از مدگرايي تا نابودي جامعه

نويسنده: زهرا اكبري نژاد
مد و مدپرستي را به صورت هاي گوناگون مي توان مورد بررسي قرار داد; ولي من سعي كردم كه مدگرايي را در سير خطي مشخص كه در بالابه آن اشاره شده است مورد بررسي قرار دهم .
شكل گيري طبقات جديد اجتماعي و اقتصادي در كشورمان به همراه جداسازي طبقاتي، فرهنگي، مصرف گرايي، رفاه زدگي و تجمل پرستي و رويكرد به آنچه كه طي ساليان آغازين انقلاب اسلامي مذموم شمرده مي شد، در جامعه رشد و نمو يافت و در اشكال مختلف بروز كرد .
رشد بي رويه واردات خارجي و تبليغات لجام گسيخته براي مصرف آنها، جوي را در كشور حاكم ساخت كه ما را فرسنگ ها از آرمان ها و اهداف انقلاب اسلامي دور ساخت .
در هر حال رشد قارچ گونه مدگرايي و به دنبال آن تجمل پرستي و اشرافي گري در جامعه و نمود عيني آن در همه سطوح اجتماعي را مي توان يكي از آثار شبيخون و هجمه فرهنگي عليه انقلاب اسلامي دانست و گرايش شديد جوانان به پديده مد و مد پرستي، متاثر از اين امر است .
توليد و عرضه انواع لباس هاي وارداتي و داخلي با عكس هاي مبتذل، جملات مستهجن، شكل هاي نامانوس با فرهنگ پوششي ما، همراه با مدل هاي موي عجيب و غريب، به يك باره بازار داخلي و بوتيك ها را اشباع كرد و افراد مدپرست و مقلد با پوشيدن اين قبيل لباس ها اصالت و هويت خويش را به بازي گرفتند .
در اينجا اين سؤال به ذهن مي رسد كه آيا فروشندگان كالاها هر نوع كالاو لباسي را مي توانند وارد كنند؟
تاسيس مناطق آزاد تجاري، رواج آنتن هاي ماهواره اي و انواع فيلم هاي مبتذل و همراهي بسياري از نشريات، عملانقش مهمي در ترويج مد پرستي داشته است .
مد و مدگرايي را مي توان در منازل، شركت ها، ادارت و وزارتخانه ها و در وسايل و ابزارهايشان مشاهده كرد كه اين باعث تجمل گرايي و توجه بيش از حد به زرق و برق دنيا مي شود .
اين عمل، تحريك شهوات، خيالبافي، در روِيا زندگي كردن، اسراف، بي عاطفه بودن و ظلم و خيانت را به همراه دارد . با رواج اين فرهنگ، عده اي به درآمد بالادست مي يابند و هر روز زندگي و وضع مالي خود را بهتر و مجلل تر مي كنند و عده اي تنها در آرزوي آن مي مانند و اين باعث فاصله گرفتن افراد جامعه از هم و بيش تر شدن شكاف طبقاتي مي شوند و فاصله طبقاتي جامعه را رو به زوال و نابودي مي كشاند .
بنابراين يكي از چيزهايي كه مي تواند جامعه و ارزش هاي مسخ شده جامعه را دوباره احيا كند، پشت كردن به فرهنگ مدگرايي و تجمل گرايي است .
توجه به اين نكته لازم است كه روح و نفس انسان تنوع طلب است و اگر بخواهيم اين نفس را رها كنيم، مسلما به سويي مي رويم كه با بينش الهي و معنوي - كه انسان را به سوي صلاح و رستگاري هدايت مي كند - منافات دارد .
قرآن كريم به افرادي كه گمان مي كنند تحريم زينت و پرهيز از غذاها و روزي هاي حلال، نشانه زهد و پارسايي است، بالحن تندي مي فرمايد:
«بگو اي پيامبر! چه كسي زينت هاي خدا را كه براي بندگان خود آفريده، حرام كرده و از صرف رزق حلال و پاكيزه منع كرده»( !1)
از اين رو آگاه سازي نسل جوان و دادن الگوهاي مناسب به آنان، يك وظيفه عمومي است و بايستي در جامعه ما جدي گرفته شود .

پي‌نوشت:

-1 اعراف (7. :) 32



معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله