وظایف دانشجو در برابر استاد

نويسنده: شمس الله صفرلکی
باید استادی را به عنوان الگوانتخاب کرد که از اهلیت و شایستگی کامل‏برخوردار بوده، دینداری او محرز و پاکدامنی‏و صیانت نفس وی مشهور باشد. نبایددانشجو شیفته و فریفته فزونی آگاهیهای‏علمی استادی گردد که از نظر تقوا و دیانت وجهات اخلاقی و سیاسی نقایص آشکاری‏دارد; زیرا زیان چنین استادی به دین واخلاق شاگرد، از نادانی شدیدتراست. با توجه‏به این نکته، وظایف دانشجو در قبال استاد رابیان می‏کنیم:
دانشجو باید چنان بیندیشد که استاد او -که از سلامت دین و اخلاق برخوردار است.-پدر واقعی و روحانی او است و مسلما مقام‏پدر روحانی از پدر جسمانی بالاتر وارجمندتر است.
رسول اکرم‏صلی الله علیه وآله می‏فرماید: دانش رابیاموزید وبه خاطر آن، آرامش و متانت را فرا گیرید و در برابرکسی که از او دانش می‏آموزید، فروتن باشید.
دانشجو نباید در طول زندگانی‏اش از دعای‏خیر نسبت‏به استاد غافل بماند.
باید در برابر جفای استاد و تندرویهای‏اخلاقی او شکیبا بود.
هنگام ورود استاد به کلاس، بر دانشجولازم است‏به عنوان احترام بایستد و درمحضر او به گونه‏ای بنشیند که نمایانگر ادب ونزاکت‏باشد. پرسش و خطاب به استاد نیزباید همواره با ادب و تکریم باشد.
اگر استاد مشغول گفتگو، مطالعه، تحقیق،نوشتن، تلاوت قرآن یا اقامه نماز است، نبایدمزاحمش شد.
از مهمترین وظایف دانشجو این است که بااشتیاق و علاقه به سخنان استاد گوش فرادهد; نگاهش را بر او متمرکز سازد و با تمام‏وجود بدو روی آورده، با دقت در گفته‏های‏وی بیندیشد و آن را در حافظه خویش نگه‏دارد تا او را به اعاده سخن ناگزیر نسازد.دانشجو باید بی جهت نگاه خود را از استادبرنگرفته، به این سو و آن سو ننگرد. بویژه درلحظاتی که با استاد گفتگو می‏کند و یا استاد بااو سخن می‏گوید، با لباس و انگشت و .....بازی نکند و خمیازه نکشد. نیز در محضراستاد با دیگران در گوشی و پنهانی صحبت‏نکند و نخندد.
دانشجو باید در خطاب به استاد، دارای‏حسن تعبیر و لطافت‏بیان باشد و به او نگوید:چرا، نه، قبول نداریم، چه کسی چنین گفته،این سخنی که شما می‏گویید در کجاست و یاماخذ آن را در کجا می‏توان یافت؟ نبایدبگوید: آنچه به خاطر دارم و یا دیگران نقل‏کرده‏اند با گفتار شما مغایرت دارد.
اگر هدف دانشجو در این چون و چراهابهره‏گیری از استاد است، باید در جلسه‏دیگری غیر از جلسه درس و یا در جلسه‏خصوصی آنها را مطرح کند. اگر هم ناگزیراست که در همان جلسه، پرسشهای خویش‏را مطرح کند، شایسته است‏به جای الفاظمذکور لحن خود را تلطیف کرده، بگوید: اگر به‏ما چنین بگویند، اگر این سخن را قبول نکنیم‏یا اگر از ما بپرسند به چه دلیل می‏گویی، درپاسخ چه بگوییم؟ و عباراتی از این قبیل.
آن چه مسلم است تنها معصومان‏علیهم السلام ازاشتباه و لغزش مصونیت دارند و بشر عادی،گر چه دارای مراتب بالای علمی هم باشد، گاه‏دچار لغزش و اشتباه خواهد شد. بنابراین،نباید شاگرد هنگام غفلت و اشتباه استادچهره خود را دگرگون سازد و یا با اشاره به‏دیگران بفهماند که شخصا رای و سخن استادرا مردود می‏داند.
اگر زبان استاد به تحریف کلمه‏ای شتاب‏گرفت و به علت جابه جا شدن حروف کلمه،واژه و تعبیری از زبانش خارج شد که دارای‏مفهوم زننده‏ای بود، شاگرد باید آن را نشنیده‏گرفته، به کلی فراموش کند و برای کسی بازنگوید.
البته اگر خود استاد از او خواست که جواب‏پرسشی را در جلسه درس بیان کند، اشکال‏ندارد.
شاگرد نباید در ادامه سخن استاد وقفه‏ایجاد کند و پیوستگی کلامش را با حرف زدن‏از هم بگسلد.
نباید بی جا و بی موقع راجع به موضوعی‏از استاد پرسید. مطرح کردن پرسش در بین‏راه نیز صحیح نیست. باید صبر کرد تا استادبه مقصد برسد و آنگاه پرسش را با او در میان‏گذاشت.
امام صادق‏علیه السلام می‏فرماید: دانش دینی وبینش الهی، همچون خانه‏ای است که بر آن‏قفل نهاده‏اند; کلید این قفل، پرسش‏است. (1)
باید حرکت و راه رفتن در معیت استاد،نمایانگر احترام و محبت‏به او باشد. او را ازدور با صدای بلند نخواند یا از پشت‏سر و ازراه دور به او سلام نکند. شاگرد باید خود رانزدیک ساخته، سلام و تحیت‏خویش را باصدای معمولی و متعارف به استاد تقدیم‏کند. به هر حال هر رفتاری که نشانه تکریم واحترام استاد باشد، بر طالبان علم لازم است.این احترام‏ها علاوه بر آنکه کوشش ادای حق‏استاد است، باعث رشد و شکوفایی صفات‏نیک دانشجو و برکت در عمر علمی وی‏می‏شود.
در خاتمه، این نوشتار را با حدیثی نورانی‏از امیر مؤمنان علی‏علیه السلام به پایان می‏بریم. آن‏حضرت در خصوص بزرگداشت مقام عالم‏می‏فرماید:
..... یکی از حقوق دانشمند بر تو این است‏که زیاده از حد از او پرسش نکنی و دست‏به‏دامانش نگردی. اگر بر مجلس دانشمند واردشدی و ملاحظه کردی که گروهی از مردم نزداو به سر می‏برند، بر همه آنها سلام کن; سلام‏ویژه خود را بدان عالم عرضه دار و برای‏نشستن جایگاهی در برابرش انتخاب کن ... .
با گوشه چشم و چشمک زدن یا با دست‏خود در حضور او اشاره مکن و در مقام ستیز ومخالفت‏با سخن او، پیاپی مگو که: فلانی‏چنین گفت، فلانی چنان گفت. از طول‏همنشینی با دانشمند دلتنگ مشو. مثل‏دانشمند مثل خرما است. باید در انتظار به‏سر بری تا رطبی از درخت‏بر تو افتد. پاداش‏دانشمند از روزه‏دار و سحر خیز و شب‏زنده‏دار و جنگجوی در راه خدا فزونتراست. (2)

پي نوشت :

1 - مینة‏المرید، ص‏114
2 - الکافی، ج‏1، ص‏46

منبع: ماهنامه کوثر

تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله