چکیده:

انسان بر اساس جهان بینی خود با محیط همواره در یک هم کنش متقابل بوده و از همدیگر تاثیر پذیرفته اند. تاثیر جهان بینی منتج از دین بر خلق چشم اندازهای جغرافیایی، بویژه در شهرهای اسلامی از اهمیت خاصی برخوردار است.

پدیده وقف به عنوان یکی از نیروهای شهر آفرین و چهره پرداز شهر های ایرانی-اسلامی، تاثیر بسزایی در شکل دهی به محیطهای مصنوع انسانی و تشکل فضاهای کالبدی شهرها داشته است.

اراضی وقفی ضمن تاثیر گذاری در توسعه فیزیکی شهر متقابلا نیز از آن تاثیر پذیرفته اند چرا که در جریان توسعه فیزیکی شهر از حالت اولیه خود (بایر، کشاورزی، باغات و …) خارج و به بافت شهری تبدیل گردیده اند.

طی این مقاله شهر قیدار به عنوان شهر کوچک اندام در استان زنجان، که قسمت عمده اراضی آن وقفی است مورد بررسی قرار می گیرد. اراضی این نقطه جمعیتی توسط بلغان خاتون در عصر ایلخانیان مغول وقف گردید.

با تبدیل شهر به عنوان مرکز شهرستان، شهر به سرعت گسترش یافت و اراضی کشاورزی وقفی، تغییر ماهیت داده و تبدیل به اراضی شهری با کارکرد جدید گردیدند. این مقاله سعی دارد.

تا با تکیه بر روشهای اسنادی و میدانی، چگونگی شکل آفرینی این عامل مذهبی در شهر ایرانی-اسلامی را مورد بررسی قرار داده و چگونگی تغییر و تحول اراضی وقفی و نقش آن در توسعه یا عدم توسعه شهر قیدار را مورد بررسی قرار دهد.
 

وقف، توسعه فیزیکی، کاربری اراضی، قیدار.
The impact and the importance of endowment in the physical development of Gheidar city
Dr Abolfazl Meshkini
Roghaye abasi
Abstract:
Man according to his attitude toward world has mutual interaction with environment and they have influenced by each other.The effect of attitude toward world deduced from faith in creating geographical scenes, particularly in Islamic cities, is of prime importance.Endowment phenomenon as a one of portraitist and generating factors of Islamic_Iranian cities have had significant effect on forming manufactured environments and formation of frame space of cities. Dedicated lands in meanwhile of effecting physical development of city , have mutually effected by it as well. Because in the progress of physical development of city these lands have existed from original form(uncultivated lands, farmlands ,gardens)and change into civic texture.In this paper we study Gheidar city as a small city in Zanjan, whose main lands are dedicated lands.Lands of this populated place have been dedicated from Bolghan Khatoon in Mongol Ilkhanian era. By turning Gheidar into center of province , it was developed quickly and changed the nature of its dedicated farmlands into city lands with a new utilization. This paper by relying on documentary and scope methods studies formation of this relegious factor in Islamic_Iranian cities. It also investigates how the change of dedicated lands and their roles have influence on development or undevelopment of Gheidar.
Keywords:
Endowment, physical development, utilization of lands, Gheidar.
 

مقدمه:

وقف و ماهیت آن یکی از مصادیق بارز نیکوکاری است که در غیرخواهی در مقابل خودخواهی انسان تجلی می‌یابد، قدمتش به قدمت تمدن بشری است و همیشه با انسان‌های نیک‌سیرت و دوراندیش همراه بوده است. این سنت حسنه که در تمامی ادیان الهی به آن سفارش شده است،

با بهره‌گیری از تعالیم الهی در تمامی صحنه‌های اجتماعی بشر حاضر بوده و خود را در زندگی آنان ابدی ساخته است که فرد نیکوکار نام خود و مالکیت اموال و دارایی خود و طریقه مصرف آن را تضمین شده می‌یابد.

وقف در شهر آفرینی، شکل دهی ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شهرهای ایرانی به عنوان یکی از نیروهای فضاآفرین و چهره پرداز سیما و فضای کالبدی شهرها نقش اساسی و بااهمیتی را ایفاء می کند.

در تاثیر جهان بینی دینی بر خلق فضاهای شهری بویژه پدیده وقف آثار و اسناد محدودی در اختیار می باشد نگرش جغرافیا به جهان بینی دینی در قالب جغرافیای جهان بینی پدیده ای جدید مربوط به نیمه دوم قرن بیستم می باشد از جمله این آثار می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

دکتر عباس سعیدی رضوانی در کتاب خود تحت عنوان بینش اسلامی و پدیده های جغرافیایی (1368) به بیان ویژگی های جهان قبل از اسلام و بعد اسلام و نیز به تشریح پدیده های جغرافیای مولود بینش اسلامی و بنیان وقف پرداخته است.وی بیان می دارد .

که عمران ونوسازی شهر های اسلامی بیشتر به نهاد وقف وابسته است ووقف را سرچشمه و زمینه ساز وعلت وجودی بسیاری از مظاهر جغرافیایی می داند.

منصوره اتحادیه (1378) مقاله "موقوفات تهران و تحول شهر 1269-1320هجری قمری" اوضاع موقوفات تهران وتحول این شهر را در دوره سلطنت ناصرالدین شاه و چند سالی از دوران سلطنت مظفرالدین شاه در برمی گیرد وعنوان می کند که یکی ازعلل کاهش اشتیاق به مقوله وقف بخصوص در محله های جدید واعیان نشین را باید ناشی از اعتقادات مذهبی قشری از مردم دانست.

دکتر اشرف السادات باقری (1385) در مقاله ای با عنوان "نقش وقف در آبادی شهرها" ضمن بررسی تاریخچه وقف در زمان قبل و بعد از اسلام در ایران، نتایج و آثار وقف را مورد ارزیابی قرار داده و نقش و تاثیر آن را در شهرها بیان می دارد .

وهمچنین نقش وقف را در شهرهای اصفهان، تبریز مورد بررسی اجمالی قرار می دهد و با بررسی بنیادهای وقفی در سایر کشورها عنوان می کند .

که در اندیشه وقف در طول قرنها به عنوان ابزاری فراگیر در عمران نواحی هم تامین کننده اعتبار مورد نیاز عمران، هم تامین کننده هدف عمران و گاه به منزله برنامه ریز و طراح عمران ناحیه عمرانی، نقش موثری در تشکل پدیده های سرزمینهای اسلامی چه درون شهری و چه برون شهری ایفاء کرده است.

و هنوز هم به رغم نفوذ فرهنگ اروپایی از کارایی نسبی باز نایستاده وی نتیجه طبیعی وقف را در سه فرایند تعدیل ثروت، توازن اجتماعی و همکاری جامعه که همه اینها در اصل زیر بنای عدالت اجتماعی و اقتصادی جامعه هستند عنوان می کند.

نزهت احمدی (1380) در پایان نامه خود با عنوان "نهاد وقف، دگرگونی ها و کارکردهای آن در عصر صفوی" به تشریح پیشینه وقف در ایران پیش از اسلام و ایران اسلامی پرداخته و سپس مفهوم و انواع وقف و شرایط آن از دیدگاه علمای عصر صفوی، بررسی و تحولات ساختاری دوره اول و دوم دوره صفوی را اجمالا بیان نموده است.

مهدی شجاع فتح آبادی (1382) در پایان نامه ای با عنوان "بررسی نقش اراضی وقفی در توسعه فیزیکی شهر مشهد (نمونه موردی: قلعه آبکوه) با توجه به خصلت شهر آفرینی وقف، بیان می دارد که پدیده چگونه در توسعه فیزیکی شهر مشهد به سمت شرق موثر بوده است.

همچنین به تبدیل این اراضی به کانونهای ناهنجاری اشاره می کند.هدف وی در این پایان نامه پیشگیری و درمان در راستای رسیدن به شهر انسانی می باشد.

بحث و بررسی درباره علل تکوین و گسترش شهر، بدون شناخت عوامل به وجود آورنده آنها غیر ممکن به نظر می رسد، از این رو طی این مقاله درصددیم ضمن معرفی پدیده وقف به عنوان یکی از عوامل موثر در رشد و گسترش شهر (قیدار)، به بیان آثار و نتایج مثمر ثمر این سنت حسنه بپردازیم.
 

بیان مسأله

"انسان موجودی است که آگاهی و شناخت او از ظواهر اشیاء و پدیده ها عبور می نماید و تا دیدن ذرات ماهیت و روابط وابستگی ها و ضرورت های حاکم بر آن نفوذ می نماید. آگاهی انسان نه در محدوده منطقه اسکان زندانی می ماند و نه زنجیره های زمان آن در قید و بند نگه می دارد. هم مکان را در می نوردد و هم زمان را" (1).

" انسان در میان موجودات از شرافت و کرامت خاص برخوردار بوده و با وظیفه و رسالتی ویژه. مسئول تکمیل و تربیت خود و اصلاح جامعه خویش است، جهان مدرسه انسان است و خداوند به هر انسانی بر طبق نیت و کوشش صحیح پاداش می دهد". (2) "

گرایش های معنوی و والای بشر که آنها را جزء فعالیت های تدبیری طبقه بندی می کنیم زائیده اعتقاد و ایمان و وابستگی به برخی حقایق در این جهان است.

اینگونه ایمان ها و دلبستگی ها به نوبه خود مولود برخی جهان بینی ها و جهان شناسی ها است که یا از طرف پیامبران الهی به بشر عرضه گردیده و یا برخی فلاسفه خواسته اند نوعی تفکر عرضه نمایند که ایمان زا و آرمان خیز است" (3).

نوع برداشت و طرز تفکری که یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد زیرساز و تکیه گاه آن مکتب به شمار می رود و آن زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحاً جهان بینی نامیده می شود. یک جهان بینی آنگاه می تواند تکیه گاه یک ایدئولوژی قرار گیرد که استحکام و وسعت تفکر فلسفی مقدس و حرمت اصول مذهبی را داشته باشد.

به سخن دیگر، جهان بینی منظومه ای از آگاهی های انسان درباره کل هستی است و از ترکیب جنبه های کلی معارف انسانی پدید آمده و نگرش انسان را نسبت به جهان هستی پدید می آورد.

" انسان بر اساس جهان بینی خود با محیط همواره در یک هم کنشی بوده و تأثیرات و تأثراتی که از همدیگر می پذیرد اساس بسیاری از مطالعات را شکل داده است به عبارتی در این بوم یا محیط اجتماعی است که گروه های انسانی صاحب دین بر محیط طبیعی تأثیر گذاشته و محیط جغرافیایی یا شکل انسانی محیط طبیعی را می سازد" (4).

" محیط جغرافیایی جایگاه انسانی و بخشی از طبیعت است که تحت تأثیر و تأثر جریان دیالکتیکی روابط و مناسبات انسان و محیط طبیعی متناسب با سرشت تحولات فرهنگی جامعه انسانی در گذر او از مراحل تاریخی شکل گرفته در تغییر و تحول مداوم است.

این محیط جغرافیایی، محدوده مکانی است که دارای شرایط لازم وجود زندگی جامعه انسانی و فعالیت های گوناگون جامعه بشری است. که قسمتی از ان را تبدیل به محیط جغرافیایی مناسب زیست خود می کند و طبعاً روز به روز پهنه این محیط جغرافیایی در همه انبار آن افزوده می شود" (5).

" تأثیر انسان زمانی بر جغرافیا مطرح است که دارای اهمیت فضاساز یا چشم انداز آفرین باشد. یعنی بتواند با پشتوانه و مضمون فرهنگ خود طبیعت را دگرگون کرده و با ان درگیر روابط تأثیر و تأثر متقابل، متناسب با مرتبه فرهنگی گردد.

از این رو محیط جغرافیایی موجود در سرتاسر زمین که میراث انسان است، به طور دائم در جریان تحول و ارتباط متقابل با محیط اجتماعی به کمک هیات ها و گروه های دارای جهان بینی می باشد" (6)بین جهان بینی ها، دین ها و ایدئولوژی ها و نظام های بارور و محیط جغرافیایی رابطه دیالکتیکی وجود دارد:

ادیان (آسمانی) و ایدئولوژی ها، که حاصل اندیشه انسانی اند، و هر دو جزء اساسی فرهنگ های گوناگون محسوب می گردند، از طریق گروه ها، سازمان ها یا هیات های دینی بر محیط اثر می گذارند، و از سوی دیگر محیط طبیعی، محیط اجتماعی و کالبدی اثر تعدیل کننده بر جهان بینی ها بر جای می گذارند.

به عبارت دیگر، جغرافیای جهان بینی سهم مؤثر جهان بینی را در مسیر زمان در چهارچوب جریان دیالکتیکی روابط دوجانبه بین جهان بینی و محیط و پیامدها و آثار حاصله آنرا بر سکونت گاه ها، اقتصاد حمل و نقل، جمعیت و سیاست نشان می دهد و این روابط جهان بینی مکان دو جانبه اند.

و از طرف جهان بینی یا فلسفه های زندگی (یا شیوه های تفکر) انواع گوناگون نقش های خود را بر صفحات محیط جغرافیایی رقم می زند، از سوی دیگر محیط طبیعی و اجتماعی بر جهان بینی های دینی و دنیوی و فلسفه های زندگی و الگوهای رفتاری و فعالیت های برخواسته از آنها تأثیر می گذارد و نقش و رنگ خود را بر آنها می زند و خصلت تغییر دهندگی را در آنها دارد.

بخش گسترده ای از مظاهر جغرافیایی شامل: شهرها، مساکن، بازارها، کارخانه ها، روستاها، مزارع، باغ ها و.... در ارتباط با انسان تحول و تکامل یافته است.

تنوع و چگونگی مناظر جغرافیایی یاد شده، در رابطه با عوامل گوناگونی چون سطح فرهنگ، بنیه اقتصادی، روش سیاسی حاکم بر جامعه و اصول قابل قبول جامعه پدیدار می شود.

" از میان عوامل مذکور، اصول اعتقادی یا بینش عقیدتی، از توان و نفوذ بیشتری برخوردار است و به عنوان زیرساز و مادر دیگر نیروها و فرهنگ، اقتصاد، قدرت حاکم بر جامعه و... ـ در بسیاری از جاها اثر و مهر خود را بر مناظر جغرافیای می نهد.

بدان اندازه که این عامل نه تنها چهره بخش پدیده هایی چون: معابد، مساجد، زیارتگاه ها، گورستان ها مکان های عمومی و اجتماعی و... می شود، بلکه در چگونگی روابط، آداب اجتماعی، خوردو خوراک، سلیقه، پوشیدن لباس مردمان، نیز می تواند مؤثر واقع شود.

درجه نفوذ و کارآیی ایدئولوژی در ابداع و آرایش پدیده های جغرافیایی با کیفیت نیروی درونی آن ارتباط مستقیم دارد و به نسبتی که اصول اعتقادی، منطقی تر، ریشه دارتر، قابل قبول تر باشد، آهنگ رشد و گستره جغرافیایی آن تندتر و پهناورتر خواهد بود.

بدین گونه ایدئولوژی ها خمیرمایه مناظر دلکش و فریبای بسیاری از نقاط جهان که جاذب سیاحان و جهانگردان است" (7).

وجود چشم اندازهای خلق شده توسط انسان که نشأت گرفته از تفکر هستی شناسی او بوده و کنش های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی که تأثیرات خاصی بر محیط می گذارد و همگی دال بر جهان بینی خاص می باشد. بی تردید ایدئولوژی اسلامی، در ساختن و پرداختن مناظر و پدیده های جغرافیایی اثر بسزایی داشته است.

تأثیر جهان بینی منتج از دین یعنی جهان بینی دینی بر چشم اندازهای جغرافیایی به ویژه در شهرهای اسلامی ـ ایرانی از اهمیت خاصی برخوردار است و از آنجایی که شهر ایرانی ـ اسلامی بر آیند کنش ها و تأثیرات متقابل عوامل گوناگون شهر آفرین درون زا و برون زا می باشد، بنابراین در شناخت عوامل گوناگون بایستی هر عاملی را جداگانه تحلیل نمود.

از جمله عوامل گوناگون در خلق چشم اندازهای جغرافیایی در سکونت گاه های زیستی، می توان به سنت والای وقف اشاره کرد. وقف بر اساس کسب رضای پروردگار و اجرای فرامین وی، یعنی جهان بینی الهی و نیز اخذ اجر اخروی از سوی انسان واقف انجام می شود." وقف در واقع عملی است.

که انسان به انتخاب خود و در کمال صحت و سلامت، اموال و دارایی خود را از مالکیت مجازیش خارج کرده و به ملکیت حقیقی آن یعنی خداوند بر می گرداند تا در راه رضای خدا، به هم نوعان خود ببخشد.

انسان بدین وسیله اولاً به تزکیه روح و روان خویش پرداخته و روحیه مال اندوزی و دنیا پرستی را از خود دور کرده است، ثانیاً از طریق وقف می تواند به حل بسیاری از معضلات جامعه خود کمک کرده و همچنین از اختلافات طبقاتی موجود در جامعه جلوگیری می کند.

بدون تردید اگر به مقوله وقف به طور همه جانبه نگریسته شود و اهمیت این سنت نبوی آشکار شود، نقش عمده ای در تحول ساختار فرهنگی و توسعه کشود ایفا خواهد شد" (8).

"وقف در لغت به معنای ایستادن به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است" (9)و نیز به معنای نگه داشتن، حبس کردن چیزی است در اصطلاح به معنای حبس کردن عین مال و ملکی که منافع آن در امور عام المنفعه مصرف شود. و در اصطلاح فقهی وقف عبارت است از:

"نگه داشتن و حبس کردن عین ملکی، بر ملک واقف آن، نه ملک خدا، و مصرف کردن منفعت آن در راه خدا" (10).

تعریف وقف در قانون مدنی (ماده 55) عبارت است از این که عین مال حبس و منافع آن تسبیل شود. عمل حسنه وقف با تأثیر پذیری از ایدئولوژی اسلام، اعتقاد به اصول دینی از نسلی به نسل دیگر منتقل و در طول تاریخ بر شمار واقفان خیر اندیش و موقوفات افزوده گشته از آنجایی که در طول زمان های پیشین حاکمانی ظالم بر مسند حکومت مناطق مختلف ایران تکیه زده اند.

و حقوق افراد در معرض خطر چپاول بوده وقف املاک از جانب صاحبان اموال راه مناسبی برای امنیت دارایی های آنان محسوب می شده است.

در دوره هایی هم افراد خیری به حکم رانی رسیده اند که خود مروج فرهنگ وقف بوده و برای کمک به آبادانی ایران و نیز جهت کسب رضای خداوند و اجرای فرامین وی، موقوفاتی را در مناطق تحت فرمانروایی خویش برای امور عام المنفعه و خیریه وقف نموده اند.

