رویای اروپایی شدن و خلع سلاح ترکیه

۱. «ورود تركیه به اتحادیه اروپا به مفهوم پایان این اتحادیه است» ؛ این موضع صریح از آن «والرى ژیسكار دستن» ، نخست وزیر سابق فرانسه است. اما چرا «دستن» ورود تركیه را به اتحادیه اروپا، پایان این اتحادیه مى‏داند؟ آیا این یك موضع شخصى یا منفرد و منحصر به فرد است؟ این عبارت به ظاهر كوتاه معانى عمیقى در بطن خود دارد كه برخلاف عمق و ابعاد آن، كشف آن چندان دشوار نیست. مى‏توان موضع نخست وزیر سابق فرانسه را با این جمله معروف «هلموت كهل» ـ صدراعظم اسبق آلمان ـ رمزگشایى كرد: «اروپا باشگاه مسیحى است».
۲. تركیه حدود 40 سال است كه براى ورود به اتحادیه اروپایى تلاش مى‏كند، اما در آخر صف ایستاده است. در حالى كه كشورهاى تازه وارد به مذاكرات الحاق وضعیت بهترى دارند. چنان که ساموئل هانتینگتون معقد است: «لهستان، استوانى، لیتوانى صعود خواهد كرد اما تركیه نه! زیرا اتحادیه اروپایى معتقد است كه به كلوپ آنها تعلق ندارد و شاید دلایل آن فرهنگى باشد.»
«دلایل فرهنگى» آن چیزى است كه به عقیده «هانتینگتون» مانع از پیوستن تركیه به اتحادیه اروپاست و این همان چیزى است كه «كهل» هم به آن اشاره كرده است. اروپاى مسیحى نمى‏تواند یك عضو مسلمان داشته باشد حتى اگر حكومت آن لائیك باشد.
هانتینگتون در جاى دیگرى ورود تركیه به جرگه اروپائیان را موجب «اختلاط تمدن‏ها» و منشا آسیب و صدمه به خلوص و یكدستى ارزش‏هاى غربى مى‏انگارد كه مى‏تواند موازنه قدرت را به ضرر تمدن غرب بر هم زند.
واقعیت این است كه رهبران اروپایى على رغم سكونت چندین ساله چندین میلیون مسلمان در كشورهایشان، عمیقا بر سر همسازى یا عدم همسازی احتمالى تركیه مسلمان با جلوه‏هاى مدرنیته اروپایى مشكل دارند. این ترس هم اكنون وجود دارد. ساختار اروپایى متحد قبل از هر چیز یك پروژه سیاسى ـ فرهنگى است و در تعاریف جغرافیایى نمى‏گنجد. مى‏توان اروپایى بود، اما عضو اتحادیه اروپا نبود، مثل نروژ و سوئد، اما نمى‏توان اروپایى نبود و عضو این اتحادیه شد و این یك «مساله فرهنگى» است و به جغرافیا ربطى ندارد.
در كنار این اضافه باید كرد میل مردم اروپا به این الحاق. با رد قانون اساسى اروپا در هلند و فرانسه، نظرسنجى‏ها نشان مى‏دهد كه تنها 35 درصد اروپائیان، با پیوستن تركیه به این اتحادیه موافقند و سران اروپا هم در سخنانشان علاقه چندانى به این قضیه نشان نداده‏اند.
۳. امروز در تركیه جامعه بیش از هر زمان خواستار قدرت و آزادى شده، و هر وقت كه مردم خواهان آزادى بیشتر شده‏اند این كار را به نام «اسلام» یا «ارزش‏هاى سنتى تركیه» انجام داده‏اند. در مفهوم تركى عموما دموكراسى بیشتر، یعنى اسلام بیش‌تر. با این وجود، آیا نزدیك شدن به اروپا، ‌ با فرض ایجاد «جامعه باز» ، سبب كاهش سیطره «ارتش لائیك و طرفدار غرب» این كشور نمی‌شود؟
هانتینگتون معتقد است: «نباید فراموش كرد كه مذهب در سراسر جهان زندگى دوباره یافته است. مذهب دارد اهمیت هر چه بیشترى مى‏یابد به طورى كه معرف هویت ملى كشورهاى جهان شده و دولت‏ها مى‏كوشند آن را پایه مشروعیت خود كنند.»
هانتینگتون ادامه مى‏دهد: «اگر به زودى در عراق انتخابات برگزار كنیم شرط مى‏بندم كه بنیادگرایان شیعه و سنى برنده مى‏شوند. بنابراین با آن كه همگى هوادار مردم سالارى هستیم در برخى از كشورها بهتر است از تشویق مردم سالارى صرف نظر كنیم.»
