موقوفات و نهادهاي عام المنفعه در آلمان

نويسنده: اليزابت اهلر - فرانک بحرالعلومي
بيش از 250 سال از درگذشت عالم الهيات و استاد علوم اجتماعي، اگوست هرمان فرانکه (1) مي‏گذرد. وي از مؤمنان پرهيزگار، فردي فعال، ثابت قدم و با انگيزه‏هاي قوي اجتماعي بود. پس از گذشت حدود سه قرن، روح وي در «موقوفات فرانکه در شهر هاله» هنوز به حيات خود ادامه مي‏دهد. البته موقوفات وي، يکي از موقوفات جوان آلمان است . قديمي‏ترين بيمارستان وقفي آلمان، که بايد آن را به عنوان پيشگام موقوفات و نهادهاي خيريه‏ي کنوني در نظر گرفت، در قرن يازدهم ميلادي، در منطقه‏ي هايدلبرگ (2) بنياد نهاده شد و مانند بسياري ديگر از اين گونه نهادها، تاکنون برجاي مانده است. در سال 1698 و تقريبا هفت صد سال پس از ساخت اين بيمارستان، پدر روحاني، اگوست هرمان فرانکه که بعدها به استادي دانشگاه رسيد، توانست به کمک حمايتهاي مالي فراوان مردم و عوايد مؤسسات اقتصادي خود در گلاوخا (3) در هاله، تأسيساتي براي آموزش و تعليم و تربيت به اضافه‏ي مکان‏هاي آموزشي چند منظوره تأسيس کند. اين تأسيسات با نام «مؤسسات گلاوخا» گاه تا حدود 2,000 نفر را در خود جاي مي‏دادند که به زندگي و تحصيل در اين مؤسسات مي‏پرداختند.
مجموعه‏ي آموزشي و تربيتي فرانکه که در اروپاي آن زمان بي‏همتا بود و فرانکه خود، آن را «شهر خداوند» مي‏ناميد، سرمشقي براي بسياري از نهادهاي خيريه و يتيم خانه‏هاي پروتستان و نيز الگويي براي کار آموزشي در مؤسسات خيريه شد.
در طي پنجاه سال، در نيمه‏ي اول قرن هجدهم ميلادي، اين مجموعه گسترش يافته و شامل پنجاه بناي مختلف براي اقدامات عام المنفعه مانند آموزش و پرورش ايتام و ديگر کودکان و آموزش الهيات مي‏شد. اين مجموعه پس از مرگ فرانکه و به ياد شاهکار زندگي باني آن «موقوفات فرانکه» نام گرفت.
در اين مجموعه، محلي براي زندگي ايتام، مدارسي براي کودکان از همه‏ي طبقات و اقشار اجتماعي، مرکز تعليم و تربيت سلطنتي، چند بيمارستان، يک کتابخانه، يک مجموعه‏ي (کلکسيون) علوم طبيعي، يک کتاب‏فروشي و چاپخانه، يک داروخانه و مرکزي براي ارسال داروها، کارگاه روغن‏کشي، کارگاه تهيه‏ي
الکل، گاوداري، باغ، مزرعه و باغ ميوه وجود داشت.
مؤسسات گلاوخا و موقوفات فرانکه به زودي به مرکزي تبديل شد که در شهر هاله اقداماتي چشمگير و فراتر از امور عام المنفعه انجام مي‏داد ؛ در قرن نوزدهم، اين موقوفات، «شهر مدرسه‏ي» شناخته شده‏اي در شهر هاله بود.
وقف‏نامه (سند بنياد نهادن اين موقوفات) را امير براندنبورگ (4)، که بعدها پادشاه فريدريش اول (5)از پروس لقب گرفت، در 19 سپتامبر 1698 صادر کرد.
اين شاهکار تعليمات اجتماعي فرانکه، 250 سال به طور مداوم و مستقل به عنوان تأسيساتي عام المنفعه به کار خود ادامه داد تا اين که در 20 سپتامبر 1946، به دليل روي کار آمدن حکومت سوسياليستي ساکسن (6)، شخصيت حقوقي آن از درجه‏ي اعتبار ساقط شد.
از آن به بعد اين موقوفات با تمام دارايي آن در دانشگاه مارتين لوتر شهر هاله ادغام شد. اما 45 سال بعد، کوتاه زماني پس از فروپاشي جمهوري دمکراتيک آلمان شرقي و وحدت دو آلمان، مسؤولان حکومت نوپاي ايالت ساکسن، ادغام اين موقوفات را در حوزه‏ي مديريت دانشگاه هاله غيرقانوني دانسته و استقلال اين نهاد وقفي را به آن بازگرداندند.
در طي حکومت جمهوري دمکراتيک آلمان شرقي، هم اهداف عام المنفعه‏ي مذهبي - پروتستاني اين موقوفه که از سوي فرانکه تعيين شده بود و هم مجموعه‏ي بناها با بي‏اعتنايي کامل روبه‏رو شده و ساختمان‏ها در حال نابودي بود، اگر چه از اين مجموعه در دوره‏ي حاکميت کمونيست‏ها همچنان به عنوان مراکز آموزشي استفاده مي‏شد. به دليل اين انقطاع 45 ساله، ماهيت وجودي اين تأسيسات از حافظه‏ي تاريخي بسياري از افراد پاک شد.
از آغاز دهه‏ي 90 ميلادي، چندين نهاد خصوصي و دولتي براي احياي مجدد موقوفات فرانکه تلاش‏هايي را آغاز کردند. در سال 1991 م، اين موقوفات به طور رسمي به صورت «موقوفاتي با حقوق عمومي» درآمد . وزارت کشور، وزارت فرهنگ ايالت ساکسن. آنهالت، شهرداري هاله، بنياد خيريه‏ي حفاظت از آثار باستاني آلمان، موقوفات فولکس واگن و بسياري از نهادها و سازمان‏ها با همکاري يکديگر به بازسازي بناهايي که بخش اعظم آنها در حال نابودي است برخاسته‏اند. همچنين استفاده‏هاي بعدي از اين مجموعه، اکنون ديگر کاملا در جهت اهداف تعليم و تربيت اجتماعي که از ابتدا مورد نظر واقف بوده، تعيين و تا حدودي مجددا راه‏اندازي شده است.
«با توجه به زمينه‏هاي تاريخي و اقدامات عظيم واقف و باني آن، لازم است تا موقوفات فرانکه مجددا
به «باغي» براي تعليم و تعلم، مکاني براي ارتباطات اجتماعي و تربيتي و همزمان به مکاني متفاوت براي فعاليت‏هاي علمي و زندگي فرهنگي مبدل شود». پاول رابه (7)، رئيس موقوفات فرانکه با ابراز اين سخنان به مناسبت سيصدمين سال بنيان‏گذاري اين موقوفات در سال 1998 در هاله، بر احياي مجدد اين نهاد تأکيد کرد.
البته تاکنون فقط بخش کوچکي از تأسيسات تعليم و تربيتي اين مجموعه به تملک موقوفه درآمده است، زيرا به دليل از دست رفتن کل دارايي‏هاي موقوفه در طي اين سال‏ها، توليت موقوفه فقط به تدريج مي‏تواند سرمايه‏ي لازم را گردآوري کند. بخش اعظم اعانات نقدي گردآوري شده، صرف مرمت و بازسازي بناهايي شده که همه جزو آثار ملي به ثبت رسيده‏اند. اين اقدامات پيش فرض‏هاي لازم براي حيات دوباره‏ي اين نهاد را فراهم مي‏آورد.
از اين مجموعه تاکنون يتيم خانه‏ي تاريخي آن بازسازي شده که هم‏اکنون به مرکز فرهنگي و نمايشگاه تغيير کاربري داده ؛ آرشيو موقوفات فرانکه و کتابخانه‏ي مرکزي آن نيز مرمت شده و با 57,000 جلد کتاب از قرون 17 و 18 ميلادي درباره‏ي مذهب، تاريخ، تعليم و تربيت، پزشکي و علوم طبيعي، دسترسي پژوهشگران به اين کتب براي تحقيق درباره‏ي تاريخچه و روند پيشرفت اين علوم را امکان‏پذير ساخته است.
علاوه بر اين، مهدکودک روزانه‏ي اگوست هرمان فرانکه نيز از سال 1998 آغاز به کار کرده که مهدکودکي با روش‏هاي اصلاحي تعليم و تربيتي براي نگهداري از 120 پسر و دختر از بدو تولد تا شش سالگي است و بر طبق سنن تعليم و تربيتي فرانکه اداره مي‏شود. در اين مهدکودک، کودکاني از طبقات مختلف اجتماعي پذيرفته مي‏شوند.
در مجموعه‏ي تأسيسات موقوفات فرانکه تعداد زيادي مؤسسات آموزشي مختلف وجود دارد که نهادهاي ديگري بر پايه‏ي روش‏ها و شروط واقف آنها را اداره مي‏کنند ولي در حال حاضر جزو موقوف عليه‏هاي اين اوقاف نيستند. از جمله‏ي اين مؤسسات، يک مرکز حرفه‏آموزي براي جوانان بيکار، چندين مدرسه‏ي ابتدايي و دبيرستان، يک مرکز اسناد با موضوع «انجيل» (8)، يک خوابگاه براي دانشجويان الهيات ، چندين دانشکده از جمله دانشکده‏ي علوم تربيتي دانشگاه هاله و مرکزي براي پژوهش‏هاي کليسايي وجود دارد.
البته توليت اوقاف فرانکه به رياست پروفسور پاول، در نظر دارد تا همه‏ي مراکز تعليم و تربيتي و علمي، به خصوص مدارس را (يعني همه‏ي آنچه زماني در تملک اين موقوفه بوده) مجددا در اختيار بگيرد، اما فعلا در شرايطي که اين موقوفه در حال بازسازي و سازماندهي مجدد است، نمي‏توان قضاوت کرد که آيا اين هدف عملي و واقع بينانه است يا خير.
موقوفات فرانکه براي هاله فقط يکي از نمونه‏هاي سنت چند صد ساله‏ي اوقاف در آلمان است، اما اين نمونه نشان مي‏دهد که واقفان خصوصي چه تأثير عميقي بر روند رشد و پيشرفت جامعه دارند. سرنوشت اين موقوفه همچنين نشان مي‏دهد که اگر دولتي از ماهيت وجودي موقوفات به طور قانوني حمايت نکند، چه اتفاقي مي‏افتد. در قوانين کشوري و ايالتي آلمان، موقوفات از حق حمايت قانوني برخوردارند. به ويژه از هنگامي که دولت دست به اصلاحاتي زده و با کاهش نهادهاي دولتي سياست خصوصي سازي وسيع را در پيش گرفته، مجددا بحث وضع قوانين بهتر و بيشتر به نفع موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه بالا گرفته است.

در حوزه‏ي کشورهاي آلماني زبان، «وقف» به معناي اختصاص دادن داوطلبانه‏ي اموال و دارايي‏هاي شخصي، اغلب با هدف صرف عوايد آنها در اقدامات اجتماعي - خيريه توسط يک واقف است. براي اداره‏ي اموال و رقبات وقفي، شخص واقف يا فردي که از سوي او وکالت تام‏الاختيار داشته باشد، نهادي مستقل بنياد مي‏نهد که اين نهاد نيز به «موقوفه» موسوم است (9).
واژه‏ي «موقوفه» از نظر قانوني به نهادهاي مختلفي اطلاق مي‏شود يعني مؤسسات و نهادهايي با وضعيت‏هاي حقوقي مختلف مي‏توانند نام موقوفه بر خود نهند. البته در حقوق مدني آلمان، «موقوفه‏ها» نهادهايي هستند که «توانايي رفتار در چارچوب‏هاي قانوني و پاسخگويي در مقابل قانون» را داشته باشند. بنيادهاي عام المنفعه و «موقوفات دولتي با حقوق مدني» نيز جزو اين نهادها به شمار
مي‏آيند. بنيادهاي عام المنفعه و موقوفات مي‏توانند به شکل «شرکت با مسؤوليت محدود (GmbH) «، «انجمن ثبت شده (.e.v) «، «موقوفات کليسايي با حقوق مدني»، «موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه‏ي خصوصي بدون حقوق مدني»، «موقوفات خصوصي بدون حقوق مدني»، «موقوفات دولتي بدون حقوق مدني» و ديگر اشکال حقوقي باشند. در آلمان فقط براي موقوفاتي که «قادر به رفتار در چارچوب‏هاي قانوني » باشند، در «مجموعه قوانين عمومي»، قوانيني اختصاص يافته است، در حالي که موقوفات ديگر، از قوانين مربوط به حقوق ارث و وام تبعيت مي‏کنند.
بخش اعظم موقوفات آلمان جزو «موقوفات قادر به رفتار در چارچوب‏هاي قانوني با حقوق مدني» هستند. در سال 1998، از مجموع 7,780 موقوفه و بنياد عام المنفعه در آلمان، 5,006 موقوفه يعني حدود 64 درصد، جزو موقوفات دولتي تحت حمايت قوانين مدني بودند. بر طبق کتاب «مجموعه قوانين مدني»، واقف اين گونه موقوفات در چارچوب حقوق جزاي خصوصي، بايد مجوز تأسيس را از ايالتي که موقوفات در آن قرار دارند، دريافت دارد زيرا حتي اگر موقوفه‏اي توسط خود ايالت تأسيس نشده باشد، باز هم تابع قوانين ايالتي است .
درباره‏ي شخصيت حقوقي يک موقوفه يا يک بنياد عام المنفعه، مقامات مسؤول ايالتي، اغلب شامل مسؤولان وزارت فرهنگ يا وزارت کشور، تصميم‏گيري مي‏کنند. اين مسؤولان بايد اساس‏نامه‏ي اين گونه نهادها را قبل از تأسيس آن بررسي کرده و مجوز صادر کنند.
اساس‏نامه بايد با قوانين ايالتي درباره‏ي نظارت بر قوانين موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه مطابقت داشته باشد. از نظر قانوني، در اساس‏نامه بايد اطلاعاتي درباره‏ي واقف يا هيأت مؤسس بنياد خيريه، محل زندگي، اهداف موقوفه، دارايي موقوفه و موارد استفاده‏ي عايدات، درج شده باشد. مهم‏ترين مسأله، درج جزئيات کامل درباره‏ي اهداف موقوفه يا بنياد عام المنفعه است. اکثر ايالات آلمان فقط براي موقوفاتي مجوز صادر مي‏کنند که براي نيل به اهداف اجتماعي يا عام المنفعه تأسيس شده باشند زيرا موقوفات قانوني از امتيازات مالي خاصي برخوردار مي‏شوند. البته در «مجموعه قوانين مدني» اهداف مشخصي براي موقوفات ذکر نشده، اما اغلب ايالات آلمان تأکيد دارند که موقوفات اهدافي عام المنفعه داشته باشند. از نظر قانوني مجوز ايالتي که موقوفه در آن واقع شده ضروري است.
علاوه بر موقوفاتي با اهداف عام المنفعه، موقوفاتي با اهداف شخصي نيز در آلمان وجود دارند.
عوايد اين موقوفات فقط براي استفاده‏ي واقف و خانواده‏ي وي، مؤسسات وابسته به واقف يا گروه‏هاي خاصي که از سوي واقف تعيين شده، تعلق مي‏گيرد و به همين دليل نيز اين دسته از موقوفات تحت حمايت دولت نيستند و دولت هيچ گونه نظارتي بر آنها نداشته يا فقط نظارتي محدود بر آنها دارد. اين گونه نهادها از امتيازاتي که به موقوفات عام المنفعه تعلق مي‏گيرد، بهره نمي‏برند و داراي شخصيت حقوقي مستقل نيستند. اين بدان معناست که مسؤوليت توليت آنان بايد بر عهده‏ي فرد يا مؤسسه‏اي که داراي شخصيت حقوقي است قرار گيرد.
حمايت از اهداف آموزشي و علمي طبق قوانين همه‏ي ايالات آلمان جزو اهداف عام المنفه محسوب مي‏شود. از آنجا که دولت خود علاقه و توجهي خاص به امر حمايت از آموزش و پرورش و علم دارد، علاوه بر موقوفات مذکور، خود دولت نيز براي نيل به اين اهداف، بنيادهاي خيريه و موقوفاتي تأسيس کرده يا توليت و اداره‏ي آنها را به عهده گرفته تا بتواند دوام آنها را تضمين کند. دولت بر اين گونه نهادها که فقط اهداف عام المنفعه دارند، نظارت دايمي داشته و آنها خود جزو مؤسسات دولتي يا ملي به شمار مي‏آيند.
با قانوني شدن يک موقوفه يا بنياد خيريه، اين نهاد داراي حقوق و وظايفي در مقابل دولت مي‏شود. نهادهاي مسؤول نظارت بر موقوفات در هر ايالت موظفند موقوفات قانوني را در تمام مسائل مشاوره و راهنمايي کنند. در مقابل موقوفات و بنيادهاي خيريه نيز بايد همه‏ي معاملات مهم خود را به اطلاع مسؤولان رسانده و در مقابل قانون پاسخگو باشند. نهادهاي ناظر مراقبند تا معاملات موقوفات و نهادهاي خيريه مطابق با اساس‏نامه و قوانين جاري باشد. به ويژه اداره‏ي دارايي‏هاي موقوفات وبنيادهاي خيريه و نيز موارد استفاده‏ي آنها تحت نظارت مستقيم دولت است.
موقوفات - برخلاف اعانات - دايمي و مداوم هستند. براساس حقوق مدني آلمان رقبات و دارايي را که وقف در اختيار موقوفات خود قرار مي‏دهد، داراي «شخصيت حقوقي» مستقل و خودگردان بوده که مانند اشخاص حقيقي، حق حيات و در اغلب موارد حتي «حق حيات ابدي» دارد. اين حيات را هيچ کس حتي خود واقف نمي‏تواند به پايان رساند. پس از تأسيس موقوفه، اين نهاد فقط در
مقابل اساس‏نامه‏ي ثبتي و قوانين دولتي اوقاف مسؤول است.
علي‏رغم يا شايد به خاطر همين استقلال است که تأسيس يک موقوفه امتيازات بسياري دارد. تأسيس يک موقوفه اين امکان را به واقف مي‏دهد تا (برخلاف اعانه‏دهندگان) دست به اقدامات عام المنفعه‏اي زند که شخصا آنها را تعيين کرده و پيگيري براي انجام آنها، حتي پس از مرگ وي نيز تضمين شده است. به همين دليل نيز موقوفات و بنيادهاي خيريه تقريبا به طور کامل بر اساس تمايلات واقفان اداره مي‏شود، حتي اگر اين افراد سال‏ها پيش درگذشته باشند. بر اين اساس براي بسياري از واقفان اين امکان فراهم مي‏آيد تا تمايلات و اقدامات آنان پس از مرگشان نيز پيگيري شده و تداوم يابد و در ذهن نسل‏هاي آينده نام و ياد آنان باقي بماند.

موقوفات و بنيادهاي خيريه و عام المنفعه جزو نهادهاي موسوم به سازمان‏هاي غيرتخصصي به شمار مي‏روند که حوزه‏ي فعاليت آنها از سوي کارشناسان اقتصاد ملي و اقتصاد اجتماعي به «بخش سوم» موسوم است. نهادهاي «بخش سوم» مرزبندي مشخصي با بخش‏هاي ديگر يعني دولت و اقتصاد دارند زيرا فعاليت‏هاي آنها نه تحت تأثير و وابسته به اقدامات دولتي است و نه از حوزه‏هاي اقتصادي نشأت گرفته است.
موقوفات اغلب کاربردي تکميلي يا ابتکاري دارند. موقوفات از آن دسته از گروه‏هاي اجتماعي حمايت مي‏کنند که به دليل محدوديت‏ها و مسائل بودجه‏ي دولت، نمي‏توان نيازهاي آنان را بدون فشار به بودجه‏ي دولتي برآورده کرد. به دليل استقلال حقوقي موقوفات، آنان نبايد براي نيل به اهداف خود، به اختصاص بودجه‏ي دولتي يا عايدات حاصل از بخش‏هاي اقتصادي و بازار متکي باشند. البته موقوفات فقط يکي از اشکال نهادينه‏ي مؤسسات عام المنفعه هستند. در کنار موقوفات، انجمن‏ها، گروه‏ها و سازمان‏هاي ملي نيز فعاليت دارند. در مقايسه با دويست و هشتاد هزار انجمن ثبت شده، تعداد 7,235 موقوفه‏ي ثبت شده در سال 1996، فقط کسري از نهادهاي عام المنفعه در آلمان هستند. فقط 6 درصد مخارج اقدامات عام المنفعه توسط موقوفات تأمين مي‏شود. از هر 100 مارک که در بخش سوم جريان دارد، فقط کمتر از يک مارک از سوي موقوفات هزينه مي‏شود.
در مقايسه با کشورهايي مانند امريکا و انگليس که نسبت به آلمان موقوفات از حمايت بيشتري برخوردارند، اين ارقام چندان نيز غيرمعمول نيستند. در چارچوب کل اقتصاد، موقوفات در ديگر کشورها نيز نقش چندان گسترده‏اي بر عهده ندارند. با اين حال موقوفات عام المنفعه يکي از نهادهاي مورد توجه هستند زيرا تعداد موقوفات آلمان در سال‏هاي گذشته افزايش چشمگيري داشته است: بين سالهاي 1983 و 30،1991 درصد کل موقوفاتي که در قرن دهم ميلادي تاکنون تأسيس شده، پا به عرصه‏ي وجود گذارده‏اند. با توجه به اين رشد عظيم، اين سؤال مطرح مي‏شود که چرا بخش موقوفات در آلمان چنين افزايش انفجارآميز و يک باره‏اي داشته و کدام تغييرات سياسي زمينه‏ساز اين گسترش بوده است.
از يک سو کارشناسان بر اين اعتقادند که رشد چشمگير موقوفات در سال‏هاي اخير به اين دليل است که دولت به طور روز افزوني خود را از قيد مسؤوليت‏هاي اجتماعي آزاد ساخته و ايجاد موقوفات خصوصي براي پر کردن اين خلأ است. اما واقعيات نکات ديگري را نيز ثابت مي‏کنند. براساس داده‏هاي موسسه‏ي مائسناتا (10)، مؤسسه‏اي که در برلين به تحقيق درباره‏ي بخش سوم مي‏پردازد، نهادهاي عام المنفعه در آلمان هنوز هم تا 60 درصد بودجه‏ي خود را مستقيم يا غيرمستقيم از منابع دولتي دريافت مي‏کنند. اين رقم بسيار بيش از کشورهاي اروپايي همسايه است که در آنها به طور متوسط فقط 40 درصد سرمايه‏ي نهادهاي عام المنفعه از منابع دولتي تأمين مي‏شود. در حالي که در ديگر کشورهاي صنعتي، اين نهادها 50 درصد مخارج لازمه را خود تأمين مي‏کنند، اين رقم براي موقوفات آلمان فقط 28 درصد است. عايدات حاصل از اعانه‏دهندگان در آلمان 4 درصد بودجه‏ي اين نهادها را تشکيل مي‏دهد. در ديگر کشورهاي صنعتي اين رقم به طور متوسط 5ر9 درصد است.
جامعه شناسي آلماني، رالف دارندورف (11)، معاون پارلماني سابق در امور خارجي و عضو پارلمان اروپا در بروکسل معتقد است که
بخش سوم در آلمان هنوز هم وابستگي زيادي به شبکه‏ي تشکيلات دولتي دارد، در حالي که بايد براساس انگيزه‏هاي واقعي، اوقاف و بنيادهاي خيريه، نهادهايي مردمي، خودجوش و اختياري مي‏باشند. حضور دايمي نهادهاي دولتي در حوزه‏ي اقدامات عام المنفعه در آلمان، بي‏شک يکي از دلايلي است که مسؤولان دولتي و سياسي اهميت و لزوم وجود موقوفات خصوصي را تاکنون و آنچنان که بايد درک نکرده‏اند.
هلموت. ک. آنهاير (12)، پروفسور مرکز سازمانهاي غيردولتي و تأسيسات مردمي در مدرسه‏ي عالي اقتصاد لندن، جايگاه اجتماعي موقوفات را بدين گونه توصيف مي‏کنند: «موقوفات تاکنون همواره به عنوان نهادهايي جذاب و خاص مطرح بوده‏اند، از يک سو به عنوان دژ محافظه‏کارانه و اسباب‏بازي ثروتمندان از آن استفاده شده و از سوي ديگر به عنوان بيان فداکارانه‏ي انگيزه‏هاي انسان دوستانه تحسين شده است». وي معتقد است که اين «بيان فداکارانه‏ي انگيزه‏هاي انسان دوستانه» دليل اصلي رشد چشمگير موقوفات در سال‏هاي اخير بوده است. در تاريخ آلمان هرگز قبلا چنين دوره‏اي وجود نداشته که وضعيت سياسي و اجتماعي براي مدتي چنين طولاني ثابت مانده باشد.
از حدود پنجاه سال پيش تاکنون تورمي شديد و يا جنگي ويرانگر به وقوع نپيوسته و به همين دليل دارايي‏هاي افراد در آلمان کاهش نيافته است. ثبات سياسي، ثبات اقتصادي به همراه داشته است. سطح زندگي مرفه آلماني‏ها، موجب شده تا آنان سرمايه‏ها و دارايي‏هاي شخصي خود را در موقوفات عام المنفعه به جريان اندازند.
اگر چه انجام اصلاحاتي در قوانين حقوقي موقوفات آلمان، در حال حاضر به طور جدي مورد بحث قرار گرفته ، اما به زحمت مي‏توان امکان دريافت امتيازات مالياتي را به عنوان انگيزه‏اي براي علاقه‏ي مردم به ايجاد موقوفات ذکر کرد. به ويژه آن که در قانون موقوفات آلمان از سال 1977 تاکنون، تغييرات اساسي ايجاد نشده است. البته پيشنهاداتي براي تغيير قوانين حقوقي موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه مطرح شده که تاکنون به تصويب نرسيده است. اين پيشنهادات که چارچوب‏هاي اصلي آن مورد حمايت همه‏ي احزاب آلمان قرار گرفته، توسط وزير دارايي مسکوت گذارده شده، زيرا وي معتقد است که با اعطاي امتيازات مالياتي بيشتر به موقوفات ، سطح درآمدهاي مالياتي کاهش مي‏يابد. البته در برخي ايالات مانند شلزويک - هولشتاين تغييراتي در قوانين به نفع موقوفات به وجود آمده است.

تاريخچه‏ي تشکيل نهادهاي وقفي در آلمان به آغاز قرون وسطي باز مي‏گردد. اغلب موقوفاتي که در قرون وسطي بنياد نهاده شد، موقوفات بيمارستاني بودند که به نيازمندان، خدمات پزشکي ارائه مي‏دادند. در جامعه‏اي بدون خدمات اجتماعي دولتي، فقرا، بيماران، زنان بيوه و يتيمان فقط در بيمارستان‏هايي که توسط کليسا يا افراد ثروتمند بدين منظور وقف شده بود، مراقبت مي‏شدند و خدمات پزشکي رايگان دريافت مي‏کردند.
بسياري از موقوفات قديمي بيمارستاني آلمان، هنوز هم به مراقبت از افراد نيازمند جامعه مي‏پردازند. موقوفات وابسته به کليسا مانند موقوفات «يوهانيس هوف» (13) در هيلدسهايم (14) که در سال 1160 ميلادي بنياد نهاده شد، «موقوفات خيريه‏ي پروتستاني» (15) در رگنزبورگ (16)، تأسيس شده در سال 1296 ميلادي و موقوفات بيمارستاني "Heilig Geist" در نورنبرگ (17)، از سال 1339 م، چند نمونه از موقوفات کليسايي هستند.
منشأ انديشه‏ي شکل‏گيري موقوفات در اروپا بسيار قديمي‏تر از ظهور مسيحيت است. در قوانين حقوقي روميان باستان چارچوب مشخصي براي رقبات وقفي وجود نداشت. اما اين امري معمول بود که اشخاص متمول، دارايي خود را براي اهداف مشخصي وقف کرده و فردي را نيز براي سرپرستي اين اموال پس از مرگشان و نظارت بر مصرف عايدات براي اهدافي معين، تعيين کنند.
کليساي کاتوليک وارث سنت رومي وقف بود و به جمع‏آوري اعانات براي اهداف عام المنفعه مي‏پرداخت (به زبان لاتين: Causae Pioe). کليساي کاتوليک، هم مؤمنان را به اين امر تشويق مي‏کرد و هم خود موقوفات عام المنفعه بنياد مي‏نهاد. اين موقوفات قرون
متمادي خارج از چارچوب قوانين دنيوي حاکم بر جامعه به حيات خود ادامه داده و از پرداخت هر گونه مالياتي معاف بودند. حتي بعدها که اين معافيت از ميان رفت، انديشه‏ي اعطاي امتيازات مالي به نهادهاي عام المنفعه، صرف‏نظر از بستر رشد آنها، تا امروز نيز بر جاي مانده است.
هنوز هم مهم‏ترين هدف ثبت شده‏ي موقوفات آلمان، پرداختن به امور عام المنفعه‏ي اجتماعي است. اين مطلب نشان مي‏دهد که موقوفات آلمان ريشه در امور خيريه‏ي کليسايي در قرون وسطي دارد. از آنجا که در اواخر قرون وسطي قوانيني وضع شد تا عمده‏ي اموال و دارايي کليسا به دولت منتقل شود (سکولاريزاسيون)، بسياري از وظايف اجتماعي که بر عهده‏ي موقوفات کليسايي بود، بر عهده‏ي دولت مستقل واگذار شد.
به اين ترتيب موقوفات بيمارستاني کليساها به تدريج زير پوشش خدمات اجتماعي دولتي درآمدند و موقوفات بنياد نهاده شده براي کمک به فقرا، پيران و بيماران نيز با ايجاد بيمه‏ها و کمک‏هاي اجتماعي از سوي دولت، اهميت خود را از دست دادند. امروزه هدف موقوفات مخصوص کمک رساني به نيازمندان، در وهله‏ي اول ياري رساندن به کشورهاي جهان سوم، کمک به آسيب ديدگان بلاياي طبيعي و اجتماعي، کمک به بيوگان و خانواده‏هاي تک سرپرست و خانواده‏هايي است که بر اثر بيکاري سرپرست خانوار، نياز به کمک دارند.
در آلمان، دولت بخش عمده‏ي وظايف کمک رساني به نيازمندان را خود بر عهده گرفته و اگرچه همه‏ي تأسيسات اجتماعي دولتي نيستند ولي بخش اعظم بودجه‏ي لازم را دولت در اختيار آنها قرار مي‏دهد. مؤسسه‏ي خيريه‏ي بتل (18) در سال 1867 از سوي پاستور بودل شوينگ (19) براي پرستاري و سرپرستي معلولان، بيماران و افراد مسن نهاده شد و مثالي از موقوفات کليسايي با اهداف اجتماعي است که بخش اعظم بودجه‏ي آن از مدت‏ها قبل، از سوي دولت تأمين مي‏شود.

تاريخچه‏ي تشکيل اولين موقوفه‏ي تأسيس شده براي پشتيباني از اهداف آموزشي و تربيتي، با سنت ايجاد موقوفات مخصوص کمک رساني به نيازمندان ارتباطي تنگاتنگ دارد ؛ چرا که اولين پيش نياز براي پشتيباني از امر ترويج آموزش و پرورش، اعطاي کمک هزينه‏هاي تحصيلي به دانش‏آموزان و دانشجويان فقير است. مثلا در سال 1484 موقوفات هالفاگن (20) و در 1602، موقوفات پارشام (21) در لوبک (22) بدين منظور بنياد نهاده شد. اين موقوفات در اصل کمک هزينه‏هايي به دانشجويان الهيات پرداخت مي‏کردند که تربيت نسل‏هايي از کشيشان را تضمين مي‏کرد . حتي امروزه نيز که رشته‏هاي تحصيلي گسترش يافته، يکي از اهداف بسيار مهم موقوفات، اعطاي کمک هزينه‏هاي تحصيلي است.
از آنجا که دولت بودجه‏ي لازم براي تحصيلات پايه‏ي ابتدايي تا دبيرستان همه‏ي شهروندان نيازمند را تأمين مي‏کند، موقوفات سهم عمده‏اي در حمايت از نخبگان در تحصيلات عاليه بر عهده گرفته‏اند. اهميت موقوفات در راهيابي افراد با استعداد اما فقير، در دهه‏هاي هفتاد و هشتاد ميلادي تا حدودي کاهش يافت زيرا پنجاه درصد همه‏ي دانشجويان از حمايت دولتي برخوردار شدند. اما در سال‏هاي اخير سهم دولت به 13 درصد کاهش يافته است. با تأسيس موقوفات رزالوکزامبورگ (23) در اوايل دهه‏ي نود ميلادي، مجددا حمايت از دانشجويان برگزيده به وسيله‏ي اعطاي کمک هزينه‏ي تحصيلي، ادامه‏ي تحصيل آنان را ممکن ساخته است. امروزه موقوفاتي که عوايد آنها صرف سرمايه‏گذاري در تحصيلات پايه شود، بسيار کاهش يافته است. در حال حاضر فقط برخي مدارس خصوصي يا مدارس شبانه روزي با اهداف مشخص تعليم و تربيتي تحت حمايت موقوفات هستند.
امروزه حمايت از اقدامات و پژوهش‏هاي علمي، پس از اهداف اجتماعي و آموزشي، جزو اهداف موقوفات آلمان محسوب مي‏شود. 1,800 موقوفه، بخش يا کل عايدات خود را به حمايت از پژوهش‏هاي علوم طبيعي، پزشکي يا علوم انساني اختصاص داده‏اند.
بر طبق فهرست موقوفات آلمان، قديمي‏ترين موقوفه با هدف اصلي حمايت از پژوهش «مدارس عاليه‏ي وقفي بامبرگ (24) و «موقوفات
دکتر يوهانس موليوس (25) «است.
مدارس وقفي بامبرگ را اسقف اعظم، ارنست فون منگرز دورف در سال 1568 براي حمايت از پژوهش و آموزش نسل پژوهشگران و دانشمندان در دانشگاه بامبرگ تأسيس کرد. کمي بعد در سال 1559، دکتر يوهانس موليوس با تأسيس موقوفه‏اي، بودجه‏ي يک کالج دانشجويي را تأمين کرد. اين موقوفه هنوز هم به حيات خود ادامه داده و به حمايت از پژوهش‏هاي علمي مي‏پردازد.
تاريخچه‏ي موقوفات آلمان در قرن بيستم با «انجمن موقوفات علوم آلمان» که در سال 1920 از سوي بخش اقتصادي آلمان بنياد نهاده شد، پيوند خورده است. از همان زمان، «انجمن کمک‏هاي اضطراري به علوم آلمان » به سرپرستي فريدريش فون زيمنس تأسيس شد که بعدها به «اتحاديه‏ي پژوهشي آلمان» تبديل گرديد. امروزه اين اتحاديه شامل 242 موقوفه و سرمايه‏ي کل 3ر1 ميليارد مارک است. سالانه 71 ميليون مارک براي حمايت از پژوهش‏هاي علمي اختصاص مي‏يابد. اين بودجه به صورت کمک به طرح‏هاي پژوهشي، جوايز علمي و کمک هزينه‏ي دانشجويي بين نهادها، مراکز پژوهشي، آکادمي آلماني تبادل دانشجو و غيره تقسيم مي‏شود.
موقوفات «فولکس واگن» که در سال 1961 تأسيس شد، نهادي بسيار عظيم است که تاکنون از 21,000 طرح پژوهشي با هزينه‏ي کل 4ر4 ميليارد مارک، حمايت کرده است. عوايد اين موقوفه تقريبا به همه‏ي حوزه‏هاي پژوهشي اختصاص يافته است. موقوفات «فولکس واگن» نه تنها از طرح‏هاي پژوهشي در دست اجرا در دانشگاه‏ها و مراکز مختلف حمايت مي‏کند، بلکه خود نيز طرح‏هاي پژوهشي مختلفي را تعريف کرده و بودجه‏ي اجراي آنها را تأمين مي‏کند. در کنار اين موقوفات بزرگ، موقوفات کوچکي نيز در بخش‏هاي صنعتي و اقتصادي فعاليت دارند که اغلب به حمايت از حوزه‏هاي پژوهشي خاصي مي‏پردازند. شناخته شده‏ترين آنها هر ساله کمک هزينه‏هايي براي پايان نامه‏هاي دکترا به دانشجويان اعطا مي‏کنند. بنيادها و موقوفات تحصيلي و موقوفات هم‏سو با احزاب سياسي مختلف مانند «بنياد کنرادآدناوئر (26)»، «بنياد فردريش ابرت (27)»، «بنياد هاينريش بل (28)» و «بنياد هانس زايدل (29)»، در خارج از مرزهاي آلمان نيز شناخته شده هستند.

اغلب مردم تصور مي‏کنند که حمايت از هنر يکي از وظايف مهم موقوفات است اما اين برداشت چندان با واقعيت مطابقت ندارد. فقط يازده درصد از موقوفات آلمان با هدف حمايت از هنر و فرهنگ تأسيس شده‏اند. شايد اين برداشت ريشه در اين واقعيت تاريخي داشته باشد که از دوران باستان بسياري از ثروتمندان، دارايي خود را در راه اعتلاي هنر و تأمين زندگي هنرمندان صرف مي‏کردند و به اين ترتيب جامعه نيز احترام خاصي براي آنان قائل بود. بي‏شک مشهورترين فردي که در دوران باستان ثروت خود را در راه هنر صرف کرد، شهروند رومي «مائسناس " Maecenas " بود که واژه‏ي " Mazen " به معناي حامي هنر و فرهنگ نيز از نام او برگرفته شده است. مائسناس (74 ق م - 8 م) متولد آرزو در خانواده‏اي اشرافي رشد کرد. وي معتقد بود که با حمايت از شاعران رومي با استعدادي مانند ويرژيل و هوراس، وظيفه‏ي خود را در مقابل جامعه و دولت انجام مي‏دهد.
امروزه در آلمان، نام بسياري از صاحبان صنايع بزرگ و سرمايه‏داران با موقوفات عظيمي در حوزه‏ي هنر پيوند خورده است. پترلودويک (30)، صاحب کارخانه‏ي شکلات‏سازي در آخن و سرمايه‏دار سويسي، هانس هانريش تيسن (31) از معروف‏ترين افراد در کشورهاي آلماني زبان هستند که پس از جنگ جهاني دوم، سرمايه‏ي خود را وقف حمايت از هنر و تهيه مجموعه‏هاي هنري بزرگ کرده‏اند. بازديد از مجموعه‏هاي هنري گردآوري شده توسط اين افراد، به طور دايم يا در فواصل معيني براي همگان امکان‏پذير است. يکي ديگر از اقدامات موقوفات در حوزه‏ي هنر و فرهنگ، اهداي جوايز بين‏المللي است.
جايزه‏ي آدلبرت فون چاميسو (32)براي هنرمندان غيرآلماني که آثاري به زبان آلماني پديد آورده‏اند، از اعتبار ويژه‏اي برخوردار است. همچنين جايزه‏ي اروپايي ترجمه که از سوي موقوفات آلفردتوپفر (33) اهدا مي‏شود نيز جايگاه ويژه‏اي دارد. در حوزه‏ي موسيقي، جايزه‏ي
ارنست فون زيمنس، از اهميتي همپاي جايزه‏ي نوبل برخوردار است. موقوفات زيمنس با اهداي اين جايزه، از يک عمر کار هنري هنرمندان برجسته قدرداني کرده و همزمان جايزه‏اي به همان مبلغ به موسيقي دانان جوان اهدا مي‏کند.

اقدامات موقوفاتي که در حوزه‏ي پزشکي و بهداشت فعاليت دارند، کمتر براي عموم شناخته شده هستند. حدود 1,000 موقوفه‏اي که در آلمان در اين بخش فعاليت دارند، چندين برابر بودجه‏ي موقوفات و بنيادهاي حوزه‏ي فرهنگ و هنر را در اختيار دارند.
شايد محبوبيت کمتر موقوفاتي که به حمايت از بهداشت و سلامتي عموم مي‏پردازند به اين دليل باشد که بنيادها و موقوفاتي که از پژوهش‏هاي انجام گرفته براي توليد محصولات سودآور در شرکت‏هاي بزرگ دارويي حمايت مي‏کنند، به سختي از نهادهاي عام المنفعه در اين حوزه که به حمايت از اقداماتي براي بهبود سلامتي عمومي مي‏پردازند، قابل تفکيک‏اند.
چند تن از همسران رؤساي جمهور آلمان نيز موقوفاتي بنياد نهاده‏اند از جمله «موقوفات دکتر ميلدرد شيل (34)» و «موقوفات کريستيان هرزوک (35)» که با جمع‏آوري اعانه و ياري خواستن از عموم مردم سرمايه‏اي گردآوري کرده و هم اکنون در زمينه‏ي اقدامات خيريه در حوزه‏ي پزشکي و بهداشت عمومي بسيار فعال‏اند.
حفاظت از محيط زيست جزو اهداف 400 موقوفه‏ي آلمان است. اگر چه به نسبت موقوفات و بنيادهايي که در حوزه‏هاي ديگر فعال‏اند، تعداد اين گروه کمتر است اما تأثيري که اقدامات آنان در سال‏هاي گذشته برجاي گذارده ، بسيار عميق و اساسي بوده است.
بنياد " world wide fund for Nature " در آلمان، در سال 1963 با اهداف زيست محيطي بنياد نهاده شد. اهميت اين نهاد در حال حاضر، مرهون فعاليت‏هاي آن در دهه‏ي 80 ميلادي است که رئيس سابق شرکت فولکس واگن سرپرستي آن را بر عهده داشت.
در حالي که در گذشته‏اي نه چندان دور يعني در دهه‏ي 60 و 70 ميلادي قرن بيستم، حمايت از اقدامات زيست محيطي برخي موقوفات و بنيادها کم اهميت شمرده مي‏شد، امروزه يکي از اهداف مهم سياسي و اجتماعي حفاظت از محيط زيست است. «موقوفات زيست محيطي آلمان» که در سال 1982 با توجه به تمايل روزافزون شهروندان به حفظ محيط زيست بنياد نهاده شد، با حمايت مالي و کار داوطلبانه‏ي مردم همچنان در سطح گسترده‏اي به فعاليت خود ادامه مي‏دهد. اين نهادها در سال 1990 از حمايت دولت نيز برخوردار شدند. وزارت اقتصاد آلمان با بودجه‏اي که از خصوصي سازي يکي از شرکت‏هاي بزرگ فولاد فراهم آمده بود، «موقوفه‏ي دولتي زيست محيطي» را بنياد نهاد. اين موقوفه تاکنون از 2,000 طرح زيست محيطي به ارزش کل يک ميليارد مارک حمايت کرده و سالانه «جايزه‏ي آلماني محيط زيست» را به مبلغ يک ميليون مارک اهدا مي‏کند.

بيشتر افرادي که نياز به کمک و حمايت‏هاي مالي در زمينه‏هاي مختلف دارند به موقوفات بزرگ و شناخته شده مراجعه مي‏کنند بدون اين که بدانند در کشور آلمان تقريبا در هر حوزه‏اي چند صد موقوفه و بنياد وجود دارد. البته برخي از اين نهادها فقط از طرح‏هايي که خود تعريف کرده و با اهداف آنان مطابقت دارد حمايت مي‏کنند و نمي‏توانند درخواست‏هاي عمومي را بپذيرند. موقوفات کوچکي نيز وجود دارند که چون براي همگان شناخته شده نيستند، به آنها مراجعه نمي‏شود. بي‏شک ناشناخته ماندن اين موقوفات به دليل فقدان فهرستي عمومي است که در بردارنده‏ي همه‏ي موقوفات آلمان باشد.
البته بسياري از موقوفات و بنيادهاي عام المنفعه هنوز هم به دليل ساختار حقوقي آنها (حقوق مالکيت خصوصي )، ملزم به پاسخگويي و دادن اطلاعات به دولت نيستند.
انجمن آلماني موقوفات (36)، از سال 1990 سالانه فهرستي را منتشر مي‏کند که اطلاعاتي درباره‏ي تقريبا 90 درصد موقوفات آلمان در آن درج شده است.

اين اتحاديه که نهادهاي متعدد عام المنفعه‏اي را زير پوشش خود دارد، همراه با «اتحاديه‏ي موقوفات براي علوم آلمان» که خود از اعضاي اين اتحاديه است تلاش دارد تا ساختاري تعريف شده در گستره‏ي موقوفات آلمان بنا کند. اين اتحاديه در سال 1997، حدود 6,500 نهاد را در فهرست موقوفات آلمان معرفي کرده است.
اين اتحاديه با بنيادها و موقوفاتي که اهداف عام المنفعه، خيريه و کليسايي دارند، نماينده‏ي منافع اعضاي خود در مقابل قانون‏گذاران است.
اين اتحاديه در سال 1948 در ايالت بايرن و نخست تحت نام «گروه کاري موقوفات آلمان (37) «تأسيس شد و فقط نمايندگي نهادهاي اين ايالت را بر عهده داشت، اما در سال 1990 به اتحاديه‏اي کشوري تبديل شد. هدف اين اتحاديه به ويژه «ترويج انديشه‏ي ايجاد موقوفات عام المنفعه در آلمان براي گسترش اين گونه نهادها، تلاش در ترسيم تصويري عمومي از موقوفات عام المنفعه، دريافت امتيازات مالياتي براي نهادهاي عام المنفعه و موقوفات» است. بودجه‏ي مورد نياز اين اتحاديه براي انجام اقدامات مؤثر، در وهله‏ي اول از سوي اعضاي آن تأمين مي‏شود. در چند مورد نيز اعتبارات دولتي براي انجام طرح‏هاي پژوهشي به اين اتحاديه تعلق گرفته است.

Der Stitverband fur die deutsche Wissenschaft.
اين اتحاديه امروزه داراي 4,000 عضو است که هم افراد حقيقي و هم افراد حقوقي، سازمان‏ها و نهادهاي مختلف را در بر مي‏گيرد. در اساس نامه‏ي اتحاديه، هدف اصلي آن حمايت از علوم و پژوهش‏هاي علمي ذکر شده است. ترويج آموزش، پرورش و فرهنگ نيز در زمره‏ي فعاليت‏هاي اين اتحاديه به شمار مي‏آيد. گذشته از آن، اتحاديه تلاش دارد تا ساختار موقوفات عام المنفعه را در آلمان، در مجموع در راستاي حمايت از علايق عمومي براي تعليم و تربيت، تحصيلات عاليه و پژوهش‏هاي علمي بازسازي کند.
«جامعه‏ي کمک‏هاي اضطراري به علوم آلمان» در سال 1920 تأسيس شد تا موقعيت متزلزل و تخريب شده‏ي اقدامات پژوهشي را در آلمان پس از جنگ جهاني اول بهبود بخشد. افراد صاحب نامي از صاحبان صنايع مانند کارل فريدريش فون زيمنس، کارل دويسبورگ و روبرت‏بوش سهم عمده‏اي در تأسيس و پيشبرد اهداف اين جامعه داشتند.
امروزه نمايندگان سرپرستي ايالتي، به طور مرتب گزارش‏هايي را درباره‏ي وضعيت اقتصادي و موقعيت علمي مناطق مختلف آلمان به رئيس هيأت مديره ارائه مي‏دهند و رابط بين صاحبان صنايع و مراکز علمي هستند. بودجه‏ي اين اتحاديه از اعانات و حق عضويت‏ها تأمين مي‏شود.
هدف مهم اين اتحاديه، تضمين استقلال و بهينه‏سازي عملکرد علوم با استفاده از سرمايه‏ي خصوصي است. بر اين اساس اتحاديه تلاش دارد تا از پژوهش‏هاي بنيادين و پژوهشگران برگزيده حمايت کرده و تبادل دانش را در سطح بين‏المللي برقرار سازد. مهم‏ترين اعضاي اين اتحاديه عبارتند از: انجمن پژوهشي آلمان (DFG) با هدف حمايت از طرح‏هاي پژوهشي در همه‏ي رشته‏ها، در دانشگاه و مؤسسات علمي غير دانشگاهي، مؤسسه‏ي ماکس پلانک (MPG) که پژوهش بنيادين در خارج از دانشگاه انجام مي‏دهد و مؤسسات فرعي متعدد دارد، موقوفات الکساندر فون هامبولدت (AVH) که هزينه‏ي دعوت و اقامت دانشمندان و پژوهشگران جوان غير آلماني را بر عهده مي‏گيرد، آکادمي آلماني تبادل دانشجو (DAAD) که از تبادل بين‏المللي دانشجويان و دانشمندان حمايت مي‏کند و موقوفات تحصيلي خلق آلمان که به دانشجويان مقاطع مختلف تحصيلي تا دکترا کمک هزينه‏ي تحصيلي مي‏پردازد.
اتحاديه‏ي موقوفات آلمان در سال‏هاي اخير در بحث‏هاي مطرح شده درباره‏ي اصلاح نظام آموزش عالي شرکت فعال داشته است. مسأله‏ي اصلي اين مباحث، حمايت عادلانه از پژوهشگران و استادان دانشگاه‏ها و مدارس عالي آلمان، حداقل به شکل تقسيم عادلانه‏ي بودجه است. اعضاي اين اتحاديه همچنين بر اين اعتقادند که دانشگاه‏ها بايد در آينده شهريه‏اي متناسب با سطح درآمد شهروندان از دانشجويان دريافت
کنند. البته اين نظريه به بحث‏ها و مناقشات بسياري دامن زده است. مخالفان اين طرح مي‏گويند که دريافت شهريه، مخالف اصل حق تحصيل همگاني است. اما اتحاديه معتقد است که دريافت شهريه براي تضمين کيفيت دانشگاه‏هاي آلمان لازم است.
اتحاديه از سال 1981، در کنار حمايت مالي براي تأسيس نهادهاي عام المنفعه‏ي آموزشي، در مقابل دريافت مبلغ مناسبي، توليت و سرپرستي نهادها را نيز پذيرا مي‏شود. اين اتحاديه امروزه متولي 246 موقوفه و انجمن خيريه است. در سال 1998 اتحاديه توانست همراه با اعضاي خود مبلغ 163 ميليون مارک براي حمايت از آموزش و علم از مردم جمع‏آوري کند.

در کنار اتحاديه‏هاي موقوفات، کليساها، شهرها، محلات و دانشگاه‏ها نيز موقوفاتي دارند. بي‏شک وجود چنين موقوفاتي و وابستگي آنها به اين مراکز معلول اين علت است که يک نهاد عام المنفعه فقط با در اختيار داشتن بودجه‏ي قابل توجه مناسبي مي‏تواند مثمر ثمر باشد. بر طبق تجارب به دست آمده مي‏توان گفت که نهادهايي که از نظر تاريخي داراي قدمت هستند و ريشه‏ي عميقي در سنن اجتماعي دارند، نسبت به اشخاص منفردي که علاقه‏مند به وقف دارايي خود هستند، بهتر مي‏توانند سرمايه‏ي انبوهي براي نيل به اهداف خود گردآوري کنند.
تا سال 1900 ميلادي فقط 1,182 موقوفه و انجمن خيريه‏ي ثبت شده وجود داشت که تعدادي ناچيز بود. بخش اعظم نهادهاي عام المنفعه، يعني تعداد 9,464 مؤسسه و موقوفه در سي ساله‏ي اخير تأسيس شده است. البته در حال حاضر همه‏ي آنها مشغول فعاليت نيستند زيرا فقط 7,780 موقوفه و انجمن خيريه به ثبت رسيده است.
بررسي‏هاي آماري نشان مي‏دهد که 29 درصد موقوفات اهداف اجتماعي، 20 درصد اهداف تعليم و تربيتي و 12 درصد اهداف علمي و پژوهشي را سرلوحه‏ي کار خود قرار داده‏اند. البته 32 درصد همه‏ي موقوفات همه‏ي اين موارد را جزو اهداف کلي خود منظور داشته‏اند.
اين آمار نشان دهنده‏ي اهميت تعليم و تربيت و علم در نظر واقفان و خيرين است.
به نظر مي‏رسد که بسياري از واقفان بر اين اعتقادند که جامعه براي نيل به اهداف والاي خود نياز به افرادي تحصيل کرده و باسواد دارد. اگر چه اکثريت موقوفات هدف حمايت از خدمات اجتماعي را براي خود برگزيده‏اند، اما اين حوزه با توجه به سرمايه‏ي درنظر گرفته شده براي آن، چندان وسيع نيست. در مجموع فقط 8ر18 درصد از کل سرمايه‏ي همه‏ي موقوفات آلمان به مصرف حل مسائل اجتماعي مي‏رسد.
اما موقوفات در زمينه‏ي تعليم و پژوهش صاحب 54 درصد کل سرمايه‏ي موقوفات و بنيادهاي خيريه هستند. حتي سرمايه‏ي در نظر گرفته شده از سوي اين نهادها براي حمايت از هنر و امور فرهنگي در مقام دوم پس از تعليم و پژوهش قرار دارد. از 1,407 موقوفه‏اي که هدف آنها حمايت از علم و پژوهش است، 824 نهاد به حمايت از اهداف پژوهشي در همه‏ي زمينه‏ها، 216 موقوفه به پژوهش‏هاي علوم انساني، 119 موقوفه به پژوهش‏هاي صنعتي و 161 موقوفه به پژوهش‏هاي علوم طبيعي و زيست محيطي اختصاص دارند.
در سال 1998 سه موقوفه‏ي بزرگ آلمان شامل موقوفات برتلس‏من با سرمايه‏اي بالغ بر 5ر12 ميليارد مارک، موقوفات روبرت بوش و فولکس واگن هريک با 5ر3 ميليارد مارک سرمايه به حمايت از امور پژوهشي و آموزشي پرداخته‏اند.
بنياد بتل (38) سالانه 606 ميليون مارک، موقوفات تحصيلي خلق آلمان 527 ميليون مارک و موقوفات " Rehabilitation " در هايدلبرگ مبلغ 455 ميليون مارک، فقط به امور تعليم و تربيت اختصاص داده‏اند.

Studienstifungen.
موقوفاتي که با اهداي کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان از اهداف تعليم و تربيتي حمايت مي‏کنند، سنتي طولاني در آلمان دارند. دانشگاه‏هاي بزرگ اروپايي قرون وسطي با اختصاص کمک هزينه، تحصيل و زندگي دانشجويان خود را تأمين مي‏کردند. مارتين
لوتر (1546 - 1483)، اصلاح‏طلب و پدر کليساي پروتستان، در ترويج و ايجاد موقوفاتي براي تأمين زندگي افراد با استعداد و جوياي علم سهم بسزايي داشته است، اگر چه بسياري از موقوفات تأسيس شده در قرون گذشته به دليل جنگ، تورم و از دست دادن سرمايه، از ميان رفته‏اند.
قديم‏ترين و بزرگترين موقوفه‏ي تحصيلي آلمان که کمک هزينه به دانشجويان اعطا مي‏کند، «موقوفات تحصيلي خلق آلمان» (39) است. اين موقوفات در سال 1925 تأسيس شد. با روي کار آمدن ناسيونال سوسياليست‏ها در سال 1934 منحل و پس از جنگ در سال 1948 مجددا احيا شد.
اين موقوفه به دليل سنت قديمي و ريشه‏دار آن، عايدات عظيم معادل 59 ميليون مارک در سال و اقدامات اساسي آن، امروزه يکي از برجسته‏ترين موقوفات آلمان است. اين نهاد از دانشجويان جوان در رشته‏هاي علوم طبيعي ، اقتصاد، مديريت و هنر حمايت مي‏کند و با طرح‏ها و برنامه‏هاي خود تکميل کننده‏ي برنامه‏هاي تحصيلي آکادميک علمي است. اين موقوفه به ارتباطات بين‏المللي و ميان رشته‏اي نيز مي‏پردازد.
آموزش‏هاي پايه و تکميلي در جهت بالا بردن کيفيت تحصيل دانشجويان براي افزايش کارآيي آنان در محيط کار و زندگي آينده نيز يکي از طرح‏هاي اين موقوفه است. به غير از اين موقوفه‏ي بزرگ، در حال حاضر يازده موقوفه و بنياد خيريه‏ي کوچک‏تر اختصاصا به پرداخت کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان مي‏پردازد.
دانشجويان نمي‏توانند شخصا از «موقوفات تحصيلي خلق آلمان» درخواست کمک هزينه کنند بلکه افراد واجد شرايط پس از اخذ ديپلم از سوي مديران و معلمان به اين موقوفه معرفي مي‏شوند. استادان نيز مي‏توانند دانشجويان با استعداد را پس از ترم اول معرفي کنند. اين دانشجويان نه تنها بايد از نظر تحصيلي شاخص باشند بلکه بايد از نظر شخصي و شخصيتي نيز افراد موجهي باشند. بر طبق اساس نامه‏ي اين موقوفه، کمک هزينه براي تحصيلات عاليه به نوجواناني تعلق مي‏گيرد که «استعدادهاي آنان در رشته‏هاي علمي يا هنري و شخصيت برجسته‏ي آنان، در خدمت به همگان مفيد فايده باشد».
در انتخاب دانشجويان، وضعيت اقتصادي يا پايگاه اجتماعي، اعتقادات سياسي و جهان‏بيني شخصي، مذهب و جنسيت افراد تأثيري ندارد. دانشجويان خارجي فقط در صورتي که ديپلم خود را در آلمان دريافت کرده و خانواده‏ي آنان در آلمان زندگي کنند و ماليات بپردازند پذيرفته مي‏شوند. اين موقوفه در حال حاضر به 5,500 نفر کمک هزينه‏ي تحصيلي مي‏پردازد و سالانه 1,000 دانشجوي جديد را مي‏پذيرد که البته اين تعداد کمتر از 5ر0 درصد کل دانشجويان آلمان هستند. بخش اعظم بودجه‏ي اين موقوفه از محل اعتبارات دولتي و ايالتي، 6,000 نفر از خيرين و از سوي تعدادي از موقوفات خصوصي تأمين مي‏شود.
به جز بنيادهايي مانند موقوفات آدناوئر، بل، ابرت، ناومن و زيدل که سمت و سوي سياسي دارند، موقوفات کليساي کاتوليک و پروتستان، موقوفات وابسته به اتحاديه‏هاي کارگري و موقوفات بخش اقتصادي آلمان نيز به انحاي مختلف به حمايت از دانشجويان مي‏پردازد.
البته بسياري از کارخانه‏ها و صاحبان صنايع نيز بنيادها و موقوفات خصوصي براي اعطاي کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان ايجاد کرده‏اند. در اين بنيادها حمايت از دانشجويان و حمايت از طرح‏هاي پژوهشي با يکديگر تلفيق شده‏اند. مثلا صاحبان صنايع بزرگ شيميايي اغلب کمک هزينه‏ي خود را به دانشجوياني اختصاص مي‏دهند که در رشته‏هاي خاص و مورد علاقه‏ي اين صنايع تحقيقاتي انجام دهند.
بيشترين بودجه از محل اعتبارات استان به بنيادهاي خيريه و موقوفات وابسته يا هم‏سو با احزاب تعلق مي‏گيرند. نقطه‏ي مشترک اين گونه نهادها، نزديکي به يکي از احزاب داراي نماينده در مجلس ملي آلمان است، البته در اساس نامه اغلب آنها بر استقلال حقوقي، داشتن مسؤوليت حقوقي و عدم وابستگي کامل به «حزب مادر» تأکيد شده است.
البته اختصاص بودجه به اين نهادها همواره موضوع بحث و مناقشه در محافل عمومي بوده است. برخي معتقدند که احزاب از اين گونه نهادها براي فرار از پرداخت بخشي از ماليات خود استفاده مي‏کنند.
بسياري از موقوفات و بنيادهاي هم‏سو با احزاب سياسي در خارج از مرزهاي آلمان از احترام و اعتبار خاصي برخوردارند زيرا آنان
بيش از نيمي از بودجه‏ي خود را صرف انجام طرح‏هايي در خارج از آلمان مي‏کنند. مثلا موقوفات فريدريش ابرت که هم‏سو با حزب سوسياليست آلمان (SPD) است، در اسپانيا و پرتغال طرح‏هايي براي دمکراتيزه کردن جو سياسي پس از سقوط ديکتاتورهاي اين دو کشور در دست اجرا دارد يا موقوفات کنراد آدناوئر، هم‏سو با حزب سوسيال دمکرات آلمان (CDU) در شيلي بسيار فعال است.
درباره‏ي اين گونه نهادها در داخل آلمان هر چه هم کم باشد، بايد گفت که بنيادها و موقوفاتي با اهداف سياسي در خارج از مرزهاي آلمان جايگاه ويژه‏اي دارند. در هيچ کشور ديگري در دنيا چنين شبکه‏اي از موقوفات وابسته به احزاب وجود ندارد که با عايدات سالانه 600 ميليون مارک، از حمايت دولتي نيز برخوردار باشد. اين ويژگي البته ريشه در وقايع تاريخي دارد.
پس از تجربه‏ي فروپاشي دمکراسي در دوره‏ي استقرار ناسيونال سوسياليسم در آلمان و زمان حکومت رايش سوم (حکومت هيتلر و نازي‏ها)، سياستمداران آلمان در دوره‏ي بعد از جنگ (پس از سال 1945)، بر آن شدند تا به امور آموزشي در جهت ترويج دمکراسي دست يازند و چنين اقداماتي را نهادينه کنند. امروزه هم حکومت آلمان بر اين اعتقاد است که نهادها و موقوفات سياسي از طريق کار آموزشي و ترويجي خود، تضميني براي دمکراسي هستند و به همين دليل با اختصاص بودجه‏اي قابل توجه به حمايت از آنها برخاسته است.
ديوان عالي قضايي کشور آلمان عملکرد موقوفات و بنيادهاي خيريه‏ي سياسي را چنين توصيف مي‏کند: «اين نهادها بايد مشوق درک وضعيت سياسي در مردم بوده و چارچوب‏هاي لازم و قابل دسترس همگان را براي بحث درباره‏ي مسائل سياسي فراهم آورند. به اين ترتيب علاقه به همکاري فعال براي زندگي اجتماعي و سياسي ايجاد شده و ابزارهاي لازم براي نيل به اين هدف فراهم آيد». همه‏ي اين گونه موقوفات و بنيادها سالانه به دانشجويان با استعدادي که از نظر سياسي و اجتماعي فعال باشند، کمک هزينه‏ي تحصيلي اعطا مي‏کنند.

کهن‏ترين موقوفه‏ي وابسته به احزاب که در سال 1925 بنياد نهاده شد و به ويژه از «ارزش‏هاي بنيادين سوسيال دمکراسي و ارزش گذاري کار» حمايت مي‏کند. نام اين نهاد، از فردريش ابرت (1925. 1871)، اولين رئيس جمهور جمهوري وايمار گرفته شده که با تمام قدرت خواستار آموزش طبقات اجتماعي ضعيف و تعليم و تربيت کودکان کارگران بود. در سال 1996 اين موقوفه 1,841 کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان اعطا کرد که 364 فقره‏ي آن به دانشجويان خارجي بود. در آن سال اين نهاد 220 ميليون مارک به اين امر اختصاص داد.

اين موقوفه‏ي هم‏سو با حزب دمکرات مسيحي در سال 1957 تأسيس شد. کنراد آدناوئر (1967 - 1876) اولين رئيس جمهور آلمان پس از جنگ دوم جهاني بود. اين نهاد امروزه تلاش دارد تا به بررسي گذشته‏ي آلمان شرقي پرداخته و روند اتحاد با اروپا را تسهيل سازد.
در سال 1996 اين موقوفه بودجه‏اي معادل 216 ميليون مارک براي امور آموزشي در اختيار داشت که 3ر15 ميليون مارک فقط براي حمايت از دانشجويان اختصاص يافت. در سال 1998 تعداد 1,339 دانشجو از اين موقوفه کمک هزينه‏ي تحصيلي دريافت کردند.

اين موقوفات که هم‏سو با حزب دمکرات آزاد (FDP) است در سال 1958 از سوي رئيس جمهور وقت آلمان تئودور هويس (Heuss Theodor)، همراه با 14 تن از همراهان حزبي تأسيس شد. نام اين موقوفه از نام بنيانگذار حزب ليبرال آلمان، فردريش ناومان (1919 - 1860) گرفته شده است. هدف اين موقوفه تأمين آزادي بيشتر براي شهروندان و افزايش حس مسؤوليت آنان در امور کشور است. مؤسسان
اين موقوفه بر اين اعتقادند که دولت بايد به جاي افزايش ماليات‏ها، شهروندان را تشويق کند تا به وظايف شهروندي خود آگاه شده و به امور اجتماعي بپردازند. در سطح بين‏المللي اين موقوفه به مسائل حقوق بشر و حمايت از گروه‏هاي اقليت مي‏پردازند. اين موقوفه در سال 1996، با صرف بودجه‏اي معادل 5ر103 ميليون مارک به حمايت از آموزش و اعطاي کمک هزينه به 687 دانشجو پرداخت.

اين موقوفه هم‏سو با حزب سوسيال مسيحي است به «حمايت از آموزش و پرورش با توجه به اصول دمکراتيک و براساس اصول مسيحي» مي‏پردازد.
هانس زايدل (1961 - 1901) از وزراي بايرن و در سال‏هاي 1960 - 1957 رئيس اتحاديه (حزب) سوسيال مسيحي بود. اين موقوفه به ويژه از امر آموزش و پرورش در ايالت بايرن حمايت مي‏کند ولي دانشجويان ديگر ايالات و نيز دانشجويان خارجي نيز از حمايت‏هاي اين موقوفه برخوردارند.
در سال 1997، اين موقوفه با بودجه‏اي معادل 5ر88 ميليون مارک (شامل کمک‏هاي دولت) به 554 دانشجو (92 دانشجوي خارجي) کمک هزينه‏ي تحصيلي پرداخته است.

اين موقوفه که به نام نويسنده و فعال سياسي برنده‏ي جايزه‏ي نوبل هاينريش بل (1985 - 1917)نامگذاري شده، در سال 1996 از تلفيق چندين موقوفه و بنياد به وجود آمد و هم‏سو با حزب سبزهاي آلمان است . اين نهاد به موازات حمايت از دانشجويان با استعداد، براي به واقعيت درآوردن عدالت اجتماعي و تساوي حقوق زن و مرد مبارزه مي‏کند. به همين دليل اين موقوفه به ويژه از زنان حمايت مي‏کند. حمايت از دانشجويان و افراد غيرآلماني با استعداد، برگزاري گردهم‏آيي با حضور نويسندگان و هنرمندان داخلي و خارجي نيز از اهداف اين موقوفه است. سالانه 54 ميليون مارک در اختيار اين موقوفه قرار مي‏گيرد.

در سال 1991 در شهر برلين انجمن تجزيه و تحليل اجتماعي و آموزش‏هاي سياسي تشکيل شد. اين انجمن هم‏سو با حزب سوسيال دمکرات (PDS) براي کار آموزشي و همگاني جامع تلاش مي‏کند. از سال 1999 اين انجمن به موقوفات ايالتي رزا لوکزامبورگ تغيير نام داد. اهداف اساسي آن حمايت از آموزش سياسي و اصول حزبي دمکراتيک با درک مسؤوليت اجتماعي و تقويت همبستگي است. اين موقوفه تلاش مي‏کند تا پيش داوري‏ها و ديدگاه‏هاي نژادپرستانه و ناسيوناليستي را از ميان برداشته و از پيشرفت آزادانه‏ي افراد همراه با گسترش روحيه‏ي جمعي حمايت کند.
از آنجا که اعتبارات دولتي به اين گونه موقوفات بر اساس تعداد نمايندگان احزاب حامي هر موقوفه در مجلس ملي در چهار دوره انتخابات تعلق مي‏گيرد، از سال 1999 اين موقوفه نيز از بودجه‏ي دولت برخوردار شده است. اين نهاد در نظر دارد تا با بودجه‏ي خود از تحصيلات زنان و افراد طبقات اجتماعي نيازمند حمايت کند. همه‏ي دانشجويان مي‏توانند از اين موقوفه درخواست دريافت کمک هزينه کنند.
همه‏ي موقوفات با اهداف سياسي به موازات اعطاي کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان، دوره‏هاي آموزشي سياسي براي همه‏ي علاقه‏مندان و نه فقط دانشجويان برگزار مي‏کنند.

اين موقوفه در سال 1977 از سوي انجمن اتحاديه‏هاي کارگري تأسيس شده و به نام سياستمدار هانس بوکلر (1951 - 1875) که بعد از جنگ دوم جهاني براي تشکيل مجدد اتحاديه‏هاي کارگري تلاش کرد، ناميده شد. اين نهاد تلاش دارد تا موقعيت کارگران را بهبود بخشد و با حمايت از مشارکت کارگران در تصميم‏گيري‏هاي سياسي و اجتماعي و پشتيباني از پژوهش در اين حوزه و با اعطاي کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان سعي در نيل به اين هدف دارد اهداف اصلي پژوهشي اين اوقاف، بررسي جوامع کاري، سياست اشتغال و آينده‏ي جامعه‏ي مدني است.
موقوفات و بنيادهاي هم‏سو با اتحاديه‏هاي کارگري، دومين گروه بزرگ موقوفات آلمان هستند. اين موقوفات سالانه به 1,600 دانشجوي بااستعداد که از نظر اجتماعي و سياسي نيز فعال باشند کمک هزينه‏ي تحصيلي اعطا مي‏کنند. بودجه‏ي اين موقوفه از سوي نمايندگان کارگري در شوراهاي نظارت که سهمي از دستمزد خود را به اين نهاد مي‏پردازند، تأمين مي‏شود. به اين وسيله در سال 1996، اتحاديه توانست 34 ميليون مارک گردآوري کند.
اتحاديه براي اهداف پژوهشي خود سالانه 22 ميليون مارک نيز از وزارت آموزش و تحقيقات دريافت مي‏کند.

اين بنياد که به يادبود فيلسوف و عالم الهيات نيکولاس کوئس Nikolaus Kues 1464 - 1401 نامگذاري شده، از تأسيسات وابسته به کليساي کاتوليک است اين بنياد به ويژه از دانشجويان بااستعداد کاتوليک حمايت مي‏کند. هدف از اين امر «تقويت اين دانشجويان براي درک بهتر مسؤوليت‏هاي خود، گفتگو ميان علم و ايمان، جامعه و کليساست». اين بنياد سالانه گردهم آيي‏هاي متعدد و دوره‏هاي آموزشي مختلفي برگزار مي‏کند.

اين بنياد که متعلق به کليساي پروتستان است با انگيزه‏ي «وسعت دادن به دامنه‏ي مسؤوليت پذيري مسيحي و تعميق تأثيرات تفکر مسيحي نه فقط در محدوده‏ي زندگي شخصي بلکه در جامعه، علم، اقتصاد و هنر » به وجود آمده است. اين انديشه نخست در جوامع روستايي کليساي پروتستان مطرح شد. مسؤولان اين کليسا معتقد بودند که کليساي پروتستان در طي جنگ دوم جهاني و استقرار حکومت نازي‏ها، شانه از زير بار مسؤوليت خود خالي کرده بود. اين بنياد با اعطاي کمک هزينه‏ي تحصيلي به دانشجويان بااستعداد پروتستان، قصد تحکيم احساس مسؤوليت را در آنان دارد.
اين بنياد نيز بخش اعظم بودجه‏ي خود را از اعتبارات دولتي دريافت مي‏کند. در سال 1998 بودجه‏ي اين بنياد 5ر9 ميليون مارک و تعداد دانشجوياني که کمک هزينه دريافت مي‏کردند 824 نفر بود.

اين موقوفه به حمايت از مهاجران، تبعيديان و پناهندگان اقتصادي بين 30 تا 50 ساله که قصد تحصيل در آلمان دارند، در چارچوب کمک‏هاي انسان دوستانه مي‏پردازند. اين موقوفه همچنين به اين گونه افراد که براي اشتغال خود نياز به گذراندن دوره‏هاي آموزشي يا يادگيري زبان آلماني دارند کمک مي‏کند.
اين موقوفه در سال 1965 تأسيس شد. در آن زمان هدف اصلي کمک به پناهندگان و فراريان از آلمان شرقي سابق بود. بخش اعظم بودجه‏ي اين موقوفه توسط «وزارت خانواده، بازنشستگان، بانوان و جوانان» و وزارت آموزش و تحقيقات تأمين مي‏شود.

الکساندر هامبولدت يکي از محققان علوم طبيعي و از دانشمنداني بود که به حمايت از دانشمندان و هنرمندان جوان مي‏پرداخت. اين
موقوفه در سال 1860 ميلادي تأسيس شد و در طي سال‏هاي جنگ دوم جهاني از فعاليت بازماند ولي از سال 1953 مجددا شروع به کار کرد.
اين موقوفه براي فارغ التحصيلان و دارندگان مدرک دکترا در همه‏ي رشته‏ها و از همه‏ي مليت‏ها که غير آلماني بوده و کمتر از 40 سال سن داشته باشند با اعطاي کمک هزينه‏اي بين 3,600 تا 4,400 مارک در ماه، امکان فرصت مطالعاتي و انجام پژوهش در آلمان را فراهم مي‏آورد. اين موقوفه به طور متوسط سالانه به 500 نفر کمک هزينه مي‏پردازد. مهم‏ترين معيار براي دريافت کمک هزينه از اين موقوفه، دارا بودن کيفيت بالا و توانايي انجام رساندن يک طرح پژوهشي است. همچنين درخواست کنندگان بايد مقالاتي در منابع معتبر بين‏المللي منتشر کرده باشند. هدف اين موقوفه فراهم کردن امکانات پژوهشي براي دانشمندان خارجي و برقراري ارتباط دايمي آنان با آلمان، پس از بازگشت به کشورشان است.
در کنار پرداخت کمک هزينه، اين موقوفات سالانه 150 جايزه‏ي Humboldt Research Award به مبلغ بين بيست هزار تا صد و پنجاه هزار مارک مي‏پردازد.
موقوفات و بنيادهايي که به حمايت از مدارس و آموزش پايه مي‏پردازند. برخلاف موقوفاتي که از تحصيلات عاليه حمايت مي‏کنند، اين نوع موقوفات اغلب کمتر شناخته شده‏اند. اين بدان علت است که اين گونه نهادها اغلب توسط واقفان خصوصي بنياد نهاده شده و بودجه‏ي قابل توجهي نيز در اختيار ندارند. واقفان اين نهادها اغلب شهرونداني هستند که بخشي از دارايي خود را براي اهداف عام المنفعه در محدوده‏ي آموزش پايه اختصاص داده‏اند.
اين موقوفات کمتر به حمايت از افراد مي‏پردازند بلکه هدف آنها عمدتا حمايت از يک مدرسه يا يک برنامه‏ي آموزشي مشخص است. البته موقوفات و بنيادهايي که در محدوده‏ي صنايع دستي، آموزش بزرگسالان، تبادلات بين‏المللي، کودکان و معلولان کار مي‏کنند نيز به همين گونه‏اند.
معهذا تعداد زيادي موقوفات با بودجه‏ي کم يا زياد وجود دارند که به پشتيباني از جنبه‏هاي مشخصي از امور آموزشي مي‏پردازند، جنبه‏هايي که نظام آموزش دولت به آنها نمي‏پردازد يا توجه کمتري به آن معطوف مي‏دارد . در ادامه به معرفي مختصر چند نمونه از اين نهادها پرداخته مي‏شود.
موقوفات استر و سيلويوس دورنير براي حمايت از دانش‏آموزان با استعداد (Esther and Silvius Dornier Stiftung zur Forderung begabter Schuler)
اين موقوفه، همان گونه که از نام آن معلوم است، به حمايت از دانش‏آموزان با استعدادي مي‏پردازد که متعلق به خانواده‏هايي هستند که امکان، توانايي يا تمايل به حمايت از آنان ندارند و به همين دليل به مدارس شبانه روزي فرستاده شده‏اند. در اساس نامه‏ي اين موقوفه، انگيزه‏ي تشکيل آن چنين بيان شده است: «با افزايش مسؤوليت معلمان در جوامع پيشرفته و تلاشي نهاد سنتي خانواده، برخي از دانش‏آموزان بااستعداد نمي‏توانند از حمايت لازم در خانواده و در مدرسه برخوردار شوند. به همين دليل سپردن اين دانش‏آموزان به مدارس شبانه روزي و حمايت از آنان در اين مکان، مي‏تواند کمک مؤثري به آنان باشد».
در سال 1997، اين موقوفه به دو شبانه روزي شناخته شده، مبلغ 430,000 مارک کمک مالي اعطا کرد و از آن سال به بعد، کمک هزينه‏اي نيز به تعدادي از دانش‏آموزان با استعداد پرداخت مي‏شود.

اين موقوفه به دانش‏آموزان بااستعداد مستقر در شبانه روزي و در مدارس روزانه کمک مي‏کند.
همچنين اين نهاد امکان اقامت دانش‏آموزان در شبانه روزي‏هاي خارج از آلمان و يا گذراندن دوره‏هاي حين تحصيل در خارج از کشور را براي آنان فراهم مي‏آورد.
اين موقوفه خصوصي، همچنين به آکادمي مدارس براي برپايي دوره‏هاي آموزشي و مسابقات علمي دانش‏آموزي کمک‏هاي شايان توجهي مي‏کند.

در اين بخش نيز تعداد زيادي از نهادهاي کوچک فعاليت دارند براي مثال:

به ويژه در بخش خدمات اقتصادي، حمل و نقل و ترابري فعاليت دارد.

گذشته از پشتيباني جوانان براي يادگيري حرفه و شرکت در دوره‏هاي آموزشي تخصصي، به جواناني که مشاغل پيشه‏وري دارند و يا در کارگاه‏هاي توليدي کوچک مشغول به کارند وام‏هاي بدون بهره براي تشکيل زندگي اعطا مي‏کنند.

اين مؤسسه که در سال 1867 از سوي پاستور بودل شوينگ (Pastor Bodel Schwingh) در بيلفلد بنياد نهاده شد، نه تنها بزرگترين موقوفه‏اي است که به حمايت از معلولان مي‏پردازد، بلکه بر اساس بودجه و مخارج سالانه‏ي آن نيز يکي از بزرگترين موقوفات آلمان است. اين موقوفه در سال 1998، مبلغي معادل 606 ميليون مارک براي نيل به اهداف خود پرداخت کرده است. اين مؤسسه، موقوفه‏اي کليسايي است که درمان، سرپرستي و حمايت از معلولان ذهني و جسمي را برعهده دارد. بخش عمده‏ي بودجه‏ي مربوط به آن از طريق اعتبارات دولتي و کليسايي و نيز کمک‏هاي مردمي تأمين مي‏شود.

اين نهاد در سال 1992 تأسيس شد و مؤسسات متعددي از جمله صليب سرخ از آن حمايت مي‏کنند. اين موقوفه نيز به طور عملي به کمک معلولان مي‏پردازد.

هدف اين موقوفه که در سال 1987 در برلن بنياد نهاده شد، ايجاد اشتغال براي معلولان و انطباق آنان با زندگي کاري است. اين نهاد به ويژه از معلولان ذهني در برلن حمايت مي‏کند.
موقوفات متعدد ديگري نيز در حوزه‏ي حمايت از معلولان فعاليت دارند. اهداف آنان بهتر کردن شرايط زندگي معلولان جسمي و ذهني است. تاکنون به حمايت اين موقوفات طرح‏هاي متعددي نيز براي روشندلان و افراد کر و لال انجام شده است. اين موقوفات تلاش دارند تا براي معلولان امکان کار در منزل يا کار با رايانه در منزل را نيز فراهم آورند.

پی نوشت:

1- August Hermann francke 1727-1663.
2- Heidelberg.
3- Glaucha.
4- Kurfurst von Brandenburg .
5- Friedrich I.
6- sachsen.
7- Paul Raabe.
8- Bibel zeutrum.
9- در زبان آلماني واژه‏ي "die Stiftung" هم به معناي وقف در مفهوم انجام عمل وقف و هم به معناي موقوفات در مفهوم نهاد اداره‏ي رقبات وقفي است.
10- Maecenata-Instiut.
11- Ralf Dahrendorf.
12- Helmut K Auneier.
13- Johaninis hof.
14- Hildesheim.
15- Evangelische Wohlt - atigkeitsstiftung.
16- Regensburg.
17- Nornberg.
18- Anstalt Bethel.
19- Pastor Bodelschwing.
20- Halphagen.
21- Parcham.
22- Lubeck.
23- Rosa Luxemburg.
24- Lyzeumsstifung Bamberg.
25- Dr Johannes MyliusStifungrD Furstlich und Graflich Fuggersche.
26- Konrad Adenauer Stiftung.
27- friedrich Ebert Stiftung.
28- Heinrich Boll Stiftung.
29- Hauns Seidel Stiftung.
30- Peter Ludwig.
31- Hans Heinrich Thyssen Bornemisza.
32- Adelbert Von Chamisso.
33- Alfred Toepfer.
34- Dr Mildred Sheel Stiftung.
35- Christian Herzog Stiftung fur Mukiviszidose Kranke.
36- Der Bundes verband Deutscher Stiftungen.
37- Arbeitsgeminschatt Deutsche Stitungem.
38- Anstalt Bethel.
39- Studienstiftung des Deutschen volkes.

منبع: ميراث جاويدان