اوصاف برجسته نمازگزاران(1)
اوصاف برجسته نمازگزاران(1)
اوصاف برجسته نمازگزاران(1)
منبع:سایت اندیشه قم
الّذين هم علي صلاتهم دائمون و الّذين في اموالهم حقّ معلوم للسّائل و المحروم و الّذين يصدّقون بيوم الدّين. و الّذين هم من عذاب ربّهم مشفقون و الّذين هم لفروجهم حافظون و الذين هم لاماناتهم و عهدهم راعون و الّذين هم بشهاداتهم قائمون و الّذين هم علي صلاتهم يحافظون اولئك في جنّات مكرمون.« معارج ، 23 تا 35»
نمازگزاران نمازها را پيوسته به جا ميآورند. در اموالشان حق معلومي است براي تقاضا كنندگان و محرومان، و به روز جزا ايمان دارند و از عذاب پروردگارشان بيمناكند و دامان خويش را از بيعفتي حفظ ميكنند. و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت ميكنند، و قيام به اداي شهادت حق مينمايند.و براي نماز خود مراقبت دارد.اين افراد در باغهاي بهشتي گراميند.
نمازگزار را در اين سوره معرفي كرده و در حقيقت اسرار نماز را بيان كرد و خاصيت نماز را تشريح فرمود.
اين كه كلمه (صلاة) را به ضمير (هم) اضافه كرده دلالت دارد بر اين كه بر خواندن نمازشان هر چه بوده مداومت داشتهاند، نه اين كه دائماً در نماز بودهاند.[1]
و ستودن آنان به مداومت در نماز اشاره است به اين كه اثر هر عملي با مداومت در آن كامل ميشود.
اين نخستين ويژگي نمازگزاران است كه ارتباط مستمر با پروردگار متعال دارند و اين ارتباط از طريق نماز تأمين ميگردد.
نمازي كه انسان را از فحشاء و منكر باز ميدارد، نمازي كه روح و جان انسان را پرورش ميدهد و او را همواره به ياد خدا مياندازد و اين توجه مستمر مانع از غفلت و غرور و فرو رفتن در درياي شهوات و اسارت در چنگال شيطان و هواي نفس ميشود.
بديهي است منظور از مداومت بر نماز اين نيست كه هميشه در حال نماز باشد بلكه منظور اين است كه در اوقات معين نماز را انجام ميدهند.
اصولاً هر كار خيري آنگاه در انسان اثر مثبت ميگذارد كه تداوم داشته باشد، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حديثي ميفرمايد: انّ احبّ الاعمال الي الله مادام و ان قلّ
محبوبترين اعمال نزد خدا چيزي است كه مداومت داشته باشد هر چند كم باشد.
به اعتبار ديگر امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: آيه فوق درباره نماز نافله است و انجام نوافل سبب تكميل نواقص نمازهاي واجب است و نيز فرمود خداوند بزرگ ميفرمايد گاهي بنده من به واسطه انجام نوافل به تدريج به من نزديك ميشود تا آن جا كه او را دوست دارم، چشم و گوش و زبان و دستش را در اختيار خويش قرار ميدهم اگر مرا بخواند جواب گويم و اگر حاجت طلبيد عطا كنم.[2]
در حديثي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ آمد كه منظور اين است كه هر گاه انسان چيزي از نوافل را بر خود فرض ميكند همواره به آن ادامه دهد.
در حديث ديگر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده اين آيه فوق منظور به نافله است و آيه (و الذين هم علي صلاتهم يحافظون) ناظر به نماز فريضه است.
اين تفاوت ممكن است از اينجا باشد كه تعبير به محافظت مناسب نمازهاي واجب است كه دقيقاًَ آنها را بايد در وقتهاي معين انجام داد اما تعبير به تداوم مناسب نمازهاي مستحب است، چرا كه انسان ميتواند آنها را انجام دهد و گاه ترك كند.[3]
ـ بعد از ذكر نماز كه بهترين اعمال و بهترين حالات مؤمنان است به دومين ويژگي آنها پرداخته ميفرمايد آنها كساني هستند كه حق معلومي از اموالشان را براي محرومين قرار دادهاند.
ـ هم پيوند با خدا و هم پيوند با مردم بايد قوي باشد.
ـ نمازگزار كسي است كه آنچه در اختيار اوست به خود اختصاص نميدهد.[4]
ـ منظور سخن از مال حلال است نه مال حرام، اگر كسي از مال حرام بخشش كرد طرفي نميبندد، آن كسي كه از راه حلال به دست آورد مالك آن ميشود.
نمازگزار كسي است كه مال او حساب شده است و ديگران در مال او سهمي دارند.
ديگران دو قسمند، عدهاي سائلند كه روي سؤال دارد و عدهاي روي سوال هم ندارند يا دسترسي ندارند.[5]
نمازگزار كسي است كه اموال او مورد تعلق حق ديگران قرار ميگيرد.
اين حق معلوم راجع به زكات و افعال زكات فقهي نيست، اين درباره انفاق و ايثار واجب نيست،چون در مكه هنوز حكم زكات فقهي نيامده بود بلكه در مورد رسيدگي به امور پابرهنگان و محرومان و گرسنگان، وحي رسيده بود.
بنابراين حق معلوم چيزي غير از زكات است كه انسان بر خود لازم ميشمرد كه به نيازمندان بدهد.
تفاوت ميان (سائل) و(محروم) اين است كه سائل كسي است كه حاجت خود را ميگويد و تقاضا ميكند و محروم كسي است كه شرم و حياء مانع تقاضاي اوست. و در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است، محروم كسي است كه زحمت در كسب و كار كشد ولي زندگي او پيچيده شده است اين حديث نيز مناسب همان تفسيري است كه ذكر شده زيرا چنين اشخاص كمتر روي سؤال دارند.
به هر حال انجام اين كار اثر اجتماعي دارد و با فقر و محروميت مبارزه ميكند و از سوي ديگر اثر اخلاقي روي كساني كه به آن عمل ميكنند ميگذارد و قلب و جانشان را از حرص و بخل و دنيا پرستي ميشويد.[6]
نمازگزار واقعي دستگيري و حمايت مالي از فقر و تنگدستان و محرومان جامعه ميكنند.[7]
حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه وقتي از تفسير اين آيه سؤال كردند كه آيا اين چيزي غير از زكات است فرمود:
آري اين درباره كسي است كه خداوند ثروت و مالي به او ميبخشد و او به مقدار هزار يا دو هزار يا سه هزار يا بيشتر و كمتر از آن جدا كرده و با آن صله رحم ميكند و مشقّت از قوم خود برميدارد.[8]
سومين ويژگي نمازگزاران: كساني هستند كه به روز جزا ايمان دارند.
مراد به تصديق يوم الدين اين است كه مصلين (نمازگزاران) علاوه بر تصديق قلبي روز جزا عملاً هم آن را تصديق ميكنند. به اين معنا سيره زندگاني نمازگزاران سيره كسي است كه معتقد است هر عملي كه انجام دهد به زودي در مورد بازخواست و بر طبق آن جزا داده ميشود حال، چه اين كه عملي خير باشد و چه شر، اگر خير باشد جزاي خيرش ميدهند و اگر شر باشد جزاي شرش ميدهند.
و تعبير به جمله (يصدقون) دلالت دارد بر اين كه تصديقشان استمرار هم دارد و دائماً مراقبند در هر عملي كه ميخواهند انجام دهند خدا را فراموش نكنند. اگر او آن عمل را خواسته انجامش دهند. و اگر نخواسته تركش كنند.[9]
(يصدقون) فعل مضارع است دلالت بر استمرار دارد، آنها پيوسته توجه دارند كه بعضي از مفسران آن را به معني تصديق عملي يعني انجام وظائف و ترك محرمات تفسير كرده ولي حساب و كتاب و جزائي در كار است.[10]
ظاهر آيه مطلق است هم تصديق علمي و هم عملي را شامل ميشود.[11]
نمازگزار هنگامي كه در نماز ميگويد (مالك يوم الّدين) غرق درياي تفكر ميگردد و مالك آن جهان را با آن قدرت عظيم در نظر ميگيرد و با چنين تجسمي با يك دنيا علاقه و شور ميگويد مالك يوم الدين.
نمازگزار اگر به جمله (مالك يوم الدين) اعتقاد قلبي داشته باشد كه روزي آن را مشاهده كرده و به خاطر اعمال نيك به بهشت رفته و به واسطه اعمال زشت به جهنم ميرود و عذاب ميبيند ديگر مرتكب گناه و رذايل اخلاقي نميشود.
بنابراين اگر يك آن تأمل نموده و احساس كند كه در محشر قيامت و در پيشگاه الهي ايستاده است از اعمال گذشته خود شرمنده شده و اگر ميخواست در آينده نيز گناهي مرتكب شود از آن پشيمان ميشود و همين جمله نمازگزار را از رذايل اخلاقي حفظ ميكند.[12]
همه مشكلات و خطاها بر اثر فراموشي معاد است، وقتي قرآن علت تبهكاري را ميشمارد ميفرمايد:
(لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب) چون روز حساب را فراموش كردند تن به گناه دادند، نمازگزار قيامت را فراموش نميكند و آن را باور دارد.
اينها از عذاب خداي سبحان هراسناكند.
ويژگي چهارم (نمازگزاران):كساني هستند كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند. نماز آن است كه انسان را از قيامت هراسناك كند.
نماز آن است كه انسان را به ياد معاد وادارد. ياد معاد هم مانع انجام گناه ميشود. هر كس در شبانه روز در نمازهاي واجب ده بار به ياد قيامت بيفتد مواظب كردار خود مي شود.
چهارم از اهل نجات كساني ميباشند كه از عذاب پروردگارش ترسناكند زيرا در اثر ايمان به مبدأ و معاد و يقين به عالم جزا از عذاب پروردگار كه به كيفر مخالفت اوامر الهي و دستورات نبوي مستحق گرديدهاند مطمئن نيستند و هميشه در دل ترسناكند نميدانند مورد عفو و رحمت الهي واقع ميگردند يا مورد غضب و سخط او واقعند.[13]
در آيه ميفرمايد:(انّ عذاب ربهم غير مأمون) چه كسي در امان است كه گرفتار عذاب خدا نشود مگر انسان برگه ايمني دريافت كرده است.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
نمازگزاران نمازها را پيوسته به جا ميآورند. در اموالشان حق معلومي است براي تقاضا كنندگان و محرومان، و به روز جزا ايمان دارند و از عذاب پروردگارشان بيمناكند و دامان خويش را از بيعفتي حفظ ميكنند. و آنها كه امانتها و عهد خود را رعايت ميكنند، و قيام به اداي شهادت حق مينمايند.و براي نماز خود مراقبت دارد.اين افراد در باغهاي بهشتي گراميند.
نه صفت نمازگزاران
نمازگزار را در اين سوره معرفي كرده و در حقيقت اسرار نماز را بيان كرد و خاصيت نماز را تشريح فرمود.
مداومت بر نماز
اين كه كلمه (صلاة) را به ضمير (هم) اضافه كرده دلالت دارد بر اين كه بر خواندن نمازشان هر چه بوده مداومت داشتهاند، نه اين كه دائماً در نماز بودهاند.[1]
و ستودن آنان به مداومت در نماز اشاره است به اين كه اثر هر عملي با مداومت در آن كامل ميشود.
اين نخستين ويژگي نمازگزاران است كه ارتباط مستمر با پروردگار متعال دارند و اين ارتباط از طريق نماز تأمين ميگردد.
نمازي كه انسان را از فحشاء و منكر باز ميدارد، نمازي كه روح و جان انسان را پرورش ميدهد و او را همواره به ياد خدا مياندازد و اين توجه مستمر مانع از غفلت و غرور و فرو رفتن در درياي شهوات و اسارت در چنگال شيطان و هواي نفس ميشود.
بديهي است منظور از مداومت بر نماز اين نيست كه هميشه در حال نماز باشد بلكه منظور اين است كه در اوقات معين نماز را انجام ميدهند.
اصولاً هر كار خيري آنگاه در انسان اثر مثبت ميگذارد كه تداوم داشته باشد، رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حديثي ميفرمايد: انّ احبّ الاعمال الي الله مادام و ان قلّ
محبوبترين اعمال نزد خدا چيزي است كه مداومت داشته باشد هر چند كم باشد.
به اعتبار ديگر امام باقر ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: آيه فوق درباره نماز نافله است و انجام نوافل سبب تكميل نواقص نمازهاي واجب است و نيز فرمود خداوند بزرگ ميفرمايد گاهي بنده من به واسطه انجام نوافل به تدريج به من نزديك ميشود تا آن جا كه او را دوست دارم، چشم و گوش و زبان و دستش را در اختيار خويش قرار ميدهم اگر مرا بخواند جواب گويم و اگر حاجت طلبيد عطا كنم.[2]
در حديثي از امام باقر ـ عليه السّلام ـ آمد كه منظور اين است كه هر گاه انسان چيزي از نوافل را بر خود فرض ميكند همواره به آن ادامه دهد.
در حديث ديگر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده اين آيه فوق منظور به نافله است و آيه (و الذين هم علي صلاتهم يحافظون) ناظر به نماز فريضه است.
اين تفاوت ممكن است از اينجا باشد كه تعبير به محافظت مناسب نمازهاي واجب است كه دقيقاًَ آنها را بايد در وقتهاي معين انجام داد اما تعبير به تداوم مناسب نمازهاي مستحب است، چرا كه انسان ميتواند آنها را انجام دهد و گاه ترك كند.[3]
انفاق مال در راه خدا به محروم
ـ بعد از ذكر نماز كه بهترين اعمال و بهترين حالات مؤمنان است به دومين ويژگي آنها پرداخته ميفرمايد آنها كساني هستند كه حق معلومي از اموالشان را براي محرومين قرار دادهاند.
پيامها و نكتهها:
ـ هم پيوند با خدا و هم پيوند با مردم بايد قوي باشد.
ـ نمازگزار كسي است كه آنچه در اختيار اوست به خود اختصاص نميدهد.[4]
ـ منظور سخن از مال حلال است نه مال حرام، اگر كسي از مال حرام بخشش كرد طرفي نميبندد، آن كسي كه از راه حلال به دست آورد مالك آن ميشود.
نمازگزار كسي است كه مال او حساب شده است و ديگران در مال او سهمي دارند.
ديگران دو قسمند، عدهاي سائلند كه روي سؤال دارد و عدهاي روي سوال هم ندارند يا دسترسي ندارند.[5]
نمازگزار كسي است كه اموال او مورد تعلق حق ديگران قرار ميگيرد.
اين حق معلوم راجع به زكات و افعال زكات فقهي نيست، اين درباره انفاق و ايثار واجب نيست،چون در مكه هنوز حكم زكات فقهي نيامده بود بلكه در مورد رسيدگي به امور پابرهنگان و محرومان و گرسنگان، وحي رسيده بود.
بنابراين حق معلوم چيزي غير از زكات است كه انسان بر خود لازم ميشمرد كه به نيازمندان بدهد.
تفاوت ميان (سائل) و(محروم) اين است كه سائل كسي است كه حاجت خود را ميگويد و تقاضا ميكند و محروم كسي است كه شرم و حياء مانع تقاضاي اوست. و در حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ آمده است، محروم كسي است كه زحمت در كسب و كار كشد ولي زندگي او پيچيده شده است اين حديث نيز مناسب همان تفسيري است كه ذكر شده زيرا چنين اشخاص كمتر روي سؤال دارند.
به هر حال انجام اين كار اثر اجتماعي دارد و با فقر و محروميت مبارزه ميكند و از سوي ديگر اثر اخلاقي روي كساني كه به آن عمل ميكنند ميگذارد و قلب و جانشان را از حرص و بخل و دنيا پرستي ميشويد.[6]
نمازگزار واقعي دستگيري و حمايت مالي از فقر و تنگدستان و محرومان جامعه ميكنند.[7]
حديثي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه وقتي از تفسير اين آيه سؤال كردند كه آيا اين چيزي غير از زكات است فرمود:
آري اين درباره كسي است كه خداوند ثروت و مالي به او ميبخشد و او به مقدار هزار يا دو هزار يا سه هزار يا بيشتر و كمتر از آن جدا كرده و با آن صله رحم ميكند و مشقّت از قوم خود برميدارد.[8]
تصديق نمازگزار به روز جزا
سومين ويژگي نمازگزاران: كساني هستند كه به روز جزا ايمان دارند.
مراد به تصديق يوم الدين اين است كه مصلين (نمازگزاران) علاوه بر تصديق قلبي روز جزا عملاً هم آن را تصديق ميكنند. به اين معنا سيره زندگاني نمازگزاران سيره كسي است كه معتقد است هر عملي كه انجام دهد به زودي در مورد بازخواست و بر طبق آن جزا داده ميشود حال، چه اين كه عملي خير باشد و چه شر، اگر خير باشد جزاي خيرش ميدهند و اگر شر باشد جزاي شرش ميدهند.
و تعبير به جمله (يصدقون) دلالت دارد بر اين كه تصديقشان استمرار هم دارد و دائماً مراقبند در هر عملي كه ميخواهند انجام دهند خدا را فراموش نكنند. اگر او آن عمل را خواسته انجامش دهند. و اگر نخواسته تركش كنند.[9]
(يصدقون) فعل مضارع است دلالت بر استمرار دارد، آنها پيوسته توجه دارند كه بعضي از مفسران آن را به معني تصديق عملي يعني انجام وظائف و ترك محرمات تفسير كرده ولي حساب و كتاب و جزائي در كار است.[10]
ظاهر آيه مطلق است هم تصديق علمي و هم عملي را شامل ميشود.[11]
نمازگزار هنگامي كه در نماز ميگويد (مالك يوم الّدين) غرق درياي تفكر ميگردد و مالك آن جهان را با آن قدرت عظيم در نظر ميگيرد و با چنين تجسمي با يك دنيا علاقه و شور ميگويد مالك يوم الدين.
نمازگزار اگر به جمله (مالك يوم الدين) اعتقاد قلبي داشته باشد كه روزي آن را مشاهده كرده و به خاطر اعمال نيك به بهشت رفته و به واسطه اعمال زشت به جهنم ميرود و عذاب ميبيند ديگر مرتكب گناه و رذايل اخلاقي نميشود.
بنابراين اگر يك آن تأمل نموده و احساس كند كه در محشر قيامت و در پيشگاه الهي ايستاده است از اعمال گذشته خود شرمنده شده و اگر ميخواست در آينده نيز گناهي مرتكب شود از آن پشيمان ميشود و همين جمله نمازگزار را از رذايل اخلاقي حفظ ميكند.[12]
همه مشكلات و خطاها بر اثر فراموشي معاد است، وقتي قرآن علت تبهكاري را ميشمارد ميفرمايد:
(لهم عذاب شديد بما نسوا يوم الحساب) چون روز حساب را فراموش كردند تن به گناه دادند، نمازگزار قيامت را فراموش نميكند و آن را باور دارد.
ترس نمازگزار از عذاب قيامت
اينها از عذاب خداي سبحان هراسناكند.
ويژگي چهارم (نمازگزاران):كساني هستند كه از عذاب پروردگارشان بيمناكند. نماز آن است كه انسان را از قيامت هراسناك كند.
نماز آن است كه انسان را به ياد معاد وادارد. ياد معاد هم مانع انجام گناه ميشود. هر كس در شبانه روز در نمازهاي واجب ده بار به ياد قيامت بيفتد مواظب كردار خود مي شود.
چهارم از اهل نجات كساني ميباشند كه از عذاب پروردگارش ترسناكند زيرا در اثر ايمان به مبدأ و معاد و يقين به عالم جزا از عذاب پروردگار كه به كيفر مخالفت اوامر الهي و دستورات نبوي مستحق گرديدهاند مطمئن نيستند و هميشه در دل ترسناكند نميدانند مورد عفو و رحمت الهي واقع ميگردند يا مورد غضب و سخط او واقعند.[13]
در آيه ميفرمايد:(انّ عذاب ربهم غير مأمون) چه كسي در امان است كه گرفتار عذاب خدا نشود مگر انسان برگه ايمني دريافت كرده است.
پی نوشت:
[1] . الميزان، ج 20، ص 142.
[2] . تفسير نمونه، ج 25، ص 30 و 31.
[3] . تفسير نمونه ج 25 ص 31.
[4] . تفسير نمونه جح 25 ص 31
[5] . اسرار عبادت، 41 ـ 42.
[6] . تفسير نمونه، ج 25، ص 32.
[7] . اخلاق نمازگزاران، ص 11.
[8] . تفسير نمونه، ج 25 ص 32.
[9] . تفسير الميزان، ج 20، ص 143.
[10] . نمونه، ج 25، ص 33.
[11] . نمونه، ج 25، ص 33.
[12] . اخلاق نمازگزاران، 48.
[13] . مخزن العرفان، ج 14، ص 106.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}