عصر «ژوستینین» و سیستم نهایی کلیساهای گنبدی
بناهای طاقدار مکتب بیزانتین اصلی را میتوان بر حسب آنکه گنبد آنها روی یک سطح دایره مانند و هشت ضلعی یا مربع شکل قرار دارد، به سه گروه تقسیم نمود.
نویسنده: اگوست شوازی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
بناهای طاقدار مکتب بیزانتین اصلی را میتوان بر حسب آنکه گنبد آنها روی یک سطح دایره مانند و هشت ضلعی یا مربع شکل قرار دارد، به سه گروه تقسیم نمود.
1- کلیساهایی که گنبد آن روی سطح دایره مانند قرار دارد
این گروه، نظیر گروه بازیلیکهای گنبددار از نظر زمان به دورهی نهایی هنر بیزانتین و هنر رومی تعلق دارد. کلیهی بناهایی که شامل این گروه هستند، کاملاً شبیه به «پانتئون» رُم بوده، همه آنها مثل همین بنا دارای یک «تامبور (1)» [یک نوع هال ورودی] میباشند که چند نقش برجسته دیواری آنها را مزین میسازد. آیا این بناها از روی هنر شرقی تقلید شده است یا برعکس، نفوذهای آسیایی الهام بخش بنای «پانتئون» رم بوده است؟ این فرضیه بعدی که طبق آن بنای «پانتئون» دارای نیاکانی در مناطقی است که قسمت اصلی آن از آنجا مشتق شده، ظاهراً از همه قابل قبولتر میباشد. گنبد مقبره «دیوکلتین» در «اِسپالاتو» و همین طور گنبد کلیسای «سن- ژرژ» در «سالونیک» (تصویر 1-A)، روی یک «تامبور» مدوّر قرار گرفتهاند. در «پِرگام» دو صحن دایره مانندی که در کنار بازیلیک بنا شدهاند، به صورت گنبد، طاق بندی گردیدهاند.دو صحن مدوّری که سابقاً ضمیمهی کلیسای «سن- پیر» بود و همین طور مقبرههای «سنت هلن (2)» و «سنت کنستانس (3)» به همین گونه تعلق دارند.
2- گنبد روی سطح هشت ضلعی
بعد از صحن مدوّر که باعث حذف شدن آویزها شد، تالار چند ضلعی تالاری است که اجرای آن از همه آسانتر میباشد و دلیل این امر، کوچکی اندازهی آویزهایی است که ملزم میدارد. گنبد روی سطح هشت ضلعی، ظاهراً در زیربناهای کلیسای «مون گریزیم (4)» متعلق به دوره ژوستینین به کار برده شده است (تصویر 1-B). همین گنبد در دو بنایی که محققاً توسط ژوستینین احداث گردیده، یعنی «سن- سرژ (5)» در قسطنطنیه و «سن- ویتال» در «راون»، محفوظ مانده است.در «سن- سرژ» (تصویر 2-A) تامبور هشت ضلعی گنبد روی چهارنمای خود، توسط چند ستون دیواری و روی چهار نمای دیگر، توسط کمانهایی تکیه داده است. گنبد دارای چند دنده است: به طوری که تصویر نشان میدهد، همین امر امکان داده است تا گنبد بدون کمک آویز، روی آخرنی بستر تامبور واقع شود.
یک دیوار فرعی دو طبقه، گنبد را محاصره کرده و درون حصاری مربع شکل جای میگیرد.
در «سن- ویتال» (تصویر 2-B)، گنبد به صورت لولههای متصل به هم ساخته شده است (تصویر 7). سطح این گنبد لیز بوده، به وسیلهی پیوندهایی به شکل آویز به تامبور هشت ضلعی که آن را حمل میکند، متصل گردیده است. هشت پایه دیواری، این تامبور را همراهی میکنند و با تکیه گاه هماهنگی دارند.
محرابهای جنبی نظیر محرابهای «سن- سرژ»، دو طبقهای میباشند ولی در یک حصار هشت ضلعی جای گرفته اند.
«سن- ویتال» از بناهای نادر دورهی بیزانتین است که طاق های آن در زیر شیروانیها قرار گرفتهاند. سادگی که در ساختمان بندی آن به کار برده شده، نمایشگر این انحراف از قاعده است.
3- گنبد روی سطح مربع
ما در اینجا به راه حلی دست مییابیم که الزاماً به قرن ششم تعلق داشته، سپس تا به امروز دوام داشته است و آن، کلیسا با گنبد روی سطح مربع میباشد:گنبد که همه چیز به سوی آن هدایت میشود، در ترکیب دارای یکپارچگی است که معماران بیزانتین با ادامه دادن محراب اصلی از قطع آن منصرف میشوند و به زحمت اندازه بیشتری به آن میدهند. آنها سطحی را که به شکل صلیب یونانی است و از شیوه تکیه گاهی به وجود میآید، ملاک عمل قرار میدهند.
این سطح را با موفقیتی مشابه، چه در ساختمانهای غول پیکر و چه در ترکیبات فرعی کلیساها، نظیر کلیسای آتن که گنبد آن به زحمت سه متر اندازه دارد، به کار میبرند.
ما در تصویر (3) نمونهای زیبا و چشمگیر از این روش را در کلیسای «سنت- صوفی» شهر «سالونیک» که تاریخ احتمالی آن از قرن ششم است، نشان دادهایم. گنبد روی چهار آویز بزرگ به شکل مثلث کروی بنا میشود: تمامی ترکیب در اطراف گنبد گرد میآید.
در چهار گوشهی گنبد، چهار دیوار قطور برآمدگیهایی را تشکیل میدهند و فشار وسطی وزنه را که آویزها وارد میآورند، خنثی میسازند. چند طاق به صورت بستر، این دیوارهای قطور را دو به دو به هم وصل میکنند و چهار شاخه سطح صلیب شکل را میپوشانند.
تمامی سیستم تعادل، در داخل قرار دارد. تمامی ترتیبات به منظور نگه داشتن و همراهی کردن گنبد صورت گرفته است: مجموعهای که در آن، کلیهی قسمتها جایگزین این زمینه اصلی میشود، احساس اصالت عجیبی را به وجود میآورد.
کلیسای «سنت- صوفی» در قسطنطنیه که نمودار کاملی از بنای دوره بیزانتین است، منطبق با همین سبک کلی یا به طور دقیقتر، منطبق با نوع N از تیپ عمومی است. تصویر 4 نشان دهنده ترتیباتی است که میتوان آن را به شرح زیر خلاصه کرد:
یک گنبد روی آویز به ابعاد غول پیکر (بیش از 30 متر قطر)؛ دو سطح نگه داری شده توسط طاقهایی به شکل آبسید؛ دو سطح دیگر نگه داری شده بوسیله کمانهای ضخیم و تقویت یافته به کمک چند دیوار تکیه گاهی.
دو آبسید تکیه گاهی بزرگ یکی با محل ورودی و دیگری با جایگاه مقدس منطبق است. دو کمان ضخیم که با دو سطح جنبی منطبق است و در سمت راست و چپ، چند دیوار جنبی دو طبقهای ادامه مییابد. چه در مورد طاقهایی که دارای دیوارهای جنبی میباشد و چه در مورد طاقهای قسمت مرکزی، دیوارهای تکیه گاهی قطور، نقطه اتکای خود را درون خود حصار بنا شروع میکنند.
کلیسای «سنت- صوفی» در زمان «ژوستینین» در حدود سال 530 به دست معماران «ایزودور (6)» از «میله (7)» و «آنتمیوس (8)» از «ترالس (9)» بنا گردید.
شیوه معماری که از جسارت عجیبی برخوردار میباشد، فاقد برخی مشکلات نبوده است. معایبی که بعد از پایان عملیات پدید آمد، خیلی زود نقاط ضعف را برملا ساخت:
دیوارهای استحکامی خیلی ضعیف بود. تکیه گاه گنبد روی سطحهای جنبی به اندازه کافی نیرومند نبود. میبایست قطر بیشتری به استحکامات داد و برای این کار، قسمتی از لانههای زینتی را که از سنگینی آنها میکاستند پر کرد و پلکانهایی را که ترتیب یافته بود تنگتر کرد یا حتی حذف نمود. میبایست کمانهای محرابهای جانبی را که از استحکامات عبور میکنند دوباره محکمتر ساخت و کمربندهای گنبد را انباشتهتر کرد. از طرفی، زمین لرزهها به دفعات موجب گردید که خود گنبد نیز مرمت شود. این گنبد معمولاً زیاد مسطح بود، لذا ارتفاع بیشتری به آن داده شد و این گنبد جدید هنوز هم آثاری از چندین اصلاح سطحی را در خود حفظ نموده است. اصل بنا به صورت تحکیم یافته و نوساز تا امروز بر جای مانده است. روی هم رفته این بنا دوازده قرن را پشت سر گذاشته، علی رغم مرمتهایی که الزاماً متحمل گردیده، چنین گذشت زمانی، گواه بارزی از یک اثر معتبر و فوق العاده ارزنده به شمار میرود.
به عنوان هماهنگی در کارگردانی معماری، کلیسای «سنت- صوفی» یک شاهکار محسوب میشود: علم نشان دادن خواص و هنر تضادها و قدرت تزیینی این بنا در خور تقدیر میباشد.
در قسمت جلو، یک ایوان مضاعف و تاریک، به نحوی متضاد عظمت درخشان این بنا را برملا میسازد. از بدو ورود، به کمک ترتیبات معماری خاصی که در جلوی گنبد به وجود آمده، چشم بیننده این گنبد را در مجموعه آن کشف میکند و تمامی سطح طاقهای محراب مرکزی بدون توقف و بدون مانع به گسترش خود ادامه میدهد.
در طول این محراب، در همه جزییات در تقسیمات خیلی وسیعی قرار دارند. خطوط اصلی حالت سادهای به وجود میآورند. از جزییاتی که به اندازه اضافه شده اند، عظمت میبارد.
اگر ستون بندیها را حذف کنیم، هیچ چیز که نمایشگر حالت خارق العاده کمانهای فرعی گنبد باشد، به چشم نمیخورد به طوری که وجود این ستونها برای هویدا ساختن مقیاس و برای کلیسای «سنت- صوفی» با کلیسای «سن- پیرو» و بیدارکردن حسن تحسین ما نسبت به آن، ضروری میباشد.
دکوراسیون آن، نموداری از تناسب هنری دوره بیزانتین است: جدار سطحها با پوششی از ورقههای سنگ مرمر کمیاب و طاقهای تماماً پوشیده از موزاییک و فقدان حتی یک قطعه دیوار که از سنگ مرمر پوشش نیافته باشد.
تمامی طاقها از نوارهای متحرک و شفاف طلایی و مینایی میدرخشند.
گنبد بزرگ که اطراف آن توسط تاجی از پنجرههای باز در وسط روشن گردیده، ظاهراً منزوی و تقریباً به صورت معلق شده در فضا جلوه میکند.
پایههای حمل کننده چهار آویز گنبد، در عقب گالریهای جانبی مخفی ماندهاند: از این پایهها فقط گوشه آنها دیده میشود، ولی همین کافی است تا وجود تودهی تکیه گاه احساس شود و چشم اطمینان یابد. این اثر ما را به تعجب وامی دارد ولی در نظر اوّل وجود خود را توجیه میکند. ثبات، جسارت، درخشندگی رنگ و اصالت خطوط، هرگز به نوع روم و به نوع شرق نمیتوانند در مجموعهای شگفت انگیزتر و موزونتر از این، با هم آمیخته گردند.
4- کلیسا به شکل صلیب با پنج گنبد
در حالی که کلیسای «سنت- صوفی» کمال مطلوب بنای یک گنبد را برآورده میساخت، معماران «ژوستینین» به احداث کلیسای «سن- آپوتر» قسطنطنیه در سطحی به شکل صلیب با پنج گنبد مبادرت ورزیدند.کلیسای «سن- آپوتر» از میان رفته است و تنها چیزی که از آن به جای مانده توصیفی است که «پروکوپ (10)» نموده است. ولی ما دو نسخه تقلید شده از آن را که متعلق به قرن دوازدهم است، در اختیار داریم. یکی کلیسای «سن- مارک (11)» در شهر «ونیز» که با تمام عظمت، دکور آسیایی آن محفوظ مانده و دیگری کلیسای «سن- فرون (12)» در «پریگو (13)» با عظمتتر از کلیسای «سن- مارک» در لختی خشن خود، زیرپوششی درخشان از موزاییکها و مرمرهایش.
تصویر 5 نحوهی ساختمانی کلیسای «سن- مارک» و تصویر 6 منظرهای از کلیسای «سن- فرون» را نشان میدهد.
کلیسای «سن- مارک» که در شهری در ارتباط دائم با شرق بنا شده، مستقیماً از مدل بیزانتین پیروی میکند. کلیسای «سن- فرون» تنها از طریق کلیسای «سن- مارک» به این مدل پیوند دارد.
شاید در «ونیز» امر تقلید به سبب لزوم حفظ قطعه دیوارهایی از یک بازیلیک قدیمی که در تصویر بالا به رنگ مشکی نشان داده شده، مختل مانده است ولی جای تردیدی نیست که شیوه کلی رعایت گردیده است.
در این بنا وجود طاقهایی بدون احتیاج واقعی مشاهده میگردد که این طاقها در حاشیه محراب ترتیب یافته است و ظاهراً از گونهای الهام گرفته که در آن، دیوارهای جانبی نظیر «سن- صوفی» دو اُشکوبهای میباشند. در کلیسای «سن- فرون» یادگار این طرز احداث محرابهای جانبی به جای نمانده، مگر در دنباله روی طاقهایی که در طول خود جدارهها ترتیب یافته است.
نمونههای اخیر کلیسای بیزانتین:
طرح پنج گنبدی فقط در مورد بناهای خیلی بزرگ مناسب بود و کلیساهایی که در آخرین دوران هنر بیزانتین بنا شدهاند، از تنگی شدید ابعاد رنج میبرند: آنچه لازم مینمود یک نوع سادهتر بود که در صومعههای «آتوس» بوده، چنین گونهای ظاهراً برای همیشه مورد قبول واقع گردیده است.اگر به تمامیت این طرح نظر افکنیم، میبینیم که همان طرح کلیسای «سنت- صوفی» در سالونیک است که اینجا نیز به کار رفته، اما بدون دیوارهای جانبی: طرحی به صورت صلیب با شاخههای خیلی کوتاه و گنبد مرکزی. یک «نارتکس» یا دالان در جلوی در ورودی بنا شده است. چهار شاخه صلیب به عنوان طاق دارای قطعاتی از بستر کمانی است و فشار اصلی به چهار گوشه آویز که این بسترها آنها را محاصره میکنند، وارد میآید: اینجاست که استفاده از تکیه گاه به چشم میخورد. یک تکیه گاه در هر گوشهی گنبد، ظاهراً ضرورت یافته است: معماران بیزانتین درمییابند که در حقیقت یک تکیه گاه میان تهی میتواند کافی باشد به شرط آنکه به نحو مناسبی مزین شده باشد. چگونگی این ترتیبات در گوشهی گنبد، در تصویر (8) نشان داده شده است.
تصویر 7 متعلق به «واتوپدی (14)» و تصویر 8 مربوط به کلیسای شهر آتن است که طرق ابداع آن قبلاً شرح داده شد.
همین سبک معماری در «کاتولیکون (15)» و در «کاپنیی کارا (16)» واقع در آتن نیز به کار برده شده و همین طور در شهر «آتوس» در کلیسای «لاورا (17)» و در قسطنطنیه در کلیساهای «تئوتوکوس (18)» و «پانتوکراتور (19)» و «کورا (20)» طبق توصیف «فوتیوس (21)»، گویا از روی همین سبک بوده که کلیسای بزرگ «پاله (22)» توسط امپراتور «بازیل (23)» در قرن نهم بنا گردید که میتوان گفت سبک عادی بوده است.
در قرن نهم، سبک احداث گنبد روی تامبورهای استوانهای شروع میشود (تصاویر 7 و 8). هدف از این کار ظاهراً آن است که ترتیباتی برای روشنایی در زیر گنبد ممکن گردد، ولی به تدریج این فرم برجسته در مورد تامبورهای مسدود نیز به کار برده شد (نظیر تئوتوکوس در قسطنطنیه و غیره).
از قرن دهم، نه تنها فرم برجسته عمومیت مییابد، بلکه تعداد گنبدها نیز رو به افزایش میرود: چهار طاق کوچک و کروی که در گوشههای گنبد مرکزی قرار دارند، به شکل گنبدهای برآمده درمیآید و در خارج آنها ترتیبات داخلی به کار برده میشود.
یکی از قدیمی ترین نمونههای این گروه از گنبدها، در «سن- باردیاس (24)» شهر سالونیک وجود دارد. کلیسای «سن- آپوتر» همین شهر نیز یکی از زیباترین نمونههای این سبک معماری محسوب میشود.
تا به حال تمامی گنبدها روی آویزهایی به شکل مثلث کروی قرار داشتند. در حدود قرن یازدهم آویز به صورت خرطوم رواج یافت و این اختراع موجب پیدایش تغییری در طرح شد که در تصویر 9 مشاهده میشود. یک ستون در زیر هر آویز خرطوم مانند جای میگیرد. در واقع روی همین زیربنای هشت ضلعی است که گنبد تکیه میکند.
این تنوع که مطمئناً جسورانهتر از نوع معمولی نیست، در «دافنی (25)» (تصویر 9) و «سن- نیکودم (26)» شهر آتن، در «سن- لوک (27)» شهر «پارناس (28)» و در «سن- نیکولا (29)» شهر «میسترا (30)» به کار برده شده است.
پینوشتها:
1. Tambour
2. Ste.-Helene
3. Ste.-Constance
4. Mont- Garizim
5. St.- Serge
6. Isidore
7. Milet
8. Anthemius
9. Tralles
10. Procope
11. St.- Marc
12. St.- Front
13. Perigueux
14. Vatopedi
15. Catholicon
16. Kapnikaraea
17. Lavra
18. Theotocos
19. Pantocrator
20. Kora
21. Photius
22. Palais
23. Basil
24. St.- Bardias
25. Daphni
26. St.-Nicodeme
27. St.- Luc
28. Parnasse
29. St.- Nicolas
30. Mistra
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}