اصل حل مسالمتآميز اختلافات، حكميت و مقابله به مثل در روابط بين الملل
اصل حل مسالمتآميز اختلافات، حكميت و مقابله به مثل در روابط بين الملل
اصل حل مسالمتآميز اختلافات، حكميت و مقابله به مثل در روابط بين الملل
نویسنده: سید صادق حقیقت
1. اصل حل مسالمتآميز اختلافات بين المللى
عميد زنجانى در اين بارهمى گويد:
مفهوم ساده حكميت عبارت است از: توافق دو يا چند طرف در حال اختلاف بر واگذار نمودن مسأله مورد اختلاف به مقامى ديگر تا دربارهى آن رأى صادر كند(1).
2. حكميت و اصل وفاى به تعهدات بين المللى
3. حكميت در اسلام
(يريدون ان يتحاكموا الى الاطاغوت و قد امروا ان يكفروا به)(3)؛
مى خواهند از طاغوت دادخواهى كنند، در حالى كه آنها مأمورند كه به او كفر ورزند.
حكميت از ديدگاه اسلام هممى تواند راه حلى براى كنار گذاشتن اختلافات سياسى و نيل به تفاهم تلقى شود و هم به عنوان يك عمل قضايى به شمار آيد امام على عليه السلام به خاطر رضاى مردم، به حكميت تن داد و در جواب خوارج گفت: من چيزى از شما پنهان نكرده ام، و با فشار بر آن دو نفر توافق كرديم. از آنها هم پيمان گرفتيم كه از قرآن تجاوز نكنند، ولى آنها گمراه گشته، از حق دست كشيدند(4).
اصل حكميت در آن جا مورد سؤال قرارمى گيرد كه به غير مسلمانى واگذار گردد. پس آيا دولت اسلامىمى تواند در مورد خاصى سرنوشت خويش را به كفار بسپارد؟ و آيا اين امر باعث سلطه ايشان بر مسلمانان نخواهد شد؟
ظاهرا در پاسخ اين مسأله بتوان گفت كه در موارد خاص دولت اسلامى لااقل از باب عناوين ثانويهمى تواند به حكميت دولت غير مسلمان تن دهد. در حقوق بين الملل كنونى، معمولا دولتهاى اسلامى حكميت مجامع بين المللى رامى پذيرند.
4. اصل مقابله به مثل
تعريف مقابله به مثل
مقابله به مثل نوعى مجازات عادلانه منطقى، و دفاع مشروع محسوبمى شود. عمل مقابله به مثل رفتارى در حد عرف و عادت در روابط اجتماعى و حقوق بين الملل است. اصولا دفاع مشروع كه حقى شناخته شده در حقوق بين الملل است، بر مبناى اصل مقابله به مثلمى باشد، بنابراين سلب حق مقابله به مثل در بسيارى موارد به معناى نفى حق دفاع مشروع تلقى خواهد شد(5).
مقابله به مثل در اسلام
به اعتقاد عميد زنجانى، مقابله به مثل در قرآن بر دو نوع است(6):
الف) تجاوز عادلانه در مقابل بى عدالتى، كه مورد نهى قرآن قرار گرفته است:
(لا يجرمنكم شنئان قوم على الا تعدلوا اعدلوا هو اقرب للتقوى)(7)؛ اعمال تجاوزكارانه و ناپسند مردمى شما را بر آن ندارد كه شيوه عدالت را از دست بدهيد. شما عدالت را پيشه خود سازيد كه به تقوا نزديكتر است.
ب) تجاوز در برابر تجاوز، كه مورد تأييد قرآن كريم است، چرا كه در واقع نوعى دفاع در مقابل ستممى باشد:
(فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم)(8)؛ هر كس بر شما ظلم كرد، به همان ميزان جبران نماييد.
اصل عدالت بر كليه اصول سياست خارجى دولت اسلامى و از جمله اين اصل، حاكم است(و لاتعتدوا). بنابراين، ميزان مقابله به مثل بايد به اندازه ظلمى باشد كه بر مظلوم روا شده است:
(و كتبنا عليهم فيها ان النفس بالنفس و العين بالعين و الانف بالانف و الاذن بالاذن و السن بالسن و الجروح قصاص)(9)؛ بر آنان مقرر داشتيم كه جان به جاى جان، چشم به جاى چشم بنى به جاى بينى، گوش به جاى گوش و دندان در برابر دندان بوده باشد، و هر زخمى را قصاص خواهد بود.
پی نوشت:
1. فقه سياسى، ج 3، ص 499.
2. همان، ص 507.
3. نساء (4) آيهى 6.
4. نهج البلاغه، خطبه 127.
5. عميد زنجانى، همان، ص 461.
6. همان، ص 461- 462.
7. مائده (5) آيهى 8.
8. بقره (2) آيهى 194.
9. مائده (5) آيهى 45.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}