مقدمه
در روزگار ما وقف کارکردهای تازه‏ای پیدا کرده است.وقف به عنوان یک سنت حسنه، در تلفیق با علم و نیازهای اجتماعی روز می‏تواند کار سازتر باشد.

یکی از بهترین و شاید اولین نمونه‏های تلفیق این سنت حسنه ‏ی اسلامی با دستاوردهای نوین علمی، مجموعه ‏ای است که قریب به شصت سال پیش به وسیله‏ی شادروان حاج محمد نمازی در شیراز تأسیس شد.

دو یادگار ماندگار، لوله‏ کشی و تصفیه ‏ی آب شهر شیراز و مجموعه‏ ی بهداشتی و آموزشی بیمارستان نمازی به عنوان محلی برای آموزش و درمان.

خاندان نمازی از فامیل‏های مشهور شیرازند. حاج محمد نمازی فرزند حاج محمدحسن نمازی تاجر شیرازی در سال 1275 ه ش زاده شد. دوران کودکی را در هند و چین گذراند.

سال‏های جوانی را در شیراز و تهران سپری و در سال 1303 به قصد سیاحت به آمریکا عزیمت کرد و مدتی طولانی در آنجا اقامت گزید. عشق به ایران برای او همیشه زنده بود و پس از موفقیت در فعالیت‏های اقتصادی در سال 1323 ه ش به ایران بازگشت.

در خاطرات او آمده است که با خود عهد بسته بود. در صورت موفقیت در زندگی - بخشی از درآمد خود را صرف امور خیریه کند. سفر او به ایران همزمان با جنگ جهانی دوم، فرصت مغتنمی برای آشنایی وضعیت اقتصادی،بهداشتی و درمانی کشور بود.

خاندان نمازی از خانواده‌های سرشناس و نیکوکار شیراز از دوره زندیه و قاجاریه بودند که تجارت خانه‌های بزرگی در کشورهایی همچون هند، چین، هنگ کنگ و مصر داشتند، به طوری که یکی از افراد این خانواده که در قاهره تجارت‌خانه داشت، به وزارت اقتصاد جمال عبدالناصر منصوب شد.[نیازمند منبع]

محمدحسن نمازی، پدر او، در اواخر دوره قاجاریه که بیماری‌های گوناگون در شیراز شیوع داشت و تعداد زیادی افراد بی سرپرست و بی‌پناه در این شهر زندگی می‌کردند، نوانخانه بزرگی در دروازه کازرون جهت اسکان افراد بی سرپناه .

همچنین یک دواخانه (درمانگاه) در خیابان قاآنی تأسیس کرد. او در سال ۱۳۰۴ خورشیدی این درمانگاه را وقف و درآمد یکی از ساختمان‌های خود در کشور چین را به تأمین هزینه‌های آن اختصاص داد. 

 موقوفه‏‌ی محمد نمازی در شیراز
اگرچه نیت اصلی نمازی ایجاد مجتمع بهداشی و درمانی بود، اما او در سفر خود به ایران با پدیده‏ی نامناسب آب آشامیدنی برخورد و در رایزنی های مختلف با متخصصان ریشه بیساری از بیماریهای گوارشی و نیز بیماریهای واگیردار را در آب آشامیدنی غیر بهداشتی دید .

پس تصمیم گرفت علاوه بر ساخت مجتمع درمانی و آموزشی نسبت به ایجاد سیستم مناسب لوله ‏کشی برای تأمین آب آشامیدنی بهداشتی اقدام کند. در آن زمان حتی در پایتخت ایران نیز آب آشامیدنی از طریق سنتی و غیر بهداشتی تأمین می شد.

ایجاد سیستم نوین لوله‏ کشی آب در تهران و شیراز پیشنهاد نمازی به شهرداری‏ها و انجمن‏های این دو شهر بود. شهرداری تهران بنابر دلایلی تصمیم گرفت که خود رأسا نسبت به این امر اقدام کند، ولی شهردار شیراز با این امر موافقت کرد.

شادروان نمازی برای این امر شرکتی را به نام «بنگاه آب شیراز» تأسیس کرد و با شهرداری شیراز توافق نمود که از دو رشته قناتی که تحت نظارت شهرداری بود، استفاه کرده و آب این قنوات را پس از تصفیه به وسیله‏ ی لوله در دسترس ساکنین شهر قرار دهد.

و چون سرمایه‏ی شرکت، هزینه‏ ی لوله‏ کشی را تکافو نمی‏کرد، محمد نمازی متعهد شد ده میلیون ریال از محل موقوفه‏ ی بیمارستان به عنوان وام در اختیار شرکت بگذارد تا شرکت بتواند با کمک این وام کار لوله‏کشی را به انجام رساند.

طرحی که مدنظر بود، ابتدا ساده می‏نمود و تنها متضمن ساختمان حوض‏های تصفیه و احداث یک شبکه‏ ی لوله‏ ی اصلی بود و تصور می‏رفت مجموعا به بیش از بیست میلیون ریال اعتبار نیاز نداشته باشد؛

چرا که قرار بود هزینه‏ی لوله‏ کشی فرعی به وسیله‏ی پرداخت حق انشعاب از طرف صاحبان خانه‏ها تأمین گردد. در اردیبهشت ماه 1324 پس از امضای قرارداد، محمد نمازی با بنگاه الکساندر گیپ (مهندسین مشاور) قرارداد مطالعه‏ی طرح و تنظیم عملیات شبکه لوله‏کشی را امضا کرد.

بعد از مطالعات دقیق، مهندسین مشاور گزارش دادند که آب دو رشته قنات حتی نصف جمعیت فعلی شهر را کفایت نمی‏کند. آب قنوات نیز مستلزم لوله‏کشی به طول بیست کیلومتر است و به همین دلیل مقرون به صرفه نیست.

طرحی نوین مبنی بر تهیه‏ی آب از منابع زیرزمینی توسط حفر چاه‏های عمیق پایه‏ریزی شد. اما از آنجا که سرمایه‏ی شرکت جهت اجرای این طرح کفایت نمی‏ کرد به همین دلیل عده‏ای سهم خویش را فروختند و پس از آن محمد نمازی خود به تنهایی کلیه‏ی سهام را خرید و هزینه‏ی اجرای این طرح را بر عهده گرفت.

طرح پیشنهادی الکساندر گیپ مشتمل بر این موارد بود:
1. حفر ده تا شانزده حلقه چاه و کشیدن آب این چاه‏ها به وسیله‏ی تلمبه به تصفیه‏خانه؛

2. ایجاد تصفیه‏خانه برای تصفیه کردن و گرفتن مواد سنگین از آب؛
3. دستگاه تلمبه‏زنی بزرگ برای انتقال آب از تصفیه‏خانه به مخزن مرتفع؛

4. ایجاد کارخانه‏ی برق مستقل برای تهیه نیروی مورد نیاز تلمبه زنی،
5. ایجاد شبکه‏ی لوله‏ی اصلی و فرعی برای توزیع کآب به کلیه‏ی منازل شهر.

اجرای طرح پیشنهادی شروع شد و بنابر برآورد پروژه‏ای که در سال 1321 شروع شده بود، در خرداد سال 1327 با نصب شاه‏لوله و شبکه‏ی اصلی پخش آب و در خرداد 1328 با احداث ساختمان تصفیه‏خانه و ساختمان کارخانه‏ی برق ویژه‏ی آب شهر، و در نهایت به تاریخ شهریورماه 1329 به نتیجه رسید.

لوله‏کشی آب جنوب شهر به دلیل پستی و بلندی منطقه و عدم همیاری مردم به علت تنگ‏دستی، به وسیله‏ی نصب شیرهای عمومی تأمین گردید.

اما بر اساس نیاز و درخواست مردم، محمد نمازی مصمم به نصب آب لوله‏کشی در کلیه‏ی مناطق گردید. در سال 1331 آب لوله‏ک شی شهر به پایان رسید و مورد بهره‏برداری قرار گرفت.

همزمان با این طرح، پروژه‏ی ساخت مجموعه‏ی بهداشتی نیز پیش می‏رفت و دوازده هزار خانه در آن زمان صاحب لوله‏کشی آب شدند.

لوله‏کشی آب شهر شیراز علاوه بر تأیید «اصل تقدم پیشگیری بر درمان» برکات دیگری نیز برای مردم شیراز و ایران به ارمغان آورد که برخی از آنان عبارت است از:

1. آب تصفیه شده به وسیله‏ی لوله در دسترس آنها قرار گرفت و موجب آسایش آنان شد و آنها را از ابتلا به امراض گوناگونی که در آب‏های آلوده وجود داشت، مصون ساخت.

2. با توجه به نیت شادروان نمازی که درآمد دستگاه آب را وقف بیمارستان کرده بود، مردم با پرداخت آب‏بها در واقع به بهداشت و درمان خویش یاری می‏ رساندند.

3. برای اولین بار شهر شیراز توانست تکنولوژی لوله‏کشی آب آشامیدنی و نیز ضدعفونی کردن آب و توزیع مناسب آن را سامان دهد و از آن پس بود که دیگر شهرهای ایران با استفاده از تجربیات شهر شیراز نسبت به راه‏اندازی آب لوله‏کشی اقدام کردند.

در بخشی از وقف‏نامه چنین آمده است:
«چون شهر قدیم شیراز کوچه‏های معوج و کم عرض و پستی و بلندی دارد و لوله گذاری در آنها مستلزم هزینه و صرف وقت زیادی بود و از طرف دیگر ساکنین این قسمت شهر بیشتر از طبقه‏ ی بی‏ب ضاعت و یا کم بضاعتند و به همین جهت احتمال نمی‏رفت تقاضای اتصال و اشتراک بنمایند.

لذا مهندسین مشاور در طرح تفصیلی خود تصمیم گرفته بودند احتیاجات مردم این منطقه به وسیله‏ ی نصب شیرهای عمومی تأمین شود. ولی پس از آنکه لوله‏ گذاری شروع شد.

ساکنین شهر قدیم جدا گله‏ مند شده و علاقه‏ ی شدیدی به لوله‏کشی منطقه خود ابراز داشتند و با توجه با اینکه ساکنین این منطقه حتی دسترسی به همان آب‏های آلوده‏ی جاری نداشتند.

و غالبا مجبور بودند برای احتیاجات روزمره به وسیله سقا از آب آلوده و راکد آب انبارهای عمومی رفع احتیاج نمایند، لذا مؤسس به احترام تمایلات ساکنین محلات قدیم بر آن شد که لوله‏کشی شهر شیراز را از هر جهت کامل نماید و قسمت قدیم شهر را نیز از نعمت لوله‏کشی و آب تصفیه شده بهره‏مند سازد».
 

تعیین میزان حق انشعاب و آب بها

در این قسمت از وقف‏نامه چنین مقرر شده است که:«طبق قرارداد با انجمن شهر مقرر بود مصرف‏کنندگان آب علاوه بر پرداخت آب‏بها مبلغ مقطوعی نیز در موقع اتصال لوله به خانه‏ی آنها به عنوان حق اتصال بپردازند.

مقرر بود وجهی که از این راه تحصیل می‏شود به میزانی باشد که کلیه‏ی هزینه‏ی شبکه‏ی فرعی متناسب ارزش خانه از مشترک دریافت گردد تا بدین وسیله سرمایه‏ی کمتری در کار لوله‏ کشی به کار افتاده و در نتیجه آب بها به حداقل نرخ ممکنه تخفیف یابد.

منظور از آب‏بها این بود که نرخ بر پایه‏ای مقرر بشود که اولا کلیه‏ی هزینه‏ی جاری از اداری و فنی و نگهداری و تعمیر دستگاه تأمین گردد و ثانیا ذخیره‏ای به میزان دو و نیم درصد به دست آید تا برای تجدید ماشین‏آلات و لوله‏های فرسوده و توسعه‏ی دستگاه که در طول زمان لازم خواهد شد، به مصرف برسد.

ثالثا بهره‏ای معادل دوازده درصد بر سرمایه‏ی به کار افتاده در تمام مدت به صاحب سرمایه پرداخت گردد و در هر سالی که درآمد برای پرداخت سود آن کافی نباشد، کسری آن به عنوان دین به حساب سال آینده منتقل شده و در سال‏های بعد بازگردد.

رابعا برای استهلاک سرمایه‏ی به کار افتاده از سال پنجم چهار درصد ذخیره شود که در ظرف 25 سال بعد سرمایه‏ی به کار افتاده کلا مستهلک گردد .

و دستگاه لوله‏ کشی بعد از سی سال به شهر و شهرداری واگذار شود و اگر استهلاک مزبور در ظرف این مدت عملی نشده باشد، آن قدر بر مدت افزوده شود تا استهلاک کلیه‏ی سرمایه و سود آن به عمل آید.

پس از یک سلسله مذاکره با انجمن شهر و مطالعه در طرز فکر مشترکین آب و انتظارات آنها، بالاخره تعرفه‏ای برای حق انشعاب تعیین گردید، ولی به زودی آشکار شد که از این تعرفه مبلغ قابل توجهی به دست نخواهد آمد و منظور مؤسس عملی نخواهد شد.

برای اینکه تعرفه‏ی عادلانه‏ای برقرار شود و بار طبقات ضعیف و کم بضاعت حتی المقدور از طبقه‏ی متمکن کمتر باشد، مؤسس محترم متخصصی را مأمور مطالعه در امر آب‏بها نموده وی پس از مطالعات دقیق توصیه نمود که اولا از استهلاک سرمایه صرف‏نظر بشود.

ثانیا تمام مشتری‏ها ماهیانه مبلغ مقطوع و معینی در مقابل چند متر مکعب آب که در اختیار آنها گذارده می‏شود، بپردازند. ثالثا مشتری‏های متمکنی که از آب لوله بیشتر استفاده می‏نمایند، علاوه بر ماهیانه‏ ی مقطوع، مبلغی هم به عنوان حق مخصوص بپردازند.

رابعا به منظور بالا بردن سطح نظافت عمومی و استفاده‏ی حداکثر از ظرفیت دستگاه لوله‏کشی مصرف‏کنندگان به وسیله‏ی تخفیف‏های تصاعدی تشویق شوند که علاوه بر چند متر مکعب که در مقابل پرداخت ماهیانه‏ی مقطوع می‏پردازند، آب اضافی مصرف کنند».

نکات مهم در وقف محمد نمازی در شیراز
در این بخش نکات قابل توجهی وجود دارد که به ذکر برخی از آنها می‏پردازیم:
اولا بانی این امر، دریافت آب‏بها و حق اشتراک را جزء برنامه‏ها قرار می‏دهد و پس از اینکه وصول آن امکان‏پذیر نمی‏شود، چاره دیگری می‏اندیشد و بنا به توصیه‏ی فرد متخصصی از وصول حق اشتراک صرف نظر نموده و به دریافت مبلغ مقطوع به عنوان آب‏بها بسنده می‏کند.

ثانیا برای جلوگیری از اجحاف به قشر نیازمند، مقرر می‏نماید که از افراد متمکن که آب بیشتری مصرف می‏کنند، مبلغی به عنوان حق مخصوص دریافت شود که به نوعی عدالت برقرار گردد.

ثالثا در پیش‏بینی برای وصول سرمایه‏ی اولیه چنان تدابیر دقیقی اعمال می‏کند که این روش می‏تواند در سایر بخش‏های سرمایه‏گذاری نیز مورد استفاده قرار گیرد.

رابعا بانی محترم روشی را اعمال می‏نماید که در اثر آن برای گسترش بهداشت عمومی و استفاده‏ی بهتر از آب، اگر کسی بیشترین آب را مصرف نماید، از تخفیف‏های ویژه برخوردار خواهد شد.

هر چند این روشها امروزه در اثر تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی متحول شده ولی باید اذعان کرد که نوع نگرش و کیفیت اعمال تدابیر مورد نظر برای توسعه‏ی بهداشت عمومی امر پسندیده و قابل قبول است.
 

هدف واقف از ایجاد دستگاه لوله ‏کشی آب

به منظور دوام و بقای عمل خیر، مؤسس به این اندیشه افتاد که طبق سنت دیرین نیاکان، دستگاه لوله‏کشی را به صورت موقوفه در آورد تا از سوانح ایام مصون و مأمون باشد؛ اگرچه در قرارداد با شهرداری اشعار شده بود.

چنانکه در ظرف سی سال و یا بیشتر سرمایه‏ی به کار افتاده اصلا و فرعا از طریق استهلاک تأدیه گردد، دستگاه آب به شهرداری واگذار شود و هر چند که مؤسس هم در نظر گرفته بود که وجوه استهلاک در عملیات عمرانی دیگری که بهره‏ی کافی دربر داشته باشد به کار انداخته شود .

و از درآمد آن قسمتی از هزینه‏ی مرکز طبی و بهداشتی را تأمین نماید تا خللی در دوام و بقای وقف رخ ندهد، و لیکن با مطالعه‏ی بیشتری که در این امر نمود،

به این نتیجه رسید که طبق توصیه‏ی متخصصی که در بالا به آن اشاره شد، استهلاک سرمایه مشکل و لغو ماده‏ی مربوطه به این جهات به صلاح و صرفه مرد شهر خواهد بود:

اولا رفع تحمیل صدی چهار استهلاک سرمایه بر مشترکین نسل حاضر که چون به پرداخت آب‏بها هنوز عادت ندارند، حتی آب‏بهای نازلی را که شهرداری در سال اول و دوم برای آزمایش مقرر کرد، زیاد دانستند تا چه رسد به آب‏بهای خیلی بیشتری که برای تأمین استهلاک سرمایه می‏بایستی به نفع نسل آینده مقرر گردد.

ثانیا آب‏بهای موقتی که با موافقت شهرداری برای آزمایش تعیین شده به میزان مخارج ضروری هنوز وافی نیست و سال‏ها وقف لازم است تا عواید به میزان مخارج ضروری و سود صدی دوازده بالغ گردد تا چه رسد به استهلاک صدی چهار از اصل سرمایه.

ثالثا چون بیمارستان بایستی از محل درآمد سرمایه‏ای که به کار لوله‏کشی افتاده بچرخد، بنابر این استهلاک سرمایه که در قرارداد قید شده، مستلزم مدتی بسیار طولانی است و در پایان مدت هم معلوم نیست چگونه و به چه ترتیب وجوه استهلاک، متمرکز شده باشد.

تا بتوان آن را به کار عمرانی دیگری انداخت و از این طریق عایداتی برای بیمارستان به دست آورد. علاوه بر آن تحولات اقتصادی هم برای مدت چهل یا پنجاه سال به هیچ وجه قابل پیش‏بینی نیست.

و ممکن است در نتیجه‏ی تزلزلی که در عایدات روی دهد، اداره‏ی امور مرکز طبی و بهداشتی مختل شود که این خود به زیان مردم شیراز خواهد بود.

این دلایل و جهات دیگری که به نظر رسید مؤسس را بر آن داشت که استهلاک سرمایه را غیر عملی دانسته و توجه شهرداری را به لغو این ماده و مزایای وقف کردن دستگاه معطوف سازد. هرچند قصد مؤسس محترم از ایجاد و احداث دستگاه آب لوله‏ک شی انجام یک کار عام‏المنفعه و خیر بوده است.

ولی چون با دید اقتصادی به قضیه می‏نگریسته به نظر می‏رسد مشارالیه مصصم بوده تا سرمایه‏ای را که در امر خیر به کار گرفته، مجددا بازگرداند تا در موارد مشابه یا در امر بیمارستان مورد استفاده قرار گیرد.

لذا وقتی به کیفیتی که توضیح داده شد و در وقف‏نامه درج شده است، امیدی به استرداد سرمایه وجود نداشت، مؤسس محترم برای بقا و دوام این کار خیر تصمیم به وقف دستگاه آب می‏گیرد و در نهایت انجمن شهر شیراز موافقت خود را با انحلال شرکت سهامی بنگاه آب و وقف دستگاه آب اعلام می‏ نماید.
 

مرکز طبی و بهداشتی موقوفه‏‌ی محمد نمازی در شیراز

در مقدمه‏ ی بخشی دیگر از وقف‏نامه چنین نوشته شده است: «پس از اینکه مقدمات لوله‏کشی فراهم و امیدواری به انجام آن حاصل گردید، معظم له با خریداری یکی از بهترین و مصفاترین باغ‏های شیراز به نام باغ کفشگر، محل مناسبی برای مرکز طبی و بهداشتی تهیه نمود.

و در آنجا بنایی بنیاد نهاد و برای اینکه این مرکز طبی و بهداشتی از روی اسلوب صحیح و طبق اصول جدید از روی کمال دقت، به طور دائم بدون هیچ‏گونه وقفه اداره شود .

و همیشه از نتایج اکتشافات و تحقیقات پزشکی بهره‏ مند و از آخرین طریقه‏ی کشف و رفع امراض و پیشرفت‏های جدید پزشکی استفاده نماید،

مقتضی آن دید که یک دستگاه علمی و تخصصی ثابت و دائمی در امور این مرکز طبی و بهداشتی مراقبت و نظارت کند و با نهایت علاقه و دلسوزی، راهنمایی‏های لازم و سودمند بنماید .

که چه در حال حاضر و آینده متصدیان مرکز طبی و بهداشتی از این راهنمایی‏ها و صلاح‏اندیشی‏های تخصصی که لازمه‏ی پیشرفت و تکامل یک چنین مرکز طبی و بهداشتی است.

استفاده‏ی کامل نمایند و برای اجرای نیت اخیر که ضامن بقا و دوام، و وسیله‏ی تأمین ارتباط فنی و علمی آن با جهان متمدن است، تأسیس مؤسسه‏ی خیریه‏ی ایران را فرضیه همت خود قرار داد».

همچنین در بخش دیگری از وقف‏نامه تصریح می‏شود که «این مؤسسه‏ی خیریه به منظور پیشرفت بهداشت و فرهنگ ایران و داری شخصیت حقوقی و مشتمل بر هیأت مدیره و هیأت مشاورین پزشکی و هیأت مشاورین فرهنگی می‏باشد...

طبق اساس‏نامه مردم اندیشمند و با صلاحیت به عضویت هیأت مدیره‏ی آن دعوت می‏شوند بهتر و مرتب‏تر از یک نفر توانایی دارند که راهنمایی‏های سودمند به موقوفات و مؤسسات خیریه بنمایند و از این‏رو در ایالت نیویورک به ثبت رسید .

که کشور امریکا در امر بهداشت همگانی بر سایر کشورها مقدم است و بدین لحاظ مردان خیرخواه و دانشمند مشهوری از ملت امریکا در مؤسسه مزبوره به عضویت انتخاب شده‏اند که در امریکا افراد خیر و نیکوکاری هستند .

