وقف نامه ی مجلس شورای ملی
زمین «بهارستان» محل استقرار مجلس شورای ملی سابق یکی از عرصه های موقوفه است، که به جزئیات آن می پردازیم.
مقدمه:
زمین «بهارستان» محل استقرار مجلس شورای ملی سابق یکی از عرصههای موقوفه است، زیرا دو تن از نمایندگان مجلس دورهی دوم به نمایندگی از سایر وکلا در سال 1329 قمری / 1290 ش زمین مذکور را خریداری و به عنوان دارالشورای ملی وقف کردند، این در حالی است که مهدی بامداد نوشته است:
«میرزا حسین خان مشیرالدوله در زمرهی متمولین درجهی یک ایران بوده و از بنای مدرسهی سپهسالار و بهارستان (مساوی مجلس شورای ملی) معلوم است که ثروتش تا چه اندازه بوده است.» مینا معرفت هم نوشته است:
«میرزا حسین خان مشیرالدوله ملقب به سپهسالار سیاستمدار قابلی بود که چندین سال نمایندگی ایران را در تفلیس و سپس استانبول برعهده داشت تا آنکه در سال 1324 قمری به نخست وزیری رسید....
او بزرگترین مسجد و مدرسهی تهران یعنی سپهسالار را بنا کرد و بخش اعظم زمینهایش را به دولت بخشید از جمله زمینی که بعدا ساختمان مجلس شورای ملی در آن ساخته شد.» حال سؤال این است که آیا زمین و عمارت شخصی سپهسالار در باغ بهارستان به صورت هدیهی سپهسالار به دولت و ملت بوده است یا قضیه به گونهی دیگری است؟
این نوشتار قصد دارد با انتشارمتن و حواشی «وقفنامهی عمارت و باغ بهارستان و قنات مهران» که در تاریخ 13 رمضان 1329 برابر با 14 سنبله 1290 توسط دو تن از نمایندگان دورهی دوم تنظیم شده و امروز رونوشت مصدق آن در «دفتر اسناد و شناسایی موقوفات» به شمارهی 137 تهران نگهداری میشود به طور مستند درصدد رفع آن اشتباه برآید.
افرادی که در تنظیم این سند دست داشتهاند دو دستهاند: از یک سو وراث سپهسالار و از دیگر سو دو تن از نمایندگان مجلس به وکالت از سایر وکلا. نص سند حاکی است که عمارت و محوطه و باغ بهارستان واقع در جنب مدرسهی ناصری که از جملهی ابنیه و مستحدثات سپهسالار بوده از سالها پیش در تصرف دولت بوده و دولت هم در آنجا تصرفات گوناگونی میکرده است.
تا آنکه مشروطه رخ داد و دارالشورای ملی در عمارات و باغ و محوطه مذکور تشکیل شد تا زمان تنظیم وقفنامهی مورد نظر محل انعقاد مجلس شورای ایران شد. زمان وقف پنج سال پس از مشروطه است.
در این سال احتمالا وراث سپهسالار اشکال تراشی کردهاند و درصدد تصرف املاک مذکور برآمدهاند. وکلای ملت که مجلس را مرکز و مصدر عدالت مملکت اسلامی میدانستهاند
لذا در این دوره که مصادف با مجلس دوم بوده به اقتضای دیانت خود و رعایت احتیاط و به ملاحظه اینکه اساس این مقام مقدس بر تقوا و احتیاط باشد و هیچ گونه شبهه و ریبی در آن نباشد از شهریه و حق الوکالهی خودشان مبلغ 15 هزار تومان گرد میآورند و به تملیک شرعی حاج میرزا یحیی امام جمعه خوئی و شیخ محمد حسین یزدی میدهند تا در دارالشرع حاضر شده و املاک مورد نظر را از وراث سپهسالار به عنوان مصالحه خریداری نمایند.
پس از این است که متصالحان شش دانگ عمارت و محوطه و باغ بهارستان را به انضمام یک دانگ نیم نیم یک رشته قنات مهران بر مصالح عامهی اهالی ایران که درمصالح عامهی مملت صرف واستعمال شود وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد دائمی ملی نمایند و رئیس مجلس شورای ملی را به عنوان متولی تعیین میکنند.
بنا به حاشیهای که سید حسن مدرس در پنجم ذی قعدهی همین سال بر وقف نامه نوشته آشکار میگردد که دیری نگذشته که وراث میرزا بابا که در کمال فقر و پریشانی بودهاند وقفنامهی خود را علم میکنند با این ادعا که شاید بعضی از باغ چال جزء زمین بهارستان شده باشد. لاجرم با عدم ثبوت حقانیت آنها از سر احتیاط و ارفاق با پرداخت 150 تومان ماجرا ختم میشود.
سواد قبالهی خریداری آقایان حاج امام جمعه خوئی آقا شیخ حسین یزدی دامت برکاتهما وکالتا از طرف وکلای عظام دارالشورای ملی سهام و حصهی ارثی ورثهی مرحوم حاج میرزا حسین خان سپهسالار را از باغ و محوطهی بهارستان و غیره به شرح ذیل و وقف نمودن برمصالح عامهی اهالی ایران با تقدیم دارالشورا بودن به تفصیل ذیل به تاریخ دوازدهم شهر رمضان المبارک 1329.
