3 آذر 1387 / 24 ذیقعده 1429 / 23 نوامبر 2008

انتشار روزنامه مجلس در هشت صفحه و با چاپ سربي آغاز شد. روزنامه مجلس افزون بر درج اخبار داخلي و خارجي كليه‏ها مذاكرات مجلس شوراي ملي را هم منعكس مي‏كرد و هر هفته چهار شماره از اين روزنامه منتشر مي‏شد. سردبيري روزنامه مجلس را اديب الممالك فراهاني به عهده داشت و مظفرالدين شاه مديريت روزنامه مجلس را به سيد محمد صادق طباطبايي و امتياز آن را به ميرزا محسن مجتهد واگذار كرده بود.
آيت‏اللَّه سيد مهدي روحاني در سال 1303ش (1343ق) در بيت علم و تقوا و فضيلت در شهر مقدس قم به دنيا آمد. ايشان پس از دوران كودكي و نوجواني، در اوج استبداد رضا شاهي كه كيان حوزه‏هاي علميه در خطر بود و كمتر كسي به علوم ديني رغبت مي‏كرد، به فراگيري دانش ديني روي آورد و در محضر پدر دانشمندش، مقدمات را فرا گرفت. آيت‏اللَّه روحاني در 19 سالگي جهت ادامه تحصيل علوم ديني راهي نجف گرديد و در طي حدود هشت سال، بخش عمده سطوح عاليه را فرا گرفت. ايشان سپس در قم به درس حضرات آيات عظام: سيدحسين بروجردي، سيدمحمد محقق داماد، سيدمحمد حجت كوه‏كمره‏اي، سيد محمدتقي خوانساري و علامه طباطبايي حضور يافت و مدارج علمي را پيمود. آيت‏اللَّه روحاني از آن پس به تدريس سطوح عاليه و خارج فقه و اصول همت گماشت و بيش از پنجاه سال به مباحثه فقه و حديث و تفسير با ديگر استادان، مشغول بود. معظمٌ له، در كنار مطالعات رايج حوزه‏هاي علميه، به تحقيق در تفسير، حديث، تاريخ، كلام و مذاهب اسلامي پرداخت و يكي از صاحبنظران برجسته علوم اسلامي در حوزه علميه قم به شمار مي‏رفت. وي سالياني قبل از آغاز نهضت اسلامي به رهبري امام خميني(ره)، به همراه دوستان قديمي و هم‏فكر خويش، شالوده تأسيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم را فراهم آورد و بعدها در تشكيلات ضدرژيم پهلوي به فعاليت پرداخت. در طول ساليان نهضت اسلامي ضد رژيم، ايشان نقش حساس و بنيادين خود را در اين راستا ايفا كرد و در گسترش پيام مرجعيت و روحانيت در گوشه و كنار كشور شركت مستقيم داشت كه نام روحاني در تمام اعلاميه‏هاي ضدرژيم و از جمله اعلاميه تاريخي خلع شاه از سلطنت ديده مي‏شود. ايشان پس از پيروزي انقلاب اسلامي در جهت تقويت و حمايت از نظام، از هيچ كوششي فروگذار نكرد و سه بار به عنوان نماينده مردم قم و اراك در مجلس خبرگان حضور داشت. همچنين از اين فقيه وارسته آثاري بر جاي مانده كه تاريخ فِرق و مذاهب اسلامي در 2 جلد، تفسير سوره فجر و احاديث اهل البيت عن طريق اهل السنة از آن جمله‏اند. سرانجام اين يار وفادار امام و انقلاب در سوم آذر 1379ش برابر با 26 شعبان 1421 ق در 76 سالگي به ديدار معبود شتافت و در كنار دوست ديرين خويش، آيت‏اللَّه احمدي ميانِجي در حرم حضرت معصومه(س)، به خاك سپرده شد.
