Organizational Theory
نظریهی سازمانی
نظریهی سازمانی دانشی چندرشتهای است که پیوندهای تنگاتنگی با جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و اقتصاد دارد. این دانش عمدتاً در ایالات متحدهی امریکا، فرانسه و آلمان در دورهی بعد از جنگ جهانی اول نضج گرفت که تا حدی
نویسنده: ایچ. تی. ویلسن
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی
Organizational Theory
نظریهی سازمانی دانشی چندرشتهای است که پیوندهای تنگاتنگی با جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی و اقتصاد دارد. این دانش عمدتاً در ایالات متحدهی امریکا، فرانسه و آلمان در دورهی بعد از جنگ جهانی اول نضج گرفت که تا حدی در پاسخ به نیاز مبرم به دانش عملی و حرفهای و نیز علمی، برای مدیران و مقامات بخشهای دولتی و خصوصی بود. کانون توجه اصلی در امریکا مسائل سازمان صنعتی و رشد قوهی مجریه بعد از سال 1933، و در فرانسه سازمان صنعتی به مثابه مسئلهی اصلی تقسیم کار اجتماعی، با پیروی از کار امیل دورکم، و در آلمان پدیدهی بوروکراسی به مثابه تجسم سازمانی اقتدار «عقلانی- قانونی» مورد نظر ماکس وبر در دولت و شرکتهای بزرگ بود.این سه جریان پژوهش، دانشپژوهی و توصیهی حرفهای به مدیران و مجریان دولتی، فقط بعد از جنگ جهانی دوم صورت منجسمی پیدا کرد و به مثابه حوزهی مستقل پژوهش و تدریس و تعلیم در اواسط دههی 1950 به طور کامل مورد تأیید و تصویب قرار گرفت. از سال 1970، نظریهی سازمانی به چند حوزهی مطالعاتی مختلف تقسیم شده است که شامل رفتار سازمانی و مطالعات سازمانی رادیکال و تفسیری میشود. رشتهی رفتار سازمانی تجربیتر است و از نظریهی سازمانی جنبهی نظری و تجویزی کمتری دارد، در حالی که تمرکز مطالعات سازمانی رادیکال بر سازمان به مثابه عرصهای برای مبارزهی سیاسی، استثمار کارگران و سلطه و کنترل طبقاتی، و تمرکز نظریهی سازمانی تفسیری بر برساختن واقعیت از دیدگاه کنشگر است.
نظریهی سازمانی به طور سنتی ناظر به رابطه یا تناسب میان شخصیت فرد، ساختار اقتدار و سازماندهی کار و نقش فن آوری، و همچنین مسائل مربوط به گروههای کوچک و اهداف، انگیزش، رهبری، ارتباطات، تصمیم گیری، نظامهای سازمانی و زیرسازمانی علیالبدل، و «محیط» سازمانها بوده است. پرسشی که همهی این مسائل و علایق را به هم ربط میدهد این است که از میان شخصیت، نقش یا تصمیم گیری، کدام یک بهترین شالودهی مفهومی برای پیشبرد پژوهش و نظریه در این رشته به شمار میآید؟ اخیراً، نشریههای اصلی نظریه و رفتار سازمانی این دو رشته را به منزلهی شکلهایی از نظریه و پژوهش اجتماعی بررسی کردهاند و به این ترتیب وارد عرصهی بسیار وسیعتری نسبت به دههی 1950 شدهاند و مرزهای میان نظریهی سازمانی و مطالعهی مسائل مربوط به فرایندها و ساختارهای اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را تا حد زیادی از میان برداشتهاند.
این گرایش از اواخر دههی 1970 در نتیجهی رشد جریان نومحافظه کاری، عقب نشینی حکومت و بخش دولتی از کارکردها، خدمات و فعالیتهای تنظیمی و نظارتی سنتی و ریشهدار، تشدید شده است. همچنین اوج گرفتن انواع و اقسام استراتژیهای خصوصی سازی، خصوصاً در ایالات متحده، بریتانیای کبیر و استرالیا نیز به قوت گرفتن این گرایش کمک کرده است. به هر دلیل که باشد، این جریانها ظاهراً موجب بازگشت به کانون توجه اولیهای میشوند که فرانسه و آلمان پیشگام آن بودند، چون در این دو کشور مطالعهی سازمانهای رسمی یا پیچیده پیوند نزدیکی با مسائل کلیتر سازمان اجتماعی، دولت و اقتصاد همچون بیگانگی، آنومی، عقلانیت، طبقه و تضاد طبقاتی و قدرت، اقتدار و کنترل داشت. در این ضمن، نظریهی مدیریت که روزی یکی از محورهای نظریهی سازمان بود، دانش مجزایی به شمار میآید، حتی اگر این رشته نیز « ناچار به واکنش در برابر مسائل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مربوط به جهانی شدن، مسئولیت اجتماعی و اخلاقیات باشد.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمهی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}