که معتقد به فرهنگ و تمدن کهنسال ایران بوده و علاقه‏مندند دینی را که تمدن غرب به علوم و تمدن هنرهای زیبای ایران دارد، ادا کنند... و نتیجه‏ی این نظارت آن است که این مرکز طبی و بهداشتی که به طور یقین تا کنون نظیرش در ایران ایجاد نشده.

همواره از نتایج آخرین تتبعات و اکتشافات بهداشتی و پزشکی جهان غرب و امریکا برخوردار باشد و با جریان زمانه، پیشرفت دانش و هنر جلو رفته هموطنان عزیر را که بدان مراجعه می‏نمایند از تازه‏ترین و مجرب‏ترین اکتشافات پزشکی بهره‏مند سازد». نکاتی که در این بخش از این مقدمه حائز اهمیت است، شامل این موارد است:

1. همان‏طور که از متن وقف‏نامه ملاحظه می‏شود هنگامی فکر احداث و ایجاد بنای عظیم بیمارستان به‏وجود می‏آید که کشور دچار فقر و گرفتاری‏های شدیدی بوده است و در چنین شرایط نابسامانی ایجاد و احداث چنین مرکز طبی بهداشتی کار اساسی تلقی می‏شده و نیاز به همت و توان بالایی داشته است.

2. تقدم بهداشت و درمان که امروز مورد توجه و تأکید صاحب‏نظران و متخصصین است، در این وقف‏نامه مورد توجه واقع شده و عملا به مورد اجرا گذارده شده است.
3. مجهز بودن بیمارستان از دیگر مسائل بخش مقدماتی وقف‏نامه است.

4. ضرورت اعمال مدیریت صحیح و لزوم نگهداری و مراقبت از این بنای خیر از دیگر موارد مهم و حائز اهمیت است که واقف خیراندیش بدان پرداخته و یکی از ابزارهای مهم بقا و دوام موقوفات نیز اعمال قوانین صحیح برای حفظ و بقای آنهاست.

5. جایگاه تأسیس بنیاد ایران به عنوان یک اندیشه و فکر جمعی که مأموریت پیدا می‏کند تا برای این مرکز طبی سیاستگذاری نموده و در اداره‏ی بهتر آن انجام وظیفه نماید، نیز از نکات برجسته‏ی وقف‏نامه و از افکار و اندیشه‏های بلند واقف معظم است.

6. لزوم ارتباط با دنیای پیشرفته و انتقال تکنولوژی و جلب و جذب آخرین پیشرفت‏ها و موفقیت‏ها نیز از دیگر نکات مهم وقف‏نامه است.
 

هدف واقف از ایجاد مرکز طبی و بهداشتی

در وقف‏نامه راجع به انگیزه‏ی واقف چنین نوشته شده است:
«هدف و منظور اصلی واقف از ایجاد مرکز مزبور این نبوده و نیست که مانند بیمارستان‏های معمولی فقط محلی برای آسایش بیماران باشد که چند روز یا چند ماه در آنجا بخوابند و استراحت کنند و چنانکه معمول است مورد معاینه و مداوا قرار گیرند.

بلکه از بدو امر نیت واقف ایجاد مرکز طبی و بهداشتی بوده و نقشه‏ی بنایی که ساخته شده به همین‏منظور ترسیم گردیده است و اگر عده‏ی زیادی اطاق خواب دارد به این علت است که یک مرکز طبی و بهداشتی باید همه گونه وسایل برای معالجه داشته باشد که البته خوابانیدن بیمار هم یکی از آن وسایل است».

وسایل اساسی و ضروری این مرکز طبی و بهداشتی، طبق نظر واقف به این قرار است: الف. وسایل تشخیص از قبیل آزمایشگاه و دستگاه‏های پرتونگاری و پرتوشناسی و...؛

ب. وسایل معالجه از قبیل اطاق عمل و اسباب جراحی و دستگاه‏های بیهوشی و انبار خون (بانک خون) و تنفس با اکسیژن و اشعه‏ی ایکس و سایر لوازم معالجه‏ای که امروز متداول است و داروخانه و وسایل تهیه‏ی دارو.

ج. پزشکان متخصص در رشته‏های مختلف از قبیل متخصصین جراحی بیماری‏های داخلی، بیماری‏های زنانه و گوش و حلق و بینی و چشم، بیماری‏های روحی، بیماری‏های تناسلی و جلدی و غیره، بیماری‏های اطفال، آسیب‏شناسی رادیوم و غیره. همچنین تعدادی پزشک عمومی مکه با پزشکان متخصص همکاری و مساعدت نمایند.

د. وسایل تعلیم و تربیت اشخاصی که دوره‏ی پزشکی را در دانشکده تمام کرده و برای گواهینامه باید یک سال در بیمارستان خدمت نمایند تا تجربه‏ی عملی فراگیرند، همچنین وسایل تعلیم و تربیت پزشک‏های مقیم که گواهینامه‏ی فارغ‏التحصیلی دانشکده پزشکی را دریافت کرده و مصمم‏اند در رشته‏ی مخصوصی تخصص پیدا کنند.

ه. متخصصین فنی برای آزمایشگاه‏ها، داروخانه و پرتوشناسی و غیره و وسایل تربیت دانشجویان در فنون مزبور؛
و. درمانگاه‏ها برای معاینه و تشخیص و معالجه‏ی بیماران سرپایی و برای جلوگیری از امراض و تأمین بهداشت عمومی؛

ز. اطاق و وسایل استراحت برای بیمارانی که معالجه آنها محتاج به خوابانیدن در بیمارستان است.

ح. ارتباط با سایر مراکز طبی و بهداشتی اروپا و آمریکا و سایر کشورها و حوزه‏های علمی به منظور کسب اطلاع از پیشرفت‏های جدید طبی و طرق تازه‏ی تشخیص و معالجه داروهای جدید و غیره.


