مترجم: زهرا هدایت منش
منبع:راسخون



 

اختروش‌ها (كوازارها) اجرامی نجومی‌اند با ظاهری ستاره مانند و انتقال به سرخ زیاد كه حكایت از فاصله زیاد آن‌ها از زمین دارد. از سال 1960 كه نخستین اختروش توسط مارتن اشمیت كشف شد تاكنون، بحث بر سر ماهیت اختروش‌ها ادامه داشته و هنوز هم به نتیجه مطلوب نرسیده است. نظر رایج در میان منجمان این است كه اختروش‌ها هسته‌های كهكشانی بسیار فشرده‌ای هستند كه احتمالاً در مركزشان سیاه‌چاله‌ای در حال بلعیدن ماده است. در اوائل سال گذشته منجمان بریتانیایی و امریكایی، با استفاده از تلسكوپ 5 متری رصدخانه پالومار، اختروشی را كشف كردند كه فاصله‌اش از زمین 4ر12 میلیارد سال نوری برآورد شد. نام این اختروش 1011 + 1208 QSO بود. سیریل هازارد از دانشگاه پیتزبرگ، ریچارد مك میهون از دانشگاه كیمبریج و والاس سارجنت از كل‌تك روش و نتایج كار خود را در مجله معروف Nature گزارش كردند. در این كار گروه فوق از امولسیون عكاسی خاصی استفاده كردند كه به نور فروسرخ حساس بود. اساس تخمین فاصله، همان روش متداول اندازه‌گیری انتقال به سرخ خطوط طیفی و تعبیر دوپلری آن بود.
بنابر مدل كیهان‌شناسی مهبانگ، كهكشان‌ها و اجرام كیهانی دور دست از یكدیگر می‌گریزند و سرعت نسبی این گریز بی وقفه، متناسب با فاصله میان آن‌هاست. هرچه كهكشان‌ها از هم دورتر باشند سرعت گریز نسبی آن‌ها از یكدیگر بیشتر است. سرعت گریز كیهانی كهكشان‌ها و اختروش‌ها نسبت به ما از روی انتقال به سرخ خطوط طیفیشان سنجیده می‌شود. انتقال به سرخی كه گروه فوق برای اختروش 1011 + 1208 QSO اندازه گرفت 8ر3 =‌z بود. این بزرگ‌ترین انتقال به سرخی بود كه تا آن موقع اندازه گرفته شده بود. اندك زمانی بعد دو اختروش دیگر با همین انتقال به سرخ كشف شد. در ماه اوت 1965 ریچارد مك میهون و پل هیوت از مؤسسه نجوم دانشگاه كیمبریج موفق به كشف اختروشی شدند كه انتقال به سرخش از مرز 4 = z هم می‌گذشت. كشف این اختروش به كمك طیف نگار الكترونیكی حساسی میسر شد كه روی تلسكوپ رصدخانه سایدینگ اسپرینگ در استرالیا، كار گذاشته شده بود. عكس‌هایی كه قبلاً با تلسكوپ اشمیت این رصدخانه گرفته شده و با دستگاه سنجش اتوماتیك صفحات عكاسی (AMP) بررسی شده بود، مشخص كرده بود كه انتقال به سرخ این اختروش زیاد است. ولی انتظار نمی‌رفت كه جرمی سماوی با 01ر4= z باشد.
دستگاه AMP، میكرو چگالی سنج كامپیوتری مخصوصی است كه میزان سیاهی عكس‌ها را اندازه می‌گیرد و اطلاعاتی كمی درباره تصویر ستاره‌ها و كهكشان‌ها به دست می‌دهد، و بدین طریق جستجوی اجرام كم فروغ دور دست را آسان‌تر می‌كند.