تاریخ اقتصادی تبریز
به نوشتهی دوپره (1) در 1224/ 1809 جمعیت تبریز چهل هزار تن بوده، اما موریه (2) در سفر نخستین خود به ایران در همین سال، منازل تبریز را پنجاه هزار و جمعیت آن را 250000 تن ذکر کرده، ولی در سفر دومش گفته است که تبریز یک دهم شکوه نخستین خود را ندارد و در آن بنای عمومی شایان ذکری پیدا نمی شود. (3)
در دورهی فتحعلی شاه و ولیعهدی عباس میرزا و پیشکاری و وزارت میرزا ابوالقاسم فراهانی معروف به قائم مقام فراهانی، در تبریز اقدامات مفیدی برای پیشرفت اقتصادی و ایجاد کارگاههای ساخت تجهیزات نظامی انجام گرفت. از جمله اقدامات آن زمان صدور فرمان معروف فتحعلی شاه در 1216 بود که طبق آن بازرگانان شهر از عوارض صادرات و واردات معاف شدند و این معافیت رونق بیشتری به بازار شهر داد. متن این فرمان به خط نستعلیق بر سنگ مرمر حک شد و بالای در ورودی مدرسهی طالبیه نصب گردید. (4) عباس میرزا در تبریز کارگاههایی برای تهیهی باروت و توپ ریزی و مانند اینها ساخت. (5) او کوشید در ساخت یا نوسازی شهرها و شهرکهای سرزمین تحت فرمان خود، از الگوی فرنگی تبعیت کند که مصادیق آن را در عباس آباد و خوی و در بازسازی شهر تبریز- مثل توسعهی باغ صفا (از یادگارهای سلطان یعقوب آق قوینلو) و بنای باغ شمال (6) میتوان دید. تأسیس چاپخانه در تبریز، در 1233، از اقدامات دیگری بود که با حمایت عباس میرزا صورت گرفت و نخستین کتابی که در این چاپخانه به چاپ رسید و نخستین کتاب چاپی در ایران بود، رسالهی فتح نامه قائم مقام فراهانی دربارهی جنگهای ایران و روس و عهدنامهی گلستان، و نیز رسالهی جهادیهی او بود. (7)
تجار انگلیسی که از نیمهی قرن سیزدهم به ایران آمدند، تبریز را پایگاه امور تجاری خود کردند. کالاهای انگلیسی، به تبعیت از شبکههای ارتباطی آن روز، از طریق اسلامبول/ استانبول و طرابزون وارد بازار تبریز میشد. نخستین تاجران انگلیسی که با ایران تجارت کردند و در زمان عباس میرزا به تبریز آمدند، راه طرابزون به تبریز را از مسیر قدیمی جادهی ابریشم گشودند. (8) جمعیت تبریز در 1253 حدود هفتاد هزار تن گزارش شده است. (9)
صادرات اروپاییان به تبریز، پنبه و چلوار و ماهوت و فلزات و شیشه و قند و شکر وچیت موصلی و پارچههای مخمل نخی و ابریشمی و آیینه و انواع و اقسام محصولات ماشینی بود. تبریز در مقابل، میزان معتنابهی ابریشم، مازو- که در همدان و کردستان به عمل میآمد- رنگ، شال، تنباکو، اسلحه، موم، خشکبار و مقداری هم ابریشم ماشینی صادر میکرد. موازنهی تجارت همیشه برای ایران مطلوب نبود. (10)
یکی از مهم ترین شرکتهای تجاری خارجی شرکت «رالی» (11) بود که تحت الحمایهی بریتانیا و نمایندهی اجناس ماشینی آن کشور بود و در حدود 1253/ 1837 در کاروان سرای سید حسن در تبریز مستقر شد و اجناس خود را به کاروان سراهای تبریز و از آنجا به تهران و قزوین و قم و کاشان و سایر شهرهای ایران فرستاد وحدود سه میلیون روبل پارچههای پنبهای و چلوار انگلیسی فروخت که در مقابل آن ابریشم خامِ گیلان و روبل روسی میگرفت. (12) این شرکت پس از بروز بیماری کرم ابریشم در 1288/ 1871 کار خود را تعطیل کرد. (13)
در 1256 تبریز یکی از مراکز اصلی تجارت ایران بود و یک چهارم تا یک سوم کل تجارت ایران را به عهده و از این نظر بر تهران برتری داشت. (14) به طور کلی، تبریز از آغاز قرن سیزدهم مرکز تجارت اروپا با شمال ایران و تا 1285 مرکز تجارت با آسیای میانه به شمار میرفت. (15) جمعیت تبریز در 1277 حدود 150000 تن بود. (16)
ارمنیان در تجارت تبریز اهمیت بسیار داشتند. به گفتهی یکی از سیاحان فرانسوی، حجرههای تجاری ارمنیان در بازار تبریز جایگاه ویژهای در تجارت با روسیه داشت. (17) در 1285 کنسول فرانسه تعداد ارمنیان را در تبریز پنج هزار تن گزارش داد و گفت که تعداد آنها رو به افزونی است، چون آنهایی که در 1242/ 1827 به روسیه رفته بودند، در حال بازگشتند. (18) ارمنیان تبریز و تفلیس و ایروان در تجارت خرده فروشی سیار، دادوستد بسیاری با بازارهای اروپایی داشتند. ظاهراً نخستین واردکنندگان کالاهای انگلیسی به شمال ایران، ارمنیان گرجستان بودند که برای این بازار از استانبول کالا میخریدند. (19)
در 1277/ 1860 ارتباط تلگرافی با روسیه، از طریق خط تهران- تبریز برقرار شد و سپس تا جلفا ادامه یافت. (20) در 1297/ 1880 ایران به خطوط تلگرافی مجهز شد که این خطوط ایران را با جهان مرتبط میساخت و شهرها را نیز به همدیگر متصل میکرد. (21)
تبریز در قرن سیزدهم از طریق قزوین و رشت با شرق و جنوب شرقی ایران ارتباط داشت. ضمناً تبریز نقطهی تلاقی سه راه بود: راه طرابزون که از طریق آن کالاهای اروپایی با سود بیشتری به شمال غرب ایران وارد میشد و دو راه تفلیس و آستارا که از طریق آنها، خصوصاً از راه آستارا، کالاهای روسی به این ایالات وارد میشد. (22)
روسها بین سالهای 1311- 1336/ 1893- 1918 حدود هشتصد کیلومتر جاده کشیدند که تبریز را به جلفا و نیز تبریز را از طریق قزوین به تهران متصل میکرد. (23)
در اواخر قرن سیزدهم چند شرکت معتبر خارجی در تبریز به فعالیت پرداختند. شرکتهای اروپایی مقیم تبریز به لحاظ آنکه تبریز مناسب ترین موقعیت را در تجارت با اروپا و امریکا از طریق طرابزون داشت، این شهر را مرکز گردآوری قالی از دیگر مناطق ایران کردند و از 1287 ظرفیت تولید قالی را در شهر تبریز و پیرامون آن افزایش دادند. آنان علاوه بر خرید قالیهای موجود در بازر، سفارش بافت قالی میدادند و فرش بافیهای بزرگی نیز با نظارت خود ایجاد کردند. (24) در 1304، 3355 عدل قالی از گمرک تبریز صادر شد. (25) ارزش صدور قالی تا اوایل سدهی چهاردهم نوسان داشت، در 1313 صادرات قالی به روسیه و ترکیه و ایالات متحدهی امریکا 7/22 درصد کل صادرات از گمرک تبریز بود. (26)
در سرشماری 1298، تبریز 170000 تن جمعیت داشت و تقریباً سه هزار تن از آنان ارمنی بودند. در این سال تبریز 318 مسجد و پنج کلیسا و صد حمام عمومی و 166 کاروان سرا و حدود چهار هزار دکان داشت. (27)
به گزارش کنسول انگلیس در 1312/ 1894، تبریز در گذشته مرکز تجارت تولیدات اروپایی بود که از ایالات شمالی ایران میآمد. گشایش کانال سوئز اولین ضربه و متوقف شدن حمل و نقل از طریق روسیه آخرین ضربه را به تفوق این خط وارد کرد. (28) در آن موقع 25 درصد واردات و 15 درصد صادرات ایران از طریق تبریز صورت میگرفت. (29) در 1276، 72 درصد کل بازرگانی خارجی ایران از طریق تبریز انجام میشد. (30) در سراسر قرن سیزدهم، به ویژه در نیمهی دوم این قرن، تبریز جایگاه مهمی در تولید و صدور ابریشم خام داشت. صادرات ابریشم گیلان از طریق گمرک تبریز شایان توجه بود. (31) افزون بر اینها، اهمیت بازرگانی تبریز به ویژه در طول نیمهی دوم قرن سیزدهم، از صدور محصولات کشاورزی پیداست. در 1264، ارزش صادرات گندم و جو از تبریز به روسیه قط 7/2 درصد کل صادرات از تبریز به روسیه را شامل میشد. (32) پنبه نیز از تبریز به روسیه و ترکیه و اروپا صادر میشد. صادرات پنبه از تبریز به روسیه و فرانسه در 1286 به اوج خود رسید که شامل 35 درصد کل صادرات از تبریز در آن سال بود. (33) بادام و گردو و پسته نیز از طریق تبریز به روسیه و ترکیه صادر میشد. میزان این صادرات در 1301 به روسیه و عثمانی به 2/55 درصد کل صادرات تبریز رسید. (34)
وضع بازرگانی خارجی و نفوذ تجارت خارجی در تبریز از گزارشی که در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه، به احتمال قوی در 1312، انتشار یافت، پیداست. بنا بر این گزارش، در این شهر تجارت عمدهای وجود داشته است و مردم هم به تجارت مایل بوده اند، ولی همهی کالاها خارجی بوده، مگر در بعضی جاها که از کالاهای ایرانی، تنباکو و حنا و چیت همدان و چادرشب یزد و کرباس نائین خریدوفروش میشده است و بدین ترتیب «شیاطین فرنگستان به قوّت علم» همه ساله پول کلانی از این مملکت بیرون میکشیدند. (35)
هوتم شیندلر (36) در 1328 نوشته که «شهر بسیار گسترده است و احتمالاً از این بابت بر تهران برتری دارد. بازارهای آن بسیار زیبا و بزرگ تر از بازارهای تهران است. تبریز، صرف نظر از معاملات مالی و وسیلهی پرداخت- که از این جهت تهران بر آن تفوق دارد- مرکز واقعی بازرگانی ایران است. با اینکه در منتهاالیه شمال غربی کشور قرار گرفته است، تقریباً در سراسر ایران نفوذ دارد.». (37)
در آستانهی جنگ جهانی اول، عدهای از سرمایه داران آلمانی با حمایت و تشویق دولت آلمان، در تبریز سرمایه گذاری کردند. آنها در 1328 یک کارگاه بزرگ مونتاژ در تبریز دایر کردند که شامل شعبههای چلنگری و درودگری و اره کشی و غلّه پاک کنی و آسیاب و آهنگر بود، تمام دستگاهها با ماشین بخار مرکزی کارمی کردند و دیگ بخار کارخانه با زغال سنگ گرم میشد، لکن پس از مدتی این کارخانه تعطیل شد. سرمایه داران آلمانی همچنین یک کارگاه بزرگ قالی بافی با شعبههای پشم پاک کنی و تهیهی رنگ در تبریز تأسیس کردند. در تیجهی این فعالیتها تعداد اتباع آلمان در تبریز از چند تن در 1327 به شصت تن در 1331 افزایش یافت. (38) در 1322 قاسم خان امیر تومان در تبریز یک کارخانهی برق با قدرت 125 اسب بخار تأسیس کرد. (39)
در اوایل 1329 یکی از اهالی تبریز با 2500000 قران سرمایه، به کمک دو مهندس آلمانی یک کارخانهی ریسندگی در تبریز تأسیس کرد. تعداد دوکهای نخ ریسی آن حدود 1500 واحد و تعداد کارگران آن چهل تا پنجاه تن بود. به گفتهی مهندسان آلمانی، محصول کارخانه بیست خروار نخ بوده و کارخانه 60 درصد سود میداد. این کارخانه از مؤسسات بزرگ صنعتی آن زمان بود میتوانست در شرایط دشوار سیاسی و اقتصادی کشور به کار خود ادامه دهد. (40) دو تبریزی نیز کارخانهی چینی سازی دایر کردند که به گفتهی جمالزاده (41) به سبب دسیسههای روسها دوام نیاورد و حدود 130000 تومان ضرر کرد. (42)
پینوشتها
1-Dupre.
2- Morier.
3- مینورسکی، ص68.
4- مجموعهی مقالات نخستین مجمع بررسی بازار، ص2.
5- عیسوی، ص444.
6- مفتون دنبلی، 1351ش، ص133- 139.
7- مشار، ج3، ستون 3651؛ نیز ر.ک. دانشنامهی جهان اسلام، ذیل «چاپ و چاپخانه».
8- اشرف، ص53.
9- شوایتزر، ص35.
10- عیسوی، ص159- 160.
11- Ralli.
12- همان، ص161- 164.
13- اشرف، ص53.
14- عیسوی، ص164، 179ف 180؛ اشنایدر، ص35- 36.
15- عیسوی، ص171.
16- شوایتزر، همان جا.
17- عیسوی، ص88.
18- همان جا.
19- همان، ص 151، 177.
20- همان، ص234- 235.
21- همان، ص235.
22- همان، ص236- 237.
23- اشرف، ص52.
24- ویرت (Wirth)، ص 17- 32.
25- همان، ص31.
26- همان، ص43.
27- شوایتزر، همان جا.
28- عیسوی، ص 167.
29- همان، ص 168.
30- اشنایدر، ص145- 159.
31- همان جا.
32- همان، ص 236- 237، 245.
33- همان، ص182- 185.
34- همان، ص 277.
35- زین العابدین مراغه یی، ص 205- 206، 210؛ نیز ر.ک. رواسانی، ص 29- 30.
36- Houtum Schindler.
37- به نقل اهلرس (Ehlers)، ص 339.
38- اشرف، ص 65- 66.
39- اشرف، ص 85؛ نیز ر.ک. جمالزاده، ص 95.
40- جمالزاده، همان جا؛ اشرف، ص 83- 84.
41- جمالزاده، ص 94.
42- نیز ر.ک. اشرف، ص 84.
مؤمنی، مصطفی؛ (1389)، تبریزجغرافیا، تاریخ، تهران: کتاب مرجع، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}