در بخش دیگری واقف به ترسیم ویژگی‏های مرکز طبی مورد نظر می‏پردازد که برخی از آنها حائز اهمیت است و امروز نیز پس از چهل و پنج سال این نکات در جامعه‏ی بهداشتی و درمانی دنیا مورد توجه است:

1. مرکزی که احداث می‏شود امکان تشخصیص در آن وجود داشته باشد، چون مهم‏ترین عامل و اساسی‏ترین راه حل هر معضلی تشخیص علت و چگونگی آن است.

2. پس از تعیین علل بیماری همت گماردن برای اصلاح و حل ریشه‏ای مشکل مدنظر بوده که این نیز از برخورد جامع و نگرش همه جانبه به مسائل است.

3. توجه به سرنوشت کودکان و زنان باردار دقت نظرهای مندرج در وقف‏نامه است.
4. مراقبت دائم برای کنترل سلامتی فرد که در جوامع پیشرفته رویه‏ای معمول است، ولی در کشورهای جهان سوم هنوز این ابتکار و روش پسندیده شناخته نشده و می‏توان تأکید بر آن از روشنگری و آگاهی واقف تلقی کرد.

5. ایجاد ارتباط کاری با سایر مراکز تخصصی دنیا و مبادله‏ی تجربیات و روش‏های جدید نیز از سایر نکات برجسته است.

6. ایجاد دوره‏ی فارغ‏التحصیلی پزشکی برای دانشجویان شیراز که خود یک مقطعی است برای ادامه‏ی تحصیل و کسب تجربه‏ی علاقه‏مندان جهت ارتقای سطح علمی و تخصصی آنها که این اقدام نیز در نوع خود بی‏نظیر است.

7. بستری کردن بیمار در حد ضرورت باید انجام گیرد و بیمارستان صرفا جهت خوابیدن بیمار احداث نمی‏شود.

در قسمتی از وقف‏نامه، وکیل شادروان حاج محمد نمازی مأموریت پیدا می‏کند تا به وکالت از جانب ایشان صیغه‏ی وقفیت تعداد 9 پلاک را جاری کند که ایشان نیز به همین ترتیب عمل می‏کند.

همچنین در وقف‏نامه تصریح می‏شود که کلیه‏ی ساختمانی که برای بیمارستان و آموزشگاه پرستاری و منازل مسکونی پزشکان بیمارستان مزبور از طرف واقف محترم ایشان احداث وبنا شده، با کلیه‏ی تجهیزات و وسایل فنی و طبی و جراحی از منصوبه و غیر منصوبه در مرکز مزبور که باغ و ساختمان‏های مزبور من حیث المجموع مرکز طبی و بهداشتی مورد وقف را تشکیل می‏دهد و همیشه باید به نام بیمارستان نمازی نامیده شود.

شک نیست که ساختن این بیمارستان برای مرکز طبی و بهداشتی صرفا به منظور خیریه است؛ زیرا که اولا بیمارستان به منظور وتحصیل سود اداره نخواهد شد و ثانیا آنچه از راه حق المعالجه عاید شود به مصرف معالجه‏ی اشخاص بی‏بضاعت و یا به مصرف توسعه‏ی خود بیمارستان خواهد رسید.

بنابراین بر طبق نیت واقف محترم مشروط و مقرر است که موقوف علیهم به فراخور استطاعت خود حق‏المعالجه‏ای بپردازند تا علاوه بر درآمد دستگاه لوله‏ کشی و تصفیه‏ ی آب شیراز از طریق حق‏ال معالجه نیز تا حدی موجبات نگهداری و توسعه‏ ی این مرکز طبی و بهداشتی تأمین و ضمنا معالجه‏ ی مجانی اشخاص بی‏بضاعت کاملا میسر گردد .

و در عین حال اشخاص با استطاعت بدون اینکه بخواهند مخارج گزافی برای مسافرت و ایاب و ذهاب به اروپا و امریکا از جهت استعلاج خود متحمل شوند از همان وسایل طبی و بهداشتی در کشور خود و بدون تحمل رنج سفر با پرداخت حق‏المعالجه برخوردار و بهره‏مند گردند.

شادروان نمازی در این قسمت از وقف‏نامه اولا بیماران نیازمند را از پرداخت حق‏المعالجه معاف می‏دارد، ثانیا مقرر می‏کند که بیماران توانمند برای اداره و نگهداری بیمارستان هزینه‏ی معالجه را بپردازند،

ثالثا بیمارستان به نحوی که تجهیز شود تا بیماران که قصد عزیمت به خارج از کشور را دارند، قادربه درمان در بیمارستان باشند.

با نگرشی عمبق به جوانب امر مشاهده می‏شود که رفع نیاز مستمندان از یک طرف و تأمین امکانات درمانی افراد توانمند از طرف دیگر نیت واقف را تشکیل داده و روح عدالت خواهی و عدالت جویی در تبیین هدف واقف کاملا هویداست .

و این نوع جهت‏گیری و برنامه‏ریزی در جوامع در حال توسعه از محوری‏ترین اصولی است که باید رعایت شود تا باعث وقوع مشکلات بعدی نشود. در فراز دیگر وقف‏نامه ترتیب تعیین متولی بدین شرح مشخص می‏شود:

«تولیت موقوفه‏ی مزبور مفوض است به نفس نفیس واقف محترم مادام که در قید حیات است و چون واقف محترم تصمیم دارد اسانامه‏ای تنظیم و مؤسسه‏ای با شخصیت حقوقی در ایران تشکیل دهد که در هر عصر و زمان پیوسته مرکب باشد.

از ارشد اولاد واقف و چند تن از افراد خاندان نمازی و عده‏ای از مقامات فرهنگی و بهداشتی و غیره که مؤسسه‏ی مزبوره درحیات واقف به وکالت و نیابت از ایشان و بعد از ایشان مستقیما و برای همیشه موقوفه‏ی بیمارستان (مرکز طبی و بهداشتی) را تولیتا اداره و سرپرستی کند،

بنابراین تعیین تولیت بعد از واقف (به نحوی که فوقا اشاره شد و یا به هر کیفیت دیگری که واقف صلاح و مقتضی داند) موکول به تعیین خود ایشان است .

و واقف محترم مقرر داشت که چنانچه خود موفق به تعیین متولی آتیه نگردید، جناب آقای علی نمازی برادر ارجمند واقف و جناب آقای مهدی نمازی پسر عم ایشان و آقایان حسین نمازی و شفیع نمازی فرزندان آقای مهدی نمازی مجتمعا مؤسسه فوق‏الذکر را که منظور نظر واقف است.

تشکیل و اساس‏نامه‏ی آن را تنظیم و تولیت این موقوفه را به آن مؤسسه واگذار نمایند و چنانچه خدای نخواسته کسی از آقایان نام برده شده‏ی بالا قبل از تشکیل و تأسیس مؤسسه‏ی مورد نظر درگذشت.

سایرین که در قید حیات هستند اقدام به تنظیم اساس‏نامه و تأسیس و برگزاری تولیت موقوفه بنمایند و نظارت موقوفه با هیأت مدریره‏ی مؤسسه‏ی خیریه‏ی بنیاد ایران است که واقف آن را تأسیس کرده است».

در رابطه با نحوه‏ی تعیین تولیت موقوفه نکاتی قابل تأمل است:

1. واقف بر خلاف رویه‏ی متداول سایر وقف‏نامه‏ها اوصاف و شرایطی را معین نمی‏کند و تولیت را نسلی پس از نسل دیگر به اولاد و اولاد زادگان مفوض نمی‏کند، بلکه تا خود در حیات می‏باشد تولیت را شخصا به عهده می‏گیرد و برای بعد از خود نیز تشکیلات حقوقی را برای اداره‏ی موقوفه پیش‏بینی می‏نماید.

2. یقینا وقتی یک شخصیت حقوقی متشکل از صاحب‏نظران مربوطه چنین مسؤولیتی را عهده‏دار شود، از یک طرف موفق‏تر عمل می‏کنند و افکار جمعی تدابیر مطلوب‏تری را اعمال می‏نمایند.

این شخصیت حقوقی همواره ادامه‏ی کار را با توجه به واقعیت‏های موجود مورد رسیدگی قرار می‏دهد و به مقتضای شرایط روز تصمیم‏گیری می‏کند.

3. با تشکیل شخصیت حقوی به نحوی که واقف معین نموده،همواره از خانواده ایشان نیز فرد یا افرادی حضور خواهند داشت تا در جهت حفظ این اثر خیر نقش بیشتری ایفا کنند.

4. یکی از تدابیر دیگری که واقف اعمال و تصریح می‏کند، کار نظارت را به شخصیت حقوقی به نام بنیاد ایران محول می‏نماید که این اقدام نیز در نوع خود، کار مطلوب و مناسبی است.

5. من حیث‏المجموع پیشنهاد تکشیل بنیاد و شخصیت حقوقی جهت تولیت و نظارت، یک ابتکار جدید است که در وقف‏نامه‏های مشابه کمتر به چشم می‏خورد و به نظر می‏رسد تجربه‏ی موفقی است.

از تلفیق دستاوردهای حقوق غرب که در کنار یک نهاد فقهی به نام وقف به کار برده می‏شود. البته ناگفته نماند که ایجاد و تشکیل بنیاد و مؤسسات خیریه برای کارهای عام‏المنفعه در قوانین موضوعه‏ی کشور ما پذیرفته شده است. ولی به گونه‏ای که وقف با ویژگی‏های فقهی خود با سازمان حقوقی به نام بنیاد یا مؤسسه در یک وقف‏نامه تلفیق یابد، از ابداعات واقف است.

این بیمارستان با 15 هکتار مساحت عرصه و 75000 مترمربع مساحت اعیان در سال 1332 ه ش به منظور ارائه‏ی خدماتی چون اتفاقات اورژانسی، داخلی، و قلب، و اطفال و نوزادان، جراحی، جراحی مغز و اعصاب، جراحی استخوان و...وقف گردید و در روز هفتم خرداد سال 1334 شروع به کار کرد.

این مجموعه شامل 414 اتاق بیمارستان، 250 تختخواب و 24 واحد مسکونی بود.

خصوصیات مرکز طبی بهداشتی (ساختمان قدیم)
1. وسعت کلی فضا و محوطه‏ی مؤسسه بالغ بر 158000 مترمربع؛
2. جمع کل فضای محوطه‏ی بیمارستان 190000 مترمربع؛
3. مساحت زیربنا در هر طبقه 11500 مترمربع؛
4. مساحت زیربنا با در نظر گرفتن طبقه‏ی فوقانی 28000 مترمربع؛
5. ساختمان بیمارستان قدیم 5174 مترمربع؛
6. آموزشگاه عالی پرستاری 1178 مترمربع؛
7. سرویس 1073 مترمربع؛
8. ساختمان 6 خانه‏ی بزرگ 1920 مترمربع؛
9. استخر شنا و اطراف آن 1026 مترمربع؛
10. زمین تنیس 800 مترمربع؛
11. تصفیه‏خانه‏ی استخر شنا 45 مترمربع؛
12. جاده‏ی اطراف عمارت 845 مترمربع؛

کادر پزشکی و پیراپزشکی در سالهای اولیه‏ی افتتاحیه

1. پزشک خارجی 1 نفر؛
2. پزشک ایرانی 20 نفر؛
3. رزیدنت 13 نفر؛
4. انترن 19 نفر؛
5. اکسترن 20 نفر؛
6. پرستار ایرانی 45 نفر؛
7. پرستار خارجی 5 نفر؛
8. کمک پرستار 67 نفر؛
9. کل کارکنان بیمارستان (پیراپزشکی) 540 نفر.
 

توسعه‏ ی بیمارستان نمازی

در سال 1350 نیاز به توسعه‏ی بیمارستان نمازی احساس شد. مرحوم حاج محمد نمازی قصد داشت که با اضافه کردن سه بلوک به شکل حرف تی انگلیسی ساختمان قدیم را توسعه دهد.

پس از انجام کارهای مقدماتی و پس از شروع به کار، حاج محمد نمازی در سال 1351 فوت کرد. ادامه‏ی کار ساختمانی پروژه توسط دانشگاه شیراز پیگیری شد. از بین طرحهای ارائه شده توسط شرکت ساپی طرح کنونی انتخاب شد و هزینه‏ی لازم از طریق سازمان برنامه و بودجه تأمین گردید.

و دانشگاه ادامه‏ی ساخت پروژه را به دست گرفت. در بهمن‏ماه 1367 به میمنت دهه‏ی پر فروغ فجر توسط آقای میرحسین موسوی، نخست وزیر وقت، بیمارستان جدید نمازی افتتاح گردید.

9 بلوک به 5 بلوک قدیمی افزوده شد و حدود 550000 مترمربع ساختمان جدید را تشکیل داد. 550 تخت بستری به مجموعه بخشهای بستری افزوده گردید.

بخش‏های تخصصی و فوق تخصصی در بیمارستان جدید عبارت است از:
بخش‏های داخلی کودکان
1. بخش داخلی قبلی؛
2. بخش داخلی گوارش؛
3. بخش داخلی غدد؛
4. بخش داخلی عفونی؛
5. بخش داخلی ریه؛
6. بخش داخلی قلب.

سایر بخش‏ها و امکانات درمانی

14.1 اتاق عمل؛
20.2 تخت ریکاوری؛
3. تدارکات جراحی؛
4. اتفاقات کودکان؛
5. دیالیز بزرگسالان؛
6. دیالیز کودکان؛
7. اکوکار دیوگرافی؛
8. اندوسکوپی (بزرگسالان، اطفال)؛
9. آزمایشگاه تحقیقات.

بخش‏های جراحی بزرگسالان

1. بخش جراحی قلب؛
2. بخش پیوند کلیه و کبد.
بخش مراقبتهای ویژه
1. مراقبتهای ویژه قلب؛
2. مراقبتهای ویژه‏ی کودکان؛
3. مراقبتهای I.C.U ویژه‏ی جراحی قلب؛
4. مراقبتهای I.C.U ویژه جراحی مغز و اعصاب و جراحی عمومی؛
بخش‏های داخلی بزرگسالان
1. بخش داخلی خون شناسی؛
2. بخش داخلی کلیه؛
3. بخش داخلی گوارش؛
4. بخش داخلی اعصاب؛
5. بخش داخلی قلب؛
6. بخش داخلی پیوند مغز و استخوان؛

امکانات جانبی

1. تالار علامه اقبال لاهوری؛
2. سالن کنفرانس استاد قریب؛
3. سالن کنفرانس محلاتی؛
4. دفاتر بخش داخلی؛
5. سالن کنفرانس بخش داخلی؛
6. دفاتر بخش کودکان.

توسعه‏ی بخش‏های موجود

1. اتفاقات بزرگسالان؛
2. اتفاقات نوزادان؛
3. بخش رادیوتراپی با 20 تخت بستری؛
4. بخش جراحی مغز و اعصاب؛
5. بخش جراحی استخوان؛
6. بخش جراحی کلیه؛
7. بخش جراحی تخصصی کودکان؛
8. بخش جراحی عمومی کودکان؛
9. بخش جراحی نوزادان؛
10. بخش مراقبتهای ویژه نوزادان؛
11. آزمایشگاه؛
12. داروخانه؛
13. کتابخانه؛
14. امور اداری - مالی؛
15. مدیریت و ریاست؛

16. رادیولوژی با افزودن دستگاههای کت‏لب انژیوگرافی قلب، انژیوگرافی عمومی، سونوگرافی، و سنگ شکن، سی‏تی‏اسکن دو دستگاه فلورسکوپی؛

17. بخش رادیوتراپی با افزودن یک دستگاه کوبالت جدید.
آمارهای در ارتباط با بخش آموزش بیمارستان نمازی
1. در سال تحصیلی 78 -77 جما 1715 دانشجوی

پزشکی دوره‏هایی را در بیمارستان نمازی می‏گذرانند که شامل 1200 نفر دانشجوی دکترای عمومی، 490 نفر دانشجوی دکترای تخصصی و 25 نفر دانشجوی دکترای فوق تخصصی است.

2. در سال تحصیلی 78- 77 جمعا 600 نفر دانشجوی پرستاری در مقاطع مختلف کاردانی، کارشناسی و کارشناسی ارشد در حال آموزش در بیمارستان نمازی هستند.

3. از سال 1367 تا سال 1377 جمعا 12700 نفر دانشجو که دوره‏هایی را در بیمارستان نمازی گذرانده‏اند فارغ‏التحصیل شده‏اند که از این تعداد 3350 نفر دانشجوی پزشکی، 3220 نفر دانشجوی پرستار و مابقی دانشجوی رشته‏های دیگر پزشکی بوده ‏اند.

4. از سال 1328 تا سال 1362 جمعا 1281 نفر دانشجوی رشته‏ی پزشکی فارغ‏التحصیل شده‏اند که همگی دوره‏هایی را در بیمارستان نمازی گذرانده‏ اند.

5. در سال تحصیلی 64 -63 جمعا 155 نفر فارغ‏التحصیل شده‏اند که همگی دوره‏هایی را در بیمارستان نمازی گذرانده‏اند.

منابع:
https://fa.wikipedia.org/wiki
نویسنده: نادر ریاحی
این مقاله در تاریخ 1402/1/20 بروز رسانی شده است.