نویسنده: احسان علی اکبری بابوکانی




 

 موارد مشروعیت تجسّس در فقه امامیه (2)

از مواردی که می‌توان در آنها تجسّس را جائز دانست، تجسّس ولی کودک و نوجوان جهت تربیت صحیح، دقیق و اسلامی کودک و نوجوان و حتی جوان است. در روایات اهل بیت (علیهم السلام) در مورد تربیت فرزند توسط والدین او بسیار تأکید شده است برای مثال: "حق الوالد علی الوالد أن یحسّن اسمه و یحسّن أدبه" (1) در روایتی نیز امام سجاد (علیه السلام) می‌فرمایند: "... إنّک مسئول عمّا ولیته به من حسن الأدب..." (2) شما مسئولی نسبت به کسی که سرپرستی‌اش را به عهده گرفته‌ای (فرزندان)، بدین صورت که او را به خوبی ادب و تربیت کنی.
بنابراین:
1- پدر و مادر از آنجا مسئول تربیت فررزندان بوده و نوع تربیت اسلامی و صحیح از واجبات و تکالیف شرعی ایشان است، مقدّمات این تربیت یعنی تجسّس از عیوب، رذائل اخلاقی، کج‌روی‌ها و ... نیز بر اساس رأی مشهور اصولیین شرعاً واجب است و به اتفاق علما عقلاً نیز واجب می‌باشد. حسب روایت امام سجاد (علیه السلام)، ایشان در پیشگاه الهی مسئول بوده و کوتاهی و قصور ایشان و اهمال در مسأله‌ی تربیت نابخشودنی است.
2- بنای عقلای عالم نیز در مقام تربیت بر جواز تجسّس از تمام رفتار، اخلاقیات، اسرار، عورات و ... کودک و نوجوانی است، که مسئولیّت تربیت او را دارند، شارع مقدّس نیز از این بناء ردع نفرموده‌اند، و با وجود اینکه ایشان در مقام بیان بوده است، بر ایشان در صورت عدم رضایت، بیان واجب بود. و البته حتی به واسطه مسئول قرار دادن والدین می‌توان رضایت ایشان از این بنای عملی عقلاء را کشف نمود.
3- از سوی دیگر عدم تجسّس والدین در امور فرزندان در بسیاری موارد مصداق ظلم است، و ظلم به حکم عقل قبیح و به حکم شرع نیز بایسته نمی‌باشد. و تجسّس والدین در امور کودک مصداق برّ و نیکی و احسان است و لذا دارای پاداش می‌باشد.
4- بالاتر اینکه قاعده‌ی "لاضرر" در اینجا حاکم بر ادلّه‌ی حرمت است و دایره حرمت را تضییق می‌نماید، و قهراً مورد حاضر را از شمول حکم حرمت خارج می‌نماید زیرا حکم به حرمت در مورد تربیت طفل حکمی ضروری است و محکوم دلیل "لاضرر" خواهد بود، البته حتی اگر قائل به عدم جعل احکام عدمی بواسطه لاضرر باشیم، با حکومت این قاعده بر ادلّه‌ی عناوین اولیّه در این حیطه رخصت وجود خواهد داشت.
5- در این مورد حتی جدای از ادلّه‌ی فوق و با قطع نظر از ادلّه‌ی فوق می‌توان از باب اهمّ و قواعد تزاحم نیز قائل به جواز تجسّس از تمام اسرار، اخلاقیات، اسرار، روابط و ... کودک، نوجوان و حتی جوان شد.
6- از سوی دیگر اگرچه اصل عدم ولایت احدی بر دیگری است، امّا به دلیل خاص در این جا ولی کودک و نوجوان بر او ولایت دارد و لذا تجسّس از احوال مولّی علیه منافاتی با اصل عدم ولایت به حکم عقل نخواهد داشت و این مورد به دلیل خاص خارج است.

خلاصه:

اینکه با توجه به ضرورت و اهمیّت تربیت کودک و نوجوان در اسلام، می‌توان یکی از موارد استثنای حرمت تجسّس را، تجسّس والدین از امور فرزندان غیربالغ دانست، و گفت برای کشف رذائل و زشتی‌ها برای والدین تجسّس در امور کودک جائز است.

پی‌نوشت‌ها

1. طوسی، 1414ق، ص 501؛ ابن ادریس حلّی، 1410ق، ج2، ص 646؛ محقق حلی، 1378ش، ج2، ص 405؛ حر عاملی، 1381، ج7، ص 314.
2. ابن بابویه، 1413ق، ج2، ص 619؛ مجلسی، بی‌تا، ج8، ص 779؛ فیض کاشانی، 1425ق، ج1، 695.

منبع مقاله :
علی اکبری بابوکانی، احسان؛ (1391)، تجسس از حریم خصوصی افراد در فقه امامیه، تهران: دانشگاه امام صادق، چاپ اول