تجدید وقف نامه
تجدید وقف نامه در مورد سند کاغذی یا پارچه ای در ملأ عام باعث عمل به مندرجات وقفنامه و عدم اعتراض کسی می باشد
مقدمه:
وقف نامه سندی شرعی است که چهارچوب آن در دورههای مختلف یکسان بوده است. توجه داشتن به اصول ذیل سبب میشود پس از تهیه و تنظیم سند،آن را وقف نامه بنامند:
1. نام و مشخصات مالک یا مالکانی که بخشی از اموال و املاک خود را برای امور خیر از مالکیت خود مجزا کردهاند. (در مواردی که وقف با واسطه صورت گرفته ذکر نام و نسب و مشخصات وصی یا اوصیا یا وکیل و وکلا نیز لازم است.)
2. مشخصات اموال و مقدار سهام و محل وقوع رقبات؛
3. تعیین مصارف مطابق با شرع؛
4. ذکر نکردن محدودهی زمانی برای خروج اموال و املاک از ملکیت (ابدی بودن)؛
5. تولیت؛
6. قبض و اقباض؛
7. سجل وقوعی؛
8. اعلان جاری شدن صیغهی وقف؛
9. روز، ماه و سال تحریر سند.
وقفنامه میتواند اطلاعاتی پیرامون اجزای جانبی دیگر، از قبیل این موارد را نیز شامل شود:
نظارت، شرط و شروط برای مصرف و متولی و ناظر، رونوشت برداری و امانت دهی، تنظیم مقدمهای ادبی مناسب و مطابق با مقام و مرتبهی واقف یا مصرف یا نوع ملک یا توجه هم زمان به دو یا هر سه مورد آنها، مشخص کردن اینکه سند یک نسخه یا چند نسخه است و نوشتن مؤخرهای به سبک انشای دورهی تنظیم سند.
گفتنی است ذکر مطالب نه گانه ی یاد شده فقط در مورد سند کاغذی یا پارچه ای ضروری است، نه بر کتیبه ها و کاشی ها و ظروف چینی و مسی و رویی، چرا که در چنین مواردی مجالی برای درج سجل وقوعی و اعلان صیغه ی وقف و... نیست.
در این موارد، همانقدر که موضوع در ملأ عام به نمایش گذارده و باعث عمل به مندرجات وقفنامه می شده و اعتراض کسی را برنمی انگیخته، کافی بوده و مقصود واقف را برآورده میکرده است. البته در برخی موارد هم وقفنامهی مفصلتری تهیه میشده است.
به هر حال هدف از نگارش وقفنامه تنظیم یک «سند شرعی» برای ارائه در مواقع لزوم بوده است. آن گونه که پروردگار در بلندترین آیهی قرآن کریم (بقره: 282) بر آن تأکید کرده و چگونگی آن را به طور اجمال آموزش داده است.
بر اساس این مقدمات میتوان مقولهی حفظ و نگهداری و بر عکس دخل و تصرف در سند را مطرح کرد و مشخصا در مورد وقفنامه، این مقوله را میتوان سرفصلی برای دو موضوع مستقل «استنساخ» (سواد کردن یا رونوشت برداری) و دیگر «تجدید وقفنامه» قرار داد که در این نوشتار فقط تجدید وقفنامه مورد نظر است.
بهترین ابزار شناخت و بررسی وقف نامههای تجدید شده اسنادی است که تنظیم کنندهی سند دوم به مقتضای سبک نگارشش، به تجدید وقف در صدر یا میانه یا ذیل سند جدید اشاره کرده است. سجلات را نباید نادیده گرفت. در مواردی نیز که در متن سند به
این موضوع اشاره نشده است احتمال دارد در سجلی این موضوع تذکر داده شده باشد. وقفنامههای تجدید شده را میتوان به طور اتفاقی و پراکنده و در لابهلای مدارک وقفی استانهای مختلف دید.
نگارنده در فهرست برداریای که از همه ی اسناد وقفی استان کرمان شده است درصد تقریبی این اسناد و دلایل تهیهی دوبارهی اسنادی را که چه بسا دهها سال از تنظیم اولیهی آن میگذشته معلوم کرده است.
پس از پایان فهرست
برداری از اسناد وقف استان کرمان معلوم شد که از مجموع قریب 1900 وقفنامه، 44 وقفنامه یعنی 2 / 2 % آنها چنین وضعیتی دارند.
متأسفانه در 10 وقفنامه از مجموع 44 وقفنامهی یاد شده اشارهای به سبب تجدید وقف نشده است و به همین خاطر معرفی نخواهد شد.
وقفنامه های مورد تحقیق این نوشتار، که به ترتیب تاریخ تحریر آمدهاند، دورهای در حدود یک و نیم قرن (1211 ه ق - 1353 ه ق) را شامل میشود. در ادامه، نخست وقفنامهها را اجمالا معرفی نموده و بلافاصله به علت تجدید وقف هر سند، دقیقا با همان عبارتی که در متن یا حاشیهی سند تذکر داده شده بود، اشاره میشود:
1. وقفنامه ی خسرو (پرونده م - 211 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1211 ه ق وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه و تعیین تولیت»؛
2. وقفنامه ی آقا میرزا ابراهیم بمی (پروندهی م - 419 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1216 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه نصف سند را از بین برده بودند».
3. وقفنامه ی عبدالله بن حاجی علی نصرت آبادی یزدی (پروندهی 2 اوقاف سیرجان / 1217 ه ق، وقف عام - خاص) «به سبب گم شدن وقفنامه و رفع اختلاف در تولیت»؛
4. وقفنامه ی فاطمه بنت محمد آقا (پروندهی م - 272 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1227 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن سند اول»؛
5. وقفنامه ی حاج خداداد قنات غستانی (پروندهی 88 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1245 ه ق، وقف عام) «به سبب صدمات آقا محمد خان در بلده، مفقود شده»؛
6. وقفنامه ی شهربانو خانم بنت شیخ احمد (پروندهی 257 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1253 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
7. وقفنامه ی میرزا محمد بن حاجی میرزا حسین خان (پرونده 1150 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1256 ه ق، وقف عام) «به سبب ابطال سند اول به واسطهی وقف بر نفس»؛
8. وقف نامه ی کربلایی صادق و خدیجه (پروندهی 1103 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1264 ه ق، وقف عام) «به سبب مندرس شدن وقفنامه»؛
9. وقفنامه ی حیدر و علی و تقی (پروندهی 1095 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1269 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه بعد از فوت واقف، اختلاف نظر در وقفیت ملک موقوفه پیش
10. وقفنامه ی کربلایی مرتضی خان (پروندهی 260 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1269 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف نامهی»؛
11. وقفنامه ی حاجی علی اکبر عطار (پروندهی م - 546 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1272 ه ق، وقف عام) «به سبب اختلاف ورثه در باب قبض و اقباض»؛
12. وقفنامه ی حاجی محمد (پروندهی م - 351 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1284 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه و تعیین تولیت»؛
13. وقفنامه ی حاج آقا لطف علی بن حاج الله وردی تاجر کرمانی (پروندهی 1184 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1285 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه لزوم وقف (تصرف) معلوم نبود».
14. وقفنامه ی حاجی مراد بن حاجی عابدین (پروندهی م - 51 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1286 ه ق، وقف عام) «به سبب پاره شدن وقفنامهی»؛
15. وقفنامه ی آقا سید محمد حسین بن آقا سید حسین مازندرانی (پروندهی 4 - الف اوقاف رفسنجان / 1290 ه ق وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
16. وقفنامه ی بمونابنت علی باغ سراسیابی (پروندهی م - 286 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1321 ه ق، وقف عام) «سند اول 1290 بوده است به سبب مفقود شدن و تعیین تولیت».
17. وقفنامه ی مشهدی حسین جوپاری (پروندهی 340 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1316 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامهی»؛
18. وقفنامه ی کربلایی نصر الله بن شمشیر علی (پروندهی 352 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1319 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامهی»؛
19. وقفنامه ی مشهدی حسین بن اکبر قنات غستانی (پروندهی م - 364 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1320 ه ق، «وقف عام) «به سبب فرسودگی»؛
آمد.»
20. وقفنامه ی تراب (پروندهی 17 اوقاف شهر بابک / 1321 ه ق، وقف عام) «به سبب فقدان وقفنامه»؛
21. وقفنامه ی حاجی ابراهیم و حاجی کریم و حاجی محمد تقی اولاد حسین (پروندهی م - 227 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1322 ه ق، وقف عام؛ تاریخ سند اول: 1286 ه ق) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
22. وقفنامه ی حاجی ملا رضا (پروندهی 264 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1324 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامهی»؛
23. وقفنامه ی حاجی ابوالقاسم زرندی (پروندهی 416 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1324 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
24. وقفنامه ی کربلایی اسدالله بن حاج محمد صادق (پروندهی 18 کرمان در بایگانی دفتر اسناد / 1326 ه ق، وقف عام) «به سبب ابطال سند اول؛»؛
25. وقفنامه ی کربلایی حسن (پروندهی م - 351 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1327 ه ق، وقف عام) «به سبب پاره شدن»؛
26. وقفنامه ی حیات خانم (پروندهی 395 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1328 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقفنامهی»؛.
27. وقفنامه ی حاجی قلی زرندی (پروندهی 458 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1336 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقفنامهی»؛
28. وقفنامه ی کربلایی غلام حسین حماص (پروندهی 195 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1327 ه ق، وقف عام). این سند به اقرارنامه شبیهتر است. «به سبب سرقت وقفنامه توسط همشیرهزادگان و رد صلاحیت متولی»؛
29. وقفنامه ی ملا فاطمه (پروندهی 1146 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1338 ه ق، وقف عام) وقفنامه در سنهای که سارقین، اموال حضرات گلوسالاری و اموال و اسناد و وقفنامچههای بعضی از مردم را بردند، گم شده است.
30. وقفنامه ی مشهدی خدیجه (پروندهی 18 اوقاف زرند / 1338 ه ق، وقف عام) «به سبب اشکال املائی»؛
31. وقفنامه ی حاجی ملا علی بن کربلایی محمد حسین (پروندهی 274 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1343 ه ق، وقف عام) «به سبب تلاش ورثه برای شستن وقفنامه»؛
32. وقفنامه ی ماهبانو (پروندهی 1057 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1346 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقفنامهی»؛
33. وقفنامه ی کربلایی حسن خلیلی (پروندهی م - 373 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1352 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه در سیل ماهان از بین رفت».
34. وقفنامه ی حاج محمد (پروندهی م - 437 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1353 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه در سیلاب قریه قنات غستان مفقود شد».
بنابر آنچه گذشت، علت 20 مورد از تجدید وقفنامه در مجموعهی 34 سندی یاد شده، گم شدن وقفنامه بوده است که میتوان احتمال داد ناشی از علل آگاهانه، از قبیل نارضایی ورثه و اطرافیان از وقف شدن ملک و نظام تعیین تولیت و حوداث ناگهانی از قبیل غارت و سیل باشد.
گفتنی است پیش از تشکیل دفاتر ثبت اسناد در ادارهی اوقاف و عدلیه و... گاه از یک سند به طور هم زمان چند نسخه تهیه میشده که از این موضوع و تعداد نسخهها با تعابیر «نسختان» و «ثلاث نسخ» و «ست نسخ» و...
بر روی همان نسخهها یاد شده است. مواردی هم در دست است که واقف درصدی از درآمد موقوفه، را برای استنساخ (تهیهی سواد / رونوشت برداری) سالانه از سند تخصیص داده است.
امانت گذاشتن نسخه یا نسخههایی از سند نزد افراد یا در اماکن خاص را میتوان اقدامات پیشگیرانهای برای حفظ سند و در نهایت حفظ موقوفه قلمداد کرد. با استناد به مندرجات وقفنامههای دورههای مختلف، میتوان فهمید که حفظ موقوفه، بر سایر مصارف اولویت داشته است.
در هیچ یک از نسخههای مجموعهی مورد بحث اشارهای به اینکه نسخههای وقفنامههای اول، پیش از تجدید وقف بیش از یک نسخه نبوده، وجود ندارد و این نکته به خوبی نشان میدهد که تا چه حد وجود موقوفه به سند حتی تک نسخهای وابسته بوده است؛
چرا که اگر دلیلی بر وجود نسخهی دیگری از سند و یا رونوشت آن وجود میداشت، مسلما هیچ گاه ورثه و اطرافیان درصدد نابودی وقفنامه برنمیآمدند و دیگران برای انحراف وقف از مسیر عادی، اقدام به تجدید وقف نمیکردند. چون هوشیاری رجال محل جلوی اقدام آنها را میگرفته است؛ چنان که حکم شرعی در باب موقوفهی حاجی علی (پروندهی م - 432 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1314 ه ق، وقف عام) سند
دوم را به سبب تغییر در تصرف وقف، باطل اعلام کرده است.
چنان که در 5 مورد از این اسناد ملاحظه شد رعایت نکردن یکی از اصول وقف، دلیل دیگری برای تجدید وقفنامه بوده است. گفتنی است که اگر یکی از موارد 3 یا 5 یا 6 یا 7 یا 8 وقفنامه، که در ابتدای این نوشته مطرح شد، بنا به مستندی (قول ورثه یا شهادت جمعی و حتی خود مندرجات وقفنامه) مخالف با شرع تلقی میشد،
به حکم مجتهدین، وقفنامه باطل و پس از رفع ابهامات و مشکلات فقهی مجددا وقفنامهی تازهای تنظیم میشد. از این قبیل وقفنامهها در تهران نیز وجود دارد؛ از جمله وقفنامهی کربلایی محمد باقر انزایی 1258 / 537 ه ق و مشهدی کلثوم بنت عبدالرحمان ورکشی 1334 / 457 ه ق.
نکتهای که توجه به آن بسیار ضروری است این است که با استناد به پروندههای مادر برخی از موقوفات درمییابیم که در صورت فقدان وقفنامه، تجدید وقفنامه تنها راه حل نبوده است بلکه در مواردی هم اسناد دیگری از قبیل استشهادیه، اقرارنامه و اخبارنامه تهیه میشده است و حتی به اجارهنامه و فرمان و...
به عنوان مدارک عمل به وقف و اجرای نیت واقف استناد میشده است.در نهایت میتوان به اهمیت نقش علما در دورههای مختلف در تهیه و تنظیم وقفنامه مطابق با شرع انور و نیز نظارت ایشان در حفظ موقوفه و اجرای نیات واقف تأکید کرد؛ همان اموری که بالاخره در یک صد سال اخیر منجر به تصویب قانون وظایف ادارهی اوقاف شد.
در پایان دو سند به عنوان نمونه ارائه میشود.
سند اول: متن رونوشت وقف نامهی شمارهی 88
وزارت جلیله ی معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه معارف و اوقاف ایالت کرمان
بعد الحمد و الصلوة باعث بر تحریر این کلمات شرعیة القواعد و الارکان آن است که به تاریخ تحریر ذیل / حاضرون گردیدند مجموع ورثهی حاج الحرمین الشریفین حاج خداداد قناة غستانی که آقا محمدی ذکور ورثهی مرحوم حاج الحرمین /
حاج علی ولد مرحوم مزبور و هم آقا خدامراد و آقا محمد مراد و آقا محمدرضا ذکوران و مسماتان شاه بیگم زوجهی کربلائی محمد / و زینب زوجهی آقا علی اکبر بنی عم خود و ورثهی مرحوم آقا حسین و هو آقا محمد باقر و مسماتان مریم زوجهی مرحوم خلیل بیگ /
و شهربانو و خدیجه و ورثهی مرحوم ملامراد کلا و ورثهی مرحوم حاج الحرمین الشریفین حاج چراغعلی کلا و ورثهی / کربلائی اسماعیل کلا، الی جملگی اقرار و اعتراف شرعی نمودند والد ما و جد ما که مرحوم حاج خداداد بوده باشد / در حین حیواة خود موازی نیم طاق میاه من جملهی چهارده [سیاق 14] شبانه روز میاه لنگر که عبارت از چهل [سیاق40] /
طشتچه بوده باشد مع اراضی مزروعی موازی یک هزار و پانصد قصب من اراضیات معین و قنی عیون و انهار / و آبار و منابع و مجاری و حفیر و حریم و کلما یتعلق بها بر کافهی شیعیان و تعزیهداران حضرت سید الشهداء (ع) / وقف نمود و محصول و منافع آن را بعد از وضع اخراجات و حوالهجات دیوانی و بذر نفقه القنوة و حصهی /
زارع عشری را متولی به مصرف معاش خود رسانیده ما بقی را صرف آب و آش و قهوه و غلیان و روغن چراغ / و ادویه و غیر ذلک بلا جزویات اینها در تعزیه خانهی حضرت خامس آل عبا، سید الشهداء، اباعبدالله الحسین - علیه آلاف التحیة و السلام - برساند در خانهی خود یا هر کجا که صلاح بداند مفوض گردانید /
تولیت آن را به ولد اکبر خود و بعد ذلک به اولاد ذکور خود هر کدام اصلح و اتقی و ارشد باشند / و بعد ذلک به اولاد اولاد ذکور نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و بطن اعلی مقدم بر بطن اسفل و اگر / العیاذ بالله ذکور اولاد و ذکور بالمره منتقرض شوند مفوض داشته به ذکور اولاد و ذکور اولاد / اولاد اناث و بطنا بعد بطن و بطن اعلی مقدم بر بطن اسفل به شرط صلاح و تقوی و رشد و اگر / اصلح و اتقی متعدد باشند به قرعهی شرعیه رجوع نمایند و اگر خدا نخواسته بالمره منقرض شوند امر تولیت / مفوض است به اعلم و اصلح قناة غستان و با عدم آنها به اعلم و اصلح بلدهی دارالامان کرمان و با وجود / تعدد ایشان به قرعهی شرعیه رجوع نمایند و کیفیت تحریر وقفنامچه چنین بود که در صدمات غفران مآب / آقا محمد خانی
که در بلدهی کرمان بود مفقود گردیده بود و وارث واقف مرحوم و وارث اولاد / آن به نوعی که در فوق اسامی ایشان مرقوم است.
جملگی اقرار و اعتراف نمودند و صیغهی مجددی جاری سخاته وقفا صحیحا شرعیا فروشنده و خرنده غصب و طمع کننده و تغییر دهنده و تبدیل کننده به لعنت خالق و نفرین / خلایق گرفتار باد به محمد و آله الامجاد.
«فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه» وقفا مؤبدا / مخلدا الی ان یرث الله الارض و من علیها و هو خیر الوارثین و کان وقوع ذلک فی خامس شهر شعبان المعظم / من شهور 1245 خمس و اربعین و مأتین بعد الالف من الهجرة النبویة المصطفویة المحمدیه علی مهاجرها آلاف الثناء / و التحیة.
سند دوم: متن رونوشت وقف نامهی 537 تهران
(تجدید وقف توسط حاجی ملا محمد جعفر استرآبادی)
غرض از تسوید این مسوده آنکه چون مرحوم کربلائی باقر انزانی، والد عالیجاه مقرب الخاقان حمزهخان انزانی سه دانگ مشاع از کل شش دانگ قریهی حسین آباد واقع در بلوک غار ری را به اعتقاد خود به طریق عوامانه وقف کرده و تولیت آن را با خود واگذارده بود و عالیجاه /
حمزهخان به جهت عدم خصوصیت تولیت از برای او از حاکم شرع اذن در تصرف میگرفت تا آنکه در روز شنبه بیست و چهارم شهر ذیالحجة الحرام از شهور سنه 1255 عالیجاه حمزهخان ابزار وقفنامه در محضر جناب مشایخ الالقاب جامع الفروع و الاصول، حاوی المعقول و المنقول، زبدة المحققین و المدققین /
عمدة الفقهاء و المجتهدین، مروج شریعت غرای نبوی مبین دین بیضای مصطفوی مجتهد العصر و الزمان، اشرف الحاج و عماد الدوران، المؤید من الهادی شریعتمدار الحاج حاجی ملا محمد جعفر الاسترآبادی نمود نظر به اشتمال آن بر وقف نفس و عدم حصول قبض /
و مانند اینها حکم به بطلان وقف فرمودند لهذا سرکار حمزهخان قریهی مزبور را از بابت رد مظالم به ایشان تفویض نمودند و ایشان به فقیر شرعی واگذاردند و از فقیر به ایشان منتقل شد و جناب ایشان منتقل شد و جناب ایشان قربة الی الله /
و طلبا لمرضاته وقف فرمودند بر وجهی که منظور مرحوم کربلائی باقر بود به این نحو که وقف فرمودند بر وجوه بر از قبیل تعزیهداری سید الشهداء (ع) و سایر معصومین و ما یتعلق به به نحو متعارف و اعانت فقراء از سادات و /
زوار عتبات عالیات مع تقدیم الاصلح بنظر المتولی فالاصلح بعد از صرف مخارج تعمیر و تحمیل و اخراج مقدار دو عشر کل از برای حق التولیة و نصف عشر از برای حق النظاره و ثواب وقف را / مفوض فرمودند به روح مرحوم کربلائی باقر و تولیت را به نفس نفیس خود و نظارت را به عالیجناب مقدس الالقاب فضائل و فواصل مآب کهف الحاج حاجی ملا محمد حسن استرآبادی تا زمان بلوغ و رشد آقازادهی مکرم آقا شیخ علی / - حفظه الله تعالی - که پس از بلوغ و رشد ایشان ناظر باشند
و سرکار شریعتمدار متولی و خدای نخواسته بعد از سرکار شریعتمدار تولیت با آقازادهی مکرم مذکور و نظارت با یکی از اولاد دیگر ایشان باشد / الارشد فالارشد به شرط امانت و فطانت و امکان اجتماع و عدم لجاج و خیانت و الا نظارت با ولد موصوف دیگر سرکار شریعتمدار باشد در صورت وجود و الا نظارت نیز با متولی / باشد
یعنی حق النظاره مال ایشان باشد تا زمان وجود ولد موصوف و لو از طبقهی ثانیه و بعد از طبقهی اولی تولیت با اولاد موصوفین متولی و نظارت با اولاد موصوفین ناظر / به شرط مذکور به نحو مذکور باشد.
و در صورت عدم در دست دو نفرامین عالم بلد باشد تا از اولاد متولی موصوف و ناظر موصوف به هم رسد و صیغهی وقف علی الوجه الشرعی جاری شد / و قبض و اقباض و عمل به مقتضاء وقف به عمل آمده. تحریرا فی چهارشنبه بیست و نهم شهر شعبان از شهور سنهی 1258 الامر کما سطر، حرره الاحقر جعفر. محل مهر: (الله خالق کل شیء، عبده محمد جعفر).
میراث جاویدان
1. نام و مشخصات مالک یا مالکانی که بخشی از اموال و املاک خود را برای امور خیر از مالکیت خود مجزا کردهاند. (در مواردی که وقف با واسطه صورت گرفته ذکر نام و نسب و مشخصات وصی یا اوصیا یا وکیل و وکلا نیز لازم است.)
2. مشخصات اموال و مقدار سهام و محل وقوع رقبات؛
3. تعیین مصارف مطابق با شرع؛
4. ذکر نکردن محدودهی زمانی برای خروج اموال و املاک از ملکیت (ابدی بودن)؛
5. تولیت؛
6. قبض و اقباض؛
7. سجل وقوعی؛
8. اعلان جاری شدن صیغهی وقف؛
9. روز، ماه و سال تحریر سند.
وقفنامه میتواند اطلاعاتی پیرامون اجزای جانبی دیگر، از قبیل این موارد را نیز شامل شود:
نظارت، شرط و شروط برای مصرف و متولی و ناظر، رونوشت برداری و امانت دهی، تنظیم مقدمهای ادبی مناسب و مطابق با مقام و مرتبهی واقف یا مصرف یا نوع ملک یا توجه هم زمان به دو یا هر سه مورد آنها، مشخص کردن اینکه سند یک نسخه یا چند نسخه است و نوشتن مؤخرهای به سبک انشای دورهی تنظیم سند.
گفتنی است ذکر مطالب نه گانه ی یاد شده فقط در مورد سند کاغذی یا پارچه ای ضروری است، نه بر کتیبه ها و کاشی ها و ظروف چینی و مسی و رویی، چرا که در چنین مواردی مجالی برای درج سجل وقوعی و اعلان صیغه ی وقف و... نیست.
در این موارد، همانقدر که موضوع در ملأ عام به نمایش گذارده و باعث عمل به مندرجات وقفنامه می شده و اعتراض کسی را برنمی انگیخته، کافی بوده و مقصود واقف را برآورده میکرده است. البته در برخی موارد هم وقفنامهی مفصلتری تهیه میشده است.
به هر حال هدف از نگارش وقفنامه تنظیم یک «سند شرعی» برای ارائه در مواقع لزوم بوده است. آن گونه که پروردگار در بلندترین آیهی قرآن کریم (بقره: 282) بر آن تأکید کرده و چگونگی آن را به طور اجمال آموزش داده است.
بر اساس این مقدمات میتوان مقولهی حفظ و نگهداری و بر عکس دخل و تصرف در سند را مطرح کرد و مشخصا در مورد وقفنامه، این مقوله را میتوان سرفصلی برای دو موضوع مستقل «استنساخ» (سواد کردن یا رونوشت برداری) و دیگر «تجدید وقفنامه» قرار داد که در این نوشتار فقط تجدید وقفنامه مورد نظر است.
بهترین ابزار شناخت و بررسی وقف نامههای تجدید شده اسنادی است که تنظیم کنندهی سند دوم به مقتضای سبک نگارشش، به تجدید وقف در صدر یا میانه یا ذیل سند جدید اشاره کرده است. سجلات را نباید نادیده گرفت. در مواردی نیز که در متن سند به
این موضوع اشاره نشده است احتمال دارد در سجلی این موضوع تذکر داده شده باشد. وقفنامههای تجدید شده را میتوان به طور اتفاقی و پراکنده و در لابهلای مدارک وقفی استانهای مختلف دید.
نگارنده در فهرست برداریای که از همه ی اسناد وقفی استان کرمان شده است درصد تقریبی این اسناد و دلایل تهیهی دوبارهی اسنادی را که چه بسا دهها سال از تنظیم اولیهی آن میگذشته معلوم کرده است.
پس از پایان فهرست
برداری از اسناد وقف استان کرمان معلوم شد که از مجموع قریب 1900 وقفنامه، 44 وقفنامه یعنی 2 / 2 % آنها چنین وضعیتی دارند.
متأسفانه در 10 وقفنامه از مجموع 44 وقفنامهی یاد شده اشارهای به سبب تجدید وقف نشده است و به همین خاطر معرفی نخواهد شد.
وقفنامه های مورد تحقیق این نوشتار، که به ترتیب تاریخ تحریر آمدهاند، دورهای در حدود یک و نیم قرن (1211 ه ق - 1353 ه ق) را شامل میشود. در ادامه، نخست وقفنامهها را اجمالا معرفی نموده و بلافاصله به علت تجدید وقف هر سند، دقیقا با همان عبارتی که در متن یا حاشیهی سند تذکر داده شده بود، اشاره میشود:
1. وقفنامه ی خسرو (پرونده م - 211 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1211 ه ق وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه و تعیین تولیت»؛
2. وقفنامه ی آقا میرزا ابراهیم بمی (پروندهی م - 419 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1216 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه نصف سند را از بین برده بودند».
3. وقفنامه ی عبدالله بن حاجی علی نصرت آبادی یزدی (پروندهی 2 اوقاف سیرجان / 1217 ه ق، وقف عام - خاص) «به سبب گم شدن وقفنامه و رفع اختلاف در تولیت»؛
4. وقفنامه ی فاطمه بنت محمد آقا (پروندهی م - 272 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1227 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن سند اول»؛
5. وقفنامه ی حاج خداداد قنات غستانی (پروندهی 88 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1245 ه ق، وقف عام) «به سبب صدمات آقا محمد خان در بلده، مفقود شده»؛
6. وقفنامه ی شهربانو خانم بنت شیخ احمد (پروندهی 257 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1253 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
7. وقفنامه ی میرزا محمد بن حاجی میرزا حسین خان (پرونده 1150 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1256 ه ق، وقف عام) «به سبب ابطال سند اول به واسطهی وقف بر نفس»؛
8. وقف نامه ی کربلایی صادق و خدیجه (پروندهی 1103 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1264 ه ق، وقف عام) «به سبب مندرس شدن وقفنامه»؛
9. وقفنامه ی حیدر و علی و تقی (پروندهی 1095 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1269 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه بعد از فوت واقف، اختلاف نظر در وقفیت ملک موقوفه پیش
10. وقفنامه ی کربلایی مرتضی خان (پروندهی 260 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1269 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف نامهی»؛
11. وقفنامه ی حاجی علی اکبر عطار (پروندهی م - 546 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1272 ه ق، وقف عام) «به سبب اختلاف ورثه در باب قبض و اقباض»؛
12. وقفنامه ی حاجی محمد (پروندهی م - 351 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1284 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه و تعیین تولیت»؛
13. وقفنامه ی حاج آقا لطف علی بن حاج الله وردی تاجر کرمانی (پروندهی 1184 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1285 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه لزوم وقف (تصرف) معلوم نبود».
14. وقفنامه ی حاجی مراد بن حاجی عابدین (پروندهی م - 51 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1286 ه ق، وقف عام) «به سبب پاره شدن وقفنامهی»؛
15. وقفنامه ی آقا سید محمد حسین بن آقا سید حسین مازندرانی (پروندهی 4 - الف اوقاف رفسنجان / 1290 ه ق وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
16. وقفنامه ی بمونابنت علی باغ سراسیابی (پروندهی م - 286 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1321 ه ق، وقف عام) «سند اول 1290 بوده است به سبب مفقود شدن و تعیین تولیت».
17. وقفنامه ی مشهدی حسین جوپاری (پروندهی 340 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1316 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامهی»؛
18. وقفنامه ی کربلایی نصر الله بن شمشیر علی (پروندهی 352 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1319 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامهی»؛
19. وقفنامه ی مشهدی حسین بن اکبر قنات غستانی (پروندهی م - 364 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1320 ه ق، «وقف عام) «به سبب فرسودگی»؛
آمد.»
20. وقفنامه ی تراب (پروندهی 17 اوقاف شهر بابک / 1321 ه ق، وقف عام) «به سبب فقدان وقفنامه»؛
21. وقفنامه ی حاجی ابراهیم و حاجی کریم و حاجی محمد تقی اولاد حسین (پروندهی م - 227 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1322 ه ق، وقف عام؛ تاریخ سند اول: 1286 ه ق) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
22. وقفنامه ی حاجی ملا رضا (پروندهی 264 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1324 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامهی»؛
23. وقفنامه ی حاجی ابوالقاسم زرندی (پروندهی 416 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1324 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقفنامه»؛
24. وقفنامه ی کربلایی اسدالله بن حاج محمد صادق (پروندهی 18 کرمان در بایگانی دفتر اسناد / 1326 ه ق، وقف عام) «به سبب ابطال سند اول؛»؛
25. وقفنامه ی کربلایی حسن (پروندهی م - 351 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1327 ه ق، وقف عام) «به سبب پاره شدن»؛
26. وقفنامه ی حیات خانم (پروندهی 395 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1328 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقفنامهی»؛.
27. وقفنامه ی حاجی قلی زرندی (پروندهی 458 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1336 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقفنامهی»؛
28. وقفنامه ی کربلایی غلام حسین حماص (پروندهی 195 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1327 ه ق، وقف عام). این سند به اقرارنامه شبیهتر است. «به سبب سرقت وقفنامه توسط همشیرهزادگان و رد صلاحیت متولی»؛
29. وقفنامه ی ملا فاطمه (پروندهی 1146 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1338 ه ق، وقف عام) وقفنامه در سنهای که سارقین، اموال حضرات گلوسالاری و اموال و اسناد و وقفنامچههای بعضی از مردم را بردند، گم شده است.
30. وقفنامه ی مشهدی خدیجه (پروندهی 18 اوقاف زرند / 1338 ه ق، وقف عام) «به سبب اشکال املائی»؛
31. وقفنامه ی حاجی ملا علی بن کربلایی محمد حسین (پروندهی 274 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1343 ه ق، وقف عام) «به سبب تلاش ورثه برای شستن وقفنامه»؛
32. وقفنامه ی ماهبانو (پروندهی 1057 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1346 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقفنامهی»؛
33. وقفنامه ی کربلایی حسن خلیلی (پروندهی م - 373 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1352 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه در سیل ماهان از بین رفت».
34. وقفنامه ی حاج محمد (پروندهی م - 437 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1353 ه ق، وقف عام) «به سبب اینکه در سیلاب قریه قنات غستان مفقود شد».
بنابر آنچه گذشت، علت 20 مورد از تجدید وقفنامه در مجموعهی 34 سندی یاد شده، گم شدن وقفنامه بوده است که میتوان احتمال داد ناشی از علل آگاهانه، از قبیل نارضایی ورثه و اطرافیان از وقف شدن ملک و نظام تعیین تولیت و حوداث ناگهانی از قبیل غارت و سیل باشد.
گفتنی است پیش از تشکیل دفاتر ثبت اسناد در ادارهی اوقاف و عدلیه و... گاه از یک سند به طور هم زمان چند نسخه تهیه میشده که از این موضوع و تعداد نسخهها با تعابیر «نسختان» و «ثلاث نسخ» و «ست نسخ» و...
بر روی همان نسخهها یاد شده است. مواردی هم در دست است که واقف درصدی از درآمد موقوفه، را برای استنساخ (تهیهی سواد / رونوشت برداری) سالانه از سند تخصیص داده است.
امانت گذاشتن نسخه یا نسخههایی از سند نزد افراد یا در اماکن خاص را میتوان اقدامات پیشگیرانهای برای حفظ سند و در نهایت حفظ موقوفه قلمداد کرد. با استناد به مندرجات وقفنامههای دورههای مختلف، میتوان فهمید که حفظ موقوفه، بر سایر مصارف اولویت داشته است.
در هیچ یک از نسخههای مجموعهی مورد بحث اشارهای به اینکه نسخههای وقفنامههای اول، پیش از تجدید وقف بیش از یک نسخه نبوده، وجود ندارد و این نکته به خوبی نشان میدهد که تا چه حد وجود موقوفه به سند حتی تک نسخهای وابسته بوده است؛
چرا که اگر دلیلی بر وجود نسخهی دیگری از سند و یا رونوشت آن وجود میداشت، مسلما هیچ گاه ورثه و اطرافیان درصدد نابودی وقفنامه برنمیآمدند و دیگران برای انحراف وقف از مسیر عادی، اقدام به تجدید وقف نمیکردند. چون هوشیاری رجال محل جلوی اقدام آنها را میگرفته است؛ چنان که حکم شرعی در باب موقوفهی حاجی علی (پروندهی م - 432 ادارهی کل اوقاف کرمان / 1314 ه ق، وقف عام) سند
دوم را به سبب تغییر در تصرف وقف، باطل اعلام کرده است.
چنان که در 5 مورد از این اسناد ملاحظه شد رعایت نکردن یکی از اصول وقف، دلیل دیگری برای تجدید وقفنامه بوده است. گفتنی است که اگر یکی از موارد 3 یا 5 یا 6 یا 7 یا 8 وقفنامه، که در ابتدای این نوشته مطرح شد، بنا به مستندی (قول ورثه یا شهادت جمعی و حتی خود مندرجات وقفنامه) مخالف با شرع تلقی میشد،
به حکم مجتهدین، وقفنامه باطل و پس از رفع ابهامات و مشکلات فقهی مجددا وقفنامهی تازهای تنظیم میشد. از این قبیل وقفنامهها در تهران نیز وجود دارد؛ از جمله وقفنامهی کربلایی محمد باقر انزایی 1258 / 537 ه ق و مشهدی کلثوم بنت عبدالرحمان ورکشی 1334 / 457 ه ق.
نکتهای که توجه به آن بسیار ضروری است این است که با استناد به پروندههای مادر برخی از موقوفات درمییابیم که در صورت فقدان وقفنامه، تجدید وقفنامه تنها راه حل نبوده است بلکه در مواردی هم اسناد دیگری از قبیل استشهادیه، اقرارنامه و اخبارنامه تهیه میشده است و حتی به اجارهنامه و فرمان و...
به عنوان مدارک عمل به وقف و اجرای نیت واقف استناد میشده است.در نهایت میتوان به اهمیت نقش علما در دورههای مختلف در تهیه و تنظیم وقفنامه مطابق با شرع انور و نیز نظارت ایشان در حفظ موقوفه و اجرای نیات واقف تأکید کرد؛ همان اموری که بالاخره در یک صد سال اخیر منجر به تصویب قانون وظایف ادارهی اوقاف شد.
در پایان دو سند به عنوان نمونه ارائه میشود.
سند اول: متن رونوشت وقف نامهی شمارهی 88
وزارت جلیله ی معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه معارف و اوقاف ایالت کرمان
بعد الحمد و الصلوة باعث بر تحریر این کلمات شرعیة القواعد و الارکان آن است که به تاریخ تحریر ذیل / حاضرون گردیدند مجموع ورثهی حاج الحرمین الشریفین حاج خداداد قناة غستانی که آقا محمدی ذکور ورثهی مرحوم حاج الحرمین /
حاج علی ولد مرحوم مزبور و هم آقا خدامراد و آقا محمد مراد و آقا محمدرضا ذکوران و مسماتان شاه بیگم زوجهی کربلائی محمد / و زینب زوجهی آقا علی اکبر بنی عم خود و ورثهی مرحوم آقا حسین و هو آقا محمد باقر و مسماتان مریم زوجهی مرحوم خلیل بیگ /
و شهربانو و خدیجه و ورثهی مرحوم ملامراد کلا و ورثهی مرحوم حاج الحرمین الشریفین حاج چراغعلی کلا و ورثهی / کربلائی اسماعیل کلا، الی جملگی اقرار و اعتراف شرعی نمودند والد ما و جد ما که مرحوم حاج خداداد بوده باشد / در حین حیواة خود موازی نیم طاق میاه من جملهی چهارده [سیاق 14] شبانه روز میاه لنگر که عبارت از چهل [سیاق40] /
طشتچه بوده باشد مع اراضی مزروعی موازی یک هزار و پانصد قصب من اراضیات معین و قنی عیون و انهار / و آبار و منابع و مجاری و حفیر و حریم و کلما یتعلق بها بر کافهی شیعیان و تعزیهداران حضرت سید الشهداء (ع) / وقف نمود و محصول و منافع آن را بعد از وضع اخراجات و حوالهجات دیوانی و بذر نفقه القنوة و حصهی /
زارع عشری را متولی به مصرف معاش خود رسانیده ما بقی را صرف آب و آش و قهوه و غلیان و روغن چراغ / و ادویه و غیر ذلک بلا جزویات اینها در تعزیه خانهی حضرت خامس آل عبا، سید الشهداء، اباعبدالله الحسین - علیه آلاف التحیة و السلام - برساند در خانهی خود یا هر کجا که صلاح بداند مفوض گردانید /
تولیت آن را به ولد اکبر خود و بعد ذلک به اولاد ذکور خود هر کدام اصلح و اتقی و ارشد باشند / و بعد ذلک به اولاد اولاد ذکور نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و بطن اعلی مقدم بر بطن اسفل و اگر / العیاذ بالله ذکور اولاد و ذکور بالمره منتقرض شوند مفوض داشته به ذکور اولاد و ذکور اولاد / اولاد اناث و بطنا بعد بطن و بطن اعلی مقدم بر بطن اسفل به شرط صلاح و تقوی و رشد و اگر / اصلح و اتقی متعدد باشند به قرعهی شرعیه رجوع نمایند و اگر خدا نخواسته بالمره منقرض شوند امر تولیت / مفوض است به اعلم و اصلح قناة غستان و با عدم آنها به اعلم و اصلح بلدهی دارالامان کرمان و با وجود / تعدد ایشان به قرعهی شرعیه رجوع نمایند و کیفیت تحریر وقفنامچه چنین بود که در صدمات غفران مآب / آقا محمد خانی
که در بلدهی کرمان بود مفقود گردیده بود و وارث واقف مرحوم و وارث اولاد / آن به نوعی که در فوق اسامی ایشان مرقوم است.
جملگی اقرار و اعتراف نمودند و صیغهی مجددی جاری سخاته وقفا صحیحا شرعیا فروشنده و خرنده غصب و طمع کننده و تغییر دهنده و تبدیل کننده به لعنت خالق و نفرین / خلایق گرفتار باد به محمد و آله الامجاد.
«فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علی الذین یبدلونه» وقفا مؤبدا / مخلدا الی ان یرث الله الارض و من علیها و هو خیر الوارثین و کان وقوع ذلک فی خامس شهر شعبان المعظم / من شهور 1245 خمس و اربعین و مأتین بعد الالف من الهجرة النبویة المصطفویة المحمدیه علی مهاجرها آلاف الثناء / و التحیة.
سند دوم: متن رونوشت وقف نامهی 537 تهران
(تجدید وقف توسط حاجی ملا محمد جعفر استرآبادی)
غرض از تسوید این مسوده آنکه چون مرحوم کربلائی باقر انزانی، والد عالیجاه مقرب الخاقان حمزهخان انزانی سه دانگ مشاع از کل شش دانگ قریهی حسین آباد واقع در بلوک غار ری را به اعتقاد خود به طریق عوامانه وقف کرده و تولیت آن را با خود واگذارده بود و عالیجاه /
حمزهخان به جهت عدم خصوصیت تولیت از برای او از حاکم شرع اذن در تصرف میگرفت تا آنکه در روز شنبه بیست و چهارم شهر ذیالحجة الحرام از شهور سنه 1255 عالیجاه حمزهخان ابزار وقفنامه در محضر جناب مشایخ الالقاب جامع الفروع و الاصول، حاوی المعقول و المنقول، زبدة المحققین و المدققین /
عمدة الفقهاء و المجتهدین، مروج شریعت غرای نبوی مبین دین بیضای مصطفوی مجتهد العصر و الزمان، اشرف الحاج و عماد الدوران، المؤید من الهادی شریعتمدار الحاج حاجی ملا محمد جعفر الاسترآبادی نمود نظر به اشتمال آن بر وقف نفس و عدم حصول قبض /
و مانند اینها حکم به بطلان وقف فرمودند لهذا سرکار حمزهخان قریهی مزبور را از بابت رد مظالم به ایشان تفویض نمودند و ایشان به فقیر شرعی واگذاردند و از فقیر به ایشان منتقل شد و جناب ایشان منتقل شد و جناب ایشان قربة الی الله /
و طلبا لمرضاته وقف فرمودند بر وجهی که منظور مرحوم کربلائی باقر بود به این نحو که وقف فرمودند بر وجوه بر از قبیل تعزیهداری سید الشهداء (ع) و سایر معصومین و ما یتعلق به به نحو متعارف و اعانت فقراء از سادات و /
زوار عتبات عالیات مع تقدیم الاصلح بنظر المتولی فالاصلح بعد از صرف مخارج تعمیر و تحمیل و اخراج مقدار دو عشر کل از برای حق التولیة و نصف عشر از برای حق النظاره و ثواب وقف را / مفوض فرمودند به روح مرحوم کربلائی باقر و تولیت را به نفس نفیس خود و نظارت را به عالیجناب مقدس الالقاب فضائل و فواصل مآب کهف الحاج حاجی ملا محمد حسن استرآبادی تا زمان بلوغ و رشد آقازادهی مکرم آقا شیخ علی / - حفظه الله تعالی - که پس از بلوغ و رشد ایشان ناظر باشند
و سرکار شریعتمدار متولی و خدای نخواسته بعد از سرکار شریعتمدار تولیت با آقازادهی مکرم مذکور و نظارت با یکی از اولاد دیگر ایشان باشد / الارشد فالارشد به شرط امانت و فطانت و امکان اجتماع و عدم لجاج و خیانت و الا نظارت با ولد موصوف دیگر سرکار شریعتمدار باشد در صورت وجود و الا نظارت نیز با متولی / باشد
یعنی حق النظاره مال ایشان باشد تا زمان وجود ولد موصوف و لو از طبقهی ثانیه و بعد از طبقهی اولی تولیت با اولاد موصوفین متولی و نظارت با اولاد موصوفین ناظر / به شرط مذکور به نحو مذکور باشد.
و در صورت عدم در دست دو نفرامین عالم بلد باشد تا از اولاد متولی موصوف و ناظر موصوف به هم رسد و صیغهی وقف علی الوجه الشرعی جاری شد / و قبض و اقباض و عمل به مقتضاء وقف به عمل آمده. تحریرا فی چهارشنبه بیست و نهم شهر شعبان از شهور سنهی 1258 الامر کما سطر، حرره الاحقر جعفر. محل مهر: (الله خالق کل شیء، عبده محمد جعفر).
منبع:
میراث جاویداننویسنده: امید رضایی/با نگاهی به وقف نامه های استان کرمان
این مقاله در تاریخ 1402/12/20 بروز رسانی شده است
این مقاله در تاریخ 1402/12/20 بروز رسانی شده است
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}