«تیران»
سازندگان دورهی «رمان» غالباً از «تیران» به عنوان وسیلهای برای از میان بردن فشارها استفاده میکردند. در عصر «گوتیک»، تیران بیشتر برای جلوگیری از بی نظمیهایی که بعد از برداشتن قالب، یعنی موقعی که قسمتهای بنایی در بستر
نویسنده: اگوست شوازی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
سازندگان دورهی «رمان» غالباً از «تیران» به عنوان وسیلهای برای از میان بردن فشارها استفاده میکردند. در عصر «گوتیک»، تیران بیشتر برای جلوگیری از بی نظمیهایی که بعد از برداشتن قالب، یعنی موقعی که قسمتهای بنایی در بستر خود جای میگیرند، به کار میرود.
کمان تکیه گاهی توسل به «تیران» را به عنوان کشندهای دائمی معاف میدارد و نقش آن به وقتی محدود میشود که در آن، قسمتهای بنایی در جای خود قرار میگیرند. طاقهای جانبی در کلیساهای «امی ین» و «رِم» آثار پیوندهای زنجیری خود را حفظ کردهاند: هر یک از کمانهای «دوبلو» به وسیله یک قطعه چوب که از یک سو، داخل مصالح ستون و از سمت دیگر، درون مصالح دیوار فرو رفته بود، نگه داری میشد. در «بووه» هنوز پیوندهای فلزی «تیرانها» که احتمالاً از جنس آهن بود، دیده میشود.
ظاهراً تنها ایتالیا استفاده از پیوندهای زنجیری را به عنوان عناصر حفظ تعادل مجاز دانسته است. با این حال باید اعتراف کرد که مهمترین نمونههای این پیوندها متعلق به استحکاماتی است که به فوریت انجام گرفته باشد. برای مثال تیرآهن مجهز به دستگاههای فشار را میتوان نام برد که در طاقهای کلیسای «فلورانس» به کار برده شده است.
استفاده از ترتیبات تکیه گاهی و زیربنایی در موارد عمدهای از معماری گوتیک
الف) در مورد یک شبستان واحد
در خصوص یک شبستان واحد، تودههای زیربنایی مستقیماً در محلی که طاقها فشار وارد میسازند، به آنها تکیه میکنند. در این جا مسئله انتقال فشار در میان نیست و در دنبالهی کمانهای تکیه گاهی، چند توده نگه دارنده کافی میباشد. اما لازم به تذکر است که چون این تودهها همیشه به عنوان حجمهای استحکامی عمل میکنند، از این رو در خارج از حصار قرار دارند. در قرون وسطی عناصر تکیه گاهی به بیرون منتقل شدند حال آن که در عصر معماری قدیم و دوران هنری بیزانتین در قسمت داخلی قرار داشتند.ب) در مورد بناهای چند شبستانی
1- سطحهای شش جداری:
موقعی که سطح مرکزی دارای شش قسمت میباشد (تصاویر 1 تا 4)، تکیه گاهها به طور متناوب فشار سه رگه و یک رگه واحد را تحمل میکنند: در نقطهی A سه فشار و در نقطهی B تنها یک فشار مشاهده میشود.معماران گوتیک توجه زیادی نسبت به این اختلاف فشار در ترتیبات مقاومت مبذول میدارند:
در کلیسای «بورگه» (تصویر 1)، ستونها دارای مقطعهای نامتساوی میباشند که بر حسب انطباق خود با سه فشار یا تنها یک فشار ترتیب یافتهاند: ستونهای A به نحو قابل توجهی قطورتر از ستونهای میانی B میباشند. در «سِن» (تصویر 2) ستونهای میانی B به دو ستون دوقلوی باریک مختصر شدهاند. در «لائون» در دو سطح شبستان، تعدادی ستون کوچک تقویتی در پای ستونهایی که سه فشار را دریافت میکنند، مشاهده میگردد (تصویر 3-A).
در کلیسای «نتردام» شهر پاریس (تصویر 4)، این تجسس به جای دورتری کشانده شده است.
کمانهای تکیه گاهی اولیه دارای دو نعل بود که روی ستونهای T شبستانهای جانبی واقع شده بود. معمار احساس نموده است که به دلیل اریب بودن فشار طاقها، این فشار کمتر روی ستونهای A، متعلق به شبستان بزرگ، وارد میآید تا روی ستونهای T، متعلق به شبستانهای جانبی، همین ستونهای T هستند که بیشتر تقویت شدهاند. این ستونها دو به دو به صورت مسلح در اطراف ستونچههای لختی که آنها را نگه داری میکنند، ظاهر میگردند. اگر ستونها دارای این نامساویها بودند، عدم هماهنگی بیشتری میان زیربناها وجود میداشت: پایههای اتکایی C، منطبق با فشارهای سه جانبه، میبایست مقاومت بیشتری از خود نشان دهند و این امر موجب میشد که برآمدگی آنها بیشتر گردد.
در «نویون»، تا آن جایی که از تغییرات حاصله در بنا برمی آید، این عدم تساوی رعایت شده بود. به احتمال خیلی قوی در «نتردام» نیز پایههای اتکایی برجسته C با زیربناهای D که دارای برجستگی کمتری بود، تناوب داشت.
در جریان احداث محرابهای کرانهای شبستان، این زیربناها در یک ردیف قرار گرفتند، اما دو تا از آنها (نزدیک تر از همه به سردر اصلی) هنوز هم آثاری از ترتیبات اولیهی خود را حفظ نمودهاند.
2- سطحهای طویل:
در جریان قرن سیزدهم، طاق شش جداری رواج خود را از دست میدهد و به جای آن، طاق طویل چهار جداری رایج میگردد (تصویر 5).از این پس، هر ستون A وزنه سه رگه را دریافت میکند و فشار در هر سطح یکسان میباشد: حالت زیربناها باید یکنواخت باشد. همین امر در مورد شبستانهای «امی ین»، «رِم» و غیره نیز صدق میکند.
ج) تلاقی شبستانها و آبسید
جزییات تصویر 6 نشان دهندهی ترتیباتی است که برای نگه داری طاق برآمده به کار رفته است؛ یعنی طاق که در چندین کلیسا، جایگاه مشعل را بر بالای «کر» تشکیل میدهد.این نمونه به کلیسای «بِرِزن (1)» تعلق دارد.
شکلهای تصویر 7 نشان میدهد چگونه سیستم کمانهای تکیه گاهی با نقطهی تلاقی شبستانها منطبق میگردد.
در کلیساهای قرن دوازدهم (شکل P، «ترانسپ» کلیسای «نتردام»)، شبستان اصلی به تنهایی دارای کمان تکیه گاهی است و تعادل شبستان عرضی آن طور که باید حفظ نشده است، تنها در قرن سیزدهم است که فکر راه حل A («امی ین») رواج پیدا کرد و آن عبارت است از نگه داشتن طاقهای دو شبستان، توسط کمانهای تکیه گاهی که با هم تلاقی میکنند.
و بالاخره تصویر 8 نمایشگر طریقهای است که در آن، کمانهای تکیه گاهی منشعب میگردند تا با حالت شعاعی یک آبسید با دو شبستان جانبی منطبق شوند. شکل P، منطبق است با ترتیبات اولیهی کلیسای «نتردام» و شکل M، با ترتیبات کلیسای «مان».
همان طور که پیداست کمان تکیه گاهی، درست نظیر رگه، با منشعب شدن فشارها و تقسیم بندی آنها میان تودههای تکیه گاهی که انتخاب آن در اختیار آزاد معمار میباشد، کاملاً موافق است.
در مورد آن چه که به سیستم کلی تعادل مربوط میشود، چنین است طریقهی صرفه جویی در بناهای بزرگ عصر گوتیک: تمام مکانیسم تکیه گاهی محدود است به تعدادی رگه، که امکان میدهند تا فشارها هدایت شوند و نیز تعدادی کمان تکیه گاهی که اجازه میدهند این فشار از فاصلهای دور خنثی گردد. به کمک این تکیه گاه دو جانبه، معمار کنترل فشارهایی را که استفاده از طاقها را ملزم میدارند، بدست میگیرد. معمار با آزاد ساختن خود از کلیهی تودههای بی جان، موفق میشود ساختمان را به قسمتهای حساس آن محدود سازد و چون او از امکانات بزرگ محروم است، به جای آن از نیرنگهای دیگری استفاده میکند.
معماری گوتیک همان معماری یک اجتماع برخوردار از امکانات محدود است که استعداد آن در تولید آثار بزرگ ظاهر میگردد. تمامی این معماری برخلاف هنر «رومی»، سرشار از نیرنگهای ساختمانی است. جای تأسف است که تشکیلات چنان عالمانهای در عین حال تا این حد بغرنج باشد و خاصه آن که یک عنصر آن چنان حساس (کمان تکیه گاهی) مستقیماً در معرض عوامل انهدام قرار گیرد. اما تعادل تنها به همین قیمت بدست میآید.
بناهای قرون وسطی در مقایسه با ابنیهی قدیمی، ساختمانهایی فوق العاده زود شکن بودند.
در عوض، چه جسارت بیسابقهای در معماری دورهی باستانی مشاهده میشد. فرمهای کشیده به کلیساهای ما روحی میبخشند که فقط به خود آنها تعلق دارد و شیوهی تعادل یابی که این فرمها را امکان پذیر ساخت، یکی از بارورترین شیوههاست که تا آن زمان در معماری به کار برده شده است.
پینوشت:
1. Braisne
منبع مقاله :شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}