آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی
آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی
آثار و پيامدهای فرهنگی ـ اجتماعی گسترش بدحجابی
نويسنده: محمدحسين درافشان
مقدمه
بدحجابی از مسائلی است که سلامت فرد و جامعه را تهديد میکند. پوشش نامناسب پیآمدها و آثار جبران ناپذيری در فرهنگ، اخلاق، اعتقاد، اقتصاد وامنيت جامعه دارد که گاه مسيری انحرافی و بازگشت ناپذيری پديد میآورد. اين نگارش آثار و پیآمدهای گسترش بدحجابی را از دو منظر فرهنگی و اجتماعی بررسی میکند.
فرهنگ هر جامعهای از جنبههای گوناگونی تشکيل يافته است. جنبهای هنجاری فرهنگ جامعه، از ارزشها و قواعد خاص رفتاری تشکيل میشود. هنجارها نشان میدهند که چه چيزی ارزش و ضد ارزش است؛ مانند شيوههای پوشش برگرفته از فرهنگ آن جامعه. تلقی بد از بدحجابی، باور به ارزشی بودن حجاب و پوشش و قضاوت درست درباره حجاب، در زندگی اجتماعی و فرهنگی تأثير بسزايی میگذارد.
قبل از هر چيز بايد فرهنگ را تعريف کنيم تا آثار و پیآمدهای گسترش فرهنگ بدحجابی روشن شود. معروفترين تعريف از فرهنگ از تايلور انسانشناس معروف انگليسی است. او میگويد:
فرهنگ، مجموعه پيچيدهای است که دانش، معتقدات، هنر، اخلاقيات، قانون، رسم و هر استعداد و عادت ديگری را که بشر به عنوان عضو جامعه کسب میکند، شامل میگردد.
کلارک نيز میگويد:
تمامی مظاهر و شئون زندگی يک ملت را فرهنگ آن ملت تشکيل میدهد.
بنابراين، رفتارهای اجتماعی معجونی از آنچه جامعه از علم و دانش، باورها و مسائل اخلاقی کسب میکند و قوانينی است که از دين و آيين افراد سرچشمه میگيرد. در کنار اينها، برخی رسوم و عادات اجتماعی، در طول زمان سهم بسياری در شکلگيری فرهنگ آن جامعه دارند که هسته اصلی حيات اجتماعی را به وجود میآورند و در الگوهای رفتاری و هنجارهای فردی و اجتماعی بسيار تأثيرگذارند.
الف) وازدگی در برابر فرهنگ بيگانه
در تبادل فرهنگی، هدف بارور کردن وکامل کردن فرهنگ ملی است.ولی در تهاجم فرهنگی، هدف ريشه کن کردن و از بين بردن فرهنگ ملی است.
اما در دنيای کنونی، فرهنگی که قادر نباشد عناصر فرهنگی مفيد را جذب و عناصر غير مفيد را دفع کند و در الگوهای مختلف اجتماعی از ثبات لازم برخوردار نباشد، فرهنگ مهاجم با الگودهی آن را تخريب میکند؛ ارزشها و هنجارهای آن را ناديده میانگارد و با غلبه و تهاجم، ارزشها و الگوهای مورد نظر خويش را جایگزين میکند تا در اين رهگذر به اهداف خود دست يابد. بنابراين، فرآيند بدحجابی، مقدمه تهاجم گستردهتر به فرهنگ مقابل و شکستن هنجارها و جایگزين ساختن هنجار مورد نظر فرهنگ مهاجم است. چنين جامعهای به نظر اسپنسر، جامعهشناس معروف، قدرت دفاعی خود را از دست میدهد و در مقابل بيماریها، قدرت مقابله و دفاع ندارد و با ورود کوچکترين عامل مخرب، از بين میرود. احساس بيگانگی در برابر فرهنگ خودی و بیهويتی اجتماعی، زمينهساز پذيرش تهاجم فرهنگی است. بنابراين، جامعهای که دچار تهاجم فرهنگی گردد و تغييرات اجتماعی در آن سريع صورت گيرد، ارزش در آن جامعه ناپايدار است و هنجارشکنی در آن مرسوم میشود و در برابر فرهنگ بيگانه هميشه از خود وازدگی نشان میدهد و در نتيجه، بحرانزا میگردد. سوغاتی که بدحجابی به همراه دارد، تنها پوشش نامناسب نيست؛ بلکه ترويج لباسهای نامناسب، بزک کردنها و... را به دنبال دارد. در نتيجه، افراد متحمل بسياری از الگوهای ديگر از فرهنگ بيگانه میشوند.
ب) سلطه بيگانگان و تأمين منافع آنان
بايد به استناد شواهد و دلايل تاريخی، ثابت کنيم که پوشيدگی زن از دوران بنیعباس متداول شده و مطلقا سنت نيست. مردان همسران پيامبر را بدون حجاب میديدهاند و زنان صدر اسلام در تمام شئون زندگی، دوش به دوش مردان فعاليت داشتهاند. پس از آنکه حجاب زن با تبليغات وسيعی از ميان رفت، وظيفه مأموران ما آن است که جوانان را به عشقبازی و روابط جنسی نامشروع با زنان غيرمسلمان کاملاً بدون حجاب ظاهر شوند تا زنان مسلمان از آنان تقليد کنند.»
رهبر فرزانه انقلاب میفرمايد:
اين چيزهايی که شما میشنويد درباره مبارزه با دختران محجبه در فرانسه، اينها جرقههايی است؛ آتشهای زير خاکستر است و از يک کار عظيم پشت پرده خبر میدهد.
به راستی، دشمنان انقلاب اسلامی در تهاجم به ارزشهای مقدس ما میخواهند تقدسزدايی کنند. آنگاه به اهداف شوم خود برسند.
ج) گسترش فساد و تباهی
در جامعهای که حجاب، متانت، عفت و حيا ارزش تلقی میشود، زن پايههای اين ارزش را از رفتار و کردار خود، به بينش و باور خويش سرايت میدهد و از طرفی نهتنها زنان ديگر بلکه مردان را نيز به ارزشهای جامعه متوجه میسازد و جامعه را به سلامت و ارزشهای واقعی سوق میدهد. اما اگر زن،روشها و منشهای خود را تغيير دهد و به خودنمايی و آرايشهای ظاهری بپردازد، ارزشهايی چون حجاب و حيا و وقار را خدشهدار میکند و خود و اجتماع را به تباهی و فساد و بالاخره به ضدارزشها میکشاند.
زمانی اين سؤال مطرح بود که بر اساس روايات، در آخرالزمان زنان پوشيده ولی برهنهاند. اين پارادوکس را چگونه میشود حل کرد. اميرالمؤمنين علی(ع) میفرمايد:
يَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمانِ وَ هُوَ شَرُّ الاَْزْمَنْةِ نِسْوَةٌ کاشِفاتٌ عارِياتٌ مُتَبَرِّجاتٌ مِنَ الدِّين خارجاتٌ فِی الْفِتَنِ داخِلاتٌ مائِلاتٌ اِلی الشَّهَواتِ وَ مُسْرِعاتٌ و اِلَی اللَّذّاتِ مُسْتَحِلاّتُ المُحَرَّمات وَ فی جَهَنَّمَ خالِداتٌ؛
در آخرالزمان که بدترين زمانهاست، زنانی هستند که پوشيده اما برهنهاند و از خانه با خودآرايی بيرون میآيند. اينان از دين بيرون رفتهاند و در فتنهها وارد شده و به شهوات تمايل پيدا کردهاند و به کوی لذات نفسانی در شتابند و حرامها را حلال میدانند و در دوزخ به عذاب ابدی گرفتارند.
بنابراين، امروزه پاسخ اين سؤال پاسخ روشن شده است که بعضی زنان پوشش دارند ولی بدحجاب يا بیحجابند، پوشش دارند ولی عريان و برهنهاند. چنين مسائلی آدمی را از ارزشها دور میسازد و در فتنهها وارد مینمايد و از همه بالاتر گاهی از دين خارج میکند.
د) افت تحصيلی و آموزشی
دختران و پسران اگر در کنار تحصيل، دل مشغولیهای ديگری داشته باشند، از تحصيل باز میمانند و وقت زيادی از فرصتهای مطالعاتی و تحصيلی آنان به هدر میرود. بسياری از مشاوران از صحبتهای دختران و پسران جوان درباره مدهای روز و آرايشهای جديد گلهمند هستند. نمیخواهيم بگوييم دختران و پسران بايد در دانشگاهها کاملاً از هم جدا باشند و ديواری بين آنها کشيده شود. اگر اينها فضای آموزشی را رعايت کنند و محيط را محيط درس بدانند و از آنچه برازنده فضای آموزشی نيست پرهيز کنند، بسيار تحسين برانگيز خواهد بود. به گفته مربيان تربيتی، در مدارسی که دختر و پسر با هم درس میخوانند، کمکاری، عقبافتادگی و بیمسئوليتی به خوبی مشاهده شده است. زيرا دختران در چنين محيطی، با بدحجابی توجه ديگران را به خود جلب میکنند و تمرکز ذهنی و روحی را از آنان میگيرند و باعث افت تحصيلی آنان میشوند و خود نيز ديگر حوصله درس خواندن ندارند و تمام حواسشان به لباس و نوع پوشش است. روح مطالعه و تحقيق در آنها خاموش میشود و افت تحصيلی پيدا میکنند.
ه) تضعيف اعتقادات دينی در جامعه
تظاهر به بدحجابی نشانه پایبند نبودن و بیمبالاتی فرد به احکام و اعتقادات اسلامی است؛ زيرا زنان با بدحجابی، چشمهای هوسآلود را متوجه خود میسازند و پايههای ايمانی مردم را سست میکنند و جامعه را به فساد میکشانند. «هيچ راهی برای امريکا و ابرقدرتها بهتر از اين نيست که بدون جنگ و کشتار و بدون اينکه پولی خرج کنند و حساسيتی ايجاد نمايند، ايمان را از دلهای مردم بدزدند و بزدايند. اين کار به سادگی انجام میشود؛ با فيلمها، نمايشنامهها و چيزهايی از اين قبيل به نام پيشرفت علم و... هيچ راهی بهتر و موفقتر از اين وجود ندارد.» و میدانيم که باورها و ايمانهای راسخ نقش بسزايی در بالندگی زندگی جامعه ايفا میکنند و زمانی که ايمان به سستی گرايد، نفوذ دشمن و به انحراف کشيدن آن جامعه به راحتی صورت میپذيرد.
الف) ايجاد ناامنی و سلب آرامش
در جامعهای که بدحجابی رواج پيدا کند، چشم و هم چشمیها و ارائه هر چه بهتر زينتآرايی، تمامی نخواهد داشت و زنان سعی میکنند تا چشمان بيشتری را متوجه خود سازند و در معرض ديد همگان قرار گيرند و اين امر تمامی نخواهد داشت تا جايی که تمام افراد جامعه را آلوده سازد. در نتيجه، ناامنی نه تنها دامان خود بدحجاب را میگيرد بلکه خيلی سريع به اجتماع سرايت میکند و جامعه را از فعاليتهای سالم باز میدارد.
بسياری از کجرویهای گوناگون اجتماعی مانند مدگرايی، شورشها و درگيریهای خيابانی، ناهمنوايی اجتماعی و آزارهای جنسی، از بدحجابی و بیهويتی اجتماعی سرچشمه میگيرند.
زنان بدحجاب که به نمودهای ظاهری و تجمل و تنوع میپردازند و هر روز به سراغ اسباب آرايش و زيورآلات جالبتر و کفش و لباس شيکتر میروند، از سرمايههای معنوی محرومند و جمال معنوی برای آنان نامفهوم است. اينان کمبود خويش را بدينگونه جبران میکنند و عطش شخصيتيابی را از اين طريق فرومینشانند.
«آری، بدحجابی، ارزشهای راستين دختران را تحتالشعاع ظواهر جنسیشان قرار میدهد و آنان را فدای هرزگیها و هوسرانیهای شيادان میسازد. بدحجابی ارزش زن را از بين میبرد و او را تا حد يک کالا پست میکند. زنی که تن و اندام خود را در معرض ديد همگان میگذارد و آنچه را که به جنسيت او مربوط میشود، به کوچه و بازار میکشد، در حقيقت میخواهد با تکيه بر زنانگی خويش، جای خود را در جامعه باز کند نه با تکيه بر انسانيت خويش. در واقع او بدين ترتيب اعلام میکند که آنچه برای او اصل است، زن بودن اوست، نه انسان بودن و نه انديشه و لياقت و کارآيی او. چنين زنی قبل از هر چيز اسير خود است. او به مغازهداری شبيه است که دائما در فکر تزيين و تغيير دکوراسيون ويترين مغازه است».
ب) ترويج رذايل اخلاقی
وَ اَمّا اللِّباسُ يَحْمِلُکَ عَلَی الْعُجْبِ وَ الرِّياء وَ التَّزْييِنِ وَ التَّفاخُرِ وَ الْخُيَلاءِ فَاِنَّها مِن آفاتِ الدِّينِ وَ مُورِثُهُ الْقَسْوَةُ فِی الْقَلْبِ؛ لباست، لباسی نباشد که تو را به گناه خودپسندی، ريا، آراسته نشان دادن، مباهات به ديگران، فخرفروشی و تکبر، آلوده کند که تمام اينها از آفات دين و موجب سختی دل است.
بدحجابی موجب سوء ظن نيز میگردد. پوشش، نشانه ترس از خدا و آتش جهنم است و زن باحجاب، خود را به احکام الهی پایبند میداند. از آن طرف زنان بدحجاب به راحتی احکام الهی را زير پا میگذارند و بیمبالاتی خود را به موازين اسلامی اعلام میدارند. چنين زنانی در معرض گناه هستند و افراد جامعه به آنها گمان بد میبرند و زمينه اين گناه را تنها زنان بدحجاب به وجود میآورند. پس زنان پاکدامن و با عفاف، بايد کاری کنند که در معرض تهمت قرار نگيرند.
ج) کمرنگ شدن حضور مثبت زنان در جامعه
زنان بدحجاب در محل کار، به دليل خودآرايی و خودنمايی، تمرکز فکری لازم را از دست میدهند؛ در حالی که لازمه کار و تلاش جدی در محل کار، حضور قلب و تمرکز حواس است. زن با بدحجابی و آرايش، نه تنها به کار جدی نمیپردازد، بلکه نيروی کارآمد ديگران را نيز دچار سستی و رکود میسازد. در نتيجه، که چرخه فعاليت کاری جامعه را به کندی رهنمون میسازد.
از طرفی خانوادههايی که غيرت دينی بالايی دارند،از حضور دختران و زنان خود در چنين جامعهای نگران هستند و نخواهند گذاشت حضور پرشور آنها در فعاليتهای اجتماعی جلوگيری میکنند. در نتيجه، جامعه ضرر خواهد کرد و بخش بزرگی از نيروهای کاری را از دست خواهد داد.
د) برهم زدن تنظيم روابط جنسی و عاطفی
حجاب باعث میشود فاصلههای اجتماعی محفوظ بماند و رعايت شود، يعنی هر کسی نمیتواند با ديگران هر نوع تعاملی را برقرار سازد. لذا پوشش، تعاملها را الگودار و معنادار میسازد. اين ويژگی مانع نزديک شدن غريبهها و در نهايت ارتباط جنسی میشود. رعايت حجاب و پوشش مناسب، افراد را از بزرگترين نعمت يعنی آزادی برخوردار خواهد ساخت؛ زيرا زنان اجازه نخواهند داد کسی بدون اجازه، به حريم شخصی و خصوصیشان نزديک شويد و در اين زمينه تصميم بگيريم. بنابراين اگر افراد پاک و پاکدامن و جامعه سالم میخواهيم، بايد زنان ما پوشش را کاملاً رعايت کنند؛ چنان که امير مؤمنان در نهجالبلاغه به فرزندش امام حسن(ع) میفرمايد:
وَ اکْفُفْ عَلَيْهِنَّ مِنْ اَبْصارِهِنَّ بِحِجابِکَ اِيّاهُنَّ فَاِنَّ شِدَّةَ الْحِجابِ اَبْقی عَلَيْهِنَّ؛
از راه حجاب و پوشش بانوان آنها را بپوشان؛ زيرا رعايت حجاب به طور جدی و محکم، زنان را به طور سالمتر و پاکتر حفظ خواهد کرد.
ه) افزايش آزار جنسی
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ ِلأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُوءْمِنينَ يُدْنينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلاَبِيبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ يُعْرَفْنَ فَلا يُوءْذَيْنَ وَ کانَ اللّهُ غَفُورًا رَحيمًا)؛
ای پيامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو پوششهای خود را برخود فروتر گيرند. اين برای آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند [به احتياط] نزديکتر است و خدا آمرزنده مهربان است.
در شأن نزول اين آيه آمده، هنگامی که شبها زنان برای نماز به مسجد میرفتند، بعضی از جوانان هرزه بر سر راه آنها مینشستند و آنان را با مزاح و سخنان ناروا آزار میدادند و مزاحم آنها میشدند. اين آيه به زنان دستور داد حجاب خود را به طور کامل رعايت کنند تا از کنيزان، آلودگان و يهوديان شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند.
پس جامعهای که بخواهد ثبات امنيتی بيشتری داشته و از ناهنجاریها به دور باشد، بايد خود را از عواملی که باعث ناهنجاری و بزه میشود، دور نگه دارد و حجاب بهترين وسيلهای است که زنان و دختران را از آزار جنسی محافظت میکند.
و) جلب نگاههای چشمچران و هوسباز
«قُلْ لِلْمُؤْمِنينَ يَغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ؛
به مؤمنان بگو چشمهای خود را از نگاه نامحرمان فرو گيرند.»
شهوت از غرايزی به شمار میآيد که خداوند در آدمی قرار داده است. شهوتی که باعث بقای نسل و ساماندهی زندگی و حيات میشود، آرامش و آسايش را برای جامعه به ارمغان میآورد و آثار بسيار مطلوبی در جامعه خواهد داشت. اما اگر از مسير اصلی خود منحرف شود و در سمت و سويی ديگر قرار گيرد، آثار بسيار بدی برای فرد و جامعه دارد. بدحجابی از مسائلی است که غريزه شهوت را از سير خود منحرف میسازد. زنان بدحجاب، نگاههای آلوده مردان هوسباز را به خود جلب میکنند و آتش شهوت را در دل آنان شعلهور میسازند. به ويژه در جامعهای که بيشتر افراد آن جوان هستند، نگاههای شيطانی به سوی دختران بزککرده و بدحجاب جامعه را به فساد و تباهی رهنمون میسازند.
آری، در جامعهای که چشمچرانی بر اثر بدحجابی رواج پيدا کند، بسياری از گناهان در آن جامعه رواج پيدا میکند و سرانجام، جوانان چشمچران بر اثر اين گناه خانمانسوز، زندگی بسياری از دختران معصوم و سادهلوح را بر باد میدهند و آبروی خانوادهها را به ارزانی میفروشند و زندگیها را سست میکنند و سرمايه عفت و پاکدامنی را از بين میبرند.امام صادق(ع) میفرمايد:
النَّظَرُ سَهْمٌ مِن سِهامِ اِبْليسَ مَسْمُومٌ وَ کَمْ مِنْ نَظْرَةِ اورثَتْ حَسْرَةً طويلةً؛
نگاه، تيری از تيرهای زهرآگين شيطان است. چه بسا يک نگاه حسرت طولانی در پی دارد!
ز) اختلالات روحی و روانی
روح بشر فوق العاده تحريکپذير است. اشتباه است که گمان میکنيم تحريکپذيری روح بشر، محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگيرد. همان طور که بشر در ناحيه ثروت و مقام، از تصاحب ثروت و از تملک جاه و مقام سير نمیشود و اشباع نمیگردد، در امور جنسی نيز چنين است. هيچ مردی از تصاحب زيبارويان و هيچ زنی از متوجه کردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هيچ دلی از هوس سير نمیشود. از طرفی تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و هميشه مقرون است با نوعی احساس محروميت و دست نيافتن به آرزوها که به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بيمارهای روانی میگردد. چرا در دنيای غرب اين همه بيماریهای روانی زياد شده است؟ علتش آزادی اخلاقی جنسی و تحريکات فراوان سکسی است که به وسيله جرايد و مجلات و سينماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غير رسمی انجام میشود.
اگر بتوان از لحاظ پوشش، الگوی مناسبی به جامعه ارائه داد، سلطهای آگاهانه به افراد جامعه پيدا خواهيم کرد و جامعه را از بیارادگی و بیاختياری نجات خواهيم داد. اما با بدحجابی، به افراد جامعه اجازه دادهايم که هرگونه میخواهند، برای پوشش خود تصميم بگيرند و مدلهای متنوع را جایگزين کنند و دلها را به سمت و سوی انحرافات اجتماعی سوق دهند که در اين صورت، اداره و اختيار از افراد جامعه گرفته میشود و جامعهای که از خود ارادهای نداشته باشد، اختلالات روحی و بيماریهای روانی به سراغ آن خواهد آمد و به منجلاب کشيده خواهد شد. «بدحجابی زن در جامعه، سبب نقش بازی کردن او در اسلوبها و مدلهای گوناگون میشود. اين اعمال او را به صورت موجودی بیاختيار و بیاراده، به هر طرف میکشد و ديگر بر زندگیاش تسلط آگاهانه نخواهد داشت. در زندگی و اعمال خود، نظر ديگران را ترجيح میدهد که برای جلوگيری از اين امور منفی، حجاب بهترين درمان میباشد».
ح) تزلزل نهاد خانواده
وقتی اختلافات زن و شوهر در محکمههای قضايی، را ريشهيابی میکنيم، پی میبريم که بسياری از ناسازگاریها به دليل رعايت نکردن حجاب است. وقتی زن با آرايش و بدحجابی در جامعه ظاهر میشود، چشمها، به سوی او نشانه میروند و او هم دلباخته و فريفته چشمچرانان میشود و کم کم از نگاههای شوهرش لذت نمیبرد و از او سرد میشود و سرانجام باعث جدايی میگردد. گاهی همين امر از طرف شوهر صورت میگيرد. بر اثر چشمچرانی و نگاههای هوسآلود به دختران و زنان بدحجاب، از همسرش دلسرد میگردد و لذاتها و محبتهايش در بيرون از خانه صرف میشود. در نتيجه، بنای ناسازگاری با همسرش شروع میشود و تيرگی بر کانون خانواده سايه میافکند.
بنابراين، برای حفظ نظام خانواده و به وجود آوردن محيطی سالم و فرزندان پاک رعايت حجاب ضروری است و بايد بالاترين امنيت، يعنی امنيت ناموسی، در خانه حاکم شود. از طرفی بديهی است، اگر خانواده سالم باشد و پوشش را رعايت کند، جامعه که از اجتماع خانوادهها تشکيل شده، سالم و پايدار خواهد ماند. در جامعهای که بيشتر اعضای آن را جوانان تشکيل میدهند بايد در برابر اين فرآيند حساستر باشند؛ زيرا جوانان در برابر مناظر شهوتانگيز و تهييجکننده، زودتر تحريک میشوند و چنين مناظری عامل مهمی در سوق دادن آنان به فساد خواهد شد. در نتيجه، نيروی فعال اجتماع به راههای فساد و تباهی کشانده میشوند و به جامعه ضربه جبرانناپذيری از جهات اقتصادی مادی، اجتماعی و اخلاقی وارد خواهد شد.
«آمارهای قطعی و مستند نشان میدهد که با افزايش بیحجابی و بدحجابی در جهان، طلاق و از همگسيختگی زندگی زناشويی در دنيا به طور مدام بالا رفته است؛ چرا که «هر آنچه ديده بيند دل کند ياد» و هر چه دل در اينجا يعنی هوسهای سرکش، بخواهد، به هر قيمتی باشد به دنبال آن میرود و به اين ترتيب هر روز دل به دلبری میبندد و با ديگری وداع میگويد».
به اميد روزی که بتوان جامعه را به زيور عفاف و حجاب مزين کرد و از بدحجابی رهانيد.
منبع: پیام زن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}