازار» در مورد اهميت و نقش رسانهها ميگويد :رسانهها نقشهاي متعـددي را در حيـات اجتمـاعي به عهـده دارند، از جملـه اينكه صحنهاي را ايجاد ميكنند كه حيات سياسي در آن به نمايش گذاشته ميشود، فرهنگ بال ميگستراند، مدها جولان ميدهند، سبكهاي تازه و هنجارهاي زندگي رخ مينمايند.
3-1) كاركرد
به ديگر سخن، «كاركرد» به معناي نقش يا اثري است كه هر پديده در زنجيرهاي از پديدههايي كه با آنها مرتبط ميباشد، باقي ميگذارد. دوركيم در كتاب تقسيم كار اجتماعي، كاركرد را در همين معنا بكار برده است.
«ويليام اسكيدمور» معتقد است بهترين راه براي فهميدن اين واژه، در نظر گرفتن آن به عنوان يك اثر است و فونكسيون هر عملي، اثر آن است.
«مرتن» نيز كاركردهاي اجتماعي را به كاركردهاي آشكار و پنهان و كاركردهاي مثبت و منفي تقسيم كرده است، تا اين تلقي بوجود نيايد كه آثار اجتماعي يك رفتار يا نهاد اجتماعي، الزاما از آثار آشكار و مثبت جامعه حكايت ميكند.
2- كاركردهاي مثبت
1-2) اطلاعرساني و هشدار
رسانههاي جمعي اعم از روزنامهها، مجلات، راديو و تلويزيون، گاه از انحرافاتاجتماعي، نظير تجاوز، خشونت، قتل و… پرده برميدارند و زواياي پنهان داستانهاي عشقي و جنايي را براي مخاطبان خود آشكار ميسازند و انواع دامهايي را كه بر سر راه جوانان قرار دارد ، به آنان گوشزد مينمايند و راههاي لغزش ديگران را براي مخاطبان ترسيم ميكنند و با اطلاعرساني به موقع و مناسب براي اعضاي جامعه، در پيشگيري ازانحرافات اجتماعي نقش مؤثري ايفا ميكنند.
رسانههاي جمعي با شناخت آسيبهاي مختلف اجتماعي و گزارش آن به كنشگران اجتماعي، نسبت به گسترش نابهنجاريهاي اجتماعي هشدار ميدهند و بدين ترتيب كنشگران اجتماعي را از نوع رفتارها و خرده فرهنگهاي كجرو آگاه ميكنند تا بر اساس ارزشها و هنجارهاي مورد پذيرشجامعه حركت كنند و در دام اين گونه خردهفرهنگها قرار نگيرند. لذا رسالت رسانهها ايجاب ميكند كه ابعاد، نوع و كيفيت شكسته شدن هنجارها و ارزشهاي اجتماعي را منعكس نمايند تا اعضاي جامعه بتوانند، با درك همه جانبة آنها ضمنحفظ خود از ارتكاب انحرافات اجتماعي، از شكسته شدن هنجارهاي مقبول جامعه جلوگيري نمايند.
وسائل ارتباط جمعي ميتوانند با بهرهگيري از شگردهاي تبليغي و آفرينشهاي هنري، نفـرت و زشتـي تـزلـزل باورها و ارزشهاي ملي و ديني را به مخاطبان خود القا كنند. بر اين اساس، يكي از وظايف و كاركردهاي مهم رسانهها آگاه سازي و اطلاعرساني عمومي است. يعني اطلاع رساني در مورد وقوع جرائم و انحرافات اجتماعي و كيفيت وقوع و ابعاد و راههاي لغزش افراد به سوي كجروي و هنجارشكني و در بعـد ديگـر ايجاد نفرت از وقوع انحرافات و جرائم اجتماعي.
كارگزاران رسانههاي جمعي ميبايست با حساسيت ويژهاي، از ارزشهاي عام و هنجارهاي نهادينه شدة اجتماعي پاسداري نمايند و براي تحقق عيني آن با ساير نهادهاي فرهنگي هماهنگي كرده و تمام امكانات را براي حفظ كرامت انساني بكار گيرند.
طبيعي است، هر گاه كه ارزشها و باورهاي جامعه مصون بماند، وفاق و همبستگي اجتماعي بيشتر تضمين خواهد شد، زيرا ارزشها و باورها از مهمترين عوامل همبستگي اجتماعي كنشگران اجتماعي محسوب ميشوند و چنانچه هر روز، به بهانهاي خاص يكي از ارزشهاي عام به طور بيرحمانه از سوي خرده فرهنگهاي كجرو مورد هجوم قرار گيرد، بنيانهاي وفاق و همبستگي اجتماعي تضعيف شده و جامعه تا هنگامة شكلگيري هنجارها و ارزشهاي نوين، آسيبهاي فراواني خواهد ديد.
بنابراين رسانهها با تبيين ابعاد انحرافات، وفاق و همبستگي اجتماعي را بيشتر خواهند كرد.
صفحه حوادث روزنامهها هشداري به مردم است تا بدون توجه و آگاهي به هر كسي و هر چيزي اعتماد مطلق نداشته باشند، نقل اين حادثه كه: دختـر جـواني به علت تأخير مجبور ميشود از وسائل نقليه شخصي استفاده كند و راننده كه آدمرباي حرفهايي بوده است به بهانه اين كه راه اصلي ترافيك است، از راههاي فرعي دختر را ميربايد. ميتواند دختران جوان جامعه را نسبت به اين خطرات هشيار نمايد و نوعي زيركي و دقت را در روابط اجتماعي افراد آموزش دهد.
2-2) قانونشناسي و كيفرشناسي
كاركـرد مهم رسـانـههـا در اين زمينه، شناساندن قانون و كيفـر آن به كنشگـران اجتماعي جهت كاهش ميزان ارتكاب جرائم ميباشد. وجود قانون در كتب قانون، نظم اجتماعي را به ارمغان نميآورد، تبيين و انتقال فرهنگ قانونگرايي به عاملين اجتماعي، آنان را هنگام مواجهه با جرم و زمينههاي آن واكسينه ميكند.
وسائل ارتباط جمعي ميبايست با ارائه فوائد و منافع قانون، روحيه قانونگرايي را ترويج نمايند و نشان دهند كه به عنوان ايدئولوژي توجيهگرا براي عملكرد قدرتمندان و حاكمان عمل نميكنند، بلكه تذكرات قانوني را به عنوان مبناي نظم اجتماعي مطرح مينمايند.
ارائة گزارشي ازضوابطي كه قانون عرضه ميكنـد و كيفـري كه قانون براي متخلفان معين ساخته است، كاركرد ارزشمندي است كه رسانهها در عصر ارتباطات بر عهده دارند.
رسانههاي جمعي از طريق تبيين قانون و مقررات ميكوشند تا رفتارهاي افراد را در مسير هنجارهايتعريف شده جامعه رهبري نمايند و به افراد بياموزند كه هر گاه فرد رفتارهاي خود را بر اساس هنجارها و قواعد اجتماعـي تنظيـم نمايـد، از طرف جامعه پاداش داده ميشود؛ بالطبع كنشگران اجتماعي نيز درمييابند براي رسيدن به خواستههاي خود ميبايست به رفتارها و هنجارهايي روي بياورند كه قانون معين كرده است. روية آموزش غير مستقيم قانون، همچنين ميتواند احترام دروني به قانون و احساس تقدس نسبت به قانون را در بين اعضاي جامعه ايجاد كند، به طوري كه قانون را به عنوان امري مقدس و غير قابل تخلف تصور نمايند. به عبارت ديگر رسانهها، از طريق اقناع و رسوخ به ذهن انسانها، به درونيسازي، جذب و پذيرش قلبي هنجارها ميپردازند.
رسانهها با نمايش كيفرهايي كه براي مجرمان در برابر تخلف و تخطي از قانون در نظر گرفته شده است، ميتوانند در كاهش جرم تأثيـرگـذار باشـند. تا هنگامي كـه مجرم، از مجازاتهاي قانوني هنجارشكني تصور روشني در ذهن خود نداشته باشد و تنها به منافع و مزاياي تخطي از مقررات بينديشد، انگيزة ارتكاب جرم در او تشديد ميشود، بدين لحاظ رسانهها موظفند كه شناخت همه جانبهاي از مضرات و زيانها وعواقب جرم را در اختيار اعضاي جامعه بگذارند و به اين وسيله، انگيزه ارتكاب جرم را كاهش دهند.
براي عينيت بخشيدن به دو كاركرد فوق، بهترين راه، ارائه الگوهاي جذاب، امروزي و متناسب با نيازهاي انسان معاصر است. رسانه ميتواند از طريق نشان دادن عواقب انسانهاي مجرمي كه دچار كجروي شدند، زشتي و قبح گناه و جرم را در ذهن مخاطبان ترسيم نمايد و مايه عبرتآموزي انسانها باشد، بررسي شواهد تجربي ذيل اين كاركرد اجتماعي رسانهها را بهتر تبيين ميكند:
ـ 6 تن از اراذل و اوباش محله يافتآباد كه پس از كشاندن يك دختر 13 ساله به منزل مسكونيشان وي را مورد آزار و اذيت جنسي قرار داده بودند، با رأي قاضي مجتمع قضايي شهيد مطهري به 45 ضربه شلاق در ملا عام محكوم شدند.
ـ زن جواني كه به خاطر انتقام جويي از همسرش وي را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، پس از برگزاري چندين جلسه محاكمه به قصاص نفس محكوم شد.
ـ متهمان اختلاس 20 ميليارد ريالي از بانك مسكن روز گذشته محاكمه شدند.
انعكاس و بازتاب اين گونه انحرافات اجتماعي، موجب ميشود تا جامعه با كيفر مجرمان در قانون آشنا شده و نيز عواقب انحرافات اجتماعي را با دقت بيشتري نظاره كنند.
3-2) كنترل اجتماعي
در تعريف كنترل اجتماعي گفتهاند: كنترل اجتماعي به مجموعه شيوهها، تدابير و وسايلي اطلاق ميشود كه يك جامعه يا يك گروه در راه تحقق اهداف خود و هدايت افـرادش به رعـايت آداب، شعائر، منــاسك و هنجـارهـاي پذيرفته بكار ميگيرد. كنترل اجتماعي به دو شيوه انجام ميشود: يكي از طريق فشارهاي اجتماعي كه ابزار آن همان «قوانين و ضمانت اجراي» آن است و ديگري از طريق «اقناع»ميباشد كه افراد را به رعايت هنجارها ملزم ميكند.
امر به معروف و نهي از منكر در اسلام يكي از مهمترين ابزارهاي كنترل اجتماعي ميباشد. با اين نگاه جامعهشناختي، رسانههاي همگاني نيز، داراي كاركرد كنترل اجتماعي هستند. رسانهها با درج و انعكاس نابهنجارهاي اجتماعي و عواقب شومي كه در انتظار افراد كجرو قرار دارد، به طور غير محسوس، اقدام به كنترل و پيشگيري از نابهنجاريها در جامعه ميكنند. رسانهها عمدتاً از طريق اقناعپذيري بهتر ميتوانند در كنترل اجتماعي مؤثر باشند.
وقتي كه چنين خبري در مطبوعات درج ميشود كه: مدير عامل يك شركت تجاري بينالمللي به اتهام قاچاق تجهيزات پزشكي به جزاي نقدي (20 ميليون و 500 هزار ريال) محكوم شد، ساير مديران اقتصادي كه در معرض فسادهاي مالي قرار گرفتهاند، حداقل در موارد ياد شده احتياط بيشتري خواهند كرد.
4-2) پيشگيري از جرم
3-كاركردهاي منفي
1-3) تحديد مفهوم جرم
2-3) ايجاد امواج جرم
3ـ 3 ( عادي سازي هنجارشكني
4-3 ) گسترش خشونت و پرخاشگري
امروزه خشونت و پرخاشگري در ميان جوانان شايع شده است كه معلول علل و عوامل متعددي است. مطالعات انجام شده نشان ميدهد كه رسانههاي جمعي در اين زمينه تأثير بسياري داشتهاند، زيرا رسانهها با تبليغات كالاهاي رنگارنگ، زندگي مرفه را آرمان و هدف مخاطبان ترسيم ميكنند، در حالي كه اين هدف با شغل و درآمد مخاطبان قابل دسترسي نيست، در نتيجه ميان اهداف و ابزار مشروع دستيـابـي به اين اهـداف فاصلـه ايجـاد ميشـود، (يعني فرد احساس محروميت مينمايد) اين وضعيت منجر به خشونت و پرخاشگري در ميان افراد ميگردد. به عبارت ديگر رسانهها موجب ميشوند كه ميل به مصرف كالاهاي لوكس در بين مردم افزايش يابد، اما وقتي اين ميل و تقاضا امكان ارضاء ندارد، در نتيجه به خشونت تبديل ميشود و يا فرد را به انجام عملي غير قانوني نظير سرقت جهت دستيابي به كالاهاي تبليغي ترغيب مينمايد.
نمايش فيلمهاي جنايي نيز از سوي ديگر روحيه خشونت، تندخويي و ارتكاب جرم را به مخاطبان خود القاء مينمايد و موجب بروز رفتارهاي خشونتآميز ميگردد. انتشار اخبار مربوط به قتل و بيان راهها و شيوههاي ارتكاب اينجنايات موجب بدآموزي، گسترش و نهادينه شدن اين روشها در جامعه ميشود.
محتواي خشونت بار رسانهها به بروز رفتارهاي خشن در افراد جامعه دامن ميزند و ممنوعيتهاي اخلاقي و اجتماعي بكارگيري خشونت را كمرنگ ميكند. صاحبنظران ارتباطات سازوكارهاي تحريك كنندة خشونت را شامل بازداري زدايي (كاهش خودداري بينندگان از انجام اعمال پرخاشگرانه)، حساسيت زدايي(افزايش تحمل بينندگان و قبول خشونت) و برانگيختگي زايي ميدانند. آنها معتقدند كه رسانهها قادرند فنون ارتكاب جرائم را آموزش دهند، جرائم را مهيج و لذت بخش جلوه دهند، ارضا شدن آني را ترويج دهند و فرد را به همانند سازي با مجرم ترغيب كنند، البته جرم زايي رسانهها به تعامل محصولات رسانه اي (خصوصيات جرائم و مجرمان آن)، بافت رسانهها (مقدار پوشش رسانهاي، سبكهاي ارائه، حمايت از ارتكاب جرائم) و بافت اجتماعي (هنجارهاي فرهنگي موجود، گرايشهاي مصرف كنندگان، فرصتهاي ارتكاب جرم و تعداد خلافكاران موجود) بستگي تام دارد.
5-3) اشاعه فحشا و بي بندوباري
قرآن كريم در مورد خطر اشاعه زشتيها در جامعه اسلامي هشدار داده و ميفرمايد: «ان الذين يحبون ان تشيع الفاحشه في الذين امنوا لهم عذاب اليم في الدنيا و الاخره و الله يعلم و انتم لا تعلمون» «كساني كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم باايمان شيوع يابد، عذاب دردناكي براي آنها در دنيا وآخرت است و خداوند ميداند و شما نميدانيد».
گسترش فحشا در اين آيه شريفه مورد مذمت قرار گرفته است، البته در قرآن كريم، واژه فحشا در خصوص انحرافات جنسي استفاده شده است، اما از نظر مفهوم لغوي، «فحشا» به معني هر گونه رفتار و گفتاري است كه زشتي آن بزرگ باشد.
پس از ديدگاه و منطق قرآن، بازگو كردن زشتيها و ترويج و ارائه آنها، مورد نهي قرار گرفته است، زيرا موجب آشكار سازي زشتيها و برملاكردن آنها ميشود.
امام رضا(ع) ميفرمايند: «المذيع بالسيئه مخذول و المستتر بالسيئه مغفور له» «آن كس كه گناه را نشر دهد، مطرود است و آن كس كه گناه را پنهان ميدارد، مشمول آمرزش الهي است».
پيامبر اسلام (ص) ميفرمايند:«من اذاغ فاحشه كان كمبتدئها» « كسي كه كار زشتي را نشر دهد، همانند كسي است كه آن را در آغاز انجام داده است».
6-3) تضعيف اعتماد اجتماعي
انعكاس انحرافات اجتماعي علاوه بر سست كردن اعتماد اجتماعي، موجب عدم احساستعلق جمعي ميشود و روابط اجتماعي افراد را دچار مشكل ميكند.
رسانهاي كردن جرائم بر نهاد خانواده نيز اثرات مخربي دارد، به طور نمونه پدران و مادران را نسبت به رفتار فرزندانشان بدبين ميكند، چرا كه والدين احتمال ميدهند كه انجام اين انحراف اجتماعي كه از طريق رسانه منعكس شده است، در مورد فرزندان جوان خانواده وجود دارد، اين نگرش منجر به تضاد و ناسازگاريهاي خانوادگي خواهد شد.
رسانهها گاه با انعكاس آمار و ارقام اغراق آميز جرائم، ميتوانند اعتماد اجتماعي را نسبت به نظام سياسي تضعيف نمايند. به طور نمونه انعكاس پروندههاي كلان اختلاسهاي عمومي و يا پروندههاي مربوط به رابطه ميان حاكميت و مردم ميتواند منجر به سلب اعتماد گردد.
هـر چنـد نميتوان ضـرورت برخـورد قوي با متخلفان را در هرسطح و نهادي انكار نمود، اما رسانهاي كردن اين گونه حوادث به بياعتمادي مردم از حكومت منجر شده و اقتدار و مشروعيت مديران صالح نظام را نيز از بين برده و در نتيجه نظام سياسي كشور، كاركرد كنترلي و پويايي خود را از دست خواهد داد.
7-3) شكستن حريم خصوصي افراد
ورود در حريم خصوصي افراد از نظر بازخوردهاي اجتماعي و كاركردهايي كه در شكستن مرزهاي خصوصي مردم دارد، داراي اهميت فوقالعادهاي است. به گونه اي كه تجسس و افشاي زواياي پنهان زندگي مردم براي دستيابي به اطلاعات جزيي از آنان، به شدت در متون ديني نهي و مذمت شده است.
به تعبير ديگر اسلام ميخواهد مردم در زندگي خصوصي خود از هر نظر در امنيت باشند. بديهي است اگر اجازه داده شود كه هر كس به تجسس درباره ديگران برخيزد،حيثيت و آبروي مردم بر باد ميرود و جهنمي به وجود ميآيد كه همه افراد اجتماع در آن عذاب خواهند برد.
اين كاركرد منفي رسانهها (يعني ورود به حريم خصوصي افراد) در كشورهاي جهان نيز ابعاد وسيعي يافته است، به طوري كه در بهارسال1989 ديوان آمريكا اعلام كرد كه سازمان خبري اجازه ندارد به پروندههايF.B.I در زمينه تجاوزهاي جنسي دسترسي پيدا كند. F.B.I براي كوتاه كردن دست مطبوعات از اين نوع پروندهها به ديوان فدرال متوسل شد و اعلام كرد كه اگر چه اين پروندهها با استناد به اسناد علني وگزارشات دستگيريها و رسيدگيهاي قضايي تهيه شده است، اما كامپيوتري كردن اين اطلاعات، حريم خصوصي افراد را به خطر خواهد انداخت. بر اساس نتايج نظرخواهي موسسه گالوپ 73 درصد از مردم آمريكا معتقدند كه مطبوعات حريم خصوصي افراد را ناديده ميگيرند.
به هر حال همين مرزبندي حريم خصوصي از حريم عمومي جامعه ميبايست به طور مشخص تعريف شود و به وسيله قانون، ضمانت اجرا داشته باشد و رسانهها نيزخود را موظف به رعايت آن موازين بدانند.
فرجام سخن
به نظر ميرسد منابع شناخت مردم از حوادث و مسائل اجتماعي منحصر به رسانهها نيست و آنان از راههاي مختلفي از جمله مشاهده عيني و ارتباطات كلامي با ديگران از حوادث تلخ و انحرافات اجتماعي آگاهي مييابند، از اين رو تصور اينكه چشم وگوش مردم تنها از دريچه وسائل ارتباط جمعي به دنياي حوادث و انحرافات باز ميشود، خيالي بيش نيست. لذا گزارش اين گونه انحرافات اجتماعي توسط رسانهها چنانچه با تحليل و تبيين آسيبهاي آنها و به منظور حفظ جامعه از گسترش انحرافات صورت گيرد ، امري مفيد، بلكه ضروري است كه ضمن افزايش آگاهي مخاطبين رسانهها، موجب ميشود كه رفتار اجتماعي خود را براين اساس تنظيم نمايند و از پيامدهاي كجرويهاي اجتماعي در امان باشند. قرآن كريم بارها با بيان سرگذشت اقوام گذشته از انواع آلودگيها و انحرافات اجتماعي سخن به ميان آورده است و مقصود از بيان آنها را عبرتآموزي و پيشگيري از وقوع و تكرار آنها در بين امت اسلامي برشمرده است. قرآن كريم در سوره يوسف، داستان عشق و شيفتگي زليخا به يوسف را با تمام جزئيات و تفاصيل آن بيان كرده و انحراف اخلاقي زليخا را با انواع مكرها و ترفندهاي آن تشريح نموده است، ولي بيترديد مقصود از ارائه اين گزارشها تقويت جنبة معنوي بشر ميباشد. خداوند ميفرمايد: «و آن زن كه يوسف در خانه او بود، از او تمناي كامجويي كرد، درها را بست و گفت: بيا به سوي آنچه براي تو مهياست. گفت: به خدا پناه ميبرم، اوصاحب نعمت من است، مقام من را گرامي داشته، مسلماً ظالمان رستگار نميشوند. آن زن قصد او كرد و او نيز ـ اگر برهان پروردگار را نميديد ـ قصد وي مينمود، اين چنين كرديم تا بدي و فحشاء را از او دور سازيم، چرا كه او از بندگان مخلص ما بود».
در اين آيات هر چند خداوند از انحرافات اخلاقي زن عزيز مصر ، سخن به ميان آورده و آن را براي همه مردم بيان كرده است، اما اين اطلاع رساني را با تحليل، تذكر و شيوه معنوي رهايي از انحرافات اجتماعيتوأم ساخته است.
قرآن كريم در هنگام بيان تاريخ قوم لوط، به اعمال ناشايست آنها (همجنس بازي) اشاره كرده و ميفرمايد: قوم لوط فرستادگان را تكذيب كردند، هنگامي كه برادرشان لوط به آنان گفت: آيا تقوا پيشه نميكنيد؟… يا در ميان جهانيان، شما به سراغ جنس ذكور ميرويد و همجنس بازي ميكنيد و همسراني را كه پروردگارتان براي شما آفريده رها ميكنيد؟
قرآن كريم انحراف اجتماعي آن قوم را ذكر كرده، ولي در ضمن بيان اينانحراف جنسي، به راه درمان آن (يعني ازدواج) اشاره ميكند. همچنين موارد ديگري همانند قتل هابيل توسط قابيل در قرآن ذكر شده است، ولي به جهت اينكه در كنار نقل اين خبر، مضرات و پيامدهاي آن انحراف تحليل و تبيين ميشود، از اشاعه فحشاء، شكستن قبح گناه … و ساير كاركردهاي منفي كه در اين رابطه وجود دارد، جلوگيري ميشود.
با استشهـاد به آيـات گذشتـه، مـلاك نقـل و گـزارش انحرافات به طورگسترده مشخص ميشود. اين ملاك همان طور كه در مورد قرآن وجود دارد، در مورد رسانههاي جمعي هم محقق است و آنها بايد در كنار ذكر حوادث، به جنبه عبرتآموزي حوادث جهت پيشگيري از وقوع انحراف توجه داشته باشند و در اين راستا، به تحليل انحرافات و راههاي مبارزه با آن و شيوههاي جايگزيني مثبت آنها اشاره نمايند و اگر به صرف نقل و ذكر انحرافات اكتفا شود، افزايش دامنه و نوع كاركردهاي منفي رسانهها دور از انتظار نخواهد بود.
پی نوشت :
- همان، 19 آبان 81، شماره 1024.
- Crime waves.
- Mass Media.
- همان، 15 آبان، ش 1021.
- مكارم شيرازي، ج 14، ص 403.
- Social deviation.
- اسكيدمور، ص 141.
- Street crime.
- ساروخاني، دائرة المعارف علوم اجتماعي، ص 698.
- لازار، ص 136.
- Function.
- توسلي، ص217.
- همان، ص 184.
- انتخاب، 17 آذر 81، ش 1064.
- همان، ص 356.
- سليمي و داوري، صص159-158.
- يوسف، 24 و 23.
- فيروزبخت، صص237-231.
-Social control.
- گولد، ص 436.
- ساروخاني، جامعه شناسي ارتباطات، ص 72.
- سليمي و داوري، ص160.
- كليني، ج 2، ص 428.
- رسانه، سال هفتم، ش 3، ص 49.
- شعراء، 166 ـ 160.
10- همان، 20 آذر 81، ش 1049.
21-كازنو، ص 117.
20- سليمي و داوري، صص160-159.
9 - روزنامه انتخاب، 38 آذر، ش 1056.
منابع:
ـ ساروخاني، باقر:« جامعهشناسي ارتباطات»، انتشارات اطلاعات، چاپ پنجم، 1373.
فيروزبخت، مهرداد:«ساخت اجتماعي جرم و خشونت رسانهها به مثابة يك علت»، مجله پژوهش و سنجش، سال هشتم، ش 26، 1380.
ـ توسلي، غلامعباس:«نظريه هاي جامعه شناسي»، انتشارات سمت، چاپ ششم، 1376.
ـ مكارم شيرازي، ناصر:« تفسير نمونه»، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1362.
ـ ساروخاني، باقر:« دائرةالمعارف علوم اجتماعي»، موسسه كيهان، چاپ اول، 1367.
ـ سليمـي، علـي؛ داوري، محمـد:«جامعه شناسي كجروي»، انتشارات پژوهشكده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، 1380.
ـ لازار، ژوديت: «افكار عمومي»، ترجمه مرتضي كليني، نشر ني، چاپ اول،1380.
ـ كليني، محمد بن يعقوب: «اصول كافي»، دارالاضواء، (بيروت)،چاپ اول، 1413 ق.
ـ قرآن كريم
ـ كـازنـو، ژان: «جامعـهشنـاسي وسـائل ارتباط جمعي»، ترجمه باقر ساروخاني و منوچهر محسني، انتشارات اطلاعات، چاپ پنجم، 1373.
ـ گـولد، جوليوس:« فرهنگ علوم اجتماعي»، ترجمه باقر پرهام و ديگران، انتشارات مازيار، چاپ اول، 1376.
ـ اسكيـدمور، ويليام:« تفكر نظري در جامعهشناسي»، ترجمه عليمحمد حاضري و ديگران،
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}