ساختمانهای صومعهای
مترجم: دکتر لطیف ابوالقاسمی
ما بیش از یک بار فرصت یافتیم تا طرحی را که در «سن گال» به جای مانده، با جزئیات چنان دقیق، ترتیبات داخلی یک صومعه قرن نهم را ترسیم میکند، مورد بررسی قرار دهیم. این طرح شامل سرویسهای مختلف صومعه است و آن چه که به اهمیت این مدرک میافزاید، این است که ظاهراً طرح یک صومعهی بخصوصی نیست، بلکه نقشهی تیپ تمامی صومعههایی است که طبق آن بنا گردیدهاند.
لازم به تذکر است که نظر به سادگی عمل معمول آن زمان، تمامی اطلاعاتی که دارای یک جنبهی کلی میباشند، به صورت نظم (شعر) نوشته شدهاند. تنها اطلاعاتی که به صورت نثر تنظیم یافته است، همان اطلاعاتی است که خصوصاً به صومعهی «سن گال» مربوط میباشد. برای مثال اسم شخصیت مقدسی که محراب اصلی وقف او شده و اندازهی طول و عرض کلیسا و به طور کلی جزئیات محلی آن.
مسلماً این روایتهای قافیه دار صرفاً برای ارضای یک تمایل شخصی تنظیم نگردیده، بلکه نوشتههایی است که به سبک کلی و دستوراتی که تمام صومعهها را بدون استثنا مخاطب قرار میدهد.
ما در سمت چپ تصویر 1، این نقشه نمونه را که به اطلاعات کلی آن مختصر گردیده است، نشان میدهیم.
این طرح نظر به برخورداری از توزیع آزاد سرویسها، یادآور طرح ویلای رومی است: همان طوری که در ویلای قدیمی مشهود است، در این جا نیز هیچ نوع قانون تقارن به کار نرفته است: ساختمانها تنها بر حسب یک جهت یابی مناسب و استفادهی راحت در فضاهای وسیعی ترتیب یافتهاند.
در طرح صومعه و همین طور در طرح یک ویلای رومی، دو تقسیم بندی بزرگ مشاهده میشود که عبارتند از: ویلای روستایی و ویلای شهری. ویلای شهری به صورت صومعهی اصلی درآمده، نظیر خانههای قدیم، سالنها در اطراف یک حیاط ایوان دار گرد آمدهاند: «آتریوم (1)» (حیاط داخلی) به فضای سقف دار تبدیل گردیده است.
برنامهی «سن گال» را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
در وسط، کلیسا؛
در جنوب، صومعه و محل اقامت زائرین؛
در شمال، جایگاه کشیش و مدرسهها و میهمانان؛
در قسمت عقب، درمانگاه که کاملاً از صومعه جدا شده است؛
در اطراف، مزرعه و محل زندگی کارگران.
شرح زیر جزئیات بیشتری را در مورد این نظر اجمالی بیان خواهد داشت:
K، خوابگاهها که به طور حاشیهای در طول حصار ترتیب یافته، به جایگاه سرود متصل میباشند؛
R، سالن غذاخوری با آشپزخانه در S و زیرزمینها در A-C، آپارتمان کشیش.
B، کارگاههای مخصوص نسخه برداران و کتابخانه. -E، مدارس؛ H، جایگاه میهمانان؛ P، جایگاه زوار و گدایان و نیز پناهندگان و فراریان؛ M، درمانگاه با نمازخانهی مخصوص: در سمت چپ نمازخانه، درمانگاه طلاب و در سمت راست درمانگاه مخصوص خارجیان؛ F، انبار غله و کارگاههای ضمیمه شدهی صومعه.
این طرح نمایشگر یک بخاری یا تنور در پایین خوابگاه میباشد که این بخاری در عین حال برای گرم کردن اتاقهای استحمام واقع در یک حیاط (L) نیز به کار میرود؛ در سالن غذاخوری یک کرسی خطابه قرار دارد.
در مقایسه با طرح کلیسای «سن گال» لازم است به طرح یک صومعهی قرن دوازدهم یعنی صومعهی «کِلروو (2)» اشاره نماییم (تصویر 1). در هر دوی آنها وجه تشابه به حدی است که توصیف خاصی برای هر یک از آنها امری بیهوده میباشد. چه برای طرح اوّل و چه برای طرح دوّم، همان حروف اشاراتی در مورد کارهای مربوط اختصاص داده شده است.
اگر شرح و توصیف «سن گال» را مرور کنیم، میبینیم که با طرح «کِلروو» مطابقت دارد. طرح «کلروو» در واقع تدارک یک طرح نمونه است که با ضروریات زمین و پارهای از توجهات خاص مقررات منطبق میباشد. مهمترین اختلافها به شرح زیر است:
«سن گال» فقط یک حصار داشت حال آن که «کلروو» دارای دو حصار بود که حصار دومی به امر تحصیل اختصاص داشت. به جای خوابگاه روی تنور، یک خوابگاه بدون بخاری وجود دارد که در طبقهی اوّل واقع شده است و ترتیبات پایین عبارتند از: سالن «کاپیتولر» و صحبت خانه، یعنی اتاق کوچکی که به جلسات اتفاقی کشیشان اختصاص داشت و نیز یک اتاق کوچک که آنها بعد از مراسم دعای شبانه در آن جا خود را گرم میکردند.
اگر مسائل را از دید کلی مورد بررسی قرار دهیم، میبینیم که برای هر دو صومعه در جریان تمامی قرون وسطی، روح الهام بخش ترتیبات ساختمانی همان است که در قرن نهم برای تدارکات طراحی «سن گال» به کار رفته است. تنها سبک «سن برونو (3)» در این طرح تغییراتی به وجود میآورد که عبارت است از منزوی ساختن هر راهب درون یک غرفهی کوچک واقع در گوشهی یک حیاط کوچک (نظیر صومعهی «شارتروز (4)» ویران شده شهر «کلرمون» و صومعهی «شارتروز» نسبتاً به جای مانده شهر «نورنبرگ»).
سوای بناهای روستایی که ضمیمهی آنها بود، صومعههای بزرگ دارای ساختمانهای مجزائی بودند که در آن، معماری ضمن رعایت نمودن یک حالت سادگی خاص، از یک زیبایی سبکی که آنها را به صورت شاهکاری درآورده است، حکایت میکند. از آن جمله انبار غلّهی «مِسله» واقع در نزدیکی «تور» که در تصویر 2 قسمتهای به جای ماندهی آنها دیده میشود.
پارهای از آسیبهای صومعهای، به سهم خود حکم بناهای یادبودی واقعی را دارند.
در پایان بد نیست به صومعههای استحکاماتی نظیر «مون سن میشل» اشاره کنیم که ساختمانهای آن در دامنههای صخرهای واقع در وسط دریا بنا گردیده است. این صومعههای دژمانند در نوع خود بی نظیرند. معمولاً یک دیوار کنگره دار به انضمام چند برج کوچک برای دفاع از صومعه که احترام مردم حافظ آن میباشد، کافی است.
توسعهی طرح صومعهها در ضمائم کلیساها
موقعی که در پایان قرن دوازدهم، قدرت به جامعه روحانیت، خارج از مقررات صومعه میافتد و زمانی که کاتدرال به اهمیتی که سابقاً صومعه داشت دست مییابد، میتوان دید که ضمائم کاتدرال از روی طرح خود صومعه تدوین میگردد: «اوشه» (قلمرو اسقف) بر روی یکی از جوانب کلیسا، جایگاه اسقف کشیش را برمیگزیند. روی جناح دیگر کاتدرال، حصار «شانوان (5)»ها (راهبان قانونی) جایگزین حصار صومعهای میگردد و سالن «کاپیتولر» نظیر صومعه در زیر کمانهای حصار ترتیب مییابد.محل و ترتیبات کلی بناهای «شاپیتر (6)» (شوراهای مذهبی) هنوز هم در «رِم» و «امی ین» قابل تشخیص میباشد.
در مورد «اوشهی» اصلی، به غیر از قسمتهای مسکونی، مشتمل است بر دو ساختمان وسیع که ظاهراً به مفهوم سمبولهای توانائی دوگانهی روحانیت و اشرافیت اسقف است: یک نمازخانه و یک سالن بزرگ که طبقهی هم کف آن، به امور دادگاهی اختصاص دارد (تصویر 3).
در میان ساختمانهای اسقفی، از همه سالم ماندهتر عبارتند از: اوشههای «لااون»، «سِن»، «اوگِزِر»، «رِم» و «ناربون». اوشه «ناربون» به صورت یک دژ و اوشهی «اوگزر» به شکل یک هتل مجلل خودنمایی میکند. سالن بزرگ اوشه «سِن» یک محوطهی طاقدار است که از ابهتی خاص برخوردار میباشد.
مدارس و ساختمانهای بیمارستانی
مدارس:
مدرسه که طی مدتی طولانی در صومعه ادغام شده بود، تنها در حوالی قرن دوازدهم موجودیت جداگانهای کسب میکند: دانش آموزان بی بضاعت در خود صومعه یا در پناهگاههایی که سرمنشاء کالجها شدند، سکنی داشتند. در قرن دوازدهم و به دستور «گیوم د شانو (7)» و «آبلار (8)»، این کالجها از صومعهها جدا شده، به صورت مراکز آموزشی مستقل درآمدند. از نظر معماری، میتوان خاطرهی ترتیبات آنها را در اسپانیا در کالج «آلکالا (9)»، در «کراکووی (10)» در کالج «ژاگلون (11)» و در انگلستان در کالجهای «کمبریج» و «آکسفورد» مشاهده نمود. در این بناها نیز طرح از طرح صومعه مشتق گردیده است، یعنی تعدادی سالن بارگاهی یا اماکن مسکونی در اطراف حصار.بیمارستانها:
بیمارستانها که در تمدنهای غیرمذهبی امری ناشناخته بود، به تدریج و در جریان عصر روم به صورت ضمیمهای از صومعه درآمد. تنها در اوایل عصر گوتیک است که بیمارستان و همین طور مدرسه کم کم به عنوان مؤسسه مشخصی موجودیت مییابد.دور از مراکز مسکونی، بیمارستانهایی ساخته میشد که به بیماران مسری اختصاص داشت. بیمارستان «لو تورتوآر (12)» (ایالت «اِسن») نمونهای از جذام خانههای کنونی میباشد.
در بیمارستانهای بزرگ، فکر تقسیم بندی بنا به صورت غرفههای ضد سرایت بیماری، به کندی مورد توجه قرار گرفت. اغلب اوقات، از آن جمله در «تونر»، ظاهراً سعی شده که بیماران توسط سلولهایی از هم جدا شوند اما این سلولها درون ساختمان واحدی گرد آمده بود که هم حکم سالن بیماران را داشت و هم حکم نمازخانه.
در «تونر»، سالن با عرضی معادل 20 متر، پوشیده از یک شیروانی بود که سطح مخروطی شکل آن، مقدار زیادی هوا را در خود محبوس میساخت. برای تهویه بناها، تعدادی روزنه ستارهای شکل در تمامی سطح مخروطی ترتیب یافته بود.
از سوی دیگر درگاههای سالن «اورز کمپ» به نحو خیلی جالبی تزئین گردیده بود) (تصویر 4): پنجرههایی بزرگ در قسمت فوقانی دیوارها به وجود آمده بود که تهویه هوا را در سطحی که جریان هوا قادر به از بین بردن عفونت نبود، تضمین میکرد. این پنجرهها تقریباً در سطح زمین به وجود آمده بود و به قسمت تحتانی سالن هوا میرسانید. این یکی از مناسبترین راه حلهای مسئله خیلی مشکل تهویه بیمارستان محسوب میشود.
در همین بناهای عظیم، جریان متناوب گرما و سرما زیاد احساس نمیشد. برای بالا بردن درجه حرارت به وسیله بخاریهای ساده، امکان زیادی وجود نداشت. بخاری بیمارستانها فقط برای گرم کردن بیماران مورد استفاده قرار میگرفت تا برای داغ کردن خود سالن.
در تصویر 5 دو طرح از سالنهای بیمارستان دیده میشود: یکی طاقدار، در «آنگر» (B) و دیگری با شیروانی چوب بستی در «تونر» (A).
شهرهای «بُن» (13)، «گان» و «لوبک (14)» دارای بیمارستانهایی است که از نظر ترتیبات و تناسب سبک، فوق العاده جالب میباشند.
بهداشت مدرن بی شک بهبودی در این تیپها به وجود آورده است اما هرگز مأوای شایستهتری در امر درمان به وجود نیامد.
بناهای شهرداری و تعاونی
شهرداریها و نقارخانهها:
عمارت شهرداری که انتظار میرفت به عنوان نشانهای از تسهیلات در امر شهری ساخته شود، مدتها بعد در شهرهایی که به صورت بخشداری بنا گردید، ظاهر شد. فقدان آن بی دلیل نیست خصوصاً اگر به جنبهی نیمه شهری کاتدرال فرانسه فکر کنیم:جلسات عمومی در کلیسا تشکیل مییافت. امور شهرداری در برجی مربع شکل به نام نقارخانه جریان داشت. نقارخانه گاهی روی یک بازار و گاهی (نظیر «پرووَن») بر بالای یکی از درهای حصار ساخته میشد. این برج در عین حال یک انبار مهمات، خزانه، بایگانی و محل نگه داری ناقوس به منظور دعوت به تشکیل جلسات محسوب میشد. اما لزوم این برج روزی احساس شد که کلیسا به صورت یک بنای کاملاً مذهبی درآمد و نوسانات استقلال شهرداری مدتها بعد موجب شد که این برج به صورت یک بنای باارزش درآید.
نقارخانهی «آبویل (15)» از جمله بناهای انگشت شماری است که به قرن سیزدهم تعلق دارد. نقارخانههای «اِورو (16)»، «بتون (17)» و اکثر شهرهای «فلاندر» فقط مربوط به قرن پانزدهم میباشند.
نقارخانهی «اِورو» (تصویر 6-E) که در وسط یک بازار قرار دارد، بر روی یک سری کمان واقع شده که این کمانها خاطرهای از دروازههای شهر بوده، روی آنها بناهای متعدد دیگری ترتیب یافته بود.
قدیمیترین ساختمانهای شهرداری متعلق به مناطقی است که در آن، سنتهای رومی پابرجا مانده است. «سنت آنتونی (18)» (ایالت «تارن اِگارون (19)») دارای یک خانه شهرداری است که به قرن سیزدهم تعلق دارد: طبقهی هم کف یک بازار سرپوشیده است و طبقهی اوّل یک سالن اجتماع که تقریباً تمامی سطح آن شیشهای میباشد.
در فرانسه، قرن شانزدهم دورهی واقعی بناهای شهرداری است. در همین زمان است که ساختمانهای شهرداری ایالت «لوآر» بنا گردید؛ مثل «اورلئان (20)»، «کُمپین» (21) و «بوگِنسی» (22). این قرن هم چنین دورهای است که طی آن، پارلمانها، کاخهای مجلل خود را بنا میسازند که شهر «روئن» عالیترین نمونهی آن را عرضه میدارد. کاخ پارلمان «نورماندی» یکی از آخرین بناهای هنر گوتیک فرانسه محسوب میشود؛ با تالارهای شهرداری «لوآر»، به دورهی «رنسانس» قدم میگذاریم.
در انگلستان هیچ گونه اثری از معماری شهرداری به جای نماند و «موسیو فرگوسون (23)» به مزیت همین حادثهی منفی، در تاریخچهی داخلی شهرهای انگلستان قرون وسطی، اشاره میکند. برعکس، ایتالیا که در آن، رژیم خودمختاری شهرهای رومی هرگز رو به نقصان نگذاشته بود، از همان ابتدای قرن چهاردهم دارای کاخهای شهرداری با عظمتی میباشد. از آن جمله: «اورویتو (24)»، «فلورانس» و «سیین (25)».
کاخ شهرداری «فلورانس» از سنگهای عظیمی ساخته شده که دارای نماهای ناهنجار میباشد. کاخ شهرداری «سییِن» آجری است و به جز چند خاتم کاری از گل پخته، هیچ گونه ترتیبات زینتی دیگری در آن به کار نرفته است. این کاخها با اسکلت بندی خشن و کنگرههای خود، فکر دژهایی را در ذهن بیدار میکنند که در آن، زندانیان شهر به سر میبردند. هر کدام از آنها بیشتر به عنوان یک سمبول تا هدف دفاعی، دارای یک برج مربع شکل است که بر شهر مسلط بوده، بر بالای مرتفعترین برجهای حکومتی مشرف میباشند.
در قرن پانزدهم، بنای شهرداری در ایتالیا جنبهی یک بازیلیک روباز را برای اجلاسهای عمومی به خود میگیرد (مثل «پادو (26)»، «ویسنس (27)» و «ورون (28)»). کاخ قدیمی شهر «ونیز» با همین اسلوب منطبق میباشد و به صورت سالن اجتماع بزرگ مردم درآمده است.
رونق تجاری، به شهرهای ایتالیا امکان داده بود تا این کاخها را بنا سازد. در شمال اروپا توسعهای شبیه به توسعهی آنها به سود اتحادیه بازرگانی «هانزتیک (29)» به وقوع پیوسته بود. شهرهای این اتحادیه با شهرهای ایتالیا به کمک تجمل بناهای شهرداری خود به رقابت میپردازند.
از آغاز قرن چهاردهم، بناهای شهرداری باعظمت، «برونزویک (30)» و «مانستر (31)» ساخته شدند.
شهرت قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم در «فلاندر» با وجود کاخهای شهرداری «بروکسل (32)»، «گان» و «لووَن (33)» است. در منطقهی بالتیک، کاخهای شهرداری «لوبک»، شهر «هامبورگ» و «براند بورگ» معروف میباشند.
پارهای از این بناها دارای تقسیم بندیهای بسیار پیچیدهای هستند که بدون شک با احتیاجات متعدد جمعیت تجارت پیشه منطبق میباشند. برخی دیگر حالت سالنهای پراکنده به خود میگیرند که در قسمت زیرزمینی آنها زندان شهرداری ترتیب یافته است (نظیر «میانس (34)»، «کلونی» و «نورنبرگ»).
کاخهای منطقهی «فلاندر» از کلیهی مواهب معماری پر تلالو برخوردار بوده، کاخهای منطقهی بالتیک دارای سبک پر ابهتتری میباشند که تصویر 7 خصوصیت آنها را نشان میدهد.
ساختمان، که تماماً از آجر است، از فرمهای سادهای که مصالح آن را ملزم میدارد، پیروی میکند. تناسبها جسارت آمیز و از ظرافت خاصی برخوردار میباشد؛ تزئینات مشتمل است بر خاتم کاری و استفاده از گل پخته، و بازی رنگها به کمک میناکاری که به این معماری وسیع جان میبخشد.
در این زمینه مکتب خاصی وجود دارد که بناهای آن دارای تشابهات عجیبی با کاخهای ایتالیایی که «سیین» نمونهای از آن را ارائه میدهد، میباشد. در این بناها همان تقسیم بندی، دکوراسیون و مصالح وجود دارد: معماران ایتالیایی منطبق با آب و هوای منطقهی «نور» میباشد. اندیشهی یک نفوذ خارجی غیرمحتمل نمیباشد زیرا روابط بازرگانی نزدیکی میان ایتالیا و اتحادیه تجاری وجود داشت.
بازارها:
در شهرهای فرانسوی قرون وسطی بازار همان اهمیتی را داشت که «آگورا (35)» (میدان عمومی یونان قدیم) برای شهرهای یونان داشت و بازار برای شهرهای فعلی مشرق زمین دارد.معمولاً بازار عبارت بود از یک هال بزرگ با شیروانی دوشیبی: بازار «سن پیر سور دیو» یکی از زیباترین نمونههای این هالها میباشد که داربستهای آن، شباهت زیادی به چوب بستهای انبارهای صومعهها دارد (تصاویر 8 و 9). بازار «مونپازیه» (36) به صورت میدانی است که در کنار آن، چند خیابان سرپوشیده ترتیب یافته است.
بخشداریهای زیبای «فلاندر» دارای هالهایی است که واقعاً دیدنی میباشند (نظیر «ایپر (37)»، «بروگ»، «گان»، «لووَن» و «اُدِنارد (38)»). اکثر آنها برای تجارت پارچه ساخته شده، دارای چندین طبقه میباشند. طبقهی هم کف برای فروش و طبقات فوقانی به کارگاههای تولیدی اختصاص داشت.
در «کنستانس (39)» سالن گمرک که به قرن چهاردهم تعلق دارد، تقریباً از روی ترتیبات هالهای منطقهی «نور» طراحی شده است.
خانههای صنفی:
هر کسب دارای یک مرکز تجمع بود. معمولاً این جایگاه اجتماع عبارت بود از یک اتاق وسیع در بالای طبقهی هم کف که یا دکّهی یکی از اعضاء بود یا محل فروش کالاها.در «فلاندر» و به خصوص در «بروکسل»، هتلهای «شیلد (40)» با ظرافت خاصی تزیین گردیدهاند. در «رِم» خانهای زیبا موسوم به خانهی موسیقی دانان که گویا مقر یک صنف از رامشگران بود، وجود دارد.
خانههای مسکونی
چیزی که خانهی قرون وسطی را از خانهی قدیمی متمایز میسازد آن است که خانهی قرون وسطی هیچ کدام از این تفکیکهای میان زندگی خانوادگی و روابط بیرونی را- که در اماکن مسکونی پمپئی وجود داشت- در بر ندارد.یکی از آخرین اشارهها به امر خانواده در نوشتهای به قلم «سیدوئن آپولینر (41)» (قرن پنجم) دیده میشود: هیچ اسراری جامعهی مسیحی غرب را احاطه نمیکند. خانهی قدیمی از نظر سیستم فاقد روزنه به سوی بیرون بود. خانهی قرون وسطی فقط تا آن جایی که مسئلهی ایمنی ملزم بدارد، محصور میگردد.
نقشه:
از آغاز عصر «رمان» (خانههای «کلونی») اماکن مسکونی به عنوان عنصر اصلی، دارای یک سالن بزرگ یعنی مرکز زندگی خانگی است که در آن، نه تنها شهرنشین و خانوادهاش بلکه شاگردان و خدمه آن نیز سکونت دارند.تصویر 10 (B) نمونهای از توزیع رایج میباشد.
در طبقهی هم کف دکهای وجود دارد که به روی خیابان باز میشود با پستویی که به حیاط ختم میشود. در حاشیهای از ساختمان پلکانی هست که به وسیلهی راهرو قابل دسترس بوده، دفاع از آن آسان میباشد حتی اگر دکه مورد هجوم قرار گیرد. در طبقهی اوّل، سالن بزرگ و اتاق ترتیب یافته که این اتاق جادار و کاملاً روشن میباشد. در طبقهی فوقانی تعدادی اتاق خواب وجود دارد. درون حیاط، غالباً یک آشپزخانه و یک انبار و گاهی یک چاه و چند مستراح به چشم میخورد. در صورت لزوم به یک اتاق در هر طبقه اکتفا میشود که این امر در مورد اکثر خانههای «شامون (42)» صدق میکند (تصویر 10-A). به کمک ترتیبات ابتکارآمیز پلکان که برای تخلیهی طبقههای مختلف و مستقل از همدیگر به وجود آمده است، این خانههای محقر از هر لحاظ قابل سکونت میباشد.
هیچ وقت یک خانه برای سکونت بیش از یک خانواده به کار نمیرود.
در شهرهای ایالت «میدی» (از آن جمله شهر «مونپازیه») یک کوچه که برای جلوگیری از گسترش حریق اختصاص دارد، هر خانه را از دیگری جدا میسازد.
تزئینات داخلی:
تزئینات داخلی علی الخصوص عبارت بود از چند پوشش پارچهای و گچ بری که تصاویر نوشتههای خطی در صورت احتیاج امکان میدهد آنها را دوباره نشان دهد.سطوح پنجرههای ساخته شده از شیشههای برآمده یا به رنگ شیری که از نگاه کردن بدون ممانعت از تابش نور آفتاب، جلوگیری میکرد، در اطراف دارای حاشیههایی رنگی و در وسط دارای علاماتی مخصوص بود. تیرهای اصلی و فرعی و تختههای کف، دارای رنگ، جلا و نعل درگاههای تراشیده یا لااقل نیم رخ دار بودند.
بعضی از خانهها خصوصاً در «رِم»، در زیر کفهای خود ترتیبات چوبی را که در فواصل تیرهای اصلی قرار دارند، حفظ نمودهاند.
زینت اصلی یک سالن همان بخاری دیواری بزرگ آن بود که روی آن، نقوش مختلف وجود داشت.
پنجرهها با سطوحی کوچک و قالب بندی شده و برآمدگیهای ثابت که در گشادگی پنجرهها جای داشت، این دکوراسیون معماری را کامل میکرد.
حالت بیرونی:
تصویر 11 دنبالهای از سردرهای فرانسوی طبقه بندی شده بر حسب قدمت و تصویر 12 برخی از ترتیبات بیرونی منطبق با آب و هوای مختلف را نشان میدهند.تصویر 11 در نقطهی A نمایشگر یک خانهی «رمان» در شهر «کلونی» است که این خانه دارای بامی با سراشیبی ضعیف میباشد. دلیل این تفکیک را میتوان در عدم ایمنی میان جلوه گاه هلالی شکل دکان و راهرویی که به قسمت مسکونی ختم میشود، جست و جو نمود. طبقهی اوّل یک سطح مشبک است.
این گونه منازل آن طور که باید مؤید فکر عامیانهی خانههای کاملاً مسدود در برابر هوای آزاد و نور نمیباشند. شکل B خانهای از «پرووَن» است که به بهترین معماری قرن سیزدهم تعلق دارد:
این خانه نمایشگر هماهنگی تناسباتی است که ما را به یاد ساختمانهای روستایی رد «مِسلِه» میاندازد که با آن هم زمان میباشد. بام با سراشیبی تند دارای یک «پی نیون» است و درگاههای مستطیل شکل، درون ترتیباتی بیضی مانند و خیلی ساده نقش بسته است.
خانهی C، «سن ایری (43)» متعلق به اواخر قرن سیزدهم میباشد. این خانه از تمامی سادگی بناهای مذهبی مربوط به همین دوره برخوردار است: هر دو طبقه خانه تماماً لخت میباشد. در طبقهی هم کف یک ایوان در طول خیابان کشیده شده است. این ایوان نه تنها در خانههای ایالت «میدی»، بلکه در «رِم» و در ایالت «نور» تا شهر «دُل» یافت میشود.
گاهی اوقات کمانها روی پایههای مستقیم قرار دارند. در این ترتیبات به مسئله فشار توجه شده، کاملاً پیداست که سعی شده تا قسمتهای زیربنایی با سطح زمین انطباق یابد. در گوشههای سردرها نیز غالباً برجهای کوچکی دیده میشود که به طور برآمده روی ستونهای فانوس مانند قرار داشته، درگاههایی در آنها به وجود آمده که از این درگاهها دیدگاه وسیعی امکان پذیر شده است.
نمونه M تصویر 12 که با آب و هوای ایتالیا مناسبت دارد، یکی از خانههای قدیمی شهر «پیز» است. یک تراس سرپوشیده روی خانه واقع شده و مأوایی برای شبهای تابستان میباشد. پنجرهها به بادگیر مجهز میباشند.
برخی از سردرهای ایتالیا دارای تکیه گاههایی است که برافراشته ساختن چادرهای آویزان را امکان پذیر میسازد. این چادرها از تابش مستقیم نور جلوگیری میکند. بامها مسطح میباشند زیرا این نوع بام برای کشورهای کم باران مناسبترند.
نمونهی N («مانستر») مربوط به مناطقی است که برف و باران زیاد میبارد، مثل آلمان شمالی و «فلاندر». زمینهی عمده دکوراسیون همان شیروانی است که سراشیبی تند آنها به وسیلهی یک سلسله پلکان مزین به کنگره تخفیف یافته است. «پی نیون»های عمارات شهرداری کرانه دریای بالتیک طبق همین سبک ترتیب یافتهاند (تصویر 13).
در شکل R خانهای دیده میشود که برای آب و هوای انگلستان ساخته شده است در «گلاستونبری»: در این خانه همان ترتیبات درگاههای برآمده که نور آفتاب را افزایش میدهد و روشنایی را به داخل وارد ساخته، به سردر جنبش خاصی میبخشد، دیده میشود.
این یک امتیاز اشرافی بود که هر کس دارای خانهای مزین به برج باشد. با این حال میدانیم که در دورهی مصونیت «وزله»، برجهایی بر روی خانههای افراد عادی ساخته شد.
هتل
در فرانسه، طی اوّلین دوران رژیم بخشداری تعداد ناچیزی اماکن مسکونی اشرافی در شهرهایی که در آن، اشرافیان از امنیت برخوردار نباشند، وجود دارد.باید به عصری که در آن، شور و هیجان بخشداریها رفته رفته تقلیل مییابد بازگشت تا بتوان در شهرها هتلهایی فئودالی پیدا نمود.
در قرن چهاردهم تعداد هتلها افزایش مییابد و عصر کاخهای «پواتیه» و «دیژون» آغاز میشود.
در قرن پانزدهم، اربابان دارای هتلهایی نه تنها در سرزمین تحت قلمرو خود، بلکه در خارج از آن نیز میباشند: دوکهای منطقهی «بورگنی» در پاریس، هتلی برای خود میسازند که بقایای آن هنوز به چشم میخورد.
قبل از قرن چهاردهم، تنها سکونت شهری که به وضوح از سکونت اشرافی متمایز میباشد، همان «اوشه» است (قلمرو اسقف). «اوشهی» شهر «اوگزر» که در دامنهی یک تپه با منظره روی دره بنا گردیده است، نمایشگر نمونهی جالبی از هتل آزاد میباشد که نظیر آن در قرن سیزدهم رواج داشت. همین حالت سکونت آزاد در قرن چهاردهم در هتل «سن پل» مشاهده میشود. شارل پنجم محل آن را در انتهای حصار تقویت شدهی شهر پاریس برگزید که تحت حفاظت زندان «باستیل (44)» قرار داشت. ولی به کمک همین تضمین مضاعف، او موفق شد حالتی را به آن دهد که تضاد عجیبی با استحکامات دورهی قبلی به وجود میآورد. این بنا مشتمل بود بر تعدادی غرفه که در وسط باغچههای مزین به قفس و داربست مخفی شده بود. در این خانه هم چنین چند ایوان و اتاق حمام وجود داشت: این یک ویلای قدیمی بود، به جز در مورد سبک معماری آن.
برای اکثر هتلهای ساخته شده در شهرها، خصوصیت اصلی همان ترتیبات آپارتمان در انتهای یک حیاط است. شهرنشینی که صاحب دکان بود میبایست دارای مسکنی با سردر باشد. این راه حل در مورد اماکن مسکونی اربابها به هیچ وجه صدق نمیکرد و ساکنین آن مجبور بودند از آرامش و امنیت چشم پوشی کنند. طبق همین نظام فکری است که هتل «ژاک کور (45)» شهر «بورگه» (تصویر 14) در حدود سال 1440 م. طراحی گردید:
حیاطی که در جلوی خانه وجود دارد از سه جانب در محاصره ایوانهای دو طبقه میباشد که به آن حالت یک صومعهی زیبا را میبخشد. نمازخانه در بالای درب ورودی قرار گرفته، تنها نگهبانان در قسمتی که در حاشیه معبر عمومی واقع شده است، سکونت دارند.
بدنه خانه به دو تودهی A و B کاملاً مشخص تقسیم میشود که اتاقهای اصلی آن را که مجهز به پلکانهای مخصوص میباشد، میتواند به دلخواه در ارتباط بین خودشان قرار داده یا از هم جدا سازد. این عدم وابستگی اتاقها که آمادگی هر نوع ترتیبات را دارد، تعیین دقیق نقشی را که هر کدام از آنها به آن اختصاص یافته بود، مشکل میسازد: بدون شک این نقش به هیچ وجه ثابت نبود و بر حسب ضرورت زمانی تغییر میکرد. در عصری که میبایست تعداد زیادی مهمان را اسکان داد، ترتیبی داده میشود که در صورت احتیاج بتوان مسکن را به صورت یک سلسله آپارتمانهای کوچک و مستقل درآورد.
غالب اوقات سالنهای اجتماع طوری ترتیب مییافت که به کمک جدارههای متحرک بتواند به صورت اتاق درآید.
در هتل «ژاک کور» تنها یک اتاق برای هدفی مشخص تعیین گردیده و آن سالن بزرگ است. این سالن که در دو انتهای خود به وسیلهی دو برج کوچک پلکانی قابل دسترس بود و از دو طرف روشنایی دریافت میکرد، با مردم در ارتباط مستقیم بود؛ برای ضیافتها و جشنها نیز به کار میرفت: چه برای ارباب و چه برای شهرنشین، سالن بزرگ مرکز زندگی درونی است.
در مورد نقشه نیز، هیچ چیز در ترتیبات سردرها منطبق با ترتیبات متقارن معماری فعلی نیست: نظم خطی با بینظمیهای زمین قطع میگردد و هر تودهی ساختمان برای خود دارای شیروانی و هر قفسه پلکان دارای برج مخصوص خود میباشد. جزئیات دکوراسیون، به طوری که ارتفاع اصلاح شدهی تصویر 15 نشان میدهد، درست شبیه به جزئیات معماری شعلهای میباشد.
این است خصوصیات تقریباً تمامی هتلهای ساخته شده در فرانسه تا اوایل قرن شانزدهم:
هتل کُنتهای «نِور» یکی از نادرترین نمونههای آپارتمان به صورت سردر را ارائه میدهد. در پاریس، هتلهای «کلونی» و «سِن» که متعلق به دورهی حکومت لویی دوازدهم میباشند و هتل «تِرِموآل (46)» که به عصر فرانسوی اوّل مربوط میشود، از هر لحاظ دنباله روی سنت گوتیک محسوب میشوند.
اکنون به هتلهایی نظر افکنیم که با معماری فرانسه بیگانهاند.
در لحظهای که شارل پنجم در پاریس، خانه «سن پل» را برای خود بنا میساخت، در تمامی اروپا نیاز به رهایی از ناراحتی کاخهای استحکامی احساس میگردید: شاهزادههای آلمانی در قلب شهرها برای خود دارای کاخهایی بودند که زیاد جنبهی استحکامی نداشت و به عنوان مکان سکونت در دوران صلح به کار میرفت. کاخ «ماریان بورگ (47)» متعلق به قرن سیزدهم است و هتلی است که تنها محل آن از آن حفاظت میکند: دیوارهای آن با درگاههای بزرگی همراه بوده، فاقد ترتیبات دفاعی مؤثر میباشد.
در قرن چهاردهم، کاخ «ماریان بورگ» ارائه دهندهی چند خصوصیت دفاعی است؛ در واقع این یک سکونت آزاد میباشد.
در مجارستان، کاخ «وایدا هُنیاد (48)» دارای راهرویی است که روی یکی از سطوح خود تماماً لخت است.
در آلمان و «فلاندر»، هتل به جای آن که مثل فرانسه به وسیلهی یک حیاط از خیابان جدا باشد، معمولاً حجمی را تشکیل میدهد که در کنار معبر عمومی واقع شده، «پی نیون» عظیمی را حمل میکند (نظیر «کلونی»، «نورنبرگ» و «بروکسل»).
در انگلستان، طرح مزبور با بناهای مسکونی در انتهای یک حیاط، در پارهای از سکونت گاههای اسقفها یا کشیشها یافت میشود.
در شهرهای اشرافی ایتالیا، هر خانواده دارای کاخ مخصوص خود بوده، رقابت خانوادهها به خانههایشان حالت قلعههایی مجهز به برج استحکامی را میدهد (نظیر «سان جمینیانو (49)» و «سییِن»). به ندرت یک باغچه این کاخهای ایتالیا را همراهی میکند. تنها فضای آزاد، یک حیاط است که خاطرهی همان «آتریوم» قدیمی میباشد. در «ونیز» که زمین آن ارزش فوق العادهای دارد، این فضای مرکزی سرپوشیده بوده، در بالای آن سالن بزرگ قرار دارد.
غالباً گفته شده که کاخهای شهر «ونیز» شبیه خانههای شرقی میباشند. اما نمیتوان یک چنین تشابهی میان اشیای مشخصتری برقرار ساخت. خانهی آسیایی اصولاً فاقد پنجرههای خارجی است. تصویر ایجاد سردری با معماری ویژه مشرق زمین بیگانه میباشد، در حالی که کاخ ونیزی تماماً با سردر و پنجره است.
در تصویر 16 نمونهای از همین ترتیبات مشبک که در حکم جدار میباشد و در خانههای گوتیک نیز یافت میشود، به چشم میخورد. کاخ ونیزی چیزی نیست جز تنوعی از خانهی گوتیک منطقهی «نور»- یک خانهی منطقهی «نور» با سالن بزرگ و پنجرههای آن- ولی جایی که شرایط اقلیمی امکان داده است بامهای مسطح جایگزین شیروانیهای «پی نیون» دار شود.
پینوشتها:
1. Atrium
2. Clairvaux
3. St.- Bruno
4. Chartreuse
5. Chanoines
6. Chapitre
7. Guillaume de Champeaux
8. Abelard
9. Alcala
10. Cracovie
11. Jagellons
12. le Tortoir
13. Beaune
14. Lubeck
15. Abbeville
16. Evreux
17. Bethune
18. St.- Antonin
19. Tarn- et- Garonne
20. Orleans
21. Compiegne
22. Beaugency
23. M. Fergusson
24. Orvieto
25. Sienne
26. Padoue
27. Vicence
28. Vérone
29. Hanseatique
30. Brunswick
31. Munster
32. Bruxelles
33. Louvain
34. Mayence
35. Agora
36. Montpazier
37. Ypres
38. Audenarde
39. Constance
40. Childes
41. Sidoine Apollinaire
42. Chaumont
43. St. Yrieix
44. Bastille
45. Jacues Coeur
46. Tremoille
47. Marienbourg
48. Vayda-Hunyad
49. San- Gemigniano
شوازی، اگوست؛ (1392)، تاریخ معماری، ترجمه لطیف ابوالقاسمی، تهران: مؤسسه انتشارات دانشگاه تهران، چاپ چهارم
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}