بررسي راهكارهاي ترغيب به مطالعه در كودكان و نوجوانان
بررسي راهكارهاي ترغيب به مطالعه در كودكان و نوجوانان
بررسي راهكارهاي ترغيب به مطالعه در كودكان و نوجوانان
يكي از شاخصهاي توسعه يافتگي جوامع، نرخ سرانه دستيابي به منابع اطلاعاتي و مطالعاتي افراد ان جامعه است. به گونهاي كه جهان امروزي را جهان اطلاعات ميخوانند و از آن به جامعه شبكه اي نيز ياد ميكنند. جامعه شبكهاي موجب از ميان رفتن فاصلههاي مكاني و زماني شده است.
ويژگي بارز جامعهي شبكهاي، استفاده از اطلاعات و دستيابي به آنهاست. جست و جو ،مطالعه و پژوهش در جامعهي شبكهاي به شيوههاي مختلف (مكتوب، شفاهي ديداري- شنيداري)و به صورت تركيبي انجام ميگيرد.
در قرن حاضر، با وجود گسترش رسانههاي جمعي و بهرهگيري از رايانه و اينترنت، مطالعه و كتابخواني هنوز اهميت خود را نه تنها حفظ كرده است، بلكه شاهد افزايش شمارگان كتابهاي چاپ شده، افزايش متقاضيان عضويت در كتابخانهها و پر رونق شدن بازار كتاب فروشان در سطح جهان هستيم.
علل اين امر را بايد در افزايش تعداد داوطلبان ورود به دانشگاهها، علاقهمندي عموم مردم به كسب دانش و مهارتها، درك تاثير مطالعه در زندگي اجتماعي و نقش آن در گسترش روح خلاقيت، نوآوري ابتكارات جست و جو كرد. خلاصه اين كه مطالعه، موجب رشد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي افراد ميشود.
امروزه كتابخواني به عنوان يكي از منابع مهم دستيابي به اطلاعات فقط عملي فردي نيست كه به سبب علاقه و سليقه شخصي يا اشخاص بتواند استمرار يابد، بلكه ضرورتهاي اجتماعي، موقعيت تاريخي و فرهنگي جامعه، نيازهاي نظام اجتماعي، علايق و انگيزههاي فردي، امكانات و تواناييهاي نظام و در اختيار بودن كتاب، عوامل تعيين كنندهاي در كتابخواني به شمار ميروند. ترويج فرهنگ مطالعه، فقط راهي براي تامين اوقات فراغت نيست و چنين مقولهي مهمي را در بحث «سرگرميها» نبايد مورد مطالعه قرار داد، بلكه اين امر بايد پايه و بنيان استوار هر برنامهريزي اصولي، اجتماعي و توسعه ملي قلمداد شود.
در جوامع سنتي و توسعه نيافته، به دليل حاكميت فرهنگ گفتاري بر نوشتاري، نرخ كتابخواني پايين بوده است. در جوامع جديد، فرهنگ نوشتاري به دليل امتيازات فراوانش، بر فرهنگ گفتاري برتري يافته است. فرهنگ گفتاري، از تعريف واقعيات و اعمالنظر انتقال دهندگان پيام مصون، نبوده است.
در ضمن، در طول زمان امكان ثبت و ضبط موضوعات وجود نداشته است. در حالي كه با توسعه فرهنگ كتابت و خواندن، اين محدوديت از بين رفته و همه چيز به صورت ثبت شده قابل رجوع است. بنابراين، حركت از فرهنگ گفتاري به فرهنگ نوشتاري، يكي از دستاوردهاي كتاب و اختراع خط نوشتار بوده است.
كتاب دريچهاي است به سوي جهان شگفتانگيز علم و معرفت و مطالعه راهي است بسيار ساده و عملي براي پرورش استعدادهاي خداداد انسان و آموزش علوم و فنون كه او را در مسير رشد و تكامل راهنمايي كند. اگر بتوان مطالعه را در انسان به صورت «عادت» خود را نسبت به جهان هستي رشد و تعالي بخشد. بايد توجه داشت كه تبديل اين علاقه به عادت، بايد از دوران طفوليت انسان شروع شود. يكي از عوامل برانگيزاننده در امر مطالعه، حس كنجكاوي است.
اگر مطالعه براي انسان به صورت وظيفه جلوهگر شود، رغبت به مطالعه هم كمتر ميشود. در حالي كه با برانگيختن حس كنجكاوي، چه بسا شخص با حوصلهي فراوان آن را پيگيري كند و به ان اهميت دهد.
عوامل مختلفي در امر كتاب و كتابخواني و توسعه فرهنگ و مطالعه، در ميان كودكان و نوجوانان ما دخيل هستند. براي اين كه بتوان راهكارهاي عملي توسعه كتابخواني در ميان كودكان و نوجونان را شناخت و به كار برد، بايستي عوامل تاثير گذار بر كتابخواني و نقش هر كدام در اين مقوله را شناخت و روشن نمود.
كتابخواني برآيندي از مجموعه عوامل است. اين عوامل به طور عمده شامل خانواده فرد، مدرسه و محيط آموزشي است. براي بررسي عوامل ذكر شده، لازم است در زمان كوكي به نقش خانواده دقت كنيم. محيط خانوادگي، اولين محيط تربيتي است و ارتباط اعضاي خانواده با مقوله فرهنگ و كتاب، نقش به سزايي در نوع برخورد فرد با كتاب بازي ميكند. جامعهشناسان آموزش و پرورش، معتقدند تربيتي كه فرد در خانواده ميپذيرد، از نوع تربيت غير رسمي است كه تاثير شگرفي بر تربيت رسمي وي خواهد گذاشت. آن چه كودك در دوران قبل از مدرسه در خانواده ميآموزد، به گونهاي بر روح و روان وي نقش ميبندد كه تا آخر عمر باقي خواهد ماند و نحوه برخورد و ي را با مسائل گوناگون اجتماعي و آموزشي تحت تاثير قرار خواهد داد. اولين آشنايي كودك با كتاب، در خانواده محيط خانواده انجام ميگيرد.
بايد توجه داشت كه برنامهريزي براي توسعه كتابخواني بايد از خانواده شروع شود. در عامل خانواده، عوامل فرعي زيادي تاثير گذارند كه هر يك به نحوي مقوله مطالعه را تحت تاثير قرار ميدهند. اين عوامل، شامل سطح سواد والدين، برخورد والدين و ساير اعضاي خانواده با كتابخواني، امكانات فرهنگي خانواده و شغل والدين است.
عامل دوم، خود فرد است. مطالعات روانشناسي نشان ميدهد كه افراد از جهات مختلف باهم متفاوت هستند. اين تفاوتها موجب ميشوند كه نوع و ميزان مطالعه در كتابخواني در ميان آنان، متفاوت و متنوع شود؛ به ويژه اين كه جلوهي تفاوتها در دوران بلوغ، بيشتر خود را نشان خواهد داد. در عامل فرد، عوامل فرعي فراواني قابل بررسي است كه هريك به نحوي بر نوع و ميزان مطالعه وي تاثير ميگذارندن اين عوامل چهارگانه عبارتند از: جنسيت، نيازها، علايق و وقت آزاد. سومين عامل تاثيرگذار بر كتابخواني، محيط آموزشي آنان است.
در اين عامل، عوامل فرعي بسياري مانند مدير مدرسه، معلمان، كتابخانه، كتابدار متخصص و فضاي عمومي، همچنين برنامههاي آموزشي مدرسه نقش دارد. به طور كلي شناخت زمينهها و عواملي كه فرهنگ مطالعه و خواندن برآيندي از آنهاست، كمك ميكند وضعيت موجود ترسيم شود و راههاي روشني پيش روي فرادستان و مسئولان كشور قرار گيرد تا بتوان راهكارهاي بهبود كتابخواني در ميان كودكان و نوجوانان را به اجرا گذاشت.
تحقيقات در ايران امروز، نشان ميدهد كه محيطهاي خانوادگي، اغلب غير علمي هستند و كتاب در انها جايگاه واقعي خود را ندارد. خانواده و نوع برخورد اعضاي آن با كتاب و مقوله فرهنگ، ارتباط مستقيمي با ميزان مطالعه افراد دارد (فخرايي 1375). دانشاموزان علاقه چنداني به مطالعه ندارند و مطالعه را كمتر به عنوان يكي از مسائل اصلي خود احساس ميكنند( حري 1351).
زمينههاي آموزش و پرورش معمولاً غير فعال است و به گونهاي نيست كه دانشآموز را به مطالعه تشويق كند.
جامعه نيز استقبال قابل ملاحظهاي از كتابخواني ندارد و به اين مقوله مهم فرهنگي، اهميت چنداني (تحقيقات در اين زمينه، حاكي از ان است كه عوامل مختلف اجتماعي مانند رسانههاي جمعي، كتابخانههاي عمومي، فرهنگ عمومي جامعه و ... نقش بسيار مهمي در توسعه فرهنگ كتابخواني در جامعه دارند (حري 1351؛1998buskist)
هزاره سوم، عصر خرد و دانايي و زمان ما، عصر ارتباطات است. وسايل ارتباطي و تكنولوژي پيشرفته ارتباطات، جهان را چنان كوچك كرده كه مك لوهان، جامعهشناس معروف، نام دهكده جهاني بر ان نهاده است. انان كه در اين دنياي پيچيده، از اطلاعات بيشتري برخوردارند و از امكانات و وسايل ارتباطي پيشرفتهتري بهره ميگيرند، در انجام وظايف خويش موفقترند. به بيان ديگر، آنان كه بيشتر اطلاع دارند و بيشتر ميدانند تواناترند (1382)
آموزش عادت به مطالعه، در جريان جامعهپذيري كودكان و نوجوانان، ميتواند تاثيري قطعي روي تحولات جامعه داشته باشد و اصلاحات و نوسازي فرهنگي، اجتماعي و سياسي را به ارمغان آورد.
نداشتن استراتژي درست مطالعه در بين دانشآموزان، در مطالعه كتب درسي داشته اثر منفي دارد سبب رشد معضل افت تحصيلي ميگردد و افت تحصيلي باعث از بين رفتن بودجهها و ناكام ماندن برنامههاي آموزش و پرورش ميشود. آشنا كردن كودكان و نوجوانان با مطالعه و آموزش كتابخواني، نياز واقعي عصر ماست. بايد مطالعه و كتابخواني كه ويژگي اساسي و حياتي انسان متمدن آغاز قرن بيست و يكم است، در ذهن و روح دانشآموز دميده شود تا آنان دريابند كه براي زندگي موفقيت آخرين در عاليترين پيامهاي اعتقادي، اخلاقي و فرهنگي علمي را بر عهده دارد. كاهش مطالعه، به جامعهپذير ناقص كودكان و نوجوانان ناشي از عدم مطالعه والدين و فرزندان و نداشتن درك صحيح از مسائل فرهنگي و اجتماعي و... به فاصله نسلها و مشكلات رواني و رفتاري و سرگشتگي نوجوانان ميانجامد.
ضرورت ترغيب كودكان و نوجوانان به مطالعه و كتابخواني، با عوامل زير ارتباط محسوسي دارد:
تنوع نيازهاي فردي و اجتماعي
تراكم و تنوع محتواي دروس در شاخهها و رشتههاي مختلف تحصيلي
توسعه روز افزون دانش و اطلاعات
ايجاد زمينههاي مناسب براي اوقات دانشآموزان، به منظور جلوگيري از بيكاري كه عامل مهمي در شكلگيري ناهنجاريهاي اجتماعي است.
تغيير نقش سازمانهاي ـآموزش و پرورش، به عنوان نهادها تامين كننده نيازهاي آموزشي و رشد ابعاد وجود آدمي.
بايد در نظر داشت كه ما در عصري به سر ميبريم كه از يك سو، گسترش دانش و اطلاعات به صورت انفجاري رخ ميدهد از سوي ديگر دستيابي به اطلاعات و جريان اطلاعات و ارتباطات، مرزها و محدوديتهاي گذشته را در نور ديده است.
ب9 ميتوان كتابها و كارتهاي آموزشي عكسدار با رنگهاي روشن را به او نشان داد. يادمان باش كه بدر اين سن، كودك احتمالاً از نگاه كردن، انداختن و جوييدن كتاب بيشتر از مطالعه لذت ميبرد (بهتر است از كتابهاي پارچهاي يا پلاستيكي) استفاده شود.
ج) براي افزايش دامنه لغات كودك هنگام تماشاي كتابها، ميتوان از او پرسيد: خانه اين حيوانات كجاست؟
د) ميتوان كلمات روي تابلوها را در اماكن مختلف مثل پارك و باغوحش، در حين پياد روي يا ماشينسواري، به اون نشان داد.
ه) در زماني كه متوجه ميشويم بچه به حروف روي اسباببازيها دقت ميكند، لازم است نام حروف را او گفت. كلمات را بلند و معني ان را برايش توضيح داد.
ب) بگذاريم كودكان همراه با مال ليست خريد بنويسند. ممكن است آنها بخواهند مرتب كردن و شمارش پولها را در دست ما ببينند و انجام ساير كارهاي خريد روزانه را تقبل كنند.
ج) بهتر است براي بچهها، يادداشت و نامه به صورت نقاشي تهيه و روي يخچال چسبانده شود. ميتوان نامها و كلمهها را برايشان هجي كرد تا آرامآرام با آنها آشنا شوند.
در حدود 4-5 سالگي ، كودكان ممكن است شروع به پرسيدن سوال دربارهي نوشتههاي كتابها بكنند. كتابهايي كه داراي عكسهايي با زيرنويس نا اشيا باشند، كمك ميكنند تا كودك رابطهي بين كلمات و اشيا را راحتتر دريابد.
ب) بهتر است طبق برنامهريزي مشخص، به طور منظم آنها را به كتابخانه برد. اين كا باعث ميشود كه كتاب، بخشي از برنامه زندگي بشود. ميتوانيم به كودكان نشان دهيم كه ما نيز براي كسب اطلاعات و لذت بردن، كتاب و مجله ميخوانيم.
ج) بهتر است به قصههايي كه كودكان مينويسند، همچنان كه به جوكها و چيستانهاي شان، گوش دهيم و ايشان را ترغيب كنيم كه نظريات خود را در مورد موضوعات مختلف بنويسيد.
د) با كلمات بازي كنيم و جمله بسازيم 0kisource.com) مطالعه يا كتابخواني، يك رفتار فرهنگي است كه توسط فرد انجام ميشود و منظور از اين رفتار، آن است كه يك دانشآموز در طول شبانهروز، اوقاتي از وقت آزاد خود را به خواندن كتابهاي غير رسي، مجلات، روزنامهها و ساير ابزارهاي فرهنگي اختصاص ميدهد.
در محيط آموزشي، كتابخانه آموزشگاهي مي تواند كمكم شاياني به مطالعه و كتابخواني كند:
توسعه عادت به مطالعه و ايجاد لذت در دانشآموزان
در اختيار نهاد فرصتهايي براي استفاده از دانش و درك فهم
حمايت از همه دانشآموزان، در يادگيري و مهارتهاي عملي براي ارزيابي و استفاده از اطلاعات
دستيابي آسان به منابع محلي، ملي و جهاني اطلاعات
سازماندهي فعاليتهاي كه ترغيب فرهنگي و آگاهي اجتماعي و حساسيت درباره كتابخواني ميانجامد.
همكاري با دانشآموزان، والدين، معلمان و مديران براي تحقق اهداف ( papazoyloua 1999)
اما شگردهاي عملي ترويج فرهنگ كتابخواني در بين دانشآموزان، با استفاده از نتايج آموزشگاهي و چندين طرح تحقيقاتي و پايان نامههاي مرتبط با بررسي عوامل ترغيب به مطالعه در ايران.
• ارائه دروس «شيوههاي مطالعه» در سالهاي اول راهنمايي
• استفاده يك روز در هفته درس انشا يا ادبيات در كتابخانه مدرسه
• معرفي تعدادي كتاب غير درسي مرتبط با درس داده شده توسط معلمان در كلاس
• ارائه كار پژوهشي در كلاس و مدرسه مرتبط با موضوع دروس مختلف
• اهداي بن كتاب به عناوين مختلف به دانش آموز
• برگزاري نمايشگاههاي كتاب، مسابقات كتابخواني
• آشنا كردن والدين با فوايد مطالعه غير درسي دانشآموز
• كاهش حجم محتواي كتابهاي درسي
• مسئله محور كردن محتواي كتابهاي درسي
• به كارگيري كتابدار متخصص در كتابخانههاي آموزشگاهي
• عين ساختن محتواي كتابخانه بر مبناي نياز كودكان و نوجوانان
• ساختن فضاي مناسب مطالعه در مدرسه فخانه و...
• افزايش ساعات مورد استفاده دانشآموز در كتابخانههاي آموزشگاهي
• ايجاد كتابخانههاي شخصي در خانواده
• تلاش بيشتر رسانههاي جمعي براي ترغيب به مطالعه با طراحي برنامههاي آموزشي متعدد و مرتبط
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثر است: يكي علاقه نسبت به مطالب خواندني و ديگر كاربرد ماهرانه فنون مطالعه كه سبب ميشود تا شخص به مطالعه كه سبب ميشود تا شخص به مطالعه بيشتر بپردازد. مطالعه بيشتر به بهتر شدن فنون كتابخواني منجر ميشود.
كاربرد فنون بهتر مطالعه را آسانتر، سريعتر و لذتبخشتر ميسازد. در نتيجه، علاقهي خواننده نسبت به مطالعه افزايش مييابد. پس تا زماني كه فرد تمايل يا علاقه به ايجاد كاري نداشته باشد، نميتواند برانگيخته شود. علاقه به مطالعه و كتابخواني، دانش آموزان را به نوشتن و تفكر تشويق ميكند.
بنابر تجربيات، كتابخانهها نيز عامل عمده اي در تشويق موفقيت آميز عادت به مطالعه هستند.
يك كتابخانهي غني ميتواند وسيلهاي باشد كه شخص با آن وسيله، قدم به دنياي كتاب بگذارد و از فضاي آن بهرهگيرد. از جمله گامهاي مهم در بهرهگيري بيشتر از كتابخانههاي مدارس، برگزاري كلاسهاي آموزشي روش مطالعه و بررسي عوامل بازدارنده مطالعه است.
كتابخواني، انسان را در تعيين سرنوشت خود و جامعه خويش شريك ميكند. حتي همنوع دوستي و خيرخواهي را بر ميانگيزد، قوهي ابتكار و خلاقيت، روحيه آزادي خواهي و بزرگ منشي را تقويت ميكند. كتاب، بايد به نيازي از نيازهاي دانشآموزان پاسخ دهد تا آنها به كتاب روي بياورند.
كتبا ميتواند وسايل تحقيق را به دانشآموزان اهدا كند، فرهنگ و هنر را گسترش دهد و سبب ارضاي حس كنجكاوي آنها بشود انسان در ذات خود، موجودي كنجكاو است و گسترش كتابخواني ميتواند اين حس را ارضا كند. نياز به كتاب، به عنوان خوراك فكري، بايد واقعاً درك شود. كتابخواني بايد وارد برنامه زندگي دانشآموزان شود و آنها احساس كنند كه بايد برنامهاي براي اين امر، در جريان زندگي روزمره خود داشته باشند.
دانشآموز براي شروع مطالعه، بايد خود را از جهت رواني آماده كند. خويشتنداري، تقويت اراده، اعتماد به نفس و تمركز حواس، مقدمات ضروري براي مطالعه و يادگيري هستند براي مطالعه بايد برنامهريزي و در آن برنامه هدف، زمان و مقدار مطالب آموختني را مشخص كرد. والدين و ساير اعضاي خانواده ميتوانند با برخوردهاي مناسب نسبت به موضوع مطالعه، در ترويج كتابخواني سهم عمدهاي داشتهباشند. مثلاً در مواقع مختلف به فرزندان كتاب هديه دهند و از ايجاد محدوديتهاي خاص، براي مطالعه غير درسي دانشآموزان بپرهيزند. وجود كتابخانههاي شخصي در خانه نيز بسيار مفيد خواهد بود.
حري، عباس: جامعهشناسي مطالعه نوجوانان، پاياننامه كارشناسي ارشد، رشته كتابداري 1351.
فخرايي، سيروس: بررسي روشهاي موثر در افزايش ميزان مطالعه دانشآموزان دورهي متوسطه در شهر تبريز، شوراي تحقيقات آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقي 1375.
ميرزامحمدي، محمد حسين: فرهنگ مطالعه، سخنراني ارائه شده در برنامهي درگذر لحظهها، شبكه سوم سيماي جمهوري اسلامي ايران، خرداد 1379.
بررسي راهكارهاي علمي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني غير درسي در ميان دانشاموزان نظام جديد، آموزش و پرورش متوسط شهر تهران 1380
نوري، حسن: راههاي جذب دانشآموزان دوره متوسطه به مطالعه و تحقيق در شهرستان اسدآباد، پاياننامه كارشناسي رشته كتابداري 1383.
كتاب ماه كودك و نوجوان
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
ويژگي بارز جامعهي شبكهاي، استفاده از اطلاعات و دستيابي به آنهاست. جست و جو ،مطالعه و پژوهش در جامعهي شبكهاي به شيوههاي مختلف (مكتوب، شفاهي ديداري- شنيداري)و به صورت تركيبي انجام ميگيرد.
در قرن حاضر، با وجود گسترش رسانههاي جمعي و بهرهگيري از رايانه و اينترنت، مطالعه و كتابخواني هنوز اهميت خود را نه تنها حفظ كرده است، بلكه شاهد افزايش شمارگان كتابهاي چاپ شده، افزايش متقاضيان عضويت در كتابخانهها و پر رونق شدن بازار كتاب فروشان در سطح جهان هستيم.
علل اين امر را بايد در افزايش تعداد داوطلبان ورود به دانشگاهها، علاقهمندي عموم مردم به كسب دانش و مهارتها، درك تاثير مطالعه در زندگي اجتماعي و نقش آن در گسترش روح خلاقيت، نوآوري ابتكارات جست و جو كرد. خلاصه اين كه مطالعه، موجب رشد فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و سياسي افراد ميشود.
امروزه كتابخواني به عنوان يكي از منابع مهم دستيابي به اطلاعات فقط عملي فردي نيست كه به سبب علاقه و سليقه شخصي يا اشخاص بتواند استمرار يابد، بلكه ضرورتهاي اجتماعي، موقعيت تاريخي و فرهنگي جامعه، نيازهاي نظام اجتماعي، علايق و انگيزههاي فردي، امكانات و تواناييهاي نظام و در اختيار بودن كتاب، عوامل تعيين كنندهاي در كتابخواني به شمار ميروند. ترويج فرهنگ مطالعه، فقط راهي براي تامين اوقات فراغت نيست و چنين مقولهي مهمي را در بحث «سرگرميها» نبايد مورد مطالعه قرار داد، بلكه اين امر بايد پايه و بنيان استوار هر برنامهريزي اصولي، اجتماعي و توسعه ملي قلمداد شود.
در جوامع سنتي و توسعه نيافته، به دليل حاكميت فرهنگ گفتاري بر نوشتاري، نرخ كتابخواني پايين بوده است. در جوامع جديد، فرهنگ نوشتاري به دليل امتيازات فراوانش، بر فرهنگ گفتاري برتري يافته است. فرهنگ گفتاري، از تعريف واقعيات و اعمالنظر انتقال دهندگان پيام مصون، نبوده است.
در ضمن، در طول زمان امكان ثبت و ضبط موضوعات وجود نداشته است. در حالي كه با توسعه فرهنگ كتابت و خواندن، اين محدوديت از بين رفته و همه چيز به صورت ثبت شده قابل رجوع است. بنابراين، حركت از فرهنگ گفتاري به فرهنگ نوشتاري، يكي از دستاوردهاي كتاب و اختراع خط نوشتار بوده است.
كتاب دريچهاي است به سوي جهان شگفتانگيز علم و معرفت و مطالعه راهي است بسيار ساده و عملي براي پرورش استعدادهاي خداداد انسان و آموزش علوم و فنون كه او را در مسير رشد و تكامل راهنمايي كند. اگر بتوان مطالعه را در انسان به صورت «عادت» خود را نسبت به جهان هستي رشد و تعالي بخشد. بايد توجه داشت كه تبديل اين علاقه به عادت، بايد از دوران طفوليت انسان شروع شود. يكي از عوامل برانگيزاننده در امر مطالعه، حس كنجكاوي است.
اگر مطالعه براي انسان به صورت وظيفه جلوهگر شود، رغبت به مطالعه هم كمتر ميشود. در حالي كه با برانگيختن حس كنجكاوي، چه بسا شخص با حوصلهي فراوان آن را پيگيري كند و به ان اهميت دهد.
عوامل مختلفي در امر كتاب و كتابخواني و توسعه فرهنگ و مطالعه، در ميان كودكان و نوجوانان ما دخيل هستند. براي اين كه بتوان راهكارهاي عملي توسعه كتابخواني در ميان كودكان و نوجونان را شناخت و به كار برد، بايستي عوامل تاثير گذار بر كتابخواني و نقش هر كدام در اين مقوله را شناخت و روشن نمود.
كتابخواني برآيندي از مجموعه عوامل است. اين عوامل به طور عمده شامل خانواده فرد، مدرسه و محيط آموزشي است. براي بررسي عوامل ذكر شده، لازم است در زمان كوكي به نقش خانواده دقت كنيم. محيط خانوادگي، اولين محيط تربيتي است و ارتباط اعضاي خانواده با مقوله فرهنگ و كتاب، نقش به سزايي در نوع برخورد فرد با كتاب بازي ميكند. جامعهشناسان آموزش و پرورش، معتقدند تربيتي كه فرد در خانواده ميپذيرد، از نوع تربيت غير رسمي است كه تاثير شگرفي بر تربيت رسمي وي خواهد گذاشت. آن چه كودك در دوران قبل از مدرسه در خانواده ميآموزد، به گونهاي بر روح و روان وي نقش ميبندد كه تا آخر عمر باقي خواهد ماند و نحوه برخورد و ي را با مسائل گوناگون اجتماعي و آموزشي تحت تاثير قرار خواهد داد. اولين آشنايي كودك با كتاب، در خانواده محيط خانواده انجام ميگيرد.
بايد توجه داشت كه برنامهريزي براي توسعه كتابخواني بايد از خانواده شروع شود. در عامل خانواده، عوامل فرعي زيادي تاثير گذارند كه هر يك به نحوي مقوله مطالعه را تحت تاثير قرار ميدهند. اين عوامل، شامل سطح سواد والدين، برخورد والدين و ساير اعضاي خانواده با كتابخواني، امكانات فرهنگي خانواده و شغل والدين است.
عامل دوم، خود فرد است. مطالعات روانشناسي نشان ميدهد كه افراد از جهات مختلف باهم متفاوت هستند. اين تفاوتها موجب ميشوند كه نوع و ميزان مطالعه در كتابخواني در ميان آنان، متفاوت و متنوع شود؛ به ويژه اين كه جلوهي تفاوتها در دوران بلوغ، بيشتر خود را نشان خواهد داد. در عامل فرد، عوامل فرعي فراواني قابل بررسي است كه هريك به نحوي بر نوع و ميزان مطالعه وي تاثير ميگذارندن اين عوامل چهارگانه عبارتند از: جنسيت، نيازها، علايق و وقت آزاد. سومين عامل تاثيرگذار بر كتابخواني، محيط آموزشي آنان است.
در اين عامل، عوامل فرعي بسياري مانند مدير مدرسه، معلمان، كتابخانه، كتابدار متخصص و فضاي عمومي، همچنين برنامههاي آموزشي مدرسه نقش دارد. به طور كلي شناخت زمينهها و عواملي كه فرهنگ مطالعه و خواندن برآيندي از آنهاست، كمك ميكند وضعيت موجود ترسيم شود و راههاي روشني پيش روي فرادستان و مسئولان كشور قرار گيرد تا بتوان راهكارهاي بهبود كتابخواني در ميان كودكان و نوجوانان را به اجرا گذاشت.
وضعيت كنوني كتابخواني در ايرانيان
تحقيقات در ايران امروز، نشان ميدهد كه محيطهاي خانوادگي، اغلب غير علمي هستند و كتاب در انها جايگاه واقعي خود را ندارد. خانواده و نوع برخورد اعضاي آن با كتاب و مقوله فرهنگ، ارتباط مستقيمي با ميزان مطالعه افراد دارد (فخرايي 1375). دانشاموزان علاقه چنداني به مطالعه ندارند و مطالعه را كمتر به عنوان يكي از مسائل اصلي خود احساس ميكنند( حري 1351).
زمينههاي آموزش و پرورش معمولاً غير فعال است و به گونهاي نيست كه دانشآموز را به مطالعه تشويق كند.
جامعه نيز استقبال قابل ملاحظهاي از كتابخواني ندارد و به اين مقوله مهم فرهنگي، اهميت چنداني (تحقيقات در اين زمينه، حاكي از ان است كه عوامل مختلف اجتماعي مانند رسانههاي جمعي، كتابخانههاي عمومي، فرهنگ عمومي جامعه و ... نقش بسيار مهمي در توسعه فرهنگ كتابخواني در جامعه دارند (حري 1351؛1998buskist)
هزاره سوم، عصر خرد و دانايي و زمان ما، عصر ارتباطات است. وسايل ارتباطي و تكنولوژي پيشرفته ارتباطات، جهان را چنان كوچك كرده كه مك لوهان، جامعهشناس معروف، نام دهكده جهاني بر ان نهاده است. انان كه در اين دنياي پيچيده، از اطلاعات بيشتري برخوردارند و از امكانات و وسايل ارتباطي پيشرفتهتري بهره ميگيرند، در انجام وظايف خويش موفقترند. به بيان ديگر، آنان كه بيشتر اطلاع دارند و بيشتر ميدانند تواناترند (1382)
آموزش عادت به مطالعه، در جريان جامعهپذيري كودكان و نوجوانان، ميتواند تاثيري قطعي روي تحولات جامعه داشته باشد و اصلاحات و نوسازي فرهنگي، اجتماعي و سياسي را به ارمغان آورد.
نداشتن استراتژي درست مطالعه در بين دانشآموزان، در مطالعه كتب درسي داشته اثر منفي دارد سبب رشد معضل افت تحصيلي ميگردد و افت تحصيلي باعث از بين رفتن بودجهها و ناكام ماندن برنامههاي آموزش و پرورش ميشود. آشنا كردن كودكان و نوجوانان با مطالعه و آموزش كتابخواني، نياز واقعي عصر ماست. بايد مطالعه و كتابخواني كه ويژگي اساسي و حياتي انسان متمدن آغاز قرن بيست و يكم است، در ذهن و روح دانشآموز دميده شود تا آنان دريابند كه براي زندگي موفقيت آخرين در عاليترين پيامهاي اعتقادي، اخلاقي و فرهنگي علمي را بر عهده دارد. كاهش مطالعه، به جامعهپذير ناقص كودكان و نوجوانان ناشي از عدم مطالعه والدين و فرزندان و نداشتن درك صحيح از مسائل فرهنگي و اجتماعي و... به فاصله نسلها و مشكلات رواني و رفتاري و سرگشتگي نوجوانان ميانجامد.
ضرورت ترغيب كودكان و نوجوانان به مطالعه و كتابخواني، با عوامل زير ارتباط محسوسي دارد:
تنوع نيازهاي فردي و اجتماعي
تراكم و تنوع محتواي دروس در شاخهها و رشتههاي مختلف تحصيلي
توسعه روز افزون دانش و اطلاعات
ايجاد زمينههاي مناسب براي اوقات دانشآموزان، به منظور جلوگيري از بيكاري كه عامل مهمي در شكلگيري ناهنجاريهاي اجتماعي است.
تغيير نقش سازمانهاي ـآموزش و پرورش، به عنوان نهادها تامين كننده نيازهاي آموزشي و رشد ابعاد وجود آدمي.
بايد در نظر داشت كه ما در عصري به سر ميبريم كه از يك سو، گسترش دانش و اطلاعات به صورت انفجاري رخ ميدهد از سوي ديگر دستيابي به اطلاعات و جريان اطلاعات و ارتباطات، مرزها و محدوديتهاي گذشته را در نور ديده است.
راههاي ايجاد مهارت مطالعه د ر كودكان و نوجوانان
در زمان نوزادي و بچههاي خيلي كوچك:
ب9 ميتوان كتابها و كارتهاي آموزشي عكسدار با رنگهاي روشن را به او نشان داد. يادمان باش كه بدر اين سن، كودك احتمالاً از نگاه كردن، انداختن و جوييدن كتاب بيشتر از مطالعه لذت ميبرد (بهتر است از كتابهاي پارچهاي يا پلاستيكي) استفاده شود.
ج) براي افزايش دامنه لغات كودك هنگام تماشاي كتابها، ميتوان از او پرسيد: خانه اين حيوانات كجاست؟
د) ميتوان كلمات روي تابلوها را در اماكن مختلف مثل پارك و باغوحش، در حين پياد روي يا ماشينسواري، به اون نشان داد.
ه) در زماني كه متوجه ميشويم بچه به حروف روي اسباببازيها دقت ميكند، لازم است نام حروف را او گفت. كلمات را بلند و معني ان را برايش توضيح داد.
كودكان نوپا:
ب) بگذاريم كودكان همراه با مال ليست خريد بنويسند. ممكن است آنها بخواهند مرتب كردن و شمارش پولها را در دست ما ببينند و انجام ساير كارهاي خريد روزانه را تقبل كنند.
ج) بهتر است براي بچهها، يادداشت و نامه به صورت نقاشي تهيه و روي يخچال چسبانده شود. ميتوان نامها و كلمهها را برايشان هجي كرد تا آرامآرام با آنها آشنا شوند.
كودكان پيش دبستان:
در حدود 4-5 سالگي ، كودكان ممكن است شروع به پرسيدن سوال دربارهي نوشتههاي كتابها بكنند. كتابهايي كه داراي عكسهايي با زيرنويس نا اشيا باشند، كمك ميكنند تا كودك رابطهي بين كلمات و اشيا را راحتتر دريابد.
دانشآموزان ابتدايي:
ب) بهتر است طبق برنامهريزي مشخص، به طور منظم آنها را به كتابخانه برد. اين كا باعث ميشود كه كتاب، بخشي از برنامه زندگي بشود. ميتوانيم به كودكان نشان دهيم كه ما نيز براي كسب اطلاعات و لذت بردن، كتاب و مجله ميخوانيم.
ج) بهتر است به قصههايي كه كودكان مينويسند، همچنان كه به جوكها و چيستانهاي شان، گوش دهيم و ايشان را ترغيب كنيم كه نظريات خود را در مورد موضوعات مختلف بنويسيد.
د) با كلمات بازي كنيم و جمله بسازيم 0kisource.com) مطالعه يا كتابخواني، يك رفتار فرهنگي است كه توسط فرد انجام ميشود و منظور از اين رفتار، آن است كه يك دانشآموز در طول شبانهروز، اوقاتي از وقت آزاد خود را به خواندن كتابهاي غير رسي، مجلات، روزنامهها و ساير ابزارهاي فرهنگي اختصاص ميدهد.
راههاي نهادينه كردن علاقه به مطالعه در كودك و نوجوان
در محيط آموزشي، كتابخانه آموزشگاهي مي تواند كمكم شاياني به مطالعه و كتابخواني كند:
توسعه عادت به مطالعه و ايجاد لذت در دانشآموزان
در اختيار نهاد فرصتهايي براي استفاده از دانش و درك فهم
حمايت از همه دانشآموزان، در يادگيري و مهارتهاي عملي براي ارزيابي و استفاده از اطلاعات
دستيابي آسان به منابع محلي، ملي و جهاني اطلاعات
سازماندهي فعاليتهاي كه ترغيب فرهنگي و آگاهي اجتماعي و حساسيت درباره كتابخواني ميانجامد.
همكاري با دانشآموزان، والدين، معلمان و مديران براي تحقق اهداف ( papazoyloua 1999)
اما شگردهاي عملي ترويج فرهنگ كتابخواني در بين دانشآموزان، با استفاده از نتايج آموزشگاهي و چندين طرح تحقيقاتي و پايان نامههاي مرتبط با بررسي عوامل ترغيب به مطالعه در ايران.
• ارائه دروس «شيوههاي مطالعه» در سالهاي اول راهنمايي
• استفاده يك روز در هفته درس انشا يا ادبيات در كتابخانه مدرسه
• معرفي تعدادي كتاب غير درسي مرتبط با درس داده شده توسط معلمان در كلاس
• ارائه كار پژوهشي در كلاس و مدرسه مرتبط با موضوع دروس مختلف
• اهداي بن كتاب به عناوين مختلف به دانش آموز
• برگزاري نمايشگاههاي كتاب، مسابقات كتابخواني
• آشنا كردن والدين با فوايد مطالعه غير درسي دانشآموز
• كاهش حجم محتواي كتابهاي درسي
• مسئله محور كردن محتواي كتابهاي درسي
• به كارگيري كتابدار متخصص در كتابخانههاي آموزشگاهي
• عين ساختن محتواي كتابخانه بر مبناي نياز كودكان و نوجوانان
• ساختن فضاي مناسب مطالعه در مدرسه فخانه و...
• افزايش ساعات مورد استفاده دانشآموز در كتابخانههاي آموزشگاهي
• ايجاد كتابخانههاي شخصي در خانواده
• تلاش بيشتر رسانههاي جمعي براي ترغيب به مطالعه با طراحي برنامههاي آموزشي متعدد و مرتبط
سخن پاياني
مطالعه ثمر بخش از دو عامل متاثر است: يكي علاقه نسبت به مطالب خواندني و ديگر كاربرد ماهرانه فنون مطالعه كه سبب ميشود تا شخص به مطالعه كه سبب ميشود تا شخص به مطالعه بيشتر بپردازد. مطالعه بيشتر به بهتر شدن فنون كتابخواني منجر ميشود.
كاربرد فنون بهتر مطالعه را آسانتر، سريعتر و لذتبخشتر ميسازد. در نتيجه، علاقهي خواننده نسبت به مطالعه افزايش مييابد. پس تا زماني كه فرد تمايل يا علاقه به ايجاد كاري نداشته باشد، نميتواند برانگيخته شود. علاقه به مطالعه و كتابخواني، دانش آموزان را به نوشتن و تفكر تشويق ميكند.
بنابر تجربيات، كتابخانهها نيز عامل عمده اي در تشويق موفقيت آميز عادت به مطالعه هستند.
يك كتابخانهي غني ميتواند وسيلهاي باشد كه شخص با آن وسيله، قدم به دنياي كتاب بگذارد و از فضاي آن بهرهگيرد. از جمله گامهاي مهم در بهرهگيري بيشتر از كتابخانههاي مدارس، برگزاري كلاسهاي آموزشي روش مطالعه و بررسي عوامل بازدارنده مطالعه است.
كتابخواني، انسان را در تعيين سرنوشت خود و جامعه خويش شريك ميكند. حتي همنوع دوستي و خيرخواهي را بر ميانگيزد، قوهي ابتكار و خلاقيت، روحيه آزادي خواهي و بزرگ منشي را تقويت ميكند. كتاب، بايد به نيازي از نيازهاي دانشآموزان پاسخ دهد تا آنها به كتاب روي بياورند.
كتبا ميتواند وسايل تحقيق را به دانشآموزان اهدا كند، فرهنگ و هنر را گسترش دهد و سبب ارضاي حس كنجكاوي آنها بشود انسان در ذات خود، موجودي كنجكاو است و گسترش كتابخواني ميتواند اين حس را ارضا كند. نياز به كتاب، به عنوان خوراك فكري، بايد واقعاً درك شود. كتابخواني بايد وارد برنامه زندگي دانشآموزان شود و آنها احساس كنند كه بايد برنامهاي براي اين امر، در جريان زندگي روزمره خود داشته باشند.
دانشآموز براي شروع مطالعه، بايد خود را از جهت رواني آماده كند. خويشتنداري، تقويت اراده، اعتماد به نفس و تمركز حواس، مقدمات ضروري براي مطالعه و يادگيري هستند براي مطالعه بايد برنامهريزي و در آن برنامه هدف، زمان و مقدار مطالب آموختني را مشخص كرد. والدين و ساير اعضاي خانواده ميتوانند با برخوردهاي مناسب نسبت به موضوع مطالعه، در ترويج كتابخواني سهم عمدهاي داشتهباشند. مثلاً در مواقع مختلف به فرزندان كتاب هديه دهند و از ايجاد محدوديتهاي خاص، براي مطالعه غير درسي دانشآموزان بپرهيزند. وجود كتابخانههاي شخصي در خانه نيز بسيار مفيد خواهد بود.
حري، عباس: جامعهشناسي مطالعه نوجوانان، پاياننامه كارشناسي ارشد، رشته كتابداري 1351.
فخرايي، سيروس: بررسي روشهاي موثر در افزايش ميزان مطالعه دانشآموزان دورهي متوسطه در شهر تبريز، شوراي تحقيقات آموزش و پرورش استان آذربايجان شرقي 1375.
ميرزامحمدي، محمد حسين: فرهنگ مطالعه، سخنراني ارائه شده در برنامهي درگذر لحظهها، شبكه سوم سيماي جمهوري اسلامي ايران، خرداد 1379.
بررسي راهكارهاي علمي ترويج فرهنگ مطالعه و كتابخواني غير درسي در ميان دانشاموزان نظام جديد، آموزش و پرورش متوسط شهر تهران 1380
نوري، حسن: راههاي جذب دانشآموزان دوره متوسطه به مطالعه و تحقيق در شهرستان اسدآباد، پاياننامه كارشناسي رشته كتابداري 1383.
كتاب ماه كودك و نوجوان
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}