هانتینگتون همچنین در گفت‌وگو با شبكه تلویزیونى cnn ترك پس از اشاره به این مساله كه دموكراسى در برخى كشورهاى اسلامى باعث موفقیت احزاب اسلامى شد، به صراحت بیان مى‏دارد: «معتقدم كه تركیه نمى‏تواند وارد اتحادیه اروپا شود.»
او مى‏گوید: «در درجه اول، اروپایى‏ها، تركیه را نمى‏خواهند و هر كارى از دستشان بیاید انجام مى‏دهند تا مانع ورود تركیه به این اتحادیه شوند. اكنون این اتحادیه در موقعیتى قرار گرفته است كه نه مى‏تواند به تركیه «نه» بگوید و نه مى‏تواند آن را بپذیرد و به همین دلیل، مرتب مذاكرات را به تعویق مى‏اندازد.»
او در جواب این سئوال مصاحبه‌گر متحیر cnn ترك كه مى‏پرسد «یعنى تركیه با وجود تمام تلاش‏هایش وارد اتحادیه نخواهد شد؟» مى‏گوید: «بله، تركیه خیلى تلاش مى‏كند و خواهد كرد و حتى شاید تمام شرایط اتحادیه اروپا را هم به جاى خواهد آورد، اما نخواهد توانست وارد آن شود.»
در ادامه هانتینگتون پیشنهاد جالبى ارائه مى‏كند: «به نظر من، تركیه باید به جهان اسلام نزدیك‌تر شود و مى‏تواند داشتن نقش فعال در دنیاى اسلام را امتحان كند. تركیه از نظر ارزش‏ها و معیارهاى تاریخى، فرهنگى و دین چندان قابلیت اروپایى شدن را ندارد. سمبل‏هاى این كشور هم این را نشان میدهد.»
وی ادامه می‌دهد: «بسیارى از اروپایى‏ها از ورود «جمعیت كثیر» ترك‏ها به اتحادیه مى‏ترسند. در این جا مساله این است كه اگر كشور 70 میلیونى تركیه عضو اتحادیه شود، وضعیت این اتحادیه چه خواهد شد؟ اما تركیه هم در حد وضعیت و هویت خود دچار ابهام شدیدى است.»
۴. تقلید از اروپا، پروژه‏اى بود كه به وسیله «مصطفى كمال آتاتورك» بنیانگذار جمهورى تركیه در سال 1923 اعمال شد. از آن زمان به بعد، اروپایى كردن شهروندان تركیه به ماموریت این كشور تبدیل شد كه در برگیرنده مدرنیزه كردن اخلاقیات، فرهنگ و زبان تركى بود و بیشتر به معنى: خارج كردن اسلام از سطح زندگى مردم و محدودیت‏هاى استفاده از حجاب.
اما درست 70 سال بعد از آن، حزب رفاه نجم‌الدین اربكان اسلام‌گرا برنده انتخابات تركیه ‏شده و اردوغان با تفكراتى اسلامى در سال 94 شهردار استانبول مى‏شود. ادوغان در یكى از اقداماتش، علاوه بر خوددارى از مصرف الكل، كوشید تا آن را در منطقه توریستى بیوگلو در نزدیكى استانبول ممنوع كند.
اردوغان كه اكنون نخست وزیر تركیه است، نشان داده كه از اروپا به عنوان وسیله‏اى براى تضعیف ارتش لائیك و رسیدن به نقطه‏اى استفاده مى‏كند كه بتواند بدون مانع به تبلیغات اسلامى بپردازد. اردوغان از سیاستمداران مسلمانى بود كه با زنان دست نمى‏داد. او چند هفته پیش از سفر به بروكسل در دسامبر گذشته، سعى در تصویب جرم بودن «زنا» داشت.
دولت او صنعت نوپاى شراب‌سازى در تركیه را با مالیات‏هاى سنگین تقریبا نابود كرد و سرانجام كلاس‏هاى مخفى آموزش قرآن را ـ هر چند به گفته روزنامه نیویورك تایمز، مقرى براى ملاقات اعضاى جنبش حزب الله تركیه با حمایت ایران بود ـ به سطح جامعه بازگرداند.
بنابر نظرسنجى‏ها 36 درصد ترك‏ها گمان مى‏كنند كه آمریكا و تركیه در حال نزدیك شدن به یك جنگ هستند. زمستان گذشته، كتاب «توفان فلزى» كه در مورد حمله آمریكا به تركیه و پایان یافتن این جنگ با تخریب اتمى واشنگتن بود، یكى از بهترین و پرفروشترین رمان‏هاى تاریخ تركیه شناخته شد. شاید ترك‏ها هنوز نوستالژى شكست امپراتورى عثمانى در دروازه‏هاى وین در سال 1683 را در حافظه تاریخی خود همراه داشته باشند.
شرایط زمانى پیچیده‏تر مى‏شود كه خانم «آنگلا مركل» در آلمان به قدرت رسیده است و «نیكولاس ساركوزى» رییس جمهور احتمالى آینده فرانسه خواهد بود، كه هر دو مخالف شروع مذاكرات عضویت تركیه در اتحادیه بودند. اخیرا مذاكرات سران اتحادیه اروپا در لوكزامبورگ در حالى پایان یافت كه اتحادیه اروپا صرفا در قدم اول با افزوده شدن عبارت «عضویت تركیه به شرط وجود ظرفیت هضم اتحادیه اروپا» موافقت نمود. بدین ترتیب این مساله به آغاز یك دور مشاجرات طولانى 10 الى 15 ساله انجامیده است و كافى است بدانیم كه 10 سال زمان اندكى نیست كه اتحادیه موانع جدیدى علاوه بر 35 مانع اساسى عنوان شده از سوى اتحادیه را بتراشد.
برخى از مهمترین مفاد چالش برانگیز سند مورد توافق شده اخیر بین تركیه و اتحادیه اروپا، از جمله الزام تركیه به شناسایى بخش یونانى نشین قبرس، عادى سازى مناسبات با یونان و ارمنستان و از همه مهم‏تر «حق اتحادیه اروپا براى پایان دادن یكجانبه به ادامه مذاكرات» ، محورهاى مهمى است كه تركیه را در آینده به چالش‏هاى مهمى روبه رو خواهد كرد.
توافق صورت گرفته در لوكزامبورگ اگر چه موجب خوشحالى زایدالوصف ترك‏ها شد، اما بسیارى از كارشناسان اعتقاد دارند تركیه گام در راهى نهاده که به سرانجام رسیدن آن بیش از آنكه معطوف به تلاش‏هاى داخلى این كشور بر محور «تغییرات» مورد نظر اروپا باشد، عمدتا به «خواست» و رضایت اروپا در این زمینه بستگى دارد.
همانطور كه جك استراو وزیر خارجه انگلیس كه ریاست نشست وزیران امور خارجه اتحادیه اروپا را در لوكزامبورگ بر عهده داشت، گفت: «راهى طولانى پیش رو است و مذاكراتى باید انجام شود كه انتظار مى‏رود 15 سال طول بكشد و البته هیچ تضمینى نیز براى عضویت تركیه در این اتحادیه وجود ندارد!»
در واقع، استراو موذیانه وضعیت داخلى اتحادیه را گوشزد مى‏كند و آن مخالفت مردم فرانسه و هلند با قانون اساسى اتحادیه كه یكى از دلایل آن، مخالفت با پیوستن تركیه به اتحادیه بود. روندى كه در صورت ادامه، در سایر كشورها همچون انگلیس نیز به وضوع مى‏پیوست.
اكنون برخى كشورها همچون فرانسه، تصمیم‏گیرى در خصوص پیوستن تركیه به اتحادیه را منوط به انجام همه‌پرسى در این كشور دانسته‏اند كه پیشاپیش با توجه به سابقه مردم فرانسه هیچ تضمینى براى پاسخ مثبت وجود نخواهد داشت.
۵. اما با توجه به این مخالفت‌ها، چرا اتحادیه اروپا بیش از چهار دهه این بازی را پی گرفته و به آن هم پایان نمی‌دهد؟ شاید بهترین پاسخ را بتوان تلاش برای كمرنگ كردن پیوند و حضور تركیه در جهان اسلام دانست. برای اروپا هم مرز بودن با تركیه مسلمان چندان خوشایند نیست. آن‌ها با ادامه این پروسه، سعی خود را برای استحاله تا حد امكان این همسایه شرقی خود از درون انجام می‌‌دهند و در كنار آن از ایفای نقش تركیه در مسائلی همچون مساله فلسطین و... جلوگیری می‌كنند. آن‌ها تركیه را در ازای «نسیه» پیوستن به اتحادیه، «نقدا» به نفع خود «خلع سلاح» كرده‌اند.
«اروپا باشگاه مسیحى است» و این سخنى است كه اگر چه معانى عمیقى در خود نهفته دارد، اما كشف این معانى چندان هم دشوار نیست.

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله