قسمت اول مقاله، بیانات مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان بود و قسمت دوم در بردارنده گزیده ای از پرسش های دانشجویان از محضر مقام معظم رهبری و پاسخ ها ی حکیمانه معظم له می باشد.

پرسش و پاسخ‏ها


ج: بله، جواب بنده این است که این موضوع درست است .

ج: این هم درست است .

ج: در همه جای دنیا - مخصوص چین نیست - وقتی این جهاز عظیم و فراگیر اینترنت وارد می‏شود، معمولا فیلترهایی هم هست که هر کشوری به فراخور تمایلات و تفکرات و مصالحی که دارد، آنها را کار می‏گذارد; این یک چیز طبیعی است . در این‏جا هم در آغاز کار مقداری بی‏توجهی شد، لکن بعد اقداماتی کردند; و باید بکنند; این درست است; البته که باید فیلترهای مناسب و لازم را بگذارند .

ج: البته تا آن‏جایی که بنده از دانشگاهها اطلاع دارم، احساس رکود نکرده‏ام، بلکه به‏عکس نشاط هست; هم نشاط سیاسی و هم نشاط علمی و درسی . اگر واقعا در جایی احساس شود که رکودی وجود دارد، باید مجموعه‏های جوان نگذارند; مانع بشوند . واقعا رکود در محیط جوان دانشجویی به هیچ‏وجه مصلحت نیست .

ج: ای کاش می‏گفتند این رفتاری که به عنوان تخریبی تعریف می‏شود، چیست، تا بنده بگویم تخریبی است‏یا نه . بنده که نمی‏دانم چه‏طور رفتاری بوده که آنها آن را تخریبی دانسته‏اند . به هرحال، جنبش عدالتخواهی هنگامی‏که در جمع دانشجویان و خطاب به آنها گفته می‏شود، مقصود این است که این طلب و خواسته و خواهش به عنوان یک خواسته‏ی عمده مطرح شود . نباید بگذارید که این مطالبه‏ی مهم از ذهنها دور شود; یعنی بایستی عدالت آن‏چنان از طرف مردم، قشرها و بخصوص جوانها مطالبه شود که هر مسؤولی - چه بنده و چه هر کس دیگری که در هرجا مسؤول است - ناچار باشد به مقوله‏ی عدالت، ولو برخلاف میلش هم که هست، بپردازد . یک وقت هست که ما مثلا به وزارت اقتصاد و دارایی می‏گوییم عدالت را رعایت کن; یا به قوه‏ی قضائیه می‏گوییم عدالت را رعایت کن، آن معنای دیگری دارد; هر کدام یک معنای خاصی دارد; اما یک وقت‏به جوانها می‏گوییم که شما عدالت را مطالبه کنید . مطالبه‏ی عدالت‏به معنای این است که عدالت، گفتمان غالب در محیطهای جوان و دانشجویی بشود; عدالت را مطالبه کنند و آن را از هر مسؤولی بخواهند; آن چیزی که توقع هست، این است . اگر غیر از این کاری صورت بگیرد، ممکن است کار درستی باشد; ممکن است کار غلطی باشد، که بنده چون نمی‏دانم، نظری نمی‏دهم .

ج: درباره‏ی محتوای این لوایح، بنده قطعا اظهارنظر نمی‏کنم . این‏که ایشان فرمودند نظر صریحتان را بگویید، بنده نظر غیر صریحم را هم نمی‏گویم! این کاری است که یک روند قانونی دارد . مجلس در این‏جا شانی دارد، دولت و شورای نگهبان هم شانی دارند، راه قانونی هم وجود دارد که باید طی شود . هر لایحه‏یی که دولت‏به مجلس بدهد و مجلس و شورای نگهبان آن را بگذرانند، طبعا معتبر است; هم برای بنده و هم برای شما . هر کدام هم این روند را طی نکند، طبعا معتبر نیست . بنابراین درباره‏ی محتوایش بنده نظر نمی‏دهم .

1 - نهاد قوه‏ی قضائیه با همه‏ی زحماتی که می‏کشد، دچار مشکلات فراوانی است . قاضی بشدت در حال خراب شدن است و نظارت کافی و لازم بر اجزای قوه‏ی قضائیه نمی‏شود .
ج: البته قوه‏ی قضائیه محسناتی هم دارد; کارهای خوبی هم در آن شده; ممکن است عیوبی هم داشته باشد . بله، آنچه که بنده می‏توانم عرض بکنم، این است که قوه‏ی قضائیه رو به پیشرفت است; این چیزی است که بنده می‏فهمم و واقع قضیه هم همین است; معیار و ملاک باید این باشد . خیلی از کارها تدریجی انجام می‏گیرد، اما آنچه مهم است این است که انسان باید احساس کند که این جریان به سمت جلو حرکت می‏کند . البته گاهی کم شتاب است، باید پر شتاب‏ترش کرد; اما آنچه که باید مورد اعتراض قرار بگیرد - اگر هست - آن، سکوت، رکون، نرفتن به سمت جلو، یا - خدای نکرده - رفتن به سمت عقب است . بنده این‏را در قوه‏ی قضائیه احساس نمی‏کنم . بنده حرکت‏به سمت جلو را به‏طور روشن حس می‏کنم، البته عیوبی هم بلاشک وجود دارد، همان‏طور که در خیلی جاهای دیگر هم هست; در خود ما هم وجود دارد .
2 - بودجه‏هایی که برای نهادهای فرهنگی کشور هزینه می‏شود، نتیجه‏ی درست در پی ندارد . اگر این بودجه فرهنگی صرف زیر ساختها شود، نتیجه‏ی بهتری می‏دهد .
ج: نهادهای فرهنگی یکسان نیستند . حقیقتا بعضی از نهادهای فرهنگی کارشان مؤثر و بسیار مفید است; نباید این‏را منکر شد . بنده نمی‏دانم منظور از زیر ساختها چیست، چون طبعا کار فرهنگی هم می‏تواند ناظر به زیر ساختها باشد; زیر ساختهای فکری و اعتقادی و . . . . البته بنده این‏را قبول دارم که خیلی از کارهای فرهنگی کم عمق، رقیق و فاقد ارزش لازم است که این از عیوب کارهای ماست; اما بسیاری از نهادهای فرهنگی هم هستند که حقا خوب کار می‏کنند .

ج: این، دو تا مطلب شد . درباره‏ی این‏که چون جامعه به فساد و فحشاء رویکرد دارد، نمی‏شود گفت که در آن دغدغه‏ی دین و اسلام هست، این به نظر بنده، به هیچ‏وجه ارزیابی درستی نیست . گرایش به فحشاء و فساد، البته یک چیز بسیار بد و منفی است; اما چون در بخشی از جامعه، یا در گوشه‏یی از آن وجود دارد، نمی‏شود کل جامعه را متهم کرد که دغدغه‏ی دین ندارند . شما جوانهای عزیز قبل از انقلاب را ندیده‏اید . وضع فعلی را می‏بینید، انتظاراتتان هم بالا است; حق هم دارید . می‏دانید قبل از انقلاب این مملکت چگونه بود؟ در طول پنجاه سال چگونه پایه‏های اخلاقی در این مملکت عمدا و با حساب، با پیگیری، متزلزل شد; زنها و دخترها و جوانها را به چه وضعی کشاندند؟ ! اگر می‏دانستید، آن وقت می‏فهمیدید اینی‏که امروز دارید می‏بینید; این طبقه‏ی جوان صالح و نورانی - چه دخترها و چه پسرها که در بخشهای مختلف جامعه هستند - چقدر ارزش دارند .
در دانشگاهها و در همین دانشگاه شهید بهشتی، قبل از انقلاب چند جوان متدین بودند که اگر اسم بیاورم، بعضی از آنها را می‏شناسید . بعضی از آنها با بنده دوست و خویشاوند بودند، می‏آمدند از این جا - که آن زمان اسمش دانشگاه ملی بود - مطالبی برای بنده نقل می‏کردند . اولا مراسم مذهبی که هیچ، حتی یک محیط کوچک هم برای نماز نداشتند . خودشان دور هم جمع شدند و با پول شخصی یک جای کوچکی را درست کردند به عنوان نمازخانه . مگر دستگاه اجازه می‏داد؟ آن روز همین دانشگاه - که عمدتا محل اعیان و اشراف و بچه پولدارها بود - این‏گونه بود; مرکز چه فجایع و چه فسادهایی! دانشگاههای دیگر هم همین‏گونه بود . واقعا افراد، استاد و دانشجوی متدین در دانشگاه زیر فشار بود; در سطح جامعه هم همین مسائل بود; زنی که مایل بود حجابش را حفظ کند، نه این‏که با چادر و روگیری، بلکه با یک حجاب معقول، مگر می‏توانست در جامعه راه برود؟ ! ما ماجراها دیدیم و شنیدیم و اطلاع داریم که حالا نه وقتش هست، نه مناسب است که بگویم . آنها را شما ندیدید . امروز جامعه‏ی ما، جامعه‏ی دینی است; جامعه‏ی اخلاقی است، البته در آن فساد هم هست; زمان امیرالمؤمنین هم فساد بود . شما خیال می‏کنید آن زمان فساد نبود؟ آن زمان بدی نبود؟ آن زمان آدمهایی که احیانا دچار فساد و فحشا بشوند، نبودند؟ چرا . آن زمان هم بودند . عمده این است که در هر نظامی اگر به فکر اصلاح هستند، همت‏بگمارند برای مقابله‏ی با عوامل فساد . باید همت گماشت; چه با پدیده‏ها، چه با زیربناها و ریشه‏ها; این‏که باشد، جامعه رشد خواهد کرد; پیش خواهد رفت . همین مقدار فسادی هم که می‏بینید، این هم به مرور از بین خواهد رفت .

ج: تهاجم فرهنگی یک مساله بسیط نیست، بلکه طراحیها و برنامه‏ریزیهایی که دشمن برای هدف قرار دادن اعتقاد، اخلاق و فضیلت در قشرهای مختلف می‏کند، هرکدام به نحوی و با وسایل و ابزارهای فرهنگی است و طبعا مقابله با آنها نیز متنوع است . نمی‏شود یک نسخه‏ی واحد برای همه جا نوشت . به نظر من در محیط دانشگاه، همین مجموعه‏ها; تشکلهایی که نامه‏یی هم به نام آنها خطاب به بنده خوانده شد، خوب است . این کارها، کارهای خوبی است که در دانشگاهها انجام می‏گیرد . آن‏طور که من در ذهنم است، در بعضی از دانشگاهها کارهای بسیار خوب فرهنگی از طرف خود جوانها انجام می‏گیرد . این را هم عرض بکنم که در خیلی از این زمینه‏ها اصلا شما نباید از بنده بپرسید که چه‏کار کنیم . شما خودتان جوانید، با فکر و دانشجو هستید، بگردید ببینید چه‏کار باید بکنید . خیلی تلاش و مجاهدت در زمینه‏های فرهنگی خوب می‏شود کرد; البته مواظب باشید عمیق و پر عمق باشد; کار سطحی فرهنگی مفید نیست، گاهی هم مضر است .

ج: بنده فکر می‏کنم که چهره اسلام و مسلمانان را می‏خواهند در نزد جوانها تضعیف کنند; این همان بحثی است که کردم . بله، واقعا می‏خواهند تضعیف کنند و باید هم با آن مقابله کرد . در خلال صحبت راههای این مبارزه تا حدودی مطرح شد .

ج: البته خیلی کارهای خوبی شده، اما بله، شما راست می‏گویید، دانشگاهها صددرصد اسلامی نیست . اسلامی هم فقط به معنای رعایت کردن حجاب و این حرفها نیست، همین تحقق علم و تحقیق، اسلامی است . اگر بخواهیم دانشگاه به‏طور کامل اسلامی باشد، باید همه‏ی جنبه‏ها در آن رعایت‏بشود، که نشده است . البته باید تلاش کنید، کار دست‏شما دانشجوهاست .

ج: اگر به معنای حقیقی کلمه، موازین اسلامی مدیریت مورد توجه قرار بگیرد، بدون تردید در همه‏ی حرکتهای علمی و فرهنگی دانشگاه تاثیر می‏گذارد و در همه‏ی بخشها خیلی ساماندهی می‏کند; به اعتقاد ما این‏طور است . بنده الآن هرچه نگاه می‏کنم، در همه‏ی بخشهایی که موفقیتهای چشمگیر داریم - چه در دانشگاه، چه در خارج دانشگاه - جای پای عناصر مؤمن و مسلمان و معتقد را در آن‏جا می‏بینیم . در همین دانشگاه شما هم بنده کارهای برجسته‏یی را مشاهده کردم که کار همین بچه‏های مؤمن و متدین و معتقد است; کارهای خوب، از انسانهای مؤمن صادر می‏شود . علی‏القاعده مدیریت اسلامی بر حرکت اسلامی دانشجویان، تاثیر مثبتی خواهد داشت; هم کمک می‏کند به این حرکتها و هم این‏که کمک می‏کند تا این حرکتها راه درستشان را ادامه دهند و دچار اشتباه و خطا نشوند .

ج: وظیفه‏ی همه است . این که ما مساله تولید علم را مکرر در دانشگاه مطرح کردیم و باز هم مطرح می‏کنیم و در آینده هم ان‏شاءالله مطرح خواهیم کرد، معنایش این نیست که از یک‏یک مخاطبان می‏خواهیم که تولید علم کنند، بلکه معنایش این است که این یک ارزش، هدف و حرکت جمعی - که انگیزه‏های فردی در پی اوست - بشود; ما می‏خواهیم این را مطرح کنیم . بنده می‏گویم - البته علم ترجمه‏یی محض خوب نیست; مگر به عنوان یک وسیله . ما نباید دچار ترجمه شویم . علم و فرهنگ ترجمه و سیستمها و روشهای ترجمه‏یی، درست نیست . این بحثها در جلسه اساتید هم مطرح بود - ما به عنوان یک ملت‏با استعداد باید علم‏آفرینی کنیم; و می‏توانیم . آن کسانی‏که علم‏آفرینی کرده‏اند، هم از لحاظ استعداد و هم از لحاظ سوابق علمی درخشان تاریخی که ما داریم، از ما جلوتر نبودند، بنابراین ملت ما می‏تواند . این، به عنوان طرح یک خواسته عمومی در دانشگاههاست، تا ان‏شاءالله همه آن را دنبال کنند .

ج: همین کارهایی که الآن می‏کنید، خوب است: توجه به دین، به نماز، به سیاست، پایبندی به نظام، حضور در اجتماعات بزرگ، حضور در صحنه‏های نظام; همه‏ی اینها خوب است .

ج: چرا، عامل اصلاح خواهد شد . ایستادگی دانشجو معنایش این نیست که مبارزه‏ی مسلحانه کند . انسان به مسؤول، باید بگوید، تذکر بدهد، بخواهد; این خواستن باید در روش، برخورد و انتخاب او اثر بگذارد . بلاشک اثر می‏کند; ممکن نیست اثر نکند; بنده این را به‏صورت یک امر قطعی عرض می‏کنم . رویش دقت کنید، خواهید دید که امکان ندارد که یک مجموعه چیزی را بخواهند و در نظامی مثل نظام ما - که نظام مردم‏سالاری و انتخاب است - تحقق پیدا نکند; بالاخره تحقق پیدا خواهد کرد .
س: ملاک شما برای انتخاب دانشگاه و گفتگوی دانشجویی چیست؟ مبنای انتخاب دانشگاه را لطفا بیان بفرمایید .
ج: بنده سالهاست که با دانشگاهها ارتباط دارم و به همه‏ی دانشگاهها هم رفته‏ام . همین دانشگاه شما هم چند بار آمده‏ام، که آن زمان شما دانشجو نبودید . با دوستانی که با دانشگاهها ارتباط دارند، مشورت می‏کنیم و هر دانشگاهی که نرفته باشیم، می‏رویم . من به دانشگاه تهران، تربیت مدرس، صنعتی شریف، امیر کبیر و دانشگاه امام حسین رفته‏ام و بالاخره حالا نوبت دانشگاه شهید بهشتی شد; ان‏شاءالله خداوند قبول کند . بنده دوست دارم که همچنان‏که از دوره جوانی با قشر دانشجو ارتباط داشته‏ام - نه ارتباط فقط صوری، بلکه واقعا ارتباطگیری داشته‏ام; حرف می‏زدم، حرف می‏شنیدم، مباحثه می‏کردم، تعلیم می‏دادم، یاد می‏گرفتم - و تا الآن هم ادامه دارد، این ارتباط تا هر وقت که زنده هستم، با جماعت جوان و دانشجو قطع نشود .

ج: به نظرم، درست فکر کردن، درست تحلیل کردن، تحلیل درست را به دیگران منتقل کردن، سعی در روشن و آگاه کردن کسی که فکر می‏کنید ناآگاه است; فکر می‏کنم اینها باشد .

ج: باید گفت که مطالبه‏ی عدالت نه فقط به نظام ضربه نمی‏زند، بلکه نظام را تقویت می‏کند . البته من نمی‏دانم شما آن را چگونه مطالبه کرده‏اید که آنها گفته‏اند ضربه می‏زند . ممکن است روش مطالبه، تند یا خشن یا نامناسب بوده، که من در این باره قضاوتی ندارم، اما اصل مطالبه‏ی عدالت، هیچ ضربه‏یی به انقلاب نیست، کاملا هم در جهت تقویت انقلاب است .

ج: اگر من کسی را منصوب کرده باشم و بعد در او عیبی از قبیل همین مفاسد اقتصادی ببینم، بدون تردید با او مماشات نمی‏کنم و او را کنار می‏گذارم; مثل نمایندگیهایی که هستند و بعضی از این به‏اصطلاح سمتهای معروف . منتها معلوم نیست آنچه در خصوص آن شخص گفته شده، حقیقت داشته باشد، چون نسبت‏به افرادی حرفهایی می‏زنند که من هم آن حرفها را شنیده‏ام و از نزدیک می‏دانم که خلاف است و درست نیست; ممکن است این هم از آن قبیل باشد . به هرحال بنده فساد را در کسی که با حکم من منصوب شده و می‏توانم او را از آن کار برکنار کنم، تحمل نمی‏کنم . اما این‏که «اگر لازم می‏دانست، به آنها تذکر می‏داد» ، بله، آن‏جایی که جای تذکر است، تذکر می‏دهم; اما تذکر به شخص چیزی نیست که از تلویزیون پخش شود . آن مقدار که شما می‏بینید بنده در سخنرانیها، نماز جمعه و در دیدار با هیات دولت تذکر می‏دهم و نصیحت می‏کنم که در خبرها پخش می‏شود، چند برابرش و گاهی با زبانهای بسیار تلخ در جلسات خصوصی به مسؤولان می‏گویم، لکن بنا نیست که هرچه به مسؤولان تذکر می‏دهیم و می‏گوییم یا تلخی نشان می‏دهیم، حتما پخش بشود، تا مردم مطلع شوند; هدف این نیست; هدف این است که آن شخص راهنمایی شود، که خیلی از اوقات هم اثر می‏کند و گاهی هم اثر نمی‏کند و بعد می‏بینید آن شخص می‏رود .
س: چرا بودجه‏هایی که به وزارت علوم اختصاص می‏یابد، درست مصرف نمی‏شود؟ و رابطه‏ی اساتید با دانشجویان این‏قدر کم است; همچنین توان علمی و وقت علمی دانشجویان صرف مسائل سیاسی می‏شود و شصت درصد توانایی علمی آنها به‏کار گرفته می‏شود .
ج: این شد خیلی حرف، و باید ادعاها را ثابت کرد . اولا رابطه‏ی اساتید و دانشجویان اگر کم باشد، این یک عیب است، بنده هم در دیدار با اساتید - نه امروز در این‏جا، بلکه در دیدارهای دیگری که داشته‏ام - همیشه توصیه و تاکیدم این است که استاد با دانشجو وقت‏بگذارد . این‏که در دانشگاهها معمول بود - که لابد الان هم هست - که اتاقهایی به اساتید اختصاص می‏دادند که در آن‏جا صرف وقت می‏کردند; مطالعه می‏کردند; دانشجوها هم هر وقت می‏خواستند، به آنها مراجعه می‏کردند، این سنت‏خیلی خوبی است و این ارتباط باید باشد . اما این‏که شصت درصد توانایی علمی‏شان به کار گرفته می‏شود، این را بنده نمی‏دانم . البته توقع ما این است که بیشتر از اینها از توان علمی دانشجو و استاد استفاده شود .

ج: بله، قبول است; همین درست است . عده‏یی باید فضا سازی کنند و به عنوان یک مطالبه‏ی عمومی این را دربیاورند، دستگاههای تولید علم هم مانند محیطهای پژوهشگاهی، تحقیقات، کلاسهای دانشگاهی، دانشجوها و اساتید باید آن را دنبال کنند .

ج: جواب این را عرض کردیم . نه، ما از تک تک دانشجویان توقع نداریم تولید علم کنند . اصلا این مساله به این صورت، مساله‏ی فردی نیست، شاید هم همه توانایی تولید علم را ندارند; باید این به عنوان یک مطالبه‏ی عمومی دربیاید و سنت کار در دانشگاه بشود، که همه‏اش فقط به فکر یادگرفتن آنچه دیگران به دست آورده‏اند، نباشیم، بلکه افزودن بر ذخیره‏ی به دست آمده به وسیله‏ی دیگران را هم وجهه‏ی همت قرار دهیم .
س: یک پیشنهاد: لطفا در جهت پاسخگویی به شبهات دانشجویان در دانشگاهها، مرکزی را ایجاد کنید تا عزیزان دانشجو به‏صورت مفیدتر و سریع با حضرت‏عالی ارتباط داشته باشند و مشکلات خود را حل نمایند .
ج: چه مرکزی؟ الحمدلله این‏همه مرکز در دانشگاهها هست، حالا یک مرکز دیگر هم ما درست کنیم، فکر نمی‏کنم خیلی چیز بجایی باشد . ضمنا شما همه‏ی سؤالات را هم از بنده نکنید . حالا من آمده‏ام و هرچه سؤال کنید، تا آن‏جایی که وقت‏باشد جواب می‏دهم; اما این همه افراد هستند که می‏شود از آنها سؤال کرد . نقطه نظرات آنها را بخواهید; به شما جواب می‏دهند; شبهات ذهنی را برطرف می‏کنند . این‏طور نیست که فقط بنده باید بیایم و جواب بدهم; نه، بلکه افراد زیادی هستند که ان‏شاءالله می‏توانند مطلوب شما را برایتان برآورده کنند .

ج: مگر می‏شود قانون را مخفی کرد؟ ! خب قانون را انسان می‏خواند . قانون که دست کسی نیست ; قانون چاپ شده است، همه می‏دانند، می‏شود رفت پیدا کرد; این حرف درست نیست . اما درباره‏ی وضعیت اسلامی در دانشگاه علوم پزشکی، حالا آقایان رؤسا این‏جا تشریف دارند . اگر همین‏طور باشد، باید دنبال کنند . بله، هم بواطن را باید رعایت کنند، هم ظواهر را .

ج: به نظر ما ارتباط علمی با هر جامعه‏یی از جوامع علمی دنیا خوب است، البته در صورتی که مستلزم یک حاشیه‏های مضری نباشد . تماس علمی خودش فی نفسه بسیار خوب است و ارتباط اقتصادی هم همین‏طور می‏باشد . شرکتهای گوناگونی در مراکز نفتی ما و در جاهای گوناگون دیگر می‏آمدند و می‏رفتند، حتی شرکتهای اقتصادی امریکاییها هم تا چند سال قبل می‏آمدند; نفت می‏بردند; کار می‏کردند، تا این‏که خودشان این تحریمها را شش، هفت‏سال پیش گذاشتند . از نظر ما ارتباط با شرکتها و دستگاههای علمی ایرادی ندارد . آنچه روی آن حساسیت داریم، دولت امریکاست، که این هم کاملا یک منطق مستحکم و قوی دارد، که مایلم در زمان دیگری در جمعی مطرح شود; الان وقتش نیست .

ج: قاطعیت‏یعنی چه؟ یعنی برخورد فیزیکی و جسمانی، که مصلحت نیست; درست نیست; اصلا این را توصیه نمی‏کنیم که بگویید این قاطعیت است; اما گفتن، تذکر دادن; نه، خوب است، چه اشکال دارد تذکر بدهند; با اخلاق خوب . دیروز حدیثی را برای جمعی می‏خواندیم که آمر به معروف و ناهی از منکر باید خودش به آنچه که دارد امر و نهی می‏کند، هم عالم باشد و هم عامل . «رفیق لمن یامر و رفیق لمن ینهی‏» ; امر و نهی را با رفق و مدارا بکند . امر و نهی، یعنی دستور دادن; بکن، نکن; غیر از تمنا کردن است، اما همین را با رفق، با مدارا، با محبت; نه با خشونت، انجام دهد . به نظرم این‏طوری باید عمل شود .

ج: این از آن سؤالهایی است که یک کلمه است; اما جوابش خیلی طولانی است، منتها حسنش این است که من در خلال صحبتهای امروز به بخشهای مهمی از آن اشاره کردم; فکر می‏کنم که دیگر نیاز به تکرار نباشد .

ج: توصیه‏ی بنده معلوم است: حجاب را رعایت کنید و این لازم و واجب است . به برادر یا خواهری که این نامه را نوشته‏اند، می‏خواهم بگویم این‏طور هم نیست که شما بگویید زنهای ما بی‏حجاب شده‏اند; نه، من گاهی به خیابانها هم می‏روم; ممکن ست‏بعضی بگویند شما چشمتان به این خواهرهایی افتاده که همه حجاب دارند; نه، من به خیابان می‏روم، تا مخصوصا وضع مردها و زنها را ببینم که چگونه است; البته با نگاه حلال و نه حرام . آن‏طور که بعضی تصویر می‏کنند، به نظر من نمی‏آید . البته چرا، اشکالاتی هست . من هم از همه‏ی گوشه و کنارها با خبر نیستم; هرجا هم هست، راهش نهی از منکر است .

ج: بله، مساله‏ی اشتغال یقینا در دستور کار است و جزو مسائل مهم مورد اهتمام دستگاهها هم هست و بنده با مسؤولان اجرایی این کار در دولت جلسات متعددی داشته‏ام و از آنها درخواست کرده‏ام، که آمدند و گزارش دادند; کارهایی را که کرده‏اند، کارهایی را که باید بکنند، نتایجی را که گرفته‏اند و اشکالاتی که بر کارشان وارد بوده، در جلسات بحث‏شد که مطمئنا یکی از مباحث مهم ما همین موضوع است .
امیدواریم خداوند متعال شما را محفوظ بدارد، و ان‏شاءالله توفیق انجام دادن خدمت هم به شما و هم به ما عنایت کند .
منبع: ماهنامه پرسمان

تصاویر زیبا و مرتبط با این مقاله