نویسنده: ایرج پروشانی




 

با اینکه هنر معماری در دوره‌ی اسلامی بیشتر در خدمت دین بوده و مساجد بزرگ و مشاهد متبرک جزو بزرگ‌ترین دستاوردهای آن محسوب می‌شوند، سایر بناهای موردنیاز شهر اسلامی مانند پل، بازار، کاروان‌سرا، دژ، باغ و کاخ هم با همان زیبایی و مهارت و قدرت، در دوره‌ی اسلامی، ساخته شده‌اند. (1) شبکه‌ی بازارها رادر هر نوع می‌توان یکی از ارزشمندترین تجربه‌های شهرسازی و معماری در قلب شهرهای اسلامی به شمار آورد. جایگاه بازارها در بافت همگن شهر چنان است که به کمک شبکه‌های مواصلاتی، بخش‌‌های گوناگون شهر به راحتی به آن دسترسی دارند و کار انتقال بار و کالا به آسانی صورت می‌گیرد تا جایی که مسئله‌ی شیب مسیرها نیز حساب شده است. بناهایی چون مسجد، امامزاده، بقعه، مدرسه، زورخانه، حمام و مانند آنها گذشته از ارزش‌های فردی معماری در توان بخشیدن به جنبه‌ها و ارزش‌های مذهبی، اجتماعی، و فرهنگیِ بافت بازار نقشی بسزا دارند و مکمل هویت آن هستند. پیش از دست‌کاری‌های جدید، تناسب مطلوبی میان فضاهای سرپوشیده و باز و فضای سبز در بافت بازارها حفظ شده بود. یکی از ویژگی‌های جالب معماری بازارها شیوه‌ی نوررسانی آنهاست که نور شکسته با بهره‌گیری از منافذ سقف صورت می‌گیرد. بدین ترتیب ضمن تأمین نور کافی و یکسان در سراسر روز، از تابش مستقیم آفتاب و ریزش باران به داخل جلوگیری می‌کند؛ تهویه‌ی لازم دالان‌ها نیز به خوبی انجام می‌پذیرد. ترکیب نور و حجم، و تناوب تابش آن در بازار به قدری دلپذیر است که رهگذران احساس آرامش می‌کنند. (2) در شالوده‌ی بنا و پی‌ ستون‌ها، به خصوص در زمین‌های مرطوب یا سست، از قطعات سنگ استفاده می‌شد. ستون‌ها و قوس‌ها و دیوارهای باربَر اغلب از آجر و گچ ساخته می‌شد (3) و خشت، برای پرکردن فضاها (یا جدا کردن فضاهای مختلف) به کار می‌رفت. برای زینت‌کاری نماها نیز از گچ و کاشی استفاده می‌شد. استفاده از خشت در ساخت بازارهای بزرگ شهری (مانند بازار نایین و بازار قیصریه‌ی بم که از خشت است) کمتر اتفاق می‌افتاد. در بخش‌های غیر باربر برای کاستن از وزن بیهوده و صرفه‌جویی در مصالح، فضاهای تهی مانند طاقچه و بالاطاقچه تعبیه می‌کردند که برای انبار کردن کالا به کار می‌آمد. (4) پوشش دیوارها معمولاً با کاهگل و گچ صورت می‌گرفت. نوشته‌اند که دیوار دکان‌ها در بازار شام و حلب دارای پوشش یا روکش سربی بوده است. (5) در ساختن بازار شهرهای کوچک، بازارچه‌های کم اهمیت، دکان‌های راسته‌های فرعی، و بیشترِ کاروان‌سراها از خشت استفاده می‌کردند؛ اما نمای بیرونی آجر کاری می‌شد تا هم خشت را از عوامل جوی و فرسایشی محافظت کند و هم به ساختمان نمایی زیباتر بدهد. (6) حجره‌ها با دکان‌های واقع در راسته‌ها، سراها، و تیمچه‌ها به طور معمول مربع یا مستطیل شکل هستند. طرح‌های مربع شکل با پوشش گنبد کم‌خیز، طرح‌های مستطیل شکل با آهُنگ و خیزی نزدیک به سی سانتیمتر، و دهانه‌های بزرگ‌تر با تویزه و بین آنها «لاپوش» بوده است. برای پوشش راسته‌ها از گنبد با شیوه‌ی کاربندی استفاده شده است. در ساخت این پوشش‌ها بیشتر، از آجر و ملاط گچ یاگچ و خاک و کم‌تر از مصالح دیگری مانند سنگ (نظیر بازار لار) استفاده می‌شد. با این حال از اوایل عصر جدید چند نمونه‌ی تاریخ‌دار از راسته بازارهای سرپوشیده با طاق سنگی بر جای مانده است که یکدستی مصالح و ساختمان آنها تصور هرگونه دست‌کاری بعدی را از میان بر می‌‌دارد (بازار سرپوشیده‌ی زیبای علی‌پاشا چارشی‌سی در ادرنه 977 (7)). پشت‌بام بازارها بیشتر با کاهگل پوشانده می‌شد که هم عایق حرارتی بود و هم تا حدودی عایق رطوبتی. به ندرت، پشت‌بام از گنبدها مانند گنبدهای کاروان‌سرای ملک‌پاشا و کاروان‌سرای بازارِ اسب‌شهرِ دیاربَکر پوشش سربی داشته است. (8) درباره‌ی بازار سمرقند نوشته‌اند که از بالای بام بازار آن جوی آبی در بستر سربی روان است. (9) سقف بعضی از بازارها مانند بازار حَرّان و بازار حلب، و بازار قدیم بوشهر یکسره از چوب بوده است. (10) در کار سکوسازی و از اره‌سازی ورودی‌ها گاهی از سنگ تراشیده استفاده شده است. (11) درِ حجره‌ها از چوب و دارای تزیینات زیبایی کارِ گره بوده است. به نمونه‌های برجای مانده در شیراز و قزوین و کاشان بر می‌خوریم. (12)
چهارسوها به طور معمول دارای طرح هشت‌گوش هستند و معماری آنها از سایر قسمت‌های راسته متمایز است. سقف همه‌ی آنها گنبدی شکل است و گوشه‌سازی‌ها و تزیینات داخلی فراوان دارند. کار کُنج‌سازی در آنها با ظرافت و دقّت خاصی صورت گرفته و در هر کنج یک تا سه حجره و یک پله بنا شده است. شیوه‌ی کاربندی زیر گنبدهای بلند آنها و تزیینات گچبری در قوس‌ها چنان است که جلوه‌ی چشمگیری به چهارسوها می‌بخشد.
بعضی بازارها و غالب قیصریه‌ها و رباط‌ها دارای درهای بزرگ آهنین بوده‌اند. (13)
کف بسیاری از بازارها خاکی بوده که به مرور زمان کوبیده و محکم شده بود. کف بعضی از راسته‌هایی را که به کالاهای گران‌بها اختصاص داشت آجر فرش می‌کردند. (14) بعضی از راسته‌ها و معابر نیز در بعضی از شهرها سنگ‌فرش شده بود. (15)
در بازارهای افغانستان دیوار دکان‌ها معمولاً از خشت‌خام و ملاط‌گل ساخته شده که روی آنها کاهگل کشیده‌اند. سقف‌های تخت دکان‌ها و جناغی تیم‌ها - در اصطلاح افغان‌ها تیمپوش- به کمک تیرک‌های چوبی و توفال (به افغانی دستک) ساخته شده‌اند که روی آنها حصیرکشی و روی حصیرها کاهگل‌مالی شده است. این پوشش مجدداً با نی‌های درشت‌تر یا تخته پوشیده شده و روی آنها گل مالیده‌اند، سپس روی آن قشر دیگری از کاهگل می‌کشیدند. این آخرین قشر کاهگل هر چند سال یک بار (معمولاً هر سه سال) تجدید می‌شد. در پوشش گلی کوره‌ها و تنورها یا اجاق آشپزخانه‌ها گاهی به جای کاه از موی انسان و به خصوص از موی اسب و استر استفاده می‌کردند. از این مخلط اندودی بسیار محکم پدید می‌آمد.
در افغانستان، در طول راسته و در برابر دکان‌ها و کارگاه‌ها، سکوهایی می‌ساختند که خریداران یا آشنایان برای مذاکره با فروشنده روی آن می‌نشستند. زرگرها کوره، و سراجان میز کارگاهی خود را دور از اعماق تاریک دکان روی همین سکوها قرار می‌دادند. پیشه‌وران نیز برای دسترسی به نور کافی، از این سکوها استفاده می‌کردند. (16)

پی‌نوشت‌ها

1.پوپ، ص 236، 241.
2. بیگلری، ص 15.
3. فرصت، ص 499.
4. سلطان‌زاده، ص 432.
5. اولیا چلبی، ج 4، ص 11.
6. سلطان‌زاده، همان‌جا.
7. ر.ک. شرابی، ص 97، 160.
8. اولیا چلبی، ج 4، ص 38.
9. حدودالعالم، ص 107.
10. ابن‌جبیر، ص 174-175، 178.
11. ر.ک. ورجاوند، در همین کتاب: بازار وکیل.
12. همان‌جا.
13. ابن‌بطوطه، ج 1، ص 250، 289؛ ابن‌جبیر، ص 202؛ اصطخری، ص 240؛ اولیا چلبی، ص 47، 98.
14. ابن‌حوقل، ص 205؛ سلطان زاده، ص 259.
15. ابن‌بطوطه، ج 1، ص 424؛ گرانتوسکی، ص 300؛ ارباب، ص 33؛ رابینو، ص 75.
16. سان‌لیور، ص 39.

منابع :
ابن‌بطوطه، سفرنامه‌‌ی ابن‌بطوطه، ترجمه‌ی محمدعلی موحّد، تهران، 1359 ش.
ابن‌جبیر، رحلة ابن جبیر، بیروت، 1959/1379.
ابن‌حوقل، سفرنامه‌ی ابن‌حوقل، ترجمه‌ و توضیح جعفر شعار، تهران 1366 ش.
محمدمهدی بن محمدرضا ارباب، نصف جهان فی تعریف الاصفهان، چاپ منوچهر ستوده، تهران، 1368 ش.
ابراهیم بن محمد اصطخری، مسالک و ممالک، ترجمه‌ی فارسی مسالک الممالک از قرن 5 و 6 هجری، چاپ ایرج افشار، تهران 1340 ش.
محمد ظلی بن درویش اولیاچلبی، اولیا چلبی سیاحتنامه سی، ج 4، چاپ احمد جودت، استانبول 1314.
اسفندیار بیگلری، بازارهای ایران، تهران 1356 ش.
آرتور ایهام پوپ، معماری ایران، ترجمه‌ی غلامحسین صدری افشار، ارومیه 1366 ش.
حدودالعالم، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1340 ش. چاپ مینورسکی، لندن 1970.
یاسنت لویی رابینو، ولایات دارالمرز ایران: گیلان، ترجمه‌ی جعفر خمامی زاده، رشت 1366 ش.
حسین ‌سلطان‌زاده، «بازارها در شهرهای ایران»، در شهرهای ایران، چاپ محمدیوسف کیانی، تهران 1366 ش.
محمد نصیربن جعفر فرصت، آثار عجم، بمبئی 1353 ش.
محمدیوسف کیانی، نظری اجمالی به شهرنشینی و شهرسازی در ایران، تهران 1365 ش.
گرانتوسکی، و دیگران، تاریخ ایران، ترجمه‌ی کیخسرو کشاورزی، تهران 1359 ش.
Pierre Centlivres, Un bazar d’Asie central: Forme et organisation du bazar de TaÎshqurghaÎn (Afghanistan). Wiesbaden 1972.
Mohamed Scharabi, Der Bazar, Tübingen 1985.

منبع مقاله :
پروشانی، ایرج و دیگران؛ (1389)، بازار در تمدن اسلامی، ترجمه‌ی سعید ارباب‌شیرانی، تهران، نشر کتاب مرجع، چاپ اوّل