به تاریخ سلخ شهر ربیع الاول 1331.
نمرهی 2672.
الحمد لله و کفی و سلام علی عباده الذین اصطفی (ص ع) غرض از تحریر این کتاب مستطاب شریعتماب آنکه چون عمارات و محوطه و باغ بهارستان واقعه در جنب مدرسهی ناصری جمله ابنیه و مستحدثات مرحوم مبرور حاج میرزا حسین خان سپهسالار است.
از چندین سال قبل در تصرف دولت بوده و از طرف دولت در آنجا انحاء تصرف میشد در پنج سال قبل که سلطنت ایران به سلطنت مشروطه تبدیل و بنای تأسیس و تشکیل دارالشورای ملی شد عمارات و باغ و محوطه ی مرقومه به دارالشورا بودن معین شده و تاکنون محل انعقاد مجلس شورای ایران وبیت الشرف و یگانه دارالامال ایرانیان است.
مسلم است مقام محترمی که مرکز و مصدر عدالت یک مملکت اسلامی بوده مصالح و امور عامهی آن ملک در آنجا مذاکره و قطع و فصل میشودو عدل نصفت از آن محل به تمام اقطاع و اصقاع مملکت نشر و سرایت مینماید لازم است از آلایش هر گونه شبهه و ریب منزه و از شائبه ی هر قسم اشکال و عیب مبرا باشد
اگر چه بعضی از اجله ی علمای اعلام - رفع الله اقدارهم - تمام جهات شبهه و اشکال آن را بنا بفرموده و عملیات خودشان تصفیه و تسویه و تصحیح نموده رفع کلیهی اشکالات کرده اند.
لکن حضرات وکلای عظام ومبعوثین کرام این دوره به اقتضای دیانت خودشان و رعایت احتیاط و به ملاحظه ی اینکه اساس این مقام مقدس برتقوی و احتیاط بوده و هیچ گونه شبهه و ریبی را در آنجا مجال و مترح [کذا] نبوده و اقامه و لبث و جمله ی تحرکات و تصرفاتشان در آن محل از هر حیث محلل واقعی نبوده در این صدد و مقام بر آمدند که شبهه ملکیت وراث مرحوم مغفور سپهسالار و احتمال آن را به طور قطع رفع نموده از این حیث در آن مقام منیع و محل رفیع شبهه و اشکالی باقی نماند.
لهذا در تاریخ تحریر این ورقهی شریفه مبلغ پانزده هزار تومان از شهریه و حق الوکالهی خودشان به طیب خاطر و رضای قلب به جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج میرزا یحیی امام جمعهی خوئی و جناب ثقة الاسلام آقا شیخ محمد حسین تملیک شرعی نمودند و معظم له اولا وجه مسطور را قبول و تملک کرده و به موازین شرع مقدس اسلام آن وجه را از هر جهت خالی از اشکال و عاری از عیب و نقص و محلل نمودند ثم بعد ذلک وراث مرحوم مبرور حاج میرزا حسین خان سپهسالار باجمعهم در دارالشرع مطاع لازم الاتباع حاضر شدند.
و هم جناب اجل میرزا نبی خان نصرالملک و نواب اسعد والا شاهزاده نصرت الله خان امیراعظم و جناب شکرالله خان ضیاء نظام و جناب آقا سید هبت الله خلخالی و جناب میرزا یوسف خان علاء الممالک این هر دو به وکالت محققه از طرف جناب مستطاب اجل میرزا حسین خان معتمد الملک و جناب مستطاب آقا میرزا ابوالقاسم طباطبائی برحسب وکالت ثابتهی خود از جانب علیتین مخدرتین عشرةالملوک و نیمتاج الملوک و بعد حضورهم و معرفتهم بما یورث العلم و الیقین همگی در حال عمد و علم و اختیار با علم کامل به قدر و وصف و ارزش عین منقوله من دون اکراه و اجبار نقل نمودند به عنوان مصالحهی لازمهی جازمهی شرعیهی اسلامیه کلیهی حقوق واقعیه و فرضیهی خودشان را هر یک بقدر الحصه و لهم بتفصیل ذاتی از کل شش دانگ عمارات و محوطه و باغ بهارستان را که محدود است به حدود مفصلهی ذیل با کافهی توابع شرعیه و جمیع ملحقات و منضمات عرفیهی آن از ابنیهنصر الملک: یک ربع، شاهزاده امیر اعظم: یک ربع، میرزا حسین خان معتمدالملک: یک ربع، شکرالله خان ضیاء نظام: یک ثمن، عشرت الملوک: دو ثلث ثمن، نیمتاج الملوک: ثلث ثمنجنوبا به مدرسهی مسجد مرحوم حاج میرزا حسن خان شرقیا: به اندرونی عزیزالسلطان و خانه افسرالسلطنه و زمین بیاض شمالا به باغ معروف به باغ حاج باقر که فعلا در تصرف خود وارث خان مرحوم است.
غربیا خیابان نظامیه و خیابان نگارستان و احجار و اخشاب و اشجار و ابواب و غیر ذلک مما یعد تابعا من غیر اخراج شیء منها به انضمام تمام یک دانگ و نیم از یک رشته قنات معروف به قنات مهران با توابع و لواحق آن از مجری و احجار و بناء غیر ذلک به سوی جناب معظم آقای حاج امام جمعه و جناب آقا شیخ محمد حسین در عوض و قبال مبلغ پانزده هزار تومان قران فضی دو هزاری مسکوک دولت علیهی ایران و صیغهی صریحهی مصالحهی لازمهی جازمهی جامعهی شرایط صحت لزوم عریه از نواقص و موجبات بطلان و تزلزل و بعد حصول الوکالة الصریحه من جمیع الاطراف سمت جریان پذیرفت و کلیهی خیارات موجبهی تزلزل عقد خاصه خیار الغبن اگر چه در وجه علیا بوده و به اضعاف عوض مانع باشد از همه اطراف اسقاط گردیده و تمام عوض و مال المصالحه که پانزده هزار تومان است بلا نقیصه و کسر عاید دو اصل ناقلین علی قدر سهامهم و حسب حصصهم گردید ثم بعد المراتب المقررة المحررة همان متصالحان معظم لهما وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد دائمی ملی نمودند قربتا الی الله و طلبا لمرضاته تمام و همه و کل شش دانگ عمارت و محوطه و باغ بهارستان را به انضمام یک دانگ نیم نیم یک رشته قنات مهران بر مصالح عامهی اهالی ایران که در مصالح عامهی مملکت صرف و استعمال شود با تقدم دارالشورا بودن عمارات بر مصالح سائره و صرف منافع باغ و محوطه و قنات به مصارف دارالشورا در صورت عدم اصلحیت مکان دیگری برای دارالشورا بودن و در صورت اصلحیت مکان دیگری برای دارالشورا منافع کلیهی عمارات و باغ و محوطه و قنات صرف دارالشورا شود و تولیت آن را با رئیس مجلس شورای ملی - شید الله ارکانه - قرار دادند که با تصویب اکثریت از وکلای ملت در صورت امکان ومستقلا و بشخصه و در صورت امکان آن به وظایف مقرره عمل نمایند و صیغهی وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد دائمی جامعتا لشرایط الصحة و اللزوم خالیتا عن النواقص و موجبات البطلان اجرا گردیده و قبض که شرط صحت و لزوم است به عمل آمد فصار الاملاک المحرره وقفا صحیحا لا یباع و لا یوهب و لا یرهن حتی یرث الله الارض و کان ذلک المراتب فی دوازدهم شهر رمضان المبارک من شهور یک هزار و سیصد و بیست و نه سنة 1329.
شکرالله نوری: [محل مهر] «ضیاء نظام»
محمد نصرالملک: [محل مهر] «نصرالملک»
هبةالله الحسینی الخلخالی: [محل مهر] «العبد هبةالله الحسینی»
علاءالممالک: [محل مهر] «یوسف علاءالممالک»
صحیح است. [محل مهر] «افسرالسلطنه»
بسم الله تعالی
عمارات و باغ بهارستان و ربع قنات مهران را به همان تفصیل مرقوم متن از طرف خود و برحسب وکالتا از جانب جناب ثقةالاسلام آقا شیخ محمد حسین یزدی سلمه الله تعالی وقف نمودم بر جهت مسطورهی متن به همان ترتیب محرر و صیغه وقف را اجرا کردم و تولیت آن با رئیس مجلس شورا و در موقع انفصال مجلس شورا با رئیس که در حین انفصال بوده خواهد بود و قبض که شرط صحت است به عمل آمد حرره الاحقر یحیی الخوئی. [محل مهر حجةالاسلام آقای حاج امام جمعه خوئی دامت برکاته] «المتوکل علی عبده یحیی».
بسم الله و له الحمد
جناب مستطاب اجل آقای نصر الملک دام اجلاله اصالتا و جناب جلالت ماب آقای آقامیرزا بهاءالدین دام اقباله بوکالهی محققه از طرف علیان عالیان عشرت الملوک خانم وتاج الملوک خانم دامت خدارتهما و جناب ارباب کیخسرو و به وکالت ثابته از طرف جناب اجل اکرم آقای امیراعظم دام اقباله و جناب جلالت ماب اجل آقای شکرالله خان ضیاء نظام زید اقباله نیز اصالتا اقرار و اعتراف به تمام مراتب مرقومه درمتن من البدایة الی النهایة نمودند نزد داعلی فی الرابع من شهر شوال 1329 حرره الاقل ؛ صحیح است. [محل مهر حجةالاسلام عالی آقای صدرالعلماء دامت برکاته] «عبده الراجی محمد جعفر بن محمد باقر الحسنی الحسینی»
جناب آقای میرزا نبی خان نصرالملوک و آقای شکرالله خان اصلین (؟) و آقا میرزا کیخسرو وکیل ثابت الوکالهی شاهزاده امیر اعظم و آقا میرزا بهاءالدین وکیل معلوم الوکالهی مخدرتین اعتراف بجمیع فقرات مرقومه از صلح و قبض مال الصلح هر یک به قدر سهم خود و موکلین خود و اسقاط خیار نمودند 28 شهر صیام 1329 الاحقر محمد بن زین العابدین الحسنی الحسینی [محل مهر حضرت مستطاب آقای امام جمعه طهران دامت برکاته] «عبده سید محمد ابن زین العابدین الحسنی الحسینی».
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرات مفصله آقای نصرالملوک و آقای امیراعظم به وکیل خودشان که آقای ارباب کیخسرو باشند و عشرت الملوک و تاج الملوک به وکیل آنها که عالی شأن آقا میرزا بهاءالدین باشد و آقای آقا سید ابوالقاسم مرقوم متن وکیل مخدرتین بعد از نوشتن ورقه به جهت مرض معزول شدند و آقا میرزا بهاءالدین به وکالت مخدرتین حاضر شدند و جناب ضیاء نظام کلهم حاضر شدند و به اجازهی آنها سهام مرقومهی متن را رعایة لرفع الشبهة من المکان المقدس مصالحهی صحیحهی شرعیه نمودم به حضرت حجةالاسلام آقای حاجی امام جمعه خوئی و سرکار شریعتمدار آقای آقا شیخ حسین یزدی بالمناصفه به مبلغ مرقوم به حسب اسهامهم از مبلغ پانزده هزار تومان نقد و مال المصالحه را حضرات مفصله به قدر اسهامهم اخذ و قبض نمودند و حقوق واقعهی فرضیهی حضرات ساقط و صیغهی شرعیه را به نحو مرقوم متن نیز جاری و واقع ساختم فی شهر رمضان المبارک 1329 سید حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن ابن اسمعیل الطباطبائی»
تکمله:
بسم الله الرحمن الرحیم
چون وقف نامه اظهار شده از مرحوم میرزای بابای که رقباتی وقف بر اولاد خود نموده و یکی از رقبات باغ چال خوانده میشد و از قراین باغ چال جنب زمین بهارستان بوده است به احتمال اینکه شاید چون سابقا یک نفر متصرف در هر دو قطعه زمین بوده و شاید که بعضی از باغ چال جزو زمین بهارستان شده باشد به طبقهی حالیهی ورثهی مرحوم میرزا بابا که در کمال فقر و پریشانی بودند با عدم ثبوت حقانیت آنها رعایة للاحتیاط و ارفاقا لما لهم مبلغ یک صد و پنجاه تومان داده و معاملهی متن را از جانب تمام ورثهی حالیهی آقا مشهدی علی اکبر اجازه نمود و مبلغ مرقوم اخذ و قبض نمود که به حسب اسهام تقسیم نمایند فی پنجم ذیالقعدة الحرام 1329 سید حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن ابن اسمعیل الطباطبائی»
برحسب وکالتی که موافق وکالت نامه جداگانه از جانب همگی ورثه مرحوم میرزا بابای مستوفی داشتم صحت معاملهی مرقومه امضا و اجازه کردم فی 5 شهر ذی القعدة الحرام 1329 [محل مهر] «عبده علی اکبر»
بسم الله العزیز
قد وقع جمیع ما حرر فی المتن و الهامش و صدر الامضاء عنهم طبقا لما حرر فی الیوم الخامس من شوال المکرم 1329 نصر الله التقوی عفه. [محل مهر] «نصرالله التقوی».
بسم الله الرحمن الرحیم
جنابان مستطابان آقای آقا سید هبةالله و آقای علاءالممالک وکیلان شرعیان آقای معتمدالملک ابن مرحمت و غفران پناه مشیرالدوله و همچنین نواب علیه افسرالسلطنه بنت آن مرحوم اقرار به معامله مرقومهی متن نمودند فی 26 شهر صفر المظفر 1330 سید حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن بن اسمعیل الطباطبائی»
یادداشتهای اداری روی سند
سواد مطابق اصل است. [امضا] «میرزا آقا» [مهر] «دفتر اوقاف 1328 «.
به تاریخ 7 شهر ربیع الثانی سیچقان ئیل 1331 در تحت نمرهی 603 در دفتر شرعیات ادارهی جلیلهی کل اوقاف ثبت شد. [امضا] «تقی».
یادداشتهای اداری پشت سند
صفحهی (159) نمرهی (1656) [محل مهر] «محمد تقی»
نمرهی 252 شعبه ثالث ثبت [محل امضا] «محمد علی»
ثبت دفتر شرعیات شد. [محل مهر] «مرتضی بن محمد حسین الشریف».
نمرهی 1135. [مهر] «عبدالوهاب الحسینی».
نویسنده:سعید حاجی عباسی
ین مقاله در تاریخ 1402/12/21 بروز رسانی شده است
«میرزا حسین خان مشیرالدوله در زمرهی متمولین درجهی یک ایران بوده و از بنای مدرسهی سپهسالار و بهارستان (مساوی مجلس شورای ملی) معلوم است که ثروتش تا چه اندازه بوده است.» مینا معرفت هم نوشته است:
«میرزا حسین خان مشیرالدوله ملقب به سپهسالار سیاستمدار قابلی بود که چندین سال نمایندگی ایران را در تفلیس و سپس استانبول برعهده داشت تا آنکه در سال 1324 قمری به نخست وزیری رسید....
او بزرگترین مسجد و مدرسهی تهران یعنی سپهسالار را بنا کرد و بخش اعظم زمینهایش را به دولت بخشید از جمله زمینی که بعدا ساختمان مجلس شورای ملی در آن ساخته شد.» حال سؤال این است که آیا زمین و عمارت شخصی سپهسالار در باغ بهارستان به صورت هدیهی سپهسالار به دولت و ملت بوده است یا قضیه به گونهی دیگری است؟
این نوشتار قصد دارد با انتشارمتن و حواشی «وقفنامهی عمارت و باغ بهارستان و قنات مهران» که در تاریخ 13 رمضان 1329 برابر با 14 سنبله 1290 توسط دو تن از نمایندگان دورهی دوم تنظیم شده و امروز رونوشت مصدق آن در «دفتر اسناد و شناسایی موقوفات» به شمارهی 137 تهران نگهداری میشود به طور مستند درصدد رفع آن اشتباه برآید.
افرادی که در تنظیم این سند دست داشتهاند دو دستهاند: از یک سو وراث سپهسالار و از دیگر سو دو تن از نمایندگان مجلس به وکالت از سایر وکلا. نص سند حاکی است که عمارت و محوطه و باغ بهارستان واقع در جنب مدرسهی ناصری که از جملهی ابنیه و مستحدثات سپهسالار بوده از سالها پیش در تصرف دولت بوده و دولت هم در آنجا تصرفات گوناگونی میکرده است.
تا آنکه مشروطه رخ داد و دارالشورای ملی در عمارات و باغ و محوطه مذکور تشکیل شد تا زمان تنظیم وقفنامهی مورد نظر محل انعقاد مجلس شورای ایران شد. زمان وقف پنج سال پس از مشروطه است.
در این سال احتمالا وراث سپهسالار اشکال تراشی کردهاند و درصدد تصرف املاک مذکور برآمدهاند. وکلای ملت که مجلس را مرکز و مصدر عدالت مملکت اسلامی میدانستهاند
لذا در این دوره که مصادف با مجلس دوم بوده به اقتضای دیانت خود و رعایت احتیاط و به ملاحظه اینکه اساس این مقام مقدس بر تقوا و احتیاط باشد و هیچ گونه شبهه و ریبی در آن نباشد از شهریه و حق الوکالهی خودشان مبلغ 15 هزار تومان گرد میآورند و به تملیک شرعی حاج میرزا یحیی امام جمعه خوئی و شیخ محمد حسین یزدی میدهند تا در دارالشرع حاضر شده و املاک مورد نظر را از وراث سپهسالار به عنوان مصالحه خریداری نمایند.
پس از این است که متصالحان شش دانگ عمارت و محوطه و باغ بهارستان را به انضمام یک دانگ نیم نیم یک رشته قنات مهران بر مصالح عامهی اهالی ایران که درمصالح عامهی مملت صرف واستعمال شود وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد دائمی ملی نمایند و رئیس مجلس شورای ملی را به عنوان متولی تعیین میکنند.
بنا به حاشیهای که سید حسن مدرس در پنجم ذی قعدهی همین سال بر وقف نامه نوشته آشکار میگردد که دیری نگذشته که وراث میرزا بابا که در کمال فقر و پریشانی بودهاند وقفنامهی خود را علم میکنند با این ادعا که شاید بعضی از باغ چال جزء زمین بهارستان شده باشد. لاجرم با عدم ثبوت حقانیت آنها از سر احتیاط و ارفاق با پرداخت 150 تومان ماجرا ختم میشود.
وزارت معارف و اوقاف و فواید عامه
ادارهی کل اوقافسواد قبالهی خریداری آقایان حاج امام جمعه خوئی آقا شیخ حسین یزدی دامت برکاتهما وکالتا از طرف وکلای عظام دارالشورای ملی سهام و حصهی ارثی ورثهی مرحوم حاج میرزا حسین خان سپهسالار را از باغ و محوطهی بهارستان و غیره به شرح ذیل و وقف نمودن برمصالح عامهی اهالی ایران با تقدیم دارالشورا بودن به تفصیل ذیل به تاریخ دوازدهم شهر رمضان المبارک 1329.
به تاریخ سلخ شهر ربیع الاول 1331.
نمرهی 2672.
الحمد لله و کفی و سلام علی عباده الذین اصطفی (ص ع) غرض از تحریر این کتاب مستطاب شریعتماب آنکه چون عمارات و محوطه و باغ بهارستان واقعه در جنب مدرسهی ناصری جمله ابنیه و مستحدثات مرحوم مبرور حاج میرزا حسین خان سپهسالار است.
از چندین سال قبل در تصرف دولت بوده و از طرف دولت در آنجا انحاء تصرف میشد در پنج سال قبل که سلطنت ایران به سلطنت مشروطه تبدیل و بنای تأسیس و تشکیل دارالشورای ملی شد عمارات و باغ و محوطه ی مرقومه به دارالشورا بودن معین شده و تاکنون محل انعقاد مجلس شورای ایران وبیت الشرف و یگانه دارالامال ایرانیان است.
مسلم است مقام محترمی که مرکز و مصدر عدالت یک مملکت اسلامی بوده مصالح و امور عامهی آن ملک در آنجا مذاکره و قطع و فصل میشودو عدل نصفت از آن محل به تمام اقطاع و اصقاع مملکت نشر و سرایت مینماید لازم است از آلایش هر گونه شبهه و ریب منزه و از شائبه ی هر قسم اشکال و عیب مبرا باشد
اگر چه بعضی از اجله ی علمای اعلام - رفع الله اقدارهم - تمام جهات شبهه و اشکال آن را بنا بفرموده و عملیات خودشان تصفیه و تسویه و تصحیح نموده رفع کلیهی اشکالات کرده اند.
لکن حضرات وکلای عظام ومبعوثین کرام این دوره به اقتضای دیانت خودشان و رعایت احتیاط و به ملاحظه ی اینکه اساس این مقام مقدس برتقوی و احتیاط بوده و هیچ گونه شبهه و ریبی را در آنجا مجال و مترح [کذا] نبوده و اقامه و لبث و جمله ی تحرکات و تصرفاتشان در آن محل از هر حیث محلل واقعی نبوده در این صدد و مقام بر آمدند که شبهه ملکیت وراث مرحوم مغفور سپهسالار و احتمال آن را به طور قطع رفع نموده از این حیث در آن مقام منیع و محل رفیع شبهه و اشکالی باقی نماند.
لهذا در تاریخ تحریر این ورقهی شریفه مبلغ پانزده هزار تومان از شهریه و حق الوکالهی خودشان به طیب خاطر و رضای قلب به جناب مستطاب حجت الاسلام آقای حاج میرزا یحیی امام جمعهی خوئی و جناب ثقة الاسلام آقا شیخ محمد حسین تملیک شرعی نمودند و معظم له اولا وجه مسطور را قبول و تملک کرده و به موازین شرع مقدس اسلام آن وجه را از هر جهت خالی از اشکال و عاری از عیب و نقص و محلل نمودند ثم بعد ذلک وراث مرحوم مبرور حاج میرزا حسین خان سپهسالار باجمعهم در دارالشرع مطاع لازم الاتباع حاضر شدند.
و هم جناب اجل میرزا نبی خان نصرالملک و نواب اسعد والا شاهزاده نصرت الله خان امیراعظم و جناب شکرالله خان ضیاء نظام و جناب آقا سید هبت الله خلخالی و جناب میرزا یوسف خان علاء الممالک این هر دو به وکالت محققه از طرف جناب مستطاب اجل میرزا حسین خان معتمد الملک و جناب مستطاب آقا میرزا ابوالقاسم طباطبائی برحسب وکالت ثابتهی خود از جانب علیتین مخدرتین عشرةالملوک و نیمتاج الملوک و بعد حضورهم و معرفتهم بما یورث العلم و الیقین همگی در حال عمد و علم و اختیار با علم کامل به قدر و وصف و ارزش عین منقوله من دون اکراه و اجبار نقل نمودند به عنوان مصالحهی لازمهی جازمهی شرعیهی اسلامیه کلیهی حقوق واقعیه و فرضیهی خودشان را هر یک بقدر الحصه و لهم بتفصیل ذاتی از کل شش دانگ عمارات و محوطه و باغ بهارستان را که محدود است به حدود مفصلهی ذیل با کافهی توابع شرعیه و جمیع ملحقات و منضمات عرفیهی آن از ابنیهنصر الملک: یک ربع، شاهزاده امیر اعظم: یک ربع، میرزا حسین خان معتمدالملک: یک ربع، شکرالله خان ضیاء نظام: یک ثمن، عشرت الملوک: دو ثلث ثمن، نیمتاج الملوک: ثلث ثمنجنوبا به مدرسهی مسجد مرحوم حاج میرزا حسن خان شرقیا: به اندرونی عزیزالسلطان و خانه افسرالسلطنه و زمین بیاض شمالا به باغ معروف به باغ حاج باقر که فعلا در تصرف خود وارث خان مرحوم است.
غربیا خیابان نظامیه و خیابان نگارستان و احجار و اخشاب و اشجار و ابواب و غیر ذلک مما یعد تابعا من غیر اخراج شیء منها به انضمام تمام یک دانگ و نیم از یک رشته قنات معروف به قنات مهران با توابع و لواحق آن از مجری و احجار و بناء غیر ذلک به سوی جناب معظم آقای حاج امام جمعه و جناب آقا شیخ محمد حسین در عوض و قبال مبلغ پانزده هزار تومان قران فضی دو هزاری مسکوک دولت علیهی ایران و صیغهی صریحهی مصالحهی لازمهی جازمهی جامعهی شرایط صحت لزوم عریه از نواقص و موجبات بطلان و تزلزل و بعد حصول الوکالة الصریحه من جمیع الاطراف سمت جریان پذیرفت و کلیهی خیارات موجبهی تزلزل عقد خاصه خیار الغبن اگر چه در وجه علیا بوده و به اضعاف عوض مانع باشد از همه اطراف اسقاط گردیده و تمام عوض و مال المصالحه که پانزده هزار تومان است بلا نقیصه و کسر عاید دو اصل ناقلین علی قدر سهامهم و حسب حصصهم گردید ثم بعد المراتب المقررة المحررة همان متصالحان معظم لهما وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد دائمی ملی نمودند قربتا الی الله و طلبا لمرضاته تمام و همه و کل شش دانگ عمارت و محوطه و باغ بهارستان را به انضمام یک دانگ نیم نیم یک رشته قنات مهران بر مصالح عامهی اهالی ایران که در مصالح عامهی مملکت صرف و استعمال شود با تقدم دارالشورا بودن عمارات بر مصالح سائره و صرف منافع باغ و محوطه و قنات به مصارف دارالشورا در صورت عدم اصلحیت مکان دیگری برای دارالشورا بودن و در صورت اصلحیت مکان دیگری برای دارالشورا منافع کلیهی عمارات و باغ و محوطه و قنات صرف دارالشورا شود و تولیت آن را با رئیس مجلس شورای ملی - شید الله ارکانه - قرار دادند که با تصویب اکثریت از وکلای ملت در صورت امکان ومستقلا و بشخصه و در صورت امکان آن به وظایف مقرره عمل نمایند و صیغهی وقف مؤبد شرعی و حبس مخلد دائمی جامعتا لشرایط الصحة و اللزوم خالیتا عن النواقص و موجبات البطلان اجرا گردیده و قبض که شرط صحت و لزوم است به عمل آمد فصار الاملاک المحرره وقفا صحیحا لا یباع و لا یوهب و لا یرهن حتی یرث الله الارض و کان ذلک المراتب فی دوازدهم شهر رمضان المبارک من شهور یک هزار و سیصد و بیست و نه سنة 1329.
مهرهای ذیل سند
بهاء الدین: [محل مهر] «بهاءالدین»شکرالله نوری: [محل مهر] «ضیاء نظام»
محمد نصرالملک: [محل مهر] «نصرالملک»
هبةالله الحسینی الخلخالی: [محل مهر] «العبد هبةالله الحسینی»
علاءالممالک: [محل مهر] «یوسف علاءالممالک»
صحیح است. [محل مهر] «افسرالسلطنه»
سجلات سند
وکیل شرعی نیمتاج الملوک و عشرة الملوک به وکالت از طرف حضرت مستطاب اشرف والا آقای امیر اعظم - مدظله اقل کیخسرو و شاه رخ. [محل مهر] «کیخسرو شاه رخ».بسم الله تعالی
عمارات و باغ بهارستان و ربع قنات مهران را به همان تفصیل مرقوم متن از طرف خود و برحسب وکالتا از جانب جناب ثقةالاسلام آقا شیخ محمد حسین یزدی سلمه الله تعالی وقف نمودم بر جهت مسطورهی متن به همان ترتیب محرر و صیغه وقف را اجرا کردم و تولیت آن با رئیس مجلس شورا و در موقع انفصال مجلس شورا با رئیس که در حین انفصال بوده خواهد بود و قبض که شرط صحت است به عمل آمد حرره الاحقر یحیی الخوئی. [محل مهر حجةالاسلام آقای حاج امام جمعه خوئی دامت برکاته] «المتوکل علی عبده یحیی».
بسم الله و له الحمد
جناب مستطاب اجل آقای نصر الملک دام اجلاله اصالتا و جناب جلالت ماب آقای آقامیرزا بهاءالدین دام اقباله بوکالهی محققه از طرف علیان عالیان عشرت الملوک خانم وتاج الملوک خانم دامت خدارتهما و جناب ارباب کیخسرو و به وکالت ثابته از طرف جناب اجل اکرم آقای امیراعظم دام اقباله و جناب جلالت ماب اجل آقای شکرالله خان ضیاء نظام زید اقباله نیز اصالتا اقرار و اعتراف به تمام مراتب مرقومه درمتن من البدایة الی النهایة نمودند نزد داعلی فی الرابع من شهر شوال 1329 حرره الاقل ؛ صحیح است. [محل مهر حجةالاسلام عالی آقای صدرالعلماء دامت برکاته] «عبده الراجی محمد جعفر بن محمد باقر الحسنی الحسینی»
سجلات حاشیه سند
بسم الله الرحمن الرحیمجناب آقای میرزا نبی خان نصرالملوک و آقای شکرالله خان اصلین (؟) و آقا میرزا کیخسرو وکیل ثابت الوکالهی شاهزاده امیر اعظم و آقا میرزا بهاءالدین وکیل معلوم الوکالهی مخدرتین اعتراف بجمیع فقرات مرقومه از صلح و قبض مال الصلح هر یک به قدر سهم خود و موکلین خود و اسقاط خیار نمودند 28 شهر صیام 1329 الاحقر محمد بن زین العابدین الحسنی الحسینی [محل مهر حضرت مستطاب آقای امام جمعه طهران دامت برکاته] «عبده سید محمد ابن زین العابدین الحسنی الحسینی».
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرات مفصله آقای نصرالملوک و آقای امیراعظم به وکیل خودشان که آقای ارباب کیخسرو باشند و عشرت الملوک و تاج الملوک به وکیل آنها که عالی شأن آقا میرزا بهاءالدین باشد و آقای آقا سید ابوالقاسم مرقوم متن وکیل مخدرتین بعد از نوشتن ورقه به جهت مرض معزول شدند و آقا میرزا بهاءالدین به وکالت مخدرتین حاضر شدند و جناب ضیاء نظام کلهم حاضر شدند و به اجازهی آنها سهام مرقومهی متن را رعایة لرفع الشبهة من المکان المقدس مصالحهی صحیحهی شرعیه نمودم به حضرت حجةالاسلام آقای حاجی امام جمعه خوئی و سرکار شریعتمدار آقای آقا شیخ حسین یزدی بالمناصفه به مبلغ مرقوم به حسب اسهامهم از مبلغ پانزده هزار تومان نقد و مال المصالحه را حضرات مفصله به قدر اسهامهم اخذ و قبض نمودند و حقوق واقعهی فرضیهی حضرات ساقط و صیغهی شرعیه را به نحو مرقوم متن نیز جاری و واقع ساختم فی شهر رمضان المبارک 1329 سید حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن ابن اسمعیل الطباطبائی»
تکمله:
بسم الله الرحمن الرحیم
چون وقف نامه اظهار شده از مرحوم میرزای بابای که رقباتی وقف بر اولاد خود نموده و یکی از رقبات باغ چال خوانده میشد و از قراین باغ چال جنب زمین بهارستان بوده است به احتمال اینکه شاید چون سابقا یک نفر متصرف در هر دو قطعه زمین بوده و شاید که بعضی از باغ چال جزو زمین بهارستان شده باشد به طبقهی حالیهی ورثهی مرحوم میرزا بابا که در کمال فقر و پریشانی بودند با عدم ثبوت حقانیت آنها رعایة للاحتیاط و ارفاقا لما لهم مبلغ یک صد و پنجاه تومان داده و معاملهی متن را از جانب تمام ورثهی حالیهی آقا مشهدی علی اکبر اجازه نمود و مبلغ مرقوم اخذ و قبض نمود که به حسب اسهام تقسیم نمایند فی پنجم ذیالقعدة الحرام 1329 سید حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن ابن اسمعیل الطباطبائی»
برحسب وکالتی که موافق وکالت نامه جداگانه از جانب همگی ورثه مرحوم میرزا بابای مستوفی داشتم صحت معاملهی مرقومه امضا و اجازه کردم فی 5 شهر ذی القعدة الحرام 1329 [محل مهر] «عبده علی اکبر»
بسم الله العزیز
قد وقع جمیع ما حرر فی المتن و الهامش و صدر الامضاء عنهم طبقا لما حرر فی الیوم الخامس من شوال المکرم 1329 نصر الله التقوی عفه. [محل مهر] «نصرالله التقوی».
بسم الله الرحمن الرحیم
جنابان مستطابان آقای آقا سید هبةالله و آقای علاءالممالک وکیلان شرعیان آقای معتمدالملک ابن مرحمت و غفران پناه مشیرالدوله و همچنین نواب علیه افسرالسلطنه بنت آن مرحوم اقرار به معامله مرقومهی متن نمودند فی 26 شهر صفر المظفر 1330 سید حسن المدرس. [محل مهر] «عبده حسن بن اسمعیل الطباطبائی»
یادداشتهای اداری روی سند
سواد مطابق اصل است. [امضا] «میرزا آقا» [مهر] «دفتر اوقاف 1328 «.
به تاریخ 7 شهر ربیع الثانی سیچقان ئیل 1331 در تحت نمرهی 603 در دفتر شرعیات ادارهی جلیلهی کل اوقاف ثبت شد. [امضا] «تقی».
یادداشتهای اداری پشت سند
صفحهی (159) نمرهی (1656) [محل مهر] «محمد تقی»
نمرهی 252 شعبه ثالث ثبت [محل امضا] «محمد علی»
ثبت دفتر شرعیات شد. [محل مهر] «مرتضی بن محمد حسین الشریف».
نمرهی 1135. [مهر] «عبدالوهاب الحسینی».
نویسنده:سعید حاجی عباسی
ین مقاله در تاریخ 1402/12/21 بروز رسانی شده است
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}