فاجعه مواد مخدر و رسالت مبلغان
فاجعه مواد مخدر و رسالت مبلغان
مقدمه1
بيشك، اسلام ديني زنده و پويا است كه نميتواند در قبال مسائل مستحدثه و مشكلات روز از قبيل مواد مخدّر و اعتياد و دهها مسئله ديگر بدون رأي و نظر باشد.
اينجاست كه رسالت حوزه علميه، به عنوان پرچمداري اصيل و توانا براي اسلام، مشخص گشته و اين علماء و فضلاء حوزه هستند كه بايد سنگيني اين رسالت را به دوش كشيده و پاسخگوي مسائل علمي جهان اسلام و مشكل گشاي جوامع اسلامي باشد.
از ديد انديشمندان پنهان نيست كه از ميان انواع مبارزه، ريشهايترين تلاش در راه مقابله با پديدههاي شومي همچون مواد مخدّر كه بتواند جامعه را در مسير پيشگيري از اين آفتها واكسينه كند، پرداختن به فعاليت فرهنگي در زمينههاي گوناگون اعتقادي، فكري، هنري، تبليغي و غيره است، و تلاش بيوقفه فرهنگي است كه تضمين كننده بهرهدهي فعاليت ساير بخشها ميباشد.
نكته مهم در كيفيت تقابل فرهنگي با مشكل مواد مخدّر، توجه به ويژگيهاي فرهنگي هر جامعه بخصوص در بُعد عقايد مذهبي (با توجه به نقش مهم و اساسي مذهب در زندگي انسانها) ميباشد.
در جامعهاي كه اكثر افراد آن مسلمان و معتقد به احكام نوراني اسلام هستند بر عهده دستاندركاران مسائل فرهنگي، عالمان و انديشمندان اين جامعه است كه با تبيين معارف، اخلاقيات و آرمانها و احكام اين دين مبين كه ضامن سعادت دنيا و آخرت بشريت است، جامعه و بخصوص جوانان را از ورطه مفاسدي چون مواد مخدّر و اعتياد به آن بازدارند و وظيفه و تكليف شرعي و الهي هر فرد را در اينباره مشخص نمايند، تا آحاد جامعه و ارگانهاي مختلف با توجه به نظر شرع و قانون الهي به وظيفه خود مبادرت ورزند.
مواد مخدّر مشكلي جهاني
امروزه در زمينه سياست، بخشي از سياستهاي جهاني، تحتالشعاع اهداف و اميال گروههاي مافيائي و سردمداران آنها قرار گرفته، و بسياري از سياستمداران بين المللي را در دام خويش گرفتار نموده است، بطوريكه هر يك به نوعي در امر اشاعه مواد مخدّر سهيم ميباشند.
در قلمرو مذهب و فرهنگ، مواد مخدّر وسيله و ابزاري جهت جلوگيري از رشد مذهب خواهي و گرايش به دين و فرهنگ اصيل اسلامي، علي الخصوص در قشر جوان شده است، جواناني كه با آن فطرت پاك و خدادادشان، بهترين زمينه را جهت پذيرش مذهب و تربيت صحيح، داشته و دارند.
از ديدگاه اجتماعي، مواد مخدّر بخشي از نيروهاي فعّال و پرتوان جامعه را مشغول خود نموده است، و به جاي آنكه از توان خويش در سازندگي و فعال كردن چرخ اقتصادي كشورشان بهره گيرند، وقت گرانبهاي خويش را صرف رفت و آمد به بيغولهها و مراكز فساد مينمايند. علاوه بر آن، سلامت و بهداشت جامعه و افراد آن را در معرض خطر و نابودي قرار داده و زمينه بسياري از انحرافات اجتماعي را فراهم آورده است.
در ميدان اقتصادي، همه ساله مبالغ سرسامآوري از حقوق ملتها صرف مواد مخدّر ميگردد.
در محدوده خانواده، اين ماده مرگبار، كانون گرم خانواده را در معرض خطر و از هم پاشيدگي قرار داده و منشأ بسياري از اختلافات خانوادگي، طلاقها و جدائيها، بيسرپرستي كودكان معصوم و... گرديده است.
علم و دانش را نيز با كمال تأسف مُسخّر خويش ساخته است به گونهاي كه كارآمدترين و مجهزترين لابراتوارهاي ساخت مواد مخدّر، از تازهترين دانشهاي فني و تكنيكهاي پيشرفته روز، ساخته شده و راه اندازي گرديده است و گروهي از محققان و انديشمندان كه بايد وقت ارزشمند خويش را در راه پيشبرد علم و دانش در دانشگاهها و مراكز آموزشي و تحقيقاتي بگذرانند، خويشتن را سرگرم توليد و تنوّع بخشي به مواد مخدّر و نحوه كاربرد آن گردانيدهاند.
و هزاران هزار نابساماني و ناهنجاريِ ديگر كه مواد مخدّر براي كشورها و ملتها به ارمغان آورده است.
براستي موضوعي با چنين ابعاد گستردهاي، شايستگي تحقيق و پژوهش توسط محققين و ارشاد و تبليغ توسط مبلغين و گويندگان اسلامي ندارد؟
اكنون بر ماست كه در برابر اين معضل با هوشياري بايستيم و نقشههاي شوم دشمنان را نقش بر آب سازيم. جمهوري اسلامي ايران در رويارويي با اين معضل با داشتن قاطعترين قوانين مبارزه با مواد مخدّر و يكي از درخشانترين كارنامههاي مبارزه در اين راه، براي ادامه تلاش، به فعاليتهاي تبليغاتي براي آگاهي جامعه خصوصا نسل جوان نياز دارد و بر همگان روشن است كه حوزههاي علميه و فضلاء عزيز آن ميتوانند از طرق گوناگون در نجات جامعه از اين بليّه خانمانسوز پيشگام باشند و با ارشاد و آگاهي دادن، خصوصا به نسل جوان، در منابر و مجالس وعظ و... جامعه اسلامي را به راه صواب رهنمون شوند.
تبيين وضعيت موجود اعتياد به مواد مخدّر
بر طبق آنچه كه در تاريخ ثبت شده است، سومريان ضمن استفاده از ترياك به عنوان يك داروي مسكن، تدريجا به عنوان «مخدّر» نيز آن را مورد استفاده قرار دادند.
دامنه اين بحران و فاجعه وخيم در جهان امروز گريبانگير بيش از 6/455 ميليون نفر جمعيت جهان ميباشد.
متأسفانه اين بلاي خانمان سوز و بحران عظيم، نظام جمهوري اسلامي ايران را نيز در برداشته و ميرود كه به يك تهديد ملي تبديل گردد.
آمار دقيقي از معتادان كشور، قبل از انقلاب در دست نيست و گزارشات ارائه شده آمار ضد و نقيضي را ارائه كردهاند. بر اساس گزارشي كه توسط انجمن مبارزه با ترياك و الكل در سال 1322 منتشر شد، تعداد معتادان كشور 5/1 ميليون نفر (تقريبا 11% از جمعيّت 14 ميليون نفري) بوده است. در گزارش ديگري، تعداد معتادان در سال 1346 بين 300 تا 400 هزار نفر ذكر شده است. گزارش ستاد مبارزه با مواد مخدّر حكايت از وجود 2 ميليون نفر معتاد (از جمعيت 20 ميليوني) در سالهاي قبل از انقلاب دارد.
در سال 1358 سازمانهاي بين المللي اعلام كردند كه ايران در بين كشورهاي جهان بيشترين تعداد معتاد را نسبت به جمعيتش دارا ميباشد.
آخرين آمار رسمي حاكي از وجود دو ميليون نفر معتاد در كشور است (000/200/1 نفر معتاد رسمي و 000/800 نفر كه به صورت تفنني مصرف ميكنند.)
در طول سالهاي 1359 تا 1376 از مجموع 000/300/1 نفري كه در ارتباط با مواد مخدّر توسط نيروهاي انتظامي دستگير شدهاند 46% آنها معتاد بودهاند2.
طبق آخرين گزارشات اگر شيوه مبارزه با مواد مخدّر و كشت آن در افغانستان به همين منوال پيش رود، تعداد معتادان به مواد مخدّر كشور در سال 1400 به 20 ميليون نفر خواهد رسيد3.
كشورهاي عمده توليد كننده مواد مخدّر در جهان
اين كشور حدود 20 سال است كه دستخوش اغتشاش، بينظمي، آشوب و جنگهاي داخلي است و عمدهترين منبع در آمد گروههاي افغان كشت خشخاش و توليد ترياك ميباشد. توليد سالانه ترياك افغانها را نميتوان دقيقا برآورد كرد و حتي هيأتهاي اعزامي از ارگانهاي مربوط به سازمانهاي بين المللي مقدار توليد را متفاوت گزارش ميدهند.
در گزارشي از اينترپول، ترياك توليد شده در سال 1997 ميلادي، 2800 تن ذكر شده و در گزارش وضعيت جهاني هروئين 96 ـ 95 همين سازمان، توليد سالانه ترياك در افغانستان بين 2500 تا 3200 تن اعلام گرديده كه با توجه به كشفيات و ميزان مصرف كشورهاي مرتبط با توليد افغانستان، ميزان توليد سالانه ترياك اين كشور، حدود چهار هزار تا چهار هزار و پانصد تن تخمين زده ميشود.
حكومت طالبان به علت كسب درآمد زياد از كشت مواد مخدّر، آن را ترويج كرد و در شرايط كنوني (دولت فعلي) مبارزه با مواد مخدّر در افغانستان به ويژه پس از حضور نيروهاي آمريكايي عملاً به حال خود رها شده است.4
گاهي بهاي مواد مخدّر از داخل افغانستان تا اروپا به بيش از 500 برابر افزايش مييابد.
در افغانستان علاوه بر ترياك، حشيش نيز توليد ميگردد و در بعضي مناطق اين كشور شاهدانه بصورت خودرو هم ميرويد.
2. پاكستان
قسمتي از نوار مرزي اين كشور از بدو استقلال پاكستان به صورت خود مختار اداره ميشود و دولت اين كشور ميگويد، تسلّطي بر اين قسمت قبيله نشين ندارد و در اين منطقه است كه خشخاش كشت ميشود و لابراتوارهاي ثابت و سيارِ هروئين سازي، فعال ميباشند.
3. منطقه مثلّث طلايي
كشورهاي جمهوري لائوس، ميانمار و تايلند نيز از ديگر مراكز توليد مواد مخدّر ميباشند.
موقعيت جمهوري اسلامي ايران
در قسمت قبيله نشين پاكستان (كه هم مرز با افغانستان و جمهوري اسلامي ايران است) علاوه بر كشت خشخاش و توليد ترياك، لابراتوارهاي مجهز، ترياكهاي افغانها را به اضافه ترياكهاي خودشان به مرفين و هروئين تبديل و قاچاق ميكنند.
نزديكترين مسير قاچاق مواد مخدّر از كشورهاي پاكستان و افغانستان به اروپا از طريق خاك جمهوري اسلامي ايران، به مقصد تركيه و مسير بالكان است، از اينرو اهميت وضعيت استراتژيك كشور ما و سختي مرزباني در طول 1925 كيلومتر مرز مشترك با دو كشور توليد و صادر كننده عمده مواد مخدّر جهان براي همه كس قابل درك است.
در كشورهاي مجاور شمالي ايران نيز بعد از فروپاشي شوروي كشت گياهان منبع ماده مخدّر و رويش بوتههاي شاهدانه بصورت خودرو رايج و معمول گشته است.
كشور تركيه در غرب جمهوري اسلامي ايران مشهورترين كشور ترانزيت مواد مخدّر توليد شده در افغانستان و پاكستان و ترانزيت مواد شيميائي مانند انيدريد استيك از اروپا به كشورهاي توليد كننده هروئين و تا حدودي قاچاق مواد مخدّر مصنوعي به كشورهاي عربي جنوب خليج فارس است .
شهر استانبول يكي از مراكز مهم ملاقاتهاي قاچاقچيان بين المللي است كه علاوه بر راههاي زميني و جاده بالكان از بنادر و راههاي هوايي اين كشور نيز استفاده ميكنند.
به نظر ميرسد چون در كردستان عراق ثباتي وجود ندارد، قاچاقچيان از اين مسير نيز استفادههاي لازم را ميبرند.
در جنوب ايران اگر چه خليج فارس قرار دارد ولي كشورهاي جنوب خليج فارس خصوصا بندر دبي از اهداف قاچاقچيان محسوب ميشود و از نظر جغرافيايي استفاده از راههاي ايران براي آنان مقرون بصرفه است.
نتيجه:
فعاليتهاي چشمگير و پرهزينهاي كه دولت جمهوري اسلامي ايران براي انسداد فيزيكي مرزها متحمل شده و مرزباناني مؤمن و متعهد نسبت به انقلاب اسلامي كه در شرايط بسيار سخت به حفاظت از مرزها مشغولند ضروري ميباشد ولي كافي نيست. همه ميدانيم كه مواد مخدّر هم اكنون نيز به راحتي در دسترس مصرف كنندگان قرار ميگيرد، زيرا وقتي قرار باشد از ترانزيت انواع مواد مخدّر عبوري از خاك كشور جلوگيري شود، مسلما قسمت عمدهاي از آن در داخل كشور سرريز شده و همين امر يعني دسترسي آسان به مواد مخدّر منجر به اعتياد و شيوع و بروز آن در جامعه ميگردد.
انواع مواد مخدّر و زيانهاي آن
عبارت مواد مخدّر اصطلاحي است كه از سال 1338 ه•• .ش در قانونگذاري و سازمانهاي مبارزه با اين مواد در ايران مورد استفاده قرار گرفته است و به تمامي موادي گفته ميشود كه بر انسان اثر گذاشته و وابستگي جسمي و رواني به وجود ميآورند. در واقع هر گونه عادت يا وابستگي جسمي و رواني عميق ارگانيزم به دارو را اعتياد گويند. از سوي ديگر هر فرد ميبايست از سه مرحله زير بگذرد تا در ورطه اعتياد بيافتد.
الف: آشنائي با مواد؛
ج: شروع واقعي اعتياد كه ناشي از وابستگي كامل به مواد است.
مواد مخدّر بر حسب آثاري كه روي فعاليتهاي ذهني و سلسله اعصاب ميگذارند طبقه بندي ميشوند. بدين ترتيب معمولاً تمام مواد مخدّر در چهار طبقه كلي:
1. مواد سستي زا يا مواد كُند كننده سيستم اعصاب مركزي (مانند ترياك)
2. مواد توان افزا يا مواد ايجاد كننده هيجان و انرژي (مانند كوكائين)
3. مواد توهّم زا يا تحريك كننده سيستم اعصاب مركزي (مانند ال. اس. دي)
4. مواد شيميايي فرّار (مانند بنزين)
قرار ميگيرند و به دو صورت طبيعي و صنعتي بدست ميآيند.
مواد مخدّري كه امروزه رايج و مشهود هستند عبارتند از:
ترياك، مرفين، كدئين، پاپاورين، ناركورتين، بتائين، هيادرومرفين، نارسئين، مپردين، متادون، هروئين، كوكائين، آمفتامين، آتروپابلادونا، اس.تي.پي، ال.اس.دي، پسيلوسين، پيوت، سكانين، بنگ (حشيش ـ ماري جوانا ـ چرس)، ستركنين، فان يكلدين (پي.سي.پي)، فنفلورامين، فنيترمين، فينميترازين، تات، كاپي و كافئين.
حال به معرفي پرمصرفترين مواد مخدّر شناخته شده در ايران و جهان ميپردازيم و سپس زيانهاي آنها براي جسم و روح را بررسي ميكنيم.
ترياك
مادهاي است كه از گياه خشخاش (كوكنار) كه در مناطق معتدل ميرويد، و داراي گلهائي به رنگ قرمز تيره است، بدست ميآيد. اين ماده را از گرز خشخاش كه ابتدا به صورت شيرهاي سفيد رنگ است و در مجاورت هوا تغيير رنگ ميدهد و كم كم قهوهاي و سفت ميشود، با مالش دادن و يا حرارت بدست ميآورند و مصرف آن از طريق دود كردن و يا خوردن انجام ميشود.
از كار افتادگي و اختلال در دستگاه اعصاب مركزي، تأثير سوء بر سلولهاي بدن، كند ذهني و كودني، سرگيجه، كندي تنفس و تنگي نفس (كه در اثر از كار افتادگي مركز تنفسي مغز بوجود ميآيد)، بيماريهاي گوناگون دستگاه تنفّس مانند: برونشيت، آمفيزم و آمادگي براي دچار شدن به سل ششي و...
بيماريهاي ريوي، قلبي، گوارشي، گردش خون و اختلالات رواني از ديگر عوارض مصرف ترياك بر انسان است. معتادان به ترياك طاقت تحمل امراض سخت و تبهاي دراز مدت را ندارند. ضعف عمل تمركز در كانون بيضي چشم و نزديك بين شدن آن، از عوارض مصرف ترياك بر روي چشم است. بر اثر مصرف ترياك، كبد كه يكي از عضوهاي مهم بدن است و يكي از وظايفش، ترشح صفرا و كمك به عمل گوارش است از كار ميافتد. از نظر آثار رواني نيز، هر چه مدت اعتياد بيشتر شود، عواطف و احساسات كمتر ميشود، هوش و حافظه رو به كاستي ميرود و صفتهاي پسنديده از انسان گرفته ميشود.
حشيش5
حشيش ـ به عنوان عمدهترين ماده مخدّر مصرفي در دنيا6 ـ مادهاي است قهوهاي رنگ كه از گل و ساقه گياهي به نام «شاهدانه هندي» يا «كانابيس» در مناطق گرمسير و حاره بدست ميآيد. اين گياه داراي بوتههاي بزرگ است كهگاه تا دو متر ميرسد، دانههاي فندقي شكل دارد و از برگهاي آن ماده سمّي حشيش گرفته ميشود. حشيش به صورت مخلوط با آب كه به آن بنگ آب گويند، يا مثل توتون در سر قليان يا چپق يا پيپ و يا قرار دادن در داخل سيگار و يا به شكل جويدن و در دهان گذاشتن، مورد استفاده قرار ميگيرد.
ضررهاي زيادي به واسطه استفاده حشيش بر شخص معتاد وارد ميشود كه به برخي از آنها اشاره ميشود.
بيهوشيهاي مكرر در اثر اختلال كاركردهاي مغز، ناتواني در تمركز فكري، آسيب ديدگي مجموعه اعصاب مركزي، اختلال حواس و شعور و آگاهي، تسلط افكار جنونآميز و ديوانگي بر فرد معتاد، از كار افتادن و يا خشك شدن قوه ناميه مغز، پيري زودرس در فعاليتهاي مغزي،كند ذهني و كودني، ضعف و اختلال در قوه حافظه و دچار فراموشي شدن، از آثار سوئي است كه به واسطه مصرف حشيش دامنگير شخص معتاد ميشود.
ضعيف شدن نيروي درك و شناخت اشياء، ابعاد و جهات، و خلط بين آنها، اختلال در ادراك، ناتواني در برابر درك خطرها، تشنجات عصبي، بيهوشي، غش كردن و از كار افتادن سلولهاي مغزي، آسيب ديدگي رگها در بدن و سفت شدن آنها نيز از ديگر اثرات سوء حشيش است. تأثير سوء مصرف حشيش بر ديگر دستگاههاي بدن مانند: دستگاه گوارش و جهاز هاضمه، دستگاه گردش خون و قلب، مجاري تنفسي، حواس پنجگانه و آثار سوء آن بر توليد نسل و قواي جنسي، از مهمترين ضررهاي مصرف حشيش ميباشد.
هروئين
پودري است تقريبا سفيد رنگ و كريستال مانند كه با عمل تقطير، به طور مستقيم از مرفين، استخراج ميشود.
هروئين به روشهاي گوناگون، مورد استفاده قرار ميگيرد، همچون استنشاق از راه مجاري تنفسي، خوردن، تزريق زير پوست و تزريق داخل سياهرگ كه اثر استعمال آن از ساير موارد، بيشتر است.
بيشترين اثرات مخرب مصرفهروئين بر مغز و اعصاب است كه عمدتا موجب آشفتگي اعصاب و سلولهاي عصبي، كاهش قوه تفكر، اختلال در سلسله اعصاب و مغز، از دست دادن ادراك، تحريك مراكز عصبي و دچار شدن به اختلال كاركردي ميشود، از نظر روحي و رواني نيز موجب افسردگي، ترس و نگراني، احساس وابستگي شديد، گوشهگيري، انزواطلبي و تغيير در رفتار، سوءظن، از دست دادن ارزشهاي اخلاقي، احساس خجالت و حقارت و كمبود بيش از حد، بداخلاقي، عدم اعتماد به نفس و گريز از واقعيتها ميشود. علاوه بر اين مصرف هروئين دهها اثر سوء و نامطلوب رواني و روحي ديگر نيز به همراه ميآورد.
مصرف هروئين بر مجاري تنفسي نيز اثر گذاشته و كاهش ميزان تنفس، نفسهاي كند و غير عميق، تنگي نفس، مرض سل و آسيب ديدگي ريه را به همراه دارد. زيانهاي آن بر دستگاه گردش خون و قلب علاوه بر اختلالات مربوط به آن دستگاه، عوارضي از قبيل بيماري قند خون، فشار خون و عفونت و سفت شدن كبد ميباشد. اثرات هروئين بر دستگاه گوارش همراه با اختلالات شديد و خطرناك در دستگاه گوارش عبارتند از: ايجاد يبوست شديد، گرفتگي رودهها و ضعف حركت در رودهها، انقباضات شديد معده و روده، از بين بردن آنزيمهاي هضم غذا در معده، كم اشتهايي و اختلال در تغذيه و تهوع كه همواره در بين معتادان به اين ماده مخدّر مشاهده ميشود.
مرفين:
مرفين ماده اصلي گرفته شده از ترياك است كه هم از ترياك و هم از ساقه خشخاش بدست ميآيد و به صورت پودر كريستالي به رنگ قهوهاي روشن يا سفيد است كه به صورت خوردن، كشيدن و تزريق استفاده ميشود.
مرفين به فاصله 15 تا 30 دقيقه، اثرات تخديري خود را بر سيستم عصبي بهجا ميگذارد و دستگاه عصبي را با تظاهراتي چون آرام بخشي، خواب آلودگي، تسكين درد و... متوقف ميسازد. اين ماده مخدّر تأثيرات سوئي بر دستگاه تنفسي و مجاري آن، دستگاه گوارشي، دستگاه گردش خون، كليهها و مثانه و مجاري ادراري، پوست و سيستم روحي و رواني فرد معتاد دارد.
مصرف نيم تا يك گرم آن اثر سمّي در بدن دارد و جهاز تنفس انسان را دچار سكته ميسازد.
كاهش بزاق دهان و شيره معده، اختلال در هضم غذا و فعاليت رودهها، ايجاد يبوست، ورم معده، كم شدن حركات معده، انقباض عضلات رودهها و ايجاد يك سلسله تغيير و تحولها در دستگاه گوارشي كه نتيجه آنها يبوست و سوء هضم است.
آثار مرفين بر كليه و مثانه و مجاري ادراري:
تكرّر ادرار و اشكال در دفع ادرار توأم با درد، كم شدن و يا از بين رفتن قوه جنسي و منقطع شدن عادت ماهانه در زنان.
اضطراب و ترس، بيعلاقگي به زندگي، ناراحتي در خواب، بيدار خوابي، ناتواني در تمركز فكر، خيره شدن به يك نقطه، كاهش تيزبيني، از دست دادن توانائي كلامي مناسب و كار صحيح، عدم توجه به خانواده و ناديده گرفتن آنها، ضعف و بيحالي، كسالت و اهمال كاري، روي آوردن به دروغ و حيله و...، گوشهگيري و انزواطلبي، عفونت و تنبل شدن كبد، عرق كردن بسيار زياد، طولاني شدن مدت آبستني در زنان، ابتلاء به مرض ايدز در اثر استفاده از سرنگ آلوده و جان سپردن در اثر مسموميت و سكته از آثار زيان بار مرفين است.
كوكائين:
كوكائين پودر سفيد رنگ شفافي است كه از برگهاي درخت «كوكا» گرفته ميشود. اين درخت در اطراف كوههاي آندار آمريكاي جنوبي به طور طبيعي ميرويد ولي محل اصلي آن كشور پرو است. اين ماده مستقيما از برگهاي كوكا استخراج ميشود و پس از تركيب شدن با جوهر نمك (اسيد هيدروكلريك) محلولي بيبو، سفيد و نرم بدست ميآيد. اين ماده كه معمولاً شبيه برف به نظر ميرسد از راه استنشاق در بيني يا تزريق در رگ مورد استفاده قرار ميگيرد.
ايجاد ضعف و اختلالات گوناگون در قواي عقلاني و ادراكي، ناتواني در كارهاي فكري، دچار اوهام و تخيلات شدن، تصوير اشياء غير واقعي، عدم كاركرد صحيح حافظه، ايجاد سوء تغذيه و بياشتهايي، افسردگي، اضطراب و ناآرامي، منزوي شدن، اختلال در خواب، ضعف مغز و تحليل رفتن قواي جسمي و عقلي در ظرف 5 تا 10 سال، سردرد و دردهاي شديد ديگر، انواع مسموميتها و غيره.
مصرف كوكائين مانند مواد مخدّر ديگر، زيانهايي را بر قلب و دستگاه گردش خون، دستگاه گوارش، دستگاه تنفس، سيستم مغز و اعصاب و ساختار رواني معتادان به جاي ميگذارد.
به طور كلي استعمال مواد مخدّر در تمام گونههاي آن اثرات مشابهي بر فرد دارند و حالاتي كه متعاقب آن به شخص دست ميدهد معمولاً احساس خوشحالي و رضايت، رؤياهاي شيرين، نقصان حركات ارادي، خواب آلودگي، احساسات مبهم نسبت به موقعيتهاي مكاني و زماني، كاهش ميل جنسي، تسكين درد و... ميباشد.
مواد مخدّر و اعتياد به آن از ديدگاه اسلام
البته در ميان آيات و روايات وارد شده از طريق راويان شيعه، اخباري وجود دارد كه در آنها حكم روي عنوان كلي مثل مسكر، مضر و... رفته است و قابل تطبيق بر انواع مواد مخدّر ميباشد كه به مواردي از آنها اشاره ميشود.
آيات:
آيه كريمه فوق متضمن دو امر و يك نهي ميباشد و فقره مياني آن، يعني:
«وَلا تُلْقُوا بِاَيْديكُمْ اِلَي التَّهْلُكَةِ» از جمله ادلهاي است كه گروهي از فقيهان شيعه و سني براي استنباط حكم اضرار به نفس بدان تمسك جسته و استدلال كردهاند. با توجه به مضرات استفاده از مواد مخدّر، ميتوان از اين آيه بر حرمت آن استدلال كرد.
2. در اينكه اعتياد به مواد مخدّر يكي از مصاديق بارز اسراف وتبذير است ابهامي وجود ندارد. طي يك تحقيق، خسارتهاي اقتصادي مواد مخدّر در سال 1376 در ايران حدود 700 ميليارد تومان بوده است8.
در آئين مقدس اسلام و احكام نوراني آن احكام ويژهاي در مورد اسراف و تبذير صادر گرديده و آيات زيادي در اين خصوص مورد استناد فقهاء و عالمان قرار گرفته است؛ قرآن كريم ميفرمايد:
«اِنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ اَصْحابُ النّارِ»9؛ «بدرستيكه اسرافكاران اهل آتشند.»
«اِنَّ اللّهَ لا يَهْدي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذّابٌ»10؛ «خداوند، اسراف كار دروغگو را هدايت نميكند.»
«كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا اِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»؛11 «بخوريد و بياشاميد ولي اسراف نكنيد كه خداوند اسرافكاران را دوست ندارد.»
«اِنَّ الْمُبَذِّرينَ كانُوا اِخْوانَ الشَّياطين»؛12 «تبذير كنندگان برادران شياطين بودند.»
با عنايت به آيات فوق، استفاده از مواد مخدّر از باب اسراف و تبذير ممنوع است.
روايات:
اولين حديثي كه ممكن است به آن استدلال و استناد و از مفادش براي كشف حكم اضرار به نفس استفاده شود، حديث شريف نبوي «لاضرر» است.
اين روايت كه از قديم مورد توجه ويژه فقها و عالمان اسلامي بوده و بحثهاي گستردهاي در اطرافش صورت گرفته، تا آنجا در فقه مورد توجه است كه به عنوان (قاعده لاضرر) از آن ياد شده است.
2. پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله فرمودند: «سَيَأْتي زَمانٌ عَلي اُمَّتي يَأْكُلُونَ شَيْئا اِسْمُهُ الْبَنْجُ اَنَا بَريءٌ مِنْهُمْ وَهُمْ بَريئُونَ مِنّي13؛ زماني بر امت من خواهد آمد كه از چيزي به نام بنگ استفاده ميكنند. من از آنان بيزارم و آنان نيز از من بيزارند.»
3. پيامبر اسلام صلياللهعليهوآله فرمودند: «سَلِّمُوا عَلَي الْيَهُودِ وَالنَّصاري وَلا تُسَلِّمُوا عَلي آكِلِ الْبَنْجِ14؛ بر يهود و نصارا سلام كنيد ولي بر كسي كه از بنگ استفاده ميكند سلام نكنيد.»
4. قال رسول اللّه صلياللهعليهوآله : «مَنْ اِحْتَقَرَ الْبَنْجَ فَقَدْ كَفَرَ15؛ هر كس بنگ را كوچك شمارد، كافر شده است.»
نقش روحانيت در مبارزه با مواد مخدّر
اگر از بُعد نهي از منكر، مواد مخدّر را تحت بررسي قرار دهيم، امروزه هر نوع دخالت در امر توليد، توزيع، مصرف و... مواد مخدّر به منظور اعتياد عمل منكر است و بر همه خصوصا طبقه روحاني كه داراي نفوذ كلام هستند و سخنراني در مجالس، اجتماعات مذهبي، سياسي و رسانههاي گروهي را در اختيار دارند واجب است كه مردم را نهي از منكر نموده و از مواد مخدّر با ذكر دلايل و نقل فتواي مراجع بزرگوار برحذر دارند.
آيات عظام و مراجع بزرگوار تقليد به حرمت استفاده از مواد مخدّر فتوا دادهاند، اما براي حل معضلي با اين ابعاد گسترده كه امروزه هيچ مشكل اجتماعي را به وخامت آن نميتوان يافت، فعاليت شديدتري لازم است.
اگر عزيزان روحاني و غيرروحاني به اين مشكل حاد اجتماعي توجهي خاص مبذول ندارند، به نظر ميرسد به زودي روزي خواهد رسيد كه جز ندامت و اظهار تأسف عذر موجهي نداشته باشيم تا نسبت به عملكردمان در اين بُرهه از تاريخ حكومت جمهوري اسلامي ايران درباره آثار سوء و فراگير مواد مخدّر، ابراز داريم.
البته لازم به ذكر است، فعاليتهاي فرهنگي و مذهبيِ پيشوايان ديني از مقامات مسئول رفع تكليف نميكند و مأموران مبارزه با مواد مخدّر بايد فعاليتهاي بازدارنده را تشديد نمايند.
در شرايط فعلي با توجه به عمق فاجعه مواد مخدّر بر همگان، عليالخصوص روحانيون عزيز و دلسوز است، كه مشكل مواد مخدّر را با يك بسيج فرهنگي، مذهبي و عموميِ مستمر كه مركز هدايت و رهبري آن در حوزه علميه قم باشد با كمك ستاد مبارزه با مواد مخدّر آغاز كنند و مادام كه مشكل مواد مخدّر ادامه دارد اين بسيج عمومي نيز فعال باشد و هر روز نسبت به قبل بر تشديد فعاليتها افزوده شود.
اگر چنين نشود، ديري نميگذرد كه اين سرطان اجتماعي، سياسي و اقتصادي، تمام بدنه كشور و جامعه را فراگرفته و حتي استقلال ما را تهديد و اركان كشور را متزلزل خواهد كرد به نحوي كه اگر بيتوجهي ادامه يابد بزودي بلاي خانمانسوز مواد مخدّر را در حدي از ويرانگري مييابيم كه قابل جبران، كنترل و مهار كردن نخواهد بود.
نظر علماء و فقهاء در خصوص حرام بودن مصرف مواد مخدّر
شيخ بهائي (متوفي 1031 ه•• .ق) مينويسد: «خوردن بنگ حرام است.»17 واز مرحوم آية اللّه سيد حسين طباطبائي بروجردي (متوفي 1380 ه•• .ق) استفتاء شده است كه:
«استعمال مخدِّرات از قبيل ترياك، شيره، مرفين و غيره اعم از خوردن و كشيدن در غير موارد تجويز پزشكي با توجه به اينكه استعمال آنها به اتفاق اطباء براي بدن مضر است چه صورت دارد؟»
ايشان در جواب مرقوم فرمودهاند: «هميشه نوشتهام، مقتضي است مسلمين بلكه تمام عقلاء از اين سموم مهلكه خود را نجات دهند.»
در استفتائاتي كه از حضرت آية اللّه العظمي امام خميني رحمهالله منتشر شده كرارا عدم جواز خريد، فروش و اعتياد به مواد مخدّر تصريح شده است.
از حضرات آيات عظام ديگر نيز استفتائاتي شده و فتاواي آنان دال بر حرام بودن خريد، فروش و اعتياد به مواد مخدّر است. به عنوان نمونه يك استفتاء را مطرح كرده و پاسخ برخي از مراجع تقليد را نقل ميكنيم.
سؤال:
ـ آية اللّه العظمي خامنهاي مد ظله العالي: «هر نوع استعمال هرگونه مواد مخدّر و استفاده از آن به ملاحظه مضرات معتنيبهاي فردي و اجتماعي كه بر آن مترتب است شرعا حرام است مگر در موارد استثنائي.»
ـ آية اللّه العظمي اراكي رحمهالله : «استعمال به نحو مذكور اضرار به نفس است و حرام ميباشد.»
ـ آية اللّه العظمي ميرزا هاشم آملي رحمهالله : «اعتياد به مواد مخدّر حرام است و بر مسلمانان واجب است كه از اين مواد خانمانسوز دوري نمايند.»
ـ آية اللّه العظمي تبريزي مد ظله العالي: «اعتياد به مواد مخدّر مزبوره كه نوعا آفت اجتماعي دارند جايز نيست.»
ـ آية اللّه العظمي فاضل لنكراني مد ظله العالي: «جايز نيست.»
ـ آية اللّه العظمي مكارم شيرازي مد ظله العالي: «به هر صورت حرام است.»
آية اللّه العظمي بهجت مد ظله العالي: «مصرف هروئين و نظير آن حرام است و آنچه در ارتباط با آن است حكم خود را دارد و خريد و فروش آن هم جايز نيست و اعتياد به ترياك جايز نيست و مقدمات آن هم جايز نيست و احتراز لازم است.»
توصيههاي برخي از مراجع عظام تقليد
«غرق كردن نسل جوان در فسادهاي گوناگون و اعتياد به مواد مخدّر و سكرآور يك سياست پياده شده استعمار و استكبار است.»
«من اتفاقا شخصا خودم نسبت به اين مسئله مواد مخدّر يك حساسيتي دارم، براي اينكه ملاحظه ميكنم افرادي كه گرفتار اين مسئله هستند، حالا بر طبق آنچه من تشخيص دادم، اينها يا به طور كلي از انسانيت منحرف شدند و ديگر نميشود كلمه انسان را بر ايشان اطلاق كرد و يا حداقل تا حدي از انسانيت منحرف شدهاند. انسان نميتواند با مواد مخدّر ارتباط داشته باشد، براي اينكه اين مستلزم خروج از انسانيت است يا به نحو مطلق يا في الجمله و عملاً هم ما اين معنا را ميبينيم.
بايد سازمان تبليغات ما يكي از مسائلي را كه به مبلغين تأكيد ميكند مسئله مواد مخدّر و مبارزه با آن باشد، اينها صحبت كنند در مجالسي كه متناسب است و ضررهاي دنيوي و اُخروي استفاده از مواد مخدّر را بيان كنند، اكتفا نكنيد به مسئله راديو و تلويزيون... .»
«شكي نيست كه مصرف مواد مخدّر حرام است، ضرر مرضآور است، نميشود بگوئيم كه حرام نيست، ترياك كشي هم همينطور است... چه ضرري! كه هم در مال و هم در بدن و در همه چيز است. اين را همه ميدانند كه اضرار حرام است، شما ميتوانيد از همه علماء كه واسط بين ما و اعلاء عليين هستند سؤال كنيد. اين اشتباه محض است كه بعضي فكر ميكنند اينها (مصرف مواد مخدّر) لذايذ است.»
«به عقيده بنده مهمترين راه مبارزه با مواد مخدّر مبارزه فرهنگي است؛ يعني اگر ابعاد و آثارش را از طريق مختلف نشان بدهند و جامعه آگاهي پيدا كند بسياري از مواد مخدّر فاصله ميگيرند.
اگر از طرق مختلف آموزش داده شود و سطح فرهنگ مخصوصا نسل جوان بالا برود درباره مواد مخدّر و بدانند بلائي است كه وقتي انسان گرفتارش بشود نجات از آن بسيار مشكل است، من معتقدم كه تا حدّ بسيار زيادي ما جلو اين كار را ميتوانيم بگيريم و موفق خواهيم شد.»
«بايد با اين جوان (معتاد) مثل پدري با فرزند مريض معامله كنيم، به لطف، به عنايت، به نصيحت، ممكن نيست عوض نشود و از آن چيزها (مواد مخدّر) مَنعش كنيم و نگذاريم به او برسد، وسايل علاجش را فراهم كنيم. اگر چنانچه اين راهها طي شود، سال ديگر تعداد معتادان كمتر ميشود، منتهي همه بايد دست به دست هم بدهيم، اين يك كاري است كه تنها از دست يك گروه برنميآيد. مثل آتشي است كه به يك شهر افتاده، آن وقت يك عده براي خاموش كردن آتش كافي نيستند، همه بايد كمك كنند... .
شما هر كدام از اينها را اگر از درد نجات بدهيد يك نفس را احياء كرديد و وقتي يك نفس احياء گرديد، ارزشي براي شما دارد كه تمام عالم با آن قابل قياس نيست.»
«از آنجا كه مضرات مواد مخدّر اين بلاي خانمانسوز از همه جهت روشن و واضح است، لذا حمل و نقل، خريد و فروش و توليد و توزيع آن به هر شكل كه باشد مانند مصرف نمودن آن حرام است و ترك اعتياد نيز لازم است و بايد مبلغين محترم و كليه كساني كه با توفيق خداوند در راه ارشاد و هدايت جامعه گام برميدارند مردم جامعه را از مضرات اين بلاي بزرگ آگاه نمايند.»
پی نوشت :
*1. اقتباس از جزوه فاجعه مواد مخدّر و رسالت مبلغان، ستاد مبارزه با مواد مخدّر.
15. همان.
13. مستدرك الوسائل، ج3، ص145.
11. اعراف/31.
16. المقنعه، ص805.
10. مؤمن/28.
12. بني اسرائيل/26.
14. همان.
17. جامع عباسي، ص431.
2. وضعيت موجود اعتياد به مواد مخدّر، بروشور توزيع شده در مراسم روز جهاني مبارزه با مواد مخدّر سال 1377.
3. مصاحبه دبير كل ستاد مبارزه با مواد مخدّر، دكتر هاشمي، روزنامه حياتنو، 24/6/81.
4. همان گزارش.
5. به آن بنگ، ماري جوانا، چرس، معجون، كيف، تاكروري، شايا، شارانگ، قانجا و... نيز گفته ميشود كه به تناسب لغات و فرهنگهاي مختلف به اين نامها شهرت دارد.
6. به گزارش جهاني كنترل مواد مخدّر سازمان ملل، 2/141 ميليون نفر از جمعيت جهان حشيش مصرف ميكنند.
7. بقره/195.
8. اداره كل مطالعات و پروژههاي ستاد مبارزه با مواد مخدّر.
9. مؤمن/43.
معرفي سايت مرتبط با اين مقاله
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}