" اندیشه وقف در طول قرن ها به عنوان ابزاری فراگیر در عمران و آبادانی نواحی، هم تأمین کننده اعتبار مورد نیاز عمران، هم تأمین کننده هدف عمران و حتی گاه به منزله برنامه ریز و طراح ناحیه عمران، نقش مؤثری در تشکل پدیده های جغرافیایی سرزمین های اسلام، ایفا کرده است.

نهاد وقف به منزله اهرمی مردمی به صورت داوطلبانه و خودجوش در خدمت عمران منطقه قرار می گیرد و بستر زایش پدیده های جغرافیایی بدیعی خواهد بود" (11).

به سخن دیگر وقف یکی از ارزش های والای انسانی است که تحت تأثیر جهان بینی دینی و مذهبی علاوه بر تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، از نظر کالبدی نیز نقش بسیار مؤثری در شکل دهی به ساخت فضائی ـ کالبدی شهرهای اسلامی به ویژه شهرهای ایران داشته است.

" دین اسلام با نظام ارزشی والگوهای رفتاری خود، نقش سازمان های اجتماعی و مورفولوژی سکونت گاهی انسانی را تعیین کرده است. برای این عده، شهرهای اسلامی،حاصل اعتقادات اسلامی است و تنها با درک اصول و قوانین اسلامی است که می توان با اکولوژی شهرهای اسلامی آشنا شد" (12)

"در ساخت مرفولوژیک شهرهای اسلامی عوامل چندی دخالت داشته اند که عبارتند از: 1. عوامل مذهبی 2. عوامل اقلیمی 3. عوامل اقتصادی 4. عوامل ارتباطی 5. عوامل دولتی 6. عوامل بهداشتی 7. عامل وقف" (13).

شهر اسلامی بیش از همه از دستورها و قوانین اسلامی متخذه از کتاب سنت، فقه و اجتهاد و اجماع تأثیر پذیرفته است و در ساخت شهرها این دستورها و قوانین تأثیر مستقیم داشته اند، از بین عوامل یادشده دو عامل مذهب و وقف دقیقاً منتج از جهان بینی دینی بوده و در ساخت شهر اسلامی تأثیر اساسی به جا گذاشته اند، هر چند در سایر عوامل نیز جهان بینی بروز و ظهور خود را نشان می دهد.

بسیاری از ویژگی های شهرهای اسلامی چون ساخت، بافت وسیمای شهرو... بازتابی از بینش اسلامی او به شمار می آید. مهمترین تکیه گاه بینش های اسلامی، اعتقاد به اصل توحید و پرستش الله به عنوان خدای یگانه است .

که بایستی به نحوی روشن و مشخص در شهر اسلامی تجلی داشته باشد. در پرتو بینش اسلامی، روحیه تعاون و تعاضد و انفاق و ایثار، بیشتر در قالب نهاد وقف در چهره شهرهای اسلامی نمودی بارز داشته است.

بسیاری از بناها و سازمان های خدماتی و فرهنگی شهرها، چون بیمارستان، دارالشفا، کتابخانه، دارالایتام، دارالمجانین، خانقاه، حسینیه و کوی های دانشگاهی برای طلاب و اساتید در شهرهای اسلامی زیر پوشش نهاد وقف تشکل پیدا کرده است.

بدین ترتیب عناصر مذهبی شهر اسلامی، در برقراری ارتباط با شهر، پناه دادن هماهنگ کردن، بسیج کردن و به حرکت در آوردن آنان در راستای اهداف اسلامی، از توان بسیاری برخوردار می باشد. شهرها همواره تحت تأثیر نیروها و عوامل گوناگونی شکل می گیرند و توسعه می یابند.

عوامل مؤثر بر توسعه فیزیکی و کالبدی شهر را می توان در قالب چهار عامل زیر مورد بررسی قرار داد: عوامل طبیعی، اجتماعی، اقتصادی و عامل سیاسی و عناصر سیاست گذاری.

در شهرهای ایرانی ـ اسلامی، علاوه بر چهار عامل فوق (طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی) می توان عامل مضاعف دیگری تحت عنوان عامل مذهبی متصور شد. چرا که عامل مذهب و اعتقادات مذهبی، وجود زیارتگاه ها و اماکن مقدس مذهبی از دلایل عمده پیدایش و توسعه شهرها می باشد که از جمله :

می توان به شکل گیری شهرهای مقدس قم و مشهد اشاره نمود. بیشتر محققانی که درباره نقش عامل مذهبی در پیدایش شهرها به تحقیق پرداخته اند.

در میان ادیان بیش از همه بر ارتباط دین اسلام با توسعه شهری تأکید می کنند طرفداران نظریه مذهبی در پیدایش شهرها معتقدند عوامل مذهبی در به هم پیوستن گروههای مختلف اجتماعی در سکونت گاه های مختلف انسانی و نیز در تمرکز جمعیت و پیدایش شهرها مؤثر بوده است.
 

تأثیر وقف در شکل گیری شهر

شهرستان خدابنده، یکی از هفت شهرستان استان زنجان می باشد که در حدود 88 کیلومتری جنوب شرقی زنجان واقع شده ومساحت آن 5151 کیلومتر مربع می باشد. این شهرستان از نظر توپوگرافی کوهستانی ترین و تا حدودی مرتفع ترین منطقه استان زنجان می باشد که در ارتفاع متوسط 2050 متری از سطح دریا قرار دارد.

در خصوص وجه تسمیه خدابنده دو نظر وجود دارد: عده ای آن را مأخوذ از نام ائیل (خدابنده لو) می دانند که زمانی در این دیار سکونت داشته اند به روایت دیگر خدابنده برگرفته از نام سلطان محمد خدابنده (الجایتو) از نوادگان مغول است که بعد از پذیرش دین اسلام نامش را تغییر داده و مقبره وی همان گنبد بزرگ و تاریخی سلطانیه می باشد.


مرکز شهرستان نیز با توجه به وجود آرامگاه حضرت قیدار نبی (ع) فرزند حضرت اسماعیل و نوه حضرت ابراهیم خلیل الله به قیدارنبی مشهور می باشد.

در منطقه خدابنده اسقرار یکجا نشینی در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره پنجم قبل از میلاد شناسایی شده و مورد بررسی قرار گرفته است. بقایای زیستی و تمدنی تپه (تکمه تپه) در قشلاقات افشار و تپه (امان) خدابنده نمایانگر تمدنی شایانی است و

مدارک باستان شناسی و ستون تاریخی نشان از رونق و حیات این منطقه جغرافیایی در سرتاسر دوران اسلامی به ویژه در قرن های چهارم، در دوران حکومت گنگریان و قرن پنج تا هشتم هجری در دوران حکومت سلجوقیان و ایلخانیان در قرن هفتم و هشتم هجری همین رونق منطقه ای است که توجه ایلخانان مغول را به خود جلب نموده است.

سجاس و سهرورد دو شهر تاریخی شهرستان خدابنده هستند که حمدالله موستوفی در نزهه القلوب ص 69 می نویسد: در سجاس و سهرورد اول دو شهر بوده است که در فترت مغول خراب شده و اکنون از هر کدام به قدر دیهی باقی مانده است.

در دوره مغول و بویژه حکومت ایلخانیان،با اهمیت پیدا نمودن منطقه زنجان به دلیل احداث و رونق سلطانیه به عنوان پایتخت تغییراتی در مسیر جاده ها بوجود آمدوباعث بوجود آمدن مسیرهای جدیدی گردید.

از جمله این مسیرهای جدید، راه همدان به سلطانیه به دلیل تغییر پایتخت از ری به سلطانیه بوده است. مسیرهای فوق الذکرعامل بوجود آمدن آبادی های در بین راه، همچنین رونق آبادی های موجود در کنار راهها شد.

هسته اولیه آبادی خدابنده (قیدار) همزمان با پایتختی سلطانیه در عهد ایلخانیان مغول در قرن هفتم تا اوایل قرن هشتم بوجود آمده است.استقرار مقبره قیدار نبی، احداث مسیر جدید سلطانیه و همدان و همجوار شدن آبادی قیدار با این مسیر امکان دسترسی به آب از طریق چشمه موجود در کنار کوه قیدار، دلایل عمده شکل گیری هسته اولیه خدابنده (قیدار) می باشد.

بنای بقعه متعلق به قیدار ابن اسماعیل ابن ابراهیم (ع) از پیامبران الهی، بیست و پنجمین جد حضرت رسول اکرم (ص)است. در کتاب اثبات الوصیه چنین آمده است: قیدار فرزند حضرت اسماعیل به همراه فرزند خود به سوی مکه و موضع بیت الحرام روانه گردید. چون به کوه ثبیر رهسپار شد ملک الموت وی را ملاقات نمود...

بعد از آن گروهی از فرزندان اسحاق، حضرت قیدار را غسل و کفن نموده و ایشان را در کوه ثبیر دفن کردند. کوه ثبیر در حال حاضر کوه قیدار نام دارد این منطقه کلاً بایر بوده و هیچگونه بنای مسکونی در آن وجود نداشته و حتی مقبره حضرت قیدارنبی مشخص نبوده است.

تجدید بنای مقبره حضرت قیدار نبی (ع) در سال 719هجری قمری به دستور بلغان خاتون همسر غازان خان مغول صورت گرفته است. در پی این عمل، بلغان خاتون اراضی وسیعی از املاک خود در اطراف بقعه را وقف عام نموده است.

واقف مقرر داشت تا عواید ناشی از این موقوفات در سه جهت عمده صرف شود:1- تعمیر و نگهداری بقعه حضرت قیدار (ع) و پرداخت حقوق موذن و خدّام 2- کمک به طلاب و مدرسین حوزه علمیه 3- کمک به فقرا و مصرف در امور خیریه.

در مورد وضعیت وقف و اوقاف در دوره استیلای ایلخانیان میتوان به این نکات اشاره کرد که: حمله مغول ضربه سهمگینی بر حیات اجتماعی و فرهنگی کشور وارد ساخت بر پایه گزارش مورخان آن عصر، چنگیز علاوه بر قتل و عام مردم، شهرهای علمی-فرهنگی مهمی مانند نیشابور و مرو را به کلی ویران کرد.

پس از مرگ چنگیز جانشینان وی بتدریج تحت تاثیر فرهنگ ملت ابران قرار گرفتند و اندکی از فشار وارده بر مردم را کاستند. اصلاحات اقتصادی - اجتماعی دو تن از ایلخانیان، یعنی غازان خان و الجایتو اندکی از خسارتها و زیانهای ناشی از حمله را کاست.

در زمان این دو، با بهبود وضع اقتصادی کشور واصلاح برخی از قوانین،تعدادی از شهرها آباد شدند. در این دوره با توجه به مسلمان بودن غازان خان و الجایتو و حمایت آنان از علماء، تعدادی مدرسه و سایر بناهای عمومی و عام المنفعه ساخته شد.

غازان خان در سال 694 هجری قمری به قدرت رسید و در همین سال به اسلام گروید. مهمترین و شاید ثروتمندترین موقوفات در قرن هشتم هجری قمری، مواردی است که توسط غازان خان و جانشینش الجایتو، و وزیر آنان رشیدالدین فضل الله ساخته شده بود. بنیادهای موقوفه غازان خان عمدتاَ در محله شنب غازان تبریز ساخته شده، این موقوفات شامل مسجد، بقعه (آرامگاه)، دارالسیاده، رصدخانه، بیمارستان، کتابخانه بوده است.

احداث ربع رشیدی مهمترین اقدامی بود که او در زمینه عمران شهرها انجام داد.خواجه رشیدالدین اقدامات عمرانی چشمگیری نیز در سلطانیه انجام داد و محله و عمارتهای متعدد و کانالهای آبیاری در آن شهر احداث کرد.اداره اوقاف از سالهای اولیه حکومت ایلخانیان وجود داشت.

و اداره این سازمان بر عهده علماء و دانشمندان بزرگی از قبیل خواجه نصیرالدین بوده است که به بهترین وجهی به اداره امور اوقافی می پرداختند.

بقعه حضرت قیدار نبی (ع) که از اسلاب شامخ و ارحام مطهر می باشد در تاریخ 1319 توسط امیر جهانشاه خان افشار که از خوانین دوره رضا شاه بود به بهترین وجه تعمیر و ترمیم شد و دور تا دور مقبره حجره هایی بنا کرده و بعد از تأسیس حوزه علمیه آن را برای اجتماع طلاب و روحانیون و تدریس علوم دینی در اختیار حوزه قرار داد.

در سال 1325 هجری شمسی، وزیر فرهنگ وقت، علی اکبر سیاسی، زمین های وقفی روستاهای قیدار و زواجر را در اختیار دانشگاه تهران قرار داد تا هم دانشجویان آن دانشگاه در آن روستاها عملاً کشاورزی را بیاموزند و هم درآمد و عایدات آن به حسابداری دانشگاه اختصاص یابد.

سابقه شهر شدن این نقطه جمعیتی به سال 1342 بر می گردد. هسته مرکزی و تاریخی شهر قیدار در اطراف بقعه شکل گفته که حدود پیدایش آن به دوره ایلخانان باز می گردد. از سال 1342 تا سال 1348 که این شهر تبدیل به مرکز شهرستان گردید شهر قیدار، توسعه محدودی داشته است.

نقشه شماره یک محدوده شهر قیدار را که منطبق بر عکس هوایی سال 1343 می باشد را نشان می دهد. جمعیت شهر در این سال برابر 2204 نفر می باشد.

شهر قیدار یک شهر دولتی محسوب شده، که بنابر خواستهای دولت برای شکل گیری یک مرکز حکومتی برای منطقه افشار شکل گرفت ودر سال 1348 به مرکزیت شهرستان خدابنده انتخاب شد.

از آن هنگام ساختار اقتصادی شهر دچار تحول تدریجی گردید به نحوی که به طور فزاینده نقش تولید کشاورزی در آن کاهش یافته و بر اهمیت خدمات (اعم از اداری، تجاری، رفاهی) افزوده شده است. میزان رشد فیزیکی و کالبدی شهر در دهه55 ـ 1345 دارای روندی یکنواخت بوده است. رشد جمعیت نیز در این شهر در دهه 55 ـ 1345 برابر 4 / 1 درصد بوده است.

گسترش هسته اولیه و بافت قدیم تا سال 1332 شامل بخش های غربی شهر می باشد که پایین خیابان های طالقانی، رجایی و منبع آب فعلی قرار دارد. پس بخش هایی که در فاصله 1332 تا انقلاب ایجاد شده و شامل بخش های میانی شهر و بیشتر در شمال و اندکی در غرب و جنوب می باشد.

اصلاحات ارضی سرآغاز تحول خاصی در نظام شهری این شهر جدید التاسیس محسوب می گردد. شیوه غالب زندگی روستایی در منطقه، سیل مهاجرین بی زمین و کم زمین را به سوی این شهری می کشاند که حیات خود را بر مبنای خدمات اداری و دولتی شکل می دهد.

سرآغاز شهر نشینی سریع در کشور به دهه 1350 باز می گردد توسعه شهری به دلیل جذابیت ناشی از سرمایه گذاری دولتی، موج جدید و فراوانی را روانه شهرها نمود. جمعیت شهر در این دوره 3293 نفر بوده است.

بعد از انقلاب رشد جمعیت در دهه 65 ـ 1355 به بیش از 3 برابر رسیده است (برابر با 12 / 5 درصد) که بیانگر مهاجر پذیری شهرقیدار بوده و مصادف با دهه اول انقلاب می باشد. در حقیقت طی این دهه شهر قیداربه عنوان قطب جاذب جمعیت در این شهرستان رده نموده و 78 / 9 درصد از مهاجران وارد شده به این شهر از آبادی های شهرستان خدابنده بوده اند.

اداره اوقاف در سال 1363 در شهرستان خدابنده تاسیس گردید. همزمان با تاسیس این اداره در شهرستان قانون ابطال اسناد فروش رقبات، آب و اراضی موقوفه به تصویب رسید. طی این قانون مصوب شد که: از تاریخ تصویب این قانون، کلیه موقوفاتی که بدون مجوز شرعی به فروش رسیده یا به صورتی به ملکیت درآمده باشد به وقفیت خود بر می گرددو اسناد مالکیت صادر شده باطل و از درجه اعتبار ساقط است.

قانون فوق مشتمل بر ماده واحده و پنج تبصره در جلسه روز سه شنبه بیست و هشتم فروردین ماه سال 1363 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 3/2/1363 به تأیید شورای نگهبان رسیده است.

" تبصره 1: پس از ابطال سند مالکیت در مواردی که موقوفه قابل اجاره باشد و متصرف تقاضای اجاره کند با رعایت مصلحت وقف و حقوق مکتسبه متصرف، قرار داد اجاره با متصرف تنظیم خواهد شد.

تبصره 2: کلیه املاک مزروعی که در اجرای قانون اجازه تبدیل به احسن و واگذاری دهات و مزارع موقوفات عام مصوب 29/1/1350 به زارعین صاحب نسق انتقال و بین آنان تقسیم شده با حفظ مصلحت وقف با متصرفین و زارعان صاحب نسق با رعایت حقوق اکتسابی آنان جاره نامه تنظیم می شود.

وجوهی که قبلاً از طرف دولت بابت املاک مزبور مطابق ماده واحده پرداخت شده بابت اهدایی دولت به موقوفه محسوب و از تاریخ تحویل زمین به متصرف اجرت المثل زمین توسط کارشناس رسمی یا خبره محلی تعیین و با محاسبه وجوه پرداختی قبلی متصرف تهاتر و کسر یا اضافه آن محاسبه خواهد گردید.

تبصره 3: کسانی که زمین یا خانه موقوفه ای را بدون اطلاع از وقفیت از اشخاص حقیقی یا حقوقی خریداری نموده و به موجب این قانون اسناد مالکیت آنها باطل می شود می توانند برای دریافت خسارت وارده به فروشنده رجوع نمایند،.

در صورتی که متصرف طبق تبصره 1 این قانون تقاضای اجاره نماید سازمان اوقاف می تواند از تاریخ تصویب این قانون با متصرف تنظیم اجاره نماید.

تبصره 4: در مواردی که جهت مورد نظر واقف، تغییر یافته باشد بایستی به نظر واقف عمل شود.

تبصره 5: کلیه قوانین و مقررات مغایر با این ماده و تبصره های ان لغو و کأن لم یکن می باشدو وزارت کشاورزی و سازمان اوقاف موظفند آیین نامه اجرایی این قانون را ظرف مدت 3 ماه از تاریخ تصویب این قانون تهیه و پس از تصویب هیات دولت به اجرا درآورند" (14).

بعد از تصویب این قانون، اداره اوقاف در شهرستان خدابنده، که به عنوان متولی موقوفات به متصرفی عمل می کند، اعلام می دارد که بر طبق مدارک و اسناد و استشهاد و کلیه زمین های شهر قیدار به همراه چند پارچه آبادی اطراف شهر وقفی بوده و هر گونه خرید و فروش که بدون مجوز شرعی صورت گرفته است باطل بوده و از درجه اعتبار ساقط است.

بر طبق آمار به دست آمده از اداره اوقاف، اراضی شهر قیدار به صورت 6 دانگ وقفی می باشد لذا مالکان باید با مراجعه به اداره اوقاف قرار داد اجاره تنظیم کنند.

عامل وقف به عنوان یک پتانسیل قوی در توسعه و گسترش شهر قیدار دارای عملکردهای متعدد ی بوده است، از جمله این عملکردها می توان به موارد زیر اشاره داشت:

- اداره اوقاف متولی متصرفی کلیه اراضی شهر شناخته شده ودارای قدرت اجرایی بالنسبه مناسبی جهت مدیریت این اراضی می باشد. با در نظر گرفتن این نکته، ارتباط سهل و آسانی بین این ارگان و نیز سازمانهای دولتی برقرار می گردد.

بر طبق مشاهدات صورت گرفته، سرانه بخش اداری دراین شهر نسبت به شهرهای دیگر استان، از درصد بالای برخوردار است.زیرا مواجه و رویاروی با اوقاف به مراتب سهل تر و آسانتر از برقراری ارتباط (جهت خرید و تصرف اراضی) با بخش خصوصی می باشد.

-اراضی وقفی در جذب بسیاری از عناصر ویژه از قبیل دانشگاه، کارخانه،...موفق عمل میکند، چرا که این عناصر جهت ایجاد و احداث زمین زیادی را می طلبند .

و با توجه به خاصیت عمده مالکی (اراضی وقفی و وسعت زیاد آن) به توافق رسیدن با یک مالک به مراتب سهل تر از چندین خرده مالک می باشد لذا این عناصر، اراضی وقفی را نسبت به سایر اراضی ارجح تشخیص داده اند.


-واگذاری اراضی وقفی به صورت اجاره،از آنجا که در شرع اسلام فروش وقف جایز نیست،لذا این اراضی به صورت اجاره در اختیار مردم قرار داده می شود و از آنجا که اجاره کردن اراضی از خرید آن برای مردم به صرفه تر است لذاباعث گرایش مردم و سکونت در آن شده است.

-سالیانه مبالغی از عواید و درآمدهای ناشی از موقوفات در این شهر،با توجه به نیازهای موجود در شهر،علاوه بر مواردی از جمله (ترویج قرآن،نشر معارف اسلامی، کمک به ایتام، عمران و حفظ و نگهداری موقوفات) صرف عمران و آبادانی شهر می شود.

-اراضی وقفی به نوبه خود سهم عمده ای در بهتر به اجرا در آمدن طرحهای توسعه شهری از جمله طرح هادی و طرح توسعه و عمران (طرح جامع) را به خود اختصاص داده است.

زیرا سازمانهای مجری، جهت تصرف و تعیین کاربریها و منطقه بندی اراضی، با اداره اوقاف مواجه بوده که این خود عامل بسیار مهمی در مدیریت و بهتر به اجرا درآمدن این طرحها می باشد و ابزاری در جهت رشد و توسعه بهینه محسوب می شود.

موقوفات دینی از منابع بسیار مهم و از سرمایه های بزرگ جامعه است که چنانچه به صورت صحیحی مورد استفاده قرار گیرد،می تواند در تحقق بسیاری از اهداف فرهنگی،اجتماعی و امور عام المنفعه جامعه ویژه واقع شود.

ولی علیرغم اهمیت و اعتبار بسیار زیاد این سنت حسنه اسلامی،موقوفات بویژه،فضاهای وقفی،درگیر مسائل و مشکلات فراوانی هستند که بر عملکرد و کارآیی مثبت آنها تاثیر می گذارد.

ازجمله مهترین مسائل و مشکلات در این شهر،عدم رغبت سرمایه گذاران خصوصی برای سرمایه گذاری در این اراضی می باشد. زیرا بین واگذاری اراضی موقوفه به صورت اجاره و عدم فروش آنها و نقش سرمایه گذاری خصوصی در شهر رابطه معکوسی وجود دارد.

اغلب سرمایه گذاران بخش خصوصی با علم به جریان وقفیت شش دانگ شهر قیدار و در نظر گرفتن این نکته که عرصه به صورت استیجاری عرضه می گردد،تمایل چندانی به سرمایه گذاری در این شهر از خود نشان نداده و همچنین با آگاهی از این مساله که،


این اراضی پس از الحاق به محدوده شهری،از طریق مقررات خاصی تعیین تکلیف می گردند، تمایل چندانی به سرمایه گذاری در این مناطق ندارند، این خود عاملی بسیار مهمی در عدم توسعه شهر به حساب می آید.

علاوه بر اینکه وقف از نظر عامل کالبدی و فیزیکی اهمیت برجسته ای دارد. از لحاظ اجتماعی - اقتصادی در حال حاضر نیز کارکردهای فراوان مهمی را در زندگی روزانه و رویدادهای مذهبی بسیاری از شهرهای جهان اسلام ایفاء می کند، به طوری که به شهرها نوعی برجستگی دینی و فرهنکی - تاریخی می بخشد.

چهار کارکرد اصلی زیر از نظر اهمیت اجتماعی- اقتصادی نهاد وقف در شهرها بیش از همه درخور توجه است: پژوهشهای یاد شده شواهد مثبتی را در این زمینه ارائه کرده اند. البته نقش این کار کرد ها در شهر های متوسط و کوچک به مراتب بیش از شهر های بزرگ است:

1- تهیه و تدارک قسمت اعظم وظایف و وقایع و مراسم دینی همیشگی و دیرنده جامعه در شهرها از جمله سازماندهی و تقبل و تامین تمام یا قسمتی از هزینه های جاری و تعمیرات و مرمت مساجد، حوزه علمیه و برگزاری مراسم عزاداری و اعیاد و جشن های مذهبی و سایر مناسبات، رویداد های دینی در تعطیلات مذهبی از محل تخصیص عواید موقوفات.

2- کمک های گوناگون به فقرا و بینوایان و دانش آموزان مدارس شهری و اداره و نگهداری برخی از بیمارستان ها، حمام ها و انجام دادن سایر امور خیریه و عام المنفعه از محل عایدات موقوفات.
3- تامین مساکن ارزان قیمت برای مستضعفان و واگذاری زمین های وقفی به اجاره طویل المدت به مردم و اجاره دادن مغازه ها و کارگاه ها با اجاره ارزان.

4- کار آفرینی: این منبع بالقوه جهت اشتغال و کارآفرینی نقش عمده ای را ایفا می کند شرط لازم جهت تحقق این فرضیه وجود مدیریت صحیح و اصولی در سطح شهر می باشد (15).


"بر طبق آمار بدست آمده از اداره اوقاف استان زنجان، در سال 1380، میزان هزینه های انجام شده از محل در آمد موقوفات شهرستان خدابنده به ترتیب مربوط به کمک به زائران عتبات عالیات و اماکن مقدس مذهبی196336 هزار ریال و(19.7)

درصد، عمران و حفظ و نگهداری موقوفات 171968هزار ریال و(17.3)درصد و نشر معارف اسلامی و تهیه و چاپ کتاب و تجهیز کتابخانه ها) 162608 هزار ریال و(16.3) درصد می باشد" (16).
 

راهکارها و راه حلهای ارائه شده

1- بهبود و افزایش اعتماد مردم نسبت به اوقاف و عملکرد آن، ارائه عملکرد به صورت شفاف و تطبیق آن با انتظارات مردم برای جلب رضایت آنها، بهره‌گیری از تبلیغات با محتوا و گسترده و اصلاح و بهبود نگرش مدیران در تمام سطوح.

2-هر عمل خیری که به قصد و نیت رضایت الهی صورت پذیرد محترم شمرده می شود ولی جهت بخشیدن و تعریف دقیق از چگونگی و نحوه ارائه عمل خیر می تواند در افزایش آثار مثبت و نتایج حاصله از آن تأثیر بسزایی داشته باشد.

3- قالب و چارچوب کنونی وقف نیازمند بازنگری اساسی است. منحصر کردن عمل وقف به برخی امور خاص از شعاع تأثیر و فواید مورد انتظار آن خواهد کاست. زمینه های فراوانی را می توان یافت که وقف می تواند در آنها وارد گردد و یا با آنها مرتبط شود.

یکی از عوامل کم سویی و کم فروغی پدیده های اجتماعی محدودیت حوزة عمل و منحصر بودن به عناصر و عوامل محدود است.

4- بهینه سازی سیستم اداره و کنترل موقوفات و به روز کردن آن، ترمیم ساختار مدیریتی موجود در آنان و به کارگیری عوامل مستعد دلسوز و متخصص در رأس امور مرتبط با وقف.

5- ارزیابی و سنجش درست از میزان واقعی درآمدها و عواید حاصله از موقوفات و مشخص کردن میزان افزایش یا کاهش آن نسبت به سنوات قبل.

6- مطالعه و بررسی امکان توسعه بهره وری اقتصادی از موقوفات موجود و فراهم کردن شرایط احراز آن و در نتیجه افزایش درآمدهای حاصله.

7- متمرکز کردن خدمات ناشی از موقوفات در بخش های میانی و پایینی اجتماع به منظور تامین احتیاجات اساسی و ضروری اقشار محروم و آسیب پذیر جامعه و برقراری تعادل اقتصادی و استقرار عدالت اجتماعی در بهره گیری از کلیه امکانات زیستی.

8- بررسی امکان تغییر برخی از کاربری های خاص در موقوفات به منظور استفاده بهینه و مطلوب تر از امکانات و شرایط موجود (با فرض عدم وجود موانع فقهی و شرعی) و سوق دادن آنها به طرف نیازهای واقعی جامعه.

9- مشخص کردن حوزه فعالیتهایی که موقوفات می تواند در آنها نقش داشته باشد و یا در موازات آنها قرار گیرد.
 

نتیجه گیری:

سنت حسنه وقف یکی از ارزشهای والای انسانی است که تحت تاثیر جهان بینی دینی و مذهبی علاوه بر آثار مذهبی، فرهنگی، اقتصادی و آموزشی، موجد خلق چشم اندازهای جغرافیایی در شهرهای اسلامی به ویژه در شهرهای ایرانی بوده است.

وقف به عنوان یک سیستم پویا و بازوی نیرومند،نقش موثری در ساماندهی امور اقتصادی،فرهنگی و کالبدی جامعه را برعهده گرفته است.با توجه به گستردگی فضاهای جغرافیایی متاثر از پدیده وقف در شهرهای ایرانی-اسلامی و از آنجائی که هر گونه تغییر و تحول در املاک وقفی نیازمند قوانین و مقرارت خاص شرعی و مدنی می باشد .

این پدیده در شکل گیری شهرهای بزرگ و به ویژه شهرهای متوسط و کوچک اندام نقش اساسی را ایفاء می کند به گونه ای که در شهر کوچک اندامی نظیر قیدار هر گونه تحرک در مدیریت شهری و توسعه کالبدی، اجتماعی، اقتصادی شهر منوط به این پدیده می گردد.

لذا با توجه به دامنه وسیع موقوفات و نقش آنها در تعادل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی جامعه، کمبودها و ضعف های اساسی پیرامون موضوعات و مسائل مرتبط با وقف وجود دارد.

احیاء نظام وقف در جامعه امروز کشور فقط احیاء یک سنت شرعی و مذهبی نسیت، بلکه احیاء و حیات بخشی دوباره به نظام و سنتی است که قادر است نیازهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی جامعه را در پیوند با ارزشهای معنوی و انسانی به شکل مطلوب تامین نماید.
 

پی نوشت:

1- مطهری،ص12.
2- مطهری(2)، ص71.
3- پیشین،41-43.
4- مومنی و مشکینی، 1379، ص113.
5- مومنی،1376،ص11.
6- پیشین، ص11.
7- سعیدی رضوانی، 1372، ص 15.
8- خسروی، 1385، ص5.
9- عمید، 1361، ص1235.
10- دهخدا.
11- مومنی،1376،ص.
12- شکویی،1369،ص196.
13- شکویی،1377،ص187.
14- سازمان اوقاف و امور خیریه،1385،ص33.
15- اهلرز،13،ص52.
16- سازمان مدیریت و برنامه ریزی،1382،ص54.

نویسنده: ابوالفضل مشکینی - رقیه عباسی
* این مقاله در ترایخ 1402/10/17 بروز رسانی شده است.