اديب بجنوردي از واقفان کتاب به آستان قدس رضوي
اديب بجنوردي از واقفان کتاب به آستان قدس رضوي
سيد حسين موسوي نسل، معروف به «اديب بجنوردي»، فرزند ميرزا ابوالحسن، در سال 1300 ه ق 1259 ه ش، در قريه خراشاه (1) واقع در شصت کيلومتري جنوب بجنورد، به دنيا آمد (2).
دو ساله بود که پدرش فوت کرد. وي در سن هفت سالگي به مکتب سپرده شد و دروس مقدماتي و صرف و نحو و خواندن قرآن مجيد را، در آنجا آموخت. سيد حسين در سن پانزده سالگي، به مشهد رفت و در مدرسهي نواب، به ادامهي تحصيل پرداخت.
سيد حسين، صرف و نحو، مقدمات و ادبيات را، در مشهد نزد کساني چون «حاج محقق قوچاني»، «فاضل بسطامي»، «شيخ عبدالعزيز» و «عبدالخالق» آموخت. همچنين حکمت را نزد «شيخ ابوالقاسم نيشابوري» - که از شاگردان بلاواسطهي حکيم شهير، حاج ملا هادي سبزواري بود فراگرفت و از درسهاي فلسفهي آقا سيد محمد بجنوردي، عموي خويش بهره جست. همچنين درس خارج را نزد افرادي چون «حاج شيخ حسنعلي تهراني»، «آقازاده» و «حاج آقا حسين قمي»، فراگرفت و در مجالس تفسير عرفاني حاج ميرزا حبيب نيز، حضور پيدا ميکرد. بالاخره، دروس ادبيات خود را در محضر استاد ادب عصر، اديب نيشابوري تکميل کرد. معلم رياضيات او نيز، آقا ميرزا عبدالرحمن مدرس و معلم هيأت وي، مشکان طبسي بود (3).
در سابق معمول بود، طلاب، علم طب نيز ميآموختند. اديب نيز، قانون بوعلي، شرح نفيس و تشريع پولاک را در نزد آقايان صدرالاطبا و اشرافالاطبا و مشيرالاطبا (4) آموخت و علاوه بر علوم طب، زبان فرانسه را فراگرفت (5).
همان طور که گفته شد، سيد حسين، تمام مراحل فرهنگي را در خراسان طي کرد (6)او، علوم رايج، فنون متنوع ادب، فقه، اصول، حکمت، رياضي و اندکي علم طب را نزد استادان، در مشهد مقدس فراگرفت و به قوت حافظه و
شوق فطري و پشتکار، از فضلاي جامع اين عصر بود. وي علاوه بر علو مقام علمي، طبعي منيع و خلقي عالي داشت (7) وي همچنين در حين تحصيل - چنانکه مرسوم بود - به تدريس هم (8) اشتغال داشت.
وي در سال 1324 ق - که مصادف با انقلاب مشروطيت بود - خدمات فرهنگي خود را در يکي از مدارس مشهد به نام «معرفت (9) «شروع کرد. علاوه بر آن، در مدارس «مظفري (10) «و مؤسسات شرکت فرهنگ، دروس قديمه از قبيل ادبيات و منطق و درسهاي جديد فيزيک و شيمي تدريس ميکرد (11) سپس در سال 1298، با آمدن سيد محمد سلطان العلما، فرهنگ خراسان تاسيس شد. اديب، رسما به خدمت فرهنگ درآمد و ديري نگذشت که وي به اتفاق دانش (12) بزرگنيا و انتخاب الملک رام و مستشارالملک، مدرسهي متوسطهي دانش را تاسيس کردند که دبيرستان منحصر به فرد مشهد بود. اديب، علاوه بر داشتن سمتهاي رئيس اوقاف و کفالت فرهنگ، در اين دبيرستان نيز تدريس ميکردند (13).
در زمان حکومت قوامالسلطنه در خراسان که از ارديبهشت 1297 تا 13 فروردين 1300 ش، والي خراسان و سيستان بود - مشهد از نظر فعاليتهاي ادبي، وطني و سياسي، اهميت خاصي داشت. اين شهر، از مردان وطندوست و آزاديخواه خالي نبود. ملکزاده (برادر ملکالشعراي بهار)، رئيس معارف خراسان بود. او و اديب بجنوردي به همراه عدهاي از سرشناسان از جمله شيخ احمد بهار دور هم جمع ميشدند و به گفتگو ميپرداختند.
در گزارش «کلنل پريدوکس»، سرکنسول و مامور اطلاعاتي انگلستان در مشهد، به تاريخ 18 نوامبر 1922 م. / آبان 1301 ش. آمده است، انجمن دمکراتهاي مشهد، مجددا تشکيل شده است. او، در اين مورد مينويسد: «سالار ممتاز، رئيس انجمن بلدي و يکي از نمايندگان مشهد در مجلس، اخيرا انجمن دموکراتهاي مشهد را مجددا تشکيل داده است. مهمترين اعضاي اين انجمن، عبارتند از: رفعتالتوليه، مدير روزنامهي «شرق ايران»؛ شيخ احمد، مدير روزنامه «بهار»؛ ميرزا محمد ملکزاده، مدير معارف و اوقاف؛ بقراطالملک پزشک؛... و اديب بجنوردي. جلسات اينها، هفتهاي دو بار تشکيل ميشود. تا اين تاريخ، بحثهاي اين جمعيت، محدود به مسئلهي انجام اصلاحات در امور آستانه بوده است. با توجه به گذشتهي بعضي از اعضاي اين جمعيت فعاليتهاي اين انجمن در زمينههاي کم سر و صداتري توسعه خواهد يافت». اديب در انجمن ادبي خراسان نيز عضويت داشت (14)اديب، از سال 1297 ش، مفتش ادارهي معارف خراسان (15) و از زمان رياست محمد ملکزاده، به کفالت اين اداره منصوب شد (16).
محمد ولي اسدي، توليت آستان قدس رضوي، در سال 1308 ش، دانشکده معقول و منقول را در مشهد تاسيس کرد و دروس تاريخ ادبيات و تفسير آن دانشکده را به اديب واگذار کرد. او، در مدرسهي نواب نيز، در همان موقع منطق و ادبيات و منظومه درس ميداد (17).
اديب در سال 1314 ش. به اصفهان منتقل شد. و 12 سال رياست ادارهي اوقاف و معاونت فرهنگ اصفهان با او بود (18) همچنين، در اين مدت وي، مأمور تاسيس دانشکدهي معقول و منقول در آن شهرستان شد. ابتدا رياست دبيرستان صارميه به عهدهاش واگذار شد. مرحوم اديب در مدرسهي صدر اصفهان، شوارق و در مدرسهي چهارباغ علم کلام تدريس ميکرد و حوزههاي درس خارج تفسير را در مسجد حاج ميرزاهاشم تشکيل ميداد (19).
اديب، در سال 1326 ش به تهران منتقل شد و معاونت و مشاورت فني کتابخانه ملي به عهدهاش واگذار شد (20) او در همين سمت، از فرهنگ بازنشسته شد و از آن به بعد، در رديف استادان دانشگاه تهران، در دانشکدهي معقول و منقول شروع به تدريس دروس حکمت، منطق و کلام کرد (21)ضمنا در مدرسهي سپهسالار، منظومه ميگفت و در مدرسهي شيخ عبدالحسين نيز، حکمت و کلام تدريس ميکرد. او، در سالهاي آخر عمر، به علت شکستگي پا و ضعف مفرط، قادر به حرکت نبود و اغلب دانشجويان به منزل وي ميرفتند و کسب فيض ميکردند (22).
اديب بجنوردي، در اواخر عمر پس از چند سال تحمل بيماري و رنج و مرارت، عاقبت در روز يکشنبه 4 شهريور 1341 ش. / 25 ربيعالاول 1382 ق. در تهران، دعوت حق را لبيک و به سراي ابدي شتافت (23)جنازهي او را به مشهد انتقال دادند و در رواق دارالعزه حرم مطهر حضرت رضا (ع)، آسايشگاه پاسداران آستان قدس به خاک سپردند (24).
دکتر قاسم رسا، ملکالشعراي آستان قدس رضوي،
قصيدهي ذيل را به ياد اديب سرود که بر روي سنگ قبر وي منقوش است:
مرحوم اديب بجنوردي علاوه بر جزوات درسي که براي دانشجويان تهيه کرد، چند کتاب و جزوهي خطي نيز تأليف کرد که ميتوان به کتابهاي: «سير طبيعت»، «مقدمهاي بر توحيد مفضل» و کتابي در منطق اشاره کرد. همچنين از آن مرحوم جزوهاي در معراج و مقالههايي در مجلههاي الکمال، تمدن، خرد به چاپ رسيده است (26).
اديب (سيد حسين الموسوي)، مدير نشريهي عصر جديد بود، اين نشريه دو هفتهنامهي خبري و در سال 1328 قمري با چاپ سنگي در مشهد چاب و منتشر ميشد (27)وي همچنين مدتي سردبير اخلاقي روزنامه مهر منير بود. اين روزنامه در سال 1339 ق-1299 ش. در مشهد منتشر شد (28).
اديب در سال 1327 ش به مشهد بازگشت و فهرستي از کتب خطي و کمياب آستان قدس تهيه کرد. همچنين در کتابخانهي ملي فهرست تعدادي از کتب خطي آن جا را نيز تنظيم کرد (29).
1- در محاورات مربوط به انقلابات و نهضتهاي ديني در مغرب و مشرق.
2- ترجمهي محاورهي تاگور با انيشتين.
3- نيازمندي انسان به منطق.
4- نيازمندي انسان به تمدن.
5- نيازمندي انسان به ديانت.
6- سير طبيعت
7- توضيحات و حواشي بر صحيفه سجاديه
8- ترجمهي شرحي بر حديث شريف محضالسلام.
9- رسالهي انتظاريه در لزوم وجود حجت در هر عصر و زماني.
10- در بيان و شرح دورههاي شبهات اسلامي.
11- در بيان نبوت عامه و خاصه.
12- در معناي ولايت و مراتب آن.
13- سير تجددي معارف در خراسان.
14- ترجمهي کتاب المراة المسلمه تاليف محمد وجدي فريد مصري صاحب دايرةالمعارف عربي (30).
پی نوشت:
1- در طول جغرافيايي 49 دقيقه 56 درجه و 07 دقيقه و 37 درجه عرض جغرافيايي و طبق آمار سال 1365 ش، جمعيت آن 1296 نفر بوده است.
صادقي، سليمان - جغرافياي شهرستان بجنورد، مشهد: موسسه چاپ و انتشار آستان قدس رضوي، 1373 ش، ص 168.
2- ميرزا عبدالرحمن، تاريخ علماي خراسان، با مقدمه تصحيح و تحشيه محمد باقر ساعدي، مشهد:[بينا]، 1340 ش، ص 249.
3- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي، نشريه فرهنگ خراسان، سال چهارم، شماره چهار، مهرماه 1341 ش، ص 48 تا 51.
4- دايرةالمعارف تشيع، جلد دوم، تهران: نشر شهيد سعيد محبي، 1375 ش، ص 43.
5- نقوي، نقيب. مقالهنامه خراسان، مشهد: معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي، 1372 ش، چاپ دوم، ص 181.
6- اوکتايي، مجيد. همان، ص 57-56.
7- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي. همان، ص 51-48.
8- مولف مدارس جديد در دوره قاجاريه، بانيان و پيشروان، مينويسد، اولين مدرسه مشهد مدرسه همت است که در سال 1312 قمري تاسيس شده و مدرسه معرف در سال 1320 ش تاسيس شد. قاسمي پويا، اقبال - مدارس جديد در دورهي قاجاريه، بانيان و پيشروان، تهران: مرکز نشر دانشگاهي، 1377 ش، ص 410.
9- مدرسه مظفري در سال 1321 ق. تاسيس و باني آن محمد حسن خان ملک الحکما بود، محل مدرسه در ارگ مشهد و مديريت مدرسه به عهده شيخ محمدعلي مدير بود.
قاسمي پويا، اقبال، همان، ص 411.
10- شهرستاني، محمد - اديب بجنوردي، همان، ص 25.
11- مدرسه متوسطه دانش در سال 1296 ش تاسيس شد.
قاسمي پويا، اقبال، همان، ص 415.
12- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي، همان ص 51-48.
13- بهار، احمد. شناسنامه (زندگاني و آثار شيخ احمد بهار، به کوشش خليل بهار و مجيد تفرشي، تهران: نشر ندا، 1377 ش، ص 185-184.
14- انجمن ادبي خراسان ابتدا به رياست افتخاري عبدالجواد اديب نيشابوري در زمان رياست معارف محمد ملکزاده، تاسيس شد ولي عملا رياست انجمن با سيد حسن طبسي بود که مجله دبستان ناشر افکار انجمن نيز به اهتمام نامبرده، منتشر ميشد. جلسات هفتگي انجمن در محل کتابخانه معارف واقع در باغ نادري مشهد، مجاور آرامگاه نادرشاه تشکيل ميشده است.
بهار، احمد. ديوان اشعار شيخ احمد بهار، مشهد: ناشر مهندس راشد بهار، 1370 ش، ص 8.
15- حکمت، علي اصغر. سالنامه احصائيه وزارت معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه، سالنامه احصائيه 1304 وزارت معارف، ص 90.
16- بيات، کاوه و مسعود کوهستانينژاد. اسناد مطبوعات (1286-1320 ه ش)، ج اول، تهران: سازمان اسناد ملي ايران، 1372 ش، 493.
17- شهرستاني، محمد. اديب بجنوردي، همان، ص 25.
18- دايرةالمعارف تشيع، همان، ص 43.
19- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي، همان، ص 51-48.
20- شهرستاني، محمد. اديب بجنوردي، همان، ص 26-25.
21- عباسيان، علياکبر و احسان سيديزاده، دانشوران بجنورد، بجنورد: دانشگاه آزاد اسلامي، 1372 ش، ص 151.
22- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي، همان، ص 51-48.
23- ميرزا عبدالرحمان، همان، ص 249.
و عباسيان، علياکبر و...، همان، ص 151.
24- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي، همان، ص 51-48.
25- رسا، قاسم. ديوان کامل، تهران: اميرکبير، 1340 ش، ص 340.
26- شهرستاني، محمد. اديب بجنوردي، همان، ص 26.
27- برزين، مسعود. شناسنامه مطبوعات ايران از 1215 تا 1357 ش، تهران: انتشارات بهجت، 1371 ش، ص 293.
28- الهي، حسين. روزنامه و روزنامهنگاري در خراسان (از آغاز تا شهريور 1320)، مشهد: انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد، 1379 ش ص 116.
29- شهرستاني، محمد. شرح حال اديب بجنوردي، همان، ص 51.
30- شهرساني، محمد. اديب بجنوردي،همان، ص 26.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}