مظفرالدّين شاه قاجارازدنيا رفت. او پسرچهارم ناصرالدّين شاه بود و در5 سالگي به وليعهدي انتخاب شد. او مدت 40سال حاكم آذربايجان بود و بعد ازمر گ ناصرالدين شاه به سلطنت رسيد. مظفرالدين ميرزا مردي ساده لوح، ضعيفُ النَّفس و ازسياست كاملاً بي اطلاع بود. دردوران حكومتش ظلم و جور برسراسرايران حاكم بود و بسياري ازمنابع حياتي كشور درمقابل دريافت وام ازبيگانگان به آنان واگذارشد. او درچند سفري كه به اروپا كرد قرضهاي بسياري به جاي گذاشت و براي تأمين مخارج اين سفرها دوبارازروسها تقاضاي وام كرد و درمقابل عوايد گمرك و شيلات شمال را به آنان واگذاركرد. درمقابل اخذ وام ازانگلستان نيزعوايد گمرك جنوب را دراختيارآنان گذاشت. بدين ترتيب كشوربه فقرو فلاكت دچارشد. مهمترين اقدام اين شاه قاجاردردوران حكومتش امضاي فرمان مشروطيت بود كه تحت فشارآزاديخواهان انجام گرفت. او درآخرين روزهاي حياتش يعني در14ذيقعده سال1324هجري قمري 51اصل ازقانون اساسي را كه مجلس تهيه و تنظيم كرده بود امضا كرد و چند روز بعد درتهران ازدنيا رفت.
« ابوالحسن علي بن مسلم سُلَّمي» مشهوربه ابن سُهروردي و ملقّب به جَمالُ الاِسلام فقيه و رياضيدان قرن ششم هجري قمري ديده ازجهان فروبست. او دانشمند اصولي، فقيه، مفسّر و استاد علم فرائض بود. درعلم رياضي نيزدانشمندي متبحّربشمارمي‎رفت. ازاين رو عمده تأليفاتي كه ازوي بجاي مانده دررياضي است كه ازآن جمله است «اَلمُقَدَّمَةُالكافيَّة في اُصولِ الجَبرو المُقابِلة »نسخه خطي ازاين كتاب موجود است.
حاج ميرزا محمد حسن اصفهاني از بزرگان عرفا معروف به صفي عليشاه، در سوم شعبان 1251 ق در اصفهان به دنيا آمد. در اوايل امر مدتي در شيراز و كرمان و يزد و هندوستان به سر برد و عاقبت در تهران مسكن گزيد. در اين مسافرت‏ها، اصول و قواعد سير و سلوك را آموخت و قدم به دايره‏ي عرفان گذارد. او در تهران خانقاهي وسيعي بنا نهاد و جمع كثيري به او ارادت ورزيدند. صفي عليشاه مردي دانا سخن سَنج، نيك محضر و خوش صحبت بود و مريدانش از او كرامات زيادي نقل مي‏كردند. طبعي روان و منطقي استوار داشته و داراي آثاري از قبيل بَحرالحقايق، تفسير قرآن، زُبدةُ الاسرار و عرفان الحَق مي‏باشد. وفات او درتهران در 65 سالگي واقع شد و در خانقاه خود مدفون گرديد.
فرناندو ماژلان، دريانورد پرتغالي در هفتم مه سال 1480م متولد شد و سفر بزرگ دريايى خود را از سال 1519م در 49 سالگي با پنج كشتي آغاز كرد. ماژلان پس از رسيدن به سواحل امريكاي جنوبي، تنگه‏اي را در جنوب اين قاره كشف كرد كه به نام خود او، تنگه ماژلان، ناميده شد. ماژلان و ملوانان وي از طريق اين تنگه به اقيانوس آرام رسيدند، اما مدت‏ها در اين اقيانوس گرسنه و سرگردان بودند تا آن‏كه به جزاير فيليپين رسيدند. ماژلان به دليل دخالت در امور بوميان اين سرزمين، در طي نبردي با آنان، در 23 نوامبر 1521م در 41 سالگي كشته شد. اكتشافات ماژلان، راه را براي استعمار اين مناطق آغاز كرد و دولت‏هاي استعماري آن‏ها، سال‏ها به استثمار اين مناطق پرداختند.
آنْدْرِه مالْرو، نويسنده معروف فرانسوي، در سوم نوامبر 1901م در پاريس به دنيا آمد. وي در ابتدا به علت علاقه به باستان‏شناسي و هنرهاي قديمي به تحصيل در اين رشته پرداخت و آن گاه زبان سانسكريت را فرا گرفت. مالرو در جواني پس از مطالعه كاملي كه در زبان مردم هندوچين كرد به آن سرزمين كه تحت سلطه فرانسه بود عزيمت نمود. در ابتدا تصور مي‏شد كه اين سفرتنها يك سفر تفريحي است اما مالرو در هند و چين وارد فعاليت‏هاي سياسي شد و عليه سلطه استعماري فرانسه دست به كار گرديد. وي پس از بازگشت به فرانسه، كتابي درباره مبارزات مردم جنوب شرقي آسيا عليه استعمار تحت عنوان سرنوشت بشر نگاشت و با انتشار اين كتاب در رديف معروف‏ترين نويسندگان ادبي جهان قرار گرفت. با اين اثر كه جزو شاه‏كارهاي مالرو به حساب مي‏آيد، وي به دريافت جوايز معتبر فرانسه نائل آمد و كتابش به اكثر زبان‏هاي زنده دنيا ترجمه شد. مالرو قبل از جنگ جهاني دوم، در حمايت از جمهوري خواهان اسپانيا راهي اين كشور شد و به مبارزه بر ضد سلطنت‏طلبان پرداخت. او هم‏چنين در جريان جنگ جهاني دوم، دو بار توسط آلماني‏ها اسير شد كه از زندان فرار كرد. مالرو پس از جنگ به عنوان وزير فرهنگ فرانسه برگزيده شد و انجمن جهاني نويسندگان مدافع فرهنگ را بنياد نهاد. او در بعضي كتاب‏هاي خود به تشريح عقايد مخصوص خويش راجع به سياست پرداخته و عليه مرگ و خون‏ريزي، مبارزه سختي نموده است. مالرو در سال 1953م، رمان فريادهاي سكوت را انتشار داد كه برخي آن را ماندگارترين اثر او مي‏دانند. وي در اين اثر بر پايه تحقيق و بررسي كه پيش از آن با نام روان‏شناسي هنر انجام داده، تاريخ مصوّري از آدمي و توان هنريش از خطكشي‏هاي دوران نوسنگي بر غارها، تا آسمان خراش‏هاي شگفت‏آور جهان امروز به دست داده است. مالرو در اين كتاب، مي‏فهماند كه هنر، يكسره شورش و اعتراض عليه خاموشي است و علمي است طغيان‏گرانه در برابر مرگ و از ميان رفتن غم‏انگيز آدمي. از نظر مالرو، سرگذشت هنر، سرگذشت آدمي است. مالْرو از چهره‏هاي استثنايي و از مردان بزرگ عصر ماست. وي در عين حال، داستان‏نويس، هنرشناس، انسان دوست، مبارز و ميهن‏پرست بود. به فرهنگ فرانسه خدمت بسيار كرد و مدت پنجاه سال در دل همه وقايع و تحولات اروپا جاي گرفته است. اصول عقيده او بر آزادي بشر استوار است، آزاديي كه در برابر شكل‏هاي گوناگون تقدير، گاه به صورت انقلاب ظاهر مي‏شود و گاه به صورت فرهنگ مشترك. در نظر مالرو، برادري و يگانگي معنوي، پادزهري است براي درمان تنهايي احتضارآميز بشر. مالرو در برابر پوچي زندگي، نا اميدي توام با خوشبيني دارد و اين حال را، انسانيت غم‏انگيز مي‏خواند. داستان‏هاي مالرو، پرده نقاشي وسيعي است كه در آن، اشخاص تلاش مي‏كنند تا به رؤياهاي خود تحقق بخشند. از مالرو آثار متعدد ديگري بر جاي مانده كه راه سلطنتي، وسوسه غرب، فاتحان، اميد، روزهاي خشم و اميد بشر از آن جمله است. آندره مالرو سرانجام در 23 نوامبر 1976م به دليل ابتلا به نوعي بيماري ريوي در 75 سالگي درگذشت.


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله