زنان نمونه
زنان نمونه
آفرينشِ زن، برگ زريني از کتاب خلقت است. زيرا زن يکي از مظاهرِ زيبايي و بزرگي خداوند است. زنان! نيمي از اجتماع را تشکيل مي دهند و نقش مهمي در رشد و پيشرفت جامعه دارند.
در نظام خلقت همانطور که دين اسلام اشاره کرده، خداوند زن و مرد را جداگانه خلق نمود و از روح خود بر آنها دميد.
زرارة بن اعين از امام صادق عليه السلام نقل ميکند که:
« خداوند بعد از آفرينش آدم، حوا را به طور نو ظهور پديد آورد...».[1]
پس معلوم مي شود از نظر خلقت، فرقي بين زن و مرد نبوده و هيچ کدام امتيازي بر ديگري ندارند. و انسانها به واسطه سعي و تلاش خودشان، ميتوانند به مراتب بالاي کمال در زمينههاي علمي و اخلاقي برسند و در اين راه هيچ فرقي ميان زن و مرد نميباشد.
در قرآن مي خوانيم:
«اي مردم ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را در قالب تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد، ( اينها ملاک امتياز نيست) گرامي ترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست...»
ما در اين نوشتار كه در دو فصل مي آيد؛ به دنبال تبيين حضور زنان در حكومت حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف و ذكر نمونه هايي از اين حضور تا به لطف الهي زنان ما به عنوان ياران و منتظران حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف هم به اعتلاي خود بپردازند و هم تربيت كننده نسل منتظر و ياور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف باشند.
قرآن، جداي از اينكه تقواي الهي و پيمودن درجات كمال انساني را منحصر به مردان نمي داند، در مواردِ متفاوتي از زنان نمونهاي نام مي برد كه الگوي مردان و زنان مومن اند و ما در اينجا به بعضي از آنها اشاره مي كنيم :
اين زن با اينکه در بهترين شرايط مادي و زندگي دنيايي به سر ميبرد با دعوت حضرت موسي، ايمان آورد و تا پاي جان در زير سختترين شکنجهها دست از ايمان و عقيدة خود بر نداشت و به چنان مقام بالايي رسيد که خداوند او را الگوي تمام زنان و مردان مؤمن معرفي ميکند. وي از جمله چهار زني مي باشد که بهشت مشتاق آنهاست.[2]
در فضيلت اين بانو همين بس که خداوند سورهاي از قرآن را به نام اين بانو قرار داده است و در جاي جاي قرآن تعبيرهاي زيبايي درباره حضرت مريم آمده است که هر فردي را به شگفتي مي اندازد.
اين دو زن نقش مهمي در حفظ جان حضرت موسي عليه السلام داشتند به طوري که مادر آن حضرت او را درجعبه اي قير اندود قرار داده و در رود نيل مياندازد و خواهرش او را تا کاخ فرعون تعقيب کرده و سبب بازگرداندن حضرت موسي به آغوش مادرش ميشود.
تاريخ شاهد است که زنان نه تنها در بعد فردي و معنوي به درجات بالاي کمال رسيده اند بلكه در بعد اجتماعي هم نقش فعالي داشتند.
عرصه هاي سياسي، ميدان جنگ و نبرد و علمي شاهد حضور و نقش زنان مي باشد.
نقش زنان مؤمن در حفظ اسلام و دفاع از پيشواي مسلمانان در عصر و زمان خودشان چشمگير و حائز اهيمت است. تاريخ، نمونه زيادي از اين زنان در خود دارد که ما به تعدادي از آنها اشاره مي كنيم.
اين بانوي گرامي داراي ابعاد وجودي بسياري است که هر بُعد زندگي آن حضرت سرمشق ديگران است. آن حضرت نه تنها داراي مقام عصمت بوده، داراي مقامات بالاي معنوي نيز بودند چنانچه امام حسن مجتبي عليه السلام مي فرمايد:
« عابدتر از فاطمه در دنيا نميتوان يافت»[3]
حضرت فاطمه عليها السلام هم خانهدار خوبي بودند و سنگر خانه را مهمتر از هر چيز ديگر ميدانستند و هم سياستمداري آگاه بودند که به مقتضاي زمان و مصلحت جامعه عمل ميکردند. آن حضرت در خانه همسر خوبي براي علي عليه السلام و مادري موفق در تربيت فرزندان صالح خويش بودند و در بيرون منزل مدافع فداکاري براي مکتب اسلام بودند چنانچه در دفاع از وصي پيامبر آنهم نه به عنوان اينکه اميرالمؤمنين عليه السلام شوهر آن حضرت بود بلکه به عنوان دفاع از امامت و امام زمان خويش خطبه خواندند و فرياد زدند. ايشان شبها به خانه انصار و مهاجران مي رفتند و با آنها حرف ميزدند و فضايل علي عليه السلام را يکي يکي ميشمردند و سفارشهاي پيامبر را در غدير به ياد آنها ميآوردند و با قدرت منطق و استدلال، حقانيت آن حضرت را اثبات ميکردند و عاقبت نيز در راه دفاع از ولايت و امامت به شهادت رسيدند.
حضرت زينب هم که در دامان چنين مادري پرورش يافت الگوي صبر و استقامت است. مصائب آن حضرت در واقعۀ کربلا و نقش آن بانو بعد از واقعۀ کربلا در افشاگري و رسوايي يزيد و يارانش بر کسي پوشيده نيست و اگر شجاعت و فداکاري حضرت زينب(س) نبود دشمنان ياد کربلا را از بين مي بردند و امام سجاد عليه السلام را به شهادت ميرساندند و اثري از اسلام عزيز باقي نميماند.
از حضرت خديجه عليها السلام نيز به عنوان يكي از چهار زن آسماني و بهشتي نام بردهاند كه در عرصه سياسي اولين زن مومنه و ياريگر پيامبر گرامي اسلام صل الله عليه و آله بوده است و نقش مهمي در پيشبرد اسلام داشته است.
از زنان عصر حاضر نيز مي توان به بنت الهدي صدر اشاره کنيم. وي پرچمدار حرکت اسلامي بانوان در عراق بود. ايشان پس از دستگيري برادرش آيت الله صدر با سخنراني روشنگرانه حرکت جديدي را آغاز کرد که آزادي برادرش را در پي داشت اما پس از چند ماه او و برادرش را دستگير و به شهادت رساندند.
در طول مبارزات ملت ايران براي پيروزي انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي نيز ما زنان بسياري داشتيم که نقش مهمي را ايفا کردند.
در صدر اسلام عده زيادي از زنان به همراه پيامبر در صحنه نبرد شرکت ميکردند و به مداواي مجروحان و سرپرستي بيماران ميپرداختند و در انتقال آب و حمل غذا و آشپزي و نگهداري وسايل رزمندگان و تهيه دارو و رساندن مهمات به رزمندگان و تعمير تجهيزات آسيب ديده وانتقال مجروحان و شهدا انجام وظيفه ميکردند.
براي نمونه ميتوان از نسيه دختر کعب مازينه اين بانوي گرامي مادر دو شهيد است و از زنان قهرماني است که در برخي از جنگهاي پيامبر صل الله عليه و آله حضور فعالي براي مداواي مجروحان داشته است. او در جنگ احد پس از شکست مسلمانان با شمشير به دفاع از پيامبر صل الله عليه و آله پرداخت و حضرت رسول نيز در مورد او دعا کردند که خدا او را از اهل بهشت قرار دهد.
همانطور که زنان در تاريخِ حماسهها و قيامها نقش چشمگيري داشتند و پيام آور حضورِ توأم با عزّت و عفّت بودهاند در حکومت جهاني حضرت مهدي عليه السلام نيز در جهت گسترش فرهنگ اسلامي و تبيين خطوط اصلي دين و آموزش معارف الهي نقش برجستهاي برعهده دارند.
وجود 50 زن از ميان 313 نفر از ياران برجسته و فرماندهان آن حضرت مؤيد اين مطلب است.
امام باقر عليه السلام مي فرمايد:
« به خدا سوگند 313 نفر بدون وعده پيشين گرد مي آيند. در ميان آنها 50 نفر زن هستند»
يا در جاي ديگر امام صادق عليه السلام نيز از زنان همراه حضرت مهدي عليه السلام نام برده و مي فرمايد:
« آنان مجروحان را مداوا ميکنند و از بيماران جنگي پرستاري مينمايند چنانچه زنان در زمان پيامبر همراه او بودند....»[4]
اين دو روايت حکايت از آن دارد که وجود زنان در بين ياران حضرت امري حتمي است.
حال جا دارد بر اساس روايات حضور و نقش اين زنان را از نظر زمان و موقعيت بررسي کنيم.
زناني هستند که در ايام ظهور حضرت زندگي مي کنند که از جمله آنها همان 50 زني است که در روايت به آنها اشاره شده و جزء افراد اصلي سپاه حضرت هستند. آنها به هنگام ظهور در حرم امن الهي به خدمت امام مي رسند:
ام سلمه ضمن حديثي درباره علائم ظهور از پيامبر صل الله عليه و آله روايت کرده است که فرمودند:
« در آن هنگام پناهنده اي به حرم امن الهي پناه مي آورد و مردم همانند کبوتراني که از چهار سمت به يک سو هجوم مي برند به سوي او جمع مي شوند در ميان آنان ، برخي زن مي باشند که بر هر جبار و جبارزاده اي پيروز ميشودند...»[5]
مسأله رجعت از مباحث مهم اعتقادي شيعه است که با فرهنگ مهدويت نيز ارتباط تنگاتنگ دارد. رجعت از نظر لغوي به معني بازگشت است. يعني برگشتن به جايي که پيش تر در آنجا بوده است.
و از نظر اصطلاحي به معناي بازگشت دو گروه مؤمنان محض و کافران محض به همان صورتي که در گذشته بودند به دنيا مي باشند. اولياء الهي و صالحان با ديدن حاکميت دين و عدل در گستره گيتي شادمان شوند و ثمرات ايمان و اعمال صالح خود را ميببينند و به ثواب ياري امام نائل ميشوند. معاندان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام نيز بخشي از جزاي اعمال ناشايست خود را در اين دنيا مشاهده کرده و کيفر ميشوند و از ذلت و حقارت، ستمگران متألم ميگردند.
زنان رجعت کننده را مي توان به دوگروه تقسيم کرد:
گروه اول: زنان مؤمنهاي که در زمان قبل از ولادت حضرت عجل الله تعالي فرجه الشريف زندگي مي کردهاند:
در روايتي از امام صادق عليه السلام آمده است:
« همراه مهدي عليه السلام سيزده زن هستند؛ آنان مجروحان را مداوا مي کنند و از بيماران جنگي پرستاري مينمايند، چنان چه زنان در زمان پيامبر اسلام همراه او بودند»
بعد حضرت نام نه نفر از آنها را ذکر ميکنند:
قنواء دختر رشيد.
ام ايمن.
حبابه والبيه كه در زمان امام علي عليه السلام مي زيسته است.
سميه(مادر عمار ياسر) که در ابتداي بعثت رسول اكرم صل الله عليه و آله به شهادت رسيد.
زبيده.
ام خالد احمسيه.
ام سعيد حنفيه.
صيانه ماشطه در زمان حضرت موسي بوده است
ام خالد جهنيه.
ما در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم :
ام ايمن
خداوند به برکت مهدي آل محمد صل الله عليه و آله و در هنگام ظهور، او را زنده مي گرداند تا در لشگرگاه امام به خدمت گماشته شود.[6]
سميه
حبابه والبيه
اولين ملاقات وي با اميرالمؤمنين بود که از آن حضرت دليلي بر امامت درخواست کرد.حضرت در حضور وي سنگي را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جاي گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در اين سنگ چنين اثري بر جاي بگذارد او امام است. از اين رو حبابه پس از شهادت هر امامي نزد امام ديگر مي رفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ مي زدند و اثر آن نقش مي بست. حبابه، نه ماه پس از شهادت امام رضا عليه السلام زنده بود و پس از او بدرود حيات گفت. روايت شده که وقتي حبابه به خدمت امام زين العابدين رسيد 113 سال از عمرش سپري شده بود و حضرت با انگشت سبابه خود اشاره اي نمود و جواني اش بازگشت.[7]
صيانه ماشطه
وي آرايشگر دختر فرعون بود.
روزي شانه از دستش افتاد و چون همواره ذکر خدا را مي گفت، هنگام برداشتن شانه ناگهان نام خدا را به زبان آورد. دختر فرعون از او پرسيد: منظور از خدا پدرم فرعون است؟ صيانه جواب داد: خير، بلکه خداي من کسي است که پدر تو را آفريده و او را از بين خواهد برد، دختر فرعون اين جريان را به پدرش اطلاع داد و فرعون اين زن را احضار کرد و گفت: که مگر به خدايي من اعتراف نداري؟ زن گفت : هرگز! خداي حقيقي را رها نمي کنم تا تو را بپرستم.
فرعون، عصباني شد و دستور داد تنوري را روشن کردند و بچه هاي اين زن را يکي يکي در آتش انداخته و در مقابل چشمانش سوزاندند تا نوبت به بچه شيرخوار او رسيد اين زن مؤمنه خواست در ظاهر سخني بگويد که ناگهان بچه به سخن آمد و به مادرش گفت: صبر کن تو بر حق هستي مادر صبر کرد و آن بچه را هم در آتش سوزاندند و سپس خودش را نيز در آتش انداختند . اين زن مؤمن و شجاع تا زماني که زنده بود تسليم نشد و در برابر همه مصائب تلخ ايستادگي کرد. حضرت رسول صل الله عليه و آله در شب معراج درمحلي بوي بسيار خوشي به مشامش رسيد، از جبرييل پرسيد: اين بوي خوش بي نظير چيست جبرئيل پاسخ داد: بوي خاکستر جسد سوخته همسر حزبيل و فرزندان او است. خداوند اين زن مؤمنه را به خاطر فداکاري و ايمانش در زمان ظهور حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف زنده خواهد کرد.[8]
زنان مومنه اي که در زمان غيبت حضرت زيسته و پيش از ظهور از دنيا رفته اند
آنها بانوان پرهيزگاري بودند که در طول زندگي خود انتظار ظهور حضرت را ميکشيدند. پس از ظهور به اين زنان گفته ميشود که امام شما ظهور نموده است اگر ميخواهيد به اذن خدا زنده شده و شما هم حاضر باشيد!هر بانويي که خود را با خواستهها و شرايط زندگي در حکومت مهدي آل محمد صل الله عليه و آله تطبيق دهد ممکن است از رحمت خداوند بهره مند شده و در اين گروه قرار بگيرد.
جامعه کنوني ما، بهترين فرصت براي به خود آمدن زنان و بازشناسي توانايي رشد و بازيابي شخصيت آنان است. زنان بايد براي شرکت در آن انقلاب بزرگ از هم اکنون خود را با معيارهاي دقيق اسلامي و اخلاقي تطبيق دهند و در بعد علمي و عملي مراحل کمال را طي کنند و در شناخت دقيق و درست اسلام و تربيت خودشان بکوشند تا پيش از ظهور آن حضرت جزء زنان منتظر قرار گرفته و در دوران ظهور شايستگي شرکت در آن حرکت بزرگ و کمک رساندن به امام خويش را داشته باشند. زنان، تربيت كنندگان نسل منتظر و ياوران حضرت مهدي عليه السلام هستند. بنابراين جداي از خودسازي، بايد در تربيت و ايجاد جامعه همت گمارند تا زمينه ساز ظهور باشند.
پی نوشت ها:
1. علل الشرايع, ج 1, باب 17.
2. رسول اکرم صل الله عليه و آله فرمودند: بهشت مشتاق چهار زن است: مريم دختر عمران, آسيه همسر فرعون, خديجه دخترخويلد و فاطمه سلام الله عليها.
3. الحکم الزاهره, ص 99.
4.اثبات الهداه, ج 3, ص 575.
5. مجمع الزوائد ، ج 7، ص 315.
6. روز نگار زنان, سال 1380.
7. زنان در حکومت امام زمان عليه السلام , محمد جواد طبسي ص 31 و30.
8.خواهران قهرمان, ص 56.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}