نویسنده: پیتر گرنی
برگرداننده: حسن چاوشیان
ویراستار: محمد منصور هاشمی


 

 Cooperative Movement

تعاونی‌ها، که انجمن‎هایی است متشکل از کسانی که برای تولید و توزیع کالاها با یکدیگر کار می‎کنند، در کشورهای مختلف شکل‌های گوناگونی داشته‎اند. اتحادیه‌ی بین المللی تعاون (ICA)، که نماینده‌ی تقریباً 600 میلیون نفر در سراسر جهان است، بر شش اصل مهم تأکید کرده است: عضویت داوطلبانه و آزاد، کنترل دموکراتیک، محدودساختن سود سرمایه، تعلق مازاد به اعضا، آموزش و همیاری میان تعاونی‌ها (ICA, 1967). تفاوت اصلی مالکیت تعاونی و مالکیت سرمایه داری در اداره‎ی دموکراتیک است. برخلاف شرکت‎های سهامی، در شرکت‌های تعاونی هر عضو صرف‌نظر از تعداد سهامی که در اختیار دارد، حق رأی مساوی با دیگران دارد؛ مشارکت است که موجب قدرت می‎شود نه سیطره‎ی فرد بر کار دیگران.
انگیزه‌ی اخلاقی و آرمان‌گرایانه ویژگی عمومی تعاونی‎ها بوده است. تعاون، از بدو و پیدایش، روشی برای ایجاد بدیل سرمایه‌داری، از پایین به بالا، تلقی شده است که جامعه‌ی مبتنی بر تعامل و همبستگی اجتماعی را جانشین فردگرایی بورژوایی می‎کند. یکی از نظریه پردازان انگلیسی تعاون در 1907 این آرمان را چنین تعریف می‎کرد: «به کمک همکاری متقابل، نظام صنعتی کنونی را از میان برمی‌داریم و همیاری متقابل را به نفع همگان و به عنوان پایه و اساس جامعه‌ی انسانی جانشین آن می‎کنیم».(Webb, 1904, p. 2)
این نهضت در جریان توسعه‌ی سرمایه داری صنعتی در اواخر قرن هجدهم در بریتانیا پا گرفت؛ از دهه‎ی 1970 آسیاب‎های تعاونی به وجود آمد که نشانه‌ی منازعه‌ی میان «اقتصاد اخلاقی» فقیران زحمتکش و ایدئولوژی و عمل بازار آزاد بود (1991 ,Thompson). سال‌های اول قرن نوزدهم تحت تأثیر امواج تجربه‎ی تعاونی‎ها بود؛ تعاونی‎های کم دوام کارگران بین سال‌های 1811-13 و در جریان ماجرای پرسر و صدای لودها تأسیس شد؛ فروشگاه‎های اوئنی و چارتی از اواخر دهه‎ی 1820 تا دهه‌ی 1830 افتتاح شد. با این که رابرت اوئن، سوسیالیست تخیلی، غالباً «پدر» نهضت تعاون به شمار آمده است، اما این اقدامات نه با الهام از اوئن بود و نه حتی مورد حمایت اوئن پدرسالار که دگرگونی اجتماعی از بالا به پایین را ترجیح می‎داد ( 120.Taykor, 1983,p).
در 1844 گروهی از بافندگان، با الهام از اوئن، انجمن پیشگامان راچدیل را تشکیل دادند. این انجمن مازاد تجاری را بر اساس ارزش خرید هر کس بین اعضای خود تقسیم می‎کرد، اما هدف اصلی و نهایی آن‎ها تأسیس «گروه متحدالمنافع خود- پشتیبان» بود ( Webb, 1904, p. 69). این انجمن با سرعت چشمگیری گسترش یافت و سودمندی این نوع تشکل‎های طبقه‌ی کارگری را به اثبات رساند، آن هم در زمانه‎ای که رویارویی مستقیم با دولت سرمایه داری رفته رفته دشوارتر می‎شد. مدیریت مصرف در خانواده‎های طبقه‌ی کارگر تا حد زیادی در اختیار زنان بود و به همین سبب نقش زنان در نهضت تعاون از همان آغاز، و در سراسر تاریخ بعدی این نهضت، کاملاً مشهود و بارز بوده است.
ماهیت «ذاتاً چالش برانگیز» تعاونی‎ها از نخستین مراحل شکل گیری آن‎ها آشکار بود. تا حدود 1848 «تعاون»، «کمونیسم» و «سوسیالیسم» مترادف یکدیگر به کار می‎رفت و همگی معانی ضدسرمایه داری مشابهی داشت (1948 ,Bestor). درباره‎ی این مفاهیم مناقشه‎هایی پیچیده و طولانی در دو قرن اخیر جریان داشته است. اصلاح گران بورژوا در سراسر اروپای غربی می‎کوشیدند «تعاون» را از روش‎های «انقلابی‌تر» تغییر اجتماعی جدا کنند، خصوصاً پس از انقلاب‎های 1848.
سوسیالیست‌های مسیحی طبقه‌ی متوسط نظیر ای. وی. نیل و جی. ام. لادلو هواداران سینه چاک تعاونی‎های تولید و تقسیم سود سهام بودند و عقیده داشتند که این روش‎ها شأن انسانی «کارگران» را به آن‎ها بازمی‌گرداند و روابط میان کار و سرمایه را متوازن می‎سازد (Backstrom, 1974). لادلو پیش‌نویس قانون انجمن‎های تعاونی و صنعتی 1852 را تهیه کرد که روابط میان دولت و تعاونی‎ها را تنظیم می‎کرد (به معنای حمایت از تعاونی‎ها و محدودساختن قدرت دولت). این تلاش‌ها برای مصادره‎ی انحصاری معنای تعاون با مقابله‎ی مؤثر CWS (تأسیس در 1863 و 1868) در انگلستان و اسکاتلند مواجه شد که بر اساس اصل تعاون مصرف کنندگان سعی داشت دیدگاهی نئواوئنی را ترویج کند (Yeo, 1987, p. 231). این استراتژی که در فرانسه شارل ژید درباره‌اش نظریه پردازی می‎کرد، حاوی تناقض‎هایی مختص به خود و متضمن برخورد دائمی میان حقوق و تکالیف تولید کنندگان و مصرف کنندگان بود که وجه مشخصه‌ی ایدئولوژی و عمل تعاونی‎ها در بریتانیا و جاهای دیگر بوده است.
در سال 1914 تعاون در اجتماعات طبقه‌ی کارگر و خصوصاً در شمال انگلستان عمیقاً ریشه دوانده بود. همراه با نهضت تعاون، پادفرهنگی رشد کرد که مجموعه‌ی وسیعی از شکل‎های آموزشی و تفریحی را دربرمی‌گرفت؛ این مورد را می‎توان همتایی برای جریان فرهنگ سازی SPD آلمان پیش از جنگ جهانی اول به شمار آورد (1989 ,Gurney). «شکل نگرفتن» این فرهنگ بخشی از تاریخ اجتماعی نانوشته‎ی قرن بیستم است. نهضت تعاون مجبور بود نه فقط با طرح و برنامه‎ی خویش بجنگد بلکه باید با نیروهای بیرونی قدرتمندی نیز درگیر می‎شد که در برابرش صف کشیده بودند. تغییراتی که در شیوه‎ی مصرف سرمایه داری به وجود آمد (1976 ,Aglietta)، خصوصاً شکل گیری «سرمایه داری مصرفی» به کلی‎ترین معنای آن، مانع رشد تعاون در بریتانیا و غرب شد. دولت‌های سرمایه داری به وفور با تعاونی‎ها خصومت ورزیده و پی در پی کوشیده‎اند بر سود تعاونی‎ها مالیات ببندند (1988 ,Killing-back). این خصومت‎ها حتی در دوره‌های حکومت حزب کارگر نیز مشهود بوده است؛ مخاصمه‌ی جناح‎های مختلف نهصت کارگری یکی از عوامل همیشگی تضعیف تعاونی‎ها بوده است و این خود نتیجه‌ی هویت‎های چندگانه‌ی کارگران در مقام تولید کننده/ مصرف کننده، مرد/ زن، مداخله‌گرا/ دولت‌مدار بوده است.
نهضت تعاون در بریتانیا الهام بخش رشد و توسعه‌ی تعاونی‎ها در سراسر اروپا و امریکای شمالی بود. نهضت‎های ملی نیرومندی در فرانسه، آلمان، اتریش، سوئد، دانمارک، بلژیک و ایتالیا به عرصه رسید که هر یک ویژگی‎هایی مختص به خود داشت. مؤسسه‎های اعتباری نقش مهمی در نهضت تعاون آلمان داشتند و بنیان‌گذاران این مؤسسه‌ها، شولتس- دلیچ، تعاون را پادزهری برای سوسیال دموکراسی مارکسیستی می‎دانستند. نهضت تعاون فرانسه که تحت تأثیر اندیشه‎های شارل فوریه، سوسیالیست تخیلی، و سپس تحت تأثیر آنارشسیم پی‌یر پرودون و سوسیالیسم میانه‌رو لویی بلان قرار داشت، با تجربه‎های انقلابی 1848 و 1871 شکل گرفت. تعاونی‎های کشاورزی در روسیه رواج داشت. این تعاونی‎ها در انقلاب 1917 روسیه و پیش از جمعی شدن فعالیت‎های کشاورزی دوره‎ی استالین، نقش مهمی ایفا می‎کردند (1952 ,Carr).
امروزه بیش از 100 میلیون نفر در اروپا و امریکای شمالی عضو تعاونی‎ها هستند. نوید بخش‎ترین تجربه‎ی تعاونی پس از جنگ جهانی دوم تاکنون تجربه‎ی مجتمع موندراگون در منطقه‎ی باسک در شمال اسپانیا است. این مجتمع که در 1958 به دست آریزمندی، کشیش سوسیالیست، تأسیس شد اکنون مشتمل بر بیش از صد تعاونی است که 1900 کارگر- مالک دارد و خدمات بانکداری، مسکن، آموزش، رفاه اجتماعی و همچنین کالاهای مصرفی عرضه می‎کند؛ موندراگون، نمونه‎ای زنده، و البته منحصر به فرد، از اثربخشی «فرهنگ تعاون» است. به همین دلیل است که بعضی از مفسران، موندراگون را «پدیده‎ی نوینی در تاریخ تعاونی‌ها» قلمداد می‌کنند (Thomas and Logan, 1982, p. 76).
اصول عضویت داوطلبانه و مدیریت دموکراتیک موجب می‎شود آن صورت‎هایی از فعالیت‌های جمعی که دولت‌های سوسیالیستی و کمونیستی ایجاد کرده‎اند، از زمره‌ی تعاونی‎ها به شمار نیاید. عدم موفقیت آن‎ها نشان دهنده‎ی ناسازگاری تعاون و شکل‎های دولت مدار دگرگونی اجتماعی است. این واقعیت را می‎توان در کولخوزهای روسی یا مزارع جمعی به روشنی مشاهده کرد که در حل مسائل تولید کشاورزی در اتحاد شوروی به صورت فاحشی ناکام ماندند. همین سخن درباره‎ی دهکده‎ی اوجاما در تانزانیا صدق می‌کند که در دهه‎ی 1960 به دستور یولیوس نایرره از بالا تحمیل شد. با این حال، قاعده‎ی فوق بدون استثنا نیست: اقدام به خودگردانی کارگران در یوگوسلاوی سابق و کمون‌های چینی را می‎توان به دیده‌ی مساعدتری نگریست. کمون‌ها، که هم در مناطق روستایی و هم شهری پس از «جهش بزرگ» 1958 شکل گرفتند، تولید، مصرف، دفاع و آموزش را سازماندهی و کنترل می‎کردند. بعضی از مفسران این کمون‌ها را تحقق نسبی اتوپیای کمونیستی تلقی کرده‎اند (Melnyk, 1958, p. 43). دستاوردهای مثبت این آزمایش‎ها در معرض تهدید و نابودی است چون اروپای شرقی و چین اکنون شیوه‎های غربی نوسازی سرمایه‌دارانه را دنبال می‎کنند.
از میان نهضت‎های کنونی تعاون، نوید بخش‎ترین‎ها را می‎توان در هند و ژاپن یافت. تقریباً در همه‌ی روستاهای هندوستان تعاونی وجود دارد. بیش از 250 هزار شرکت تعاونی با 140 میلیون عضو به موفقیت بزرگی خصوصاً در تولید لبنیات، شکر و کود دست یافته‎اند. این نهضت که در ابتدا به دست بریتانیایی‌ها و برای خدمت به قدرت استعماری در مناطق روستایی پایه‌گذاری شد، هنوز هم گرفتار بقایای فساد است. احزاب سیاسی به وفور در امور تعاونی‎ها دخالت می‎کنند و برخلاف میل اعضای تعاونی‌ها، رؤسایی را منصوب می‎نمایند. نتیجه‌ی این اوضاع، بیگانگی اعضا با نهضت تعاون است (Scharma 1989). در مقابل، نهضت تعاون در ژاپن، که در قرن نوزدهم پا گرفت، ساختار دموکراتیک محکمی ایجاد کرده است که بر پایه‎ی «هان» یا گروه محلی استوار است. هان که در اواخر دهه‎ی 1950 ایجاد شد، گروه کوچکی از مصرف کنندگان (10 تا 12 خانواده) است که از طریق تعاونی‎های مصرف محلی قراردادهایی با تولید کننده‎ها و عرضه کننده‎ها منعقد می‎کند و کیفیت و توزیع را زیر نظر می‎گیرد. این شکل از تعاونی‎ها با مشارکت بالای اعضا همراه است و با توجه به شکوفایی اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، می‎توان رشد این نهضت را به خوبی تبیین کرد؛ ژاپن اکنون بزرگترین سازمان تعاونی‎های مصرف جهان را دارد که در 1986 بیش از 11 میلیون عضو و سودآوری بالغ بر 13 میلیون دلار آمریکا داشت (Hasselman, 1989).
بسیاری از طرفداران تعاون همچنان آن را بهترین بدیل سوسیالیسم دولتی و سرمایه‌داری تک‌قطبی می‎دانند؛ از همین روستا که اهمیت زیادی به احیای نهضت تعاون روسیه به دست رئیس جمهور گورباچف در اواخر دهه‎ی 1980 داده می‎شود (1988 ,Gorbachev). بخش تعاون در دوره‎ی پرستوریکا از نو شکل گرفت، ولی با ناکام ماندن این اصلاحات بعید است که این نهضت بتواند همان نقش دگرگون کننده‌ای را ایفا کند که روزی از آن انتظار می‌رفت. مسائلی که هم اکنون رویاروی نظام اقتصاد جهانی است در درازمدت ممکن است دوباره اهمیت شکل‎های اجتماعی و اقتصادی تعاونی را برجسته سازد.
منبع مقاله :
آوتوِیت، ویلیام، باتامور، تام؛ (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، ترجمه‌ی حسن چاوشیان، تهران: نشر نی، چاپ اول